مداد الروح: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'متن كتاب↵↵↵↵رده:کتابشناسی' به 'متن كتاب ==وابستهها== {{وابستهها}} رده:کتابشناسی') |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر =کلمات تسبر اغوار کل روح تائقه الی الیقظه | | عنوانهای دیگر =کلمات تسبر اغوار کل روح تائقه الی الیقظه | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[کورانی، حسین]] ( | [[کورانی، حسین]] (مقدمهنويس) | ||
[[حمود، محمد عبدالله]] ( | [[حمود، محمد عبدالله]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
| چاپ =3 | | چاپ =3 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =16843 | ||
| کتابخوان همراه نور =16843 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۲۵: | خط ۲۶: | ||
'''مداد الروح''' اثر [[حمود، محمد عبدالله|شيخ محمدعبدالله حمود]]، پيرامون مبحث روح و نفس انسان و شيوههاى مراقبت از آن، در سال 1427ق به زبان عربى نگارش شده است. [[کورانی، حسین|شيخ حسين كورانى]] بر كتاب مقدمه نوشته است. | '''مداد الروح''' اثر [[حمود، محمد عبدالله|شيخ محمدعبدالله حمود]]، پيرامون مبحث روح و نفس انسان و شيوههاى مراقبت از آن، در سال 1427ق به زبان عربى نگارش شده است. [[کورانی، حسین|شيخ حسين كورانى]] بر كتاب مقدمه نوشته است. | ||
== ساختار == | ==ساختار== | ||
كتاب، مشتمل بر مقدمه و پيشگفتار و 19 عنوان است. مؤلف سعى نموده در هر يك از قسمتهاى آن با آوردن آيات قرآن و كلام اهلبيت(ع) و موعظهها و نصايح علماى بزرگ و عارفان كاملى مانند حضرت [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و قصهها و عبرتهاى تاريخى، بر جذابيت كتاب بيفزايد. | كتاب، مشتمل بر مقدمه و پيشگفتار و 19 عنوان است. مؤلف سعى نموده در هر يك از قسمتهاى آن با آوردن آيات قرآن و كلام اهلبيت(ع) و موعظهها و نصايح علماى بزرگ و عارفان كاملى مانند حضرت [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و قصهها و عبرتهاى تاريخى، بر جذابيت كتاب بيفزايد. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
بخش اول كتاب حاوى چند نكته مىباشد: | بخش اول كتاب حاوى چند نكته مىباشد: | ||
# | # نویسنده مواردى كه اسباب غفلت انسان مىگردد را برشمرده كه عبارتند از: مغرور شدن در دنيا، ضايع كردن عمر، نعمتهاى الهى، شاكر نبودن، اطاعت نكردن خدا و رسول(ص) و اهلبيتش(ع)<ref>متن كتاب، ص25</ref> | ||
# مؤلف كتاب نتيجه بيدارى را رسيدن به مقام عبوديت<ref>همان، ص28</ref>و نتيجه غفلت را فراموش كردن خدا مىداند كه خود سبب فراموش شدن خود ايشان مىگردد<ref>همان، ص33</ref>و سرانجامى جز خسارت نفس براى انسان به دنبال ندارد<ref>همان، ص38</ref> | # مؤلف كتاب نتيجه بيدارى را رسيدن به مقام عبوديت<ref>همان، ص28</ref>و نتيجه غفلت را فراموش كردن خدا مىداند كه خود سبب فراموش شدن خود ايشان مىگردد<ref>همان، ص33</ref>و سرانجامى جز خسارت نفس براى انسان به دنبال ندارد<ref>همان، ص38</ref> | ||
# | # نویسنده تنها راه رسيدن به بيدارى معنوى را تفكر مىداند. همچنانكه در روايات اسلامى تفكر به عنوان بهترين عبادات معرفى شده است<ref>همان، ص51</ref> | ||
# وى تنها عامل ضعف روحى آدمى را قساوت قلب دانسته و به بيان مواردى از تعبيرات قرآنى دراينباره پرداخته است<ref>همان، ص72</ref>ايشان همچنين به بيان نشانههايى از اين بيمارى روحى در روايات اهلبيت(ع) پرداخته است<ref>همان، ص76</ref>مؤلف امورى كه سبب قساوت قلب مىگردد را نيز متذكر شده كه از آن موارد تعلقات دنيوى و مادى و تبعيت از هواى نفس و ترك ذكر، كثرت مال، كثرت خوردن و نوشيدن و كثرت كلام مىباشد<ref>همان، ص80</ref> | # وى تنها عامل ضعف روحى آدمى را قساوت قلب دانسته و به بيان مواردى از تعبيرات قرآنى دراينباره پرداخته است<ref>همان، ص72</ref>ايشان همچنين به بيان نشانههايى