نفائس الأصول في شرح المحصول: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مقدمه نويس' به 'مقدمهنويس') |
|||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ | [[قرافی، احمد بن ادریس]] (شارح) | ||
[[فخر رازی، محمد بن عمر]] (نویسنده) | [[فخر رازی، محمد بن عمر]] (نویسنده) | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
[[معوض، علي محمد]] (محقق) | [[معوض، علي محمد]] (محقق) | ||
[[ابو سنه، عبد الفتاح]] ( | [[ابو سنه، عبد الفتاح]] (مقدمهنويس) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =3027م 3ف / 155/7 BP | | کد کنگره =3027م 3ف / 155/7 BP | ||
| موضوع =فخر رازی، محمد بن عمر، 544 - 606ق. المحصول في علم الاصول - نقد و تفسير | | موضوع =فخر رازی، محمد بن عمر، 544 - 606ق. المحصول في علم الاصول - نقد و تفسير | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =9 | | تعداد جلد =9 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =56948 | ||
| کتابخوان همراه نور =56948 | | کتابخوان همراه نور =56948 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
}} | }} | ||
'''نفائس الأصول في شرح المحصول'''، اثر [[ | '''نفائس الأصول في شرح المحصول'''، اثر [[قرافی، احمد بن ادریس|شهابالدین ابوالعباس احمد بن ادریس بن عبدالرحمن صنهاجی مصری]]، مشهور به [[قرافی، احمد بن ادریس|قرافی]] (متوفی 684ق)، کتابی است 9 جلدی به زبان عربی، با موضوع اصول فقه در شرح کتاب «[[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]]» [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]]. این اثر با تحقیق و تعلیقات شیخ [[عبدالموجود، عادل احمد|عادل احمد عبدالموجود]] و شیخ [[معوض، علي محمد|علی محمد معوض]] و با تقریظ دکتر [[ابو سنه، عبد الفتاح|عبدالفتاح ابوسنه]]، به چاپ رسیده است. | ||
نویسنده، در مقدمهای که بر کتاب نوشته، درباره این کتاب، اینچنین توضیح میدهد: اما بعد، افضل چیزی که انسان اکتساب میکند، علمی است که با آن در دنیا و آخرتش، سعادتمند شود و از افضل این علوم، علم اصول است که مشتمل بر معقول و منقول است و جامع شتات فضایل، علمی که واسطه در تحصیل لباب رسائل است و از علوم انتزاعی نیست که حظی در معانی آن برای شرع نباشد. این علم، میان دو شرف عِلمیت و بهرهدادن جمع کرده و در آن نیاز به روایت و درایت هست و... | نویسنده، در مقدمهای که بر کتاب نوشته، درباره این کتاب، اینچنین توضیح میدهد: اما بعد، افضل چیزی که انسان اکتساب میکند، علمی است که با آن در دنیا و آخرتش، سعادتمند شود و از افضل این علوم، علم اصول است که مشتمل بر معقول و منقول است و جامع شتات فضایل، علمی که واسطه در تحصیل لباب رسائل است و از علوم انتزاعی نیست که حظی در معانی آن برای شرع نباشد. این علم، میان دو شرف عِلمیت و بهرهدادن جمع کرده و در آن نیاز به روایت و درایت هست و... | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
