دیوان صفی علیشاه: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - 'زندگینامه' به 'زندگی‌نامه')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۴: خط ۴:
    | عنوان‌های دیگر =شامل قصائد - غزليات - ترجيعات - رباعيات  
    | عنوان‌های دیگر =شامل قصائد - غزليات - ترجيعات - رباعيات  
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[صفي علي شاه، محمد حسن بن محمد باقر]] (نویسنده)
    [[صفی‌علی‌شاه، محمدحسن بن محمدباقر]] (نویسنده)


    [[مشفق، منصور]] (مصحح)
    [[مشفق، منصور]] (مصحح)


    [[تفضلي، تقي]] (مقدمه نويس)
    [[تفضلي، تقي]] (مقدمه‌نويس)


    | زبان = فارسی  
    | زبان = فارسی  
    خط ۱۴: خط ۱۴:
      | موضوع =شعر عرفاني - قرن 13ق.
      | موضوع =شعر عرفاني - قرن 13ق.
       
       
    شعر فارسي - قرن 13ق.  
    شعر فارسی- قرن 13ق.  






    | ناشر = صفي عليشاه
    | ناشر = صفی علیشاه
    | مکان نشر =ايران - تهران
    | مکان نشر =ايران - تهران
    | سال نشر =  
    | سال نشر =  
    خط ۲۶: خط ۲۶:
    | شابک =
    | شابک =
    | تعداد جلد =
    | تعداد جلد =
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =15713
    | کتابخوان همراه نور =15713
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
     
    '''دیوان صفی علیشاه'''، دیوان اشعار [[صفی‌علی‌شاه، محمدحسن بن محمدباقر|میرزا حسن اصفهانی]]، معروف به [[صفی‌علی‌شاه، محمدحسن بن محمدباقر|صفی‌علی‌شاه]] (متوفی 1316ق)، از مشایخ و بزرگان تصوف و سلسله نعمت‌الله‌ی است. این اثر با مقدمه [[تفضلي، تقي|تقی تفضلی]]، به کوشش [[مشفق، منصور|منصور مشفق]] منتشر شده است.  
     
    '''دیوان صفی علیشاه'''، دیوان اشعار میرزا حسن اصفهانی، معروف به [[صفی‌علی‌شاه، محمدحسن بن محمدباقر|صفی‌علی‌شاه]] (متوفی 1316ق)، از مشایخ و بزرگان تصوف و سلسله نعمت‌الله‌ی است. این اثر با مقدمه تقی تفضلی، به کوشش منصور مشفق منتشر شده است.  


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    کتاب، مشتمل بر دیباچه مولوی گیلانی، نصایح و نوشته‌های صفی علیشاه، مقدمه تقی تفضلی و سپس اشعار به این ترتیب است: غزلیات، مسمطات، قصاید، نسب‌نامه، مقطعات و مفردات، رباعیات و مناجات است.  
    کتاب، مشتمل بر دیباچه مولوی گیلانی، نصایح و نوشته‌های [[صفی‌علی‌شاه، محمدحسن بن محمدباقر|صفی علیشاه]]، مقدمه [[تفضلي، تقي|تقی تفضلی]] و سپس اشعار به این ترتیب است: غزلیات، مسمطات، قصاید، نسب‌نامه، مقطعات و مفردات، رباعیات و مناجات است.  


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    در عصر تیموری فرقه صوفیانه‌ای شکل گرفت که در ظاهر دنباله جریان‌های صوفیه قبلی، اما در واقع به دلیل عملکرد و میزان نفوذ و اقتدارش به‌صورت یک قطب درآمد و به تصوف نعمت‌الله‌ی معروف شد. رهبر این جریان نورالدین نعمت‌الله‌ بن عبدالله به دلیل همین نفوذ، ادعاها و القابی که خود مطرح و یا توسط مریدانش به او نسبت داده می‌شد، به حضرت شاه نعمت‌الله‌ ولی معروف شد<ref>ر.ک: زارع سنگدرازی، صفا، ص11</ref>‏.  
    در عصر تیموری فرقه صوفیانه‌ای شکل گرفت که در ظاهر دنباله جریان‌های صوفیه قبلی، اما در واقع به دلیل عملکرد و میزان نفوذ و اقتدارش به‌صورت یک قطب درآمد و به تصوف نعمت‌الله‌ی معروف شد. رهبر این جریان نورالدین نعمت‌الله‌ بن عبدالله به دلیل همین نفوذ، ادعاها و القابی که خود مطرح و یا توسط مریدانش به او نسبت داده می‌شد، به حضرت شاه نعمت‌الله‌ ولی معروف شد<ref>ر.ک: زارع سنگدرازی، صفا، ص11</ref>‏.  


