بحث:تفسیر القاضي عبدالجبار المعتزلي: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «با عرض سلام و ارادت، آنچه خضر محمد نبها گردآوری کرده و موسوعه تفاسیر المعتزل...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
با عرض سلام و ارادت، آنچه خضر محمد نبها گردآوری کرده و موسوعه تفاسیر المعتزله نام نهاده 6 جلد است که اثر حاضر جلد ششم آن میباشد باید اینها را مششخص بفرمایید و آدرس را دقیق ذکر کنید چون آدرسی که شما به مقدمه دادهاید ناقص است و خواننده نمیداند باید به مقدمه کدام جلد مراجعه کند ضمنا بسیاری از مطالب اضافی است و میشود همه را در دو سطر بیان کرد. | با عرض سلام و ارادت، آنچه خضر محمد نبها گردآوری کرده و موسوعه تفاسیر المعتزله نام نهاده 6 جلد است که اثر حاضر جلد ششم آن میباشد باید اینها را مششخص بفرمایید و آدرس را دقیق ذکر کنید چون آدرسی که شما به مقدمه دادهاید ناقص است و خواننده نمیداند باید به مقدمه کدام جلد مراجعه کند ضمنا بسیاری از مطالب اضافی است و میشود همه را در دو سطر بیان کرد. | ||
************************ | |||
باقیزاده: | |||
با سلام و احترام فراوان | |||
در ارتباط با مطلبی که نوشتهاید این نوع آدرس دهی ناقص است و .....!!!، اولا از این مجموعه کتابهای دیگری نیز در ویکی نور آمده است، جای سوال از حضرتعالی است که در کدام یک از بخشهای دیگر این موسوعه این گونه رفرنس دهی شده است. برای نمونه شما به مقاله [[تفسير أبيعلی الجبائي]] و یا [[تفسير أبيبكر الأصم]] و یا [[تفسیر أبيالقاسم الکعبي البلخي]] مراجعه کنید که به همین شکل ارجاع داده شده است. اگر مطلبی لازم است اجرا شود، باید در همه جا به کار گرفته شود. | |||
ثانیا درست است که آقای خضر محمد نبها همه کتابهای تفسیری معتزله را در مجموعهای شش جلدی گرد آورده، اما به نظر بنده هر فردی که این مقاله را مطالعه میکند، وقتی ارجاعاتی که بنده مثلا به فلان مقدمه از این کتاب نوشتهام را میبیند، بعید میدانم حتی در مخیلهاش این سؤال پیش آید که مقصود بنده جلد سوم و یا چهارم این مجموعه است، قرائن کافی وجود دارد که نشان میدهد مقصود از مقدمه، مقدمه این کتاب است نه مقدمهای که مثلا درباره تفسیر أبيبكر الأصم نوشته شده است. | |||
در ارتباط با مطلب دیگرتان که برخی مطالب را اضافی دانستید، بنده شما را به مقدمه طولانی نویسنده در کتاب تفسیر القاضي عبدالجبار المعتزلي و نیز حتی کتاب متشابه القرآن در فصل دومی که آقای خضر محمد نبها نوشتهاند، ارجاع میدهم، که به دلیل اهمیت این مسئله صفحات زیادی را به آن پرداخته است. | |||
البته بنده باز سعی کردم که بخشی از مطلب را از مقاله حذف کنم. همچنین رفرنس دهی به کتاب را اصلاح کردم. البته بنابر اهمیت کتاب به درخواست آقای اسماعیلی این مقاله را از مقالات کوتاه به مقالات بلند تغییر دادم. | |||
وفقكمالله لمرضاته | |||
[[رده:مقالات بازبینی شده خرداد 01]] | [[رده:مقالات بازبینی شده خرداد 01]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۳۶
با عرض سلام و ارادت، آنچه خضر محمد نبها گردآوری کرده و موسوعه تفاسیر المعتزله نام نهاده 6 جلد است که اثر حاضر جلد ششم آن میباشد باید اینها را مششخص بفرمایید و آدرس را دقیق ذکر کنید چون آدرسی که شما به مقدمه دادهاید ناقص است و خواننده نمیداند باید به مقدمه کدام جلد مراجعه کند ضمنا بسیاری از مطالب اضافی است و میشود همه را در دو سطر بیان کرد.
باقیزاده:
با سلام و احترام فراوان
در ارتباط با مطلبی که نوشتهاید این نوع آدرس دهی ناقص است و .....!!!، اولا از این مجموعه کتابهای دیگری نیز در ویکی نور آمده است، جای سوال از حضرتعالی است که در کدام یک از بخشهای دیگر این موسوعه این گونه رفرنس دهی شده است. برای نمونه شما به مقاله تفسير أبيعلی الجبائي و یا تفسير أبيبكر الأصم و یا تفسیر أبيالقاسم الکعبي البلخي مراجعه کنید که به همین شکل ارجاع داده شده است. اگر مطلبی لازم است اجرا شود، باید در همه جا به کار گرفته شود. ثانیا درست است که آقای خضر محمد نبها همه کتابهای تفسیری معتزله را در مجموعهای شش جلدی گرد آورده، اما به نظر بنده هر فردی که این مقاله را مطالعه میکند، وقتی ارجاعاتی که بنده مثلا به فلان مقدمه از این کتاب نوشتهام را میبیند، بعید میدانم حتی در مخیلهاش این سؤال پیش آید که مقصود بنده جلد سوم و یا چهارم این مجموعه است، قرائن کافی وجود دارد که نشان میدهد مقصود از مقدمه، مقدمه این کتاب است نه مقدمهای که مثلا درباره تفسیر أبيبكر الأصم نوشته شده است. در ارتباط با مطلب دیگرتان که برخی مطالب را اضافی دانستید، بنده شما را به مقدمه طولانی نویسنده در کتاب تفسیر القاضي عبدالجبار المعتزلي و نیز حتی کتاب متشابه القرآن در فصل دومی که آقای خضر محمد نبها نوشتهاند، ارجاع میدهم، که به دلیل اهمیت این مسئله صفحات زیادی را به آن پرداخته است. البته بنده باز سعی کردم که بخشی از مطلب را از مقاله حذف کنم. همچنین رفرنس دهی به کتاب را اصلاح کردم. البته بنابر اهمیت کتاب به درخواست آقای اسماعیلی این مقاله را از مقالات کوتاه به مقالات بلند تغییر دادم. وفقكمالله لمرضاته