ترجمه احوال روس و افغانستان و هندوستان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>')
جز (جایگزینی متن - 'این ها' به 'این‌ها')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[شيرازي، حسين]] (نويسنده)
[[شیرازی، حسین]] (نویسنده)


[[حسینی اشکوری، صادق]] (محقق و معلق)
[[حسینی اشکوری، صادق]] (محقق و معلق)
| زبان =فارسي
| زبان =فارسی
| کد کنگره =‏
| کد کنگره =‏
| موضوع =مطبوعات و سياست - ھند - تاريخ  
| موضوع =مطبوعات و سياست - ھند - تاريخ  


روزنامه‎هاي هندي (ت. ج.)  
روزنامه‌های هندی (ت. ج.)  


مطبوعات - هندي
مطبوعات - هندی


| ناشر =مجمع ذخائر اسلامي
| ناشر =مجمع ذخائر اسلامى


موسسه تاريخ علم و فرهنگ
مؤسسه تاريخ علم و فرهنگ  


| مکان نشر =ايران - قم  
| مکان نشر =ایران - قم  


ايران - قم  
ایران - قم  
| سال نشر =مجلد1: 1392ش , 2013م ,  
| سال نشر =مجلد1: 1392ش , 2013م ,  


خط ۲۸: خط ۲۸:
| شابک =
| شابک =
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =31548
| کتابخانۀ دیجیتال نور =40925
| کتابخوان همراه نور =40925
| کد پدیدآور =32775
| کد پدیدآور =32775
| پس از =
| پس از =
خط ۳۴: خط ۳۵:
}}
}}
   
   
'''ترجمه احوال روس و افغانستان و هندوستان'''، اثر [[شيرازي، حسين|سید حسین شیرازی]]، معروف به مترجم هندی (مترجم دربار ظل‌السلطان، فرزند ارشد ناصرالدین شاه قاجار (درگذشته 1336ق))، از روی روزنامجات هندوستان ترجمه شده است. این کتاب که از مجموعه گنجینه‌های خطی در شناخت جغرافیا، فرهنگ و آداب و رسوم روسیه، افغانستان و هندوستان است، به کوشش [[حسینی اشکوری، صادق|سید صادق حسینی اشکوری]] منتشر شده است.
'''ترجمه احوال روس و افغانستان و هندوستان'''، اثر [[شیرازی، حسین|سید حسین شیرازی]]، معروف به مترجم هندی (مترجم دربار ظل‌السلطان، فرزند ارشد ناصرالدین شاه قاجار (درگذشته 1336ق))، از روی روزنامجات هندوستان ترجمه شده است. این کتاب که از مجموعه گنجینه‌های خطی در شناخت جغرافیا، فرهنگ و آداب و رسوم روسیه، افغانستان و هندوستان است، به کوشش [[حسینی اشکوری، صادق|سید صادق حسینی اشکوری]] منتشر شده است.


==ساختار==  
==ساختار==  
خط ۴۰: خط ۴۱:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
در مقدمه کتاب به اهتمام ظل‌السلطان در اطلاع یافتن از اوضاع سیاسی و وضعیت فرهنگی دیگر کشورها اشاره شده است. در این میان، هند محوریت داشته که سبب ترجمه منتخبی از روزنامه‌های هند و برخی آثار شده و اثر حاضر از آن جمله است. در این زمینه مجموعه‌ای چهارده جلدی منتشر شده که در مقدمه به عناوین و اطلاعات مختصری در رابطه با هر نسخه اشاره شده است<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، دومین و سومین صفحه</ref>.
در مقدمه کتاب به اهتمام ظل‌السلطان در اطلاع یافتن از اوضاع سیاسی و وضعیت فرهنگی دیگر کشورها اشاره شده است. در این میان، هند محوریت داشته که سبب ترجمه منتخبی از روزنامه‌های هند و برخی آثار شده و اثر حاضر از آن جمله است. در این زمینه مجموعه‌ای چهارده جلدی منتشر شده که در مقدمه به عناوین و اطلاعات مختصری در رابطه با هر نسخه اشاره شده است.<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، دومین و سومین صفحه</ref>.


