آشنایی با کتب رجالی شیعه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '| پس از = | پیش از = ' به '| پس از = | پیش از =') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'شیعه (ابهام زدایی)' به 'شیعه (ابهامزدایی)') |
||
(۴۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| عنوان =آشنایی با کتب رجالی شیعه | | عنوان =آشنایی با کتب رجالی شیعه | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[رحمان ستایش، محمدکاظم]] ( | [[رحمان ستایش، محمدکاظم]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =BP 115 /ر3آ5* | | کد کنگره =BP 115 /ر3آ5* | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
حدیث - علم الرجال - تاریخ و نقد | حدیث - علم الرجال - تاریخ و نقد | ||
حدیث - علم الرجال - سرگذشتنامه | حدیث - علم الرجال - سرگذشتنامه | ||
حدیث - علم الرجال - کتابشناسی | |||
حدیث - علم الرجال - | | ناشر = | ||
| ناشر = | سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، مرکز تحقيق و توسعه علوم انسانی | ||
سازمان مطالعه و | |||
| مکان نشر =تهران - ایران | | مکان نشر =تهران - ایران | ||
| سال نشر = 1385 | | سال نشر =1385 ش | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE19678AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE19678AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| شابک =964-530-088-6 | | شابک =964-530-088-6 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =19678 | |||
| کتابخوان همراه نور =19678 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از =}}'''آشنايى با كتب رجالى شيعه''' اثر [[محمدكاظم رحمان ستايش]]، به معرفى مهترين كتب رجالى شيعه و مؤلفان آن پرداخته است. | | پیش از = | ||
}} | |||
اين کتاب به زبان | {{کاربردهای دیگر| شیعه (ابهامزدایی)}} | ||
'''آشنايى با كتب رجالى شيعه''' اثر [[محمدكاظم رحمان ستايش]]، به معرفى مهترين كتب رجالى شيعه و مؤلفان آن پرداخته است. | |||
اين کتاب به زبان فارسی برای دانشجویان رشته علوم حديث در مقطع كارشناسى، به عنوان منبع اصلى درس «كتب رجالى شيعه» تدوین شده و نویسنده در سال 1385ش بر آن مقدمه نوشته است. | |||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در چهار فصل تنظيم شده است. | |||
نویسنده در ابتدا، ضمن اشاره به ضرورت آشنايى با كتب رجالى و رابطه علم رجال و كتب رجالى، به تقسيمبندى نگاشتههاى رجالى و بيان تاريخچه تأليفاتى كه در این زمینه، نگارش يافتهاند پرداخته و سپس اصول اولیه و ثانویه رجالى را مورد بحث و بررسى قرار داده است. در پایان نيز به معرفى مهمترين جوامع رجالى و كتب تحقيقى رجالى پرداخته است. | |||
کتاب با مقدمه | |||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمه، به اهمیت علم رجال يا دانش راوىشناسى اشاره كرده و بيان مىدارد كه شناخت منابع اطلاعاتى كه راویان را به ما مىشناساند در واقع شناخت اسناد و مدارک علمى است كه بايد تجزيه و تحليل شود؛ چراكه حب و بغضها، غرضورزىها و برداشتهاى شخصى در این تجزيه و تحليلها بايد از واقعيات جدا شده و بالاخره شناختى علمى و دقيق از هویت راوى و از میزان اعتماد به او برای ما حاصل شود.<ref>مقدمه، ص1</ref> | |||
درآمد شامل چهار بخش كلى به شرح زير مىباشد: | درآمد شامل چهار بخش كلى به شرح زير مىباشد: | ||
