ولدنامه: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۶: خط ۶:
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[سلطان ولد، محمد بن محمد]] (نويسنده)
    [[سلطان ولد، محمد بن محمد]] (نويسنده)
    [[همایی، جلال الدین]] (مصحح)   
    [[همایی، جلال‌الدین]] (مصحح)   
    [[همايي، ماهدخت بانو]] (ساير)
    [[همايي، ماهدخت بانو]] (ساير)
    |زبان
    |زبان
    | زبان = فارسی
    | زبان = فارسی
    | کد کنگره =     
    | کد کنگره =     
    | موضوع =شعر فارسی - قرن 7ق. - مولوی، جلال الدین محمد بن محمد، 604 - 672ق.
    | موضوع =شعر فارسی - قرن 7ق. - مولوی، جلال‌الدین محمد بن محمد، 604 - 672ق.
    |ناشر  
    |ناشر  
    | ناشر = مؤسسه نشر هما
    | ناشر = مؤسسه نشر هما
    | مکان نشر = ایران - تهران
    | مکان نشر = ایران - تهران
    | سال نشر = 1376ش
    | سال نشر = 1376ش
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE106298AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE120587AUTOMATIONCODE، AUTOMATIONCODE106298AUTOMATIONCODE
    | چاپ = 1
    | چاپ = 1
    | شابک =  
    | شابک =  
    خط ۲۷: خط ۲۷:
    }}
    }}


    '''ولدنامه'''، یا «مثنوی ولدی» نوشته بهاءالدین محمد (یا بهاءالدین احمد)، مشهور به سلطان‌ولد(712-623ق) عارف، شاعر و فرزند جلال الدین محمد رومی بلخی(672-604ق) است. اثری عرفانی که در آن زندگی جسمانی و روحانی پدر خویش را به نظم درآورده است.
    '''ولدنامه'''، یا «مثنوی ولدی» نوشته [[سلطان‌ولد، محمد بن محمد|بهاءالدین محمد]] (یا [[سلطان‌ولد، محمد بن محمد|بهاءالدین احمد]])، مشهور به [[سلطان‌ولد، محمد بن محمد|سلطان‌ولد]] (712-623ق) عارف، شاعر و فرزند [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدین محمد رومی بلخی]](672-604ق) است. اثری عرفانی که در آن زندگی جسمانی و روحانی پدر خویش را به نظم درآورده است.


    این مثنوی در سال 690 هجری، در بحر «خفیف محبون مقصور» و هم‌وزن الهی‌نامه یا حدیقۀ سنایی (فاعلاتن مفاعلن فعلن – فعلاتن مفاعلن فعلات) سروده شده است.<ref>ر.ک: همان، ص: دوازده</ref> سلطان‌ولد دو مثنوی دیگر نیز سروده است که متمم و مفسر این اثر شمرده می‌شوند.<ref>ر.ک: همان، ص: سیزده</ref>ولدنامه با مقدمه بسیار جامع و تصحیح جلال الدین همایی(1359-1278ش) چاپ شده است.
    این مثنوی در سال 690 هجری، در بحر «خفیف محبون مقصور» و هم‌وزن [[الهی‌نامه]] یا [[حديقة الحقيقة و شريعة الطريقة|حدیقۀ سنایی]] (فاعلاتن مفاعلن فعلن – فعلاتن مفاعلن فعلات) سروده شده است.<ref>ر.ک: همان، ص: دوازده</ref> سلطان‌ولد دو مثنوی دیگر نیز سروده است که متمم و مفسر این اثر شمرده می‌شوند.<ref>ر.ک: همان، ص: سیزده</ref>ولدنامه با مقدمه بسیار جامع و تصحیح [[همایی، جلال‌الدین|جلال‌الدین همایی]](1359-1278ش) چاپ شده است.


    موضوع و سبب سرودن ولدنامه، درج داستانی از زندگی، کرامت‌ها و مقام‎های مولوی و یاران و مصاحبان او (همچون محقق ترمذی، شمس تبریزی، زرکوب قونوی و حسام الدین چلپی) است.<ref>ر.ک: همان، ص: پانزده</ref>ازاین‌رو، این مثنوی قدیمی‌ترین و صحیح‌ترین سند قاطع تاریخی از شرح حال آنان است. همچنین، دارای ارزش بی‌نظیر معنوی است چراکه، مهم‌ترین موضوع‌های دقیق در تصوف و خاصه طریقۀ مولویه را -که بیشتر آداب و رسومش ساختۀ همین ولد است- با سند قظعی عرضه شده است.<ref>ر.ک: همان، ص: شانزده</ref>
    موضوع و سبب سرودن ولدنامه، درج داستانی از زندگی، کرامت‌ها و مقام‎های [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]] و یاران و مصاحبان او (همچون [[محقق ترمذی، سید برهان‌الدین حسین|محقق ترمذی]]، [[شمس تبریزی، محمد|شمس تبریزی]]، [[زرکوب قونوی]] و [[حسام‌الدین چلپی]]) است.<ref>ر.ک: همان، ص: پانزده</ref>ازاین‌رو، این مثنوی قدیمی‌ترین و صحیح‌ترین سند قاطع تاریخی از شرح حال آنان است. همچنین، دارای ارزش بی‌نظیر معنوی است چراکه، مهم‌ترین موضوع‌های دقیق در تصوف و خاصه طریقۀ مولویه را -که بیشتر آداب و رسومش ساختۀ همین ولد است- با سند قظعی عرضه شده است.<ref>ر.ک: همان، ص: شانزده</ref>


