سمیعی، غلامرضا: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'سـ' به 'س')
    جز (جایگزینی متن - 'سمیعی (ابهام زدایی)' به 'سمیعی (ابهام‌زدایی)')
     
    (۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۳۲: خط ۳۲:
    |}
    |}
    </div>
    </div>
    {{کاربردهای دیگر|سمیعی (ابهام‌زدایی)}}


     
    '''غلامرضا سمیعی''' (1292-1372ش)، متخلص به کیوان، ادیب، نویسنده، شاعر، محقق فلسفه و عرفان،  علوم قدیم را از محضر بزرگانی چون میرزا [[شاه‌آبادی، محمدعلی|محمدعلی شاه‌آبادی]] و [[سردار کابلی]] فراگرفت. مقدمه‌ای بر «شرح گلشن راز»، از جمله آثار اوست.  
    {{کاربردهای دیگر|سمیعی (ابهام زدایی)}}
     
     
     
    '''غلامرضا سمیعی''' (1292ش-1372ش)، متخلص به کیوان، ادیب، نویسنده، شاعر، محقق فلسفه و عرفان،  علوم قدیم را از محضر بزرگانی چون میرزا [[شاه‌آبادی، محمدعلی|محمدعلی شاه‌آبادی]] و [[سردار کابلی]] فراگرفت. مقدمه‌ای بر «شرح گلشن راز»، از جمله آثار اوست.  


    ==ولادت==
    ==ولادت==
    خط ۴۴: خط ۴۰:


    ==تحصیلات==
    ==تحصیلات==
    وی پنج ساله بود که او را به دبستان نصرت زادگاهش  فرستادند‌. وقتی‌ به کلاس چهارم رسید، پدرش معلمی را به خـانه‌ دعوت‌ کرد که عصرها پس از تعطیل مدرسه، «امثله» و «صرف میر» را به وی بیاموزد‌. پس‌ از آن «عوامل» و «[[صمدیه]]»‌ را‌ نزد‌ مرحوم [[میرزا باقر‌ توحیدی]]<nowiki/>‌ خواند. هنگامی که دوره‌ دبستان‌ را به پایان برد، علاوه بر آنها، «کبری» در منطق و «[[شرح انموذج]]» در نحو‌ را‌ هم نزد‌ مرحوم‌ شـیخ‌ [[عزیزالله واعظ]] خوانده‌ بود. هنگامی هم که به دبیرستان رفت، همچنان عصرها به فـراگیری علوم عربیه ادامه داد.‌
    وی پنج ساله بود که او را به دبستان نصرت زادگاهش  فرستادند‌. وقتی‌ به کلاس چهارم رسید، پدرش معلمی را به خانه‌ دعوت‌ کرد که عصرها پس از تعطیل مدرسه، «امثله» و «صرف میر» را به وی بیاموزد‌. پس‌ از آن «عوامل» و «[[صمدیه]]»‌ را‌ نزد‌ مرحوم [[میرزا باقر‌ توحیدی]]<nowiki/>‌ خواند. هنگامی که دوره‌ دبستان‌ را به پایان برد، علاوه بر آنها، «کبری» در منطق و «[[شرح انموذج]]» در نحو‌ را‌ هم نزد‌ مرحوم‌ شیخ‌ [[عزیزالله واعظ]] خوانده‌ بود. هنگامی هم که به دبیرستان رفت، همچنان عصرها به فراگیری علوم عربیه ادامه داد.‌


