ابن برجان اشبیلی، عبدالسلام بن عبدالرحمن: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'هـ.ق' به '‌‎ ق')
     
    (۳۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR15078.jpg|بندانگشتی|ابن برجان اشبیلی، عبدالسلام بن عبدالرحمن]]
    [[پرونده:NUR15078.jpg|بندانگشتی|ابن برجان اشبیلی، عبدالسلام بن عبدالرحمن]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|ابن برجان اشبیلی، عبدالسلام بن عبدالرحمن
    ! نام!! data-type="authorName" |ابن برجان اشبیلی، عبدالسلام بن عبدالرحمن
    |-
    |-
    |نام‌های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| ابوالحکم عبدالسلام بن عبدالرحمن اشبیلی
    | data-type="authorOtherNames" | ابوالحکم عبدالسلام بن عبدالرحمن اشبیلی
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |عبدالرحمن
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|
    | data-type="authorbirthDate" |
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |اندلس
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|536 ‌‎ ق یا 1141 م
    | data-type="authorDeathDate" |536 ‌‎ق یا 1141 م
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |[[ابن منظور، محمد بن مکرم|ابن منظور]]
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|
    | data-type="authorWritings" |شرح اسماء الله الحسنی(اشبيلي)
    |-class='articleCode'
     
    نصوص من اللتراث الصوفي الغرب إسلامی
     
    شرح أسماء الله الحسني
     
    تفسیر إبن برجان المسمی تنبیه الأفهام إلی تدبر الکتاب الحکیم و تعرف الآیات و النباء العظیم
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف
    |کد مؤلف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE15078AUTHORCODE
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE15078AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>


    '''ابن بَرَّجان، ابوالحكم عبدالسلام بن عبدالرحمن بن عبدالسلام بن ابى‌الرجال لخمى مغربى آفريقى''' (د563ق)، شيخ صوفيه، محدث، متكلم، قارى و مفسر قرآن بوده است.
    '''ابن بَرَّجان، ابوالحكم عبدالسلام بن عبدالرحمن بن عبدالسلام بن ابى‌الرجال لخمى مغربى آفريقى''' (د563ق)، شيخ صوفيه، محدث، متكلم، قارى و مفسر قرآن بوده است.


    ابن ابار (د658ق) كه نخستين نويسنده شرح حال ابن برجان است، وفات او را پس از 530ق ذكر كرده و ديگر مورخان به‌اتفاق 536ق را سال درگذشت او آورده‌اند. طاش كوپرى‌زاده تاريخ وفات او را به‌خطا 727ق ياد كرده است.
    ابن ابار (د658ق) كه نخستين نویسنده شرح حال ابن برجان است، وفات او را پس از 530ق ذكر كرده و ديگر مورخان به‌اتفاق 536ق را سال درگذشت او آورده‌اند. طاش كوپرى‌زاده تاريخ وفات او را به‌خطا 727ق ياد كرده است.


    [[سيوطى]] «ابن برجان» را مخفف ابن ابى‌الرجال دانسته و طاش كوپرى‌زاده نيز از او پيروى كرده است، اما اين امر با قواعد تخفيف و تبديل مطابقت ندارد.
    [[سيوطى]] «ابن برجان» را مخفف ابن ابى‌الرجال دانسته و طاش كوپرى‌زاده نيز از او پيروى كرده است، اما این امر با قواعد تخفيف و تبديل مطابقت ندارد.


    ابن برجان، [[صحيح بخارى]] را نزد [[ابن منظور، محمد بن مکرم|ابن منظور]] فراگرفت. محدثانى مانند قنطرى و عبدالحق ازدى و ديگران از او روايت كرده‌اند. وى در علم كلام و لغت عرب بسيار قوى‌دست بوده، در حساب و هندسه دستى داشت، به‌علاوه قرآن را به شيوه‌اى تفسير مى‌كرده كه تا پيش از او سابقه نداشته است.
    ابن برجان، [[صحيح بخارى]] را نزد [[ابن منظور، محمد بن مکرم|ابن منظور]] فراگرفت. محدثانى مانند قنطرى و عبدالحق ازدى و ديگران از او روايت كرده‌اند. وى در علم كلام و لغت عرب بسيار قوى‌دست بوده، در حساب و هندسه دستى داشت، به‌علاوه قرآن را به شيوه‌اى تفسير مى‌كرده كه تا پيش از او سابقه نداشته است.


