الصناعتین؛ الكتابة و الشعر: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== ساختار == ' به '== ساختار == ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'شعر (ابهام زدایی)' به 'شعر (ابهامزدایی)') |
||
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
الکتابه و الشعر | الکتابه و الشعر | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ابراهیم، محمد ابوالفضل]] ( | [[ابراهیم، محمد ابوالفضل]] (نویسنده) | ||
[[عسکری، حسن بن عبدالله]] ( | [[عسکری، حسن بن عبدالله]] (نویسنده) | ||
[[بجاوی، علی محمد]] (محقق) | [[بجاوی، علی محمد]] (محقق) | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| سال نشر = 1419 ق یا 1998 م | | سال نشر = 1419 ق یا 1998 م | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02542AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =02542 | |||
| کتابخوان همراه نور =02542 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| شعر (ابهامزدایی)}} | |||
'''كتاب الصناعتين و الكتابة و الشعر'''، اثر [[عسکری، حسن بن عبدالله|ابوهلال حسن بن عبدالله بن سهل عسكرى]]، كتابى است در مورد شعر و كتابت كه به زبان عربى و در سال 394ق، نوشته شده است. | '''كتاب الصناعتين و الكتابة و الشعر'''، اثر [[عسکری، حسن بن عبدالله|ابوهلال حسن بن عبدالله بن سهل عسكرى]]، كتابى است در مورد شعر و كتابت كه به زبان عربى و در سال 394ق، نوشته شده است. | ||
== ساختار == | ==ساختار== | ||
كتاب با مقدمهاى مختصر از | كتاب با مقدمهاى مختصر از محققین، در اشاره به روش تحقيق آن، آغاز شده است. | ||
اين اثر از ميان علوم بلاغى، تنها بديع را برگزيده و مطالب، در ده باب و هر باب در چندين فصل، ترتيب يافته است. | اين اثر از ميان علوم بلاغى، تنها بديع را برگزيده و مطالب، در ده باب و هر باب در چندين فصل، ترتيب يافته است. | ||
نویسنده، انواع بديع را به 35 نوع رسانده؛ يعنى خود 6 نوع به آن افزوده است. | |||
== گزارش محتوا == | ==گزارش محتوا== | ||
باب اول، در مورد موضوع علم بلاغت بوده و نویسنده پس از تبيين معناى بلاغت و فصاحت، به بيان فرق بين فصاحت و بلاغت پرداخته است. | |||
باب اول، در مورد موضوع علم بلاغت بوده و | |||
از جمله مباحث اين باب، عبارت است از: كلام حكما و علما در حدود بلاغت، اختلاف مردم در شعر و فنون آن، مشتركات الفاظ، رأى جعفر بن يحيى در مورد بلاغت و... | از جمله مباحث اين باب، عبارت است از: كلام حكما و علما در حدود بلاغت، اختلاف مردم در شعر و فنون آن، مشتركات الفاظ، رأى جعفر بن يحيى در مورد بلاغت و... | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
باب دوم، در بيان فرق ميان كلام خوب و بد بوده و از جمله مباحث آن، مىتوان به موارد زير اشاره كرد: استعمال الفاظ غريب در شعر، خطا بودن معنا، هجاء غير مختار، هجاء جيد و خبيث، شناخت صنعت كلام و ترتيب الفاظ و... | باب دوم، در بيان فرق ميان كلام خوب و بد بوده و از جمله مباحث آن، مىتوان به موارد زير اشاره كرد: استعمال الفاظ غريب در شعر، خطا بودن معنا، هجاء غير مختار، هجاء جيد و خبيث، شناخت صنعت كلام و ترتيب الفاظ و... | ||
