الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده دوم: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۲۷۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۹ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class="boxTitle"><big>'''[[یزدی، سید محمدکاظم بن عبدالعظیم|آیت‌الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدی]]'''</big></div>
    [[پرونده:NUR55167J1.jpg|بی‌قاب|چپ|زندگی امام حسن مجتبی علیه‌السلام پرچمدار صلح و آزادی|175px]]
    [[پرونده:NUR00058.jpg|بندانگشتی|یزدی، سید محمدکاظم بن عبدالعظیم|175px]]


    '''سيد محمدكاظم طباطبایی يزدى''' (۱۲۴۷-۱۳۳۷قفقیه، مجتهد، مرجعیت عامه شیعه بعد از رحلت  [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانی]]،  نویسنده کتاب [[العروة الوثقی و بهامشها تعليقات أعلام العصر و مراجع الشيعة الإمامية|العروة الوثقی]]
    '''زندگی امام حسن مجتبی علیه‌السلام پرچمدار صلح و آزادی'''، نوشته [[پیشوایی، مهدی|مهدی پیشوایی]] (1321-1400ششرح مختصر زندگی [[امام حسن علیه‌السلام|دومین امام معصوم(ع)]] از ولادت تا شهادت با تأکید بر عوامل مدارا با معاویه است. [[مکارم شیرازی، ناصر|آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی]] هدف از نگارش این کتاب را آشنایی بیشتر با مکتب پیشوایان اسلام و بازشناسی اسلام واقعی دانسته است.


    در سال 1247ق، در روستای «كسنويه» يزد پا به عرصه گيتى نهاد. از همان زمان، بزرگى در چهره كوچكش نمايان بود و با تولدش، رشته‌هاى اميد را در قلب پدر و مادر خويش محكم ساخت. پدرش به تبرک نام رسول خدا(ص) و با ياد امام هفتم شیعیان، او را محمدكاظم نام نهاد.
    [[پیشوایی، مهدی|مهدی پیشوایی]] با شرح وضعیت اسفبار دوران [[امام حسن علیه‌السلام|امام حسن مجتبی(ع)]] و دنیاطلبی و خیانت برخی از یاران ایشان از جمله فرمانده سپاه «عبیدالله بن عباس» که با دریافت یک میلیون درهم رشوه، شبانه همراه 8000 نفر فرار کرد و به معاویه پیوست! نوشته است: بنابراین، اگر [[امام حسن علیه‌السلام|امام مجتبی(ع)]] تن به صلح داد، چاره‌ای جز این نداشت؛ چنانچه [[طبری، محمد بن جریر بن یزید|طبری]] و عده‌ای دیگر از مورخان می‌نویسند: موقعی حاضر به صلح شد که یارانش از پیرامون او متفرق شدند و او تنها ماند.  


    سيد محمدكاظم، ابتدا درس علامه [[نجفی اصفهانی، محمدباقر|شيخ محمدباقر نجفى]] فرزند [[ایوان کیفی، محمدتقی بن عبدالرحیم|شيخ محمدتقى نجفى]]، نویسنده كتاب «[[هداية المسترشدين في شرح أصول معالم‌الدين|هداية المسترشدين]]» را بر درس ساير علما ترجيح داد. و از محضر اساتيدى چون آیت‌الله [[خوانساری، سید محمدباقر بن زین‌العابدین|سيد محمدباقر موسوى خوانسارى]] و برادرش آیت‌الله حاج ميرزا هاشم خوانسارى و آیت‌الله محمدجعفر آباده‌اى استفاده‌هاى فراوانى برد.
    نویسنده تحت عنوان انتقادی و روشنگر «مورخان مزدور» نوشته است: آنچه از مجموع مفاد پیمان صلح و سایر قرائن برمی‌آید این است که [[امام حسن علیه‌السلام|امام حسن(ع)]] فقط قدرت و رهبری سیاسی را به معاویه تسلیم کرد نه خلافت و پیشوایی دینی را که خاصّ آن‌حضرت بود. ولی متأسفانه مورخان مغرض در طیّ تاریخ کوشیده‌اند متن این پیمان تاریخی را تحریف نموده از بار تعهدات معاویه کاسته، جریان را به نفع وی تمام کنند؛ از آن جمله [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه دینوری]] در مورد ماده اول می‌نویسد [[امام حسن علیه‌السلام|امام مجتبی(ع)]] به عنوان امامت با معاویه بیعت کرد و این سمت را به وی تسلیم نمود. درصورتی‌که همه می‌دانند امامت و خلافت منصب قابل انتقالی به‌شمار نمی‌رود... آنچه در اغلب تواریخ آمده، جمله «تسلیم الأمر» (واگذاری حکومت) یا «تسلیم ولایة المسلمین» (واگذاری زمامداری مسلمانان) می‌باشد.