    دیباچه کتاب به قلم یکی از مریدان صفی علیشاه با نام محمدهادی مولوی گیلانی مشهور به وفاعلی‌شاه (متوفی 1336ق)، به خواهش تنی چند از دوستانش نوشته شده است<ref>ر.ک: دیباچه، ص1</ref>‏. او مزیت این طبع را بر طبع اول عبارت از افزودن بعضی مراسلات و نامه‌های صفی علیشاه، چند قطعه عکس و نیز چند غزل در تجلیل قدر صفی علیشاه دانسته است. در آخر نیز به تاریخ ولادت و وفات و تصنیفات وی اشاره کرده است<ref>ر.ک: همان، ص3-2</ref>‏.  
    دیباچه کتاب به قلم یکی از مریدان [[صفی‌علی‌شاه، محمدحسن بن محمدباقر|صفی علیشاه]] با نام محمدهادی مولوی گیلانی مشهور به وفاعلی‌شاه (متوفی 1336ق)، به خواهش تنی چند از دوستانش نوشته شده است<ref>ر.ک: دیباچه، ص1</ref>‏. او مزیت این طبع را بر طبع اول عبارت از افزودن بعضی مراسلات و نامه‌های [[صفی‌علی‌شاه، محمدحسن بن محمدباقر|صفی علیشاه]]، چند قطعه عکس و نیز چند غزل در تجلیل قدر [[صفی‌علی‌شاه، محمدحسن بن محمدباقر|صفی علیشاه]] دانسته است. در آخر نیز به تاریخ ولادت و وفات و تصنیفات وی اشاره کرده است<ref>ر.ک: همان، ص3-2</ref>‏.  


    بخش اول کتاب با عنوان «نصایح و نوشته‌ها» مشتمل بر مراسله‌ها یا نامه‌های صفی علیشاه است. اولین مراسله به خواهش علی‌خان ظهیرالدوله، ملقب به صفاعلیشاه (متوفی 1303ق) نوشته شده است. در ابتدای آن چنین می‌خوانیم: «گفتن و نوشتن سهل است، ولیکن آزموده گفتن و سنجیده نوشتن بسیار صعب. چه‌بسا سخن‌ها که در گفتن مستحسن نماید، ولیکن نزد عقل دوربین نیک ناید. دوست یگانه من جناب مستطاب علی‌خان ظهیرالدوله که در مکارم اخلاق و رسوم مردمی و مودت و اشفاق یگانه آفاق است خواهش نمود که از واقعات گذشته خود سطری نگارم و شطری به یادگار گذارم که هم موجب تشویق سالکان ثابت‌قدم باشد و هم مایه تنبیه صاحب‌نظران عالی همم؛ ولیکن به جهات عدیده از این کار معذورم؛ یکی آنکه تفصیل آن بسیار است و آن‌قدرها مجال و حال نگارش نیست. درویش را غیر از ناداری و نیستی، شرح حالی نیست که قابل کتاب و نگارش باشد. از بود خود شرمسار است تا به اظهار وجود چه رسد»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص4</ref>‏. در این مراسله از موضوعاتی چون رموز طریقت، پرهیز از جدل و استجابت دعا به‌اختصار سخن گفته شده است<ref>ر.ک: همان، ص5-4</ref>‏. نویسنده سن خود را به هنگام نگارش این نامه، 60 سال ذکر کرده است<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>‏.
    بخش اول کتاب با عنوان «نصایح و نوشته‌ها» مشتمل بر مراسله‌ها یا نامه‌های [[صفی‌علی‌شاه، محمدحسن بن محمدباقر|صفی علیشاه]] است. اولین مراسله به خواهش علی‌خان ظهیرالدوله، ملقب به صفاعلیشاه (متوفی 1303ق) نوشته شده است. در ابتدای آن چنین می‌خوانیم: «گفتن و نوشتن سهل است، ولیکن آزموده گفتن و سنجیده نوشتن بسیار صعب. چه‌بسا سخن‌ها که در گفتن مستحسن نماید، ولیکن نزد عقل دوربین نیک ناید. دوست یگانه من جناب مستطاب علی‌خان ظهیرالدوله که در مکارم اخلاق و رسوم مردمی و مودت و اشفاق یگانه آفاق است خواهش نمود که از واقعات گذشته خود سطری نگارم و شطری به یادگار گذارم که هم موجب تشویق سالکان ثابت‌قدم باشد و هم مایه تنبیه صاحب‌نظران عالی همم؛ ولیکن به جهات عدیده از این کار معذورم؛ یکی آنکه تفصیل آن بسیار است و آن‌قدرها مجال و حال نگارش نیست. درویش را غیر از ناداری و نیستی، شرح حالی نیست که قابل کتاب و نگارش باشد. از بود خود شرمسار است تا به اظهار وجود چه رسد»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص4</ref>‏. در این مراسله از موضوعاتی چون رموز طریقت، پرهیز از جدل و استجابت دعا به‌اختصار سخن گفته شده است<ref>ر.ک: همان، ص5-4</ref>‏. نویسنده سن خود را به هنگام نگارش این نامه، 60 سال ذکر کرده است<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>‏.


