معجم أعلام النساء: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'نساء (ابهام زدایی)' به 'نساء (ابهام‌زدایی)')
 
(۵۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
{{جعبه اطلاعات کتاب
[[پرونده:NUR11610J1.jpg|بندانگشتی|معجم أعلام النساء]]
| تصویر =NUR11610J1.jpg
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
| عنوان =معجم أعلام النساء
|+ |
| عنوان‌های دیگر =الدّرِّ المنثور في طبقات ربّات الخدور
|-
| پدیدآوران =
! نام کتاب!! data-type='bookName'|معجم أعلام النساء
[[فواز عاملی، زینب بنت علی]] (نویسنده)
|-
|نام های دیگر کتاب
|data-type='otherBookNames'|الدّرِّ المنثور في طبقات ربّات الخدور
|-
|پدیدآورندگان
|data-type='authors'|[[فواز عاملی، زینب بنت علی]] (نويسنده)


[[خراط، منی محمد زیاد]] (محقق)
[[خراط، منی محمد زیاد]] (محقق)
|-
| زبان =عربی
|زبان  
| کد کنگره =‏CT‎‏ ‎‏3202‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏9‎‏م‎‏6‎‏
|data-type='language'|عربی
| موضوع =
|-
زنان - سرگذشت‌نامه
|کد کنگره  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏CT‎‏ ‎‏3202‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏9‎‏م‎‏6‎‏
|-
|موضوع  
|data-type='subject'|زنان - سرگذشت نامه


زنان مسلمان - سرگذشت نامه
زنان مسلمان - سرگذشت‌نامه
|-
| ناشر =
|ناشر  
مؤسسة الريان
|data-type='publisher'|مؤسسة الريان
| مکان نشر =بیروت - لبنان
|-
| سال نشر = 1421 ق یا 2000 م
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'|بیروت - لبنان
|-
|سال نشر  
|data-type='publishYear'| 1421 هـ.ق یا 2000 م
|-class='articleCode'
|کد اتوماسیون
|data-type='automationCode'|11610
|}
</div>
 
 
== معرفى اجمالى ==
 
 
«معجم أعلام النساء»، اثر [[فواز عاملی، زینب بنت علی|زينب بنت على بن حسين فوّاز عاملى]] (جبل عامل، 1276-1332ق، قاهره) است كه در آن، شرح حال زنان مشهور و دانشمند از مليت‌ها و مذاهب گوناگون را بيان كرده است.


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE11610AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11610
| کتابخوان همراه نور =11610
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پیش از =
}}
{{کاربردهای دیگر|المعجم (ابهام‌زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر| نساء (ابهام‌زدایی)}}
'''معجم أعلام النساء'''، اثر [[فواز عاملی، زینب بنت علی|زينب بنت على بن حسين فوّاز عاملى]] (جبل عامل، 1276-1332ق، قاهره) است كه در آن، شرح حال زنان مشهور و دانشمند از مليت‌ها و مذاهب گوناگون را بيان كرده است.
مُنى محمد زياد خراط، اين اثر را تحقيق و تصحيح كرده است.
مُنى محمد زياد خراط، اين اثر را تحقيق و تصحيح كرده است.
نام ديگر كتاب حاضر عبارت است از: «الدر المنثور في طبقات ربّات الخدور». نویسنده نگارش اثر حاضر را در سال 1309ق، آغاز كرده، ولى تاريخ پايانش يافت نشد.


نام ديگر كتاب حاضر عبارت است از: «الدر المنثور في طبقات ربّات الخدور». نويسنده نگارش اثر حاضر را در سال 1309ق، آغاز كرده، ولى تاريخ پايانش يافت نشد.


== ساختار ==
==ساختار==
اين كتاب از مقدمه نویسنده و متن اصلى شامل زندگى‌نامه تعداد 454 نفر از بانوان دانشمند و مشهور جهان بر اساس حروف الفبا، تشكيل شده است.