    ابن برجان علاوه بر شخصيت علمى و مذهبى، از يك وجهه عميق اجتماعى - سياسى نيز برخوردار بوده، چنان‌كه به مخالفت و مقابله با دولت مرابطون در اندلس و مذهب مورد تأييد اين دولت گرايش يافت. از جزئيات دقيق زندگى و فعاليت‌هاى اجتماعى - سياسى ابن برجان كه در يك پوشش مذهبى صوفيانه صورت مى‌گرفته، آگاهى‌هاى چندانى در دست نداريم، اما از مجموع اطلاعاتى كه در منابع مختلف پراكنده است، مى‌توان خطوط برجسته زندگى عملى و اعتقادات نظرى او را مشخص كرد. وى يكى از پيشوايان گروهى از صوفيه غرب اندلس بود كه به مريدين معروف شده بودند.
    == جایگاه اجتماعی ==
    ابن برجان علاوه بر شخصيت علمى و مذهبى، از یک وجهه عمیق اجتماعى - سياسى نيز برخوردار بوده، چنان‌كه به مخالفت و مقابله با دولت مرابطون در اندلس و مذهب مورد تأييد این دولت گرايش يافت. از جزئيات دقيق زندگى و فعالیت‌های اجتماعى - سياسى ابن برجان كه در یک پوشش مذهبى صوفيانه صورت مى‌گرفته، آگاهى‌هاى چندانى در دست نداريم، اما از مجموع اطلاعاتى كه در منابع مختلف پراكنده است، مى‌توان خطوط برجسته زندگى عملى و اعتقادات نظرى او را مشخص كرد.  


    ويژگى اين گروه آن بود كه به بحث و جستجو در موضوعات غُلات باطنى و كتب صوفيه و رسائل اخوان الصفا مى‌پرداختند و اندك‌اندك بر عده و نيرويشان افزوده مى‌گشت. پس از وقوع حوادثى، مركز تجمع اين گروه به دو شهر المريه و خله انتقال يافت و فرماندهى آنان در شهر اول به ابن عريف و در دومى به ابن برجان رسيد. ابن عريف پيرو مكتب عرفانى ابن مسره بود و آرا و عقايد ابن برجان كه شاگرد ابن عريف بود نيز از طريق او به ابن مسره مى‌رسيد.
    == گروه مریدین ==
    وى یکى از پيشوايان گروهى از صوفيه غرب اندلس بود كه به مريدين معروف شده بودند.


    [[ابن خلدون]] ضمن بيان مكتب‌هاى تصوف، ابن برجان را از لحاظ نظرى جزء اصحاب تجلى و مظاهر و اسماء قرار داده و به‌طور خلاصه به شرح اهم اصول عقايد اين مكتب پرداخته است. وى رأى اصحاب تجلى را - كه در اصل به [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] تعلق دارد - به‌عنوان رأيى غريب وصف كرده است. بااين‌حال، مقام بلند عرفانى و پيشگويى‌هايى كه از او نقل شده، موجب آن گرديده كه برخى او را در رديف اولياء الله بشمار آورده، صاحب كراماتش بخوانند. از جمله كرامت‌هاى منسوب به او پيشگويى فتح بيت‌المقدس است كه در 583ق به دست صلاح‌الدين ايوبى صورت گرفت.
    ویژگى این گروه آن بود كه به بحث و جستجو در موضوعات غُلات باطنى و كتب صوفيه و رسائل اخوان الصفا مى‌پرداختند و اندك‌اندك بر عده و نيرویشان افزوده مى‌گشت. پس از وقوع حوادثى، مركز تجمع این گروه به دو شهر المريه و خله انتقال يافت و فرماندهى آنان در شهر اول به ابن عريف و در دومى به ابن برجان رسيد. ابن عريف پيرو مكتب عرفانى ابن مسره بود و آرا و عقايد ابن برجان كه شاگرد ابن عريف بود نيز از طريق او به ابن مسره مى‌رسيد.