    او در یکی دیگر از نامه‌هایش حیله و تزویر را از صفات اراذل، اغلب مفاسد را از پرخوری و استغفار را موجب تقرب دانسته است. سپس توصیه کرده است: «شبانه‌روزی یک ساعات به خیال موت باشید که یاد موت هوس‌ها را کم کند و حب دنیا را از دل ببرد» و نیز «غوغای خلق و شورش مردم را هجوم پشه و مگس پندارید و قابل‌اعتنایی نشمارید. عفو را بر انتقام در هر مقام مقدم دارید. بر حیوانات خود لعن نکنید و چوب نزنید. پاداش هر بدی را به نیکی دهید و اگر نتوانید واگذارید که ستاری اصل درویشی است»<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>‏.
    او در یکی دیگر از نامه‌هایش حیله و تزویر را از صفات اراذل، اغلب مفاسد را از پرخوری و استغفار را موجب تقرب دانسته است. سپس توصیه کرده است: «شبانه‌روزی یک ساعات به خیال موت باشید که یاد موت هوس‌ها را کم کند و حب دنیا را از دل ببرد» و نیز «غوغای خلق و شورش مردم را هجوم پشه و مگس پندارید و قابل‌اعتنایی نشمارید. عفو را بر انتقام در هر مقام مقدم دارید. بر حیوانات خود لعن نکنید و چوب نزنید. پاداش هر بدی را به نیکی دهید و اگر نتوانید واگذارید که ستاری اصل درویشی است»<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>‏.
    خط ۴۹: خط ۴۸:
    وی توصیه‌های اخلاقی و ارشادات عرفانی خود را گاه با تمثیلات و اشاراتی زیبا بیان می‌کند و خواننده را به تأمل وامی‌دارد: «شخص محترمی گفت: چندین شب است خواب می‌بینم مرا به آسمان‌ها می‌برند و وعده‌ها می‌دهند و دیشب مرا به عرش بردند و وعده نبوت دادند. گفتم: چه می‌کنی. گفت: شب با وضو می‌خوابم. گفتم دیگر با وضو مخواب که بالاتر از عرش جایی نیست»<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>‏.
    وی توصیه‌های اخلاقی و ارشادات عرفانی خود را گاه با تمثیلات و اشاراتی زیبا بیان می‌کند و خواننده را به تأمل وامی‌دارد: «شخص محترمی گفت: چندین شب است خواب می‌بینم مرا به آسمان‌ها می‌برند و وعده‌ها می‌دهند و دیشب مرا به عرش بردند و وعده نبوت دادند. گفتم: چه می‌کنی. گفت: شب با وضو می‌خوابم. گفتم دیگر با وضو مخواب که بالاتر از عرش جایی نیست»<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>‏.


    صفی اشعار امیرالمؤمنین علی(ع) را مطابق قرآن و تفسیر خود از قرآن را نیز مطابق تفاسیر ائمه(ع) دانسته و به انکار گفته‌های بابی‌ها و نحلی‌ها و دهری‌ها و یا عارف‌مسلک‌های بی طریقه و قانون پرداخته است: «اشعار حضرت امیر(ع) کلاً معانی قرآن است و همچنین سایر ائمه و از تفسیری که ائمه کرده‌اند، خارج نشده‌ام. کسی که انکار آن کند یا بابی است یا نحلی و دهری؛ زیرا که بابی‌ها تفسیر صفی را مانع خیالات فاسد خود می‌دانند؛ از آنکه تفسیر را هرکس خواند دیگر گوش به مزخرفات بابیه نمی‌دهد و نحلی‌های لامذهب هم که همیشه ایراد به آیات قرآنی می‌کنند، دانسته‌اند که تفسیر صفی را هرکس خواند به‌طرف لامذهبی مایل نخواهد شد. ای نفس شریر، ای شیطان حسود، انکار تفسیر صفی را نتوان نمود؛ جز اینکه توان گفت نفس اماره بابی یا دهری است که منکر این تفسیر است و بعضی دیگر که منکر این تفسیرند از عارف‌مسلک‌های بی طریقه و قانونند که اسم درویشی را کمند طراری خودساخته و به زیّ اهل فقر، محض لقمه و لباس درآمده، ناچار باید منکر چنین آیتی باشند و این جماعت گاهی درویشند و گاهی بابی و در مقامی دهری و در هنگامی متشرع تا وقت چه اقتضا کند»<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>‏.
    [[صفی‌علی‌شاه، محمدحسن بن محمدباقر|صفی]] اشعار [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] را مطابق قرآن و تفسیر خود از قرآن را نیز مطابق تفاسیر ائمه(ع) دانسته و به انکار گفته‌های بابی‌ها و نحلی‌ها و دهری‌ها و یا عارف‌مسلک‌های بی طریقه و قانون پرداخته است: «اشعار [[امام على(ع)|حضرت امیر(ع)]] کلاً معانی قرآن است و همچنین سایر ائمه و از تفسیری که ائمه کرده‌اند، خارج نشده‌ام. کسی که انکار آن کند یا بابی است یا نحلی و دهری؛ زیرا که بابی‌ها تفسیر صفی را مانع خیالات فاسد خود می‌دانند؛ از آنکه تفسیر را هرکس خواند دیگر گوش به مزخرفات بابیه نمی‌دهد و نحلی‌های لامذهب هم که همیشه ایراد به آیات قرآنی می‌کنند، دانسته‌اند که تفسیر صفی را هرکس خواند به‌طرف لامذهبی مایل نخواهد شد. ای نفس شریر، ای شیطان حسود، انکار تفسیر صفی را نتوان نمود؛ جز اینکه توان گفت نفس اماره بابی یا دهری است که منکر این تفسیر است و بعضی دیگر که منکر این تفسیرند از عارف‌مسلک‌های بی طریقه و قانونند که اسم درویشی را کمند طراری خودساخته و به زیّ اهل فقر، محض لقمه و لباس درآمده، ناچار باید منکر چنین آیتی باشند و این جماعت گاهی درویشند و گاهی بابی و در مقامی دهری و در هنگامی متشرع تا وقت چه اقتضا کند»<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>‏.


