رسایل پیرجمال اردستانی: تفاوت میان نسخهها
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR116423J1.jpg | عنوان = رسایل پیرجمال اردستانی | عنوانهای دیگر = استقامت نامه ** تنبیه العارفین ** سلمان نامه ** فرصت نامه ** فضیله العقل ** قدرت نامه ** محبوب الصدیقین ** مرآت الحبیب ** مشکوه المحبین ** مفتاح الفقر ** مهر افروز...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' »' به '»') |
||
(۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پدیدآورندگان | | پدیدآورندگان | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[جمالی اردستانی، جمالالدین محمد ]] (نويسنده) | [[جمالی اردستانی، جمالالدین محمد]] (نويسنده) | ||
[[سروری، امید]] (مصحح) | [[سروری، امید]] (مصحح) | ||
|زبان | |زبان | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''رسائل پیرجمال اردستانی'''، اثر دو جلدی از احمد پیرجمال (متوفی 879ق) است که در قالب نظم، نثر و داستانهای عارفانه و گاه توأم با اندرزهای سیاسی نوشته شده است. دفتر اول از «کنز الدقائق»، «تنبیه العارفین» و «محبوب الصدیقین» و دفتر دوم از «استقامتنامه، نصرتنامه، فرصتنامه، مهر قلوب، ناظر و منظور، نور علی نور، فضیلة العقل، مفتاح الفقر، مشکوة المحبین، مهرافروز، معلومات، سلماننامه، مثنویات، مرآت الحبیب و سه رساله کوتاه» شکل یافته است. امید سروری پژوهش این اثر را انجام داده است. | '''رسائل پیرجمال اردستانی'''، اثر دو جلدی از [[جمالی اردستانی، جمالالدین محمد|احمد پیرجمال]] (متوفی 879ق) است که در قالب نظم، نثر و داستانهای عارفانه و گاه توأم با اندرزهای سیاسی نوشته شده است. دفتر اول از «کنز الدقائق»، «تنبیه العارفین» و «محبوب الصدیقین» و دفتر دوم از «استقامتنامه، نصرتنامه، فرصتنامه، مهر قلوب، ناظر و منظور، نور علی نور، فضیلة العقل، مفتاح الفقر، مشکوة المحبین، مهرافروز، معلومات، سلماننامه، مثنویات، مرآت الحبیب و سه رساله کوتاه» شکل یافته است. امید سروری پژوهش این اثر را انجام داده است. | ||
پیرجمال در آثار خود، بیشتر به نظم از نوع «مثنوی» گرایش دارد. او برای نخستین بار، نظم و نثر را کنار هم آورده است و حکایتهایش را با نثر آغاز کرده، گوشهای از داستان را به همراه آیه و حدیثی میآورد. سپس، آنها را تفسیر میکند. او به مولوی بسیار توجه دارد و به شیوۀ او، داستانهایی را در دل داستان اصلی میگنجاند. او همچنین، به شعر سنایی، عطار، سعدی، عین القضات | [[جمالی اردستانی، جمالالدین محمد|پیرجمال]] در آثار خود، بیشتر به نظم از نوع «مثنوی» گرایش دارد. او برای نخستین بار، نظم و نثر را کنار هم آورده است و حکایتهایش را با نثر آغاز کرده، گوشهای از داستان را به همراه آیه و حدیثی میآورد. سپس، آنها را تفسیر میکند. او به [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] بسیار توجه دارد و به شیوۀ او، داستانهایی را در دل داستان اصلی میگنجاند. او همچنین، به شعر [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]]، [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]]، [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضات همدانی]]، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]، [[اوحدی مراغهای]] نیز توجه کرده، ارتباط گفتههایش را با سخن آنان نشان میدهد. | ||
