نزهة الألباء في طبقات الأدباء: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر = NUR15433J1.jpg | عنوان = نزهة الألباء في طبقات الأدباء |...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'کتاب شناسی' به 'کتابشناسی') |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۹: | خط ۹: | ||
| زبان = عربی | | زبان = عربی | ||
| کد کنگره = /الف2ن4 2066 PJA | | کد کنگره = /الف2ن4 2066 PJA | ||
| موضوع = ادبيات عربی - تاريخ و نقد، ادبيات عربی - | | موضوع = ادبيات عربی - تاريخ و نقد، ادبيات عربی - سرگذشتنامه و کتابشناسی، نويسندگان عرب - سرگذشتنامه و کتابشناسی | ||
| ناشر = المکتبة العصرية | | ناشر = المکتبة العصرية | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد = 1 | | تعداد جلد = 1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =15433 | ||
| کتابخوان همراه نور =15433 | |||
| کد پدیدآور = 472 | | کد پدیدآور = 472 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۲۶: | خط ۲۷: | ||
}} | }} | ||
'''نزهة الألباء في طبقات الأدباء'''، اثر ابوالبرکات کمالالدین عبدالرحمن ابن محمد انباری (متوفی 577ق)، کتابی است در شرححال شاعران و نحویان از حضرت علی(ع) تا استاد خود ابوالسعادات ابن الشجری (متوفی542ق) با رعایت زمان وفات و بدون طبقهبندی مشخص. | '''نزهة الألباء في طبقات الأدباء'''، اثر [[ابن انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابوالبرکات کمالالدین عبدالرحمن ابن محمد انباری]] (متوفی 577ق)، کتابی است در شرححال شاعران و نحویان از [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] تا استاد خود [[ابن شجری، هبةالله بن علی|ابوالسعادات ابن الشجری]] (متوفی542ق) با رعایت زمان وفات و بدون طبقهبندی مشخص. | ||
این اثر با تحقیق ابوالفضل ابراهیم به چاپ رسیده است. | این اثر با تحقیق [[محمد ابوالفضل ابراهیم|ابوالفضل ابراهیم]] به چاپ رسیده است. | ||
==اهمیت کتاب== | ==اهمیت کتاب== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۲: | ||
در مقدمه محقق که در سال 1386ق/ 1967م نوشته شده است، به شرححال مؤلف پرداخته شده است. | در مقدمه محقق که در سال 1386ق/ 1967م نوشته شده است، به شرححال مؤلف پرداخته شده است. | ||
نویسنده اثر حاضر، از جمله نحات مشهور و آشنا به علم عربی و ظرایف آن است. وی در این کتاب، به ذکر زندگینامه، شرححال و فضائل شاعران و ادیبان معروف و مشهور پرداخته و مطالب خود را با ذکر احوال واضع علم عربی و امیر بیان، یعنی حضرت علی(ع)، آغاز نموده و آن را تا شرححال ابوالسعادات ابن شجری (متوفی 542ق)، پیش برده است<ref>سطام الفهد، محمد، پایگاه اینترنتی البیان</ref>. | نویسنده اثر حاضر، از جمله نحات مشهور و آشنا به علم عربی و ظرایف آن است. وی در این کتاب، به ذکر زندگینامه، شرححال و فضائل شاعران و ادیبان معروف و مشهور پرداخته و مطالب خود را با ذکر احوال واضع علم عربی و امیر بیان، یعنی [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]، آغاز نموده و آن را تا شرححال [[ابن شجری، هبةالله بن علی|ابوالسعادات ابن شجری]] (متوفی 542ق)، پیش برده است<ref>سطام الفهد، محمد، پایگاه اینترنتی البیان</ref>. | ||