    صفی علیشاه در نامه‌ای به ملا محمدتقی محلاتی در چهار مطلب عناوین امام، قطب، مرشد و ارشادنامه را از دیدگاه صوفیه توضیح داده است<ref>ر.ک: همان، ص17-16</ref>‏. یا در نامه دیگری که به سید هدایت‌الدین، متولی بقعه شاه نعمت‌الله‌ ولی نوشته، به قانون احیای مجلس نیاز در هر شب جمعه تذکر داده است. زکات را نیز جز برای فقرای نعمت‌اللهی جایز ندانسته است<ref>ر.ک: همان، ص20-19</ref>‏.  
    [[صفی‌علی‌شاه، محمدحسن بن محمدباقر|صفی علیشاه]] در نامه‌ای به ملا محمدتقی محلاتی در چهار مطلب عناوین امام، قطب، مرشد و ارشادنامه را از دیدگاه صوفیه توضیح داده است<ref>ر.ک: همان، ص17-16</ref>‏. یا در نامه دیگری که به سید هدایت‌الدین، متولی بقعه شاه نعمت‌الله‌ ولی نوشته، به قانون احیای مجلس نیاز در هر شب جمعه تذکر داده است. زکات را نیز جز برای فقرای نعمت‌اللهی جایز ندانسته است<ref>ر.ک: همان، ص20-19</ref>‏.  


    محقق اثر در انتهای این بخش از کتاب با اشاره به اینکه مراسلات مذکور برای مریدان «متضمن طریقه فقر و سرمشق اخلاق و گمگشتگان راه را چراغ هدایت» است، ذکر تمامی مراسلات صفی علیشاه در این دیوان را خارج از اسلوب و سبب حجیم شدن آن دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>‏.  
    محقق اثر در انتهای این بخش از کتاب با اشاره به اینکه مراسلات مذکور برای مریدان «متضمن طریقه فقر و سرمشق اخلاق و گمگشتگان راه را چراغ هدایت» است، ذکر تمامی مراسلات [[صفی‌علی‌شاه، محمدحسن بن محمدباقر|صفی علیشاه]] در این دیوان را خارج از اسلوب و سبب حجیم شدن آن دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>‏.  


    تقی تفضلی در ادامه کتاب در ضمن عنوان «چند کلمه درباره صفی علیشاه و آثارش»، ابتدا به زندگینامه خودنوشت صفی علیشاه اشاره کرده است. سپس آثارش را با استفاده از کلام رشید یاسمی مورد بررسی قرار داده است. دیوان صفی در ششمین اثر این‌گونه معرفی شده است: «دیوانی هم از غزلیات و قصاید و ترجیعات و مسمطات و رباعیات و این‌گونه اشعار غیر مثنوی دارد که به‌جای خود از بهترین و شورانگیزترین آثار او محسوب می‌شود و بیشتر از باقی اشعار او معروف و مشهور و زبانزد خاص و عام است. صفی در غزل دنباله‌رو سبک عراقی است که از لحن تأثیرات معاصر نیز دور نمانده. غزل‌ها و قصاید و مسمطات و ترجیعات و رباعیات را صفی در خلال سیلان دیگر کارهای زندگی عرفانی خود، به مناسبت حال صوفیانه و شور و جذبه عارفانه می‌سروده است. بعضی غزل‌های او در حد و سطح بهترین غزل‌های عرفانی است؛ من‌جمله این غزل او که از نظر ترکیبات بدیع هم جالب است:  
    [[تفضلي، تقي|تقی تفضلی]] در ادامه کتاب در ضمن عنوان «چند کلمه درباره [[صفی‌علی‌شاه، محمدحسن بن محمدباقر|صفی علیشاه]] و آثارش»، ابتدا به زندگی‌نامه خودنوشت [[صفی‌علی‌شاه، محمدحسن بن محمدباقر|صفی علیشاه]] اشاره کرده است. سپس آثارش را با استفاده از کلام رشید یاسمی مورد بررسی قرار داده است. دیوان صفی در ششمین اثر این‌گونه معرفی شده است: «دیوانی هم از غزلیات و قصاید و ترجیعات و مسمطات و رباعیات و این‌گونه اشعار غیر مثنوی دارد که به‌جای خود از بهترین و شورانگیزترین آثار او محسوب می‌شود و بیشتر از باقی اشعار او معروف و مشهور و زبانزد خاص و عام است. صفی در غزل دنباله‌رو سبک عراقی است که از لحن تأثیرات معاصر نیز دور نمانده. غزل‌ها و قصاید و مسمطات و ترجیعات و رباعیات را صفی در خلال سیلان دیگر کارهای زندگی عرفانی خود، به مناسبت حال صوفیانه و شور و جذبه عارفانه می‌سروده است. بعضی غزل‌های او در حد و سطح بهترین غزل‌های عرفانی است؛ من‌جمله این غزل او که از نظر ترکیبات بدیع هم جالب است:  
    '''برده عقل و هوش از من دلبری قدح نوشی'''
    {{شعر}}
    نازنین گل‌اندامی یاسمین بناگوشی
    {{ب|''برده عقل و هوش از من دلبری قدح نوشی''|2='' نازنین گل‌اندامی یاسمین بناگوشی''}}
    '''زیرکی زبردستی چابکی قضا شستی'''
    {{ب|''زیرکی زبردستی چابکی قضا شستی''|2='' روز تا به شب مستی پای تا به سر هوشی''}}
    روز تا به شب مستی پای تا به سر هوشی
    {{ب|''شاهدی کمان‌ابرو مهوشی مسلسل مو''|2='' ریخته فرو گیسو تا کمرگه از دوشی''<ref>ر.ک: مقدمه، ص15-14</ref>}}
    '''شاهدی کمان‌ابرو مهوشی مسلسل مو '''
    {{پایان شعر}}
    ریخته فرو گیسو تا کمرگه از دوشی'''<ref>ر.ک: مقدمه، ص15-14</ref>‏. '''