پیرجمال باورهای شیعی خود را بیشتر در قالبهای قصیده، ترجیعبند، قطعه، ترکیببند و مستزاد بیان میکند. غزلهای او نیز علاوه بر مضمون مدحی و مذهبی، دارای مضمون عرفانیاند که در آنها از عشق حقیقی با بیان بسیار شیرین و گیرا سخن میگوید. در این غزلها نیز به حافظ و مولوی توجه میکند. رباعیات او متوسط و ساده است و در بخشی از آنها به استقبال یک رباعی از باباافضل کاشانی (درگذشته 667ق) میرود. نثر پیرجمال آمیخته به آیات و احادیث و برخی واژههای رایج عربی است و تمثیل، تضمین و اطناب در آن بسیار است تا جایی که برخی نسخهنویسان به خلاصهکردن و سادهترکردن آن رویآوردهاند.<ref>ر.ک: سروری، جمال، ص71-66</ref> | پیرجمال باورهای شیعی خود را بیشتر در قالبهای قصیده، ترجیعبند، قطعه، ترکیببند و مستزاد بیان میکند. غزلهای او نیز علاوه بر مضمون مدحی و مذهبی، دارای مضمون عرفانیاند که در آنها از عشق حقیقی با بیان بسیار شیرین و گیرا سخن میگوید. در این غزلها نیز به حافظ و مولوی توجه میکند. رباعیات او متوسط و ساده است و در بخشی از آنها به استقبال یک رباعی از [[باباافضل کاشانی، محمد بن حسین|باباافضل کاشانی]] (درگذشته 667ق) میرود. نثر [[جمالی اردستانی، جمالالدین محمد|پیرجمال]] آمیخته به آیات و احادیث و برخی واژههای رایج عربی است و تمثیل، تضمین و اطناب در آن بسیار است تا جایی که برخی نسخهنویسان به خلاصهکردن و سادهترکردن آن رویآوردهاند.<ref>ر.ک: سروری، جمال، ص71-66</ref> | ||
دفتر اول | دفتر اول | ||
کنز الدقائق: مثنوی بلند و داستان در داستان است؛ داستان اصلی، ماجرای «احجوبه و محجوبه» دو کنیز خواننده و نوازنده است که پادشاه مصر و شام شیفتۀ آن دو میشود و آنان به کاخ او میروند. آوازه آن دو کنیز به گوش شاه عراق میرسد و هوای آن دو را به سر میکند. وزیر او پسر باهوشی داشته، برای ربودن کنیزان و آوردنشان نزد پادشاه نقشه میکشد. او به شامات میرود و خود را در میان مردم با دادن هدیه عزیز میگرداند. پادشاه نیز به دیدنش مشتاق میشود. پسر وزیر اعتماد پادشاه را به خود جلب کرده، با او همنشین میشود. از سوی دیگر، پسر وزیر آن دو کنیز را با وعدههای گزاف میفریبد. روزی، با شاه به گشت و گذار میرود. سپس، با بهانهای به قصر بازمیگردد و احجوبه و محجوبه را در صندوچهای مینهد و بر شترانی که پیشتر، تعلیمشان داده است، بار میکند و به دوردست میفرستد. پس از مدتی، خود به آنجا رفته، با کنیزان به عراق بازمیگردد. | کنز الدقائق: مثنوی بلند و داستان در داستان است؛ داستان اصلی، ماجرای «احجوبه و محجوبه» دو کنیز خواننده و نوازنده است که پادشاه مصر و شام شیفتۀ آن دو میشود و آنان به کاخ او میروند. آوازه آن دو کنیز به گوش شاه عراق میرسد و هوای آن دو را به سر میکند. وزیر او پسر باهوشی داشته، برای ربودن کنیزان و آوردنشان نزد پادشاه نقشه میکشد. او به شامات میرود و خود را در میان مردم با دادن هدیه عزیز میگرداند. پادشاه نیز به دیدنش مشتاق میشود. پسر وزیر اعتماد پادشاه را به خود جلب کرده، با او همنشین میشود. از سوی دیگر، پسر وزیر آن دو کنیز را با وعدههای گزاف میفریبد. روزی، با شاه به گشت و گذار میرود. سپس، با بهانهای به قصر بازمیگردد و احجوبه و محجوبه را در صندوچهای مینهد و بر شترانی که پیشتر، تعلیمشان داده است، بار میکند و به دوردست میفرستد. پس از مدتی، خود به آنجا رفته، با کنیزان به عراق بازمیگردد. | ||
