کرمانی، محمدکریم بن ابراهیم: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'اخباري' به 'اخباری')
     
    (۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۵: خط ۵:
    ! نام!! data-type="authorName" |ک‍رم‍ان‍ی‌، م‍ح‍م‍دک‍ری‍م‌ ب‍ن‌ اب‍راه‍ی‍م‌
    ! نام!! data-type="authorName" |ک‍رم‍ان‍ی‌، م‍ح‍م‍دک‍ری‍م‌ ب‍ن‌ اب‍راه‍ی‍م‌
    |-
    |-
    |نام های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    | data-type="authorOtherNames" | محمدکریم خان بن ابراهیم خان ظهیرالدوله
    | data-type="authorOtherNames" | محمدکریم خان بن ابراهیم خان ظهیرالدوله


    خط ۴۲: خط ۴۲:
    |- class="articleCode"
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف
    |کد مؤلف
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE3110AUTHORCODE
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE03110AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>'''حاج محمدکریم خان بن ابراهیم ظهیرالدوله بن مهدی قلی خان''' (1225-1288ق)، سومین رهبر سلسله شیخیه کریمخانیه و باقریه که بعد از حاج سید کاظم رشتی رهبری و پیشوایی این مکتب را بر عهده گرفت؛ در بيشتر علوم فلسفی و كلامی، فقهی و ادبی و علوم لغت، طب استاد بوده است.
    </div>
    {{کاربردهای دیگر|کرمانی (ابهام زدایی)}}
     
    '''محمدکریم خان بن ابراهیم ظهیرالدوله بن مهدی قلی‌خان''' (1225-1288ق)، سومین رهبر سلسله شیخیه کریمخانیه و باقریه که بعد از حاج سید کاظم رشتی رهبری و پیشوایی این مکتب را بر عهده گرفت؛ در بيشتر علوم فلسفی و كلامی، فقهی و ادبی و علوم لغت، طب استاد بوده است.


    ==ولادت==
    ==ولادت==
    خط ۵۰: خط ۵۳:
    حاجى محمد كريم خان، پسر ابراهيم خان ظهير‌الدوله است. پدر او، پسر مهدى قلى خان، برادر آقا محمد خان و عموى فتحعلى شاه بود. محمد كريم در هجدهم محرم 1225ق در کرمان ديده به جهان گشود.
    حاجى محمد كريم خان، پسر ابراهيم خان ظهير‌الدوله است. پدر او، پسر مهدى قلى خان، برادر آقا محمد خان و عموى فتحعلى شاه بود. محمد كريم در هجدهم محرم 1225ق در کرمان ديده به جهان گشود.


    ==کسب علم و دانش==
    ==تحصیلات==


    وى در دوران كودكى، نزد آقا سيد زين‌العابدين مجتهد به فراگرفتن علوم و پيش ميرزا محمد على اصفهانى، به آموختن هنر پرداخت. در شانزده سالگى پس از فوت پدرش به كربلاى معلى رفت و در محضر درس سيد كاظم رشتى، زانوى شاگردى زد. وى از علماى نامدار و مشهور اواخر قرن سيزدهم هجرى و از تلامذه مشهور سيد كاظم رشتى بود و بنا بر آنچه شنيده شده، مدتى در درس [[احسائی، احمد بن زین‌الدین|شيخ احمد احسائى]] نيز شركت مى‌كرده است.
    وى در دوران كودكى، نزد آقا سيد زين‌العابدين مجتهد به فراگرفتن علوم و پيش ميرزا محمد على اصفهانى، به آموختن هنر پرداخت. در شانزده سالگى پس از فوت پدرش به كربلاى معلى رفت و در محضر درس سيد كاظم رشتى، زانوى شاگردى زد. وى از علماى نامدار و مشهور اواخر قرن سيزدهم هجرى و از تلامذه مشهور سيد كاظم رشتى بود و بنا بر آنچه شنيده شده، مدتى در درس [[احسائی، احمد بن زین‌الدین|شيخ احمد احسائى]] نيز شركت مى‌كرده است.
    خط ۶۲: خط ۶۵:
    == آثار ==
    == آثار ==


    حدود ششصد اثر قلمى از وى نقل كرده‌اند كه اهم آثار آن به شرح زير است:


    حدود ششصد اثر قلمى از وى نقل كرده‌اند كه اهم آثار آن به شرح زير است:
    {{ستون-شروع|2}}