الف) ضرورت آشنايى با كتب رجالى: نویسنده معتقد است با گذر زمان، راهیابى احاديث نادرست و مجعول عرضه استفاده مطلق و بىدغدغه از حديث را تنگ ساخت و محدثين را بر آن داشت كه راههایى برای دستيابى به احاديث صحيح جستجو كنند. در عصر اصحاب ائمه(ع)، این شناخت با آشنايى بىواسطه و با واسطه با راوى پديد مىآمد، اما در عصر حاضر، از آنجا كه مرسومترين طريق شناخت راویان حديث، شيوه شناخت راویان از طريق كتب و منابع مكتوب است، لذا شناخت منابع رجالى، شيوه نگارش و اطلاعات موجود در هر یک از آنها، نقش ابزارى مهمى در بازشناسى راویان پيدا كرده و یک محدث برای داورى در مورد وضعيت یک حديث، چارهاى جز آشنايى با این كتب و مراجعه و استفاده از آنها ندارد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص3- 4</ref> | |||
الف) ضرورت آشنايى با كتب رجالى: | ب) رابطه علم رجال و كتب رجالى: نویسنده نسبت علم راوىشناسى و كتب رجالى با یکديگر را شبيه نسبت بين زبانهاى مختلف و ادبيات خاص آنها دانسته است.<ref>همان، ص4</ref> | ||
ج) انواع نگاشتههاى رجالى: در این بحث، به معرفى مشهورترين شيوههاى تأليف پرداخته كه عبارتند از تأليف بر اساس نام راویان، طبقات، جرح و تعديل، فهرست نگارى و كتب رجالى تحقيقى.<ref>همان، ص6</ref> | |||
ب) رابطه علم رجال و كتب رجالى: | د) تاريخچه تأليفات رجالى شيعه: [[شيخ آقا بزرگ تهرانى]]، اولین تأليف رجالى شيعه را کتاب «تسمیة من شهد مع امیرالمؤمنين(ع) الجمل و الصفين و النهروان من الصحابة(رض)» دانسته ولى نویسنده معتقد است [[حسینی طهرانی، محمدحسین|علامه تهرانى]] و برخى ديگر از عالمان کتابشناس، دانش رجال و تراجم را در هم آمیختهاند و از اينرو این کتاب را كه نوعى کتاب تراجم و شرح حال محسوب مىشود، از جمله کتابهاى رجالى، بلكه اولین آنها دانستهاند. به نظر نویسنده، نمىتوان این کتاب را به صورت مستقيم، یک تأليف رجالى كامل دانست.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref> | ||
اولین گروه از منابع رجالى كه به دست ما رسيده، «اصول اولیه رجالى» نامیده مىشود. این گروه از منابع كه در فصل اول، معرفى شده سه خصوصيت مهم دارد كه آنها را از ديگر منابع رجالى، متمايز مىسازد. این ویژگىها عبارتند از: | |||
ج) انواع نگاشتههاى رجالى: در | #قدمت: تأليفات رجالى بسيارى تا قرن چهارم و پنجم هجرى، نگاشته شده، اما اكثر آنها به دست ما نرسيده است. نویسنده معتقد است توجه به کتابهایى كه ما آنها را به اصول اولیه رجالى مىشناسیم، باعث شده است كه نسخهبردارى و تكثير از نسخههاى این کتابها انجام شده و اقبال نسبت به ديگر کتابهاى رجالى متقدم، كم شود. به نظر وى، جامعيت نسبى و نظم اصول اولیه، آنها را كتب مرجعشناسى راویان قرار داد و منابع ناقص يا غيرمنظم قديمتر، تحتالشعاع آنها قرار گرفت.<ref>ر.ک: همان، ص25</ref> | ||
#اعتبار: به نظر نویسنده شخصيت علمى مؤلفان اصول اولیه رجالى و نيز انتساب صحيح کتابهاى اصول اولیه به مؤلفان آنها، در اصل شمردن این کتابها تأثير بسزايى دارد.<ref>همان</ref> | |||
د) تاريخچه تأليفات رجالى شيعه: [[شيخ آقا بزرگ تهرانى]]، | #جامعيت: نسبت منابع رجالى قرون دوم و سوم به اصول اولیه، بهگونهاى است كه بسيارى از اطلاعات آن منابع، در اصول اولیه گزارش شده است و به اعتقاد نویسنده از اينرو مىتوان ادعا كرد كه اصول اولیه، داراى جامعيت نسبى است.<ref>همان</ref> | ||