از جمله مباحثى كه در ابواب ديگر كتاب، به آنها پرداخته شده است، عبارتند از: معرفت صنعت كلام و ترتيب الفاظ، | از جمله مباحثى كه در ابواب ديگر كتاب، به آنها پرداخته شده است، عبارتند از: معرفت صنعت كلام و ترتيب الفاظ، کیفیت نظم كلام، الفاظ رباعى و خماسى، ترتيب الفاظ، حسن نظم، ايجاز و اطناب، وجوه حذف، سرقت شعرى و قبح اخذ، فايده تشبيه، تشبيه به غير ادات، تشبيه قبيح، تكافؤ، تجانس، مقابله، تقسيم، اشاره، مماثله، مبالغه، كنايه، تذييل، ترصيع، ايغال، استشهاد و احتجاج، تلطف و... | ||
ابوهلال بيش از هر چيز به كتاب «الصناعتين» شهرت يافته است؛ زيرا اين اثر را شايد بتوان در نقطه اوج منحنى تحولى نهاد كه براى تاريخ نقد ادبى ترسيم كردهاند. نقد كه در سدههاى 1 و 2ق با احكامى چون «هو أشعر العرب» آغاز شد، در كتابهاى طبقات ابن سلام و [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] و نحوه گزينش و طبقهبندى ايشان، شكلى تازه يافت. [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] نيز به برخى از اصول علمى آن اشاره كرد، ابن تعز در كتاب «بديع» قالبهاى نسبتا روشنتر و گستردهتر نقد و صنايع لفظى را عرضه كرد. ابن طباطبا در جستجوى معيارهاى شعر برآمد تا سرانجام قدامة بن جعفر تحت تأثير خطابه [[ارسطو]] و ديگر موازين منطقى و فلسفى يونانى كه در آن روزگار به عربى ترجمه مىشد، كوشيد معيارهاى عاطفى و ذوقى نقد را كنار نهد و موازين خشك منطقى را جاىگزين آنها كند، اما آمدى در «الموازنة» و جرجانى در «الوساطة» باز احساس اصيل لغوى و عاطفه هنرى و همچنين مقايسه ميان دادههاى ادبى را به اصول منطقى قدامه ترجيح دادند. ابوهلال كه در | ابوهلال بيش از هر چيز به كتاب «الصناعتين» شهرت يافته است؛ زيرا اين اثر را شايد بتوان در نقطه اوج منحنى تحولى نهاد كه براى تاريخ نقد ادبى ترسيم كردهاند. نقد كه در سدههاى 1 و 2ق با احكامى چون «هو أشعر العرب» آغاز شد، در كتابهاى طبقات ابن سلام و [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] و نحوه گزينش و طبقهبندى ايشان، شكلى تازه يافت. [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] نيز به برخى از اصول علمى آن اشاره كرد، ابن تعز در كتاب «بديع» قالبهاى نسبتا روشنتر و گستردهتر نقد و صنايع لفظى را عرضه كرد. ابن طباطبا در جستجوى معيارهاى شعر برآمد تا سرانجام قدامة بن جعفر تحت تأثير خطابه [[ارسطو]] و ديگر موازين منطقى و فلسفى يونانى كه در آن روزگار به عربى ترجمه مىشد، كوشيد معيارهاى عاطفى و ذوقى نقد را كنار نهد و موازين خشك منطقى را جاىگزين آنها كند، اما آمدى در «الموازنة» و جرجانى در «الوساطة» باز احساس اصيل لغوى و عاطفه هنرى و همچنين مقايسه ميان دادههاى ادبى را به اصول منطقى قدامه ترجيح دادند. ابوهلال كه در پایان اين زنجيره قرار داشت، همه آن آثار را نيك فراگرفته بود و بخش اعظم كتاب او نقل آراء و عقايد گذشتگان است. | ||