متن اثر با ذکر اطلاعاتی چون نام کتاب، مترجم، خط، زمان نگارش و قطع آن آغاز شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‌1</ref>. روزنامه «کوه نور» منتشره در شهر لاهور اولین نشریه‌ای است که مطلبی از آن به تاریخ هفتم ژوئن 1884م، نقل شده است: «هر فردی از افراد بشر که اندکی از علم جغرافی و کتب تواریخ اطلاع داشته باشد، تصدیق این مطلب را می‌نماید که حکیم علی‌الاطلاق از روی حکمت بالغه خود سرزمین هندوستان را از روز ازل مانند قلعه محکمی آفریده است که چهار دیوار محکم داشته باشد. مملکت هندوستان دارای چهار دیوار است. سه دیوار آن با نهایت استحکام می‌باشد. حصن اول، جبل هیمالیاست که امتداد و ارتفاع آن از جمیع کوه‌های عالم بیشتر و سمت شمالی هندوستان را احاطه کرده است. دو حصن دیگر هندوستان، دریای عمان و بحر هند است که از طرف جنوب و مشرق، کشور هندوستان را احاطه نموده که در واقع مانند دو دیوار قدرتی بسیار عالی می‌باشد. دیوار چهارم مملکت هندوستان پنج یا شش دروازه خیلی وسیعی دارد بدون در و دروازه‌های مذکور در سمت مشرق افغانستان واقع شده است...»<ref>ر.ک: همان، ص3-2</ref>.  
متن اثر با ذکر اطلاعاتی چون نام کتاب، مترجم، خط، زمان نگارش و قطع آن آغاز شده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‌1</ref>. روزنامه «کوه نور» منتشره در شهر لاهور اولین نشریه‌ای است که مطلبی از آن به تاریخ هفتم ژوئن 1884م، نقل شده است: «هر فردی از افراد بشر که اندکی از علم جغرافی و کتب تواریخ اطلاع داشته باشد، تصدیق این مطلب را می‌نماید که حکیم علی‌الاطلاق از روی حکمت بالغه خود سرزمین هندوستان را از روز ازل مانند قلعه محکمی آفریده است که چهار دیوار محکم داشته باشد. مملکت هندوستان دارای چهار دیوار است. سه دیوار آن با نهایت استحکام می‌باشد. حصن اول، جبل هیمالیاست که امتداد و ارتفاع آن از جمیع کوه‌های عالم بیشتر و سمت شمالی هندوستان را احاطه کرده است. دو حصن دیگر هندوستان، دریای عمان و بحر هند است که از طرف جنوب و مشرق، کشور هندوستان را احاطه نموده که در واقع مانند دو دیوار قدرتی بسیار عالی می‌باشد. دیوار چهارم مملکت هندوستان پنج یا شش دروازه خیلی وسیعی دارد بدون در و دروازه‌های مذکور در سمت مشرق افغانستان واقع شده است...»<ref>ر.ک: همان، ص3-2</ref>.  