اين اصول عبارتند از: [[رجال برقى]]؛ [[رجال ابن غضايرى]]؛ [[اختيار معرفةالرجال]]؛ [[رجال شيخ طوسى]]؛ [[الفهرست طوسى]] و [[رجال النجاشى]]. هر یک از این منابع، در گفتار مستقلى در این فصل، معرفى شده است.<ref>ر.ک: همان</ref> | |||
در فصل دوم، در دو گفتار، به معرفى دو کتاب «[[خلاصةالاقوال]]» [[علامه حلى]] و «[[رجال ابن داود|الرجال]]» [[ابن داوود]] پرداخته شده است. در قرن هشتم هجرى، دو مؤلف فوق كه معاصر یکديگر بودند، بر اساس نيازهایى كه در آن عصر حس كردند، اقدام به تأليف در موضوع دانش رجال كردند. تأليفات رجالى این دوره، مبتنى بر اطلاعات رجالى برگرفته از اصول اولیه و برخى ديگر از منابع مفقود در عصر حاضر، انجام شد. بر این اساس، منابع تأليف شده در این دوره، در بخش دوم از اطلاعاتشان به عنوان مصدر اصلى شناخته مىشوند. ویژگىهاى مهم این اصول، عبارتند از: | |||
#تأليف در قرون میانى: این ویژگى باعث شده كه اطلاعات برخى منابع، غيرقابل دسترس از طريق این تأليفات به دست ما برسد. برای نمونه منقولات علامه حلى از [[غضایری، حسین بن عبیدالله|ابن غضائرى]]، یکى از مصادر مهم شناخت آراء [[غضایری، حسین بن عبیدالله|ابن غضائرى]] است.<ref>ر. ك: همان، ص147</ref> | |||
#قدمت: تأليفات رجالى بسيارى تا قرن چهارم و پنجم هجرى، نگاشته شده، اما اكثر آنها به دست ما نرسيده است. | #تنظيم و تدوین جديد: گزارش اطلاعات رجالى به شيوه جديد، بر پايه جرح و تعديل راویان و نيز نظام الفبايى كامل، از ویژگىهاى تأليفهاى رجالى این دوره است.<ref>همان</ref> | ||
#اعتبار: به نظر | #مستندسازى جرح و تعديل: مؤلفان این منابع رجالى، با استفاده از شيوه تدوین بر اساس جرح و تعديل و نيز با نقل مستندات رجالىشان، جرح و تعديلها را مستند كردهاند و از اينرو این منابع در مطالعه مبانى جرح و تعديل بسيار مفيدند.<ref>همان</ref> | ||
#جامعيت: نسبت منابع رجالى قرون دوم و سوم به اصول | در فصل سوم، كه به معرفى جوامع رجالى اختصاص يافته، ابتدا شيوه تدوین جوامع رجالى توضيح داده شده و سپس، در شش گفتار، برخى منابع رجالى، به ترتيب اهمیت تاريخى، معرفى شدهاند.<ref>همان، ص180- 249</ref> | ||
اين اصول عبارتند از: [[رجال برقى]]؛ [[رجال ابن غضايرى]]؛ [[اختيار معرفةالرجال]]؛ [[رجال شيخ طوسى]]؛ [[الفهرست طوسى]] و [[رجال النجاشى]]. هر | نویسنده شيوه معمول و متداول در تنظيم جوامع رجالى را در پنج بخش زير، خلاصه كرده است: | ||
در فصل دوم، در دو گفتار، به معرفى دو کتاب «[[خلاصةالاقوال]]» [[علامه حلى]] و «[[رجال ابن داود|الرجال]]» [[ابن داوود]] پرداخته شده است. در قرن هشتم هجرى، دو مؤلف فوق كه معاصر | |||
#تأليف در قرون | |||
#تنظيم و | |||
#مستندسازى جرح و تعديل: مؤلفان | |||
در فصل سوم، كه به معرفى جوامع رجالى اختصاص يافته، ابتدا شيوه | |||
#مقدمه؛ در بسيارى از جوامع رجالى، در مقدمه کتابها، به ذكر مبانى رجالىاى كه مؤلف آنها پذيرفته يا بايد درباره آنها اظهارنظر كند، پرداختهاند.<ref>ر.ک: همان، ص184</ref> | #مقدمه؛ در بسيارى از جوامع رجالى، در مقدمه کتابها، به ذكر مبانى رجالىاى كه مؤلف آنها پذيرفته يا بايد درباره آنها اظهارنظر كند، پرداختهاند.<ref>ر.ک: همان، ص184</ref> | ||
#باب اسامى | #باب اسامى راویان؛ بسيارى از راویان، به صورت دقيق با نام و نام پدر و جدشان شناسايى مىشوند. نظام الفبايى كامل در هر سه بخش از نام راوى- خودش، پدرش و جدش- در همه این جوامع مورد توجه قرار گرفته، گاه در تمامى بخشهاى نام مثل كنيهها و القاب هم ترتيب الفايى لحاظ شده است. بر این اساس، القاب هم چينش اسامى گاه مورد توجه قرار مىگیرند.<ref>همان</ref> | ||