    او مدتی طولانی نزد مرحوم حاج‌ آقا‌ میبدی از علمای مورد وثوق و احترام کرمانشاه، به تلمذ پرداخت‌ و در‌ این‌ مدت «شـرح سیوطی»، «حاشیه ملا عبدالله‌ بر‌ تهذیب»‌ در‌ منطق‌، حدود‌ نیمی از «شـرح جامی بر کافیه ابن حاجب» در نحو، «[[معالم الأصول (با حواشی سلطان العلماء)|معالم الأصول]]» و جلد اول «قوانين الأصول» در علم اصول و بیشتر «شـرح لمعه» در فقه را خدمت ایشان‌ خواند.
    او مدتی طولانی نزد مرحوم حاج‌ آقا‌ میبدی از علمای مورد وثوق و احترام کرمانشاه، به تلمذ پرداخت‌ و در‌ این‌ مدت «شرح سیوطی»، «حاشیه ملا عبدالله‌ بر‌ تهذیب»‌ در‌ منطق‌، حدود‌ نیمی از «شرح جامی بر کافیه ابن حاجب» در نحو، «[[معالم الأصول (با حواشی سلطان العلماء)|معالم الأصول]]» و جلد اول «قوانين الأصول» در علم اصول و بیشتر «شرح لمعه» در فقه را خدمت ایشان‌ خواند.
    در آن ایام ضمن اینکه از یک‌سو دوره متوسطه را در‌ دبیرستان‌ می‌گذراند و از سوی دیگر این کتاب‌ها را می‌خواند، پدرش بار دیگر معلمی را به خانه دعوت کرد که شب‌ها حساب و زبان انگلیسی به او بیاموزد.
    در آن ایام ضمن اینکه از یک‌سو دوره متوسطه را در‌ دبیرستان‌ می‌گذراند و از سوی دیگر این کتاب‌ها را می‌خواند، پدرش بار دیگر معلمی را به خانه دعوت کرد که شب‌ها حساب و زبان انگلیسی به او بیاموزد.


    وی در 17-18 سالگی دوره دبیرستان را به پایان برد و در 19 سالگی به قم رفت‌ و «رسائل»‌ را در خدمت آیت‌الله سید محمد حجت و «مبدأ و معاد» [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] را نزد [[شاه‌آبادی، محمدعلی|میرزا محمد‌علی شاه‌آبادی]] خواند. بعد‌ از اقامتی کوتاه در قم، به مشهد رفت و از درس «مطول» شـیخ محمدتقی راموز، مشهور به‌ ادیب نیشابوری ثانی استفاده کرد. همچنین شرح‌ خواجه‌ بر «اشارات» و نیز «اسفار» را در خدمت مرحوم آقـابزرگ عسگری  و «[[شـرح منظومه]]» سبزواری را نزد آقا میرزا مهدی فرزند آقابزرگ فراگرفت.
    وی در 17-18 سالگی دوره دبیرستان را به پایان برد و در 19 سالگی به قم رفت‌ و «رسائل»‌ را در خدمت آیت‌الله سید محمد حجت و «مبدأ و معاد» [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] را نزد [[شاه‌آبادی، محمدعلی|میرزا محمد‌علی شاه‌آبادی]] خواند. بعد‌ از اقامتی کوتاه در قم، به مشهد رفت و از درس «مطول» شیخ محمدتقی راموز، مشهور به‌ ادیب نیشابوری ثانی استفاده کرد. همچنین شرح‌ خواجه‌ بر «اشارات» و نیز «اسفار» را در خدمت مرحوم آقابزرگ عسگری  و «[[شرح منظومه]]» سبزواری را نزد آقا میرزا مهدی فرزند آقابزرگ فراگرفت.


    پس از چندی به تهران آمد و در حوزه درس اساتیدی که‌ به تدریس فـلسفه و عرفان اشتغال داشتند، حاضر شد؛ ضمناً به دیدار حاج شیخ‌ عبدالله حائری و حاج‌ شیخ‌ [[عباسعلی کیوان قزوینی]] - که پس از سال‌های متمادی هم‌قدمی و هم‌فکری در تصوف، نقیض یکدیگر شده بودند - رفت، ولی با مرحوم کیوان خصوصیت بیشتری پیدا کرد و ‌مدتی هم شرح قیصری بر «[[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحکم]]» [[ابن عربی، محمد بن علی|محی‌الدین]] را نزد ایشان خواند.
    پس از چندی به تهران آمد و در حوزه درس اساتیدی که‌ به تدریس فلسفه و عرفان اشتغال داشتند، حاضر شد؛ ضمناً به دیدار حاج شیخ‌ عبدالله حائری و حاج‌ شیخ‌ [[عباسعلی کیوان قزوینی]] - که پس از سال‌های متمادی هم‌قدمی و هم‌فکری در تصوف، نقیض یکدیگر شده بودند - رفت، ولی با مرحوم کیوان خصوصیت بیشتری پیدا کرد و ‌مدتی هم شرح قیصری بر «[[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحکم]]» [[ابن عربی، محمد بن علی|محی‌الدین]] را نزد ایشان خواند.