    این اثر جایگاه ویژه‌ای نزد بهاءالدین محمد داشته است؛ به گونه‌ای که در اواخر آن، مثنوی خود را بسیار می‌ستاید و به خواندنش سفارش می‌نماید و از منکرانش بدگویی می‌کند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 332-331</ref>و آن را سراسر، سر قرآن می‌خواند و به نمکلانی (نمکزار) مانند می‌کند که هر ناپاکی از آن پاک می‌شود: این کتابم چو آن نمکلان است / همه معنی و سر قرآن است. <ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص: ده</ref>
    این اثر جایگاه ویژه‌ای نزد بهاءالدین محمد داشته است؛ به گونه‌ای که در اواخر آن، مثنوی خود را بسیار می‌ستاید و به خواندنش سفارش می‌نماید و از منکرانش بدگویی می‌کند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 332-331</ref>و آن را سراسر، سر قرآن می‌خواند و به نمکلانی (نمکزار) مانند می‌کند که هر ناپاکی از آن پاک می‌شود: این کتابم چو آن نمکلان است / همه معنی و سر قرآن است. <ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص: ده</ref>
    خط ۳۷: خط ۳۷:
    ولدنامه نزدیک به ده هزار بیت دارد و با اینکه فن سلطان‌ولد شاعری نبوده، آن را چهارماهه سروده است. از سوی دیگر، او خواسته به پیروی از پدر (در مثنوی معنوی) در تفهیم معانی بکوشد و از قید و قیود قافیه و رسم شاعری آزاد باشد. اما به تعبیر همایی، «با این تفاوت که آن آزادی همچون تلاطم امواج بود در دریا و این همچون معلق‌زدن قطرۀ کوچک در هوا».<ref>ر.ک: همان، ص: چهارده</ref>  سبک شعری این مثنوی بسیار به سبک عطار نیشابوری شبیه است.
    ولدنامه نزدیک به ده هزار بیت دارد و با اینکه فن سلطان‌ولد شاعری نبوده، آن را چهارماهه سروده است. از سوی دیگر، او خواسته به پیروی از پدر (در مثنوی معنوی) در تفهیم معانی بکوشد و از قید و قیود قافیه و رسم شاعری آزاد باشد. اما به تعبیر همایی، «با این تفاوت که آن آزادی همچون تلاطم امواج بود در دریا و این همچون معلق‌زدن قطرۀ کوچک در هوا».<ref>ر.ک: همان، ص: چهارده</ref>  سبک شعری این مثنوی بسیار به سبک عطار نیشابوری شبیه است.


    از میان اشعار فارسی، عربی و ترکی این مثنوی، شعرهای عربی چندان محکم و دلپسند نیستند. همچنین، خود سلطان‌ولد نیز از شعرهای ترکیش بیزاری جسته است. در نظم فارسی آن نیز، شعرهای سست و قافیه های ناتندرست فراوان است اما شعرهای محکم و پرمعنی هم در آن یافت می‌شود.<ref>ر.ک: همان، ص: هفده</ref>نثر ولدنامه از ذخیره‌های ادبی به شمار می‌آید و چنانچه، سرفصل‌های آن گردآوری شود، کتابی بسیار ساده و فصیح در زبان فارسی راجع به مطالب عرفانی  و تاریخی فراهم خواهد شد.<ref>ر.ک: همان، ص: شانزده</ref>
    از میان اشعار فارسی، عربی و ترکی این مثنوی، شعرهای عربی چندان محکم و دلپسند نیستند. همچنین، خود [[سلطان‌ولد، محمد بن محمد|سلطان‌ولد]] نیز از شعرهای ترکیش بیزاری جسته است. در نظم فارسی آن نیز، شعرهای سست و قافیه‌های ناتندرست فراوان است اما شعرهای محکم و پرمعنی هم در آن یافت می‌شود.<ref>ر.ک: همان، ص: هفده</ref>نثر ولدنامه از ذخیره‌های ادبی به شمار می‌آید و چنانچه، سرفصل‌های آن گردآوری شود، کتابی بسیار ساده و فصیح در زبان فارسی راجع به مطالب عرفانی  و تاریخی فراهم خواهد شد.<ref>ر.ک: همان، ص: شانزده</ref>


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==
    خط ۴۶: خط ۴۶:
    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
    [[مثنوی ولدی یا ولدنامه]]


