جبایی، محمد بن عبدالوهاب: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'تفسیر أبيعلي الجبائي' به 'تفسير أبيعلی الجبائي') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '(د ' به '(متوفای ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
| data-type="authorWritings" | | | data-type="authorWritings" |[[تفسير أبيعلی الجبائي]] | ||
|- class="articleCode" | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
پرورش جبایى در خوزستان به وى تربیتى ایرانى داده بود. [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعرى]] در نقدى بر تأویلات قرآنى ابوعلى، تصریح دارد که زبان اصلى وى عربى نبود و به کنایه یادآور مىشود که او در فهم قرآن، زبان اهل روستایش جباء را مبنا قرار داده است. گفتنى است که [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابن طاووس]] نیز گاه درک او از زبان عربى را نقد کرده است. | پرورش جبایى در خوزستان به وى تربیتى ایرانى داده بود. [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعرى]] در نقدى بر تأویلات قرآنى ابوعلى، تصریح دارد که زبان اصلى وى عربى نبود و به کنایه یادآور مىشود که او در فهم قرآن، زبان اهل روستایش جباء را مبنا قرار داده است. گفتنى است که [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابن طاووس]] نیز گاه درک او از زبان عربى را نقد کرده است. | ||
[[شحام]] مهمترین استاد او در کلام معتزلى است و بهعنوان واسطهاى در انتقال تعالیم ابوالهذیل علاف به وى ایفاى نقش کرده است. [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]]، [[اسکافی، محمد بن عبدالله|ابوجعفر اسکافى]] ( | [[شحام]] مهمترین استاد او در کلام معتزلى است و بهعنوان واسطهاى در انتقال تعالیم ابوالهذیل علاف به وى ایفاى نقش کرده است. [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]]، [[اسکافی، محمد بن عبدالله|ابوجعفر اسکافى]] (متوفای 240ق)، متکلم معتزلى بغداد را نیز از استادان او شمرده است که از نظر زمانى پذیرفتنى نیست. فارغ از کلام، تبحر ابوعلى در حیطههاى ادبیات عرب حکایت از آن دارد که تعلیمى استوار در این باره داشته، هرچند گزارش روشنى درباره استادان ادب او به دست نیامده است. | ||
قراین نشان مىدهد که ابوعلى در حدود سال 257ق / 871م، بصره را به قصد بغداد ترک کرد و تا حدود سال 274ق / 887م، هنوز آنجا بوده است. برخى حکایات نشان از ملاقاتهایى میان ابوعلى جبایى در دوره اقامتش در بغداد با ابن راوندى - متکلم منشعب از معتزله - دارد، اما گوئین - شاید با توجه به عبارات رکیک موجود در این روایت، مانند اعتراف ابن راوندى به معارضهاى با قرآن - اصرار دارد که این حکایات برساخته است. دوره اقامت ابوعلى جبایى در بغداد، فرصتى مناسب بود تا بغدادیان با آموزههاى مکتب معتزلى بصره نیز آشنا شوند و این آغازى بود براى اینکه مرزهاى جغرافیایى میان دو مکتب بصره و بغداد فروریزد و نام بصرى و بغدادى براى این دو مکتب، صرفاً ناظر به تمایز دو سنت معتزلى باشد. | قراین نشان مىدهد که ابوعلى در حدود سال 257ق / 871م، بصره را به قصد بغداد ترک کرد و تا حدود سال 274ق / 887م، هنوز آنجا بوده است. برخى حکایات نشان از ملاقاتهایى میان ابوعلى جبایى در دوره اقامتش در بغداد با ابن راوندى - متکلم منشعب از معتزله - دارد، اما گوئین - شاید با توجه به عبارات رکیک موجود در این روایت، مانند اعتراف ابن راوندى به معارضهاى با قرآن - اصرار دارد که این حکایات برساخته است. دوره اقامت ابوعلى جبایى در بغداد، فرصتى مناسب بود تا بغدادیان با آموزههاى مکتب معتزلى بصره نیز آشنا شوند و این آغازى بود براى اینکه مرزهاى جغرافیایى میان دو مکتب بصره و بغداد فروریزد و نام بصرى و بغدادى براى این دو مکتب، صرفاً ناظر به تمایز دو سنت معتزلى باشد. |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۵:۳۶
نام | جبایی، محمد بن عبدالوهاب |
---|---|
نامهای دیگر | جبایی، ابوعلی |
نام پدر | عبدالوهاب |
متولد | 235ق |
محل تولد | در جباء، شهرکى در خوزستان |
رحلت | 303 ق |
اساتید | شحام |
برخی آثار | تفسير أبيعلی الجبائي |
کد مؤلف | AUTHORCODE03819AUTHORCODE |
جُبّایى، ابوعلى محمد بن عبدالوهاب بن سلام، (235 - شعبان 303ق / 849 - فوریه 916م)، یکى از بزرگترین نظریهپردازان معتزله است که گروهى از معتزلیان متأخر با عنوان «جبائیه» به پیروى از وى شناخته مىشدند.
