باخرزی، یحیی بن احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'باخرزی (ابهام زدایی)' به 'باخرزی (ابهام‌زدایی)')
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۰: خط ۳۰:
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
| data-type="authorWritings" |
| data-type="authorWritings" |[[أوراد الأحباب و فصوص الآداب]]
|- class="articleCode"
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
|کد مؤلف
خط ۳۶: خط ۳۶:
|}
|}
</div>
</div>
 
{{کاربردهای دیگر|باخرزی (ابهام‌زدایی)}}
'''ابوالمفاخر يحيى بن احمد باخرزى'''، از مشايخ و عارفان كبرويه و نواده شيخ ابوالمعالى باخرزى است.
'''ابوالمفاخر يحيى بن احمد باخرزى''' (متوفای 736ق)، از مشايخ و عارفان كبرويه و نواده شيخ [[باخرزی، سعید بن مطهر|ابوالمعالى سیف‌الدین باخرزى]] است.


== ولادت ==
== ولادت ==
خط ۴۳: خط ۴۳:


== اساتید ==
== اساتید ==
نخستين استاد و مرشد او، پدرش شيخ احمد بود كه از وى خرقه گرفت.
نخستين استاد و مرشد او، پدرش شيخ برهان‌الدین احمد بود كه از وى خرقه گرفت.


وى پس از مرگ پدر، در 696ق، به سير و سياحت در ایران، شام و مصر پرداخت و از بسيارى از مشايخ صوفيه، محدثان و مفسران شهرها، چون شيخ فخر‌الدين مجندرى (مجندرانى) در تبريز، شيخ كمال‌الدين عذرى در قاهره و شيخ حسام‌الدين رومى در قدس، تلقين ذكر، خرقه و اجازه روايت يافت و كتاب‌هاى مهم صوفيه چون مصابيح، عوارف المعارف، فصوص الحكم و آثار ابن سبعين را نزد آنان خواند.
وى پس از مرگ پدر، در 696ق، به سير و سياحت در ایران، شام و مصر پرداخت و از بسيارى از مشايخ صوفيه، محدثان و مفسران شهرها، چون شيخ فخر‌الدين مجندرى (مجندرانى) در تبريز، شيخ كمال‌الدين عذرى در قاهره و شيخ حسام‌الدين رومى در قدس، تلقين ذكر، خرقه و اجازه روايت يافت و كتاب‌هاى مهم صوفيه چون مصابيح، عوارف المعارف، فصوص الحكم و آثار ابن سبعين را نزد آنان خواند.
خط ۶۱: خط ۶۱:
با آنكه باخرزى، از شيخ كمال‌الدين عذرى، با احترام خاصى نام برده و حتى آداب و اصول خانقاه را نيز نزد او فراگرفته، اما بيشتر به‌عنوان يك عارف كبروى شناخته شده و خود او نيز در كتاب اوراد الاحباب از [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم‌الدين كبرى]] با عنوان «شيخنا» ياد كرده است.
با آنكه باخرزى، از شيخ كمال‌الدين عذرى، با احترام خاصى نام برده و حتى آداب و اصول خانقاه را نيز نزد او فراگرفته، اما بيشتر به‌عنوان يك عارف كبروى شناخته شده و خود او نيز در كتاب اوراد الاحباب از [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم‌الدين كبرى]] با عنوان «شيخنا» ياد كرده است.


شهرت و اهميت باخرزى به سبب تأليف كتاب «اوراد الاحباب و فصوص الاداب» مى‌باشد كه آن را در بخارا و گويا بر سر قبر سيف‌الدين تأليف كرده است.
شهرت و اهميت باخرزى به سبب تأليف كتاب «[[أوراد الأحباب و فصوص الآداب|اوراد الاحباب و فصوص الاداب]]» مى‌باشد كه آن را در بخارا و گويا بر سر قبر سيف‌الدين تأليف كرده است.


== از ديگر آثار او، عبارتند از==
== از ديگر آثار او، عبارتند از==




1. المشيخة؛
#المشيخة؛
#وقف‌نامه. اين اثر مشتمل است بر نام و نشان اراضى و املاك بسيار و عوايد آن‌ها كه باخرزى همه را وقف خانقاه و مزار سيف‌الدين باخرزى كرده و نيز مصارف آن موقوفات را معين نموده است. نخست، بقا و عمارت خانقاه و روضه سيف‌الدين را مد نظر داشته و سپس ديگر مصارف آن را مانند رسيدگى به احوال دراويش و صوفيه براى تأمين لباس، غذا، حمام و... برشمرده و در آخر نيز براى استنساخ و كتابت اوراد الاحباب، مخارجى تعيين كرده است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/6069 شمس، محمدجواد، ج11، ص59]</ref>.
==پانویس==
<references />


2. وقف‌نامه. اين اثر مشتمل است بر نام و نشان اراضى و املاك بسيار و عوايد آن‌ها كه باخرزى همه را وقف خانقاه و مزار سيف‌الدين باخرزى كرده و نيز مصارف آن موقوفات را معين نموده است. نخست، بقا و عمارت خانقاه و روضه سيف‌الدين را مد نظر داشته و سپس ديگر مصارف آن را مانند رسيدگى به احوال دراويش و صوفيه براى تأمين لباس، غذا، حمام و... برشمرده و در آخر نيز براى استنساخ و كتابت اوراد الاحباب، مخارجى تعيين كرده است.
==منابع مقاله==


==منابع مقاله==
[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/6069 شمس، محمدجواد، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1378]
دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 11، ص59، محمدجواد شمس.