    سيد محمدكاظم در سال 1281ق، با اجازه و معرفى استادش آیت‌الله شيخ محمدباقر نجفى، به همراه چند تن از علما به نجف اشرف هجرت كرد و در آن‌جا از محضر بزرگانى همچون آیت‌الله [[میرزای شیرازی، سید محمدحسن|سيد محمدحسن شيرازى]] (ميرزاى بزرگ) صاحب حکم تحريم تنباكو، آیت‌الله شيخ راضى و آیت‌الله شيخ مهدى جعفرى و آیت‌الله شيخ مهدى آل كاشف الغطا استفاده‌هاى علمى و توشه معنوى فراوانى كسب نمود.
    [[پیشوایی، مهدی|مهدی پیشوایی]] با طرح این پرسش: چرا [[امام حسن علیه‌السلام|امام حسن(ع)]] صلح کرد و [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] قیام نمود؟ اگر صلح کار درستی بود، چرا امام حسین(ع) با یزید صلح نکرد؟! افزوده است: پاسخ این سؤال را باید در اوضاع و شرایط متفاوت زندگی این دوامام بزرگ و نحوۀ رفتار و شخصیت معاویه و یزید جستجو کرد.<span id="mp-more">[[زندگی امام حسن مجتبی علیه‌السلام پرچمدار صلح و آزادی|'''ادامه ...''']]</span>
     
    استاد هيچ‌گاه از تدريس غافل نبود. وى بعد از هجرت [[میرزای شیرازی، سید محمدحسن|ميرزاى شيرازى]] به سامرا به‌طور رسمى حوزه درس خود را در نجف تشكيل داد و به تدريس دروس خارج فقه و اصول كه مرحله نهايى تحصيلات حوزوى است، پرداخت. ديرى نپاييد كه شاگردان زيادى در درس ايشان حاضر شدند، به‌طورى كه عدد آنان را تا دويست نفر ذكر كرده‌اند.
     
    برخى از معروف‌ترين شاگردان وى عبارتند از: آیت‌الله [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]] يزدى(مؤسس حوزه علمیه قم)، [[بروجردی، حسین|آیت‌الله سيد حسين بروجردى]] (مرجع تقليد شیعیان جهان)، [[مدرس، سید حسن|آیت‌الله مجاهد سيد حسن مدرس]]، آقا [[عراقی، ضیاءالدین|ضياء عراقى]]، آیت‌الله حاج آقا حسين قمى، [[شرف‌الدین، سید عبدالحسین|آیت‌الله سيد عبدالحسين شرف‌الدين عاملى]]، [[خوانساری، سید محمدتقی|آیت‌الله سيد محمدتقى خوانسارى]]، [[موسوی خوانساری، سید احمد|آیت‌الله سيد احمد خوانسارى]]، [[آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین|آیت‌الله شيخ محمدحسین كاشف الغطا]]، [[کاشف‌الغطاء، احمد|آیت‌الله شيخ احمد كاشف الغطا]]، [[آیت‌الله شيخ محمدتقى بافقى]]، [[آشتیانی، مهدی|آیت‌الله ميرزا مهدى آشتيانى]] و.....<div class="mw-ui-button">[[یزدی، سید محمدکاظم بن عبدالعظیم|'''ادامه''']]</div>

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۰۶:۴۳

    زندگی امام حسن مجتبی علیه‌السلام پرچمدار صلح و آزادی

    زندگی امام حسن مجتبی علیه‌السلام پرچمدار صلح و آزادی، نوشته مهدی پیشوایی (1321-1400ش)، شرح مختصر زندگی دومین امام معصوم(ع) از ولادت تا شهادت با تأکید بر عوامل مدارا با معاویه است. آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی هدف از نگارش این کتاب را آشنایی بیشتر با مکتب پیشوایان اسلام و بازشناسی اسلام واقعی دانسته است.

    مهدی پیشوایی با شرح وضعیت اسفبار دوران امام حسن مجتبی(ع) و دنیاطلبی و خیانت برخی از یاران ایشان از جمله فرمانده سپاه «عبیدالله بن عباس» که با دریافت یک میلیون درهم رشوه، شبانه همراه 8000 نفر فرار کرد و به معاویه پیوست! نوشته است: بنابراین، اگر امام مجتبی(ع) تن به صلح داد، چاره‌ای جز این نداشت؛ چنانچه طبری و عده‌ای دیگر از مورخان می‌نویسند: موقعی حاضر به صلح شد که یارانش از پیرامون او متفرق شدند و او تنها ماند.

    نویسنده تحت عنوان انتقادی و روشنگر «مورخان مزدور» نوشته است: آنچه از مجموع مفاد پیمان صلح و سایر قرائن برمی‌آید این است که امام حسن(ع) فقط قدرت و رهبری سیاسی را به معاویه تسلیم کرد نه خلافت و پیشوایی دینی را که خاصّ آن‌حضرت بود. ولی متأسفانه مورخان مغرض در طیّ تاریخ کوشیده‌اند متن این پیمان تاریخی را تحریف نموده از بار تعهدات معاویه کاسته، جریان را به نفع وی تمام کنند؛ از آن جمله ابن قتیبه دینوری در مورد ماده اول می‌نویسد امام مجتبی(ع) به عنوان امامت با معاویه بیعت کرد و این سمت را به وی تسلیم نمود. درصورتی‌که همه می‌دانند امامت و خلافت منصب قابل انتقالی به‌شمار نمی‌رود... آنچه در اغلب تواریخ آمده، جمله «تسلیم الأمر» (واگذاری حکومت) یا «تسلیم ولایة المسلمین» (واگذاری زمامداری مسلمانان) می‌باشد.

    مهدی پیشوایی با طرح این پرسش: چرا امام حسن(ع) صلح کرد و امام حسین(ع) قیام نمود؟ اگر صلح کار درستی بود، چرا امام حسین(ع) با یزید صلح نکرد؟! افزوده است: پاسخ این سؤال را باید در اوضاع و شرایط متفاوت زندگی این دوامام بزرگ و نحوۀ رفتار و شخصیت معاویه و یزید جستجو کرد.ادامه ...