بخش‌هایی از کتاب به موضوع جغرافیا و حوادث طبیعی جزایر هندوستان اختصاص دارد. در ضمن این مطالب اطلاعاتی نیز در رابطه با عقاید و شیوه تفکر مردم نوشته شده که جالب توجه است؛ به‌عنوان مثال در ذیل عنوان «در احوال جغرافیای جزایر سوماترا و آتش‌فشانی آنجا» چنین می‌خوانیم: «... اگرچه یقین قطع دارم که واقعاتی که در سنه ماضیه در جزیره جاوه به ظهور رسید، شمه‌ای از آن واقعات به سمع شما رسیده است؛ شما نیز در مملکت هندوستان بعضی آثار و علائم آسمانی مشاهده کرده‌اید که مدت زمانی در هنگام صبح و شام حمره فوق‌العاده به نظر می‌آمد که باعث حیرت و عبرت عمومی ناس گردیده بود و هرکس برحسب ادراک و دانش خود رأی می‌زد. بعضی را عقیده این بود که بلیه و آفتی بر اهل زمین نازل خواهد شد و برخی را گمان این بود که خون‌ریزی عظیمی به ظهور خواهد رسید و فرقه‌ای بر این بودند که شخص بزرگی از این جهان می‌گذرد. از آنجایی که واقعه مذکور از جمله سوانح عظیمه دنیا شمرده می‌شد و از ظهور این هایله مابین علمای ژئولوژیک بسیار مباحثه علمی به عرصه شهود رسید، چنان‌که تاکنون علما و فضلای فن مذکور در تحقیق این مسئله اشتغال دارند، دسته‌دسته صاحبان تحقیق انگلستان برای دریافت سانحه مزبوره روانه جاوه شده‌‌اند<ref>ر.ک: همان، ص23-21</ref>.
بخش‌هایی از کتاب به موضوع جغرافیا و حوادث طبیعی جزایر هندوستان اختصاص دارد. در ضمن این مطالب اطلاعاتی نیز در رابطه با عقاید و شیوه تفکر مردم نوشته شده که جالب توجه است؛ به‌عنوان مثال در ذیل عنوان «در احوال جغرافیای جزایر سوماترا و آتش‌فشانی آنجا» چنین می‌خوانیم: «... اگرچه یقین قطع دارم که واقعاتی که در سنه ماضیه در جزیره جاوه به ظهور رسید، شمه‌ای از آن واقعات به سمع شما رسیده است؛ شما نیز در مملکت هندوستان بعضی آثار و علائم آسمانی مشاهده کرده‌اید که مدت زمانی در هنگام صبح و شام حمره فوق‌العاده به نظر می‌آمد که باعث حیرت و عبرت عمومی ناس گردیده بود و هرکس برحسب ادراک و دانش خود رأی می‌زد. بعضی را عقیده این بود که بلیه و آفتی بر اهل زمین نازل خواهد شد و برخی را گمان این بود که خون‌ریزی عظیمی به ظهور خواهد رسید و فرقه‌ای بر این بودند که شخص بزرگی از این جهان می‌گذرد. از آنجایی که واقعه مذکور از جمله سوانح عظیمه دنیا شمرده می‌شد و از ظهور این‌هایله مابین علمای ژئولوژیک بسیار مباحثه علمی به عرصه شهود رسید، چنان‌که تاکنون علما و فضلای فن مذکور در تحقیق این مسئله اشتغال دارند، دسته‌دسته صاحبان تحقیق انگلستان برای دریافت سانحه مزبوره روانه جاوه شده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص23-21</ref>.


نویسنده ابتدا قصد داشته که نتیجه تحقیقات دانشمندان علوم ژئولوژی (زمین‌شناسی) و جغرافیا را در مورد پدیده فوق، ضمیمه کتاب جغرافیای خود کند، اما منصرف شده و آن را در آغاز کتاب، پس از مطالب فوق‌الذکر آورده و به گفته خود تعویق آن را گوارا ندانسته است<ref>ر.ک: همان، ص‌23</ref>.
نویسنده ابتدا قصد داشته که نتیجه تحقیقات دانشمندان علوم ژئولوژی (زمین‌شناسی) و جغرافیا را در مورد پدیده فوق، ضمیمه کتاب جغرافیای خود کند، اما منصرف شده و آن را در آغاز کتاب، پس از مطالب فوق‌الذکر آورده و به گفته خود تعویق آن را گوارا ندانسته است.<ref>ر.ک: همان، ص‌23</ref>.


