جبایی، محمد بن عبدالوهاب: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'رده:خرداد(99)' به '')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - '(د ' به '(متوفای ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
    خط ۱۵: خط ۱۵:
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    | data-type="authorBirthPlace" |در جباء، شهركى در خوزستان
    | data-type="authorBirthPlace" |در جباء، شهرکى در خوزستان
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    خط ۲۳: خط ۲۳:
    | data-type="authorTeachers" |[[شحام]]
    | data-type="authorTeachers" |[[شحام]]


    [[اسکافی، محمد بن عبدالله|ابوجعفر اسكافى]]
    [[اسکافی، محمد بن عبدالله|ابوجعفر اسکافى]]
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    | data-type="authorWritings" |تفسیر أبيعلي الجبائي
    | data-type="authorWritings" |[[تفسير أبي‌علی الجبائي]]
    |- class="articleCode"
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف  
    |کد مؤلف  
    خط ۳۳: خط ۳۳:
    </div>
    </div>


    '''جُبّايى، ابوعلى محمد بن عبدالوهاب بن سلام'''، (235 - شعبان 303ق / 849 - فوريه 916م)، يكى از بزرگ‌ترين نظريه‌پردازان معتزله است كه گروهى از معتزليان متأخر با عنوان «جبائيه» به پيروى از وى شناخته مى‌شدند.
    '''جُبّایى، ابوعلى محمد بن عبدالوهاب بن سلام'''، (235 - شعبان 303ق / 849 - فوریه 916م)، یکى از بزرگ‌ترین نظریه‌پردازان معتزله است که گروهى از معتزلیان متأخر با عنوان «جبائیه» به پیروى از وى شناخته مى‌شدند.


    == ولادت ==
    == ولادت ==
    برخلاف شهرت فراگير ابوعلى، دانسته‌ها درباره زندگى او اندك و پراكنده است. ابوعلى خود در 235ق، در جباء، شهركى در خوزستان واقع در كرانه شمالى رود شوشتر متولد شد.  
    برخلاف شهرت فراگیر ابوعلى، دانسته‌ها درباره زندگى او اندک و پراکنده است. ابوعلى خود در 235ق، در جباء، شهرکى در خوزستان واقع در کرانه شمالى رود شوشتر متولد شد.  


    == تحصیلات ==
    == تحصیلات ==
    وى در آغاز جوانى - به‌تخمين در اواسط دهه 250ق - براى تحصيل به بصره رفت و به حلقه درس ابويعقوب يوسف بن عبدالله شحام درآمد. اين تخمين بر پايه حكاياتى است كه حاكى از نخستين مناظرات او ظاهراً در بصره است و اينكه در اين زمان او را «پسركى از جباء» مى‌خوانده‌اند.
    وى در آغاز جوانى - به‌تخمین در اواسط دهه 250ق - براى تحصیل به بصره رفت و به حلقه درس ابویعقوب یوسف بن عبدالله شحام درآمد. این تخمین بر پایه حکایاتى است که حاکى از نخستین مناظرات او ظاهراً در بصره است و اینکه در این زمان او را «پسرکى از جباء» مى‌خوانده‌اند.


    پرورش جبايى در خوزستان به وى تربيتى ايرانى داده بود. [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعرى]] در نقدى بر تأويلات قرآنى ابوعلى، تصريح دارد كه زبان اصلى وى عربى نبود و به كنايه يادآور مى‌شود كه او در فهم قرآن، زبان اهل روستایش جباء را مبنا قرار داده است. گفتنى است كه [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابن طاووس]] نيز گاه درك او از زبان عربى را نقد كرده است.
    پرورش جبایى در خوزستان به وى تربیتى ایرانى داده بود. [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعرى]] در نقدى بر تأویلات قرآنى ابوعلى، تصریح دارد که زبان اصلى وى عربى نبود و به کنایه یادآور مى‌شود که او در فهم قرآن، زبان اهل روستایش جباء را مبنا قرار داده است. گفتنى است که [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابن طاووس]] نیز گاه درک او از زبان عربى را نقد کرده است.


