رساله عشق و عقل: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه های' به 'ههای') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'عقل و عشق (ابهام زدایی)' به 'عقل و عشق (ابهامزدایی)') |
||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| عنوان = رساله عشق و عقل | | عنوان = رساله عشق و عقل | ||
| عنوانهای دیگر = (نویسنده) | | عنوانهای دیگر = (نویسنده) | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = نجمالدین رازی | ||
[[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] (مصحح و شارح) | [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] (مصحح و شارح) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| عقل و عشق (ابهامزدایی) }} | |||
'''رساله عشق و عقل''' نوشتهی عارف شهیر کبروی، شیخ [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجمالدّین رازی]] مشهور به دایه است و توسّط استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] تصحیح و شرح شده است، مقدّمهای هم از سوی مصحح در ابتدای اثر در معرّفی شیخ دایه و آثار او نوشته شده است. | '''رساله عشق و عقل''' نوشتهی عارف شهیر کبروی، شیخ [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجمالدّین رازی]] مشهور به دایه است و توسّط استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] تصحیح و شرح شده است، مقدّمهای هم از سوی مصحح در ابتدای اثر در معرّفی شیخ دایه و آثار او نوشته شده است. | ||
ظاهراً این اوّلین کتاب مستقلّی است که حدود 800 سال پیش با این عنوان و در تحلیل و تحقیق مسئلهی مهم عشق و عقل نوشته شده است. گرچه مصحح نیز خود کتابی را تحت عنوان [[جدال تاریخی عقل و عشق]] در چند دهه پیش نوشته و منتشر نموده که تجدید چاپ شدهی آن نیز با عنوان [[چالش درون]] هم اکنون موجود است. به هر جهت بحث عشق و عقل مسئلهای پردامنه و دیرینه است که بعید مینماید که دفتر آن بسته شود و لذا بابی گشوده و بحث پذیر است، امّا چنانکه بیان شد پیش از شیخ [[نجمالدین رازی]] کسی به طور مستقل به آن نپرداخته و بعد از او نیز چنانکه شیوهی عارفان است همچنان به عنوان نخستین خودی مینماید . | ظاهراً این اوّلین کتاب مستقلّی است که حدود 800 سال پیش با این عنوان و در تحلیل و تحقیق مسئلهی مهم عشق و عقل نوشته شده است. گرچه مصحح نیز خود کتابی را تحت عنوان [[جدال تاریخی عقل و عشق]] در چند دهه پیش نوشته و منتشر نموده که تجدید چاپ شدهی آن نیز با عنوان [[چالش درون]] هم اکنون موجود است. به هر جهت بحث عشق و عقل مسئلهای پردامنه و دیرینه است که بعید مینماید که دفتر آن بسته شود و لذا بابی گشوده و بحث پذیر است، امّا چنانکه بیان شد پیش از شیخ [[نجمالدین رازی]] کسی به طور مستقل به آن نپرداخته و بعد از او نیز چنانکه شیوهی عارفان است همچنان به عنوان نخستین خودی مینماید. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
شارح در مقدّمه اشارهای به زندگی و احوال سلوکی شیخ داشته و آثار وی را مورد معرّفی قرار داده است. توضیحات و شرحی که برای هر بخش یا فراز لازم بوده را در انتهای کتاب قرار داده که برخی از آنها بسیار مهم و ضروری برای بهتر فهمیدن مطل منظور میشود. | شارح در مقدّمه اشارهای به زندگی و احوال سلوکی شیخ داشته و آثار وی را مورد معرّفی قرار داده است. توضیحات و شرحی که برای هر بخش یا فراز لازم بوده را در انتهای کتاب قرار داده که برخی از آنها بسیار مهم و ضروری برای بهتر فهمیدن مطل منظور میشود. | ||
شارح در مقدّمهی خود کتابهای شیخ [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجمالدّین رازی]] را یکایک نام برده و برای هر کدام توضیحی نیز آورده است. این کتابها که در فهرست مطالب هم قید شده عبارتند از: [[مرصاد العباد]]، [[مرموزات اسدی]]، [[منارات السائرین]]، [[تفسیر قرآن]]، [[رسالة الطیر]]، و [[اشعار شیخ]] که استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در کتابی پژوهشی اشعار شیخ را در یک جلد با نام [[اشعار | شارح در مقدّمهی خود کتابهای شیخ [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجمالدّین رازی]] را یکایک نام برده و برای هر کدام توضیحی نیز آورده است. این کتابها که در فهرست مطالب هم قید شده عبارتند از: [[مرصاد العباد]]، [[مرموزات اسدی]]، [[منارات السائرین]]، [[تفسیر قرآن]]، [[رسالة الطیر]]، و [[اشعار شیخ]] که استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در کتابی پژوهشی اشعار شیخ را در یک جلد با نام [[اشعار نجمالدین رازی|اشعار نجمالدین رازی]] تدوین و منتشر ساخته است. | ||