    غزلیات او به‌طورکلی جالب و دلکش می‌باشد. او در غزل دنباله‌رو سبک عراقی است، ولی از ویژگی‌های سبک خراسانی و هندی نیز در اشعارش نمونه‌هایی یافت می‌شود. در غزلیات از افکار و سبک حافظ بسیار متأثر شده است. قصاید او نیز در نوع خود جذاب می‌باشد؛ از جمله قصیده یائیه او که معروف است:  
    غزلیات او به‌طورکلی جالب و دلکش می‌باشد. او در غزل دنباله‌رو سبک عراقی است، ولی از ویژگی‌های سبک خراسانی و هندی نیز در اشعارش نمونه‌هایی یافت می‌شود. در غزلیات از افکار و سبک حافظ بسیار متأثر شده است. قصاید او نیز در نوع خود جذاب می‌باشد؛ از جمله قصیده یائیه او که معروف است:  
    '''بهل برهم کتاب عقل و دفترهای طولانی '''
    که نفزاید از آنها جز که بر خامی و نادانی
    '''دلیل فلسفی نامد به کار اثبات واجب را '''
    که ذاتش برتر است از وهم و تخییلات امکانی'''<ref>ر.ک: گلی، احمد؛ درخشان فرد، ژیلا، ص140؛ متن کتاب، ص225</ref>‏. '''


    بیشترین موضوع قصاید او درباره معرفت و عرفان، مراتب تجلی، مدح و منقبت ائمه اطهار، به‌ویژه حضرت علی(ع) می‌باشد. این‌گونه از اشعارش را با انواع صنایع لفظی، نظیر جناس، سجع، موازنه، تکرار و... آراسته است.  
    {{شعر}}
    ترجیعات و مسمطات وی غالباً در مدح و منقبت حضرت علی(ع) است و این موضوع از ارادت خاص وی به آن بزرگوار ناشی می‌شود.  
    {{ب|''بهل برهم کتاب عقل و دفترهای طولانی''|2='' که نفزاید از آنها جز که بر خامی و نادانی''}}
    مقطعات و مفردات، بخش دیگری از اشعار اوست که در آنها به موضوعاتی از قبیل عرفان، مدح، وعظ و... می‌پردازد. در این نوع از اشعار او نیز کاربرد صنایع لفظی و معنوی مشاهده می‌شود. از جمله قطعاتی که در مدح می‌سراید، قطعاتی در مدح ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه و قطعه‌ای در رثای باقرخان است و از لحاظ محتوایی این‌گونه اشعار او نیز قابل تأمل و دقت نظر است.  
    {{ب|''دلیل فلسفی نامد به کار اثبات واجب را''|2='' که ذاتش برتر است از وهم و تخییلات امکانی''<ref>ر.ک: گلی، احمد؛ درخشان فرد، ژیلا، ص140؛ متن کتاب، ص225</ref>}}
    {{پایان شعر}}
     
    بیشترین موضوع قصاید او درباره معرفت و عرفان، مراتب تجلی، مدح و منقبت ائمه اطهار، به‌ویژه [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] می‌باشد. این‌گونه از اشعارش را با انواع صنایع لفظی، نظیر جناس، سجع، موازنه، تکرار و... آراسته است.
     
    ترجیعات و مسمطات وی غالباً در مدح و منقبت [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] است و این موضوع از ارادت خاص وی به آن بزرگوار ناشی می‌شود.  
    مقطعات و مفردات، بخش دیگری از اشعار اوست که در آنها به موضوعاتی از قبیل عرفان، مدح، وعظ و... می‌پردازد. در این نوع از اشعار او نیز کاربرد صنایع لفظی و معنوی مشاهده می‌شود. از جمله قطعاتی که در مدح می‌سراید، قطعاتی در مدح ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه و قطعه‌ای در رثای باقرخان است و از لحاظ محتوایی این‌گونه اشعار او نیز قابل تأمل و دقت نظر است.
     
    رباعیات که آخرین بخش دیوان اوست، حدود یکصدوسی رباعی می‌باشد که به موضوعاتی از قبیل عرفان، فلسفه و راز و نیاز با معشوق می‌پردازد. رباعیات وی نیز از لحاظ محتوایی قابل تأمل است<ref>ر.ک: گلی، احمد؛ درخشان فرد، ژیلا، ص141-140</ref>‏.  
    رباعیات که آخرین بخش دیوان اوست، حدود یکصدوسی رباعی می‌باشد که به موضوعاتی از قبیل عرفان، فلسفه و راز و نیاز با معشوق می‌پردازد. رباعیات وی نیز از لحاظ محتوایی قابل تأمل است<ref>ر.ک: گلی، احمد؛ درخشان فرد، ژیلا، ص141-140</ref>‏.  


