میرخواند، محمد بن خاوندشاه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'افق های ' به 'افقهای ') |
||
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR07273.jpg|بندانگشتی|میر خواند، محمد بن خاوند شاه]] | [[پرونده:NUR07273.jpg|بندانگشتی|میر خواند، محمد بن خاوند شاه]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |میر خواند، محمد بن خاوند شاه | ||
|- | |- | ||
| | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | میر خوند | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" |خاوند | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" |837ق | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" |بخارا | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |903 ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" |[[بهاءالدّین عمر]] | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |[[تاریخ روضة الصفا فی سیرة الانبیاء و الملوك و الخلفا|تاریخ روضة الصفا فی سیرة الانبیاء و الملوک و الخلفا]] | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE07273AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
{{اشتباه نشود|خواندمیر}} | |||
'''محمد بنخاوند شاه بنسید برهانالدین '''(۸۳۷ – ۹۰۳ یا ۹۰۴ق)، معروف به «میر خواند»، ادیب، بزرگترین مورخ عهد تیموری، مؤلف اثر معروف [[تاریخ روضة الصفا فی سیرة الانبیاء و الملوك و الخلفا|تاریخ روضة الصفا فی سیرة الانبیاء و الملوک و الخلفا]] | |||
== ولادت == | |||
نام وى سیّد بن امیر برهانالدّین خاوند شاه بنشاه کمالالدّین محمود بلخى، معروف به میرخواند یا امیرخواند است. او خود را در کتابش محمّد بن خواند شاه مىنامد و مىگوید لقب میرخواند را دیگران به وى دادهاند. او از مورخان بزرگ قرن نهم هجرى بود که در 837ق در بخارا زاده شد. | |||
پدرش | خاندان میرخواند از سادات حسینی و از خاندان خاوند سید اجل بخاری بود که در ماوراء النهر شهرت و احترام بسیار داشت و سلسلۀ آبا و اجداد او به زید بن علی بن حسین علیهمالسلام میکشید.<ref>صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران ص 520</ref> پدرش سیّد برهانالدّین خاوند شاه، در بخارا تجارت مىکرد. بنابراین، وى حسب و نسب عالى داشت، اما بهرغم این برخوردارى، از تکبر و فخر بر کنار بود و از خردسالى در حدیث و دیگر معارف و علوم معقول و منقول، چیرهدست و در فن انشا بىهمتا شد. | ||
== تحصیلات == | |||
اما در کودکى پدرش را از دست داد و بر اثر تنگدستى از آنجا به بلخ رفت و از عالمان آن سامان بسیار بهره گرفت و در جرگه دانشمندان روزگار خود درآمد. آنگاه به هرات رفت و با مشایخ صوفیه بزرگ همسخن شد و بسیار شهرت یافت و مرید شیخ [[بهاءالدّین عمر]] گشت و تا وفات وى در آنجا ماند. | |||
سلطان حسین بایقرا و وزیر دانشدوست او امیرعلى شیر نوایى در آنجا به وى توجه کردند و او در فن ادب و انشا و تاریخنگارى چیرهدست شد و سرانجام روضة الصفا را به نام آن وزیر دانشمند نوشت. میرخواند در خانقاهِ «خلاصه» مىزیست که امیر در هرات ساخته بود و در آنجا با خاطرى جمع به کار تحقیق سرگرم بود. | |||
وى پس از اینکه در سلک ملازمان آن وزیر دانشدوست درآمد به یکى از بنیادگذاران محفل ادبى و علمى هرات (مکتب هرات) بدل گشت. پیوند دوستى خالصانه میرخواند و امیرعلیشیر نوائى سالها از هم نگسست و بهرغم ارجگزارى آن وزیر بزرگ تیمورى درباره میرخواند، وى زندگى ساده و بىآلایش خود را دنبال مىکرد و به شغلى دیوانى در دربار سلطان حسین بایقرا که بىگمان سود مادى فراوانى برایش به دنبال مىآورد، هرگز تن نمىداد. | |||
حکیم میرخواند در بخش مهمى از زندگانى خود به دانشاندوزى و نوشتن کتابهاى گوناگون پرداخت و سالهاى پایانى عمرش را در خلوت در گازرگاه هرات سپرى کرد. | |||
== آرا و گرایشهای خاص == | |||
میرخواند از مورخینی است که به تاریخ عمومی میپردازد و ازنگاهی جامع و وسیع نسبت به تاریخ برخوردارند. یکی ازهمفکران و نیز شاگردان وی در این زمینه [[خواندمیر، غیاثالدین بن همامالدین|خواندمیر]] (مؤلف تاریخ عمومی بنام [[تاريخ حبيب السير في اخبار افراد بشر|تاریخ حبیب السیر]] میباشد). | |||
برخی محققین گفتهاند که وی در نگارش تاریخ روضه الصفا درشیوه و اسلوب به افقهای جدیدی دست یافته بود. | |||
میرخواند ادیب و مورخی بزرگ بود و در کتب خود شیوه نگارش روان و پختهای را جلوهگر ساخت و درعین استفاده از تماثیل و استعارات مختلف، نثر سلیسی را به کار گرفت که بعدها مورد استفاده مورخان دیگر قرار گرفت. وی در بهرهگیری از علوم و دانشهای مختلف به پایهای رسیده بود که حتی موجبات تحسین امیرعلیشیر نوائی را فراهم آورد و امیر او را در علم تاریخ و انشاء بیهمتا خواند. تسلط میرخواند در انشاء و فنون ادبی زمان خود مورد تحسین مورخان پس از وی نیز قرار گرفته است به گونهای که خواندمیر نواده فاضل او نیز خواجه میرخواند را به بهترین کلام ستوده است: (وفور وقوف آن حضرت در فن تاریخ و صنعت انشاء بمرتبهیی بود که قلم سخن آرا از تبیین آن بعجز و قصور اعتراف دارد و کمال بلاغت آن مهر سپهر سیادت در تحریر حکایات و تقریر روایات درجهیی داشت که بیان فصحا توضیح آنرا کما ینبغی از جمله محالات میشمارد).<ref>[http://ssvs.blogfa.com/post/408 سایت قلمرو معرفت]</ref>. | |||
== وفات == | |||
او پس از وفات مرشد خویش در سال 901ق گوشه انزوا و عبادات اختیار نمود به عمر درد و سوء القنیه و ضعف بسیار مبتلا شد و به هرات بازگشت و پس از 10 ماه بستری بودن در 2 ذی القعده 903ق در سن 66 سالگی درگذشت و در کنار مزار شیخ بها الدین عمر صوفی پیر و مراد پدرش در هرات به خاک سپرده شد. | |||
==پانویس== | |||
<references /> | |||
==منابع مقاله== | |||
#[http://ssvs.blogfa.com/post/408 سایت قلمرو معرفت] | |||
#صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ص 519 تا 523، جلد چهارم، چاپ سیزدهم، انتشارات فردوس، تهران، 1389 | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[تاریخ روضة الصفا فی سیرة الانبیاء و الملوك و الخلفا]] | [[تاریخ روضة الصفا فی سیرة الانبیاء و الملوك و الخلفا]] | ||
[[روضة الصفا (چاپ سنگی)]] | |||
[[روضة الصفا]] | [[روضة الصفا]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:آبان(1400)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۰۳
نام | میر خواند، محمد بن خاوند شاه |
---|---|
نامهای دیگر | میر خوند |
نام پدر | خاوند |
متولد | 837ق |
محل تولد | بخارا |
رحلت | 903 ق |
اساتید | بهاءالدّین عمر |
برخی آثار | تاریخ روضة الصفا فی سیرة الانبیاء و الملوک و الخلفا |
کد مؤلف | AUTHORCODE07273AUTHORCODE |
محمد بنخاوند شاه بنسید برهانالدین (۸۳۷ – ۹۰۳ یا ۹۰۴ق)، معروف به «میر خواند»، ادیب، بزرگترین مورخ عهد تیموری، مؤلف اثر معروف تاریخ روضة الصفا فی سیرة الانبیاء و الملوک و الخلفا
ولادت
نام وى سیّد بن امیر برهانالدّین خاوند شاه بنشاه کمالالدّین محمود بلخى، معروف به میرخواند یا امیرخواند است. او خود را در کتابش محمّد بن خواند شاه مىنامد و مىگوید لقب میرخواند را دیگران به وى دادهاند. او از مورخان بزرگ قرن نهم هجرى بود که در 837ق در بخارا زاده شد.
خاندان میرخواند از سادات حسینی و از خاندان خاوند سید اجل بخاری بود که در ماوراء النهر شهرت و احترام بسیار داشت و سلسلۀ آبا و اجداد او به زید بن علی بن حسین علیهمالسلام میکشید.[۱] پدرش سیّد برهانالدّین خاوند شاه، در بخارا تجارت مىکرد. بنابراین، وى حسب و نسب عالى داشت، اما بهرغم این برخوردارى، از تکبر و فخر بر کنار بود و از خردسالى در حدیث و دیگر معارف و علوم معقول و منقول، چیرهدست و در فن انشا بىهمتا شد.
