دیوان غزلیات اسیر شهرستانی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
(۴۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ | [[اسیر شهرستانی، جلال بن مؤمن]] (شاعر) | ||
[[شريفي ولداني، غلامحسين]] (محقق و مصحح) | [[شريفي ولداني، غلامحسين]] (محقق و مصحح) | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
| موضوع =شعر فارسی - قرن 11ق. | | موضوع =شعر فارسی - قرن 11ق. | ||
| ناشر =مرکز | | ناشر =مرکز پژوهشی ميراث مکتوب | ||
| مکان نشر =ايران - تهران | | مکان نشر =ايران - تهران | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| شابک =964-6781-73-X | | شابک =964-6781-73-X | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =34688 | ||
| کتابخوان همراه نور =34688 | |||
| کد پدیدآور =21509 | | کد پدیدآور =21509 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۲۷: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
'''دیوان غزلیات اسیر شهرستانی'''، سروده [[ | '''دیوان غزلیات اسیر شهرستانی'''، سروده [[اسیر شهرستانی، جلال بن مؤمن|جلالالدین بن میرزا مؤمن اسیر شهرستانی]]، است. آنچه در این کتاب گردآوری شده، مجموعه سرودههای این شاعر توانمند است در قالب غزلیات، غزلیات ناتمام و ابیات پراکنده. | ||
این مجموعه | این مجموعه گرانسنگ به اهتمام [[غلامحسین شریفی ولدانی]] تصحیح و تحقیق شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۶: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
اهمیت [[ | اهمیت [[اسیر شهرستانی، جلال بن مؤمن|اسیر]] در آن است که بنیاد معانی خود را چنان بر تخیل و توهم نهاده است که هیچ مضمون و نکتهای در سخنش خالی از آن نیست، بلکه هریک از آنها مسبوق به تصورات دور و دراز و مضمونجوییهای باریک از همه آن چیزهاست که گرداگرد او یا در محیط دید و درک او وجود دارد. ناگهان آهوخرام، کبکرفتار، گلاندامی از برابرش میگذرد، جلوه روشن و دلانگیز او نوری بر دیده زیباپسند شاعر میافکند؛ آن نور برقی میشود و در خرمن خاک میافتد و آن را شعلهور میسازد و آن شعله در شش جهت عالم میافتد، آن را به خاک و خاک را به غبار تبدیل میکند و در فضا به پرواز درمیآورد و محو میکند و شاعر در چنین تخیلی میگوید: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''شش جهت مشت غباری شد و پرواز گرفت''|2=''برق جولان که در خرمن خاک افتاده است'' | {{ب|''شش جهت مشت غباری شد و پرواز گرفت''|2=''برق جولان که در خرمن خاک افتاده است''<ref>ر.ک: مقدمه محقق، صفحه هجده</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
اسیر، شاعر سبک هندی است و حتی وی را از بانیان این سبک بشمار | اسیر، شاعر سبک هندی است و حتی وی را از بانیان این سبک بشمار آوردهاند. شبلی نعمانی، اسیر را از جمله شاعرانی میداند که با خلق معانی جدید و تازه باعث ترقی مکتب وقوع گشتهاند. | ||
اما | اما ویژگیهای سبک هندی در شعر [[اسیر شهرستانی، جلال بن مؤمن|اسیر]] آشکارتر است و نمیتوان حکم کرد که او شاعری از مکتب وقوع بوده؛ چنانکه گلچین معانی هم وی را در سلک شاعران مکتب وقوع نشمرده است. | ||
نازکخیالی، بارزترین ویژگی شعر [[ | نازکخیالی، بارزترین ویژگی شعر [[اسیر شهرستانی، جلال بن مؤمن|اسیر]] به نظر میرسد. شاید در پرتو همین خصلت شعری باشد که او را پیشرو شاعران سبک هندی معرفی کردهاند؛ بهعنوان نمونه: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''از غبار ما فلک تعمیر زندان | {{ب|''از غبار ما فلک تعمیر زندان میکند''|2=''در دو عالم خاطر اندوهگین داریم ما''}}{{پایان شعر}} | ||
نهایت | نهایت خیالپردازی شاعر در آن جلوهگر شده است. | ||