مقدّمهی کتاب تقریباً با توضیحاتی که برای معرّفی شیخ و آثارش آورده تقریباً مطوّل است، بعد از آن بحث خود رساله است که از صفحهی 25 تا 85 را شامل میشود و بعد از آن هم تا انتهای کتاب، یعنی 115 فصل توضیحات و شرح و تفسیر مصحح بر مطالب کتاب است، در انتهای اثر نیز بخش گزیده منابع و مآخذ و نیز نمایه وجود دارد. | مقدّمهی کتاب تقریباً با توضیحاتی که برای معرّفی شیخ و آثارش آورده تقریباً مطوّل است، بعد از آن بحث خود رساله است که از صفحهی 25 تا 85 را شامل میشود و بعد از آن هم تا انتهای کتاب، یعنی 115 فصل توضیحات و شرح و تفسیر مصحح بر مطالب کتاب است، در انتهای اثر نیز بخش گزیده منابع و مآخذ و نیز نمایه وجود دارد. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
رساله عشق و عقل نوشتهی شیخ [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجمالدّین رازی]] از خلفای نامدار و دانشمند شیخ [[ | رساله عشق و عقل نوشتهی شیخ [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجمالدّین رازی]] از خلفای نامدار و دانشمند شیخ [[نجمالدین کبری]] است که ماهیت عقل و عشق را مدّ نظر قرار داده است. اسم کامل کتاب چنانکه در متن وجود دارد چنین است: [[رساله عشق و عقل، معیار الصّدق فی مصداق العشق]] که نامیتفسیرپذیر و البتّه گویا و قابل تأمّل است. | ||
استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در بخشی از مقدّمه در خصوص این کتاب مینویسد: امّا این رساله که مورد بحث ما نیز هست اثری دیگر در اوج نویسندگی و بیان مطالب عرفانی و صوفیانه است. چنانکه از نام آن پیداست در خصوص عشق و عقل است و در نوع خود قدیمیترین در این موضوع به حساب میآید. عنوان دوّم آن نیز موضوع را دقیقتر و شفافتر میکند. چه حقیقت عشق و صدق در آنرا بیان مینماید و معیاری به دست میدهد تا عاشقان شناخته و لافزنان نیز برملا شوند. نثر کتاب بسیار روان و شیوا و زیباست و به مانند کتاب [[مرصاد العباد]] دارای وزن در کلمات و سجع در الفاظ است و از لحاظ عرفانی نیز بسیار مهمّ و پخته است. وجود اشعاری لطیف از خود و دیگران که به مناسبت و به جا استفاده شده قدرت اثر را بیشتر میسازد و خواننده را بیشتر جذب و جلب مینماید، خاصّه که از آیات قرآن استفادهی بسیار و بهینه شده و از اخبار و احادیث نبوی هم به وفور یاد شده است. و چنان مینماید که شیخ، عرفانی لطیف ولی بسیار محکم و استوار را با ریشههای دقیق وحیانی و نبوی در آثار خود لحاظ نموده است. گویی که در ذیل هر کلام شیخ یا آیهای و یا حدیثی وجود دارد و گویا سخنان وی در حکم شاخ و برگهایی خوش منظر و زیبا از درخت پهناور دین با ریشههای قرآن و حدیث به حساب میآید<ref>مقدّمه، صص 18-17</ref>. | استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در بخشی از مقدّمه در خصوص این کتاب مینویسد: امّا این رساله که مورد بحث ما نیز هست اثری دیگر در اوج نویسندگی و بیان مطالب عرفانی و صوفیانه است. چنانکه از نام آن پیداست در خصوص عشق و عقل است و در نوع خود قدیمیترین در این موضوع به حساب میآید. عنوان دوّم آن نیز موضوع را دقیقتر و شفافتر میکند. چه حقیقت عشق و صدق در آنرا بیان مینماید و معیاری به دست میدهد تا عاشقان شناخته و لافزنان نیز برملا شوند. نثر کتاب بسیار روان و شیوا و زیباست و به مانند کتاب [[مرصاد العباد]] دارای وزن در کلمات و سجع در الفاظ است و از لحاظ عرفانی نیز بسیار مهمّ و پخته است. وجود اشعاری لطیف از خود و دیگران که به مناسبت و به جا استفاده شده قدرت اثر را بیشتر میسازد و خواننده را بیشتر جذب و جلب مینماید، خاصّه که از آیات قرآن استفادهی بسیار و بهینه شده و از اخبار و احادیث نبوی هم به وفور یاد شده است. و چنان مینماید که شیخ، عرفانی لطیف ولی بسیار محکم و استوار را با ریشههای دقیق وحیانی و نبوی در آثار خود لحاظ نموده است. گویی که در ذیل هر کلام شیخ یا آیهای و یا حدیثی وجود دارد و گویا سخنان وی در حکم شاخ و برگهایی خوش منظر و زیبا از درخت پهناور دین با ریشههای قرآن و حدیث به حساب میآید<ref>مقدّمه، صص 18-17</ref>. | ||