پاره‌اى از منابعى كه مؤلف به آنها استناد نموده، عبارتند از: «الكامل»، [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]؛ «الكامل، [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]؛ «[[وفيات الأعيان]]»، [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]؛ «[[نفح الطیب من غصن الأندلس الرطیب|نفح الطيب]]»، [[مقری، احمد بن محمد|احمد مقرى]]؛ «تاريخ أخبار الأول في من تصرّف في مصر من الدول»، اسحاقى؛ «كتاب [[العبر]]»، [[ابن خلدون]] و «[[الأغاني]]»، [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى]].


اين كتاب از مقدمه نويسنده و متن اصلى شامل زندگى‌نامه تعداد 454 نفر از بانوان دانشمند و مشهور جهان بر اساس حروف الفبا، تشكيل شده است.
محقق اين اثر در مقدمه‌اش كه در رياض، در آغاز ربيع‌الأول 1418ق، نوشته، چنين يادآور شده است: «... هنگامى كه خداوند مرا بر كتاب «الدر المنثور في طبقات ربّات الخدور»، نوشته اديب فاضل زينب بنت على آل فواز(ره) آگاه كرد، از كثرت مطالب سودمند و روش جالب آن، شگفت‌زده شدم. خانم نویسنده - كه خداى رحمتش كناد - در اين كتاب تعداد 454 شرح حال براى زنان فاضل قرون گوناگون فراهم آورده، از عصر جاهلى و صدر اسلام تا زمان خودش، مانند زندگى‌نامه «فطنت بنت احمد پاشا» و «مريم مكاریوس» و... نویسنده مطالب زندگى‌نامه‌ها را محدود به مقدار خاصى نكرده؛ به همين جهت، برخى از آن‌ها بسيار كوتاه و برخى بسيار بلند است. از آنجا كه اين كتاب در مصر، در سال 1312ق، چاپى قديمى شده بود بدون حاشيه، شماره‌گذارى و... پس از خداى تعالى خير طلبيدم و عزمم را جزم كرده و به تحقيق و تصحيحش پرداختم و... در حاشيه، منابع هر زندگى‌نامه را مشخص كردم و اشتباهات چاپى را برطرف ساختم..<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص5-6</ref>
 
پاره‌اى از منابعى كه مؤلف به آنها استناد نموده، عبارتند از: «الكامل»، ابن اثير؛ «الكامل، مبرد؛ «وفيات الأعيان»، ابن خلّكان؛ «نفح الطيب»، احمد مقرى؛ «تاريخ أخبار الأول في من تصرّف في مصر من الدول»، اسحاقى؛ «كتاب العبر»، ابن خلدون و «الأغاني»، ابوالفرج اصفهانى.
 
محقق اين اثر در مقدمه‌اش كه در رياض، در آغاز ربيع‌الأول 1418ق، نوشته، چنين يادآور شده است: «... هنگامى كه خداوند مرا بر كتاب «الدر المنثور في طبقات ربّات الخدور»، نوشته اديب فاضل زينب بنت على آل فواز(ره) آگاه كرد، از كثرت مطالب سودمند و روش جالب آن، شگفت‌زده شدم. خانم نويسنده - كه خداى رحمتش كناد - در اين كتاب تعداد 454 شرح حال براى زنان فاضل قرون گوناگون فراهم آورده، از عصر جاهلى و صدر اسلام تا زمان خودش، مانند زندگى‌نامه «فطنت بنت احمد پاشا» و «مريم مكاريوس» و... نويسنده مطالب زندگى‌نامه‌ها را محدود به مقدار خاصى نكرده؛ به همين جهت، برخى از آن‌ها بسيار كوتاه و برخى بسيار بلند است. از آنجا كه اين كتاب در مصر، در سال 1312ق، چاپى قديمى شده بود بدون حاشيه، شماره‌گذارى و... پس از خداى تعالى خير طلبيدم و عزمم را جزم كرده و به تحقيق و تصحيحش پرداختم و... در حاشيه، منابع هر زندگى‌نامه را مشخص كردم و اشتباهات چاپى را برطرف ساختم... (ر.ك: مقدمه كتاب، ص5-6).