    [[شحام]] مهم‌ترين استاد او در كلام معتزلى است و به‌عنوان واسطه‌اى در انتقال تعاليم ابوالهذيل علاف به وى ايفاى نقش كرده است. [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]]، [[اسکافی، محمد بن عبدالله|ابوجعفر اسكافى]] (د 240ق)، متكلم معتزلى بغداد را نيز از استادان او شمرده است كه از نظر زمانى پذيرفتنى نيست. فارغ از كلام، تبحر ابوعلى در حيطه‌هاى ادبيات عرب حكايت از آن دارد كه تعليمى استوار در اين باره داشته، هرچند گزارش روشنى درباره استادان ادب او به دست نيامده است.
    [[شحام]] مهم‌ترین استاد او در کلام معتزلى است و به‌عنوان واسطه‌اى در انتقال تعالیم ابوالهذیل علاف به وى ایفاى نقش کرده است. [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]]، [[اسکافی، محمد بن عبدالله|ابوجعفر اسکافى]] (متوفای  240ق)، متکلم معتزلى بغداد را نیز از استادان او شمرده است که از نظر زمانى پذیرفتنى نیست. فارغ از کلام، تبحر ابوعلى در حیطه‌هاى ادبیات عرب حکایت از آن دارد که تعلیمى استوار در این باره داشته، هرچند گزارش روشنى درباره استادان ادب او به دست نیامده است.


    قراين نشان مى‌دهد كه ابوعلى در حدود سال 257ق / 871م، بصره را به قصد بغداد ترك كرد و تا حدود سال 274ق / 887م، هنوز آنجا بوده است. برخى حكايات نشان از ملاقات‌هايى ميان ابوعلى جبايى در دوره اقامتش در بغداد با ابن راوندى - متكلم منشعب از معتزله - دارد، اما گوئين - شايد با توجه به عبارات ركيك موجود در اين روايت، مانند اعتراف ابن راوندى به معارضه‌اى با قرآن - اصرار دارد كه اين حكايات برساخته است. دوره اقامت ابوعلى جبايى در بغداد، فرصتى مناسب بود تا بغداديان با آموزه‌هاى مكتب معتزلى بصره نيز آشنا شوند و اين آغازى بود براى اينكه مرزهاى جغرافيايى ميان دو مكتب بصره و بغداد فروريزد و نام بصرى و بغدادى براى اين دو مكتب، صرفاً ناظر به تمايز دو سنت معتزلى باشد.
    قراین نشان مى‌دهد که ابوعلى در حدود سال 257ق / 871م، بصره را به قصد بغداد ترک کرد و تا حدود سال 274ق / 887م، هنوز آنجا بوده است. برخى حکایات نشان از ملاقات‌هایى میان ابوعلى جبایى در دوره اقامتش در بغداد با ابن راوندى - متکلم منشعب از معتزله - دارد، اما گوئین - شاید با توجه به عبارات رکیک موجود در این روایت، مانند اعتراف ابن راوندى به معارضه‌اى با قرآن - اصرار دارد که این حکایات برساخته است. دوره اقامت ابوعلى جبایى در بغداد، فرصتى مناسب بود تا بغدادیان با آموزه‌هاى مکتب معتزلى بصره نیز آشنا شوند و این آغازى بود براى اینکه مرزهاى جغرافیایى میان دو مکتب بصره و بغداد فروریزد و نام بصرى و بغدادى براى این دو مکتب، صرفاً ناظر به تمایز دو سنت معتزلى باشد.


    ربع سوم سده 3ق، دوره اوج گرفتن استادى ابوعلى بود، اما ديگر بصره اهميت خود را در عرصه فرهنگ از دست داده بود. شهر بصره كه از فتنه‌هاى مكرر در اواسط سده 3ق رنج مى‌برد، در فاصله سال‌هاى 255 - 270ق، تحت سلطه زنگيان بود و در جريان استيلاى آنان بر منطقه، به ويرانه‌اى مبدل شد. به همين سبب بود كه ابوعلى، زمانى كه براى به دست گرفتن پيشوايى مكتب بصرى معتزله پس از استادش شحام راهى جنوب شد، ترجيح داد به موطن خود، خوزستان بازگردد و مركزيت محافل بصرى را در آنجا استوار سازد. در همين راستاست كه وى در اوايل ربع چهارم - به تخمين در 276ق - از بغداد راهى خوزستان شد و در عسكر مكرم، در نزدیکى اهواز اقامت گزيد. از آن پس، در همان جا به تعليم پرداخت و جز در مسافرت‌هايى كوتاه، از آن شهر دورى نگزيد. از جمله سفرها، بايد به حضور وى در سوق الأهواز (محل كنونى اهواز) ياد كرد كه در جريان آن، ملاقات‌ها و مناظره‌هايى با حارث بن على وراق، متكلم معتزلى خراسان داشته است. از ظاهر عبارت [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] برمى‌آيد، سفرهايى كوتاه به بصره و بغداد - كه به آنها اشاره كرده و در خلال آنها مناظراتى داشته است - مربوط به همين دوره اقامت وى در عسكر مكرم بوده باشد. ظاهراً ازدواج ابوعلى نيز در همين زمان انتقال به خوزستان صورت گرفته است؛ زيرا مى‌دانيم كه ابوهاشم، فرزند وى در 277ق، تولد يافته است.
    ربع سوم سده 3ق، دوره اوج گرفتن استادى ابوعلى بود، اما دیگر بصره اهمیت خود را در عرصه فرهنگ از دست داده بود. شهر بصره که از فتنه‌هاى مکرر در اواسط سده 3ق رنج مى‌برد، در فاصله سال‌هاى 255 - 270ق، تحت سلطه زنگیان بود و در جریان استیلاى آنان بر منطقه، به ویرانه‌اى مبدل شد. به همین سبب بود که ابوعلى، زمانى که براى به دست گرفتن پیشوایى مکتب بصرى معتزله پس از استادش شحام راهى جنوب شد، ترجیح داد به موطن خود، خوزستان بازگردد و مرکزیت محافل بصرى را در آنجا استوار سازد. در همین راستاست که وى در اوایل ربع چهارم - به تخمین در 276ق - از بغداد راهى خوزستان شد و در عسکر مکرم، در نزدیکى اهواز اقامت گزید. از آن پس، در همان جا به تعلیم پرداخت و جز در مسافرت‌هایى کوتاه، از آن شهر دورى نگزید. از جمله سفرها، باید به حضور وى در سوق الأهواز (محل کنونى اهواز) یاد کرد که در جریان آن، ملاقات‌ها و مناظره‌هایى با حارث بن على وراق، متکلم معتزلى خراسان داشته است. از ظاهر عبارت [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن ندیم]] برمى‌آید، سفرهایى کوتاه به بصره و بغداد - که به آنها اشاره کرده و در خلال آنها مناظراتى داشته است - مربوط به همین دوره اقامت وى در عسکر مکرم بوده باشد. ظاهراً ازدواج ابوعلى نیز در همین زمان انتقال به خوزستان صورت گرفته است؛ زیرا مى‌دانیم که ابوهاشم، فرزند وى در 277ق، تولد یافته است.