چنانکه شارح محترم بیان داشت، در متن کتاب گذشته از نثر محکم و متین و اغلب مسجّع، با اشعاری هم مواجه میشویم که برخی از آنها از خود شیخ است و برخی هم از دیگران که شیخ به آنها استناد کرده است. گذشته از آن توجّه به آیات قرآن و احادیث نبوی از دیگر مواردی است که در متن شیخ [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجمالدّین رازی]] وجود دارد و این شیوه در دیگر آثار او که مذکور شد نیز وجود دارد، لا اقل در کتاب [[مرصاد العباد]] | چنانکه شارح محترم بیان داشت، در متن کتاب گذشته از نثر محکم و متین و اغلب مسجّع، با اشعاری هم مواجه میشویم که برخی از آنها از خود شیخ است و برخی هم از دیگران که شیخ به آنها استناد کرده است. گذشته از آن توجّه به آیات قرآن و احادیث نبوی از دیگر مواردی است که در متن شیخ [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجمالدّین رازی]] وجود دارد و این شیوه در دیگر آثار او که مذکور شد نیز وجود دارد، لا اقل در کتاب [[مرصاد العباد]] دهها آیه و حدیث را میتوان دید که مورد توجّه شیخ بوده و به طور حتم مرجعی برای دیگر مشایخ در استناد دادن به آن بوده است. | ||
متن اثر با حمد و ثنای خداوند و ستایش پیامبر و خاندان و اصحاب او آغاز شده است و این شیوهای کهن در متون دینی و عرفانی است که شیخ نیز به آن اهتمام نموده است. از عبارات نخستین کتاب چنین فهمیده میشود که کسی از شیخ پرسشی در کمال عقل و عشق و معیارهای آن پرسیده بود و شیخ این رساله را به تقاضا و پاسخ آن فرد نوشته است بی این که معلوم شود این فرد چه کسی بوده است، چنانکه میگوید: و امّا بعد، ... التماسی که از این ضعیف فرمودهای و استدعا نموده در تقریر شرح کمال عشق و کمال عقل تا هیچ مضادتی میتوان بود در کمالیّت هر دو یا نه، و فرمودهای که ما هرکجا عقل بیشتر و شریفتر یافتیم در جمله موجودات [عشق بر او ثابت تر و ظریف تر] بود و [چنانکه سیّد کاینات علیه الصّلوة و السّلام که عاقلترین و عاشقترین موجودات بود] و نمودهای که عقل نه قسمیاست از اقسام موجودات بلکه عقل خود جمله موجودات است، و وجود او راست از آنکه به عقل بر همه اقسام وجود محیط توان شد و به هیچ قسم از اقسام موجودات بر عقل محیط نمیتوان شد. این است مجموع سؤالات ... <ref>متن، ص 26</ref>. | متن اثر با حمد و ثنای خداوند و ستایش پیامبر و خاندان و اصحاب او آغاز شده است و این شیوهای کهن در متون دینی و عرفانی است که شیخ نیز به آن اهتمام نموده است. از عبارات نخستین کتاب چنین فهمیده میشود که کسی از شیخ پرسشی در کمال عقل و عشق و معیارهای آن پرسیده بود و شیخ این رساله را به تقاضا و پاسخ آن فرد نوشته است بی این که معلوم شود این فرد چه کسی بوده است، چنانکه میگوید: و امّا بعد،... التماسی که از این ضعیف فرمودهای و استدعا نموده در تقریر شرح کمال عشق و کمال عقل تا هیچ مضادتی میتوان بود در کمالیّت هر دو یا نه، و فرمودهای که ما هرکجا عقل بیشتر و شریفتر یافتیم در جمله موجودات [عشق بر او ثابت تر و ظریف تر] بود و [چنانکه سیّد کاینات علیه الصّلوة و السّلام که عاقلترین و عاشقترین موجودات بود] و نمودهای که عقل نه قسمیاست از اقسام موجودات بلکه عقل خود جمله موجودات است، و وجود او راست از آنکه به عقل بر همه اقسام وجود محیط توان شد و به هیچ قسم از اقسام موجودات بر عقل محیط نمیتوان شد. این است مجموع سؤالات... <ref>متن، ص 26</ref>. | ||