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
درباره روش و محتواى اثر حاضر چند نكته گفتنى است:
درباره روش و محتواى اثر حاضر چند نكته گفتنى است:


1. نويسنده در مقدمه‌اش كه تاريخ و مكان نگارشش را مشخص نكرده، تأكيد كرده است: «... چون علم تاريخ بهترين علم است و برترين گفته و مردان اين علم فراوانند و... ولى در بين اينان كسى را نديدم كه به‌طور مستقل در زبان عربى به نصف جهان انسانى بپردازد و بانوان فاضل را بشناساند باآنكه در بين زنان، نويسندگان و بزرگانى پيدا شده‌اند كه با دانشمندان سترگ و شاعران والا، برابرى مى‌كنند و... پس غيرتم به جوش آمد و تصميم به تأليف كتابى گرفتم كه فضيلت‌هاى آنان را آشكار سازد و زندگى‌نامه‌هاى پراكنده آنان را جمع كند... از تواريخ عمومى و نشريات علمى استفاده كردم و آن را بر طبق حروف الفبا منظمش كردم و آن را «الدر المنثور في طبقات ربات الخدور» ناميدم. همچنين در اختصار كوشيدم و سلسله سندها را حذف كردم و... در 4 ربيع‌الأوّل سال 1309ق، مطابق 7 اكتبر سال 1891م، شروع به نگارشش كردم و آن را از عده‌اى از كتاب‌هاى تاريخى و ادبى گرد آوردم و... (ر.ك: همان، ص9-12).
#نویسنده در مقدمه‌اش كه تاريخ و مكان نگارشش را مشخص نكرده، تأكيد كرده است: «... چون علم تاريخ بهترين علم است و برترين گفته و مردان اين علم فراوانند و... ولى در بين اينان كسى را نديدم كه به‌طور مستقل در زبان عربى به نصف جهان انسانى بپردازد و بانوان فاضل را بشناساند باآنكه در بين زنان، نويسندگان و بزرگانى پيدا شده‌اند كه با دانشمندان سترگ و شاعران والا، برابرى مى‌كنند و... پس غيرتم به جوش آمد و تصميم به تأليف كتابى گرفتم كه فضيلت‌هاى آنان را آشكار سازد و زندگى‌نامه‌هاى پراكنده آنان را جمع كند... از تواريخ عمومى و نشريات علمى استفاده كردم و آن را بر طبق حروف الفبا منظمش كردم و آن را «الدر المنثور في طبقات ربات الخدور» ناميدم. همچنين در اختصار كوشيدم و سلسله سندها را حذف كردم و... در 4 ربيع‌الأوّل سال 1309ق، مطابق 7 اكتبر سال 1891م، شروع به نگارشش كردم و آن را از عده‌اى از كتاب‌هاى تاريخى و ادبى گرد آوردم و..<ref>ر.ک: همان، ص9-12</ref>
 