بخشی از گزارش نویسنده از آتش‌فشان عبارت است از: «در تاریخ بیستم ماه مه سنه 1883 عیسوی، سه ساعت و نیم از صبح گذشته بغتةً صداهای رعد بلند شد. سکنه و اهالی شهر بتادیه در حالتی ‌که هریک به کار خود مشغول بودند، دفعةً صدای توپ‌های متوالی شنیدند، به‌نحوی‌که گوش‌های ایشان را پر کرده بود... بعد از چند ساعت یک مرتبه درهای اطاق و دریچه و پنجره خانه‌ها مانند بال پرندگان به جنبش درآمد که گویا بال‌های خود را پیوسته حرکت می‌‌دادند...»<ref>ر.ک: همان، ص31-30</ref>.
بخشی از گزارش نویسنده از آتش‌فشان عبارت است از: «در تاریخ بیستم ماه مه سنه 1883 عیسوی، سه ساعت و نیم از صبح گذشته بغتةً صداهای رعد بلند شد. سکنه و اهالی شهر بتادیه در حالتی ‌که هریک به کار خود مشغول بودند، دفعةً صدای توپ‌های متوالی شنیدند، به‌نحوی‌که گوش‌های ایشان را پر کرده بود... بعد از چند ساعت یک مرتبه درهای اطاق و دریچه و پنجره خانه‌ها مانند بال پرندگان به جنبش درآمد که گویا بال‌های خود را پیوسته حرکت می‌دادند...»<ref>ر.ک: همان، ص31-30</ref>.


در قسمت دیگری از مباحث کتاب به اختلافات روسیه و انگلیس در تصاحب سرزمین افعانستان اشاره شده است. نویسنده این درگیری‌ها را از روزنامه كشف الأخبار چاپ بمبئی نقل کرده است: «الحال شنیده شده است که کمیسیون‌هایی که برای تعیین سرحد روس و افغانستان مقرر شده‌اند می‌خواهند حدود روس‌ها را تا کنار پل خاتون قرار دهند که دولت موصوف حق تجاوز از آن موضع را نداشته باشد. از آنجا تا هرات یک‌صدوپنجاه میل مسافت دارد. انگلیسی‌ها نخواهند گذارد که دولت روس متجاوز از حد مذکور حکمت عملی خود را به کار زند. یکی از اجزای پارلیمنت موسوم به میکفرلین اظهار داشته که دولت روس به‌ خاطر داشته باشد و فراموش ننماید که اگر اثری ظاهر شود که به‌قدر یک کره از سرحدی‌که قرار داده می‌شود، قدم پیش نهد به‌نحو دیگر حالی ایشان خواهیم کرد»<ref>ر.ک: همان، ص‌115-114</ref>.
در قسمت دیگری از مباحث کتاب به اختلافات روسیه و انگلیس در تصاحب سرزمین افعانستان اشاره شده است. نویسنده این درگیری‌ها را از روزنامه كشف الأخبار چاپ بمبئی نقل کرده است: «الحال شنیده شده است که کمیسیون‌هایی که برای تعیین سرحد روس و افغانستان مقرر شده‌اند می‌خواهند حدود روس‌ها را تا کنار پل خاتون قرار دهند که دولت موصوف حق تجاوز از آن موضع را نداشته باشد. از آنجا تا هرات یک‌صدوپنجاه میل مسافت دارد. انگلیسی‌ها نخواهند گذارد که دولت روس متجاوز از حد مذکور حکمت عملی خود را به کار زند. یکی از اجزای پارلیمنت موسوم به میکفرلین اظهار داشته که دولت روس به خاطر داشته باشد و فراموش ننماید که اگر اثری ظاهر شود که به‌قدر یک کره از سرحدی‌که قرار داده می‌شود، قدم پیش نهد به‌نحو دیگر حالی ایشان خواهیم کرد»<ref>ر.ک: همان، ص‌115-114</ref>.