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    این نسخه از کتاب در سال 1336ش، به چاپ سنگی منتشر شده است.  
    این نسخه از کتاب در سال 1336ش، به چاپ سنگی منتشر شده است.
    فهرست مطالب پیش از مقدمه تقی تفضلی ارائه شده است.  
     
    فهرست مطالب پیش از مقدمه [[تفضلي، تقي|تقی تفضلی]] ارائه شده است.  


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==
    <references />
    <references/>


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    # مقدمه و متن کتاب.  
    # مقدمه و متن کتاب.  
    # زارع سنگدرازی، صفا، «بررسی زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و اعتقادی پیرامون مذهب شاه نعمت‌الله‌ ولی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، فصلنامه تاریخ نو، تابستان 1397، شماره 23، ص25 تا 42، به آدرس اینترنتی:
    #[[:noormags:1364216|زارع سنگدرازی، صفا، «بررسی زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و اعتقادی پیرامون مذهب شاه نعمت‌الله‌ ولی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، فصلنامه تاریخ نو، تابستان 1397، شماره 23، ص25 تا 42]].
    #:https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1364216
    #[[:noormags:1458373|گلی، احمد؛ درخشان فرد، ژیلا؛ «صفی علیشاه و شاعران پیش از او»، پایگاه مجلات تخصصی نور، فصلنامه بهارستان سخن، بهار و تابستان 1390، شماره 17، ص138 تا 163]].
    # گلی، احمد؛ درخشان فرد، ژیلا؛ «صفی علیشاه و شاعران پیش از او»، پایگاه مجلات تخصصی نور، فصلنامه بهارستان سخن، بهار و تابستان 1390، شماره 17، ص138 تا 163، به آدرس اینترنتی:
    https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1458373






    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    [[مقامات عارفان؛ شرح تفصیلی و گسترده دو نمط نهم و دهم الإشارات و التنبيهات]]
    [[مقامات عارفان؛ شرح تفصیلی و گسترده دو نمط نهم و دهم الإشارات و التنبيهات]]


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
     
    [[رده:زبان‌شناسی، علم زبان]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
     
    [[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
     
    [[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
     
    [[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
     
    [[رده:آپلود شهریور]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۵ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۵۳

    ديوان صفيعلي شاه
    دیوان صفی علیشاه
    پدیدآورانصفی‌علی‌شاه، محمدحسن بن محمدباقر (نویسنده)

    مشفق، منصور (مصحح)

    تفضلي، تقي (مقدمه‌نويس)
    عنوان‌های دیگرشامل قصائد - غزليات - ترجيعات - رباعيات
    ناشرصفی علیشاه
    مکان نشرايران - تهران
    موضوعشعر عرفاني - قرن 13ق. شعر فارسی- قرن 13ق.
    زبانفارسی
    کد کنگره
    ‏‏PIR‎‏ ‎‏7187‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    دیوان صفی علیشاه، دیوان اشعار میرزا حسن اصفهانی، معروف به صفی‌علی‌شاه (متوفی 1316ق)، از مشایخ و بزرگان تصوف و سلسله نعمت‌الله‌ی است. این اثر با مقدمه تقی تفضلی، به کوشش منصور مشفق منتشر شده است.

    ساختار

    کتاب، مشتمل بر دیباچه مولوی گیلانی، نصایح و نوشته‌های صفی علیشاه، مقدمه تقی تفضلی و سپس اشعار به این ترتیب است: غزلیات، مسمطات، قصاید، نسب‌نامه، مقطعات و مفردات، رباعیات و مناجات است.

    گزارش محتوا

    در عصر تیموری فرقه صوفیانه‌ای شکل گرفت که در ظاهر دنباله جریان‌های صوفیه قبلی، اما در واقع به دلیل عملکرد و میزان نفوذ و اقتدارش به‌صورت یک قطب درآمد و به تصوف نعمت‌الله‌ی معروف شد. رهبر این جریان نورالدین نعمت‌الله‌ بن عبدالله به دلیل همین نفوذ، ادعاها و القابی که خود مطرح و یا توسط مریدانش به او نسبت داده می‌شد، به حضرت شاه نعمت‌الله‌ ولی معروف شد[۱]‏.

    دیباچه کتاب به قلم یکی از مریدان صفی علیشاه با نام محمدهادی مولوی گیلانی مشهور به وفاعلی‌شاه (متوفی 1336ق)، به خواهش تنی چند از دوستانش نوشته شده است[۲]‏. او مزیت این طبع را بر طبع اول عبارت از افزودن بعضی مراسلات و نامه‌های صفی علیشاه، چند قطعه عکس و نیز چند غزل در تجلیل قدر صفی علیشاه دانسته است. در آخر نیز به تاریخ ولادت و وفات و تصنیفات وی اشاره کرده است[۳]‏.