از كتاب «الصناعتين»، چنين استنباط مىشود كه مؤلف اندكاندك از نقد عاطفى و هنرى دورى گزيده و قالبهاى فنى صنعت را بر آنها ترجيح داده است؛ ازاينرو، سيماى ابن معتز و حتى قدامه در كتاب او از همه آشكارتر است و نيز پرارجترين اشخاص در كتاب او، صنعتپردازانى چون صاحب و ابوتمام هستند. | از كتاب «الصناعتين»، چنين استنباط مىشود كه مؤلف اندكاندك از نقد عاطفى و هنرى دورى گزيده و قالبهاى فنى صنعت را بر آنها ترجيح داده است؛ ازاينرو، سيماى ابن معتز و حتى قدامه در كتاب او از همه آشكارتر است و نيز پرارجترين اشخاص در كتاب او، صنعتپردازانى چون صاحب و ابوتمام هستند. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
ابوهلال چند بار نام «صنعة الكلام» را در كتابهاى خويش ذكر كرده و بروكلمان نيز آن را كتابى مستقل پنداشته است، اما قنازع باور ندارد كه اين كتاب چيزى غير از «الصناعتين» باشد و حتى مىپندارد كه نام اصلى كتاب «الصناعتين»، همانا «صنعة الكلام» بوده است. از سوى ديگر، مىدانيم كه «الصناعتين» را به چندين نام ديگر نيز خواندهاند. | ابوهلال چند بار نام «صنعة الكلام» را در كتابهاى خويش ذكر كرده و بروكلمان نيز آن را كتابى مستقل پنداشته است، اما قنازع باور ندارد كه اين كتاب چيزى غير از «الصناعتين» باشد و حتى مىپندارد كه نام اصلى كتاب «الصناعتين»، همانا «صنعة الكلام» بوده است. از سوى ديگر، مىدانيم كه «الصناعتين» را به چندين نام ديگر نيز خواندهاند. | ||
قنازع در اثبات نظريه خود بيشتر به اين امر استدلال مىكند كه: هرگاه ابوهلال به موضوعى در «صنعة الكلام» ارجاع داده، آن موضوع عينا در «الصناعتين» يافت مىشود و همچنين وى در مقدمه «الصناعتين» تصريح مىكند كه در اين كتاب، خواسته است هرچه را در باب «صنعة الكلام» مورد نياز است، گرد آورد. از سوى ديگر وى هيچگاه لفظ «صناعتين» را در آثار خويش به كار نبرده است و اساسا او به دو صنعت متفاوت قائل نبوده، بلكه شعر و نثر و گفتار را رشتههاى سهگانه صنعت يگانهاى مىپنداشته است؛ | قنازع در اثبات نظريه خود بيشتر به اين امر استدلال مىكند كه: هرگاه ابوهلال به موضوعى در «صنعة الكلام» ارجاع داده، آن موضوع عينا در «الصناعتين» يافت مىشود و همچنين وى در مقدمه «الصناعتين» تصريح مىكند كه در اين كتاب، خواسته است هرچه را در باب «صنعة الكلام» مورد نياز است، گرد آورد. از سوى ديگر وى هيچگاه لفظ «صناعتين» را در آثار خويش به كار نبرده است و اساسا او به دو صنعت متفاوت قائل نبوده، بلكه شعر و نثر و گفتار را رشتههاى سهگانه صنعت يگانهاى مىپنداشته است؛ بنابراین، نبايد پنداشت كه «صنعة الكلام»، كتابى مستقل است. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
تحقيق كتاب، توسط علىمحمد بجاوى و محمد ابوالفضل ابراهیم صورت گرفته است. | |||
تحقيق كتاب، توسط علىمحمد بجاوى و محمد ابوالفضل | |||
فهرست مطالب، اعلام، شعر و شعراء، در انتهاى كتاب آمده است. | فهرست مطالب، اعلام، شعر و شعراء، در انتهاى كتاب آمده است. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۱: | ||
پاورقىها، بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته، در مواردى نيز، توضيحاتى پيرامون برخى لغات، در آنها داده شده است. | پاورقىها، بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته، در مواردى نيز، توضيحاتى پيرامون برخى لغات، در آنها داده شده است. | ||
== منابع مقاله == | ==منابع مقاله== | ||
#مقدمه و متن كتاب. | #مقدمه و متن كتاب. | ||
#دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 6، مدخل: ابوهلال. | #دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 6، مدخل: ابوهلال. | ||
#دانشنامه قرآن كريم، ج 2، [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدين خرمشاهى]]، ص1383. | #دانشنامه قرآن كريم، ج 2، [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدين خرمشاهى]]، ص1383. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبانشناسی، علم زبان]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات عربی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۱۵
الصناعتین، الکتابة و الشعر | |
---|---|
پدیدآوران | ابراهیم، محمد ابوالفضل (نویسنده)
عسکری، حسن بن عبدالله (نویسنده) بجاوی، علی محمد (محقق) |
عنوانهای دیگر | کتاب الصناعتین الکتابه و الشعر |
ناشر | المکتبة العصرية |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1419 ق یا 1998 م |
چاپ | 1 |
موضوع | زبان عربی - فن شعر
زبان عربی - فن نگارش زبان عربی - معانی و بیان |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | PJA 2028 /ع5ص9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
كتاب الصناعتين و الكتابة و الشعر، اثر ابوهلال حسن بن عبدالله بن سهل عسكرى، كتابى است در مورد شعر و كتابت كه به زبان عربى و در سال 394ق، نوشته شده است.
ساختار
كتاب با مقدمهاى مختصر از محققین، در اشاره به روش تحقيق آن، آغاز شده است.
اين اثر از ميان علوم بلاغى، تنها بديع را برگزيده و مطالب، در ده باب و هر باب در چندين فصل، ترتيب يافته است.
نویسنده، انواع بديع را به 35 نوع رسانده؛ يعنى خود 6 نوع به آن افزوده است.
گزارش محتوا
باب اول، در مورد موضوع علم بلاغت بوده و نویسنده پس از تبيين معناى بلاغت و فصاحت، به بيان فرق بين فصاحت و بلاغت پرداخته است.
از جمله مباحث اين باب، عبارت است از: كلام حكما و علما در حدود بلاغت، اختلاف مردم در شعر و فنون آن، مشتركات الفاظ، رأى جعفر بن يحيى در مورد بلاغت و...
باب دوم، در بيان فرق ميان كلام خوب و بد بوده و از جمله مباحث آن، مىتوان به موارد زير اشاره كرد: استعمال الفاظ غريب در شعر، خطا بودن معنا، هجاء غير مختار، هجاء جيد و خبيث، شناخت صنعت كلام و ترتيب الفاظ و...
از جمله مباحثى كه در ابواب ديگر كتاب، به آنها پرداخته شده است، عبارتند از: معرفت صنعت كلام و ترتيب الفاظ، کیفیت نظم كلام، الفاظ رباعى و خماسى، ترتيب الفاظ، حسن نظم، ايجاز و اطناب، وجوه حذف، سرقت شعرى و قبح اخذ، فايده تشبيه، تشبيه به غير ادات، تشبيه قبيح، تكافؤ، تجانس، مقابله، تقسيم، اشاره، مماثله، مبالغه، كنايه، تذييل، ترصيع، ايغال، استشهاد و احتجاج، تلطف و...