آخرین مطلبی که در کتاب مشاهده می‌شود کمیسیون سرحدات است که از روزنامه ملتری گارت به‌طور خلاصه نقل شده است. در بخشی از این کمیسیون می‌خوانیم: «حکومت انگلیس تصفیه معامله سرحدات را بر سه قسم می‌تواند: (1) یا باید کابل را در قبضه خود درآورند. (2) و یا بالمرة سروکار و مداخله با معاملات کابل نداشته باشند. (3) دولت انگلیس درباره معاملات سرحد افغانستان خود را بی‌طرف قرار دهد؛ زیراکه بعضی از صاحبان رأی را عقیده این است که به‌هرحال روزی خواهد آمد که سرحد روس و انگلیس به یکدیگر ملحق شود و از مجاورت روس لااقل فوائد کلیه به همسایه‌های حالیه آنجا خواهد رسید؛ پس در این صورت مناسب این است که مهما امکن در سرحدات مزاحم حال روس‌ها نشویم که باطناً از ما رنجیده شوند»<ref>ر.ک: همان، ص‌186 </ref>.  
آخرین مطلبی که در کتاب مشاهده می‌شود کمیسیون سرحدات است که از روزنامه ملتری گارت به‌طور خلاصه نقل شده است. در بخشی از این کمیسیون می‌خوانیم: «حکومت انگلیس تصفیه معامله سرحدات را بر سه قسم می‌تواند: (1) یا باید کابل را در قبضه خود درآورند. (2) و یا بالمرة سروکار و مداخله با معاملات کابل نداشته باشند. (3) دولت انگلیس درباره معاملات سرحد افغانستان خود را بی‌طرف قرار دهد؛ زیراکه بعضی از صاحبان رأی را عقیده این است که به‌هرحال روزی خواهد آمد که سرحد روس و انگلیس به یکدیگر ملحق شود و از مجاورت روس لااقل فوائد کلیه به همسایه‌های حالیه آنجا خواهد رسید؛ پس در این صورت مناسب این است که مهما امکن در سرحدات مزاحم حال روس‌ها نشویم که باطناً از ما رنجیده شوند»<ref>ر.ک: همان، ص‌186 </ref>.  


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
این نسخه از کتاب، در 21 ذی‌الحجه 1301ق، در دارالترجمه همایونی کتابت شده و همه کتاب برای ظل‌السلطان به‌وسیله میرزا فتح‌الله خوانده شده است<ref>ر.ک: همان، اولین صفحه</ref>.
این نسخه از کتاب، در 21 ذی‌الحجه 1301ق، در دارالترجمه همایونی کتابت شده و همه کتاب برای ظل‌السلطان به‌وسیله میرزا فتح‌الله خوانده شده است.<ref>ر.ک: همان، اولین صفحه</ref>.


متن کتاب، تصویر نسخه خطی و فاقد فهرست مطالب است.  
متن کتاب، تصویر نسخه خطی و فاقد فهرست مطالب است.  
خط ۶۶: خط ۶۷:


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[ترجمه جغرافیای هند]]  
[[ترجمه جغرافیای هند]]  


خط ۷۷: خط ۸۰:


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:25 خرداد الی 24 تیر]]
[[رده:سال97-1تیر الی31]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۲۰

ترجمه احوال روس و افغانستان و هندوستان، اثر سید حسین شیرازی، معروف به مترجم هندی (مترجم دربار ظل‌السلطان، فرزند ارشد ناصرالدین شاه قاجار (درگذشته 1336ق))، از روی روزنامجات هندوستان ترجمه شده است. این کتاب که از مجموعه گنجینه‌های خطی در شناخت جغرافیا، فرهنگ و آداب و رسوم روسیه، افغانستان و هندوستان است، به کوشش سید صادق حسینی اشکوری منتشر شده است.

‏ترجمه احوال روس و افغانستان و هندوستان
ترجمه احوال روس و افغانستان و هندوستان
پدیدآورانشیرازی، حسین (نویسنده) حسینی اشکوری، صادق (محقق و معلق)
ناشرمجمع ذخائر اسلامى مؤسسه تاريخ علم و فرهنگ
مکان نشرایران - قم ایران - قم
سال نشرمجلد1: 1392ش , 2013م ,
موضوعمطبوعات و سياست - ھند - تاريخ

روزنامه‌های هندی (ت. ج.)

مطبوعات - هندی
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

کتاب، مشتمل بر مقدمه ناشر و متن اثر است که به شیوه گزارشی و به نقل از روزنامه‌های هند نگارش شده است. نویسنده در برخی صفحات عناوینی را برای مطالب اختیار کرده است.