#باب كنيههاى | #باب كنيههاى راویان؛ چنانچه از راوى در اسناد با نام ياد شده باشد در بخش اسامى بايد وى را جستجو كرد، لكن در صورتى كه از كنيه او در اسناد استفاده شده باشد، بايد حال رجالى او را در بخش كنيهها پى جویى نمود.<ref>ر. ك: همان</ref> | ||
#باب القاب | #باب القاب راویان؛ در این باب، كسانى كه به لقب خاصى كه برگرفته از صفت خَلقى يا شغل يا انتساب به قبيله يا شهرى و... هستند، معرفى شوند.<ref>ر. ك: همان</ref> | ||
#خاتمه؛ غالب بلكه همه كتب جوامع رجالى، | #خاتمه؛ غالب بلكه همه كتب جوامع رجالى، خاتمههایى دارند كه در آن، فوايد رجالى مربوط به اطلاعات اسناد روايات را ذكر كردهاند.<ref>همان، ص186</ref> | ||
منابع رجالى معرفى شده در این فصل، به ترتيب، عبارتند از: «[[منهج المقال في تحقيق احوال الرجال]]» (رجال كبير) [[استرآبادی، محمد بن علی|میرزاى استرآبادى]]؛ «[[نقد الرجال]]» [[سيد تفرشى]]؛ «[[جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد|جامع الرواة]]» [[محمد بن علی اردبیلی|اردبيلى]]؛ «[[تنقیح المقال في علم الرجال (رحلي)|تنقيح المقال]]» [[علامه مامقانی|مامقانى]]؛ «[[قاموس الرجال]]» [[علامه شوشتری|شوشترى]] و «[[معجم رجال الحديث]]» [[خویی، ابوالقاسم|آيتالله خویى]].<ref>همان، ص187- 239</ref> | |||
منابع رجالى معرفى شده در | نویسنده در آخرين فصل، به معرفى سه سبک مختلف درباره تأليفات تحقيقى در علم رجال پرداخته و در هر نوع، کتابهاى مربوط را شناسايى نموده است. این سه سبک به ترتيب عبارتند از: | ||
#فوايدنگارى: مراد از فوايد، مجموعه اطلاعات و نكات يافت شده در لابهلاى اسناد روايات است. برخى از عالمان رجالى، در پى تحقيقات وسيع خود در كتب رجالى و اسناد كتب روايى، به نكات مختلفى برخوردهاند و آنها را به صورت فوايد رجالى نگاشتهاند. مصادر و منابع مهمى كه بر این اساس، تأليف شده، عبارت است از: [[جامع المقال]]، [[فوايد وحيد بهبهانى]]، [[رجال السيد بحرالعلوم «المعروف بالفوائد الرجالية»|رجال سيد بحرالعلوم]]، [[عدة الرجال]] و [[بهجة الآمال]].<ref>ر.ک: همان، ص251- 252</ref> | |||
#قواعد نگارى: در مسير تاريخى تدوین كتب رجالى در قرن سيزدهم و چهاردهم هجرى تا عصر حاضر، شاهد تبديل بسيارى از فوايد رجالى به صورت قواعد رسمى رجال و يا تدوین کتابهایى در تبيين علم رجال هستيم. پيش از این دوران، آنچه از علم رجال شناخته مىشد، صرفاً مجموعه نام راویان و شرح حال آنان همراه با برخى فوايد رجالى بود. اما در این دوران بهصورت منظم و منسجم كليات علم رجال و ضوابط و قواعد رجالى بهصورت دقيق تشريح شده و به بيان تعريف رجال، نياز به علم رجال، ضرورت آن، معرفى منابع آن، توثيقات عام و خاص و غير اينها پرداخته شده است. مهمترين منابعى كه اينگونه به معرفى و بيان قواعد رجالى پرداختند، عبارتند از: [[توضيح المقال]]، [[نتيجه المقال]]، [[فوائد الرجالية من تنقيح المقال]]، [[سماء المقال]]، [[لب اللباب]] و [[بحوث في علم الرجال]].<ref>ر.ک: همان، ص266</ref> | |||
