رساله فارسی إنه الحق: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ')
    جز (جایگزینی متن - '،ض' به '، ض')
     
    (۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۴: خط ۴:
    | عنوان‌های دیگر =
    | عنوان‌های دیگر =
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[حسن‌‌زاده آملی، حسن]] (نويسنده)
    [[حسن‌زاده آملی، حسن]] (نویسنده)
    | زبان =فارسی
    | زبان =فارسی
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏217‎‏/‎‏4‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏5‎‏الف‎‏8
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏217‎‏/‎‏4‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏5‎‏الف‎‏8
    خط ۱۴: خط ۱۴:
    | سال نشر = 1373 ش  
    | سال نشر = 1373 ش  


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE2815AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02815AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =02815
    | کتابخوان همراه نور =02815
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۲۲: خط ۲۴:
    }}
    }}


    '''رساله إنه الحق'''، تأليف علامه [[حسن‌زاده آملی، حسن|حسن‌زاده آملى]] و به زبان فارسى است. كلمه مبارکه حق، چه در قرآن مجيد و روايات صادره از اهل‌بيت عصمت و طهارت و چه در كتب و رسايل اصول معارف و فروع احكام و چه در كتب قدما (مشايخ اساطين قبل از اسلام)، لفظى ريشه‌دار است؛ بدين جهت، [[حسن‌‌زاده آملی، حسن|استاد حسن‌زاده]]، بر آن شدند كه چندين بار درباره حق رساله‌اى بنگارند، ولى هر بار ناتمام ماند، تا اينكه حضرت [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، صاحب تفسير قيم الميزان رضوان‌الله‌‌تعالى‌عليه، به روضه رضوان، ارتحال كردند، لذا از استاد، راجع به يادنامه آن جناب، درخواست شد مقاله يا رساله‌اى بنويسند. معظم‌له وعده كردند مرقومه‌هايى را كه درباره حق نگاشته‌اند، گرد آورده و آنها را همراه با بعضى از اضافات به صورت رساله‌اى به پيشگاه ارباب فضيليت تقديم دارند كه به فضل خداوند، اين امر، تحقق يافت و رساله، به نام ميمون و مبارک«إنه الحق» مزين شد.
    '''رساله إنه الحق'''، تأليف علامه [[حسن‌زاده آملی، حسن|حسن‌زاده آملى]] و به زبان فارسى است. كلمه مبارکه حق، چه در قرآن مجيد و روايات صادره از اهل‌بيت عصمت و طهارت و چه در كتب و رسايل اصول معارف و فروع احكام و چه در كتب قدما (مشايخ اساطين قبل از اسلام)، لفظى ريشه‌دار است؛ بدين جهت، [[حسن‌زاده آملی، حسن|استاد حسن‌زاده]]، بر آن شدند كه چندين بار درباره حق رساله‌اى بنگارند، ولى هر بار ناتمام ماند، تا اينكه حضرت [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبايى]]، صاحب تفسير قيم الميزان رضوان‌الله‌تعالى‌عليه، به روضه رضوان، ارتحال كردند، لذا از استاد، راجع به يادنامه آن جناب، درخواست شد مقاله يا رساله‌اى بنويسند. معظم‌له وعده كردند مرقومه‌هايى را كه درباره حق نگاشته‌اند، گرد آورده و آنها را همراه با بعضى از اضافات به صورت رساله‌اى به پيشگاه ارباب فضيليت تقديم دارند كه به فضل خداوند، اين امر، تحقق يافت و رساله، به نام ميمون و مبارک«إنه الحق» مزين شد.