    [[ابتدانامه]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
     
    [[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:نویسندگان و آثار انفرادی]]
    [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ آذر 1401 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 دی 1401]]
    [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ آذر 1401 توسط سید حمیدرضا حسینی هاشمی]]
    [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ آذر 1401 توسط فریدون سبحانی]]
    [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ آذر 1401 توسط فریدون سبحانی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۶

    ولد نامه
    ولدنامه
    پدیدآورانسلطان ولد، محمد بن محمد (نويسنده)

    همایی، جلال‌الدین (مصحح)

    همايي، ماهدخت بانو (ساير)
    عنوان‌های دیگرمثنوی ولدی
    ناشرمؤسسه نشر هما
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر1376ش
    چاپ1
    موضوعشعر فارسی - قرن 7ق. - مولوی، جلال‌الدین محمد بن محمد، 604 - 672ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ولدنامه، یا «مثنوی ولدی» نوشته بهاءالدین محمد (یا بهاءالدین احمد)، مشهور به سلطان‌ولد (712-623ق) عارف، شاعر و فرزند جلال‌الدین محمد رومی بلخی(672-604ق) است. اثری عرفانی که در آن زندگی جسمانی و روحانی پدر خویش را به نظم درآورده است.

    این مثنوی در سال 690 هجری، در بحر «خفیف محبون مقصور» و هم‌وزن الهی‌نامه یا حدیقۀ سنایی (فاعلاتن مفاعلن فعلن – فعلاتن مفاعلن فعلات) سروده شده است.[۱] سلطان‌ولد دو مثنوی دیگر نیز سروده است که متمم و مفسر این اثر شمرده می‌شوند.[۲]ولدنامه با مقدمه بسیار جامع و تصحیح جلال‌الدین همایی(1359-1278ش) چاپ شده است.

    موضوع و سبب سرودن ولدنامه، درج داستانی از زندگی، کرامت‌ها و مقام‎های مولوی و یاران و مصاحبان او (همچون محقق ترمذی، شمس تبریزی، زرکوب قونوی و حسام‌الدین چلپی) است.[۳]ازاین‌رو، این مثنوی قدیمی‌ترین و صحیح‌ترین سند قاطع تاریخی از شرح حال آنان است. همچنین، دارای ارزش بی‌نظیر معنوی است چراکه، مهم‌ترین موضوع‌های دقیق در تصوف و خاصه طریقۀ مولویه را -که بیشتر آداب و رسومش ساختۀ همین ولد است- با سند قظعی عرضه شده است.[۴]

    این اثر جایگاه ویژه‌ای نزد بهاءالدین محمد داشته است؛ به گونه‌ای که در اواخر آن، مثنوی خود را بسیار می‌ستاید و به خواندنش سفارش می‌نماید و از منکرانش بدگویی می‌کند.[۵]و آن را سراسر، سر قرآن می‌خواند و به نمکلانی (نمکزار) مانند می‌کند که هر ناپاکی از آن پاک می‌شود: این کتابم چو آن نمکلان است / همه معنی و سر قرآن است. [۶]

    ولدنامه نزدیک به ده هزار بیت دارد و با اینکه فن سلطان‌ولد شاعری نبوده، آن را چهارماهه سروده است. از سوی دیگر، او خواسته به پیروی از پدر (در مثنوی معنوی) در تفهیم معانی بکوشد و از قید و قیود قافیه و رسم شاعری آزاد باشد. اما به تعبیر همایی، «با این تفاوت که آن آزادی همچون تلاطم امواج بود در دریا و این همچون معلق‌زدن قطرۀ کوچک در هوا».[۷] سبک شعری این مثنوی بسیار به سبک عطار نیشابوری شبیه است.

    از میان اشعار فارسی، عربی و ترکی این مثنوی، شعرهای عربی چندان محکم و دلپسند نیستند. همچنین، خود سلطان‌ولد نیز از شعرهای ترکیش بیزاری جسته است. در نظم فارسی آن نیز، شعرهای سست و قافیه‌های ناتندرست فراوان است اما شعرهای محکم و پرمعنی هم در آن یافت می‌شود.[۸]نثر ولدنامه از ذخیره‌های ادبی به شمار می‌آید و چنانچه، سرفصل‌های آن گردآوری شود، کتابی بسیار ساده و فصیح در زبان فارسی راجع به مطالب عرفانی و تاریخی فراهم خواهد شد.[۹]

    پانویس

    1. ر.ک: همان، ص: دوازده
    2. ر.ک: همان، ص: سیزده
    3. ر.ک: همان، ص: پانزده
    4. ر.ک: همان، ص: شانزده
    5. ر.ک: متن کتاب، ص 332-331
    6. ر.ک: مقدمه محقق، ص: ده
    7. ر.ک: همان، ص: چهارده
    8. ر.ک: همان، ص: هفده
    9. ر.ک: همان، ص: شانزده

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب

    وابسته‌ها