    بخش اول کتاب با عنوان «نصایح و نوشته‌ها» مشتمل بر مراسله‌ها یا نامه‌های صفی علیشاه است. اولین مراسله به خواهش علی‌خان ظهیرالدوله، ملقب به صفاعلیشاه (متوفی 1303ق) نوشته شده است. در ابتدای آن چنین می‌خوانیم: «گفتن و نوشتن سهل است، ولیکن آزموده گفتن و سنجیده نوشتن بسیار صعب. چه‌بسا سخن‌ها که در گفتن مستحسن نماید، ولیکن نزد عقل دوربین نیک ناید. دوست یگانه من جناب مستطاب علی‌خان ظهیرالدوله که در مکارم اخلاق و رسوم مردمی و مودت و اشفاق یگانه آفاق است خواهش نمود که از واقعات گذشته خود سطری نگارم و شطری به یادگار گذارم که هم موجب تشویق سالکان ثابت‌قدم باشد و هم مایه تنبیه صاحب‌نظران عالی همم؛ ولیکن به جهات عدیده از این کار معذورم؛ یکی آنکه تفصیل آن بسیار است و آن‌قدرها مجال و حال نگارش نیست. درویش را غیر از ناداری و نیستی، شرح حالی نیست که قابل کتاب و نگارش باشد. از بود خود شرمسار است تا به اظهار وجود چه رسد»[۴]‏. در این مراسله از موضوعاتی چون رموز طریقت، پرهیز از جدل و استجابت دعا به‌اختصار سخن گفته شده است[۵]‏. نویسنده سن خود را به هنگام نگارش این نامه، 60 سال ذکر کرده است[۶]‏.

    او در یکی دیگر از نامه‌هایش حیله و تزویر را از صفات اراذل، اغلب مفاسد را از پرخوری و استغفار را موجب تقرب دانسته است. سپس توصیه کرده است: «شبانه‌روزی یک ساعات به خیال موت باشید که یاد موت هوس‌ها را کم کند و حب دنیا را از دل ببرد» و نیز «غوغای خلق و شورش مردم را هجوم پشه و مگس پندارید و قابل‌اعتنایی نشمارید. عفو را بر انتقام در هر مقام مقدم دارید. بر حیوانات خود لعن نکنید و چوب نزنید. پاداش هر بدی را به نیکی دهید و اگر نتوانید واگذارید که ستاری اصل درویشی است»[۷]‏.

    وی توصیه‌های اخلاقی و ارشادات عرفانی خود را گاه با تمثیلات و اشاراتی زیبا بیان می‌کند و خواننده را به تأمل وامی‌دارد: «شخص محترمی گفت: چندین شب است خواب می‌بینم مرا به آسمان‌ها می‌برند و وعده‌ها می‌دهند و دیشب مرا به عرش بردند و وعده نبوت دادند. گفتم: چه می‌کنی. گفت: شب با وضو می‌خوابم. گفتم دیگر با وضو مخواب که بالاتر از عرش جایی نیست»[۸]‏.

    صفی اشعار امیرالمؤمنین علی(ع) را مطابق قرآن و تفسیر خود از قرآن را نیز مطابق تفاسیر ائمه(ع) دانسته و به انکار گفته‌های بابی‌ها و نحلی‌ها و دهری‌ها و یا عارف‌مسلک‌های بی طریقه و قانون پرداخته است: «اشعار حضرت امیر(ع) کلاً معانی قرآن است و همچنین سایر ائمه و از تفسیری که ائمه کرده‌اند، خارج نشده‌ام. کسی که انکار آن کند یا بابی است یا نحلی و دهری؛ زیرا که بابی‌ها تفسیر صفی را مانع خیالات فاسد خود می‌دانند؛ از آنکه تفسیر را هرکس خواند دیگر گوش به مزخرفات بابیه نمی‌دهد و نحلی‌های لامذهب هم که همیشه ایراد به آیات قرآنی می‌کنند، دانسته‌اند که تفسیر صفی را هرکس خواند به‌طرف لامذهبی مایل نخواهد شد. ای نفس شریر، ای شیطان حسود، انکار تفسیر صفی را نتوان نمود؛ جز اینکه توان گفت نفس اماره بابی یا دهری است که منکر این تفسیر است و بعضی دیگر که منکر این تفسیرند از عارف‌مسلک‌های بی طریقه و قانونند که اسم درویشی را کمند طراری خودساخته و به زیّ اهل فقر، محض لقمه و لباس درآمده، ناچار باید منکر چنین آیتی باشند و این جماعت گاهی درویشند و گاهی بابی و در مقامی دهری و در هنگامی متشرع تا وقت چه اقتضا کند»[۹]‏.

    صفی علیشاه در نامه‌ای به ملا محمدتقی محلاتی در چهار مطلب عناوین امام، قطب، مرشد و ارشادنامه را از دیدگاه صوفیه توضیح داده است[۱۰]‏. یا در نامه دیگری که به سید هدایت‌الدین، متولی بقعه شاه نعمت‌الله‌ ولی نوشته، به قانون احیای مجلس نیاز در هر شب جمعه تذکر داده است. زکات را نیز جز برای فقرای نعمت‌اللهی جایز ندانسته است[۱۱]‏.

    محقق اثر در انتهای این بخش از کتاب با اشاره به اینکه مراسلات مذکور برای مریدان «متضمن طریقه فقر و سرمشق اخلاق و گمگشتگان راه را چراغ هدایت» است، ذکر تمامی مراسلات صفی علیشاه در این دیوان را خارج از اسلوب و سبب حجیم شدن آن دانسته است[۱۲]‏.