پیرجمال داستان احجوبه و محجوبه را تا بازگشت به عراق پایان میدهد. اما این داستان با تفاوتهای چشمگیری در کتاب «حامد بن فضل الله» با نام «اعجوبه و محجوبه» آمده است؛ بدینگونه که آن دو کنیز پادشاه را با حکایتهای دلپذیر در بابهای دهگانهای مانند «معدلت و انصاف، سماحت و سخاوت، ثقت و امانت و...» به شوق میآوردند. پیرجمال به این حکایتها اشارهای نکرده است. کنزُالدقایق شانزده داستان کوتاه رمزآلود و عرفانی نیز دارد. شیوۀ پیرجمال در سرودن بخشهای منظوم کتاب، اطناب و پیچیدگی در بیان شعر است. او گاه، از اصل داستان دور میشود و دوباره به آن بازمیگردد. در این مثنوی، آرایههای لفظی و معنوی بسیار اندک است و داستان، بسیار ساده و رسا بازگو شدهاست.<ref>ر.ک: مقدمه محقق،جلد 1، ص42-34</ref> | [[جمالی اردستانی، جمالالدین محمد|پیرجمال]] داستان احجوبه و محجوبه را تا بازگشت به عراق پایان میدهد. اما این داستان با تفاوتهای چشمگیری در کتاب «حامد بن فضل الله» با نام «اعجوبه و محجوبه» آمده است؛ بدینگونه که آن دو کنیز پادشاه را با حکایتهای دلپذیر در بابهای دهگانهای مانند «معدلت و انصاف، سماحت و سخاوت، ثقت و امانت و...» به شوق میآوردند. [[جمالی اردستانی، جمالالدین محمد|پیرجمال]] به این حکایتها اشارهای نکرده است. کنزُالدقایق شانزده داستان کوتاه رمزآلود و عرفانی نیز دارد. شیوۀ [[جمالی اردستانی، جمالالدین محمد|پیرجمال]] در سرودن بخشهای منظوم کتاب، اطناب و پیچیدگی در بیان شعر است. او گاه، از اصل داستان دور میشود و دوباره به آن بازمیگردد. در این مثنوی، آرایههای لفظی و معنوی بسیار اندک است و داستان، بسیار ساده و رسا بازگو شدهاست.<ref>ر.ک: مقدمه محقق،جلد 1، ص42-34</ref> | ||
دو کتاب دیگر، «تنبیه العارفین» و «محبوب الصدیقین» است. پیرجمال در باره آن دو میگوید: «کتاب تنبیه العارفین بخوان تا عارف گردی به سیرت شرع احمدی و آن هزار بیتش در صفت اهل غفلت است که اهل مُلکند و هزار بیت در صفت عارفان است که در طریقت نور ایمان، معاینه میبینند و چشمشان خیره میشود و سرگردان میشوند و هزار بیت در شرح واصلان محقق گفته شده و کتاب محبوب الصدیقین شرح آن کتاب است... .» کار پیرجمال در تنبیه العارفین عبارت است از «شناساندن راهکارهای و روشهای پیشگیری؛ پند سلاطین؛ عاقبت لغزش مشایخ، عالمان و پادشاهان؛ اشارات تاریخی؛ درج حکایتهای گوناگون». سبک نوشتاری آن دارای تمثیل، تضمین و اطناب زیاد است و با رفتن از سبک گفتاری به نوشتاری در نوسان است.<ref>ر.ک: همان، ص187-172</ref> | دو کتاب دیگر، «تنبیه العارفین» و «محبوب الصدیقین» است. پیرجمال در باره آن دو میگوید: «کتاب تنبیه العارفین بخوان تا عارف گردی به سیرت شرع احمدی و آن هزار بیتش در صفت اهل غفلت است که اهل مُلکند و هزار بیت در صفت عارفان است که در طریقت نور ایمان، معاینه میبینند و چشمشان خیره میشود و سرگردان میشوند و هزار بیت در شرح واصلان محقق گفته شده و کتاب محبوب الصدیقین شرح آن کتاب است....» کار پیرجمال در تنبیه العارفین عبارت است از «شناساندن راهکارهای و روشهای پیشگیری؛ پند سلاطین؛ عاقبت لغزش مشایخ، عالمان و پادشاهان؛ اشارات تاریخی؛ درج حکایتهای گوناگون». سبک نوشتاری آن دارای تمثیل، تضمین و اطناب زیاد است و با رفتن از سبک گفتاری به نوشتاری در نوسان است.<ref>ر.ک: همان، ص187-172</ref> | ||