وی در نگارش خود، از کتابهای طبقات و تراجم معروف و معتبر پیش از خود، بهره برده است که از جمله آنها میتوان به کتاب | وی در نگارش خود، از کتابهای طبقات و تراجم معروف و معتبر پیش از خود، بهره برده است که از جمله آنها میتوان به کتاب «[[أخبار النحويين البصريين]]» [[سیرافی، حسن بن عبدالله|قاضی ابوسعید بن عبدالله بن مرزبان سیرافی]] (متوفی 368ق) و «[[تاریخ بغداد]]» [[خطیب بغدادی، احمد بن علی|ابوبکر احمد بن علی بن ثابت خطیب بغدادی]] (متوفی 463ق) نام برد. وی در این کتاب، مطالب گذشتگان را ادامه داده و به شرححال بزرگان، مخصوصاً ادباء و نحویان معاصر خویش پرداخت، تا اینکه کتاب وی، منبع اصلی در ترجمه و شرححال ادبای گذشته و معاصرین وی از جمله جوالیقی و [[ابن شجری، هبةالله بن علی|ابوالسعادات ابن شجری]] شد<ref>همان</ref>. | ||
نویسنده کتاب خود را با مقدمهای آغاز کرده که در آن، مطالب کتاب خویش را تبیین نموده و به این نکته اشاره دارد که کتاب او، شرححال و بیان فضایل معارف و مشاهیر این صنعت، یعنی ادبیات میباشد. سپس مطالب کتاب را با شرححال حضرت علی(ع) و چگونگی به وجود آمدن علم نحو آغاز نموده و به این نکته اشاره کرده است که واضع اول این دانش، علی بن ابیطالب(ع) است و ابوالاسود ظالم بن عمرو بن سفیان دوئلی، این دانش را از محضر ایشان کسب کرده و علت نامگذاری آن به نحو مطابق آنچه ابوالاسود روایت میکند چنین است که روزی ابوالاسود به حضور امام رسیده و متوجه مکتوبی در دست وی شده و میپرسد که این چیست؟ امام در پاسخ میگوید: من در زمینه کلام عرب تأمل نموده و متوجه شدم که در اثر همنشینی با حمراء یعنی عجمها، به فساد و خطا کشیده شده لذا بر آن شدم که قوانینی وضع نمایم که مردم بتوانند برای درست سخن گفتن بدان مراجعه کرده و از آن بهعنوان یک مرجع قابلاعتماد استفاده کنند. سپس آن مکتوب را به من داد که در آن چنین نگاشته شده بود: «کلام بهطورکلی به سه دسته اسم و فعل و حرف تقسیم میگردد. اسم آن است که از مسمای خود خبر دهد و فعل آن است که از حرکت مسمی خبر دهد و حرف آن است که افاده معنی نکند و به من گفت بهمانند این روش قوانینی را تدوین نمایم و اضافه فرمود که بدان که اسم به سه دسته تقسیم میگردد مضمر، اسم ظاهر و اسمی که نه ظاهری است و نه بهصورت مضمر، که البته منظور ایشان از اسمی که نه ظاهر باشد و نه مضمر اسم مبهم میباشد. ابوالاسود میگوید بعدازآن، من، باب عطف و صفت را وضع کردم و بعدازآن باب تعجب و استفهام را، تا اینکه به باب حروف مشبهة بالفعل (أنّ و اخواتها) رسیدم اما در ردیف این حروف «لکن» را ذکر ننمودم و وقتی آن را به حضرت عرضه نمودم ایشان امر فرمودند که «لکن» را نیز در ردیف آنها قرار دهم و اینچنین بود که هرگاه بابی از ابواب این علم را تدوین مینمودم آن را به ایشان عرضه میکردم تا این کار کامل و عاری از نقص گردید آنگاه حضرت فرمودند «ما احسن النحو الذی قد نحوت» یعنی چه نیکو روشی است روشی که تو در پیش گرفتی و بدینسان این دانش «نحو» نامگذاری شد»<ref>متن کتاب، ص14- 15</ref>. | نویسنده کتاب خود را با مقدمهای آغاز کرده که در آن، مطالب کتاب خویش را تبیین نموده و به این نکته اشاره دارد که کتاب او، شرححال و بیان فضایل معارف و مشاهیر این صنعت، یعنی ادبیات میباشد. سپس مطالب کتاب را با شرححال [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] و چگونگی به وجود آمدن علم نحو آغاز نموده و به این نکته اشاره کرده است که واضع اول این دانش، [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]] است و ابوالاسود ظالم بن عمرو بن سفیان دوئلی، این دانش را از محضر ایشان کسب کرده و علت نامگذاری آن به نحو مطابق آنچه ابوالاسود روایت میکند چنین است که روزی ابوالاسود به حضور امام رسیده و متوجه مکتوبی در دست وی شده و میپرسد که این چیست؟ امام در پاسخ میگوید: من در زمینه کلام عرب تأمل نموده و متوجه شدم که در اثر همنشینی با حمراء یعنی عجمها، به فساد و خطا کشیده شده لذا بر آن شدم که قوانینی وضع نمایم که مردم بتوانند برای درست سخن گفتن بدان مراجعه کرده و از آن بهعنوان یک مرجع قابلاعتماد استفاده کنند. سپس آن مکتوب را به من داد که در آن چنین نگاشته شده بود: «کلام بهطورکلی به سه دسته اسم و فعل و حرف تقسیم میگردد. اسم آن است که از مسمای خود خبر دهد و فعل آن است که از حرکت مسمی خبر دهد و حرف آن است که افاده معنی نکند و به من گفت بهمانند این روش قوانینی را تدوین نمایم و اضافه فرمود که بدان که اسم به سه دسته تقسیم میگردد مضمر، اسم ظاهر و اسمی که نه ظاهری است و نه بهصورت مضمر، که البته منظور ایشان از اسمی که نه ظاهر باشد و نه مضمر اسم مبهم میباشد. ابوالاسود میگوید بعدازآن، من، باب عطف و صفت را وضع کردم و بعدازآن باب تعجب و استفهام را، تا اینکه به باب حروف مشبهة بالفعل (أنّ و اخواتها) رسیدم اما در ردیف این حروف «لکن» را ذکر ننمودم و وقتی آن را به حضرت عرضه نمودم ایشان امر فرمودند که «لکن» را نیز در ردیف آنها قرار دهم و اینچنین بود که هرگاه بابی از ابواب این علم را تدوین مینمودم آن را به ایشان عرضه میکردم تا این کار کامل و عاری از نقص گردید آنگاه حضرت فرمودند «ما احسن النحو الذی قد نحوت» یعنی چه نیکو روشی است روشی که تو در پیش گرفتی و بدینسان این دانش «نحو» نامگذاری شد»<ref>متن کتاب، ص14- 15</ref>. | ||
دومین شخص معرفی شده در کتاب، ابوالاسود دوئلی میباشد. همانطور گذشت وی از یاران و صحابی حضرت علی(ع) و از محبین اهلبیت(ع) بود<ref>همان، ص16</ref>. از دیگر افراد معرفی شده در کتاب، میتوان از سیبویه نام برد. نویسنده او را از موالی بنیحارث بن کعب و مرزبانی از موالی آل ربیع بن زیاد حارثی دانسته است. نام او، عمر بن عثمان بن قنبر بوده و کنیهاش ابوالحسن و ابوبشر و لقبش، سیبویه به معنای (رائحه سیب) بود. او در یکی از دهکدههای شیراز، بخش بیضا به دنیا آمده و سپس برای کسب علم، به بصره رفته است<ref>همان، ص60- 61</ref>. | دومین شخص معرفی شده در کتاب، ابوالاسود دوئلی میباشد. همانطور گذشت وی از یاران و صحابی [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] و از محبین اهلبیت(ع) بود<ref>همان، ص16</ref>. از دیگر افراد معرفی شده در کتاب، میتوان از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سیبویه]] نام برد. نویسنده او را از موالی بنیحارث بن کعب و مرزبانی از موالی آل ربیع بن زیاد حارثی دانسته است. نام او، عمر بن عثمان بن قنبر بوده و کنیهاش ابوالحسن و ابوبشر و لقبش، [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سیبویه]] به معنای (رائحه سیب) بود. او در یکی از دهکدههای شیراز، بخش بیضا به دنیا آمده و سپس برای کسب علم، به بصره رفته است<ref>همان، ص60- 61</ref>. | ||
از دیگر مشاهیر معرفی شده در کتاب، میتوان از ابوداود اعرج<ref>همان، ص24</ref>، ابن ابیاسحاق حضرمی<ref>همان، ص27</ref>، ابومعاویه نحوی<ref>همان، ص37</ref>، ابوالخطاب اخفش<ref>همان، ص48</ref>، خلیل بن احمد<ref>همان، ص49</ref>، یونس بن حبیب<ref>همان، ص52</ref>، ابوالحسن کسائی<ref>همان، ص66</ref>، هشام کلبی<ref>همان، ص84</ref>، ابوعمر شیبانی<ref>همان، ص86</ref>، ابوزکریا فراء<ref>همان، ص90</ref>، ابوالحسن اخفش<ref>همان، ص120</ref>، ابن سکیت<ref>همان، ص159</ref>، ابوحاتم سجستانی<ref>همان، ص168</ref>، جاحظ<ref>همان، ص170</ref>، ابوداود