از اين بيمارى روحى در روايات اهلبيت(ع) پرداخته است<ref>همان، ص76</ref>مؤلف امورى كه سبب قساوت قلب مىگردد را نيز متذكر شده كه از آن موارد تعلقات دنيوى و مادى و تبعيت از هواى نفس و ترك ذكر، كثرت مال، كثرت خوردن و نوشيدن و كثرت كلام مىباشد<ref>همان، ص80</ref> | ||
# مؤلف مهمترين عواملى كه سبب جرأت آدمى در ارتكاب معاصى مىگردد را بيان نموده كه از آن جمله است: 1- حبّ دنيا، 2- مغرور شدن به كرم و فضل خداوند و عدم شكرگزارى او، 3- ضعف ايمان، 4- ضعف محبت، 5- كوچك شمردن معاصى<ref>همان، ص87-107</ref> | # مؤلف مهمترين عواملى كه سبب جرأت آدمى در ارتكاب معاصى مىگردد را بيان نموده كه از آن جمله است: 1- حبّ دنيا، 2- مغرور شدن به كرم و فضل خداوند و عدم شكرگزارى او، 3- ضعف ايمان، 4- ضعف محبت، 5- كوچك شمردن معاصى<ref>همان، ص87-107</ref> | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references/> | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
مقدمه و متن كتاب | مقدمه و متن كتاب | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۵۵
مداد الروح | |
---|---|
پدیدآوران | کورانی، حسین (مقدمهنويس) حمود، محمد عبدالله (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | کلمات تسبر اغوار کل روح تائقه الی الیقظه |
ناشر | دار الولاء |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1430 ق یا 2009 م |
چاپ | 3 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مداد الروح اثر شيخ محمدعبدالله حمود، پيرامون مبحث روح و نفس انسان و شيوههاى مراقبت از آن، در سال 1427ق به زبان عربى نگارش شده است. شيخ حسين كورانى بر كتاب مقدمه نوشته است.
ساختار
كتاب، مشتمل بر مقدمه و پيشگفتار و 19 عنوان است. مؤلف سعى نموده در هر يك از قسمتهاى آن با آوردن آيات قرآن و كلام اهلبيت(ع) و موعظهها و نصايح علماى بزرگ و عارفان كاملى مانند حضرت امام خمينى(ره) و قصهها و عبرتهاى تاريخى، بر جذابيت كتاب بيفزايد.
گزارش محتوا
گفتارهاى مؤلف كتاب را مىتوان در دو بخش گزارش نمود. در بخش اول كتاب، عوامل و اسبابى كه سبب غفلت روح و قلب و در بخش دوم، روشهاى مراقبت نفس از عوامل غفلتزا مورد بررسى قرار گرفته است.
بخش اول كتاب حاوى چند نكته مىباشد:
- نویسنده مواردى كه اسباب غفلت انسان مىگردد را برشمرده كه عبارتند از: مغرور شدن در دنيا، ضايع كردن عمر، نعمتهاى الهى، شاكر نبودن، اطاعت نكردن خدا و رسول(ص) و اهلبيتش(ع)[۱]
- مؤلف كتاب نتيجه بيدارى را رسيدن به مقام عبوديت[۲]و نتيجه غفلت را فراموش كردن خدا مىداند كه خود سبب فراموش شدن خود ايشان مىگردد[۳]و سرانجامى جز خسارت نفس براى انسان به دنبال ندارد[۴]
- نویسنده تنها راه رسيدن به بيدارى معنوى را تفكر مىداند. همچنانكه در روايات اسلامى تفكر به عنوان بهترين عبادات معرفى شده است[۵]
- وى تنها عامل ضعف روحى آدمى را قساوت قلب دانسته و به بيان مواردى از تعبيرات قرآنى دراينباره پرداخته است[۶]ايشان همچنين به بيان نشانههايى از اين بيمارى روحى در روايات اهلبيت(ع) پرداخته است[۷]مؤلف امورى كه سبب قساوت قلب مىگردد را نيز متذكر شده كه از آن موارد تعلقات دنيوى و مادى و تبعيت از هواى نفس و ترك ذكر، كثرت مال، كثرت خوردن و نوشيدن و كثرت كلام مىباشد[۸]
- مؤلف مهمترين عواملى كه سبب جرأت آدمى در ارتكاب معاصى مىگردد را بيان نموده كه از آن جمله است: 1- حبّ دنيا، 2- مغرور شدن به كرم و فضل خداوند و عدم شكرگزارى او، 3- ضعف ايمان، 4- ضعف محبت، 5- كوچك شمردن معاصى[۹]
در بخش دوم كتاب، مؤلف به بيان روشهاى مراقبت از نفس براى گرفتار نشدن به دام گناه و اشتباه پرداخته است:
- اينكه انسان خداوند را در هر زمان و مكانى حاضر بداند، سبب احساس نزديكى انسان به خدا مىگردد[۱۰]
- توجه به اينكه اعمال انسان در پيشگاه مقدس پيامبر اسلام(ص) و ائمه معصومين(ع) عرضه مىگردد.