دفتر دوم: | دفتر دوم: | ||
استقامتنامه: مثنوی کوتاهی در پایداری صوفیانه است که وزن آن چهار بار تغییر یافته است؛ | استقامتنامه: مثنوی کوتاهی در پایداری صوفیانه است که وزن آن چهار بار تغییر یافته است؛ | ||
نصرتنامه: مثنوی کوتاه در شرح بزرگی امامعلی(ع) و شرحی بر ابیاتی از مولوی است؛ | |||
نصرتنامه: مثنوی کوتاه در شرح بزرگی [[امام علی علیهالسلام|امامعلی(ع)]] و شرحی بر ابیاتی از [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] است؛ | |||
فرصتنامه: مثنوی کوتاه در ظهور نبوت و سیر ولایت است. پیرجمال وصیتنامه کاملی را از خود در آن به یادگار گذاشتهاست؛ | فرصتنامه: مثنوی کوتاه در ظهور نبوت و سیر ولایت است. پیرجمال وصیتنامه کاملی را از خود در آن به یادگار گذاشتهاست؛ | ||
مهر قلوب: مثنوی کوتاه و داستانی از زندگی ابراهیم خلیلالله (ع) است؛ | |||
نور علی نور: مثنوی کوتاهی است که باور پیرجمال به نور را نشانمیدهد و در برخی نسخهها با مثنوی «ناظر و منظور» درهم ریخته شده است؛ | مهر قلوب: مثنوی کوتاه و داستانی از زندگی ابراهیم خلیلالله(ع) است؛ | ||
فضیلة العقل: مثنوی در توضیح حدیث «أَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَّهُ الْعَقْلُ» است که در آن به توصیف عقل پیامبر(ص) و علی(ع)، تفاوت عقول مردم، تفاوت عقل معاش و عقل معاد و داستان فتح خیبر پرداختهشدهاست. پیرجمال بر آن نام «چار باغ عقل» نیز نهاده است؛ | |||
مفتاح الفقر: مثنوی کوتاهی در شرح زندگی ایوب نبی (ع) است؛ | نور علی نور: مثنوی کوتاهی است که باور [[جمالی اردستانی، جمالالدین محمد|پیرجمال]] به نور را نشانمیدهد و در برخی نسخهها با مثنوی «ناظر و منظور» درهم ریخته شده است؛ | ||
فضیلة العقل: مثنوی در توضیح حدیث «أَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَّهُ الْعَقْلُ» است که در آن به توصیف عقل پیامبر(ص) و [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]]، تفاوت عقول مردم، تفاوت عقل معاش و عقل معاد و داستان فتح خیبر پرداختهشدهاست. پیرجمال بر آن نام «چار باغ عقل» نیز نهاده است؛ | |||
مفتاح الفقر: مثنوی کوتاهی در شرح زندگی ایوب نبی(ع) است؛ | |||
مشکوة المحبین: خلاصهای از کتاب «کنز الدقایق» است؛ | مشکوة المحبین: خلاصهای از کتاب «کنز الدقایق» است؛ | ||
مهرافروز: مثنوی کوتاهی است که در آن تغییر وزن دیده میشود؛ | مهرافروز: مثنوی کوتاهی است که در آن تغییر وزن دیده میشود؛ | ||
سلماننامه: مثنوی در باره زندگی سلمان فارسی و آمدن او نزد پیامبر (ص) و همچنین، تفسیری بر | |||
سلماننامه: مثنوی در باره زندگی سلمان فارسی و آمدن او نزد پیامبر(ص) و همچنین، تفسیری بر سورههای «صف» و «جمعه» است؛ | |||
مثنویات: مثنویهای کوتاه با موضوعهای گوناگون است. برخی از آنها پاسخی به پرسشهای مریدان و برخی دیگر به همراه کتابی برای هدیه فرستاده میشده است؛ | مثنویات: مثنویهای کوتاه با موضوعهای گوناگون است. برخی از آنها پاسخی به پرسشهای مریدان و برخی دیگر به همراه کتابی برای هدیه فرستاده میشده است؛ | ||
مرآت الحبیب: مثنوی بسیار کوتاهی در شرح آیه | |||
ناظر و منظور: در بیان «نور خداوند»، «اعطای | مرآت الحبیب: مثنوی بسیار کوتاهی در شرح آیه «إِنَّکَ لَا تَهۡدِی مَنۡ أَحۡبَبۡتَۚ» است؛<ref>ر.ک: اردستانی، پیرجمال، ص78-72</ref> | ||
معلومات: حکایت دیدار پیرجمال با مراد خود «پیرمرتضیعلی اردستانی» است. | |||
ناظر و منظور: در بیان «نور خداوند»، «اعطای ملک» در آیههای قرآنی و «عدالتورزی» درحدیث نبوی است؛ | |||
معلومات: حکایت دیدار [[جمالی اردستانی، جمالالدین محمد|پیرجمال]] با مراد خود «پیرمرتضیعلی اردستانی» است. | |||
سه رساله کوتاه: مثنویهایی است که موضوع آنها بیشتر در عرفان، وصف نور خداوند و نور پیامبر(ص) است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، جلد 2،ص،511،461،284</ref> | سه رساله کوتاه: مثنویهایی است که موضوع آنها بیشتر در عرفان، وصف نور خداوند و نور پیامبر(ص) است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، جلد 2،ص،511،461،284</ref> | ||
خط ۶۷: | خط ۸۳: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبانشناسی، علم زبان]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 بهمن 1402]] | ||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ دی 1402 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ دی 1402 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ دی 1402 توسط سید محمد رضا موسوی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ دی 1402 توسط سید محمد رضا موسوی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۴۴
رسایل پیرجمال اردستانی | |
---|---|
پدیدآوران | جمالی اردستانی، جمالالدین محمد (نويسنده) سروری، امید (مصحح) |
عنوانهای دیگر | استقامت نامه ** تنبیه العارفین ** سلمان نامه ** فرصت نامه ** فضیله العقل ** قدرت نامه ** محبوب الصدیقین ** مرآت الحبیب ** مشکوه المحبین ** مفتاح الفقر ** مهر افروز ** مهر قلوب ** ناظر و منظور ** نصرت نامه ** نور علی نور ** کنز الدقایق |
ناشر | مجلس شورای اسلامی. کتابخانه، موزه و مرکز اسناد |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1389ش - 1390ش |
چاپ | 1 |
موضوع | شعر عرفانی - قرن 9ق. - شعر فارسی - قرن 9ق. - عرفان - متون قدیمی تا قرن 14 - تصوف - متون قدیمی تا قرن 14 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | 1389 14آ 5713 PIR |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
رسائل پیرجمال اردستانی، اثر دو جلدی از احمد پیرجمال (متوفی 879ق) است که در قالب نظم، نثر و داستانهای عارفانه و گاه توأم با اندرزهای سیاسی نوشته شده است. دفتر اول از «کنز الدقائق»، «تنبیه العارفین» و «محبوب الصدیقین» و دفتر دوم از «استقامتنامه، نصرتنامه، فرصتنامه، مهر قلوب، ناظر و منظور، نور علی نور، فضیلة العقل، مفتاح الفقر، مشکوة المحبین، مهرافروز، معلومات، سلماننامه، مثنویات، مرآت الحبیب و سه رساله کوتاه» شکل یافته است. امید سروری پژوهش این اثر را انجام داده است.