مروزی<ref>همان، ص175</ref>، ابن قتیبه<ref>همان، ص185</ref>، مبرد<ref>همان، ص193</ref>، ابوحنیفه دینوری<ref>همان، ص213</ref>، زجاج<ref>همان، ص216</ref>، ابن درستویه<ref>همان، ص247</ref>، ابوسعید سیرافی<ref>همان، ص266</ref>، ابوعلی فارسی<ref>همان، ص274</ref>، ابوالحسن وراق<ref>همان، ص317</ref> و زمخشری<ref>همان، ص338</ref> نام برد. | از دیگر مشاهیر معرفی شده در کتاب، میتوان از ابوداود اعرج<ref>همان، ص24</ref>، ابن ابیاسحاق حضرمی<ref>همان، ص27</ref>، ابومعاویه نحوی<ref>همان، ص37</ref>، ابوالخطاب اخفش<ref>همان، ص48</ref>، خلیل بن احمد<ref>همان، ص49</ref>، یونس بن حبیب<ref>همان، ص52</ref>، ابوالحسن کسائی<ref>همان، ص66</ref>، هشام کلبی<ref>همان، ص84</ref>، ابوعمر شیبانی<ref>همان، ص86</ref>، ابوزکریا فراء<ref>همان، ص90</ref>، [[اخفش، سعید بن مسعده|ابوالحسن اخفش]]<ref>همان، ص120</ref>، ابن سکیت<ref>همان، ص159</ref>، [[ابوحاتم سجستانی]]<ref>همان، ص168</ref>، [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]<ref>همان، ص170</ref>، ابوداود مروزی<ref>همان، ص175</ref>، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]<ref>همان، ص185</ref>، [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]<ref>همان، ص193</ref>، [[دینوری، احمد بن داود|ابوحنیفه دینوری]]<ref>همان، ص213</ref>، زجاج<ref>همان، ص216</ref>، [[ابن درستویه]]<ref>همان، ص247</ref>، [[سیرافی، حسن بن عبدالله|ابوسعید سیرافی]]<ref>همان، ص266</ref>، [[ابوعلی فارسی]]<ref>همان، ص274</ref>، ابوالحسن وراق<ref>همان، ص317</ref> و [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشری]]<ref>همان، ص338</ref> نام برد. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۵۵: | خط ۵۶: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
# سطام الفهد، محمد، «کتاب في الذاکرة نزهة الألباء في طبقات الأدباء»، برگرفته از پایگاه اینترنتی «البیان»، به تاریخ 23 رجب 1441ق/ 18 مارس | # [https://www.albayan.ae/paths/books/2007-04-30-1.167929 سطام الفهد، محمد، «کتاب في الذاکرة نزهة الألباء في طبقات الأدباء»، برگرفته از پایگاه اینترنتی «البیان»، به تاریخ 23 رجب 1441ق/ 18 مارس 2020م] | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده:زبانشناسی، علم زبان]] | ||
[[رده: | [[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]] | ||
[[رده:زبان و ادبیات عربی]] | |||
[[رده:امام علی(ع)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۵۱
نزهة الألباء في طبقات الأدباء | |
---|---|
پدیدآوران | ابن انباری، عبدالرحمن بن محمد (نويسنده) محمد ابوالفضل ابراهیم (محقق) |
ناشر | المکتبة العصرية |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | 2003م , 1424ق |
چاپ | 1 |
موضوع | ادبيات عربی - تاريخ و نقد، ادبيات عربی - سرگذشتنامه و کتابشناسی، نويسندگان عرب - سرگذشتنامه و کتابشناسی |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /الف2ن4 2066 PJA |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نزهة الألباء في طبقات الأدباء، اثر ابوالبرکات کمالالدین عبدالرحمن ابن محمد انباری (متوفی 577ق)، کتابی است در شرححال شاعران و نحویان از حضرت علی(ع) تا استاد خود ابوالسعادات ابن الشجری (متوفی542ق) با رعایت زمان وفات و بدون طبقهبندی مشخص.
این اثر با تحقیق ابوالفضل ابراهیم به چاپ رسیده است.