نویسنده دیده که کتاب «[[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]]» [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] جامع قواعد اوایل و مستحسنات اواخر با بهترین عبارات و لطیفترین اشارات است و نفع زیادی در آموختن این مختصر، برای مردم وجود دارد و به سبب آموزش آن استعدادهایشان به حدی پرورش مییابد که با آموزش کتابهای دیگر در این حد نیست؛ زیرا [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]]، آن را از بهترین کتابهای اهل سنت و معتزله، «البرهان» و «المستصفی» و «المعتمد» و «شرح العمد»، گرد آورده است و این چهار کتاب، اصل و اساس «[[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]]» [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] را تشکیل میدهند. علاوه بر اینکه تجمیع اینها با حسن تصرف [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] و ترتیب و تنقیح مطالبش با ذهن او و فصحات عباراتش و افزودههای ذهن دقیق فخر در این مطالب و تصرف و حسن ترتیب مطالب و ایراد و تهذیب آن، هم همراه شده است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ج1، ص90-91</ref>. | نویسنده دیده که کتاب «[[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]]» [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] جامع قواعد اوایل و مستحسنات اواخر با بهترین عبارات و لطیفترین اشارات است و نفع زیادی در آموختن این مختصر، برای مردم وجود دارد و به سبب آموزش آن استعدادهایشان به حدی پرورش مییابد که با آموزش کتابهای دیگر در این حد نیست؛ زیرا [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]]، آن را از بهترین کتابهای اهل سنت و معتزله، «البرهان» و «المستصفی» و «المعتمد» و «شرح العمد»، گرد آورده است و این چهار کتاب، اصل و اساس «[[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]]» [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] را تشکیل میدهند. علاوه بر اینکه تجمیع اینها با حسن تصرف [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] و ترتیب و تنقیح مطالبش با ذهن او و فصحات عباراتش و افزودههای ذهن دقیق فخر در این مطالب و تصرف و حسن ترتیب مطالب و ایراد و تهذیب آن، هم همراه شده است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ج1، ص90-91</ref>. | ||
[[ | [[قرافی، احمد بن ادریس|قرافی]] در ادامه مینویسد: برای نگارش شرحی بر کتاب «[[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]]» [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] استخاره زده تا در آن مشکلات مباحثش را بیان کنم و مهملاتش را تقیید زده و اختلالات در فهرست مسائل و سؤالهای وارده بر متنش و مطالبی را که میتوان به آن افزود تحریر نمایم. | ||
وی برای این کار، حدود 30 تصنیف از کتابهای اصول فقه متقدمین و متأخرین از ارباب مذاهب اربعه اهل سنت و معتزله را جمع کرده که فهرست آنها را در صفحات 91 تا 95 مقدمهای که بر کتاب نوشته، ذکر کرده است. او تعلیقات نگاشتهشده از جماعت علمای معتبر اصول فقه را هم بر این موارد افزوده و در میان مختصرات این تعالیق به «المنتخب» و «الحاصل» ضیاءالدین حسین و «الحاصل» تاجالدین و «التحصيل» سراجالدین و «التنقيح» تبریزی، ملتزم شده و هر قولی را به قائلش و هر سؤالی را به موردش و هر جوابی را هم به گویندهاش برگردانده تا خواننده این شرح از کتابهای متعدد و خوب، نقل کند که این کار، بهتر است از نقل از یک کتاب واحد در تدریس و افاده و مناظرات. البته فایده دیگری در این کار هست و آن اینکه اگر خللی در نقل باشد، خواننده با مراجعه به اصل کتابی که از آن نقل شده، میتواند آن را تدارک نماید<ref>ر.