- محاسبه نفس: اين كه انسان بهطور مداوم اعمال و رفتار خود را مورد بررسى قرار دهد و ببيند چه توشهاى براى فرداى خود جمعآورى كرده است[۱۱]
- حياى آدمى از خداوند پس از شناخت عظمت و قدرت او[۱۲]
- تقوا از ديگر امورى است كه سبب تزكيه و تهذيب نفس مىشود كه اين خود سبب عدم وقوع نفس در محرمات مىگردد[۱۳]
- خوف از خداوند، كه آدمى را از گناه باز مىدارد و از معاصى دور مىكند[۱۴]
- تفكر در آثار گناه، كه از مهمترين آثار آن سياهى قلب، عدم استجابت دعا، نزول بلاء، عدم رغبت به عبادت و از بين رفتن نعمت، فراموشى علم، از بين رفتن قدرت تشخيص بين حق و باطل مىباشد[۱۵]
- عدم اصرار بر گناه: اصرار ورزيدن بر گناه سبب نفوذ آن بر احساس و عقول و قلوب ما مىگردد و زشتىها را در نظرمان خوب جلوه مىدهد و سبب كورى و كرى و ضلالت باطنى مىگردد[۱۶]
- كوتاهى آرزوها: اصولاً درازى آرزوها بسيارى از گناهان را به دنبال دارد و سبب قساوت قلب و نيز فراموشى انسان و كفران نعمتها مىشود[۱۷]
- خلاصه كلام اينكه انسان بايد دائماً در فكر اين سفر باشد و در اين مدّت زمان محدود، وسايل مورد نياز رفتن را فراهم كند تا به سلامت به مقصد مقصود برسد. زيرا طول آرزوها از اسباب شقاوت آدمى در اين دنيا مىباشد[۱۸]
- قرار دادن شيطان به عنوان دشمن خود: قلب انسان همانند دژى محكم است كه شيطان قصد نفوذ آن را دارد. به همين جهت لازم است بر آن دربهايى محكم قرار دهند تا جلوى هر نفوذى گرفته شود[۱۹]
- مؤلف برخى از روشهاى خلاص شدن از مكر شيطان را بر اساس قرآن و روايات اهلبيت(ع) در روزه گرفتن، صدقه دادن، دوست داشتن خدا، استغفار بر گناهان، ترك غضب ورزيدن، فراوانى دوستان، نيكى به اولياى خدا و ذكر او، توكل ورزيدن و اخلاص و استعاذه به خداوند و خواندن ادعيه براى خلاص شدن از شيطان مىداند[۲۰]
- خارج كردن دوستى دنيا از قلب: اين كه انسان زندگانى مادى و همه متعلقات آن را وسيله قرار دهد و هدف قرار ندهد؛ زيرا بدون هدف الهى براى زندگانى و عمر انسان قيمتى نمىباشد[۲۱]نتيجه كلام اينكه بدانيم دوستى خدا و دوستى دنيا قابل جمع در يك قلب نمىباشد.
وضعيت كتاب
فهرست محتويات و فهرست مصادر و مراجع كتاب، در پايان آن ذكر شده است. پاورقىها به ذكر پارهاى از توضيحات و آدرس منابع روايات و نيز معرفى برخى شخصيتهاى موجود در كتاب اختصاص يافته است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب