خردنامه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۹: خط ۹:
|زبان
|زبان
| زبان = فارسی
| زبان = فارسی
| کد کنگره =     
| کد کنگره =PIR ۵۱۲۶/ن۶الف      
| موضوع =اندرز نامه‎‌‌های فارسی - اخلاق - متون قدیمی تا قرن 14 - نثر فارسی - قرن 6ق.
| موضوع =اندرز نامه‎‌‌های فارسی - اخلاق - متون قدیمی تا قرن 14 - نثر فارسی - قرن 6ق.
|ناشر  
|ناشر  
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''خردنامه''' اثر ابوالفضل یوسف بن علی مستوفی (اوایل سده ششم هجری)، مجموعه‌ای از پندها، اندرزها و سخنان حکیمانه، منسوب به حکما، فلاسفه، اندیشمندان و پادشاهان گذشته که به سخنان حضرت(ع) و حکیم فردوسی مزین گردیده و با تصحیح و کوشش ادیب برومند منتشر شده است.
'''خردنامه''' اثر [[م‍س‍ت‍وف‍ی‌، ی‍وس‍ف‌ ب‍ن‌ ع‍ل‍ی‌|ابوالفضل یوسف بن علی مستوفی]] (اوایل سده ششم هجری)، مجموعه‌ای از پندها، اندرزها و سخنان حکیمانه، منسوب به حکما، فلاسفه، اندیشمندان و پادشاهان گذشته که به سخنان [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] و [[فردوسی، ابوالقاسم|حکیم فردوسی]] مزین گردیده و با تصحیح و کوشش [[ادیب برومند، عبدالعلی|ادیب برومند]] منتشر شده است.


مؤلف کتاب، احتمالا در اوایل سده ششم هجری، همت به نگارش کتاب گماشته و گفته‌های برگزیده بزرگان مختلف ایرانی، تازی و یونانی را درباره امور گوناگون اخلاقی، معنوی و مادی، گردآوری کرده و آن را به امثال امام علی(ع) و به نظم حکیم فردوسی، آراسته گردانیده و بدین‌ترتیب، مجموعه جان‌افروزی برای مردم صاحبدل و اهل معنی، فراهم ساخته است<ref>ر.ک: مقدمه، ص3</ref>.
مؤلف کتاب، احتمالا در اوایل سده ششم هجری، همت به نگارش کتاب گماشته و گفته‌های برگزیده بزرگان مختلف ایرانی، تازی و یونانی را درباره امور گوناگون اخلاقی، معنوی و مادی، گردآوری کرده و آن را به امثال [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] و به نظم [[فردوسی، ابوالقاسم|حکیم فردوسی]]، آراسته گردانیده و بدین‌ترتیب، مجموعه جان‌افروزی برای مردم صاحبدل و اهل معنی، فراهم ساخته است<ref>ر.ک: مقدمه، ص3</ref>.


با توجه به منزلت مولای متقیان(ع) در دل‌های قاطبه مردم ایران و با درنظر گرفتن مقام ارجمند حکیم فردوسی طوسی در زنده کردن فرهنگ و ادب فارسی و فارسی زبانان، لازم به توضیح زیاد نخواهد بود که گواه آوردن فرموده‌های ایشان در تأیید گفته‌های بزرگان پیشین، تا چه اندازه برای دلباختگان و شیفتگان امیرمؤمنان(ع) و حکیم فردوسی، مسرت‌بخش و دل‌پذیر خواهد بود<ref>ر.ک:همان، ص3-4</ref>.
با توجه به منزلت [[امام علی علیه‌السلام|مولای متقیان(ع)]] در دل‌های قاطبه مردم ایران و با درنظر گرفتن مقام ارجمند [[فردوسی، ابوالقاسم|حکیم فردوسی]] طوسی در زنده کردن فرهنگ و ادب فارسی و فارسی زبانان، لازم به توضیح زیاد نخواهد بود که گواه آوردن فرموده‌های ایشان در تأیید گفته‌های بزرگان پیشین، تا چه اندازه برای دلباختگان و شیفتگان [[امام علی علیه‌السلام|امیرمؤمنان(ع)]] و [[فردوسی، ابوالقاسم|حکیم فردوسی]]، مسرت‌بخش و دل‌پذیر خواهد بود<ref>ر.ک:همان، ص3-4</ref>.


متن کتاب، بسیار فصیح، موجز و روان بوده و از نمونه‌های خوب در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم است که متأسفانه از احوال نویسنده آن که به احتمال خراسانی باید باشد، اطلاعی در دست نیست و تاکنون هویت او معلوم نگشته است<ref>همان،ص5-6</ref>.
متن کتاب، بسیار فصیح، موجز و روان بوده و از نمونه‌های خوب در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم است که متأسفانه از احوال نویسنده آن که به احتمال خراسانی باید باشد، اطلاعی در دست نیست و تاکنون هویت او معلوم نگشته است<ref>همان،ص5-6</ref>.
خط ۳۵: خط ۳۵:
به منظور آشنایی با محتوای کتاب و سبک نگارش و نثر آن، به قسمتی از مطالب آن، اشاره می‌شود:
به منظور آشنایی با محتوای کتاب و سبک نگارش و نثر آن، به قسمتی از مطالب آن، اشاره می‌شود:
«در خون ناریختن پادشاه: چون اسکندر به زمین پارس رسید، قومی از جمله حشم آندریار به خدمت استقبال آمدند و فرمانبرداری اظهار کردند و سر ملک خویش بر سبیل هدیه پیش او آوردند و بدان وسیلت، خویشتن را بازاری ساختند، هم در ساعت بفرمود تا آنقوم را بر دارها کشیدند و بچشم همه اصناف لشکر ایشان را عبرتی ساختند و منادی فرمود که هر آنکسان که بر ملوک و خداوندان چنین دلیری کنند و این اقدام نمایند جزای ایشان اینست.
«در خون ناریختن پادشاه: چون اسکندر به زمین پارس رسید، قومی از جمله حشم آندریار به خدمت استقبال آمدند و فرمانبرداری اظهار کردند و سر ملک خویش بر سبیل هدیه پیش او آوردند و بدان وسیلت، خویشتن را بازاری ساختند، هم در ساعت بفرمود تا آنقوم را بر دارها کشیدند و بچشم همه اصناف لشکر ایشان را عبرتی ساختند و منادی فرمود که هر آنکسان که بر ملوک و خداوندان چنین دلیری کنند و این اقدام نمایند جزای ایشان اینست.
قال علی رضی‌الله‌عنه: '''کثرة المقال یقطع اعناق الرجال'''
 
قال [[امام علی علیه‌السلام|علی رضی‌الله‌عنه]]: '''کثرة المقال یقطع اعناق الرجال'''
{{شعر}}
{{شعر}}
* {{ب|'' نگه کن بگفتار مرد کهن ''|2='' که از نامده چند گوید سخن ''}}
* {{ب|'' نگه کن بگفتار مرد کهن ''|2='' که از نامده چند گوید سخن ''}}
خط ۵۱: خط ۵۲:


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:زبان‌شناسی، علم زبان]]
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]]
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
[[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]]


[[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
[[رده:مقالات بازبینی شده2 دی 1402]]
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ آذر 1402 توسط عباس مکرمی]]
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ آذر 1402 توسط عباس مکرمی]]
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ آذر 1402 توسط سید محمد رضا موسوی]]
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ آذر 1402 توسط سید محمد رضا موسوی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۲۶

خردنامه اثر ابوالفضل یوسف بن علی مستوفی (اوایل سده ششم هجری)، مجموعه‌ای از پندها، اندرزها و سخنان حکیمانه، منسوب به حکما، فلاسفه، اندیشمندان و پادشاهان گذشته که به سخنان حضرت علی(ع) و حکیم فردوسی مزین گردیده و با تصحیح و کوشش ادیب برومند منتشر شده است.

خردنامه
خردنامه
پدیدآورانم‍س‍ت‍وف‍ی‌، ی‍وس‍ف‌ب‍ن‌ ع‍ل‍ی‌ (نويسنده) ادیب برومند، عبدالعلی (مصحح)
ناشرانجمن آثار ملی
مکان نشرایران - تهران
سال نشر1347ش
چاپ0
موضوعاندرز نامه‎‌‌های فارسی - اخلاق - متون قدیمی تا قرن 14 - نثر فارسی - قرن 6ق.
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
PIR ۵۱۲۶/ن۶الف
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

مؤلف کتاب، احتمالا در اوایل سده ششم هجری، همت به نگارش کتاب گماشته و گفته‌های برگزیده بزرگان مختلف ایرانی، تازی و یونانی را درباره امور گوناگون اخلاقی، معنوی و مادی، گردآوری کرده و آن را به امثال امام علی(ع) و به نظم حکیم فردوسی، آراسته گردانیده و بدین‌ترتیب، مجموعه جان‌افروزی برای مردم صاحبدل و اهل معنی، فراهم ساخته است[۱].

با توجه به منزلت مولای متقیان(ع) در دل‌های قاطبه مردم ایران و با درنظر گرفتن مقام ارجمند حکیم فردوسی طوسی در زنده کردن فرهنگ و ادب فارسی و فارسی زبانان، لازم به توضیح زیاد نخواهد بود که گواه آوردن فرموده‌های ایشان در تأیید گفته‌های بزرگان پیشین، تا چه اندازه برای دلباختگان و شیفتگان امیرمؤمنان(ع) و حکیم فردوسی، مسرت‌بخش و دل‌پذیر خواهد بود[۲].

متن کتاب، بسیار فصیح، موجز و روان بوده و از نمونه‌های خوب در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم است که متأسفانه از احوال نویسنده آن که به احتمال خراسانی باید باشد، اطلاعی در دست نیست و تاکنون هویت او معلوم نگشته است[۳].

به منظور آشنایی با محتوای کتاب و سبک نگارش و نثر آن، به قسمتی از مطالب آن، اشاره می‌شود: «در خون ناریختن پادشاه: چون اسکندر به زمین پارس رسید، قومی از جمله حشم آندریار به خدمت استقبال آمدند و فرمانبرداری اظهار کردند و سر ملک خویش بر سبیل هدیه پیش او آوردند و بدان وسیلت، خویشتن را بازاری ساختند، هم در ساعت بفرمود تا آنقوم را بر دارها کشیدند و بچشم همه اصناف لشکر ایشان را عبرتی ساختند و منادی فرمود که هر آنکسان که بر ملوک و خداوندان چنین دلیری کنند و این اقدام نمایند جزای ایشان اینست.

قال علی رضی‌الله‌عنه: کثرة المقال یقطع اعناق الرجال

  • نگه کن بگفتار مرد کهن که از نامده چند گوید سخن
    چو خون خداوند ریزد کسی درنگش نباشد بگیتی بسی [۴]
  • پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص3
    2. ر.ک:همان، ص3-4
    3. همان،ص5-6
    4. متن کتاب، ص3

    منابع مقاله

    مقدمه کتاب.

    وابسته‌ها