گزارش محتوا

در مقدمه کتاب به اهتمام ظل‌السلطان در اطلاع یافتن از اوضاع سیاسی و وضعیت فرهنگی دیگر کشورها اشاره شده است. در این میان، هند محوریت داشته که سبب ترجمه منتخبی از روزنامه‌های هند و برخی آثار شده و اثر حاضر از آن جمله است. در این زمینه مجموعه‌ای چهارده جلدی منتشر شده که در مقدمه به عناوین و اطلاعات مختصری در رابطه با هر نسخه اشاره شده است.[۱].

متن اثر با ذکر اطلاعاتی چون نام کتاب، مترجم، خط، زمان نگارش و قطع آن آغاز شده است.[۲]. روزنامه «کوه نور» منتشره در شهر لاهور اولین نشریه‌ای است که مطلبی از آن به تاریخ هفتم ژوئن 1884م، نقل شده است: «هر فردی از افراد بشر که اندکی از علم جغرافی و کتب تواریخ اطلاع داشته باشد، تصدیق این مطلب را می‌نماید که حکیم علی‌الاطلاق از روی حکمت بالغه خود سرزمین هندوستان را از روز ازل مانند قلعه محکمی آفریده است که چهار دیوار محکم داشته باشد. مملکت هندوستان دارای چهار دیوار است. سه دیوار آن با نهایت استحکام می‌باشد. حصن اول، جبل هیمالیاست که امتداد و ارتفاع آن از جمیع کوه‌های عالم بیشتر و سمت شمالی هندوستان را احاطه کرده است. دو حصن دیگر هندوستان، دریای عمان و بحر هند است که از طرف جنوب و مشرق، کشور هندوستان را احاطه نموده که در واقع مانند دو دیوار قدرتی بسیار عالی می‌باشد. دیوار چهارم مملکت هندوستان پنج یا شش دروازه خیلی وسیعی دارد بدون در و دروازه‌های مذکور در سمت مشرق افغانستان واقع شده است...»[۳].

بخش‌هایی از کتاب به موضوع جغرافیا و حوادث طبیعی جزایر هندوستان اختصاص دارد. در ضمن این مطالب اطلاعاتی نیز در رابطه با عقاید و شیوه تفکر مردم نوشته شده که جالب توجه است؛ به‌عنوان مثال در ذیل عنوان «در احوال جغرافیای جزایر سوماترا و آتش‌فشانی آنجا» چنین می‌خوانیم: «... اگرچه یقین قطع دارم که واقعاتی که در سنه ماضیه در جزیره جاوه به ظهور رسید، شمه‌ای از آن واقعات به سمع شما رسیده است؛ شما نیز در مملکت هندوستان بعضی آثار و علائم آسمانی مشاهده کرده‌اید که مدت زمانی در هنگام صبح و شام حمره فوق‌العاده به نظر می‌آمد که باعث حیرت و عبرت عمومی ناس گردیده بود و هرکس برحسب ادراک و دانش خود رأی می‌زد. بعضی را عقیده این بود که بلیه و آفتی بر اهل زمین نازل خواهد شد و برخی را گمان این بود که خون‌ریزی عظیمی به ظهور خواهد رسید و فرقه‌ای بر این بودند که شخص بزرگی از این جهان می‌گذرد. از آنجایی که واقعه مذکور از جمله سوانح عظیمه دنیا شمرده می‌شد و از ظهور این‌هایله مابین علمای ژئولوژیک بسیار مباحثه علمی به عرصه شهود رسید، چنان‌که تاکنون علما و فضلای فن مذکور در تحقیق این مسئله اشتغال دارند، دسته‌دسته صاحبان تحقیق انگلستان برای دریافت سانحه مزبوره روانه جاوه شده‌اند[۴].