    سرانجام پيشوايى و نفوذ فراوان ابن برجان در ميان مردم، حاسدان را بر آن داشت تا توطئه‌اى براى قتل او برانگيزند و بر كفر او شهادت دهند، اما اين توطئه ناموفق ماند. ديگر بار به سلطان چنين رسانيدند كه در نزديك به 130 شهر به نام ابن برجان خطبه خوانده مى‌شود. ازهمين‌رو على بن يوسف بن تاشفين (د537ق) از بيم آنكه مبادا وى نيز مانند ابن تومرت (د524ق) قيام كند، او را به مراكش احضار كرد. به گفته آسين پالاسيوس، على بن يوسف در نظر داشت تمام صوفيان را به قتل برساند كه دو تن از ايشان به الغرب (واقع در پرتغال امروزى) گريختند و دو تن ديگر از جمله ابن برجان، به مراكش رفتند. در آنجا در مجلس مناظره‌اى كه تشكيل يافت، دشمنانش او را به بدعت‌گذارى متهم كردند و وى به زندان افكنده شد و پس از مدت كوتاهى بيمار گرديد و درگذشت.
    [[ابن خلدون]] ضمن بيان مكتب‌هاى تصوف، ابن برجان را از لحاظ نظرى جزء اصحاب تجلى و مظاهر و اسماء قرار داده و به‌طور خلاصه به شرح اهم اصول عقايد این مكتب پرداخته است. وى رأى اصحاب تجلى را - كه در اصل به [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] تعلق دارد - به‌عنوان رأيى غريب وصف كرده است. بااين‌حال، مقام بلند عرفانى و پيشگویى‌هایى كه از او نقل شده، موجب آن گرديده كه برخى او را در رديف اولیاء الله بشمار آورده، صاحب كراماتش بخوانند. از جمله كرامت‌هاى منسوب به او پيشگویى فتح بيت‌المقدس است كه در 583ق به دست صلاح‌الدين ايوبى صورت گرفت.


    گفته شده است كه چون ابن برجان متفقهان را طعن كرده بود، سلطان دستور داد، جسدش را بدون نماز در مزبله‌اى بيندازند، اما به همت يكى از اهل فضل، مردم بر جنازه وى حاضر شدند و پس از نماز او را در كنار قبر ابن عريف به خاک سپردند.
    == وفات ==
    سرانجام پيشوايى و نفوذ فراوان ابن برجان در میان مردم، حاسدان را بر آن داشت تا توطئه‌اى برای قتل او برانگیزند و بر كفر او شهادت دهند، اما این توطئه ناموفق ماند. ديگر بار به سلطان چنين رسانيدند كه در نزدیک به 130 شهر به نام ابن برجان خطبه خوانده مى‌شود. ازهمین‌رو على بن يوسف بن تاشفين (د537ق) از بيم آنكه مبادا وى نيز مانند ابن تومرت (د524ق) قيام كند، او را به مراكش احضار كرد. به گفته آسين پالاسيوس، على بن يوسف در نظر داشت تمام صوفيان را به قتل برساند كه دو تن از ايشان به الغرب (واقع در پرتغال امروزى) گريختند و دو تن ديگر از جمله ابن برجان، به مراكش رفتند. در آنجا در مجلس مناظره‌اى كه تشكيل يافت، دشمنانش او را به بدعت‌گذارى متهم كردند و وى به زندان افكنده شد و پس از مدت كوتاهى بيمار گرديد و درگذشت.


    == آثار ==
    گفته شده است كه چون ابن برجان متفقهان را طعن كرده بود، سلطان دستور داد، جسدش را بدون نماز در مزبله‌اى بيندازند، اما به همت یکى از اهل فضل، مردم بر جنازه وى حاضر شدند و پس از نماز او را در كنار قبر ابن عريف به خاک سپردند.