ک: همان، ص91-96</ref>. | وی برای این کار، حدود 30 تصنیف از کتابهای اصول فقه متقدمین و متأخرین از ارباب مذاهب اربعه اهل سنت و معتزله را جمع کرده که فهرست آنها را در صفحات 91 تا 95 مقدمهای که بر کتاب نوشته، ذکر کرده است. او تعلیقات نگاشتهشده از جماعت علمای معتبر اصول فقه را هم بر این موارد افزوده و در میان مختصرات این تعالیق به «المنتخب» و «الحاصل» ضیاءالدین حسین و «الحاصل» تاجالدین و «التحصيل» سراجالدین و «التنقيح» تبریزی، ملتزم شده و هر قولی را به قائلش و هر سؤالی را به موردش و هر جوابی را هم به گویندهاش برگردانده تا خواننده این شرح از کتابهای متعدد و خوب، نقل کند که این کار، بهتر است از نقل از یک کتاب واحد در تدریس و افاده و مناظرات. البته فایده دیگری در این کار هست و آن اینکه اگر خللی در نقل باشد، خواننده با مراجعه به اصل کتابی که از آن نقل شده، میتواند آن را تدارک نماید<ref>ر.ک: همان، ص91-96</ref>. | ||
[[ | [[قرافی، احمد بن ادریس|قرافی]]، از سؤالات، جز مواردی را که در نظرش حق بوده و جوابی برایش نبوده یا جوابی بوده، ولی بسیاری از فضلا در پاسخش به دشواری برمیخوردند، نیاورده است. وی این سؤالات را هم که ذکر کرده بهخاطر جوابش بوده نه لذاته تا بدین وسیله بر امثال آن آگاهی حاصل شود. درهرحال وی سؤالات ضعیف را اساسا نیاورده است؛ زیرا این کار سخن را بهدرازا کشیدن است بیآنکه فایده مهمی را در پی داشته باشد. وی پرسش و پاسخهای حق را با در پی آوردن پرسشهای ضعیف و پیدرپی و سپس پاسخ به آنها دنبال نفرموده است؛ زیرا این کار، مناسب علم جدل است نه علم اصول. درهرحال هرجا که عبارتی از کتاب «[[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]]» بینیاز از بیان بوده، وی ترک بیان کرده، مگر در مواردی که سؤالی درباره آن وجود داشته و هرجا که نیاز به بیان بوده، ولی بیان از اثنای ایراد اسئله بر آن حاصل میشده نیز بیان را ترک کرده؛ زیرا توضیح و بیان در اثنای اسئله حاصل میشده است. [[قرافی، احمد بن ادریس|قرافی]] این کار را به نیت تقلیل حجم کتاب و ترک تطویل انجام داده است<ref>ر.ک: همان، ص96-97</ref>. | ||
او درباره شیوه نگارشش مینویسد: من با «[[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]]» آغاز میکنم؛ اگر عبارتش خلاصه بود، به مختصرات آن (منابعی که [[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]] از آنها برگرفته شده است) توجه کرده و چنانچه، زیادت یا تغییر وضعیتی در برخی از آنها آن دیدم، آنچه متعلق به آن تغییر یا زیادت است از ایراد و تحریر و غیره را ذکر میکنم. در قدم بعدی، تصانیف متقدمین را دیده و اگر حاوی زیادت یا فایدهای بودند، آن را ذکر مینمایم و از مکررات چشم میپوشم<ref>ر.ک: همان، ص97</ref>. | او درباره شیوه نگارشش مینویسد: من با «[[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]]» آغاز میکنم؛ اگر عبارتش خلاصه بود، به مختصرات آن (منابعی که [[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]] از آنها برگرفته شده است) توجه کرده و چنانچه، زیادت یا تغییر وضعیتی در برخی از آنها آن دیدم، آنچه متعلق به آن تغییر یا زیادت است از ایراد و تحریر و غیره را ذکر میکنم. در قدم بعدی، تصانیف متقدمین را دیده و اگر حاوی زیادت یا فایدهای بودند، آن را ذکر مینمایم و از مکررات چشم میپوشم<ref>ر.ک: همان، ص97</ref>. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