    # فطره سليمه: در توحيد، نبوت، امام و ركن رابع.
    # فطره سليمه: در توحيد، نبوت، امام و ركن رابع.
    خط ۷۳: خط ۷۷:
    # نعيم الابرار: در اثبات اين كه رسول خدا(ص) اول كاينات است.
    # نعيم الابرار: در اثبات اين كه رسول خدا(ص) اول كاينات است.
    # فصول: در كليات حكم الهيه.
    # فصول: در كليات حكم الهيه.
    # مهدويه: در كيفيت صدور اثر مؤثر مشتمل بر اسرار و حكم بسيار.
    # مهدويه: در کیفیت صدور اثر مؤثر مشتمل بر اسرار و حكم بسيار.
    # شمس المنيرة: در تكون شعله و صدور نور.
    # شمس المنيرة: در تكون شعله و صدور نور.
    # فوايد سبعه: در بيان، معانى، ابواب و امامت.
    # فوايد سبعه: در بيان، معانى، ابواب و امامت.
    خط ۷۹: خط ۸۳:
    # حقايق الطب: در كليات علم طب.
    # حقايق الطب: در كليات علم طب.
    # دقايق العلاج: در دقايق عمليه طب.
    # دقايق العلاج: در دقايق عمليه طب.
    # جوامع العلاج: در قواعد علميه طب.
    # جوامع العلاج: در قواعد علمیه طب.
    # ياقوت الحمراء: در كيفيت الوان و باطن و ظاهر آنها و رنگ سرخ.
    # ياقوت الحمراء: در کیفیت الوان و باطن و ظاهر آنها و رنگ سرخ.
    # خلاصة التجارب.
    # خلاصة التجارب.
    # علم اليقين.
    # علم اليقين.
    خط ۱۰۵: خط ۱۰۹:
    # هداية القوم: در فروع دين.
    # هداية القوم: در فروع دين.
    # رساله دلاكيه.
    # رساله دلاكيه.
    {{پایان}}
    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==


    خط ۱۱۱: خط ۱۱۷:
    == وابسته‌ها ==
    == وابسته‌ها ==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
    [[رساله دلاکیه]]
    [[رساله دلاکیه]]


    خط ۱۱۶: خط ۱۲۳:


    [[حقائق الطب و جوامع العلاج]]
    [[حقائق الطب و جوامع العلاج]]
    [[رد رکن رابع]]


    [[مواقع النجوم]]
    [[مواقع النجوم]]
    خط ۱۲۶: خط ۱۳۵:


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:25 اردیبهشت الی 24 خرداد]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۴

    ک‍رم‍ان‍ی‌، م‍ح‍م‍دک‍ری‍م‌ ب‍ن‌ اب‍راه‍ی‍م‌
    نام ک‍رم‍ان‍ی‌، م‍ح‍م‍دک‍ری‍م‌ ب‍ن‌ اب‍راه‍ی‍م‌
    نام‌های دیگر محمدکریم خان بن ابراهیم خان ظهیرالدوله

    ک‍رم‍ان‍ی‌، ک‍ری‍م‌ ب‍ن‌ اب‍راه‍ی‍م‌

    ک‍ری‍م‌ ب‍ن‌ اب‍راه‍ی‍م‌

    ک‍ری‍م‌خ‍ان‌، م‍ح‍م‍د

    م‍ح‍م‍دک‍ری‍م‌ خ‍ان‌ ک‍رم‍ان‍ی‌

    Karim Khan Kermani

    نام پدر ابراهيم خان ظهير‌الدوله
    متولد هجدهم محرم 1225ق
    محل تولد کرمان
    رحلت 1288 ق
    اساتید سيد كاظم رشتى
    برخی آثار رساله دلاکیه

    دقائق العلاج

    حقائق الطب و جوامع العلاج

    کد مؤلف AUTHORCODE03110AUTHORCODE

    محمدکریم خان بن ابراهیم ظهیرالدوله بن مهدی قلی‌خان (1225-1288ق)، سومین رهبر سلسله شیخیه کریمخانیه و باقریه که بعد از حاج سید کاظم رشتی رهبری و پیشوایی این مکتب را بر عهده گرفت؛ در بيشتر علوم فلسفی و كلامی، فقهی و ادبی و علوم لغت، طب استاد بوده است.

    ولادت

    حاجى محمد كريم خان، پسر ابراهيم خان ظهير‌الدوله است. پدر او، پسر مهدى قلى خان، برادر آقا محمد خان و عموى فتحعلى شاه بود. محمد كريم در هجدهم محرم 1225ق در کرمان ديده به جهان گشود.