در پاسخ نیز شیخ به قوّت در خصوص پرسش و سختی آن و فهم آن اشارت میکند و بیان میدارد که فهم این مسئله چنان معضل بوده که اغلب افراد در آن حیران و یا منحرف | در پاسخ نیز شیخ به قوّت در خصوص پرسش و سختی آن و فهم آن اشارت میکند و بیان میدارد که فهم این مسئله چنان معضل بوده که اغلب افراد در آن حیران و یا منحرف شدهاند. متن سخن شیخ چنین است: امّا الجواب، بدان که در شبهات این سؤالات و مقالات بسیاری خلق از فضلا و حکما و علمای متقدّم و متأخر، سرگردان بودهاند و هستند و هر اختلاف که در مسائل اصولی افتاده است محلّ اشکال همه از اینجا بوده است و چون به حقیقت در جواب بیانی شافی افتد، بسی مشکلات که به عمرهای دراز از حکمای اوائل در آن رنج بردهاند و حل نتوانستند کرد حل افتد، «إن شاء الله وحده» ولکن نظری باید منصفانه که از رمص هوا و طبیعت پاک باشد و از رمد عناد و جدل و انکار و جحود و انفت و تقلید مبرّا تا باز بیند و انصاف دهد که تا غایت وقت در این معنی این تقریر و بیان در شرح کمال عقل و عشق و فرق میان هردو دیگری را بوده است یا نه و به حقیقت بباید دانست که به مجرّد نظر عقل و دلائل عقلی این مشکلات را حل نتوان کرد نظری باید که بعد از نور ایمان مؤیّد باشد به تأیید خصوصیّت روح خاص که [نص کلام باری بدان مسطور است که]: «کتب فی قلوبهم الایمان و ایّدهم بروح منه». و به تشریف ارائت: «سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی انفسهم» از مکاشفات و مشاهدات حضرتی مشرّف باشد تا حقیقت حقیّت هریک از عقل و عشق را بیان تواند کرد [که «حتّی یتبیّـن لهم انّـه الحق» همچنان که مبیّن این کلمات و مجیّب این سؤالات میباید که از طوری به طوری ورای عقل بهرهمند باشد تا بیان این حقایق تواند کرد] مستمع [نیز] میباید که از این عالم بهره دارد تا نور ایمانی که بدان مصدّق و مدرک این حقایق تواند شد<ref>متن، صص 28-26</ref>. | ||
شیخ توضیحات خود را با عنوان فصل آورده است و لذا در این رساله چندین فصل بدون شماره وجود دارد که به ترتیب مطالب به توالی در شرح و توضیح پرسش مذکور جریان مییابد. در یک فصل از اصناف موجودات سخن میگوید که در مجموع دو صنف قابل | شیخ توضیحات خود را با عنوان فصل آورده است و لذا در این رساله چندین فصل بدون شماره وجود دارد که به ترتیب مطالب به توالی در شرح و توضیح پرسش مذکور جریان مییابد. در یک فصل از اصناف موجودات سخن میگوید که در مجموع دو صنف قابل توجّهاند یکی روحانی و یکی هم جسمانی، قسم روحانی آن است که با حواس خمسهی ظاهری نتوان آن را ادراک کرد و در مقابل قسم دوّم که جسمانی است با حواس صوری و ظاهری پنجگانه قابل ادراک است<ref>متن، ص 29</ref>. در فصلی دیگر از ربط موجودات روحانی و جسمانی سخن میگوید و از آنچه که به آن تعلق گرفته یاد میکند<ref>متن، ص 31</ref>. در همین اثنا از موجودات متفاوت به مانند: جماد، نبات، حیوان، شیطان، ملک و انسان سخن میگوید. و اینها تمهیدی است تا وارد بحث عشق و عقل شود و لذا در این باره بیان میدارد: | ||
امّا انسان در قبول فیض عقل قابل ترقّی است تا به تربیّت عقل هریک از قوّت به فعل آید و عقل هریک شاید که به عقل دیگری برسد و از وی در گذرد پس کمالیّت مراتب عقلی هم انسان را تواند بود که آلات پرورش آن از حواسّ ظاهر و قوای باطن و دیگر مدرکات دلی و سرّی و روحانی به کمال دارد. امّا [آن] نوع دوّم در قابلیّت کمالیّت که خاص انسان راست قابلیتّ فیض بی واسطه است که آنرا نور الله می خوانیم و اگرچه انسان مطلقاً مستعدّ قبول این فیض است امّا سعادت یافت این فیض به هر انسان نمیدهند به خلاف فیض نور عقل که مطلقاً به هر انسانی اثری از آن فیض | امّا انسان در قبول فیض عقل قابل ترقّی است تا به تربیّت عقل هریک از قوّت به فعل آید و عقل هریک شاید که به عقل دیگری برسد و از وی در گذرد پس کمالیّت مراتب عقلی هم انسان را تواند بود که آلات پرورش آن از حواسّ ظاهر و قوای باطن و دیگر مدرکات دلی و سرّی و روحانی به کمال دارد. امّا [آن] نوع دوّم در قابلیّت کمالیّت که خاص انسان راست قابلیتّ فیض بی واسطه است که آنرا نور الله می خوانیم و اگرچه انسان مطلقاً مستعدّ قبول این فیض است امّا سعادت یافت این فیض به هر انسان نمیدهند به خلاف فیض نور عقل که مطلقاً به هر انسانی اثری از آن فیض دادهاند که بدان مستحقّ خطاب [حق میشوند] و در تربیت آن عقل به خود مستقل اند [و] در پرورش آن محتاج پیغمبری نیستند تا آن عقل به کمال رسانند چنانکه فلاسفه [و حکما] به استبداد خویش و تعلیم استادی جنس خویش عقل را به نوعی کمال رسانیدند که مدرک دقایق علوم طبّی و نجومیو منطقی و ریاضی و غیر آن شدند و در علم الهی خوض کردند آنچه حدّ عقل نبود که آن نوع ادراک کند به خودی خود در آن شروع کردند، لاجرم در شبهات و کفریات افتادند<ref>متن، ص 35</ref>. | ||