    اين رساله، حاوى مطالبى در بعضى از امهات و عيون مسائل معارف علمى و عملى ساير بين اهل تحقيق و اهل نظر، حول دو محور حق و نفس است.
    اين رساله، حاوى مطالبى در بعضى از امهات و عيون مسائل معارف علمى و عملى ساير بين اهل تحقيق و اهل نظر، حول دو محور حق و نفس است.
    خط ۳۴: خط ۳۶:
    بخش دوم رساله، در طايفه‌اى ازمعارف علمى و عملى گوهر نفس است، با محوريت مسائل زير: 1. انسان، حى بن يقظان است، فرزند پسرى به نام عقل كل و مادرى به نام نفس كل است؛ 2. انسان را شأنيتى است كه تواند عاقل موجودات گردد، لا جرم موجودات را شأنيتى است كه معقول وى مى‌گردند؛ 3. طرق اقتناى معارف؛ 4. نفس ناطقه انسانى را مقام، فوق تجرد است؛ 5. معرفت نفس؛ 6. خود را بشناس؛ 7. من عرف نفسه عرف ربه؛ 8. مراقبت.
    بخش دوم رساله، در طايفه‌اى ازمعارف علمى و عملى گوهر نفس است، با محوريت مسائل زير: 1. انسان، حى بن يقظان است، فرزند پسرى به نام عقل كل و مادرى به نام نفس كل است؛ 2. انسان را شأنيتى است كه تواند عاقل موجودات گردد، لا جرم موجودات را شأنيتى است كه معقول وى مى‌گردند؛ 3. طرق اقتناى معارف؛ 4. نفس ناطقه انسانى را مقام، فوق تجرد است؛ 5. معرفت نفس؛ 6. خود را بشناس؛ 7. من عرف نفسه عرف ربه؛ 8. مراقبت.


    استاد، خاطرنشان مى‌سازند،ضمن بيان مطالب ياد شده، به ذكر آيات و روايات تبرك جسته و به كلمات اساطين فريقين، تمسك نموده‌اند و نيز به طايفه‌اى از نكات ذوقيه و لطايف حكمية اشاراتى كرده‌اند.
    استاد، خاطرنشان مى‌سازند، ضمن بيان مطالب ياد شده، به ذكر آيات و روايات تبرک جسته و به كلمات اساطين فريقين، تمسك نموده‌اند و نيز به طايفه‌اى از نكات ذوقيه و لطايف حكمية اشاراتى كرده‌اند.


    شايان توجه است كه در يكى از شب‌هايى كه استاد، به ترقيم رساله ياد شده مشغول بوده‌اند، براى ايشان واقعه‌اى خوش و شيرين رخ داده كه مشروح آن را از كتاب هزار و يك كلمه نقل مى‌كنيم:
    شايان توجه است كه در يكى از شب‌هايى كه استاد، به ترقيم رساله ياد شده مشغول بوده‌اند، براى ايشان واقعه‌اى خوش و شيرين رخ داده كه مشروح آن را از كتاب هزار و يك كلمه نقل مى‌كنيم:


    «كلمه 16 در مبارک سحر ليله چهارشنبه، 17 ربيع المولود 1402ق، مطابق 23 دى ماه 1360ش، شب فرخنده ميلاد خاتم انبيا(ص) و وصى او، صادق آل محمد(ص) كه مصادف با شب شصتم از ارتحال حضرت استادم [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، صاحب [[الميزان في تفسير القرآن|تفسير الميزان]] بود به ترقيم رساله إنه الحق، به عنوان يادنامه آن جناب اشتغال داشتم، ناگهان مثال مبارکش با سيماى نورانى حاكى از'''سِيمٰاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ اَلسُّجُودِ'''، برايم متمثل شد، فتمثل لنا بشرا سويا و با لهجه‌اى شيرين و دل‌نشين از طيب طويت و حسن سيرت و سريرتم، بدين عبارت بشارتم داد: «تو نيكو صورت و نيكو سيرت و نيكو سريرتى». تا چند لحظه‌اى در حضور انورش مشرف بودم رضوان‌الله‌‌تعالى‌عليه و افاض علينا من بركات انفاسه النفيسة.»
    «كلمه 16 در مبارک سحر ليله چهارشنبه، 17 ربيع المولود 1402ق، مطابق 23 دى ماه 1360ش، شب فرخنده ميلاد خاتم انبيا(ص) و وصى او، صادق آل محمد(ص) كه مصادف با شب شصتم از ارتحال حضرت استادم [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبايى]]، صاحب [[الميزان في تفسير القرآن|تفسير الميزان]] بود به ترقيم رساله إنه الحق، به عنوان يادنامه آن جناب اشتغال داشتم، ناگهان مثال مبارکش با سيماى نورانى حاكى از'''سِيمٰاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ اَلسُّجُودِ'''، برایم متمثل شد، فتمثل لنا بشرا سويا و با لهجه‌اى شيرين و دل‌نشين از طيب طويت و حسن سيرت و سريرتم، بدين عبارت بشارتم داد: «تو نيكو صورت و نيكو سيرت و نيكو سريرتى». تا چند لحظه‌اى در حضور انورش مشرف بودم رضوان‌الله‌تعالى‌عليه و افاض علينا من بركات انفاسه النفيسة.»


