شنبغازانی، سید اسماعیل: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '[[]]' به '') |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
| data-type="authorBirthPlace" | | | data-type="authorBirthPlace" |تبریز | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references /> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۳۰
نام | سید اسماعیل حسینی شنبغازانی |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | |
متولد | احتمالا 850ق |
محل تولد | تبریز |
رحلت | 919 یا 928ق |
اساتید | جلالالدین دوانی |
برخی آثار | فصوص الحكمة و شرحه |
کد مؤلف | AUTHORCODE05190AUTHORCODE |
سید اسماعیل حسینی شنبغازانی (احتمالا 850ق-919 یا 928ق)، از علمای شیعیمذهب آذربایجان و از علمای تبریز، از شاگردان جلالالدین دوانی و شارح کتاب «فصوص الحكمة» ابونصر محمد بن محمد بن طرخان فارابی.
دوران زندگی
همان گونه که در منابع کتابشناسی و فهرستهای معتبر نسخ خطی آمده، شرح «فصوص الحكمة» ابونصر محمد بن محمد بن طرخان فارابی، از آن اوست. متأسفانه درباره وی، اطلاعات چندانی نداریم، جز آنکه در کتاب «دانشمندان آذربایجان»، بدین شکل آمده است: «امیر سید اسماعیل شامغازانی (شنبغازانی)، از فحول علمای آذربایجان و از دانشمندان تبریز بوده. مدتی در هرات، از علاءالدین علی قوشچی و مولانا شیخ حسین منطقی، تحصیل کرده و از آنجا به شیراز، خدمت مولانا جلالالدین دوانی رفته است. گویند وقتی که امیر متوجه تبریز میشده است، مولانا دوانی در موقع وداع آن فرزانه، چنین گفته است: این سیدزاده تبریزی، از درخت طبیعت ما، میوههای رسیده، چیده و برد، ولی آن سیدزاده استرآبادی - یعنی امیر جلالالدین (متوفی 931ق) - میوههای رسیده و نارسیده ما را با خود برد»[۱].
شرح حال وی در منظر الأولياء
در کتاب «منظر الأولياء» محمدکاظم بن محمد تبریزی (1265-حدود 1315ق)، نیز اطلاعات و شرح حال مختصری از وی، درج شده است، بدین مضمون که: «آن بزرگوار، از سادات عالیدرجات شنبغازان دارالسلطنه تبریز بوده و هرگز نماز شب، از آن جناب فوت نشده بوده. تحصیل مراتب در خدمت مولانا جلالالدین دوانی کرده... چون وارد تبریز شد، حضرت شاه اسماعیل صفوی، نقابت دارالسلطنه را خواست به آن جناب بسپارد، قبول ننمود. مدت دوازده سال در مسند ارشاد متمکن شده، طریقه علیه تشیع رواج میداد. «شرح اشراق» و «شرح فصوص الحكم»، از جمله مصنفات اوست. شنیدم زمانی که سلطان سلیم رومی به تبریز آمد، خواست آن جناب را با خود به روم ببرد، سید خود را به ناخوشی زده، سلطان سلیم لاعلاج مانده، در وقت رفتن به کوتوال قلعه که از اهل روم نهاده بود، سفارش آن جناب را نمود که بعد از بهبودی، با تدارک تمام، او را روانه قسطنطنیه نماید، اما این آرزو در دل سلطان سلیم تا قیامت ماند. بعد از چند روز از رفتن قیصر، شاه جهانگشا شاه اسماعیل وارد تبریز شده، کوتوال قلعه با پاسبانان شهر به قتل رسیدند»[۲].
وفات
در تاریخ وفات وی، اختلاف وجود دارد. در کتاب «منظر الأولياء»، تاریخ وفات وی، مجملا، سال 928ق، یک سال قبل از وفات شاه اسماعیل صفوی عنوان گردیده[۳]، اما در شرح حالی که در مقدمه «فصول الحكمة» به نقل از کتاب «دانشمندان آذربایجان» آمده است، تاریخ وفات وی، هجدهم ماه محرم 919ق، در سن شصتونه سالگی، درج شده است که اگر این تاریخ درست باشد، بدین ترتیب میتوان دریافت که او در سال 850ق، به دنیا آمده است[۴].
پانویس
منابع مقاله
- اوجبی، علی، مقدمه کتاب «فصوص الحكمة و شرحه»، اثر ابونصر محمد بن محمد بن طرخان فارابی و سید اسماعیل حسینی شنبغازانی، با تحقیق علی اوجبی، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1381.
- تبریزی، محمدکاظم بن محمد، «منظر الأولياء»، تهران، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، 1388.