    تحصیلات

    وى در دوران كودكى، نزد آقا سيد زين‌العابدين مجتهد به فراگرفتن علوم و پيش ميرزا محمد على اصفهانى، به آموختن هنر پرداخت. در شانزده سالگى پس از فوت پدرش به كربلاى معلى رفت و در محضر درس سيد كاظم رشتى، زانوى شاگردى زد. وى از علماى نامدار و مشهور اواخر قرن سيزدهم هجرى و از تلامذه مشهور سيد كاظم رشتى بود و بنا بر آنچه شنيده شده، مدتى در درس شيخ احمد احسائى نيز شركت مى‌كرده است.

    وى رئيس و سرسلسله يك فرقه از طايفه شيخيه مى‌باشد كه به حاج كريم خانى معروف‌اند. حاج محمد كريم خان از معدود علمايى بود كه در جميع فنون عقليه و نقليه دعوى استادى مى‌نمود. از جماعت شيخيه بعد از سيد كاظم رشتى گروهى به وى گرويدند و او را ركن چهارم از اركان اصول عقايد خويش گرفتند. سيد محمد على باب در كتاب بيان، در شأنش گفته: ان الكريم كان فى الکرمان كريماً. هر چند وى در زمان ناصرالدين شاه و گويا به فرمان او، رساله‌اى در رد باب نگاشت كه به طبع رسيده است.

    وفات

    وى در 22 شعبان 1288ق، در 63 سالگى، در حالى كه عازم سفر كربلا بود، در بين راه، دار فانى را وداع گفت. جنازه او را در رواق حضرت حسين بن على(ع)، در پايين پاى استادش، سيد كاظم رشتى به خاک سپردند.

    آثار

    حدود ششصد اثر قلمى از وى نقل كرده‌اند كه اهم آثار آن به شرح زير است:

    1. فطره سليمه: در توحيد، نبوت، امام و ركن رابع.
    2. طريق النجاة: در علم طريقت.
    3. رجوم الشياطين: در اقامه براهين بر توحيد، نبوت و امامت.
    4. الزام النواصب: در توحيد، نبوت، امامت و ركن.
    5. لوح محفوظ: در تحقيق لوح ارتسام و مثل.
    6. لب الالباب: در اسرار خلقت ملك و مواليد.
    7. نعيم الابرار: در اثبات اين كه رسول خدا(ص) اول كاينات است.
    8. فصول: در كليات حكم الهيه.
    9. مهدويه: در کیفیت صدور اثر مؤثر مشتمل بر اسرار و حكم بسيار.
    10. شمس المنيرة: در تكون شعله و صدور نور.
    11. فوايد سبعه: در بيان، معانى، ابواب و امامت.
    12. ابواب الجنان: در حقوق برادران.
    13. حقايق الطب: در كليات علم طب.
    14. دقايق العلاج: در دقايق عمليه طب.
    15. جوامع العلاج: در قواعد علمیه طب.
    16. ياقوت الحمراء: در کیفیت الوان و باطن و ظاهر آنها و رنگ سرخ.
    17. خلاصة التجارب.
    18. علم اليقين.
    19. حجة القاطعه: در تصحيح اخبار.
    20. فوايد، قواعد، سوانح: در محكمه بين اصوليين و اخباریين.
    21. ظرايف الدعوات.
    22. اذكار الاسبوع.
    23. وقايه المسافر.
    24. نخبه در تعقيبات.
    25. علاج الارواح در عزايم و خواتيم و طلسمات والواح.
    26. شهاب الثاقب در رجم النواصب.
    27. ازهاق الباطل در رد باب.
    28. تذكره در علم نحو.
    29. روضه در احاديث شريفه و بدايع و حكايات و اشعار.
    30. تفسير سوره مبارکه حجرات.
    31. رساله‌اى در علم قرائت.
    32. رساله‌اى در رسم الخط قرآن.
    33. تبصره در علم صرف.
    34. رساله‌اى در قانون تحرير و آداب كاتب و كتاب.
    35. رسالات در علم صناعت و فلسفه.
    36. ارشاد العوام در حكمت.
    37. سلطانيه در توحيد، نبوت، امامت.
    38. نصرةالدين.
    39. هداية القوم: در فروع دين.
    40. رساله دلاكيه.

    منابع مقاله

    1. ريحانة الادب، ج 3، ص 360.

    وابسته‌ها