ولادت
برخلاف شهرت فراگیر ابوعلى، دانستهها درباره زندگى او اندک و پراکنده است. ابوعلى خود در 235ق، در جباء، شهرکى در خوزستان واقع در کرانه شمالى رود شوشتر متولد شد.
تحصیلات
وى در آغاز جوانى - بهتخمین در اواسط دهه 250ق - براى تحصیل به بصره رفت و به حلقه درس ابویعقوب یوسف بن عبدالله شحام درآمد. این تخمین بر پایه حکایاتى است که حاکى از نخستین مناظرات او ظاهراً در بصره است و اینکه در این زمان او را «پسرکى از جباء» مىخواندهاند.
پرورش جبایى در خوزستان به وى تربیتى ایرانى داده بود. ابوالحسن اشعرى در نقدى بر تأویلات قرآنى ابوعلى، تصریح دارد که زبان اصلى وى عربى نبود و به کنایه یادآور مىشود که او در فهم قرآن، زبان اهل روستایش جباء را مبنا قرار داده است. گفتنى است که ابن طاووس نیز گاه درک او از زبان عربى را نقد کرده است.
شحام مهمترین استاد او در کلام معتزلى است و بهعنوان واسطهاى در انتقال تعالیم ابوالهذیل علاف به وى ایفاى نقش کرده است. ابن شهرآشوب، ابوجعفر اسکافى (متوفای 240ق)، متکلم معتزلى بغداد را نیز از استادان او شمرده است که از نظر زمانى پذیرفتنى نیست. فارغ از کلام، تبحر ابوعلى در حیطههاى ادبیات عرب حکایت از آن دارد که تعلیمى استوار در این باره داشته، هرچند گزارش روشنى درباره استادان ادب او به دست نیامده است.
قراین نشان مىدهد که ابوعلى در حدود سال 257ق / 871م، بصره را به قصد بغداد ترک کرد و تا حدود سال 274ق / 887م، هنوز آنجا بوده است. برخى حکایات نشان از ملاقاتهایى میان ابوعلى جبایى در دوره اقامتش در بغداد با ابن راوندى - متکلم منشعب از معتزله - دارد، اما گوئین - شاید با توجه به عبارات رکیک موجود در این روایت، مانند اعتراف ابن راوندى به معارضهاى با قرآن - اصرار دارد که این حکایات برساخته است. دوره اقامت ابوعلى جبایى در بغداد، فرصتى مناسب بود تا بغدادیان با آموزههاى مکتب معتزلى بصره نیز آشنا شوند و این آغازى بود براى اینکه مرزهاى جغرافیایى میان دو مکتب بصره و بغداد فروریزد و نام بصرى و بغدادى براى این دو مکتب، صرفاً ناظر به تمایز دو سنت معتزلى باشد.
ربع سوم سده 3ق، دوره اوج گرفتن استادى ابوعلى بود، اما دیگر بصره اهمیت خود را در عرصه فرهنگ از دست داده بود. شهر بصره که از فتنههاى مکرر در اواسط سده 3ق رنج مىبرد، در فاصله سالهاى 255 - 270ق، تحت سلطه زنگیان بود و در جریان استیلاى آنان بر منطقه، به ویرانهاى مبدل شد. به همین سبب بود که ابوعلى، زمانى که براى به دست گرفتن پیشوایى مکتب بصرى معتزله پس از استادش شحام راهى جنوب شد، ترجیح داد به موطن خود، خوزستان بازگردد و مرکزیت محافل بصرى را در آنجا استوار سازد. در همین راستاست که وى در اوایل ربع چهارم - به تخمین در 276ق - از بغداد راهى خوزستان شد و در عسکر مکرم، در نزدیکى اهواز اقامت گزید. از آن پس، در همان جا به تعلیم پرداخت و جز در مسافرتهایى کوتاه، از آن شهر دورى نگزید. از جمله سفرها، باید به حضور وى در سوق الأهواز (محل کنونى اهواز) یاد کرد که در جریان آن، ملاقاتها و مناظرههایى با حارث بن على وراق، متکلم معتزلى خراسان داشته است. از ظاهر عبارت ابن ندیم برمىآید، سفرهایى کوتاه به بصره و بغداد - که به آنها اشاره کرده و در خلال آنها مناظراتى داشته است - مربوط به همین دوره اقامت وى در عسکر مکرم بوده باشد. ظاهراً ازدواج ابوعلى نیز در همین زمان انتقال به خوزستان صورت گرفته است؛ زیرا مىدانیم که ابوهاشم، فرزند وى در 277ق، تولد یافته است.