خط ۷۸: خط ۸۰:




[[اوراد الاحباب و فصول الاداب]]  
[[أوراد الأحباب و فصوص الآداب]]
 
[[أوراد الأحباب و فصوص الآداب (نسخه خطی)]]


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۰۲

ابوالمفاخر يحيى بن احمد باخرزى (متوفای 736ق)، از مشايخ و عارفان كبرويه و نواده شيخ ابوالمعالى سیف‌الدین باخرزى است.

باخرزی، یحیی بن احمد
نام باخرزی، یحیی بن احمد
نام‎های دیگر ابوالمفاخر یحیی باخرزی

باخرزی، ابوالمفاخر یحیی

نام پدر شيخ احمد
متولد
محل تولد کرمان
رحلت 736 ق
اساتید شيخ احمد پدرش

شيخ فخر‌الدين مجندرى (مجندرانى)

شيخ كمال‌الدين عذرى

برخی آثار أوراد الأحباب و فصوص الآداب
کد مؤلف AUTHORCODE03369AUTHORCODE

ولادت

ظاهراً وى در کرمان به دنيا آمد.

اساتید

نخستين استاد و مرشد او، پدرش شيخ برهان‌الدین احمد بود كه از وى خرقه گرفت.

وى پس از مرگ پدر، در 696ق، به سير و سياحت در ایران، شام و مصر پرداخت و از بسيارى از مشايخ صوفيه، محدثان و مفسران شهرها، چون شيخ فخر‌الدين مجندرى (مجندرانى) در تبريز، شيخ كمال‌الدين عذرى در قاهره و شيخ حسام‌الدين رومى در قدس، تلقين ذكر، خرقه و اجازه روايت يافت و كتاب‌هاى مهم صوفيه چون مصابيح، عوارف المعارف، فصوص الحكم و آثار ابن سبعين را نزد آنان خواند.

وى سرانجام در 712ق به بخارا رفت و در خانقاه جدش ابوالمعالى سيف‌الدين، در محله فتح‌آباد، ساكن شد و به ارشاد و تعليم پرداخت.

وصف ابن بطوطه از خانقاه و ضيافت شيخ كه او را بعد از 730ق در بخارا ديده و شبى را درخانقاهش بسربرده است، نشانگر منزلت و عظمت باخرزى و گستره نفوذ اوست. علاوه بر آن، وقف‌نامه‌اى را كه ابوالمفاخر از اوقاف خويش ترتيب داده نيز گوياى نفوذ خاندان باخرزى در آنجاست. روستاها، زمين‌ها و آبادى‌هاى بسيارى جزو موقوفات اين «وقف‌نامه» است.

او پس از خود، سرپرستى آن موقوفات را به حاجى عبدالله ابن محمد و اخى عبدالصمد بن حسن فتح‌آبادى واگذار كرد.

وى سرانجام در 736ق در محله فتح‌آبادِ بخارا درگذشت و در همان جا، در جانب شرقى قبر جدش سيف‌الدين، به خاک سپرده شد. در جوار آرامگاه او، دو تن از فرزندانش: برهان‌الدين شهيد و روح‌الدين شيخ داوود، مدفونند.

سند خرقه باخرزى از دو طريق به سلسله كبرويه متصل است. از سويى به واسطه پدرش و نيز شيخ لطيف‌الدين نورى به سيف‌الدين باخرزى و سلسله كبرويه مى‌رسد و از سوى ديگر، از طريق شيخ فخرالدين مجندرى به شهاب‌الدين سهروردى و سعد‌الدين حموى، از بزرگان طريقت كبرويه، به اين سلسله منتهى مى‌شود.

وى علاوه بر آن، از طريق شيخ كمال‌الدين عذرى مغربى، با تصوف مغرب و مصر و بزرگان آن سرزمين‌ها و نيز با ابن علوى و ابن سبعين و انديشه‌هاى آنان ارتباط مى‌يابد.

با آنكه باخرزى، از شيخ كمال‌الدين عذرى، با احترام خاصى نام برده و حتى آداب و اصول خانقاه را نيز نزد او فراگرفته، اما بيشتر به‌عنوان يك عارف كبروى شناخته شده و خود او نيز در كتاب اوراد الاحباب از نجم‌الدين كبرى با عنوان «شيخنا» ياد كرده است.

شهرت و اهميت باخرزى به سبب تأليف كتاب «اوراد الاحباب و فصوص الاداب» مى‌باشد كه آن را در بخارا و گويا بر سر قبر سيف‌الدين تأليف كرده است.

از ديگر آثار او، عبارتند از

  1. المشيخة؛
  2. وقف‌نامه. اين اثر مشتمل است بر نام و نشان اراضى و املاك بسيار و عوايد آن‌ها كه باخرزى همه را وقف خانقاه و مزار سيف‌الدين باخرزى كرده و نيز مصارف آن موقوفات را معين نموده است. نخست، بقا و عمارت خانقاه و روضه سيف‌الدين را مد نظر داشته و سپس ديگر مصارف آن را مانند رسيدگى به احوال دراويش و صوفيه براى تأمين لباس، غذا، حمام و... برشمرده و در آخر نيز براى استنساخ و كتابت اوراد الاحباب، مخارجى تعيين كرده است.[۱].

پانویس

منابع مقاله

شمس، محمدجواد، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1378


وابسته‌ها