آخرین عبارت شیخ قبل از ختام عربی رساله چنین است: خوانندگان این قصّه پر غصّه را از اریحیّت همّت بر هفوات قلم رقم عفو باید کشید و بعین الرّضا بدین نوباوهی غیب بی ریب، باید نگرید و سرّ این درج گهر به دست نیاز باید گشود و قدم در این بادیهی | آخرین عبارت شیخ قبل از ختام عربی رساله چنین است: خوانندگان این قصّه پر غصّه را از اریحیّت همّت بر هفوات قلم رقم عفو باید کشید و بعین الرّضا بدین نوباوهی غیب بی ریب، باید نگرید و سرّ این درج گهر به دست نیاز باید گشود و قدم در این بادیهی بیپایان از سر اعتقاد باید نهاد تا بو که به مقصد و مقصودی توان رسید<ref>متن، ص 83</ref>. | ||
توضیحاتی که انتهای کتاب آمده برای فهم بهتر و بیشتر مطالب کتاب بسیار مهم است، زیرا در این بخش برای سخنان شیخ منابع زیادی معرّفی کرده، و برای روایاتی که او آورده نیز اسنادی را جهت یافتن متن اصلی معرّفی نموده است که حاکی از منبع شناسی و آشنا بودن با این نوع متون است. به هر جهت میتوان از منابعی که شارح برای شرح متن استفاده کرده را به تفکیک دینی و عرفانی به طور اجمال بیان کرد: | توضیحاتی که انتهای کتاب آمده برای فهم بهتر و بیشتر مطالب کتاب بسیار مهم است، زیرا در این بخش برای سخنان شیخ منابع زیادی معرّفی کرده، و برای روایاتی که او آورده نیز اسنادی را جهت یافتن متن اصلی معرّفی نموده است که حاکی از منبع شناسی و آشنا بودن با این نوع متون است. به هر جهت میتوان از منابعی که شارح برای شرح متن استفاده کرده را به تفکیک دینی و عرفانی به طور اجمال بیان کرد: | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
# توضیحات آخر کتاب بسیار مهم است و به ویژه معرّفی اسناد و مدارک آن. | # توضیحات آخر کتاب بسیار مهم است و به ویژه معرّفی اسناد و مدارک آن. | ||
# منابع گسترده و اصیل بحث نشان از اصالت شرح دارد. | # منابع گسترده و اصیل بحث نشان از اصالت شرح دارد. | ||
# وجود | # وجود پاورقیها که واژگان دشوار و قدیمیو نامأنوس را برای خواننده توضیح میدهد سبب فهم بهینهی مطلب و متن میشود. | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
[[چشمهی بقا]] | [[چشمهی بقا]] | ||
[[اشعار | [[اشعار نجمالدین رازی]] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۰۷
رساله عشق و عقل | |
---|---|
پدیدآوران | نجمالدین رازی کاظم محمّدی (مصحح و شارح) |
عنوانهای دیگر | (نویسنده) |
ناشر | انتشارات نجم کبری |
مکان نشر | ایران ـ کرج |
سال نشر | 1394 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 8-47-2905-964-978 |
موضوع | عشق، عقل، ایمان، عرفان، فلسفه اسلامی، متون قدیمی. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | 5ع33ن/9/286 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
رساله عشق و عقل نوشتهی عارف شهیر کبروی، شیخ نجمالدّین رازی مشهور به دایه است و توسّط استاد کاظم محمّدی تصحیح و شرح شده است، مقدّمهای هم از سوی مصحح در ابتدای اثر در معرّفی شیخ دایه و آثار او نوشته شده است.
ظاهراً این اوّلین کتاب مستقلّی است که حدود 800 سال پیش با این عنوان و در تحلیل و تحقیق مسئلهی مهم عشق و عقل نوشته شده است. گرچه مصحح نیز خود کتابی را تحت عنوان جدال تاریخی عقل و عشق در چند دهه پیش نوشته و منتشر نموده که تجدید چاپ شدهی آن نیز با عنوان چالش درون هم اکنون موجود است. به هر جهت بحث عشق و عقل مسئلهای پردامنه و دیرینه است که بعید مینماید که دفتر آن بسته شود و لذا بابی گشوده و بحث پذیر است، امّا چنانکه بیان شد پیش از شیخ نجمالدین رازی کسی به طور مستقل به آن نپرداخته و بعد از او نیز چنانکه شیوهی عارفان است همچنان به عنوان نخستین خودی مینماید.