    در سال‌هاى انتقال از سده 3 به 4ق، ابوعلى در جايگاه پيشواى مكتب بصره، شمارى از متكلمان را تربيت كرد كه در ميان آنان رجال برجسته‌اى ديده مى‌شود. بزرگ‌ترين شاگردان وى، پسرش ابوهاشم جبايى كه ادامه‌دهنده مكتب در بغداد بود، ابوعبدالله محمد بن عمر صيمرى كه حلقه استادش در خوزستان را دوام بخشيد و رجالى ديگر از معتزله چون ابوعبدالله محمد بن زيد واسطى، ابوالحسين عبدالواحد بن محمد حصينى و ابوعبدالرحمان صيدلانى، عبدالله بن عباس رامهرمزى، سعيد بن محمد باهلى، ابوالحسن على بن فرزويه، ابوبكر بن حرب تسترى و سه عالم ماوراءالنهرى: ابوالفضل كشى، ابوالفضل خجندى و ابوسعيد اشروسنى بودند. ظاهراً دختر او نيز از شاگردانش بود و ابوعلى رساله‌اى در پاسخ به پرسش‌هاى او نوشته بود.
    در سال‌هاى انتقال از سده 3 به 4ق، ابوعلى در جایگاه پیشواى مکتب بصره، شمارى از متکلمان را تربیت کرد که در میان آنان رجال برجسته‌اى دیده مى‌شود. بزرگ‌ترین شاگردان وى، پسرش ابوهاشم جبایى که ادامه‌دهنده مکتب در بغداد بود، ابوعبدالله محمد بن عمر صیمرى که حلقه استادش در خوزستان را دوام بخشید و رجالى دیگر از معتزله چون ابوعبدالله محمد بن زید واسطى، ابوالحسین عبدالواحد بن محمد حصینى و ابوعبدالرحمان صیدلانى، عبدالله بن عباس رامهرمزى، سعید بن محمد باهلى، ابوالحسن على بن فرزویه، ابوبکر بن حرب تسترى و سه عالم ماوراءالنهرى: ابوالفضل کشى، ابوالفضل خجندى و ابوسعید اشروسنى بودند. ظاهراً دختر او نیز از شاگردانش بود و ابوعلى رساله‌اى در پاسخ به پرسش‌هاى او نوشته بود.


    در ميان مهم‌ترين شاگردان او همچنين بايد از [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعرى]]، بنيان‌گذار مذهب اشاعره، نام برد كه پس از سال‌ها تحصيل كلام نزد او - به قولى 40 سال - به سبب افتراق فكرى كه ميان او با استاد پديد آمده بود، از مذهب او روى‌گردان شد، به مذهب كلامى اهل سنت و جماعت گرويد و حتى رديه‌اى بر او نوشت. اين گزارش [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] كه جبايى همسر مادر اشعرى بود، در منابع متقدم تأييد نشده است.
    در میان مهم‌ترین شاگردان او همچنین باید از [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعرى]]، بنیان‌گذار مذهب اشاعره، نام برد که پس از سال‌ها تحصیل کلام نزد او - به قولى 40 سال - به سبب افتراق فکرى که میان او با استاد پدید آمده بود، از مذهب او روى‌گردان شد، به مذهب کلامى اهل سنت و جماعت گروید و حتى ردیه‌اى بر او نوشت. این گزارش [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] که جبایى همسر مادر اشعرى بود، در منابع متقدم تأیید نشده است.


    == وفات ==
    == وفات ==
    او سرانجام در عسكر مكرم وفات يافت. اينكه برخى چون [[ذهبى]]، به سبب شهرت انتساب او به بصره، وفاتش را در بصره گفته‌اند، عارى از دقت است. ابوعلى به فرزندش ابوهاشم وصيت كرد كه پيكر وى را در عسكر مكرم به خاک سپارد، اما ابوهاشم پيكر پدر را به زادگاهش جباء منتقل و در مقبره خانوادگى كنار مادر و مادربزرگش دفن كرد.
    او سرانجام در عسکر مکرم وفات یافت. اینکه برخى چون [[ذهبى]]، به سبب شهرت انتساب او به بصره، وفاتش را در بصره گفته‌اند، عارى از دقت است. ابوعلى به فرزندش ابوهاشم وصیت کرد که پیکر وى را در عسکر مکرم به خاک سپارد، اما ابوهاشم پیکر پدر را به زادگاهش جباء منتقل و در مقبره خانوادگى کنار مادر و مادربزرگش دفن کرد.


    == آثار ==
    == آثار ==
    با آنكه ابوعلى تأليفات متعددى داشته و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] آنها را بيش از 70 تصنيف گفته، اكنون هيچ‌يك از آثار او برجاى نمانده است تا امكان مطالعه مستقيم آراء او وجود داشته باشد. حتى اطلاعات [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] درباره عناوين آثار وى نيز از بخش‌هاى مفقودشده كتاب «الفهرست» است و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] كه ظاهراً اين بخش از «الفهرست» را در اختيار داشته، فقط به كتابى اشاره كرده است كه ابوعلى جبايى در رد شاگردش اشعرى نوشته بود؛ تنها ازآن‌رو كه چنين تأليفى او را به شگفت آورده است.
    با آنکه ابوعلى تألیفات متعددى داشته و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] آنها را بیش از 70 تصنیف گفته، اکنون هیچ‌یک از آثار او برجاى نمانده است تا امکان مطالعه مستقیم آراء او وجود داشته باشد. حتى اطلاعات [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن ندیم]] درباره عناوین آثار وى نیز از بخش‌هاى مفقودشده کتاب «الفهرست» است و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] که ظاهراً این بخش از «الفهرست» را در اختیار داشته، فقط به کتابى اشاره کرده است که ابوعلى جبایى در رد شاگردش اشعرى نوشته بود؛ تنها ازآن‌رو که چنین تألیفى او را به شگفت آورده است.