همچنین آوردن خلاف مشهور (پارادوکس) و تشبیه تمثیل و تناظر تمثیلی دو مصراع از یک بیت٬ که از خصایص بارز و ممتاز سبک هندی است، در اشعار اسیر شواهد متعدد دارد؛ از جمله در ابیات زیر: | همچنین آوردن خلاف مشهور (پارادوکس) و تشبیه تمثیل و تناظر تمثیلی دو مصراع از یک بیت٬ که از خصایص بارز و ممتاز سبک هندی است، در اشعار اسیر شواهد متعدد دارد؛ از جمله در ابیات زیر: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''باده چون زور آورد هشیار میسازد مرا''|2=''خواب چون گردد گران بیدار میسازد مرا''}} | |||
{{ب|''صبح را گلگونه میبخشد کف خاکسترم''|2=''سوختن رنگینتر از گلزار میسازد مرا''}} | |||
{{ب|''غفلتم تعمیر آگاهی است دیدم بارها''|2=''چشم خوابآلود من بیدار میسازد مرا''}}{{پایان شعر}} | |||
ترکیبهای وصفی و اضافی و مجازی بدیع و گاه دور از ذهن در زبان شعر اسیر بسامد نظرگیری دارد؛ از جمله این ترکیبات است: | |||
آتش پرواز: | آتش پرواز: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''گر به دام افتد هوای گلستان در سر مرا''|2=''آتش پرواز گردد یاد بال و پر مرا''}}{{پایان شعر}} | {{ب|''گر به دام افتد هوای گلستان در سر مرا''|2=''آتش پرواز گردد یاد بال و پر مرا''}}{{پایان شعر}} | ||
خط ۶۳: | خط ۶۸: | ||
زندانی دشت سفر: | زندانی دشت سفر: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''دیری است که زندانی دشت سفرم''|2=''عمری است که صید قفس پروازم''}}{{پایان شعر}} | {{ب|''دیری است که زندانی دشت سفرم''|2=''عمری است که صید قفس پروازم''}}{{پایان شعر}} | ||
خط ۶۹: | خط ۷۶: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
تعبیرات و الفاظ | |||
{{ب|''شد وقت که میخوری همی پیشه کنم''|2=''دل را فارغ ز سنگ اندیشه کنم''}}{{پایان شعر}} | |||
تعبیرات و الفاظ محاورهای نیز در اشعار او میتوان سراغ گرفت: | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''از تماشا دیده نرگس چراغان میشود''|2='' گر ببیند شوخی چشمکزدنهای تو را''}} | |||
{{ب|''اضطراب دل به من گفت آمدنهای تو را''|2='' بیخودی هم کرد سرگوشی سخنهای تو را''}}{{پایان شعر}} | |||
واژههای «نزاکت»، «فانوس» و بهخصوص «آینه» در اشعار او پربسامد است و شاعر از آنها ترکیبهایی چون «آینه جنون»، «آینه گلها» و «گل نزاکت» ساخته است. | |||
بههرحال [[اسیر شهرستانی، جلال بن مؤمن|اسیر]] با خلق معانی پیچیده و خیالپردازیهای بدیع و کاربرد استعارات دور از ذهن در میان شاعران سبک هندی خوش جای گرفت و در سیر تکاملی شعر زمان خود سهمی بسزا یافت. بااینهمه، همه اشعار [[اسیر شهرستانی، جلال بن مؤمن|اسیر]] دارای ویژگیهای سبک هندی نیست. در غزلهایی تتبع او از اشعار انوری و [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] و [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] و پیروی از آن بزرگان هویداست؛ چنانکه در سرودهای با ذکر نام انوری، به استقبال قصیده او به مطلع: | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''ای مسلمانان فغان از جور چرخ چنبری''|2=''وز نفاق تیر و قصد ماه و سیر مشتری''}}{{پایان شعر}} | {{ب|''ای مسلمانان فغان از جور چرخ چنبری''|2=''وز نفاق تیر و قصد ماه و سیر مشتری''}}{{پایان شعر}} | ||
خط ۸۶: | خط ۹۹: | ||
رفته و گفته است: | رفته و گفته است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''ای نمکپرورده لعل تو شور دلبری''|2=''از رخت آیینه حیرت گلستان پری''}}{{پایان شعر}} | {{ب|''ای نمکپرورده لعل تو شور دلبری''|2=''از رخت آیینه حیرت گلستان پری''}}{{پایان شعر}} | ||
خط ۹۱: | خط ۱۰۶: | ||
یا در یک مثنوی، شعری از [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] (به تعبیر او: بلبل شیراز) را تضمین کرده است: | یا در یک مثنوی، شعری از [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] (به تعبیر او: بلبل شیراز) را تضمین کرده است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''کای به الحان ز همگنان ممتاز''|2=''نشنیدی ز بلبل شیراز''}} | {{ب|''کای به الحان ز همگنان ممتاز''|2=''نشنیدی ز بلبل شیراز''}} | ||
{{ب|''«عاشقان کشتگان معشوقند''|2='' برنیاید ز کشتگان آواز»''}}{{پایان شعر}} | {{ب|''«عاشقان کشتگان معشوقند''|2='' برنیاید ز کشتگان آواز»''}}{{پایان شعر}} | ||
میتوان گفت که اشعار اسیر، خاصه غزلیات او، در عین برخورداری از خصوصیات سبک هندی، به سبک عراقی نزدیک است.<ref>ر.ک: شجاع کیهانی، جعفر، ص148-154</ref>. | |||
از | از ویژگیهای بارز قصاید اسیر، جلوهگری ارادت او به رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) است. وی با سرودن اشعاری با ردیف «امیرالمؤمنین»، «یا علی مدد» و «[[امام على(ع)|علی بن ابیطالب]]»، نهایت حب و اشتیاق خود را به آن حضرت و اهلبیت نشان داده است؛ به عنوان شاهد، مطلع چند قصیده او نقل میشود: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''مالک رقاب فتح و ظفر یا علی مدد ''|2='' از پا | |||
{{ب|''کامبخش قطره و دریا امیرالمؤمنین''|2='' مطلب دنیا و ما فیها امیرالمؤمنین''}} | |||
{{ب|''مالک رقاب فتح و ظفر یا علی مدد ''|2='' از پا فتادهایم دگر یا علی مدد''}} | |||
{{ب|''اگر امروز اگر فردا علی بن ابیطالب ''|2=''اگر دنیا اگر عقبی علی بن ابیطالب''}} | {{ب|''اگر امروز اگر فردا علی بن ابیطالب ''|2=''اگر دنیا اگر عقبی علی بن ابیطالب''}} | ||
{{ب|''چراغ و چشم رسول خدا امام حسین ''|2='' چمن طراز دل مرتضی امام حسین''}}{{پایان شعر}} | {{ب|''چراغ و چشم رسول خدا امام حسین ''|2='' چمن طراز دل مرتضی امام حسین''}}{{پایان شعر}} | ||
و | و نمونهای دیگر از ارادت او به اهلبیت و معصومین: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
از میان | |||
{{ب|''از ثنای چارده معصوم پاک''|2=''خیمه در گلزار عرفان میزنم''<ref>ر.ک: همان، ص154</ref>}}{{پایان شعر}} | |||
از میان قالبهای شعری که [[اسیر شهرستانی، جلال بن مؤمن|اسیر]] در آنها طبعآزمایی کرده، تسلط وی در غزلسرایی نمایان است. از جمله مشخصات غزلیات [[اسیر شهرستانی، جلال بن مؤمن|اسیر]] گرایش شاعر به استفاده از اوزان کوتاه و توجه به وحدت موضوع است. از ویژگیهای قصاید او میتوان به تجدید مطلع اشاره کرد. شاید به دلیل وجود همین ابیات مصرع، بتوان به قصیده بودن برخی اشعارش حکم کرد؛ زیرا درونمایه قصاید وی بیشتر عشقی است.<ref>ر.ک: همان، ص155</ref>. | |||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب در آغاز کتاب و فهارسی از قبیل: | فهرست مطالب در آغاز کتاب و فهارسی از قبیل: «فهرستواره صور بلاغی، مضامین شاعرانه و تعبیرات ادبی فلک در مجمر خورشید، عود و نافه»، «کسان»، «مکانها» و «فهرست منابع و مآخذ» در پایان آن ذکر گردیده است. | ||
در | در پاورقیها آدرس و توضیح برخی مطالب ذکر شده است. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references /> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه محقق. | # مقدمه محقق. | ||
# شجاع کیهانی، جعفر، | # شجاع کیهانی، جعفر، «[http://persianacademy.ir/UserFiles/File/NF/11/NF-11-08.pdf اسیر شهرستانی و سبک شعر او]» | ||
http://persianacademy.ir/UserFiles/File/NF/11/NF-11-08.pdf | |||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۶۲: | ||
[[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | [[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۸
دیوان غزلیات اسیر شهرستانی | |
---|---|
پدیدآوران | اسیر شهرستانی، جلال بن مؤمن (شاعر) شريفي ولداني، غلامحسين (محقق و مصحح) |
عنوانهای دیگر | ديوان غزليات اسير شهرستاني |
ناشر | مرکز پژوهشی ميراث مکتوب |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | مجلد1: 1384ش, |
شابک | 964-6781-73-X |
موضوع | شعر فارسی - قرن 11ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | PIR 6201 /د901* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
دیوان غزلیات اسیر شهرستانی، سروده جلالالدین بن میرزا مؤمن اسیر شهرستانی، است. آنچه در این کتاب گردآوری شده، مجموعه سرودههای این شاعر توانمند است در قالب غزلیات، غزلیات ناتمام و ابیات پراکنده.
این مجموعه گرانسنگ به اهتمام غلامحسین شریفی ولدانی تصحیح و تحقیق شده است.
ساختار
کتاب، مشتمل است بر مقدمه مرکز نشر میراث مکتوب، مقدمه محقق و متن اشعار در دو فصل (غزلیات – غزلیات ناتمام و ابیات پراکنده).
گزارش محتوا
اهمیت اسیر در آن است که بنیاد معانی خود را چنان بر تخیل و توهم نهاده است که هیچ مضمون و نکتهای در سخنش خالی از آن نیست، بلکه هریک از آنها مسبوق به تصورات دور و دراز و مضمونجوییهای باریک از همه آن چیزهاست که گرداگرد او یا در محیط دید و درک او وجود دارد. ناگهان آهوخرام، کبکرفتار، گلاندامی از برابرش میگذرد، جلوه روشن و دلانگیز او نوری بر دیده زیباپسند شاعر میافکند؛ آن نور برقی میشود و در خرمن خاک میافتد و آن را شعلهور میسازد و آن شعله در شش جهت عالم میافتد، آن را به خاک و خاک را به غبار تبدیل میکند و در فضا به پرواز درمیآورد و محو میکند و شاعر در چنین تخیلی میگوید:
شش جهت مشت غباری شد و پرواز گرفت | برق جولان که در خرمن خاک افتاده است[۱] |
اسیر، شاعر سبک هندی است و حتی وی را از بانیان این سبک بشمار آوردهاند. شبلی نعمانی، اسیر را از جمله شاعرانی میداند که با خلق معانی جدید و تازه باعث ترقی مکتب وقوع گشتهاند.
اما ویژگیهای سبک هندی در شعر اسیر آشکارتر است و نمیتوان حکم کرد که او شاعری از مکتب وقوع بوده؛ چنانکه گلچین معانی هم وی را در سلک شاعران مکتب وقوع نشمرده است.
نازکخیالی، بارزترین ویژگی شعر اسیر به نظر میرسد. شاید در پرتو همین خصلت شعری باشد که او را پیشرو شاعران سبک هندی معرفی کردهاند؛ بهعنوان نمونه:
از غبار ما فلک تعمیر زندان میکند | در دو عالم خاطر اندوهگین داریم ما |
نهایت خیالپردازی شاعر در آن جلوهگر شده است.
همچنین آوردن خلاف مشهور (پارادوکس) و تشبیه تمثیل و تناظر تمثیلی دو مصراع از یک بیت٬ که از خصایص بارز و ممتاز سبک هندی است، در اشعار اسیر شواهد متعدد دارد؛ از جمله در ابیات زیر:
باده چون زور آورد هشیار میسازد مرا | خواب چون گردد گران بیدار میسازد مرا | |
صبح را گلگونه میبخشد کف خاکسترم | سوختن رنگینتر از گلزار میسازد مرا | |
غفلتم تعمیر آگاهی است دیدم بارها | چشم خوابآلود من بیدار میسازد مرا |
ترکیبهای وصفی و اضافی و مجازی بدیع و گاه دور از ذهن در زبان شعر اسیر بسامد نظرگیری دارد؛ از جمله این ترکیبات است: آتش پرواز:
گر به دام افتد هوای گلستان در سر مرا | آتش پرواز گردد یاد بال و پر مرا |
زندانی دشت سفر:
دیری است که زندانی دشت سفرم | عمری است که صید قفس پروازم |
سنگ اندیشه:
شد وقت که میخوری همی پیشه کنم | دل را فارغ ز سنگ اندیشه کنم |
تعبیرات و الفاظ محاورهای نیز در اشعار او میتوان سراغ گرفت:
از تماشا دیده نرگس چراغان میشود | گر ببیند شوخی چشمکزدنهای تو را | |
اضطراب دل به من گفت آمدنهای تو را | بیخودی هم کرد سرگوشی سخنهای تو را |
واژههای «نزاکت»، «فانوس» و بهخصوص «آینه» در اشعار او پربسامد است و شاعر از آنها ترکیبهایی چون «آینه جنون»، «آینه گلها» و «گل نزاکت» ساخته است.
بههرحال اسیر با خلق معانی پیچیده و خیالپردازیهای بدیع و کاربرد استعارات دور از ذهن در میان شاعران سبک هندی خوش جای گرفت و در سیر تکاملی شعر زمان خود سهمی بسزا یافت. بااینهمه، همه اشعار اسیر دارای ویژگیهای سبک هندی نیست. در غزلهایی تتبع او از اشعار انوری و سعدی و حافظ و پیروی از آن بزرگان هویداست؛ چنانکه در سرودهای با ذکر نام انوری، به استقبال قصیده او به مطلع:
ای مسلمانان فغان از جور چرخ چنبری | وز نفاق تیر و قصد ماه و سیر مشتری |
رفته و گفته است:
ای نمکپرورده لعل تو شور دلبری | از رخت آیینه حیرت گلستان پری |
یا در یک مثنوی، شعری از سعدی (به تعبیر او: بلبل شیراز) را تضمین کرده است:
کای به الحان ز همگنان ممتاز | نشنیدی ز بلبل شیراز | |
«عاشقان کشتگان معشوقند | برنیاید ز کشتگان آواز» |
میتوان گفت که اشعار اسیر، خاصه غزلیات او، در عین برخورداری از خصوصیات سبک هندی، به سبک عراقی نزدیک است.[۲].
از ویژگیهای بارز قصاید اسیر، جلوهگری ارادت او به رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) است. وی با سرودن اشعاری با ردیف «امیرالمؤمنین»، «یا علی مدد» و «علی بن ابیطالب»، نهایت حب و اشتیاق خود را به آن حضرت و اهلبیت نشان داده است؛ به عنوان شاهد، مطلع چند قصیده او نقل میشود:
کامبخش قطره و دریا امیرالمؤمنین | مطلب دنیا و ما فیها امیرالمؤمنین | |
مالک رقاب فتح و ظفر یا علی مدد | از پا فتادهایم دگر یا علی مدد | |
اگر امروز اگر فردا علی بن ابیطالب | اگر دنیا اگر عقبی علی بن ابیطالب | |
چراغ و چشم رسول خدا امام حسین | چمن طراز دل مرتضی امام حسین |
و نمونهای دیگر از ارادت او به اهلبیت و معصومین:
از ثنای چارده معصوم پاک | خیمه در گلزار عرفان میزنم[۳] |
از میان قالبهای شعری که اسیر در آنها طبعآزمایی کرده، تسلط وی در غزلسرایی نمایان است. از جمله مشخصات غزلیات اسیر گرایش شاعر به استفاده از اوزان کوتاه و توجه به وحدت موضوع است. از ویژگیهای قصاید او میتوان به تجدید مطلع اشاره کرد. شاید به دلیل وجود همین ابیات مصرع، بتوان به قصیده بودن برخی اشعارش حکم کرد؛ زیرا درونمایه قصاید وی بیشتر عشقی است.[۴].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در آغاز کتاب و فهارسی از قبیل: «فهرستواره صور بلاغی، مضامین شاعرانه و تعبیرات ادبی فلک در مجمر خورشید، عود و نافه»، «کسان»، «مکانها» و «فهرست منابع و مآخذ» در پایان آن ذکر گردیده است.
در پاورقیها آدرس و توضیح برخی مطالب ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه محقق.
- شجاع کیهانی، جعفر، «اسیر شهرستانی و سبک شعر او»