#آمنه فرزند وهب بن عبدمناف بن زهره، مادر پيامبر(ص): قرمانى گفته است: خداى متعال چنان جمال و كمالى به او داده بود كه به سبب آن، در بين قوم خودش به‌عنوان حكيمه خوانده مى‌شد و فصاحت، حكمت و بلاغتى والا داشت كه بر او هيچ‌كسى از زنان عرب سبقت نگرفته بود. شش سال بعد از ولادت پيامبر(ص) درگذشت و در ابواء دفن شد... آمنه بعد از آنكه اين كلام را گفت: «كل حيّ ميت و كل جديد بال و كل كبير يفنى و أنا ميتة و ذكري باق»؛ يعنى: «هر زنده‌اى مى‌ميرد و هر نوى كهنه مى‌شود و هر بزرگى فانى مى‌شود و من ميرا هستم و يادم باقى»، جان به جان‌آفرين تسليم كرد<ref>ر.ک: متن كتاب، ص28</ref>
2. آمنه فرزند وهب بن عبدمناف بن زهره، مادر پيامبر(ص): قرمانى گفته است: خداى متعال چنان جمال و كمالى به او داده بود كه به سبب آن، در بين قوم خودش به‌عنوان حكيمه خوانده مى‌شد و فصاحت، حكمت و بلاغتى والا داشت كه بر او هيچ‌كسى از زنان عرب سبقت نگرفته بود. شش سال بعد از ولادت پيامبر(ص) درگذشت و در ابواء دفن شد... آمنه بعد از آنكه اين كلام را گفت: «كل حيّ ميت و كل جديد بال و كل كبير يفنى و أنا ميتة و ذكري باق»؛ يعنى: «هر زنده‌اى مى‌ميرد و هر نوى كهنه مى‌شود و هر بزرگى فانى مى‌شود و من ميرا هستم و يادم باقى»، جان به جان‌آفرين تسليم كرد (ر.ك: متن كتاب، ص28).
#نویسنده، شرح حال زليخا و داستان او و حضرت يوسف(ع) را به‌صورت مفصل آورده است<ref>ر.ک: همان، ص363-370</ref>
 
#مارى آنتوانت، دختر دوق توسكا، از ماريا تريزيا، در سال 1755م، زاده شد و در 16 سالگى در سال 1774م، با ولى‌عهد فرانسه ازدواج كرد و اين زمان، سرآغاز سختى‌هاى فرانسه بود؛ پس مردم فرانسه از اين زن بدشان آمد و او را متهم به دسيسه‌هاى گوناگون كردند كه نتوانستند حتى يكى از آن را نيز ثابت كنند. اشتباه بزرگ او عبارت بود از اينكه فخرفروشى و مهمانى و سوردادن را دوست مى‌داشت و بيچارگى و مصيبت‌هاى مردم را درك نمى‌كرد. گويند: او ديد كه نيازمندان از درد گرسنگى به خود مى‌پيچند پس گفت: من به‌خاطر فقر اينان غمگين مى‌شوم! حالا كه نان ندارند كه بخورند، كيك بخورند..<ref>ر.ک: همان، ص749-750</ref>گفتنى است كه در متن مذكور، تاريخ ازدواج با مقدار عمر «مارى آنتوانت» ناسازگار است و بايد يكى اشتباه باشد: يا تاريخ و يا مقدار عمر و شايد تاريخ تولد. تاريخ صحيح (مطابق با شانزده سالگى شخص متولد در 1755م) مساوى است با 1771م.
3. نويسنده، شرح حال زليخا و داستان او و حضرت يوسف(ع) را به‌صورت مفصل آورده است (ر.ك: همان، ص363-370).
#هاجر همسر ابراهيم خليل(ع)، كنيزى مصرى بود و شكل و شمايل زيبايى داشت كه او را فرعون پادشاه مصر به ساره همسر ابراهيم(ع) هديه كرد در زمانى كه ساره در نزد فرعون بود و بعد ساره او را به ابراهيم(ع) هديه كرد و به او گفت من او را زنى نيكو و نورانى مى‌بينم؛ او را بگير شايد خداى تعالى از او به تو فرزندى عنايت كند. پس ابراهيم(ع) با او ازدواج كرد و خداى متعال از او به آن حضرت، اسماعيل(ع) را روزى داد و حضرت ابراهيم آن دو را به مكه برد... و هاجر قبل از سيد و سرورش ساره از دنيا رفت و..<ref>ر.ک: همان، ص817-818</ref>
 