#تكنگارىها: برخى از موضوعات رجالى، بهصورت خاص مورد توجه و عنايت قرار گرفتند و رسالههاى مستقلى درباره آنها نوشته شد؛ مثلاً رسالههایى درباره اصحاب اجماع يا لزوم نقد مشيخه يا مشايخ ثقات. همچنان كه در مواردى راویان بحثبرانگیز موضوع كار قرار گرفتند؛ مثلاً رسالههاى مستقل در احوال ابوبصير يا سهل بن زياد يا ابان بن عثمان. در كنار اينها، مسئله تمیيز مشتركات رجالى هم مورد توجه بود. کتاب «[[هداية المحدثين الى طريق المحمدين]]» مشهور به «مشتركات كاظمى» از این نوع است. از آنجا كه این کتاب، کتابى مهم و پركاربرد است، نویسنده به معرفى اجمالى آن پرداخته است.<ref>ر.ک: همان، ص274</ref> | |||
#فوايدنگارى: مراد از فوايد، مجموعه اطلاعات و نكات يافت شده در لابهلاى اسناد روايات است. برخى از عالمان رجالى، در پى تحقيقات وسيع خود در كتب رجالى و اسناد كتب روايى، به نكات مختلفى برخوردهاند و آنها را به صورت فوايد رجالى نگاشتهاند. مصادر و منابع مهمى كه بر | صاحب این اثر، همچنين در پایان کتاب و در بخش «پيوست» به معرفى شش نرمافزار كه دوتاى از آنها تخصصى رجال شيعه و چهار نرمافزاز ديگر با موضوع فقه، حديث و اهلبيت(ع) -كه منابع رجالى هم در آنها ذكر شده- پرداخته است. | ||
#قواعد نگارى: در مسير تاريخى | |||
#تكنگارىها: برخى از موضوعات رجالى، بهصورت خاص مورد توجه و عنايت قرار گرفتند و رسالههاى مستقلى درباره آنها نوشته شد؛ مثلاً | |||
صاحب | |||
==وضعيت کتاب== | ==وضعيت کتاب== | ||
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهاى کتاب آمده است. | |||
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع مورد استفاده | |||
در پاورقىها، علاوه بر ذكر منابع، توضيحات مفيدى پيرامون برخى از مطالب متن، ارائه شده است. | در پاورقىها، علاوه بر ذكر منابع، توضيحات مفيدى پيرامون برخى از مطالب متن، ارائه شده است. | ||
==پانویس== | |||
<references/> | |||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
مقدمه و متن کتاب. | مقدمه و متن کتاب. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده:حدیث]] | [[رده:حدیث]] | ||
[[رده:طبقات و تراجم محدثین و حفاظ (جمعی)]] | [[رده:طبقات و تراجم محدثین و حفاظ (جمعی)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۱۶
آشنایی با کتب رجالی شیعه | |
---|---|
پدیدآوران | رحمان ستایش، محمدکاظم (نویسنده) |
ناشر | سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، مرکز تحقيق و توسعه علوم انسانی |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1385 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-530-088-6 |
موضوع | حدیث - علم الرجال - تاریخ و نقد
حدیث - علم الرجال - سرگذشتنامه حدیث - علم الرجال - کتابشناسی |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 115 /ر3آ5* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
آشنايى با كتب رجالى شيعه اثر محمدكاظم رحمان ستايش، به معرفى مهترين كتب رجالى شيعه و مؤلفان آن پرداخته است. اين کتاب به زبان فارسی برای دانشجویان رشته علوم حديث در مقطع كارشناسى، به عنوان منبع اصلى درس «كتب رجالى شيعه» تدوین شده و نویسنده در سال 1385ش بر آن مقدمه نوشته است.
ساختار
کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در چهار فصل تنظيم شده است. نویسنده در ابتدا، ضمن اشاره به ضرورت آشنايى با كتب رجالى و رابطه علم رجال و كتب رجالى، به تقسيمبندى نگاشتههاى رجالى و بيان تاريخچه تأليفاتى كه در این زمینه، نگارش يافتهاند پرداخته و سپس اصول اولیه و ثانویه رجالى را مورد بحث و بررسى قرار داده است. در پایان نيز به معرفى مهمترين جوامع رجالى و كتب تحقيقى رجالى پرداخته است.