    مدت اقامت وی در این شـهرها جمعاً بیش از 5-4 سال نبود؛  آن‌هم به‌ این‌ ترتیب که هر جا بود، فصل زمستان را به کرمانشاه بازمی‌گشت، ولی برای اینکه وقت را به باطل از دست نداده باشد، برای کسب علم به خـدمت سردار کابلی‌ و حاج‌ شیخ حسن علامی و دیگر علما می‌رفت.
    مدت اقامت وی در این شهرها جمعاً بیش از 5-4 سال نبود؛  آن‌هم به‌ این‌ ترتیب که هر جا بود، فصل زمستان را به کرمانشاه بازمی‌گشت، ولی برای اینکه وقت را به باطل از دست نداده باشد، برای کسب علم به خدمت سردار کابلی‌ و حاج‌ شیخ حسن علامی و دیگر علما می‌رفت.


    ==در جستجوی حقیقت==
    ==در جستجوی حقیقت==
    وی  در جوانی مدتی به تصوف و عرفان گرایش پیدا کرد و در پی یافتن انسان کامل و ارباب سیر‌ و سلوک،‌ به‌ هر سو شـتافت و تقریباً تمام رهبران و اقطاب سلسله‌هایی را که در ایران‌ بودند - اعم‌ از شعیه و سنی - دید و از نزدیک با آنان آشنا شد، اما نتوانست به هیچ‌یک دست ارادت بدهد؛ چراکه او  تصوف را برای‌ تهذیب‌ نفس می‌خواست و مع‌الاسف به این موضوع کمتر توجه می‌شد<ref>ر.ک: سمیعی، کیوان، ص4</ref>‏.   
    وی  در جوانی مدتی به تصوف و عرفان گرایش پیدا کرد و در پی یافتن انسان کامل و ارباب سیر‌ و سلوک،‌ به‌ هر سو شتافت و تقریباً تمام رهبران و اقطاب سلسله‌هایی را که در ایران‌ بودند - اعم‌ از شعیه و سنی - دید و از نزدیک با آنان آشنا شد، اما نتوانست به هیچ‌یک دست ارادت بدهد؛ چراکه او  تصوف را برای‌ تهذیب‌ نفس می‌خواست و مع‌الاسف به این موضوع کمتر توجه می‌شد<ref>ر.ک: سمیعی، کیوان، ص4</ref>‏.   


    ==وفات==
    ==وفات==
    خط ۷۱: خط ۶۷:


    علاوه بر این وی مقالات متعددی را نگاشته و در نشریات مختلف منتشر نموده است.
    علاوه بر این وی مقالات متعددی را نگاشته و در نشریات مختلف منتشر نموده است.
    وی همچنین بر بسیاری از کتاب‌های نظم و نثر، مقدمه‌هایی را نوشته است که بعضی از آنها مانند مقدمه‌ای بر «شرح گلشن راز» و دیوان‌های طبیب اصفهانی، صابر، رنجی و آزاد همدانی بسیار محققانه و مفصل است<ref>ر.ک: بی‌نام، ص‌127</ref>‏.  
    وی همچنین بر بسیاری از کتاب‌های نظم و نثر، مقدمه‌هایی را نوشته است که بعضی از آنها مانند مقدمه‌ای بر «شرح گلشن راز» و دیوان‌های طبیب اصفهانی، صابر، رنجی و آزاد همدانی بسیار محققانه و مفصل است<ref>ر.ک: بی‌نام، ص‌127</ref>‏.  