4. مارى آنتوانت، دختر دوق توسكا، از ماريا تريزيا، در سال 1755م، زاده شد و در 16 سالگى در سال 1774م، با ولى‌عهد فرانسه ازدواج كرد و اين زمان، سرآغاز سختى‌هاى فرانسه بود؛ پس مردم فرانسه از اين زن بدشان آمد و او را متهم به دسيسه‌هاى گوناگون كردند كه نتوانستند حتى يكى از آن را نيز ثابت كنند. اشتباه بزرگ او عبارت بود از اينكه فخرفروشى و مهمانى و سوردادن را دوست مى‌داشت و بيچارگى و مصيبت‌هاى مردم را درك نمى‌كرد. گويند: او ديد كه نيازمندان از درد گرسنگى به خود مى‌پيچند پس گفت: من به‌خاطر فقر اينان غمگين مى‌شوم! حالا كه نان ندارند كه بخورند، كيك بخورند... (ر.ك: همان، ص749-750). گفتنى است كه در متن مذكور، تاريخ ازدواج با مقدار عمر «مارى آنتوانت» ناسازگار است و بايد يكى اشتباه باشد: يا تاريخ و يا مقدار عمر و شايد تاريخ تولد. تاريخ صحيح (مطابق با شانزده سالگى شخص متولد در 1755م) مساوى است با 1771م.
 
5. هاجر همسر ابراهيم خليل(ع)، كنيزى مصرى بود و شكل و شمايل زيبايى داشت كه او را فرعون پادشاه مصر به ساره همسر ابراهيم(ع) هديه كرد در زمانى كه ساره در نزد فرعون بود و بعد ساره او را به ابراهيم(ع) هديه كرد و به او گفت من او را زنى نيكو و نورانى مى‌بينم؛ او را بگير شايد خداى تعالى از او به تو فرزندى عنايت كند. پس ابراهيم(ع) با او ازدواج كرد و خداى متعال از او به آن حضرت، اسماعيل(ع) را روزى داد و حضرت ابراهيم آن دو را به مكه برد... و هاجر قبل از سيد و سرورش ساره از دنيا رفت و... (ر.ك: همان، ص817-818).


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==




مصحح براى كتاب حاضر، در پايان كتاب فقط فهرست تفصيلى مطالب را فراهم كرده و متأسفانه فهارس فنى و حتى فهرست منابع را نيز آماده نكرده است. بانوى مصحح، زندگى‌نامه نويسنده كتاب حاضر را نيز به‌صورت مختصر ذكر كرده است (ر.ك: مقدمه كتاب، ص7-8).
مصحح براى كتاب حاضر، در پايان كتاب فقط فهرست تفصيلى مطالب را فراهم كرده و متأسفانه فهارس فنى و حتى فهرست منابع را نيز آماده نكرده است. بانوى مصحح، زندگى‌نامه نویسنده كتاب حاضر را نيز به‌صورت مختصر ذكر كرده است<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص7-8</ref>
 
== منابع و ماخذ مقاله ==


==پانويس ==
<references/>
== منابع مقاله ==


مقدمه و متن كتاب.
مقدمه و متن كتاب.


{{بانوان دانشور}}
{{مطالعات زن و خانواده}}


== پیوندها ==
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/7625 مطالعه کتاب معجم أعلام النساء در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۱۱

معجم أعلام النساء، اثر زينب بنت على بن حسين فوّاز عاملى (جبل عامل، 1276-1332ق، قاهره) است كه در آن، شرح حال زنان مشهور و دانشمند از مليت‌ها و مذاهب گوناگون را بيان كرده است. مُنى محمد زياد خراط، اين اثر را تحقيق و تصحيح كرده است. نام ديگر كتاب حاضر عبارت است از: «الدر المنثور في طبقات ربّات الخدور». نویسنده نگارش اثر حاضر را در سال 1309ق، آغاز كرده، ولى تاريخ پايانش يافت نشد.

معجم أعلام النساء
معجم أعلام النساء
پدیدآورانفواز عاملی، زینب بنت علی (نویسنده) خراط، منی محمد زیاد (محقق)
عنوان‌های دیگرالدّرِّ المنثور في طبقات ربّات الخدور
ناشرمؤسسة الريان
مکان نشربیروت - لبنان
سال نشر1421 ق یا 2000 م
چاپ1
موضوعزنان - سرگذشت‌نامه زنان مسلمان - سرگذشت‌نامه
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏CT‎‏ ‎‏3202‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏9‎‏م‎‏6‎‏
نورلایبمطالعه و دانلود pdf


ساختار

اين كتاب از مقدمه نویسنده و متن اصلى شامل زندگى‌نامه تعداد 454 نفر از بانوان دانشمند و مشهور جهان بر اساس حروف الفبا، تشكيل شده است.

پاره‌اى از منابعى كه مؤلف به آنها استناد نموده، عبارتند از: «الكامل»، ابن اثير؛ «الكامل، مبرد؛ «وفيات الأعيان»، ابن خلّكان؛ «نفح الطيب»، احمد مقرى؛ «تاريخ أخبار الأول في من تصرّف في مصر من الدول»، اسحاقى؛ «كتاب العبر»، ابن خلدون و «الأغاني»، ابوالفرج اصفهانى.

محقق اين اثر در مقدمه‌اش كه در رياض، در آغاز ربيع‌الأول 1418ق، نوشته، چنين يادآور شده است: «... هنگامى كه خداوند مرا بر كتاب «الدر المنثور في طبقات ربّات الخدور»، نوشته اديب فاضل زينب بنت على آل فواز(ره) آگاه كرد، از كثرت مطالب سودمند و روش جالب آن، شگفت‌زده شدم. خانم نویسنده - كه خداى رحمتش كناد - در اين كتاب تعداد 454 شرح حال براى زنان فاضل قرون گوناگون فراهم آورده، از عصر جاهلى و صدر اسلام تا زمان خودش، مانند زندگى‌نامه «فطنت بنت احمد پاشا» و «مريم مكاریوس» و... نویسنده مطالب زندگى‌نامه‌ها را محدود به مقدار خاصى نكرده؛ به همين جهت، برخى از آن‌ها بسيار كوتاه و برخى بسيار بلند است. از آنجا كه اين كتاب در مصر، در سال 1312ق، چاپى قديمى شده بود بدون حاشيه، شماره‌گذارى و... پس از خداى تعالى خير طلبيدم و عزمم را جزم كرده و به تحقيق و تصحيحش پرداختم و... در حاشيه، منابع هر زندگى‌نامه را مشخص كردم و اشتباهات چاپى را برطرف ساختم..[۱]

گزارش محتوا

درباره روش و محتواى اثر حاضر چند نكته گفتنى است:

  1. نویسنده در مقدمه‌اش كه تاريخ و مكان نگارشش را مشخص نكرده، تأكيد كرده است: «... چون علم تاريخ بهترين علم است و برترين گفته و مردان اين علم فراوانند و... ولى در بين اينان كسى را نديدم كه به‌طور مستقل در زبان عربى به نصف جهان انسانى بپردازد و بانوان فاضل را بشناساند باآنكه در بين زنان، نويسندگان و بزرگانى پيدا شده‌اند كه با دانشمندان سترگ و شاعران والا، برابرى مى‌كنند و... پس غيرتم به جوش آمد و تصميم به تأليف كتابى گرفتم كه فضيلت‌هاى آنان را آشكار سازد و زندگى‌نامه‌هاى پراكنده آنان را جمع كند... از تواريخ عمومى و نشريات علمى استفاده كردم و آن را بر طبق حروف الفبا منظمش كردم و آن را «الدر المنثور في طبقات ربات الخدور» ناميدم. همچنين در اختصار كوشيدم و سلسله سندها را حذف كردم و... در 4 ربيع‌الأوّل سال 1309ق، مطابق 7 اكتبر سال 1891م، شروع به نگارشش كردم و آن را از عده‌اى از كتاب‌هاى تاريخى و ادبى گرد آوردم و..[۲]
  2. آمنه فرزند وهب بن عبدمناف بن زهره، مادر پيامبر(ص): قرمانى گفته است: خداى متعال چنان جمال و كمالى به او داده بود كه به سبب آن، در بين قوم خودش به‌عنوان حكيمه خوانده مى‌شد و فصاحت، حكمت و بلاغتى والا داشت كه بر او هيچ‌كسى از زنان عرب سبقت نگرفته بود. شش سال بعد از ولادت پيامبر(ص) درگذشت و در ابواء دفن شد... آمنه بعد از آنكه اين كلام را گفت: «كل حيّ ميت و كل جديد بال و كل كبير يفنى و أنا ميتة و ذكري باق»؛ يعنى: «هر زنده‌اى مى‌ميرد و هر نوى كهنه مى‌شود و هر بزرگى فانى مى‌شود و من ميرا هستم و يادم باقى»، جان به جان‌آفرين تسليم كرد[۳]
  3. نویسنده، شرح حال زليخا و داستان او و حضرت يوسف(ع) را به‌صورت مفصل آورده است[۴]
  4. مارى آنتوانت، دختر دوق توسكا، از ماريا تريزيا، در سال 1755م، زاده شد و در 16 سالگى در سال 1774م، با ولى‌عهد فرانسه ازدواج كرد و اين زمان، سرآغاز سختى‌هاى فرانسه بود؛ پس مردم فرانسه از اين زن بدشان آمد و او را متهم به دسيسه‌هاى گوناگون كردند كه نتوانستند حتى يكى از آن را نيز ثابت كنند. اشتباه بزرگ او عبارت بود از اينكه فخرفروشى و مهمانى و سوردادن را دوست مى‌داشت و بيچارگى و مصيبت‌هاى مردم را درك نمى‌كرد. گويند: او ديد كه نيازمندان از درد گرسنگى به خود مى‌پيچند پس گفت: من به‌خاطر فقر اينان غمگين مى‌شوم! حالا كه نان ندارند كه بخورند، كيك بخورند..[۵]گفتنى است كه در متن مذكور، تاريخ ازدواج با مقدار عمر «مارى آنتوانت» ناسازگار است و بايد يكى اشتباه باشد: يا تاريخ و يا مقدار عمر و شايد تاريخ تولد. تاريخ صحيح (مطابق با شانزده سالگى شخص متولد در 1755م) مساوى است با 1771م.
  5. هاجر همسر ابراهيم خليل(ع)، كنيزى مصرى بود و شكل و شمايل زيبايى داشت كه او را فرعون پادشاه مصر به ساره همسر ابراهيم(ع) هديه كرد در زمانى كه ساره در نزد فرعون بود و بعد ساره او را به ابراهيم(ع) هديه كرد و به او گفت من او را زنى نيكو و نورانى مى‌بينم؛ او را بگير شايد خداى تعالى از او به تو فرزندى عنايت كند. پس ابراهيم(ع) با او ازدواج كرد و خداى متعال از او به آن حضرت، اسماعيل(ع) را روزى داد و حضرت ابراهيم آن دو را به مكه برد... و هاجر قبل از سيد و سرورش ساره از دنيا رفت و..[۶]

وضعيت كتاب

مصحح براى كتاب حاضر، در پايان كتاب فقط فهرست تفصيلى مطالب را فراهم كرده و متأسفانه فهارس فنى و حتى فهرست منابع را نيز آماده نكرده است. بانوى مصحح، زندگى‌نامه نویسنده كتاب حاضر را نيز به‌صورت مختصر ذكر كرده است[۷]

پانويس

  1. ر.ک: مقدمه كتاب، ص5-6
  2. ر.ک: همان، ص9-12
  3. ر.ک: متن كتاب، ص28
  4. ر.ک: همان، ص363-370
  5. ر.ک: همان، ص749-750
  6. ر.ک: همان، ص817-818
  7. ر.ک: مقدمه كتاب، ص7-8

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.