    مى‌دانيم كه در طى سده‌هاى 3 و 4ق، معتزله نقشى مؤثر در حوزه تفسير ايفا نمودند. در واقع، متكلمانى چون ابوعلى با گام برداشتن در مسير تفسير، به دنبال آن بودند كه مؤيداتى براى اعتقادات خود از قرآن نشان دهند و در كنار آن بكوشند تا براى آياتى كه ظاهر آن مخالف آراء ايشان بود، تأويلى به دست دهند و در همين راستا بود كه به‌گونه‌هاى متنوعى از تفسيرنويسى در عصر خود دست زدند. گونه «متشابه القرآن»، يكى از رايج‌ترين گونه‌ها نزد متكلمان بود كه مورد توجه ابوعلى نيز قرار گرفت و زمينه تأليف كتابى با عنوان «متشابه القرآن» را فراهم آورد.<ref>ر.ک. پاکتچى، احمد، ج17، ص450</ref>
    مى‌دانیم که در طى سده‌هاى 3 و 4ق، معتزله نقشى مؤثر در حوزه تفسیر ایفا نمودند. در واقع، متکلمانى چون ابوعلى با گام برداشتن در مسیر تفسیر، به دنبال آن بودند که مؤیداتى براى اعتقادات خود از قرآن نشان دهند و در کنار آن بکوشند تا براى آیاتى که ظاهر آن مخالف آراء ایشان بود، تأویلى به دست دهند و در همین راستا بود که به‌گونه‌هاى متنوعى از تفسیرنویسى در عصر خود دست زدند. گونه «متشابه القرآن»، یکى از رایج‌ترین گونه‌ها نزد متکلمان بود که مورد توجه ابوعلى نیز قرار گرفت و زمینه تألیف کتابى با عنوان «متشابه القرآن» را فراهم آورد.<ref>ر.ک. پاکتچى، احمد، ج17، ص450</ref>


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==
    <references/>
    <references />


    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==
    خط ۷۰: خط ۷۰:
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}


    [[تفسیر أبيعلي الجبائي]]  
    [[تفسير أبي‌علی الجبائي]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۵:۳۶

    جبایی، محمد بن عبدالوهاب
    نام جبایی، محمد بن عبدالوهاب
    نام‎های دیگر جبایی، ابوعلی
    نام پدر عبدالوهاب
    متولد 235ق
    محل تولد در جباء، شهرکى در خوزستان
    رحلت 303 ق
    اساتید شحام

    ابوجعفر اسکافى

    برخی آثار تفسير أبي‌علی الجبائي
    کد مؤلف AUTHORCODE03819AUTHORCODE

    جُبّایى، ابوعلى محمد بن عبدالوهاب بن سلام، (235 - شعبان 303ق / 849 - فوریه 916م)، یکى از بزرگ‌ترین نظریه‌پردازان معتزله است که گروهى از معتزلیان متأخر با عنوان «جبائیه» به پیروى از وى شناخته مى‌شدند.

    ولادت

    برخلاف شهرت فراگیر ابوعلى، دانسته‌ها درباره زندگى او اندک و پراکنده است. ابوعلى خود در 235ق، در جباء، شهرکى در خوزستان واقع در کرانه شمالى رود شوشتر متولد شد.