ساختار
رساله عشق و عقل اثری است یک جلدی با 142 صفحه که اختصاصاً به بحث عشق و عقل میپردازد و ماهیت آن را میکاود. این رساله که توسّط عارفی بزرگ از مکتب کبرویه به نگارش در آمده هشت قرن است که مورد توجّه اهل معرفت و سلوک قرار گرفته است و از بابت قوّتی که دارد هنوز به کهنگی نگراییده. این کتاب به تصحیح، شرح و مقدّمهی استاد کاظم محمّدی در سال 1394 خورشیدی به انتشار رسیده است.
شارح در مقدّمه اشارهای به زندگی و احوال سلوکی شیخ داشته و آثار وی را مورد معرّفی قرار داده است. توضیحات و شرحی که برای هر بخش یا فراز لازم بوده را در انتهای کتاب قرار داده که برخی از آنها بسیار مهم و ضروری برای بهتر فهمیدن مطل منظور میشود.
شارح در مقدّمهی خود کتابهای شیخ نجمالدّین رازی را یکایک نام برده و برای هر کدام توضیحی نیز آورده است. این کتابها که در فهرست مطالب هم قید شده عبارتند از: مرصاد العباد، مرموزات اسدی، منارات السائرین، تفسیر قرآن، رسالة الطیر، و اشعار شیخ که استاد کاظم محمّدی در کتابی پژوهشی اشعار شیخ را در یک جلد با نام اشعار نجمالدین رازی تدوین و منتشر ساخته است.
مقدّمهی کتاب تقریباً با توضیحاتی که برای معرّفی شیخ و آثارش آورده تقریباً مطوّل است، بعد از آن بحث خود رساله است که از صفحهی 25 تا 85 را شامل میشود و بعد از آن هم تا انتهای کتاب، یعنی 115 فصل توضیحات و شرح و تفسیر مصحح بر مطالب کتاب است، در انتهای اثر نیز بخش گزیده منابع و مآخذ و نیز نمایه وجود دارد.
گزارش محتوا
رساله عشق و عقل نوشتهی شیخ نجمالدّین رازی از خلفای نامدار و دانشمند شیخ نجمالدین کبری است که ماهیت عقل و عشق را مدّ نظر قرار داده است. اسم کامل کتاب چنانکه در متن وجود دارد چنین است: رساله عشق و عقل، معیار الصّدق فی مصداق العشق که نامیتفسیرپذیر و البتّه گویا و قابل تأمّل است.
استاد کاظم محمّدی در بخشی از مقدّمه در خصوص این کتاب مینویسد: امّا این رساله که مورد بحث ما نیز هست اثری دیگر در اوج نویسندگی و بیان مطالب عرفانی و صوفیانه است. چنانکه از نام آن پیداست در خصوص عشق و عقل است و در نوع خود قدیمیترین در این موضوع به حساب میآید. عنوان دوّم آن نیز موضوع را دقیقتر و شفافتر میکند. چه حقیقت عشق و صدق در آنرا بیان مینماید و معیاری به دست میدهد تا عاشقان شناخته و لافزنان نیز برملا شوند. نثر کتاب بسیار روان و شیوا و زیباست و به مانند کتاب مرصاد العباد دارای وزن در کلمات و سجع در الفاظ است و از لحاظ عرفانی نیز بسیار مهمّ و پخته است. وجود اشعاری لطیف از خود و دیگران که به مناسبت و به جا استفاده شده قدرت اثر را بیشتر میسازد و خواننده را بیشتر جذب و جلب مینماید، خاصّه که از آیات قرآن استفادهی بسیار و بهینه شده و از اخبار و احادیث نبوی هم به وفور یاد شده است. و چنان مینماید که شیخ، عرفانی لطیف ولی بسیار محکم و استوار را با ریشههای دقیق وحیانی و نبوی در آثار خود لحاظ نموده است. گویی که در ذیل هر کلام شیخ یا آیهای و یا حدیثی وجود دارد و گویا سخنان وی در حکم شاخ و برگهایی خوش منظر و زیبا از درخت پهناور دین با ریشههای قرآن و حدیث به حساب میآید[۱].
چنانکه شارح محترم بیان داشت، در متن کتاب گذشته از نثر محکم و متین و اغلب مسجّع، با اشعاری هم مواجه میشویم که برخی از آنها از خود شیخ است و برخی هم از دیگران که شیخ به آنها استناد کرده است. گذشته از آن توجّه به آیات قرآن و احادیث نبوی از دیگر مواردی است که در متن شیخ نجمالدّین رازی وجود دارد و این شیوه در دیگر آثار او که مذکور شد نیز وجود دارد، لا اقل در کتاب مرصاد العباد دهها آیه و حدیث را میتوان دید که مورد توجّه شیخ بوده و به طور حتم مرجعی برای دیگر مشایخ در استناد دادن به آن بوده است.