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه، به اهمیت علم رجال يا دانش راوىشناسى اشاره كرده و بيان مىدارد كه شناخت منابع اطلاعاتى كه راویان را به ما مىشناساند در واقع شناخت اسناد و مدارک علمى است كه بايد تجزيه و تحليل شود؛ چراكه حب و بغضها، غرضورزىها و برداشتهاى شخصى در این تجزيه و تحليلها بايد از واقعيات جدا شده و بالاخره شناختى علمى و دقيق از هویت راوى و از میزان اعتماد به او برای ما حاصل شود.[۱] درآمد شامل چهار بخش كلى به شرح زير مىباشد: الف) ضرورت آشنايى با كتب رجالى: نویسنده معتقد است با گذر زمان، راهیابى احاديث نادرست و مجعول عرضه استفاده مطلق و بىدغدغه از حديث را تنگ ساخت و محدثين را بر آن داشت كه راههایى برای دستيابى به احاديث صحيح جستجو كنند. در عصر اصحاب ائمه(ع)، این شناخت با آشنايى بىواسطه و با واسطه با راوى پديد مىآمد، اما در عصر حاضر، از آنجا كه مرسومترين طريق شناخت راویان حديث، شيوه شناخت راویان از طريق كتب و منابع مكتوب است، لذا شناخت منابع رجالى، شيوه نگارش و اطلاعات موجود در هر یک از آنها، نقش ابزارى مهمى در بازشناسى راویان پيدا كرده و یک محدث برای داورى در مورد وضعيت یک حديث، چارهاى جز آشنايى با این كتب و مراجعه و استفاده از آنها ندارد.[۲] ب) رابطه علم رجال و كتب رجالى: نویسنده نسبت علم راوىشناسى و كتب رجالى با یکديگر را شبيه نسبت بين زبانهاى مختلف و ادبيات خاص آنها دانسته است.[۳] ج) انواع نگاشتههاى رجالى: در این بحث، به معرفى مشهورترين شيوههاى تأليف پرداخته كه عبارتند از تأليف بر اساس نام راویان، طبقات، جرح و تعديل، فهرست نگارى و كتب رجالى تحقيقى.[۴] د) تاريخچه تأليفات رجالى شيعه: شيخ آقا بزرگ تهرانى، اولین تأليف رجالى شيعه را کتاب «تسمیة من شهد مع امیرالمؤمنين(ع) الجمل و الصفين و النهروان من الصحابة(رض)» دانسته ولى نویسنده معتقد است علامه تهرانى و برخى ديگر از عالمان کتابشناس، دانش رجال و تراجم را در هم آمیختهاند و از اينرو این کتاب را كه نوعى کتاب تراجم و شرح حال محسوب مىشود، از جمله کتابهاى رجالى، بلكه اولین آنها دانستهاند. به نظر نویسنده، نمىتوان این کتاب را به صورت مستقيم، یک تأليف رجالى كامل دانست.[۵] اولین گروه از منابع رجالى كه به دست ما رسيده، «اصول اولیه رجالى» نامیده مىشود. این گروه از منابع كه در فصل اول، معرفى شده سه خصوصيت مهم دارد كه آنها را از ديگر منابع رجالى، متمايز مىسازد. این ویژگىها عبارتند از:
- قدمت: تأليفات رجالى بسيارى تا قرن چهارم و پنجم هجرى، نگاشته شده، اما اكثر آنها به دست ما نرسيده است. نویسنده معتقد است توجه به کتابهایى كه ما آنها را به اصول اولیه رجالى مىشناسیم، باعث شده است كه نسخهبردارى و تكثير از نسخههاى این کتابها انجام شده و اقبال نسبت به ديگر کتابهاى رجالى متقدم، كم شود. به نظر وى، جامعيت نسبى و نظم اصول اولیه، آنها را كتب مرجعشناسى راویان قرار داد و منابع ناقص يا غيرمنظم قديمتر، تحتالشعاع آنها قرار گرفت.[۶]
- اعتبار: به نظر نویسنده شخصيت علمى مؤلفان اصول اولیه رجالى و نيز انتساب صحيح کتابهاى اصول اولیه به مؤلفان آنها، در اصل شمردن این کتابها تأثير بسزايى دارد.[۷]