پیرجمال در آثار خود، بیشتر به نظم از نوع «مثنوی» گرایش دارد. او برای نخستین بار، نظم و نثر را کنار هم آورده است و حکایتهایش را با نثر آغاز کرده، گوشهای از داستان را به همراه آیه و حدیثی میآورد. سپس، آنها را تفسیر میکند. او به مولوی بسیار توجه دارد و به شیوۀ او، داستانهایی را در دل داستان اصلی میگنجاند. او همچنین، به شعر سنایی، عطار، سعدی، عین القضات همدانی، ابن عربی، اوحدی مراغهای نیز توجه کرده، ارتباط گفتههایش را با سخن آنان نشان میدهد.
پیرجمال باورهای شیعی خود را بیشتر در قالبهای قصیده، ترجیعبند، قطعه، ترکیببند و مستزاد بیان میکند. غزلهای او نیز علاوه بر مضمون مدحی و مذهبی، دارای مضمون عرفانیاند که در آنها از عشق حقیقی با بیان بسیار شیرین و گیرا سخن میگوید. در این غزلها نیز به حافظ و مولوی توجه میکند. رباعیات او متوسط و ساده است و در بخشی از آنها به استقبال یک رباعی از باباافضل کاشانی (درگذشته 667ق) میرود. نثر پیرجمال آمیخته به آیات و احادیث و برخی واژههای رایج عربی است و تمثیل، تضمین و اطناب در آن بسیار است تا جایی که برخی نسخهنویسان به خلاصهکردن و سادهترکردن آن رویآوردهاند.[۱]
دفتر اول
کنز الدقائق: مثنوی بلند و داستان در داستان است؛ داستان اصلی، ماجرای «احجوبه و محجوبه» دو کنیز خواننده و نوازنده است که پادشاه مصر و شام شیفتۀ آن دو میشود و آنان به کاخ او میروند. آوازه آن دو کنیز به گوش شاه عراق میرسد و هوای آن دو را به سر میکند. وزیر او پسر باهوشی داشته، برای ربودن کنیزان و آوردنشان نزد پادشاه نقشه میکشد. او به شامات میرود و خود را در میان مردم با دادن هدیه عزیز میگرداند. پادشاه نیز به دیدنش مشتاق میشود. پسر وزیر اعتماد پادشاه را به خود جلب کرده، با او همنشین میشود. از سوی دیگر، پسر وزیر آن دو کنیز را با وعدههای گزاف میفریبد. روزی، با شاه به گشت و گذار میرود. سپس، با بهانهای به قصر بازمیگردد و احجوبه و محجوبه را در صندوچهای مینهد و بر شترانی که پیشتر، تعلیمشان داده است، بار میکند و به دوردست میفرستد. پس از مدتی، خود به آنجا رفته، با کنیزان به عراق بازمیگردد.