متن اثر با حمد و ثنای خداوند و ستایش پیامبر و خاندان و اصحاب او آغاز شده است و این شیوهای کهن در متون دینی و عرفانی است که شیخ نیز به آن اهتمام نموده است. از عبارات نخستین کتاب چنین فهمیده میشود که کسی از شیخ پرسشی در کمال عقل و عشق و معیارهای آن پرسیده بود و شیخ این رساله را به تقاضا و پاسخ آن فرد نوشته است بی این که معلوم شود این فرد چه کسی بوده است، چنانکه میگوید: و امّا بعد،... التماسی که از این ضعیف فرمودهای و استدعا نموده در تقریر شرح کمال عشق و کمال عقل تا هیچ مضادتی میتوان بود در کمالیّت هر دو یا نه، و فرمودهای که ما هرکجا عقل بیشتر و شریفتر یافتیم در جمله موجودات [عشق بر او ثابت تر و ظریف تر] بود و [چنانکه سیّد کاینات علیه الصّلوة و السّلام که عاقلترین و عاشقترین موجودات بود] و نمودهای که عقل نه قسمیاست از اقسام موجودات بلکه عقل خود جمله موجودات است، و وجود او راست از آنکه به عقل بر همه اقسام وجود محیط توان شد و به هیچ قسم از اقسام موجودات بر عقل محیط نمیتوان شد. این است مجموع سؤالات... [۲].
در پاسخ نیز شیخ به قوّت در خصوص پرسش و سختی آن و فهم آن اشارت میکند و بیان میدارد که فهم این مسئله چنان معضل بوده که اغلب افراد در آن حیران و یا منحرف شدهاند. متن سخن شیخ چنین است: امّا الجواب، بدان که در شبهات این سؤالات و مقالات بسیاری خلق از فضلا و حکما و علمای متقدّم و متأخر، سرگردان بودهاند و هستند و هر اختلاف که در مسائل اصولی افتاده است محلّ اشکال همه از اینجا بوده است و چون به حقیقت در جواب بیانی شافی افتد، بسی مشکلات که به عمرهای دراز از حکمای اوائل در آن رنج بردهاند و حل نتوانستند کرد حل افتد، «إن شاء الله وحده» ولکن نظری باید منصفانه که از رمص هوا و طبیعت پاک باشد و از رمد عناد و جدل و انکار و جحود و انفت و تقلید مبرّا تا باز بیند و انصاف دهد که تا غایت وقت در این معنی این تقریر و بیان در شرح کمال عقل و عشق و فرق میان هردو دیگری را بوده است یا نه و به حقیقت بباید دانست که به مجرّد نظر عقل و دلائل عقلی این مشکلات را حل نتوان کرد نظری باید که بعد از نور ایمان مؤیّد باشد به تأیید خصوصیّت روح خاص که [نص کلام باری بدان مسطور است که]: «کتب فی قلوبهم الایمان و ایّدهم بروح منه». و به تشریف ارائت: «سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی انفسهم» از مکاشفات و مشاهدات حضرتی مشرّف باشد تا حقیقت حقیّت هریک از عقل و عشق را بیان تواند کرد [که «حتّی یتبیّـن لهم انّـه الحق» همچنان که مبیّن این کلمات و مجیّب این سؤالات میباید که از طوری به طوری ورای عقل بهرهمند باشد تا بیان این حقایق تواند کرد] مستمع [نیز] میباید که از این عالم بهره دارد تا نور ایمانی که بدان مصدّق و مدرک این حقایق تواند شد[۳].