- جامعيت: نسبت منابع رجالى قرون دوم و سوم به اصول اولیه، بهگونهاى است كه بسيارى از اطلاعات آن منابع، در اصول اولیه گزارش شده است و به اعتقاد نویسنده از اينرو مىتوان ادعا كرد كه اصول اولیه، داراى جامعيت نسبى است.[۸]
اين اصول عبارتند از: رجال برقى؛ رجال ابن غضايرى؛ اختيار معرفةالرجال؛ رجال شيخ طوسى؛ الفهرست طوسى و رجال النجاشى. هر یک از این منابع، در گفتار مستقلى در این فصل، معرفى شده است.[۹] در فصل دوم، در دو گفتار، به معرفى دو کتاب «خلاصةالاقوال» علامه حلى و «الرجال» ابن داوود پرداخته شده است. در قرن هشتم هجرى، دو مؤلف فوق كه معاصر یکديگر بودند، بر اساس نيازهایى كه در آن عصر حس كردند، اقدام به تأليف در موضوع دانش رجال كردند. تأليفات رجالى این دوره، مبتنى بر اطلاعات رجالى برگرفته از اصول اولیه و برخى ديگر از منابع مفقود در عصر حاضر، انجام شد. بر این اساس، منابع تأليف شده در این دوره، در بخش دوم از اطلاعاتشان به عنوان مصدر اصلى شناخته مىشوند. ویژگىهاى مهم این اصول، عبارتند از:
- تأليف در قرون میانى: این ویژگى باعث شده كه اطلاعات برخى منابع، غيرقابل دسترس از طريق این تأليفات به دست ما برسد. برای نمونه منقولات علامه حلى از ابن غضائرى، یکى از مصادر مهم شناخت آراء ابن غضائرى است.[۱۰]
- تنظيم و تدوین جديد: گزارش اطلاعات رجالى به شيوه جديد، بر پايه جرح و تعديل راویان و نيز نظام الفبايى كامل، از ویژگىهاى تأليفهاى رجالى این دوره است.[۱۱]
- مستندسازى جرح و تعديل: مؤلفان این منابع رجالى، با استفاده از شيوه تدوین بر اساس جرح و تعديل و نيز با نقل مستندات رجالىشان، جرح و تعديلها را مستند كردهاند و از اينرو این منابع در مطالعه مبانى جرح و تعديل بسيار مفيدند.[۱۲]
در فصل سوم، كه به معرفى جوامع رجالى اختصاص يافته، ابتدا شيوه تدوین جوامع رجالى توضيح داده شده و سپس، در شش گفتار، برخى منابع رجالى، به ترتيب اهمیت تاريخى، معرفى شدهاند.[۱۳] نویسنده شيوه معمول و متداول در تنظيم جوامع رجالى را در پنج بخش زير، خلاصه كرده است:
- مقدمه؛ در بسيارى از جوامع رجالى، در مقدمه کتابها، به ذكر مبانى رجالىاى كه مؤلف آنها پذيرفته يا بايد درباره آنها اظهارنظر كند، پرداختهاند.[۱۴]
- باب اسامى راویان؛ بسيارى از راویان، به صورت دقيق با نام و نام پدر و جدشان شناسايى مىشوند. نظام الفبايى كامل در هر سه بخش از نام راوى- خودش، پدرش و جدش- در همه این جوامع مورد توجه قرار گرفته، گاه در تمامى بخشهاى نام مثل كنيهها و القاب هم ترتيب الفايى لحاظ شده است. بر این اساس، القاب هم چينش اسامى گاه مورد توجه قرار مىگیرند.[۱۵]
- باب كنيههاى راویان؛ چنانچه از راوى در اسناد با نام ياد شده باشد در بخش اسامى بايد وى را جستجو كرد، لكن در صورتى كه از كنيه او در اسناد استفاده شده باشد، بايد حال رجالى او را در بخش كنيهها پى جویى نمود.[۱۶]
- باب القاب راویان؛ در این باب، كسانى كه به لقب خاصى كه برگرفته از صفت خَلقى يا شغل يا انتساب به قبيله يا شهرى و... هستند، معرفى شوند.[۱۷]
- خاتمه؛ غالب بلكه همه كتب جوامع رجالى، خاتمههایى دارند كه در آن، فوايد رجالى مربوط به اطلاعات اسناد روايات را ذكر كردهاند.[۱۸]
