ابن حمدون، محمد بن حسن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'آذرتاش آذرنوش' به 'آذرتاش آذرنوش') |
جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی') |
||
(۴۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR02170.jpg|بندانگشتی|ابن حمدون، محمد بن حسن]] | [[پرونده:NUR02170.jpg|بندانگشتی|ابن حمدون، محمد بن حسن]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |ابن حمدون، محمد بن حسن | ||
|- | |- | ||
| | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | ابن حمدون، بهاء الدین محمد | ||
کافی الکفاه، محمد بن حسن | |||
ابوالمعالی محمد بن حسن | |||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" |حسن | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" |495ق | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" |بغدادی | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |562 ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" |اسماعيل بن فضل جرجانى | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |[[التذكرة الحمدونية]] | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE02170AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''ابن حمدون ابوالمعالى محمد بن حسن''' (495-562ق)، ملقب به «كافى الكفاة»، اديب و شاعر بغدادى | |||
== ولادت == | |||
متولد 495ق مىباشد. خاندان وى همه اهل علم و فضل بودند. پدرش كه ظاهراً مشاغل ديوانى نيز داشته است، در محاسبات و امور ادارى صاحبنظر بود. برادرانش ابونصر و ابوالمظفر نيز مانند پدر به كار کتابت و ادب اشتغال داشتند. فرزندش ابوسعد مردى گرانمايه و سخت کتابدوست بود و با ياقوت دوستى داشت. هموست كه در پاسخ ياقوت گفته است: خاندانش از اعقاب سيفالدوله ابن حمدان بن حمدون بودهاند. | |||
ابن حمدون خود از كودكى نزد بزرگانى چون اسماعيل بن فضل جرجانى دانش آموخت و سرانجام در روزگار خلافت المقتضى لامرالله، شغل ديوانى يافت و به مقام «عارض العسكر» (محاسب يا بازرس سپاه) رسيد. تاريخ دقيق منصوب شدن وى به | == تحصیلات == | ||
ابن حمدون خود از كودكى نزد بزرگانى چون اسماعيل بن فضل جرجانى دانش آموخت و سرانجام در روزگار خلافت المقتضى لامرالله، شغل ديوانى يافت و به مقام «عارض العسكر» (محاسب يا بازرس سپاه) رسيد. تاريخ دقيق منصوب شدن وى به این مقام معلوم نيست، اما مىدانيم كه او در 556ق، يعنى در آغاز خلافت المستنجد، هنوز در این مقام باقى بوده است. وى پس از مدتى در شمار نزدیک ان المستنجد درآمد و با او در باب ادب، انجمن مىكرد و حتى شعرى نيز از قول خليفه روايت كرده است. وى سرانجام به رياست «ديوان الزمام» (نظارت عالى امور مالى) برگزيده شد، اما پس از چندى، خليفه بر او خشم گرفت و به زندانش افكند و در 562ق در زندان درگذشت و در مقابر قريش در بغداد به خاک سپرده شد. | |||
وى شعر نيز مىسرود. | وى شعر نيز مىسرود. نمونههایى از شعر او را عمادالدين و ديگران نقل كردهاند، اما او همه شهرت خود را مديون کتابى است كه به «تذكرة» شهرت دارد. این مجموعه در واقع جُنگى است كه علاوه بر نكتههاى فراوان و گوناگون ادبى، نمونههاى متعددى از عهدنامهها، بيعتنامهها، مقامهها، محاضرات، فرمانها و امثال آنها كه بايستى توسط كاتبان، به نام خلفا و وزرا تدوین مىشد، فراهم آمده بوده است. ظاهراً پس از مرگ مؤلف بود كه کتاب شهرتى فراگیر يافت و مورد استفاده و ستايش همگان قرار گرفت. | ||