    ==آثار==
    ابن برجان تفسيرى عرفانى و ناتمام از قرآن به نام «الإرشاد في تفسير القرآن» داشته است. گفته شده كه گروهى از رموز و اشارات این کتاب، وقايع آينده را پيشگویى كرده‌اند.


    ابن برجان تفسيرى عرفانى و ناتمام از قرآن به نام «الإرشاد في تفسير القرآن» داشته است. گفته شده كه گروهى از رموز و اشارات اين کتاب، وقايع آينده را پيشگويى كرده‌اند.
    وى کتابى نيز به نام «شرح أسماء الله الحسنى» نوشته كه در آن بيش از 130 نام مشهور از اسماء الله را هریک در سه فصل شرح كرده است. از این اثر ابن برجان، در 934ق، تلخيصى صورت گرفته است.


    وى کتابى نيز به نام «شرح أسماء الله الحسنى» نوشته كه در آن بيش از 130 نام مشهور از اسماء الله را هريك در سه فصل شرح كرده است. از اين اثر ابن برجان، در 934ق، تلخيصى صورت گرفته است.
    از ابن برجان دو اثر ديگر نيز باقى مانده است؛ یکى به نام «تنبيه الأفهام إلى تدبر الکتاب الحكيم و تعرف الآيات و النبأ العظيم» و ديگرى «ترجمان لسان الحق المثبوت في الأمر و الخلق» كه رساله كوچكى است و اسماء حسنى را در سه بخش شرح كرده است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/941 بخش فلسفه، ج3، ص97]</ref>. 


    از ابن برجان دو اثر ديگر نيز باقى مانده است؛ يكى به نام «تنبيه الأفهام إلى تدبر الکتاب الحكيم و تعرف الآيات و النبأ العظيم» و ديگرى «ترجمان لسان الحق المثبوت في الأمر و الخلق» كه رساله كوچكى است و اسماء حسنى را در سه بخش شرح كرده است.
    ==پانویس==
    <references/> 
    ==منابع مقاله==


    == منابع مقاله ==
    [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/941 بخش فلسفه، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.]


     
    ==وابسته‌ها==
    [[موسوی بجنوردی، محمدکاظم|كاظم موسوى بجنوردى]]، دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج3، ص97، چاپ دوم، تهران، 1374، مقاله به قلم بخش فلسفه دايرةالمعارف.
    {{وابسته‌ها}}




    == وابسته‌ها ==
    [[تفسير إبن برجان: تنبيه الأفهام إلی تدبر الکتاب الحکيم و تعرف الآيات و النباء العظيم]]
    {{وابسته‌ها}}


    [[شرح اسماء الله الحسني (اشبيلي)]]  
    [[شرح أسماء الله الحسنی (اشبیلی)]]  


    [[نصوص من اللتراث الصوفي الغرب إسلامي]]  
    [[نصوص من التراث الصوفي الغرب إسلامي]]


    [[شرح أسماء الله الحسني]]  
    [[شرح أسماء الله الحسني]]  


    [[تفسیر إبن برجان المسمی تنبیه الأفهام إلی تدبر الکتاب الحکیم و تعرف الآیات و النباء العظیم]]
     


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۵۰

    ابن برجان اشبیلی، عبدالسلام بن عبدالرحمن
    نام ابن برجان اشبیلی، عبدالسلام بن عبدالرحمن
    نام‌های دیگر ابوالحکم عبدالسلام بن عبدالرحمن اشبیلی
    نام پدر عبدالرحمن
    متولد
    محل تولد اندلس
    رحلت 536 ‌‎ق یا 1141 م
    اساتید ابن منظور
    برخی آثار شرح اسماء الله الحسنی(اشبيلي)

    نصوص من اللتراث الصوفي الغرب إسلامی

    شرح أسماء الله الحسني

    تفسیر إبن برجان المسمی تنبیه الأفهام إلی تدبر الکتاب الحکیم و تعرف الآیات و النباء العظیم

    کد مؤلف AUTHORCODE15078AUTHORCODE

    ابن بَرَّجان، ابوالحكم عبدالسلام بن عبدالرحمن بن عبدالسلام بن ابى‌الرجال لخمى مغربى آفريقى (د563ق)، شيخ صوفيه، محدث، متكلم، قارى و مفسر قرآن بوده است.