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==
    <references/>
    <references />
    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    # [https://www.cgie.org.ir/fa/news/23669 مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، «درگذشت غلامرضا کیوان سمیعی شاعر معاصر (1372ش)»]
    # [https://www.cgie.org.ir/fa/news/23669 مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، «درگذشت غلامرضا کیوان سمیعی شاعر معاصر (1372ش)»]
    #[[:noormags:15746|بی‌نام، «درگذشت پژوهنده معاصر، استاد کیوان سمیعی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، کیهان فرهنگی، مرداد 1372-‌شماره 100، ص127 تا 127]] .
    #[[:noormags:15746|بی‌نام، «درگذشت پژوهنده معاصر، استاد کیوان سمیعی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، کیهان فرهنگی، مرداد 1372-‌شماره 100، ص127 تا 127]].
    #[[:noormags:18098|سمیعی، کیوان، «با استاد کیوان سمیعی پژوهنده آثار ادبی و عرفانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، کیهان فرهنگی،  آبان 1365، شماره 32، ص‌3 تا 9]].
    #[[:noormags:18098|سمیعی، کیوان، «با استاد کیوان سمیعی پژوهنده آثار ادبی و عرفانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، کیهان فرهنگی،  آبان 1365، شماره 32، ص‌3 تا 9]].


    خط ۸۶: خط ۸۲:


    [[سفرنامه دن گارسیا د سیلوا فیگوئروآ سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس اول]]
    [[سفرنامه دن گارسیا د سیلوا فیگوئروآ سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس اول]]
    [[مناظرات، ترجمه المراجعات]]


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:ادیبان]]
    [[رده:شاعران]]
    [[رده:شاگردان آیت‌الله محمدعلى شاه‌آبادى]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۶ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۴۱

    غلامرضا سمیعی
    نام غلامرضا سمیعی
    نام‎های دیگر
    نام پدر
    متولد 1292ش
    محل تولد کرمانشاه
    رحلت 1372ش
    اساتید محمدعلی شاه‌آبادی

    سردار کابلی

    برخی آثار سفرنامه دن گارسیا د سیلوا فیگوئروآ سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس اول
    کد مؤلف AUTHORCODE02465AUTHORCODE

    غلامرضا سمیعی (1292-1372ش)، متخلص به کیوان، ادیب، نویسنده، شاعر، محقق فلسفه و عرفان، علوم قدیم را از محضر بزرگانی چون میرزا محمدعلی شاه‌آبادی و سردار کابلی فراگرفت. مقدمه‌ای بر «شرح گلشن راز»، از جمله آثار اوست.

    ولادت

    غلامرضا سمیعی متخلص به کیوان، پژوهشنده و ادیب گران‌قدر، به سال 1292ش، در شهر کرمانشاه زاده شد.

    تحصیلات

    وی پنج ساله بود که او را به دبستان نصرت زادگاهش فرستادند‌. وقتی‌ به کلاس چهارم رسید، پدرش معلمی را به خانه‌ دعوت‌ کرد که عصرها پس از تعطیل مدرسه، «امثله» و «صرف میر» را به وی بیاموزد‌. پس‌ از آن «عوامل» و «صمدیه»‌ را‌ نزد‌ مرحوم میرزا باقر‌ توحیدی‌ خواند. هنگامی که دوره‌ دبستان‌ را به پایان برد، علاوه بر آنها، «کبری» در منطق و «شرح انموذج» در نحو‌ را‌ هم نزد‌ مرحوم‌ شیخ‌ عزیزالله واعظ خوانده‌ بود. هنگامی هم که به دبیرستان رفت، همچنان عصرها به فراگیری علوم عربیه ادامه داد.‌

    او مدتی طولانی نزد مرحوم حاج‌ آقا‌ میبدی از علمای مورد وثوق و احترام کرمانشاه، به تلمذ پرداخت‌ و در‌ این‌ مدت «شرح سیوطی»، «حاشیه ملا عبدالله‌ بر‌ تهذیب»‌ در‌ منطق‌، حدود‌ نیمی از «شرح جامی بر کافیه ابن حاجب» در نحو، «معالم الأصول» و جلد اول «قوانين الأصول» در علم اصول و بیشتر «شرح لمعه» در فقه را خدمت ایشان‌ خواند. در آن ایام ضمن اینکه از یک‌سو دوره متوسطه را در‌ دبیرستان‌ می‌گذراند و از سوی دیگر این کتاب‌ها را می‌خواند، پدرش بار دیگر معلمی را به خانه دعوت کرد که شب‌ها حساب و زبان انگلیسی به او بیاموزد.