    تقی تفضلی در ادامه کتاب در ضمن عنوان «چند کلمه درباره صفی علیشاه و آثارش»، ابتدا به زندگی‌نامه خودنوشت صفی علیشاه اشاره کرده است. سپس آثارش را با استفاده از کلام رشید یاسمی مورد بررسی قرار داده است. دیوان صفی در ششمین اثر این‌گونه معرفی شده است: «دیوانی هم از غزلیات و قصاید و ترجیعات و مسمطات و رباعیات و این‌گونه اشعار غیر مثنوی دارد که به‌جای خود از بهترین و شورانگیزترین آثار او محسوب می‌شود و بیشتر از باقی اشعار او معروف و مشهور و زبانزد خاص و عام است. صفی در غزل دنباله‌رو سبک عراقی است که از لحن تأثیرات معاصر نیز دور نمانده. غزل‌ها و قصاید و مسمطات و ترجیعات و رباعیات را صفی در خلال سیلان دیگر کارهای زندگی عرفانی خود، به مناسبت حال صوفیانه و شور و جذبه عارفانه می‌سروده است. بعضی غزل‌های او در حد و سطح بهترین غزل‌های عرفانی است؛ من‌جمله این غزل او که از نظر ترکیبات بدیع هم جالب است:

    برده عقل و هوش از من دلبری قدح نوشی نازنین گل‌اندامی یاسمین بناگوشی
    زیرکی زبردستی چابکی قضا شستی روز تا به شب مستی پای تا به سر هوشی
    شاهدی کمان‌ابرو مهوشی مسلسل مو ریخته فرو گیسو تا کمرگه از دوشی[۱۳]

    غزلیات او به‌طورکلی جالب و دلکش می‌باشد. او در غزل دنباله‌رو سبک عراقی است، ولی از ویژگی‌های سبک خراسانی و هندی نیز در اشعارش نمونه‌هایی یافت می‌شود. در غزلیات از افکار و سبک حافظ بسیار متأثر شده است. قصاید او نیز در نوع خود جذاب می‌باشد؛ از جمله قصیده یائیه او که معروف است:

    بهل برهم کتاب عقل و دفترهای طولانی که نفزاید از آنها جز که بر خامی و نادانی
    دلیل فلسفی نامد به کار اثبات واجب را که ذاتش برتر است از وهم و تخییلات امکانی[۱۴]

    بیشترین موضوع قصاید او درباره معرفت و عرفان، مراتب تجلی، مدح و منقبت ائمه اطهار، به‌ویژه حضرت علی(ع) می‌باشد. این‌گونه از اشعارش را با انواع صنایع لفظی، نظیر جناس، سجع، موازنه، تکرار و... آراسته است.

    ترجیعات و مسمطات وی غالباً در مدح و منقبت حضرت علی(ع) است و این موضوع از ارادت خاص وی به آن بزرگوار ناشی می‌شود. مقطعات و مفردات، بخش دیگری از اشعار اوست که در آنها به موضوعاتی از قبیل عرفان، مدح، وعظ و... می‌پردازد. در این نوع از اشعار او نیز کاربرد صنایع لفظی و معنوی مشاهده می‌شود. از جمله قطعاتی که در مدح می‌سراید، قطعاتی در مدح ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه و قطعه‌ای در رثای باقرخان است و از لحاظ محتوایی این‌گونه اشعار او نیز قابل تأمل و دقت نظر است.

    رباعیات که آخرین بخش دیوان اوست، حدود یکصدوسی رباعی می‌باشد که به موضوعاتی از قبیل عرفان، فلسفه و راز و نیاز با معشوق می‌پردازد. رباعیات وی نیز از لحاظ محتوایی قابل تأمل است[۱۵]‏.

    وضعیت کتاب

    این نسخه از کتاب در سال 1336ش، به چاپ سنگی منتشر شده است.

    فهرست مطالب پیش از مقدمه تقی تفضلی ارائه شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: زارع سنگدرازی، صفا، ص11
    2. ر.ک: دیباچه، ص1
    3. ر.ک: همان، ص3-2
    4. ر.ک: متن کتاب، ص4
    5. ر.ک: همان، ص5-4
    6. ر.ک: همان، ص6
    7. ر.ک: همان، ص8
    8. ر.ک: همان، ص10
    9. ر.ک: همان، ص12
    10. ر.ک: همان، ص17-16
    11. ر.ک: همان، ص20-19
    12. ر.ک: همان، ص24
    13. ر.ک: مقدمه، ص15-14
    14. ر.ک: گلی، احمد؛ درخشان فرد، ژیلا، ص140؛ متن کتاب، ص225
    15. ر.ک: گلی، احمد؛ درخشان فرد، ژیلا، ص141-140

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. زارع سنگدرازی، صفا، «بررسی زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و اعتقادی پیرامون مذهب شاه نعمت‌الله‌ ولی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، فصلنامه تاریخ نو، تابستان 1397، شماره 23، ص25 تا 42.
    3. گلی، احمد؛ درخشان فرد، ژیلا؛ «صفی علیشاه و شاعران پیش از او»، پایگاه مجلات تخصصی نور، فصلنامه بهارستان سخن، بهار و تابستان 1390، شماره 17، ص138 تا 163.


    وابسته‌ها