نویسنده ابتدا قصد داشته که نتیجه تحقیقات دانشمندان علوم ژئولوژی (زمین‌شناسی) و جغرافیا را در مورد پدیده فوق، ضمیمه کتاب جغرافیای خود کند، اما منصرف شده و آن را در آغاز کتاب، پس از مطالب فوق‌الذکر آورده و به گفته خود تعویق آن را گوارا ندانسته است.[۵].

بخشی از گزارش نویسنده از آتش‌فشان عبارت است از: «در تاریخ بیستم ماه مه سنه 1883 عیسوی، سه ساعت و نیم از صبح گذشته بغتةً صداهای رعد بلند شد. سکنه و اهالی شهر بتادیه در حالتی ‌که هریک به کار خود مشغول بودند، دفعةً صدای توپ‌های متوالی شنیدند، به‌نحوی‌که گوش‌های ایشان را پر کرده بود... بعد از چند ساعت یک مرتبه درهای اطاق و دریچه و پنجره خانه‌ها مانند بال پرندگان به جنبش درآمد که گویا بال‌های خود را پیوسته حرکت می‌دادند...»[۶].

در قسمت دیگری از مباحث کتاب به اختلافات روسیه و انگلیس در تصاحب سرزمین افعانستان اشاره شده است. نویسنده این درگیری‌ها را از روزنامه كشف الأخبار چاپ بمبئی نقل کرده است: «الحال شنیده شده است که کمیسیون‌هایی که برای تعیین سرحد روس و افغانستان مقرر شده‌اند می‌خواهند حدود روس‌ها را تا کنار پل خاتون قرار دهند که دولت موصوف حق تجاوز از آن موضع را نداشته باشد. از آنجا تا هرات یک‌صدوپنجاه میل مسافت دارد. انگلیسی‌ها نخواهند گذارد که دولت روس متجاوز از حد مذکور حکمت عملی خود را به کار زند. یکی از اجزای پارلیمنت موسوم به میکفرلین اظهار داشته که دولت روس به خاطر داشته باشد و فراموش ننماید که اگر اثری ظاهر شود که به‌قدر یک کره از سرحدی‌که قرار داده می‌شود، قدم پیش نهد به‌نحو دیگر حالی ایشان خواهیم کرد»[۷].

آخرین مطلبی که در کتاب مشاهده می‌شود کمیسیون سرحدات است که از روزنامه ملتری گارت به‌طور خلاصه نقل شده است. در بخشی از این کمیسیون می‌خوانیم: «حکومت انگلیس تصفیه معامله سرحدات را بر سه قسم می‌تواند: (1) یا باید کابل را در قبضه خود درآورند. (2) و یا بالمرة سروکار و مداخله با معاملات کابل نداشته باشند. (3) دولت انگلیس درباره معاملات سرحد افغانستان خود را بی‌طرف قرار دهد؛ زیراکه بعضی از صاحبان رأی را عقیده این است که به‌هرحال روزی خواهد آمد که سرحد روس و انگلیس به یکدیگر ملحق شود و از مجاورت روس لااقل فوائد کلیه به همسایه‌های حالیه آنجا خواهد رسید؛ پس در این صورت مناسب این است که مهما امکن در سرحدات مزاحم حال روس‌ها نشویم که باطناً از ما رنجیده شوند»[۸].

وضعیت کتاب

این نسخه از کتاب، در 21 ذی‌الحجه 1301ق، در دارالترجمه همایونی کتابت شده و همه کتاب برای ظل‌السلطان به‌وسیله میرزا فتح‌الله خوانده شده است.[۹].

متن کتاب، تصویر نسخه خطی و فاقد فهرست مطالب است.

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه ناشر، دومین و سومین صفحه
  2. ر.ک: متن کتاب، ص‌1
  3. ر.ک: همان، ص3-2
  4. ر.ک: همان، ص23-21
  5. ر.ک: همان، ص‌23
  6. ر.ک: همان، ص31-30
  7. ر.ک: همان، ص‌115-114
  8. ر.ک: همان، ص‌186
  9. ر.ک: همان، اولین صفحه

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

وابسته‌ها