شیخ توضیحات خود را با عنوان فصل آورده است و لذا در این رساله چندین فصل بدون شماره وجود دارد که به ترتیب مطالب به توالی در شرح و توضیح پرسش مذکور جریان مییابد. در یک فصل از اصناف موجودات سخن میگوید که در مجموع دو صنف قابل توجّهاند یکی روحانی و یکی هم جسمانی، قسم روحانی آن است که با حواس خمسهی ظاهری نتوان آن را ادراک کرد و در مقابل قسم دوّم که جسمانی است با حواس صوری و ظاهری پنجگانه قابل ادراک است[۴]. در فصلی دیگر از ربط موجودات روحانی و جسمانی سخن میگوید و از آنچه که به آن تعلق گرفته یاد میکند[۵]. در همین اثنا از موجودات متفاوت به مانند: جماد، نبات، حیوان، شیطان، ملک و انسان سخن میگوید. و اینها تمهیدی است تا وارد بحث عشق و عقل شود و لذا در این باره بیان میدارد:
امّا انسان در قبول فیض عقل قابل ترقّی است تا به تربیّت عقل هریک از قوّت به فعل آید و عقل هریک شاید که به عقل دیگری برسد و از وی در گذرد پس کمالیّت مراتب عقلی هم انسان را تواند بود که آلات پرورش آن از حواسّ ظاهر و قوای باطن و دیگر مدرکات دلی و سرّی و روحانی به کمال دارد. امّا [آن] نوع دوّم در قابلیّت کمالیّت که خاص انسان راست قابلیتّ فیض بی واسطه است که آنرا نور الله می خوانیم و اگرچه انسان مطلقاً مستعدّ قبول این فیض است امّا سعادت یافت این فیض به هر انسان نمیدهند به خلاف فیض نور عقل که مطلقاً به هر انسانی اثری از آن فیض دادهاند که بدان مستحقّ خطاب [حق میشوند] و در تربیت آن عقل به خود مستقل اند [و] در پرورش آن محتاج پیغمبری نیستند تا آن عقل به کمال رسانند چنانکه فلاسفه [و حکما] به استبداد خویش و تعلیم استادی جنس خویش عقل را به نوعی کمال رسانیدند که مدرک دقایق علوم طبّی و نجومیو منطقی و ریاضی و غیر آن شدند و در علم الهی خوض کردند آنچه حدّ عقل نبود که آن نوع ادراک کند به خودی خود در آن شروع کردند، لاجرم در شبهات و کفریات افتادند[۶].
آخرین عبارت شیخ قبل از ختام عربی رساله چنین است: خوانندگان این قصّه پر غصّه را از اریحیّت همّت بر هفوات قلم رقم عفو باید کشید و بعین الرّضا بدین نوباوهی غیب بی ریب، باید نگرید و سرّ این درج گهر به دست نیاز باید گشود و قدم در این بادیهی بیپایان از سر اعتقاد باید نهاد تا بو که به مقصد و مقصودی توان رسید[۷].
توضیحاتی که انتهای کتاب آمده برای فهم بهتر و بیشتر مطالب کتاب بسیار مهم است، زیرا در این بخش برای سخنان شیخ منابع زیادی معرّفی کرده، و برای روایاتی که او آورده نیز اسنادی را جهت یافتن متن اصلی معرّفی نموده است که حاکی از منبع شناسی و آشنا بودن با این نوع متون است. به هر جهت میتوان از منابعی که شارح برای شرح متن استفاده کرده را به تفکیک دینی و عرفانی به طور اجمال بیان کرد:
- متون دینی و تاریخی: تاریخ مدینه دمشق، عوالی اللآلی، صحیح بخاری، صحیح مسلم، تیسیر المطالب، رسائل مقریزی، صحیح ترمذی، مسند احمد بن حنبل، الکافی، المستطرف، التذکرة الحمدونیه، بحار الانوار، تاریخ بغداد، الجامع الصغیر، امالی شیخ طوسی، بصائر الدرجات، و برخی دیگر.
- متون عرفانی: مرصاد العباد، تفسیر کشف الاسرار، شرح فصوص الحکم کمالالدین خوارزمی، شرح شطحیات، الرسالة القشیریه، مثنوی معنوی (مصحح محمدی)، کاشف الاسرار، تمهیدات و لوایح عین القضات همدانی، العروه علاءالدوله سمنانی، مرموزات اسدی، الفتوحات المکیة، کیمیای سعادت، ینبوع الاسرار و برخی دیگر.
ویژگیها
رساله عشق و عقل به منزلهی کاری فلسفی، عرفانی و دینی حاوی نکاتی است که به برخی از آنها اشاره میشود:
- کتاب به این شیوه برای نخستین بار نوشته و تدوین شده است.
- وجود آیات و روایت متعدّد کارگشای فهم بحث است.
- موضوع بحث به خوبی مورد تبیین قرار گرفته است.
- قلم اثر خوانا و پرکشش است.
- توضیحات آخر کتاب بسیار مهم است و به ویژه معرّفی اسناد و مدارک آن.
- منابع گسترده و اصیل بحث نشان از اصالت شرح دارد.
- وجود پاورقیها که واژگان دشوار و قدیمیو نامأنوس را برای خواننده توضیح میدهد سبب فهم بهینهی مطلب و متن میشود.
وضعیت کتاب
رساله عشق و عقل، تألیف شیخ نجمالدّین رازی با مقدّمه و تصحیح و توضیحات استاد کاظم محمّدی.
کتاب در یک جلد با مقدّمهای مشروح نوشته شده است. متن کتاب فارسی است و دارای 142 صفحه است. کتاب حاضر در قطع رقعی و با جلد نرم و کاغذ مرغوب منتشر شده. در آغاز، فهرست مطالب درج شده و در انتهای اثر هم فهرست جامعی از منابع و مأخذ و همینطور نمایهی کامل دیده میشود.
پانویس
منابع مقاله
مقدّمه و متن کتاب