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==




    اين رساله، براى اولين بار در سال 1361، در مجموعه‌اى تحت عنوان يادنامه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، توسط انتشارات شفق و اخيرا به صورت مستقل، توسط انتشارات قيام، طبع و منتشر شد.
    اين رساله، براى اولين بار در سال 1361، در مجموعه‌اى تحت عنوان يادنامه [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبايى]]، توسط انتشارات شفق و اخيرا به صورت مستقل، توسط انتشارات قيام، طبع و منتشر شد.


    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    [[رساله إنه الحق]]
    [[دروس في التوحيد]]
    [[تهليليه (شرح لا إله إلّا الله)]]
    [[التوحيد، بحوث في مراتبه و معطياته]]
    [[عجائب القرآن]]
    [[التوحيد(ماتريدي)]]
    [[حکمت الهی عام و خاص]]
    [[دلائل التوحيد]]
    [[أسرار الآيات (ترجمه بانو علویه همایونی)]]
    [[جامع الافكار و ناقد الانظار]]
    [[التمهيد لقواعد التوحيد]]
    [[الأربعين في دلائل التوحيد]]
    [[رسالة التوحيد]]
    [[دروس في التوحيد]]
    [[المسامرة شرح المسایرة]]
    [[كتاب التوحيد]]
    [[التوحيد، بحوث في مراتبه و معطياته]]
    [[شرح القصيدة النونية]]
    [[رسالة الطبيب البهبهاني]]
    [[تنبیهات حول المبدأ و المعاد]]
    [[رسالة في الذب عن أبي‌الحسن الأشعري]]
    [[توحید المفضل]]
    [[المسامرة شرح المسایرة]]
    [[راه نجات در دعای سمات]]
    [[شرح القصيدة النونية]]
    [[توحيد مفضل]]
    [[دلائل التوحيد]]
    [[هداية الأمة إلی معارف الأئمة]]
    [[توحید مفضل و اخلاق]]
    [[در آمدی بر سیر و سلوک]]
    [[أسرار الآيات به انضمام تعليقات حكيم مولی علی نوری]]
    [[أسرار الآيات (تحقیق خواجوی)]]
    [[شرح العقيدة الكبری]]





    نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۰

    رساله فارسی إنه الحق
    رساله فارسی إنه الحق
    پدیدآورانحسن‌زاده آملی، حسن (نویسنده)
    ناشرقيام
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1373 ش
    چاپ1
    موضوعتوحید
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏217‎‏/‎‏4‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏5‎‏الف‎‏8
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    رساله إنه الحق، تأليف علامه حسن‌زاده آملى و به زبان فارسى است. كلمه مبارکه حق، چه در قرآن مجيد و روايات صادره از اهل‌بيت عصمت و طهارت و چه در كتب و رسايل اصول معارف و فروع احكام و چه در كتب قدما (مشايخ اساطين قبل از اسلام)، لفظى ريشه‌دار است؛ بدين جهت، استاد حسن‌زاده، بر آن شدند كه چندين بار درباره حق رساله‌اى بنگارند، ولى هر بار ناتمام ماند، تا اينكه حضرت علامه طباطبايى، صاحب تفسير قيم الميزان رضوان‌الله‌تعالى‌عليه، به روضه رضوان، ارتحال كردند، لذا از استاد، راجع به يادنامه آن جناب، درخواست شد مقاله يا رساله‌اى بنويسند. معظم‌له وعده كردند مرقومه‌هايى را كه درباره حق نگاشته‌اند، گرد آورده و آنها را همراه با بعضى از اضافات به صورت رساله‌اى به پيشگاه ارباب فضيليت تقديم دارند كه به فضل خداوند، اين امر، تحقق يافت و رساله، به نام ميمون و مبارک«إنه الحق» مزين شد.