[[شرح تنقيح الفصول في اختصار المحصول من الأصول]] | [[شرح تنقيح الفصول في اختصار المحصول من الأصول]] | ||
[[الضروري في أصول الفقه أو مختصر المستصفی]] | |||
[[اصول فقه مقارن]] | [[اصول فقه مقارن]] | ||
خط ۷۹: | خط ۸۱: | ||
[[الكافية في الجدل]] | [[الكافية في الجدل]] | ||
[[بررسی نظریه حق الطاعه]] | |||
[[درآمدی بر علم اصول، رجال و درایه]] | [[درآمدی بر علم اصول، رجال و درایه]] | ||
خط ۹۳: | خط ۹۷: | ||
[[رده:اصول فقه (آثارکلی)]] | [[رده:اصول فقه (آثارکلی)]] | ||
[[رده:اصول فقه اهل سنت]] | [[رده:اصول فقه اهل سنت]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۰
نفائس الأصول في شرح المحصول | |
---|---|
پدیدآوران | قرافی، احمد بن ادریس (شارح)
فخر رازی، محمد بن عمر (نویسنده) عبدالموجود، عادل احمد (محقق) معوض، علي محمد (محقق) ابو سنه، عبد الفتاح (مقدمهنويس) |
ناشر | مکتبة نزار مصطفي الباز |
مکان نشر | [بي جا] - [بي جا] |
سال نشر | 1416ق= 1995م. |
چاپ | 1 |
موضوع | فخر رازی، محمد بن عمر، 544 - 606ق. المحصول في علم الاصول - نقد و تفسير اصول فقه اهل سنت - قرن 7 ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 9 |
کد کنگره | 3027م 3ف / 155/7 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نفائس الأصول في شرح المحصول، اثر شهابالدین ابوالعباس احمد بن ادریس بن عبدالرحمن صنهاجی مصری، مشهور به قرافی (متوفی 684ق)، کتابی است 9 جلدی به زبان عربی، با موضوع اصول فقه در شرح کتاب «المحصول» فخر رازی. این اثر با تحقیق و تعلیقات شیخ عادل احمد عبدالموجود و شیخ علی محمد معوض و با تقریظ دکتر عبدالفتاح ابوسنه، به چاپ رسیده است.
نویسنده، در مقدمهای که بر کتاب نوشته، درباره این کتاب، اینچنین توضیح میدهد: اما بعد، افضل چیزی که انسان اکتساب میکند، علمی است که با آن در دنیا و آخرتش، سعادتمند شود و از افضل این علوم، علم اصول است که مشتمل بر معقول و منقول است و جامع شتات فضایل، علمی که واسطه در تحصیل لباب رسائل است و از علوم انتزاعی نیست که حظی در معانی آن برای شرع نباشد. این علم، میان دو شرف عِلمیت و بهرهدادن جمع کرده و در آن نیاز به روایت و درایت هست و...
نویسنده دیده که کتاب «المحصول» فخر رازی جامع قواعد اوایل و مستحسنات اواخر با بهترین عبارات و لطیفترین اشارات است و نفع زیادی در آموختن این مختصر، برای مردم وجود دارد و به سبب آموزش آن استعدادهایشان به حدی پرورش مییابد که با آموزش کتابهای دیگر در این حد نیست؛ زیرا فخر رازی، آن را از بهترین کتابهای اهل سنت و معتزله، «البرهان» و «المستصفی» و «المعتمد» و «شرح العمد»، گرد آورده است و این چهار کتاب، اصل و اساس «المحصول» فخر رازی را تشکیل میدهند. علاوه بر اینکه تجمیع اینها با حسن تصرف فخر رازی و ترتیب و تنقیح مطالبش با ذهن او و فصحات عباراتش و افزودههای ذهن دقیق فخر در این مطالب و تصرف و حسن ترتیب مطالب و ایراد و تهذیب آن، هم همراه شده است[۱].
قرافی در ادامه مینویسد: برای نگارش شرحی بر کتاب «المحصول» فخر رازی استخاره زده تا در آن مشکلات مباحثش را بیان کنم و مهملاتش را تقیید زده و اختلالات در فهرست مسائل و سؤالهای وارده بر متنش و مطالبی را که میتوان به آن افزود تحریر نمایم.
وی برای این کار، حدود 30 تصنیف از کتابهای اصول فقه متقدمین و متأخرین از ارباب مذاهب اربعه اهل سنت و معتزله را جمع کرده که فهرست آنها را در صفحات 91 تا 95 مقدمهای که بر کتاب نوشته، ذکر کرده است. او تعلیقات نگاشتهشده از جماعت علمای معتبر اصول فقه را هم بر این موارد افزوده و در میان مختصرات این تعالیق به «المنتخب» و «الحاصل» ضیاءالدین حسین و «الحاصل» تاجالدین و «التحصيل» سراجالدین و «التنقيح» تبریزی، ملتزم شده و هر قولی را به قائلش و هر سؤالی را به موردش و هر جوابی را هم به گویندهاش برگردانده تا خواننده این شرح از کتابهای متعدد و خوب، نقل کند که این کار، بهتر است از نقل از یک کتاب واحد در تدریس و افاده و مناظرات. البته فایده دیگری در این کار هست و آن اینکه اگر خللی در نقل باشد، خواننده با مراجعه به اصل کتابی که از آن نقل شده، میتواند آن را تدارک نماید[۲].
قرافی، از سؤالات، جز مواردی را که در نظرش حق بوده و جوابی برایش نبوده یا جوابی بوده، ولی بسیاری از فضلا در پاسخش به دشواری برمیخوردند، نیاورده است. وی این سؤالات را هم که ذکر کرده بهخاطر جوابش بوده نه لذاته تا بدین وسیله بر امثال آن آگاهی حاصل شود. درهرحال وی سؤالات ضعیف را اساسا نیاورده است؛ زیرا این کار سخن را بهدرازا کشیدن است بیآنکه فایده مهمی را در پی داشته باشد. وی پرسش و پاسخهای حق را با در پی آوردن پرسشهای ضعیف و پیدرپی و سپس پاسخ به آنها دنبال نفرموده است؛ زیرا این کار، مناسب علم جدل است نه علم اصول. درهرحال هرجا که عبارتی از کتاب «المحصول» بینیاز از بیان بوده، وی ترک بیان کرده، مگر در مواردی که سؤالی درباره آن وجود داشته و هرجا که نیاز به بیان بوده، ولی بیان از اثنای ایراد اسئله بر آن حاصل میشده نیز بیان را ترک کرده؛ زیرا توضیح و بیان در اثنای اسئله حاصل میشده است. قرافی این کار را به نیت تقلیل حجم کتاب و ترک تطویل انجام داده است[۳].
او درباره شیوه نگارشش مینویسد: من با «المحصول» آغاز میکنم؛ اگر عبارتش خلاصه بود، به مختصرات آن (منابعی که المحصول از آنها برگرفته شده است) توجه کرده و چنانچه، زیادت یا تغییر وضعیتی در برخی از آنها آن دیدم، آنچه متعلق به آن تغییر یا زیادت است از ایراد و تحریر و غیره را ذکر میکنم. در قدم بعدی، تصانیف متقدمین را دیده و اگر حاوی زیادت یا فایدهای بودند، آن را ذکر مینمایم و از مکررات چشم میپوشم[۴].
در نگارش این اثر بر سه نسخه خطی اعتماد شده است: نسخه دمشق که با حرف «أ» رمزگذاری شده و اصل در مقابله قرار گرفته است. نسخه محفوظ در دارالکتب المصریه به شماره 472 اصول فقه که در سه جلد ارائه شده و جلد سومش نواقصی دارد و با حرف «ب» رمزگذاری شده است. نسخه دیگری در دارالکتب المصریه به شماره 752 اصول فقه به خط مغربی که از اول کتاب تا پایان «الباب الثالث في الكلام علی العموم و الخصوص» را شامل میشود و با حرف «ج» رمزگذاری شده است. متن المحصول فخر رازی در اوایل ابواب قرار گرفته تا به شکل کامل مضبوط باشد و دسترسی و رجوع به شرح آن برای خواننده، راحت باشد.
محقق در چاپ این کتاب، بر چاپی که طه جابر علوانی از «المحصول» نموده، اعتماد کرده است[۵]. در صفحات 79 تا 83، تصاویری از نسخ خطی کتاب، ارائه شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمههای محقق و مؤلف کتاب.