اهمیت کتاب
اثر حاضر، از جمله کتبی است که فضیلت و اهمیت آن، آشکار بوده و علیرغم حجم اندک، دارای مطالب مفیدی از قبیل حقایق ادبی، معارف تاریخی، نصوص شعری و معرفی کتب و اخبار نغز و لطیفی که در سایر آثار، کمتر به چشم میخورد[۱].
ساختار
کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز شده و مطالب، بدون تبویب یا فصلبندی خاصی، دربردارنده شرححال نحات و ادیبان معروف میباشد.
شرححالها تقریباً مختصر بوده اسامی افراد، به ترتیب تاریخ زندگانی آنها، مرتب شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه محقق که در سال 1386ق/ 1967م نوشته شده است، به شرححال مؤلف پرداخته شده است.
نویسنده اثر حاضر، از جمله نحات مشهور و آشنا به علم عربی و ظرایف آن است. وی در این کتاب، به ذکر زندگینامه، شرححال و فضائل شاعران و ادیبان معروف و مشهور پرداخته و مطالب خود را با ذکر احوال واضع علم عربی و امیر بیان، یعنی حضرت علی(ع)، آغاز نموده و آن را تا شرححال ابوالسعادات ابن شجری (متوفی 542ق)، پیش برده است[۲].
وی در نگارش خود، از کتابهای طبقات و تراجم معروف و معتبر پیش از خود، بهره برده است که از جمله آنها میتوان به کتاب «أخبار النحويين البصريين» قاضی ابوسعید بن عبدالله بن مرزبان سیرافی (متوفی 368ق) و «تاریخ بغداد» ابوبکر احمد بن علی بن ثابت خطیب بغدادی (متوفی 463ق) نام برد. وی در این کتاب، مطالب گذشتگان را ادامه داده و به شرححال بزرگان، مخصوصاً ادباء و نحویان معاصر خویش پرداخت، تا اینکه کتاب وی، منبع اصلی در ترجمه و شرححال ادبای گذشته و معاصرین وی از جمله جوالیقی و ابوالسعادات ابن شجری شد[۳].
نویسنده کتاب خود را با مقدمهای آغاز کرده که در آن، مطالب کتاب خویش را تبیین نموده و به این نکته اشاره دارد که کتاب او، شرححال و بیان فضایل معارف و مشاهیر این صنعت، یعنی ادبیات میباشد. سپس مطالب کتاب را با شرححال حضرت علی(ع) و چگونگی به وجود آمدن علم نحو آغاز نموده و به این نکته اشاره کرده است که واضع اول این دانش، علی بن ابیطالب(ع) است و ابوالاسود ظالم بن عمرو بن سفیان دوئلی، این دانش را از محضر ایشان کسب کرده و علت نامگذاری آن به نحو مطابق آنچه ابوالاسود روایت میکند چنین است که روزی ابوالاسود به حضور امام رسیده و متوجه مکتوبی در دست وی شده و میپرسد که این چیست؟ امام در پاسخ میگوید: من در زمینه کلام عرب تأمل نموده و متوجه شدم که در اثر همنشینی با حمراء یعنی عجمها، به فساد و خطا کشیده شده لذا بر آن شدم که قوانینی وضع نمایم که مردم بتوانند برای درست سخن گفتن بدان مراجعه کرده و از آن بهعنوان یک مرجع قابلاعتماد استفاده کنند. سپس آن مکتوب را به من داد که در آن چنین نگاشته شده بود: «کلام بهطورکلی به سه دسته اسم و فعل و حرف تقسیم میگردد. اسم آن است که از مسمای خود خبر دهد و فعل آن است که از حرکت مسمی خبر دهد و حرف آن است که افاده معنی نکند و به من گفت بهمانند این روش قوانینی را تدوین نمایم و اضافه فرمود که بدان که اسم به سه دسته تقسیم میگردد مضمر، اسم ظاهر و اسمی که نه ظاهری است و نه بهصورت مضمر، که البته منظور ایشان از اسمی که نه ظاهر باشد و نه مضمر اسم مبهم میباشد. ابوالاسود میگوید بعدازآن، من، باب عطف و صفت را وضع کردم و بعدازآن باب تعجب و استفهام را، تا اینکه به باب حروف مشبهة بالفعل (أنّ و اخواتها) رسیدم اما در ردیف این حروف «لکن» را ذکر ننمودم و وقتی آن را به حضرت عرضه نمودم ایشان امر فرمودند که «لکن» را نیز در ردیف آنها قرار دهم و اینچنین بود که هرگاه بابی از ابواب این علم را تدوین مینمودم آن را به ایشان عرضه میکردم تا این کار کامل و عاری از نقص گردید آنگاه حضرت فرمودند «ما احسن النحو الذی قد نحوت» یعنی چه نیکو روشی است روشی که تو در پیش گرفتی و بدینسان این دانش «نحو» نامگذاری شد»[۴].