پیرجمال داستان احجوبه و محجوبه را تا بازگشت به عراق پایان میدهد. اما این داستان با تفاوتهای چشمگیری در کتاب «حامد بن فضل الله» با نام «اعجوبه و محجوبه» آمده است؛ بدینگونه که آن دو کنیز پادشاه را با حکایتهای دلپذیر در بابهای دهگانهای مانند «معدلت و انصاف، سماحت و سخاوت، ثقت و امانت و...» به شوق میآوردند. پیرجمال به این حکایتها اشارهای نکرده است. کنزُالدقایق شانزده داستان کوتاه رمزآلود و عرفانی نیز دارد. شیوۀ پیرجمال در سرودن بخشهای منظوم کتاب، اطناب و پیچیدگی در بیان شعر است. او گاه، از اصل داستان دور میشود و دوباره به آن بازمیگردد. در این مثنوی، آرایههای لفظی و معنوی بسیار اندک است و داستان، بسیار ساده و رسا بازگو شدهاست.[۲]
دو کتاب دیگر، «تنبیه العارفین» و «محبوب الصدیقین» است. پیرجمال در باره آن دو میگوید: «کتاب تنبیه العارفین بخوان تا عارف گردی به سیرت شرع احمدی و آن هزار بیتش در صفت اهل غفلت است که اهل مُلکند و هزار بیت در صفت عارفان است که در طریقت نور ایمان، معاینه میبینند و چشمشان خیره میشود و سرگردان میشوند و هزار بیت در شرح واصلان محقق گفته شده و کتاب محبوب الصدیقین شرح آن کتاب است....» کار پیرجمال در تنبیه العارفین عبارت است از «شناساندن راهکارهای و روشهای پیشگیری؛ پند سلاطین؛ عاقبت لغزش مشایخ، عالمان و پادشاهان؛ اشارات تاریخی؛ درج حکایتهای گوناگون». سبک نوشتاری آن دارای تمثیل، تضمین و اطناب زیاد است و با رفتن از سبک گفتاری به نوشتاری در نوسان است.[۳]
دفتر دوم:
استقامتنامه: مثنوی کوتاهی در پایداری صوفیانه است که وزن آن چهار بار تغییر یافته است؛
نصرتنامه: مثنوی کوتاه در شرح بزرگی امامعلی(ع) و شرحی بر ابیاتی از مولوی است؛
فرصتنامه: مثنوی کوتاه در ظهور نبوت و سیر ولایت است. پیرجمال وصیتنامه کاملی را از خود در آن به یادگار گذاشتهاست؛
مهر قلوب: مثنوی کوتاه و داستانی از زندگی ابراهیم خلیلالله(ع) است؛
نور علی نور: مثنوی کوتاهی است که باور پیرجمال به نور را نشانمیدهد و در برخی نسخهها با مثنوی «ناظر و منظور» درهم ریخته شده است؛
فضیلة العقل: مثنوی در توضیح حدیث «أَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَّهُ الْعَقْلُ» است که در آن به توصیف عقل پیامبر(ص) و علی(ع)، تفاوت عقول مردم، تفاوت عقل معاش و عقل معاد و داستان فتح خیبر پرداختهشدهاست. پیرجمال بر آن نام «چار باغ عقل» نیز نهاده است؛
مفتاح الفقر: مثنوی کوتاهی در شرح زندگی ایوب نبی(ع) است؛
مشکوة المحبین: خلاصهای از کتاب «کنز الدقایق» است؛
مهرافروز: مثنوی کوتاهی است که در آن تغییر وزن دیده میشود؛
سلماننامه: مثنوی در باره زندگی سلمان فارسی و آمدن او نزد پیامبر(ص) و همچنین، تفسیری بر سورههای «صف» و «جمعه» است؛
مثنویات: مثنویهای کوتاه با موضوعهای گوناگون است. برخی از آنها پاسخی به پرسشهای مریدان و برخی دیگر به همراه کتابی برای هدیه فرستاده میشده است؛
مرآت الحبیب: مثنوی بسیار کوتاهی در شرح آیه «إِنَّکَ لَا تَهۡدِی مَنۡ أَحۡبَبۡتَۚ» است؛[۴]
ناظر و منظور: در بیان «نور خداوند»، «اعطای ملک» در آیههای قرآنی و «عدالتورزی» درحدیث نبوی است؛
معلومات: حکایت دیدار پیرجمال با مراد خود «پیرمرتضیعلی اردستانی» است.
سه رساله کوتاه: مثنویهایی است که موضوع آنها بیشتر در عرفان، وصف نور خداوند و نور پیامبر(ص) است.[۵]
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه محقق.
- سروری، امید، مقدمه «شرح الکنوز و بحر الرموز»، سروده پیرجمال اردستانی، تهران، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، 1388ش.