منابع رجالى معرفى شده در این فصل، به ترتيب، عبارتند از: «منهج المقال في تحقيق احوال الرجال» (رجال كبير) میرزاى استرآبادى؛ «نقد الرجال» سيد تفرشى؛ «جامع الرواة» اردبيلى؛ «تنقيح المقال» مامقانى؛ «قاموس الرجال» شوشترى و «معجم رجال الحديث» آيتالله خویى.[۱۹] نویسنده در آخرين فصل، به معرفى سه سبک مختلف درباره تأليفات تحقيقى در علم رجال پرداخته و در هر نوع، کتابهاى مربوط را شناسايى نموده است. این سه سبک به ترتيب عبارتند از:
- فوايدنگارى: مراد از فوايد، مجموعه اطلاعات و نكات يافت شده در لابهلاى اسناد روايات است. برخى از عالمان رجالى، در پى تحقيقات وسيع خود در كتب رجالى و اسناد كتب روايى، به نكات مختلفى برخوردهاند و آنها را به صورت فوايد رجالى نگاشتهاند. مصادر و منابع مهمى كه بر این اساس، تأليف شده، عبارت است از: جامع المقال، فوايد وحيد بهبهانى، رجال سيد بحرالعلوم، عدة الرجال و بهجة الآمال.[۲۰]
- قواعد نگارى: در مسير تاريخى تدوین كتب رجالى در قرن سيزدهم و چهاردهم هجرى تا عصر حاضر، شاهد تبديل بسيارى از فوايد رجالى به صورت قواعد رسمى رجال و يا تدوین کتابهایى در تبيين علم رجال هستيم. پيش از این دوران، آنچه از علم رجال شناخته مىشد، صرفاً مجموعه نام راویان و شرح حال آنان همراه با برخى فوايد رجالى بود. اما در این دوران بهصورت منظم و منسجم كليات علم رجال و ضوابط و قواعد رجالى بهصورت دقيق تشريح شده و به بيان تعريف رجال، نياز به علم رجال، ضرورت آن، معرفى منابع آن، توثيقات عام و خاص و غير اينها پرداخته شده است. مهمترين منابعى كه اينگونه به معرفى و بيان قواعد رجالى پرداختند، عبارتند از: توضيح المقال، نتيجه المقال، فوائد الرجالية من تنقيح المقال، سماء المقال، لب اللباب و بحوث في علم الرجال.[۲۱]
- تكنگارىها: برخى از موضوعات رجالى، بهصورت خاص مورد توجه و عنايت قرار گرفتند و رسالههاى مستقلى درباره آنها نوشته شد؛ مثلاً رسالههایى درباره اصحاب اجماع يا لزوم نقد مشيخه يا مشايخ ثقات. همچنان كه در مواردى راویان بحثبرانگیز موضوع كار قرار گرفتند؛ مثلاً رسالههاى مستقل در احوال ابوبصير يا سهل بن زياد يا ابان بن عثمان. در كنار اينها، مسئله تمیيز مشتركات رجالى هم مورد توجه بود. کتاب «هداية المحدثين الى طريق المحمدين» مشهور به «مشتركات كاظمى» از این نوع است. از آنجا كه این کتاب، کتابى مهم و پركاربرد است، نویسنده به معرفى اجمالى آن پرداخته است.[۲۲]
صاحب این اثر، همچنين در پایان کتاب و در بخش «پيوست» به معرفى شش نرمافزار كه دوتاى از آنها تخصصى رجال شيعه و چهار نرمافزاز ديگر با موضوع فقه، حديث و اهلبيت(ع) -كه منابع رجالى هم در آنها ذكر شده- پرداخته است.
وضعيت کتاب
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهاى کتاب آمده است. در پاورقىها، علاوه بر ذكر منابع، توضيحات مفيدى پيرامون برخى از مطالب متن، ارائه شده است.
پانویس
- ↑ مقدمه، ص1
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص3- 4
- ↑ همان، ص4
- ↑ همان، ص6
- ↑ ر.ک: همان، ص10
- ↑ ر.ک: همان، ص25
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر. ك: همان، ص147
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ همان، ص180- 249
- ↑ ر.ک: همان، ص184
- ↑ همان
- ↑ ر. ك: همان
- ↑ ر. ك: همان
- ↑ همان، ص186
- ↑ همان، ص187- 239
- ↑ ر.ک: همان، ص251- 252
- ↑ ر.ک: همان، ص266
- ↑ ر.ک: همان، ص274
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.