وى در علوم ادب چندان دستى نداشته است و شايد به | وى در علوم ادب چندان دستى نداشته است و شايد به همین جهت باشد كه كمتر كسى به نقل نكات ادبى از کتاب او دست زده است. [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] هم كه نكته انتقاد آمیز او را درباره شعرى آورده، سخت او را استهزا كرده و مىگوید: این سخن كسى است كه مزه فصاحت و بلاغت را نچشيده است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/1614 آذرنوش، آذرتاش؛ سیدی، محمد، ج3، ص364]</ref>. | ||
==پانویس== | |||
<references/> | |||
== منابع == | ==منابع مقاله== | ||
[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/1614 آذرنوش، آذرتاش، سیدی، محمد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374] | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[التذکرة الحمدونیة]] | |||
[[التذکرة الحمدونیة]] | |||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۶
نام | ابن حمدون، محمد بن حسن |
---|---|
نامهای دیگر | ابن حمدون، بهاء الدین محمد
کافی الکفاه، محمد بن حسن ابوالمعالی محمد بن حسن |
نام پدر | حسن |
متولد | 495ق |
محل تولد | بغدادی |
رحلت | 562 ق |
اساتید | اسماعيل بن فضل جرجانى |
برخی آثار | التذكرة الحمدونية |
کد مؤلف | AUTHORCODE02170AUTHORCODE |
ابن حمدون ابوالمعالى محمد بن حسن (495-562ق)، ملقب به «كافى الكفاة»، اديب و شاعر بغدادى
ولادت
متولد 495ق مىباشد. خاندان وى همه اهل علم و فضل بودند. پدرش كه ظاهراً مشاغل ديوانى نيز داشته است، در محاسبات و امور ادارى صاحبنظر بود. برادرانش ابونصر و ابوالمظفر نيز مانند پدر به كار کتابت و ادب اشتغال داشتند. فرزندش ابوسعد مردى گرانمايه و سخت کتابدوست بود و با ياقوت دوستى داشت. هموست كه در پاسخ ياقوت گفته است: خاندانش از اعقاب سيفالدوله ابن حمدان بن حمدون بودهاند.
تحصیلات
ابن حمدون خود از كودكى نزد بزرگانى چون اسماعيل بن فضل جرجانى دانش آموخت و سرانجام در روزگار خلافت المقتضى لامرالله، شغل ديوانى يافت و به مقام «عارض العسكر» (محاسب يا بازرس سپاه) رسيد. تاريخ دقيق منصوب شدن وى به این مقام معلوم نيست، اما مىدانيم كه او در 556ق، يعنى در آغاز خلافت المستنجد، هنوز در این مقام باقى بوده است. وى پس از مدتى در شمار نزدیک ان المستنجد درآمد و با او در باب ادب، انجمن مىكرد و حتى شعرى نيز از قول خليفه روايت كرده است. وى سرانجام به رياست «ديوان الزمام» (نظارت عالى امور مالى) برگزيده شد، اما پس از چندى، خليفه بر او خشم گرفت و به زندانش افكند و در 562ق در زندان درگذشت و در مقابر قريش در بغداد به خاک سپرده شد.
وى شعر نيز مىسرود. نمونههایى از شعر او را عمادالدين و ديگران نقل كردهاند، اما او همه شهرت خود را مديون کتابى است كه به «تذكرة» شهرت دارد. این مجموعه در واقع جُنگى است كه علاوه بر نكتههاى فراوان و گوناگون ادبى، نمونههاى متعددى از عهدنامهها، بيعتنامهها، مقامهها، محاضرات، فرمانها و امثال آنها كه بايستى توسط كاتبان، به نام خلفا و وزرا تدوین مىشد، فراهم آمده بوده است. ظاهراً پس از مرگ مؤلف بود كه کتاب شهرتى فراگیر يافت و مورد استفاده و ستايش همگان قرار گرفت.
وى در علوم ادب چندان دستى نداشته است و شايد به همین جهت باشد كه كمتر كسى به نقل نكات ادبى از کتاب او دست زده است. ابن اثير هم كه نكته انتقاد آمیز او را درباره شعرى آورده، سخت او را استهزا كرده و مىگوید: این سخن كسى است كه مزه فصاحت و بلاغت را نچشيده است.[۱].
پانویس
منابع مقاله