در سالهاى انتقال از سده 3 به 4ق، ابوعلى در جایگاه پیشواى مکتب بصره، شمارى از متکلمان را تربیت کرد که در میان آنان رجال برجستهاى دیده مىشود. بزرگترین شاگردان وى، پسرش ابوهاشم جبایى که ادامهدهنده مکتب در بغداد بود، ابوعبدالله محمد بن عمر صیمرى که حلقه استادش در خوزستان را دوام بخشید و رجالى دیگر از معتزله چون ابوعبدالله محمد بن زید واسطى، ابوالحسین عبدالواحد بن محمد حصینى و ابوعبدالرحمان صیدلانى، عبدالله بن عباس رامهرمزى، سعید بن محمد باهلى، ابوالحسن على بن فرزویه، ابوبکر بن حرب تسترى و سه عالم ماوراءالنهرى: ابوالفضل کشى، ابوالفضل خجندى و ابوسعید اشروسنى بودند. ظاهراً دختر او نیز از شاگردانش بود و ابوعلى رسالهاى در پاسخ به پرسشهاى او نوشته بود.
در میان مهمترین شاگردان او همچنین باید از ابوالحسن اشعرى، بنیانگذار مذهب اشاعره، نام برد که پس از سالها تحصیل کلام نزد او - به قولى 40 سال - به سبب افتراق فکرى که میان او با استاد پدید آمده بود، از مذهب او روىگردان شد، به مذهب کلامى اهل سنت و جماعت گروید و حتى ردیهاى بر او نوشت. این گزارش صفدى که جبایى همسر مادر اشعرى بود، در منابع متقدم تأیید نشده است.
وفات
او سرانجام در عسکر مکرم وفات یافت. اینکه برخى چون ذهبى، به سبب شهرت انتساب او به بصره، وفاتش را در بصره گفتهاند، عارى از دقت است. ابوعلى به فرزندش ابوهاشم وصیت کرد که پیکر وى را در عسکر مکرم به خاک سپارد، اما ابوهاشم پیکر پدر را به زادگاهش جباء منتقل و در مقبره خانوادگى کنار مادر و مادربزرگش دفن کرد.
آثار
با آنکه ابوعلى تألیفات متعددى داشته و ابن حجر آنها را بیش از 70 تصنیف گفته، اکنون هیچیک از آثار او برجاى نمانده است تا امکان مطالعه مستقیم آراء او وجود داشته باشد. حتى اطلاعات ابن ندیم درباره عناوین آثار وى نیز از بخشهاى مفقودشده کتاب «الفهرست» است و ابن حجر که ظاهراً این بخش از «الفهرست» را در اختیار داشته، فقط به کتابى اشاره کرده است که ابوعلى جبایى در رد شاگردش اشعرى نوشته بود؛ تنها ازآنرو که چنین تألیفى او را به شگفت آورده است.
مىدانیم که در طى سدههاى 3 و 4ق، معتزله نقشى مؤثر در حوزه تفسیر ایفا نمودند. در واقع، متکلمانى چون ابوعلى با گام برداشتن در مسیر تفسیر، به دنبال آن بودند که مؤیداتى براى اعتقادات خود از قرآن نشان دهند و در کنار آن بکوشند تا براى آیاتى که ظاهر آن مخالف آراء ایشان بود، تأویلى به دست دهند و در همین راستا بود که بهگونههاى متنوعى از تفسیرنویسى در عصر خود دست زدند. گونه «متشابه القرآن»، یکى از رایجترین گونهها نزد متکلمان بود که مورد توجه ابوعلى نیز قرار گرفت و زمینه تألیف کتابى با عنوان «متشابه القرآن» را فراهم آورد.[۱]
پانویس
- ↑ ر.ک. پاکتچى، احمد، ج17، ص450