    تحصیلات

    وى در آغاز جوانى - به‌تخمین در اواسط دهه 250ق - براى تحصیل به بصره رفت و به حلقه درس ابویعقوب یوسف بن عبدالله شحام درآمد. این تخمین بر پایه حکایاتى است که حاکى از نخستین مناظرات او ظاهراً در بصره است و اینکه در این زمان او را «پسرکى از جباء» مى‌خوانده‌اند.

    پرورش جبایى در خوزستان به وى تربیتى ایرانى داده بود. ابوالحسن اشعرى در نقدى بر تأویلات قرآنى ابوعلى، تصریح دارد که زبان اصلى وى عربى نبود و به کنایه یادآور مى‌شود که او در فهم قرآن، زبان اهل روستایش جباء را مبنا قرار داده است. گفتنى است که ابن طاووس نیز گاه درک او از زبان عربى را نقد کرده است.

    شحام مهم‌ترین استاد او در کلام معتزلى است و به‌عنوان واسطه‌اى در انتقال تعالیم ابوالهذیل علاف به وى ایفاى نقش کرده است. ابن شهرآشوب، ابوجعفر اسکافى (متوفای 240ق)، متکلم معتزلى بغداد را نیز از استادان او شمرده است که از نظر زمانى پذیرفتنى نیست. فارغ از کلام، تبحر ابوعلى در حیطه‌هاى ادبیات عرب حکایت از آن دارد که تعلیمى استوار در این باره داشته، هرچند گزارش روشنى درباره استادان ادب او به دست نیامده است.

    قراین نشان مى‌دهد که ابوعلى در حدود سال 257ق / 871م، بصره را به قصد بغداد ترک کرد و تا حدود سال 274ق / 887م، هنوز آنجا بوده است. برخى حکایات نشان از ملاقات‌هایى میان ابوعلى جبایى در دوره اقامتش در بغداد با ابن راوندى - متکلم منشعب از معتزله - دارد، اما گوئین - شاید با توجه به عبارات رکیک موجود در این روایت، مانند اعتراف ابن راوندى به معارضه‌اى با قرآن - اصرار دارد که این حکایات برساخته است. دوره اقامت ابوعلى جبایى در بغداد، فرصتى مناسب بود تا بغدادیان با آموزه‌هاى مکتب معتزلى بصره نیز آشنا شوند و این آغازى بود براى اینکه مرزهاى جغرافیایى میان دو مکتب بصره و بغداد فروریزد و نام بصرى و بغدادى براى این دو مکتب، صرفاً ناظر به تمایز دو سنت معتزلى باشد.

    ربع سوم سده 3ق، دوره اوج گرفتن استادى ابوعلى بود، اما دیگر بصره اهمیت خود را در عرصه فرهنگ از دست داده بود. شهر بصره که از فتنه‌هاى مکرر در اواسط سده 3ق رنج مى‌برد، در فاصله سال‌هاى 255 - 270ق، تحت سلطه زنگیان بود و در جریان استیلاى آنان بر منطقه، به ویرانه‌اى مبدل شد. به همین سبب بود که ابوعلى، زمانى که براى به دست گرفتن پیشوایى مکتب بصرى معتزله پس از استادش شحام راهى جنوب شد، ترجیح داد به موطن خود، خوزستان بازگردد و مرکزیت محافل بصرى را در آنجا استوار سازد. در همین راستاست که وى در اوایل ربع چهارم - به تخمین در 276ق - از بغداد راهى خوزستان شد و در عسکر مکرم، در نزدیکى اهواز اقامت گزید. از آن پس، در همان جا به تعلیم پرداخت و جز در مسافرت‌هایى کوتاه، از آن شهر دورى نگزید. از جمله سفرها، باید به حضور وى در سوق الأهواز (محل کنونى اهواز) یاد کرد که در جریان آن، ملاقات‌ها و مناظره‌هایى با حارث بن على وراق، متکلم معتزلى خراسان داشته است. از ظاهر عبارت ابن ندیم برمى‌آید، سفرهایى کوتاه به بصره و بغداد - که به آنها اشاره کرده و در خلال آنها مناظراتى داشته است - مربوط به همین دوره اقامت وى در عسکر مکرم بوده باشد. ظاهراً ازدواج ابوعلى نیز در همین زمان انتقال به خوزستان صورت گرفته است؛ زیرا مى‌دانیم که ابوهاشم، فرزند وى در 277ق، تولد یافته است.