ابوهلال بيش از هر چيز به كتاب «الصناعتين» شهرت يافته است؛ زيرا اين اثر را شايد بتوان در نقطه اوج منحنى تحولى نهاد كه براى تاريخ نقد ادبى ترسيم كردهاند. نقد كه در سدههاى 1 و 2ق با احكامى چون «هو أشعر العرب» آغاز شد، در كتابهاى طبقات ابن سلام و ابن قتيبه و نحوه گزينش و طبقهبندى ايشان، شكلى تازه يافت. جاحظ نيز به برخى از اصول علمى آن اشاره كرد، ابن تعز در كتاب «بديع» قالبهاى نسبتا روشنتر و گستردهتر نقد و صنايع لفظى را عرضه كرد. ابن طباطبا در جستجوى معيارهاى شعر برآمد تا سرانجام قدامة بن جعفر تحت تأثير خطابه ارسطو و ديگر موازين منطقى و فلسفى يونانى كه در آن روزگار به عربى ترجمه مىشد، كوشيد معيارهاى عاطفى و ذوقى نقد را كنار نهد و موازين خشك منطقى را جاىگزين آنها كند، اما آمدى در «الموازنة» و جرجانى در «الوساطة» باز احساس اصيل لغوى و عاطفه هنرى و همچنين مقايسه ميان دادههاى ادبى را به اصول منطقى قدامه ترجيح دادند. ابوهلال كه در پایان اين زنجيره قرار داشت، همه آن آثار را نيك فراگرفته بود و بخش اعظم كتاب او نقل آراء و عقايد گذشتگان است.
از كتاب «الصناعتين»، چنين استنباط مىشود كه مؤلف اندكاندك از نقد عاطفى و هنرى دورى گزيده و قالبهاى فنى صنعت را بر آنها ترجيح داده است؛ ازاينرو، سيماى ابن معتز و حتى قدامه در كتاب او از همه آشكارتر است و نيز پرارجترين اشخاص در كتاب او، صنعتپردازانى چون صاحب و ابوتمام هستند.
هدف صنايع لفظى از آغاز، بيان جوانب فنى و هنرى قرآن كريم و سرانجام، اثبات اعجاز آن است. ابوهلال نيز بر آن بوده است كه نخست محسنات بديعى را در آيات الهى باز نمايد.
از نظر برخى، كتاب «الصناعتين»، كتابى ادبى است؛ زيرا مجموعه عظيمى از زيباترين آثار نظم و نثر عرب را در بر دارد.از ديدگاه برخى ديگر، كتابى است خشك و تباهكننده ذوق و در چشم ديگر افراد، كتابى است كه براى صنعتآموزان، مفيد و آسان است.
ابوهلال چند بار نام «صنعة الكلام» را در كتابهاى خويش ذكر كرده و بروكلمان نيز آن را كتابى مستقل پنداشته است، اما قنازع باور ندارد كه اين كتاب چيزى غير از «الصناعتين» باشد و حتى مىپندارد كه نام اصلى كتاب «الصناعتين»، همانا «صنعة الكلام» بوده است. از سوى ديگر، مىدانيم كه «الصناعتين» را به چندين نام ديگر نيز خواندهاند.
قنازع در اثبات نظريه خود بيشتر به اين امر استدلال مىكند كه: هرگاه ابوهلال به موضوعى در «صنعة الكلام» ارجاع داده، آن موضوع عينا در «الصناعتين» يافت مىشود و همچنين وى در مقدمه «الصناعتين» تصريح مىكند كه در اين كتاب، خواسته است هرچه را در باب «صنعة الكلام» مورد نياز است، گرد آورد. از سوى ديگر وى هيچگاه لفظ «صناعتين» را در آثار خويش به كار نبرده است و اساسا او به دو صنعت متفاوت قائل نبوده، بلكه شعر و نثر و گفتار را رشتههاى سهگانه صنعت يگانهاى مىپنداشته است؛ بنابراین، نبايد پنداشت كه «صنعة الكلام»، كتابى مستقل است.
وضعيت كتاب
تحقيق كتاب، توسط علىمحمد بجاوى و محمد ابوالفضل ابراهیم صورت گرفته است.
فهرست مطالب، اعلام، شعر و شعراء، در انتهاى كتاب آمده است.
پاورقىها، بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته، در مواردى نيز، توضيحاتى پيرامون برخى لغات، در آنها داده شده است.
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب.
- دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 6، مدخل: ابوهلال.
- دانشنامه قرآن كريم، ج 2، بهاءالدين خرمشاهى، ص1383.