دومین شخص معرفی شده در کتاب، ابوالاسود دوئلی میباشد. همانطور گذشت وی از یاران و صحابی حضرت علی(ع) و از محبین اهلبیت(ع) بود[۵]. از دیگر افراد معرفی شده در کتاب، میتوان از سیبویه نام برد. نویسنده او را از موالی بنیحارث بن کعب و مرزبانی از موالی آل ربیع بن زیاد حارثی دانسته است. نام او، عمر بن عثمان بن قنبر بوده و کنیهاش ابوالحسن و ابوبشر و لقبش، سیبویه به معنای (رائحه سیب) بود. او در یکی از دهکدههای شیراز، بخش بیضا به دنیا آمده و سپس برای کسب علم، به بصره رفته است[۶].
از دیگر مشاهیر معرفی شده در کتاب، میتوان از ابوداود اعرج[۷]، ابن ابیاسحاق حضرمی[۸]، ابومعاویه نحوی[۹]، ابوالخطاب اخفش[۱۰]، خلیل بن احمد[۱۱]، یونس بن حبیب[۱۲]، ابوالحسن کسائی[۱۳]، هشام کلبی[۱۴]، ابوعمر شیبانی[۱۵]، ابوزکریا فراء[۱۶]، ابوالحسن اخفش[۱۷]، ابن سکیت[۱۸]، ابوحاتم سجستانی[۱۹]، جاحظ[۲۰]، ابوداود مروزی[۲۱]، ابن قتیبه[۲۲]، مبرد[۲۳]، ابوحنیفه دینوری[۲۴]، زجاج[۲۵]، ابن درستویه[۲۶]، ابوسعید سیرافی[۲۷]، ابوعلی فارسی[۲۸]، ابوالحسن وراق[۲۹] و زمخشری[۳۰] نام برد.
وضعیت کتاب
فهرست مطالب به همراه فهرست آیات؛ روایات نبوی؛ کلمات لغوی؛ امثال؛ شعر؛ رجز؛ اعلام؛ قبایل و امم؛ اماکن و بقاع و کتب مذکور در متن، در انتهای کتاب آمده و در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع[۳۱] و اشاره به اختلاف نسخ[۳۲]، به معرفی اعلام و توضیح و تشریح کلمات و واژگان دیریاب و مشکل متن پرداخته شده است[۳۳].
پانویس
- ↑ مقدمه، ص9
- ↑ سطام الفهد، محمد، پایگاه اینترنتی البیان
- ↑ همان
- ↑ متن کتاب، ص14- 15
- ↑ همان، ص16
- ↑ همان، ص60- 61
- ↑ همان، ص24
- ↑ همان، ص27
- ↑ همان، ص37
- ↑ همان، ص48
- ↑ همان، ص49
- ↑ همان، ص52
- ↑ همان، ص66
- ↑ همان، ص84
- ↑ همان، ص86
- ↑ همان، ص90
- ↑ همان، ص120
- ↑ همان، ص159
- ↑ همان، ص168
- ↑ همان، ص170
- ↑ همان، ص175
- ↑ همان، ص185
- ↑ همان، ص193
- ↑ همان، ص213
- ↑ همان، ص216
- ↑ همان، ص247
- ↑ همان، ص266
- ↑ همان، ص274
- ↑ همان، ص317
- ↑ همان، ص338
- ↑ ر.ک: پاورقی، ص69
- ↑ همان
- ↑ همان
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- سطام الفهد، محمد، «کتاب في الذاکرة نزهة الألباء في طبقات الأدباء»، برگرفته از پایگاه اینترنتی «البیان»، به تاریخ 23 رجب 1441ق/ 18 مارس 2020م