    اين رساله، حاوى مطالبى در بعضى از امهات و عيون مسائل معارف علمى و عملى ساير بين اهل تحقيق و اهل نظر، حول دو محور حق و نفس است.

    ساختار

    رساله، مشتمل بر يك مقدمه و دو بخش است كه اولى، حاوى يازده عنوان متنوع و دومى، داراى هشت عنوان مختلف است.

    گزارش محتوا

    بخش اول رساله، در طايفه‌اى از معارف حقه توحيديه است با محوريت مسائل زير: 1. وحدت حقه حقيقيه، موضوع مسائل اهل تحقيق به صورت بحث نظرى... است؛ 2. بحث حق، از نظرى ناظر به تبكيت سوفسطايى است؛ 3. معانى حق؛ 4. حق تعالى، انيت محض است، به بيان اهل تحقيق و اهل نظر؛ 5. تشكيك وجود در اصطلاح اهل نظر و اهل تحقيق؛ 6. مرتبه، در لسان اهل تحقيق و اهل نظر؛ 7. وجود حق، غير متناهى است، لا يشمل بحد و لا يحسب بعد؛ 8. بيان استاد علامه شعرانى، در شرح لا يشمل بحد و لا يحسب بعد؛ 9. سبق بالحق؛ 10. مطلبى به صورت استحسانى و خطابى در تأكيد موضوع مسائل عرفانى؛ 11. تميز محيط از محاط به امتياز و تعين احاطى است...

    بخش دوم رساله، در طايفه‌اى ازمعارف علمى و عملى گوهر نفس است، با محوريت مسائل زير: 1. انسان، حى بن يقظان است، فرزند پسرى به نام عقل كل و مادرى به نام نفس كل است؛ 2. انسان را شأنيتى است كه تواند عاقل موجودات گردد، لا جرم موجودات را شأنيتى است كه معقول وى مى‌گردند؛ 3. طرق اقتناى معارف؛ 4. نفس ناطقه انسانى را مقام، فوق تجرد است؛ 5. معرفت نفس؛ 6. خود را بشناس؛ 7. من عرف نفسه عرف ربه؛ 8. مراقبت.

    استاد، خاطرنشان مى‌سازند، ضمن بيان مطالب ياد شده، به ذكر آيات و روايات تبرک جسته و به كلمات اساطين فريقين، تمسك نموده‌اند و نيز به طايفه‌اى از نكات ذوقيه و لطايف حكمية اشاراتى كرده‌اند.

    شايان توجه است كه در يكى از شب‌هايى كه استاد، به ترقيم رساله ياد شده مشغول بوده‌اند، براى ايشان واقعه‌اى خوش و شيرين رخ داده كه مشروح آن را از كتاب هزار و يك كلمه نقل مى‌كنيم:

    «كلمه 16 در مبارک سحر ليله چهارشنبه، 17 ربيع المولود 1402ق، مطابق 23 دى ماه 1360ش، شب فرخنده ميلاد خاتم انبيا(ص) و وصى او، صادق آل محمد(ص) كه مصادف با شب شصتم از ارتحال حضرت استادم علامه طباطبايى، صاحب تفسير الميزان بود به ترقيم رساله إنه الحق، به عنوان يادنامه آن جناب اشتغال داشتم، ناگهان مثال مبارکش با سيماى نورانى حاكى ازسِيمٰاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ اَلسُّجُودِ، برایم متمثل شد، فتمثل لنا بشرا سويا و با لهجه‌اى شيرين و دل‌نشين از طيب طويت و حسن سيرت و سريرتم، بدين عبارت بشارتم داد: «تو نيكو صورت و نيكو سيرت و نيكو سريرتى». تا چند لحظه‌اى در حضور انورش مشرف بودم رضوان‌الله‌تعالى‌عليه و افاض علينا من بركات انفاسه النفيسة.»

    وضعيت كتاب

    اين رساله، براى اولين بار در سال 1361، در مجموعه‌اى تحت عنوان يادنامه علامه طباطبايى، توسط انتشارات شفق و اخيرا به صورت مستقل، توسط انتشارات قيام، طبع و منتشر شد.

    وابسته‌ها