تحصیلات
اما در کودکى پدرش را از دست داد و بر اثر تنگدستى از آنجا به بلخ رفت و از عالمان آن سامان بسیار بهره گرفت و در جرگه دانشمندان روزگار خود درآمد. آنگاه به هرات رفت و با مشایخ صوفیه بزرگ همسخن شد و بسیار شهرت یافت و مرید شیخ بهاءالدّین عمر گشت و تا وفات وى در آنجا ماند.
سلطان حسین بایقرا و وزیر دانشدوست او امیرعلى شیر نوایى در آنجا به وى توجه کردند و او در فن ادب و انشا و تاریخنگارى چیرهدست شد و سرانجام روضة الصفا را به نام آن وزیر دانشمند نوشت. میرخواند در خانقاهِ «خلاصه» مىزیست که امیر در هرات ساخته بود و در آنجا با خاطرى جمع به کار تحقیق سرگرم بود.
وى پس از اینکه در سلک ملازمان آن وزیر دانشدوست درآمد به یکى از بنیادگذاران محفل ادبى و علمى هرات (مکتب هرات) بدل گشت. پیوند دوستى خالصانه میرخواند و امیرعلیشیر نوائى سالها از هم نگسست و بهرغم ارجگزارى آن وزیر بزرگ تیمورى درباره میرخواند، وى زندگى ساده و بىآلایش خود را دنبال مىکرد و به شغلى دیوانى در دربار سلطان حسین بایقرا که بىگمان سود مادى فراوانى برایش به دنبال مىآورد، هرگز تن نمىداد.
حکیم میرخواند در بخش مهمى از زندگانى خود به دانشاندوزى و نوشتن کتابهاى گوناگون پرداخت و سالهاى پایانى عمرش را در خلوت در گازرگاه هرات سپرى کرد.
آرا و گرایشهای خاص
میرخواند از مورخینی است که به تاریخ عمومی میپردازد و ازنگاهی جامع و وسیع نسبت به تاریخ برخوردارند. یکی ازهمفکران و نیز شاگردان وی در این زمینه خواندمیر (مؤلف تاریخ عمومی بنام تاریخ حبیب السیر میباشد).
برخی محققین گفتهاند که وی در نگارش تاریخ روضه الصفا درشیوه و اسلوب به افقهای جدیدی دست یافته بود.
میرخواند ادیب و مورخی بزرگ بود و در کتب خود شیوه نگارش روان و پختهای را جلوهگر ساخت و درعین استفاده از تماثیل و استعارات مختلف، نثر سلیسی را به کار گرفت که بعدها مورد استفاده مورخان دیگر قرار گرفت. وی در بهرهگیری از علوم و دانشهای مختلف به پایهای رسیده بود که حتی موجبات تحسین امیرعلیشیر نوائی را فراهم آورد و امیر او را در علم تاریخ و انشاء بیهمتا خواند. تسلط میرخواند در انشاء و فنون ادبی زمان خود مورد تحسین مورخان پس از وی نیز قرار گرفته است به گونهای که خواندمیر نواده فاضل او نیز خواجه میرخواند را به بهترین کلام ستوده است: (وفور وقوف آن حضرت در فن تاریخ و صنعت انشاء بمرتبهیی بود که قلم سخن آرا از تبیین آن بعجز و قصور اعتراف دارد و کمال بلاغت آن مهر سپهر سیادت در تحریر حکایات و تقریر روایات درجهیی داشت که بیان فصحا توضیح آنرا کما ینبغی از جمله محالات میشمارد).[۲].
وفات
او پس از وفات مرشد خویش در سال 901ق گوشه انزوا و عبادات اختیار نمود به عمر درد و سوء القنیه و ضعف بسیار مبتلا شد و به هرات بازگشت و پس از 10 ماه بستری بودن در 2 ذی القعده 903ق در سن 66 سالگی درگذشت و در کنار مزار شیخ بها الدین عمر صوفی پیر و مراد پدرش در هرات به خاک سپرده شد.
پانویس
- ↑ صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران ص 520
- ↑ سایت قلمرو معرفت
منابع مقاله
- سایت قلمرو معرفت
- صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ص 519 تا 523، جلد چهارم، چاپ سیزدهم، انتشارات فردوس، تهران، 1389