    وی در 17-18 سالگی دوره دبیرستان را به پایان برد و در 19 سالگی به قم رفت‌ و «رسائل»‌ را در خدمت آیت‌الله سید محمد حجت و «مبدأ و معاد» ملاصدرا را نزد میرزا محمد‌علی شاه‌آبادی خواند. بعد‌ از اقامتی کوتاه در قم، به مشهد رفت و از درس «مطول» شیخ محمدتقی راموز، مشهور به‌ ادیب نیشابوری ثانی استفاده کرد. همچنین شرح‌ خواجه‌ بر «اشارات» و نیز «اسفار» را در خدمت مرحوم آقابزرگ عسگری و «شرح منظومه» سبزواری را نزد آقا میرزا مهدی فرزند آقابزرگ فراگرفت.

    پس از چندی به تهران آمد و در حوزه درس اساتیدی که‌ به تدریس فلسفه و عرفان اشتغال داشتند، حاضر شد؛ ضمناً به دیدار حاج شیخ‌ عبدالله حائری و حاج‌ شیخ‌ عباسعلی کیوان قزوینی - که پس از سال‌های متمادی هم‌قدمی و هم‌فکری در تصوف، نقیض یکدیگر شده بودند - رفت، ولی با مرحوم کیوان خصوصیت بیشتری پیدا کرد و ‌مدتی هم شرح قیصری بر «فصوص الحکم» محی‌الدین را نزد ایشان خواند.

    مدت اقامت وی در این شهرها جمعاً بیش از 5-4 سال نبود؛ آن‌هم به‌ این‌ ترتیب که هر جا بود، فصل زمستان را به کرمانشاه بازمی‌گشت، ولی برای اینکه وقت را به باطل از دست نداده باشد، برای کسب علم به خدمت سردار کابلی‌ و حاج‌ شیخ حسن علامی و دیگر علما می‌رفت.

    در جستجوی حقیقت

    وی در جوانی مدتی به تصوف و عرفان گرایش پیدا کرد و در پی یافتن انسان کامل و ارباب سیر‌ و سلوک،‌ به‌ هر سو شتافت و تقریباً تمام رهبران و اقطاب سلسله‌هایی را که در ایران‌ بودند - اعم‌ از شعیه و سنی - دید و از نزدیک با آنان آشنا شد، اما نتوانست به هیچ‌یک دست ارادت بدهد؛ چراکه او تصوف را برای‌ تهذیب‌ نفس می‌خواست و مع‌الاسف به این موضوع کمتر توجه می‌شد[۱]‏.

    وفات

    استاد سمیعی در پی سرطان حنجره در سال 1372ش، در سن 80 سالگی درگذشت و در قطعه مقبرةالشعرای بهشت زهرا به خاک سپرده شد[۲]‏.

    آثار

    1. شرح حال طبیب اصفهانی شاعر دوره نادرشاه؛
    2. راز دل (مجموعه‌ای از اشعار او)؛
    3. زندگانی سردار کابلی؛
    4. اوراق پراکنده (شامل مقاله‌های متفاوتی درباره مسائل تاریخی، عرفانی، ادبی، اجتماعی و دینی)؛
    5. شاهکارهای هنری؛
    6. تاریخ و کیفیت روزه در ادیان؛
    7. علت شهرت سید جمال‌الدین اسدآبادی.

    علاوه بر این وی مقالات متعددی را نگاشته و در نشریات مختلف منتشر نموده است. وی همچنین بر بسیاری از کتاب‌های نظم و نثر، مقدمه‌هایی را نوشته است که بعضی از آنها مانند مقدمه‌ای بر «شرح گلشن راز» و دیوان‌های طبیب اصفهانی، صابر، رنجی و آزاد همدانی بسیار محققانه و مفصل است[۳]‏.

    پانویس

    1. ر.ک: سمیعی، کیوان، ص4
    2. ر.ک: مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی
    3. ر.ک: بی‌نام، ص‌127

    منابع مقاله

    1. مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، «درگذشت غلامرضا کیوان سمیعی شاعر معاصر (1372ش)»
    2. بی‌نام، «درگذشت پژوهنده معاصر، استاد کیوان سمیعی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، کیهان فرهنگی، مرداد 1372-‌شماره 100، ص127 تا 127.
    3. سمیعی، کیوان، «با استاد کیوان سمیعی پژوهنده آثار ادبی و عرفانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، کیهان فرهنگی، آبان 1365، شماره 32، ص‌3 تا 9.


    وابسته‌ها