    در سال‌هاى انتقال از سده 3 به 4ق، ابوعلى در جایگاه پیشواى مکتب بصره، شمارى از متکلمان را تربیت کرد که در میان آنان رجال برجسته‌اى دیده مى‌شود. بزرگ‌ترین شاگردان وى، پسرش ابوهاشم جبایى که ادامه‌دهنده مکتب در بغداد بود، ابوعبدالله محمد بن عمر صیمرى که حلقه استادش در خوزستان را دوام بخشید و رجالى دیگر از معتزله چون ابوعبدالله محمد بن زید واسطى، ابوالحسین عبدالواحد بن محمد حصینى و ابوعبدالرحمان صیدلانى، عبدالله بن عباس رامهرمزى، سعید بن محمد باهلى، ابوالحسن على بن فرزویه، ابوبکر بن حرب تسترى و سه عالم ماوراءالنهرى: ابوالفضل کشى، ابوالفضل خجندى و ابوسعید اشروسنى بودند. ظاهراً دختر او نیز از شاگردانش بود و ابوعلى رساله‌اى در پاسخ به پرسش‌هاى او نوشته بود.

    در میان مهم‌ترین شاگردان او همچنین باید از ابوالحسن اشعرى، بنیان‌گذار مذهب اشاعره، نام برد که پس از سال‌ها تحصیل کلام نزد او - به قولى 40 سال - به سبب افتراق فکرى که میان او با استاد پدید آمده بود، از مذهب او روى‌گردان شد، به مذهب کلامى اهل سنت و جماعت گروید و حتى ردیه‌اى بر او نوشت. این گزارش صفدى که جبایى همسر مادر اشعرى بود، در منابع متقدم تأیید نشده است.

    وفات

    او سرانجام در عسکر مکرم وفات یافت. اینکه برخى چون ذهبى، به سبب شهرت انتساب او به بصره، وفاتش را در بصره گفته‌اند، عارى از دقت است. ابوعلى به فرزندش ابوهاشم وصیت کرد که پیکر وى را در عسکر مکرم به خاک سپارد، اما ابوهاشم پیکر پدر را به زادگاهش جباء منتقل و در مقبره خانوادگى کنار مادر و مادربزرگش دفن کرد.

    آثار

    با آنکه ابوعلى تألیفات متعددى داشته و ابن حجر آنها را بیش از 70 تصنیف گفته، اکنون هیچ‌یک از آثار او برجاى نمانده است تا امکان مطالعه مستقیم آراء او وجود داشته باشد. حتى اطلاعات ابن ندیم درباره عناوین آثار وى نیز از بخش‌هاى مفقودشده کتاب «الفهرست» است و ابن حجر که ظاهراً این بخش از «الفهرست» را در اختیار داشته، فقط به کتابى اشاره کرده است که ابوعلى جبایى در رد شاگردش اشعرى نوشته بود؛ تنها ازآن‌رو که چنین تألیفى او را به شگفت آورده است.

    مى‌دانیم که در طى سده‌هاى 3 و 4ق، معتزله نقشى مؤثر در حوزه تفسیر ایفا نمودند. در واقع، متکلمانى چون ابوعلى با گام برداشتن در مسیر تفسیر، به دنبال آن بودند که مؤیداتى براى اعتقادات خود از قرآن نشان دهند و در کنار آن بکوشند تا براى آیاتى که ظاهر آن مخالف آراء ایشان بود، تأویلى به دست دهند و در همین راستا بود که به‌گونه‌هاى متنوعى از تفسیرنویسى در عصر خود دست زدند. گونه «متشابه القرآن»، یکى از رایج‌ترین گونه‌ها نزد متکلمان بود که مورد توجه ابوعلى نیز قرار گرفت و زمینه تألیف کتابى با عنوان «متشابه القرآن» را فراهم آورد.[۱]

    پانویس

    1. ر.ک. پاکتچى، احمد، ج17، ص450

    منابع مقاله

    پاکتچى، احمد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول 1377

    وابسته‌ها