    ابن ابار (د658ق) كه نخستين نویسنده شرح حال ابن برجان است، وفات او را پس از 530ق ذكر كرده و ديگر مورخان به‌اتفاق 536ق را سال درگذشت او آورده‌اند. طاش كوپرى‌زاده تاريخ وفات او را به‌خطا 727ق ياد كرده است.

    سيوطى «ابن برجان» را مخفف ابن ابى‌الرجال دانسته و طاش كوپرى‌زاده نيز از او پيروى كرده است، اما این امر با قواعد تخفيف و تبديل مطابقت ندارد.

    ابن برجان، صحيح بخارى را نزد ابن منظور فراگرفت. محدثانى مانند قنطرى و عبدالحق ازدى و ديگران از او روايت كرده‌اند. وى در علم كلام و لغت عرب بسيار قوى‌دست بوده، در حساب و هندسه دستى داشت، به‌علاوه قرآن را به شيوه‌اى تفسير مى‌كرده كه تا پيش از او سابقه نداشته است.

    جایگاه اجتماعی

    ابن برجان علاوه بر شخصيت علمى و مذهبى، از یک وجهه عمیق اجتماعى - سياسى نيز برخوردار بوده، چنان‌كه به مخالفت و مقابله با دولت مرابطون در اندلس و مذهب مورد تأييد این دولت گرايش يافت. از جزئيات دقيق زندگى و فعالیت‌های اجتماعى - سياسى ابن برجان كه در یک پوشش مذهبى صوفيانه صورت مى‌گرفته، آگاهى‌هاى چندانى در دست نداريم، اما از مجموع اطلاعاتى كه در منابع مختلف پراكنده است، مى‌توان خطوط برجسته زندگى عملى و اعتقادات نظرى او را مشخص كرد.

    گروه مریدین

    وى یکى از پيشوايان گروهى از صوفيه غرب اندلس بود كه به مريدين معروف شده بودند.

    ویژگى این گروه آن بود كه به بحث و جستجو در موضوعات غُلات باطنى و كتب صوفيه و رسائل اخوان الصفا مى‌پرداختند و اندك‌اندك بر عده و نيرویشان افزوده مى‌گشت. پس از وقوع حوادثى، مركز تجمع این گروه به دو شهر المريه و خله انتقال يافت و فرماندهى آنان در شهر اول به ابن عريف و در دومى به ابن برجان رسيد. ابن عريف پيرو مكتب عرفانى ابن مسره بود و آرا و عقايد ابن برجان كه شاگرد ابن عريف بود نيز از طريق او به ابن مسره مى‌رسيد.

    ابن خلدون ضمن بيان مكتب‌هاى تصوف، ابن برجان را از لحاظ نظرى جزء اصحاب تجلى و مظاهر و اسماء قرار داده و به‌طور خلاصه به شرح اهم اصول عقايد این مكتب پرداخته است. وى رأى اصحاب تجلى را - كه در اصل به ابن عربى تعلق دارد - به‌عنوان رأيى غريب وصف كرده است. بااين‌حال، مقام بلند عرفانى و پيشگویى‌هایى كه از او نقل شده، موجب آن گرديده كه برخى او را در رديف اولیاء الله بشمار آورده، صاحب كراماتش بخوانند. از جمله كرامت‌هاى منسوب به او پيشگویى فتح بيت‌المقدس است كه در 583ق به دست صلاح‌الدين ايوبى صورت گرفت.

    وفات

    سرانجام پيشوايى و نفوذ فراوان ابن برجان در میان مردم، حاسدان را بر آن داشت تا توطئه‌اى برای قتل او برانگیزند و بر كفر او شهادت دهند، اما این توطئه ناموفق ماند. ديگر بار به سلطان چنين رسانيدند كه در نزدیک به 130 شهر به نام ابن برجان خطبه خوانده مى‌شود. ازهمین‌رو على بن يوسف بن تاشفين (د537ق) از بيم آنكه مبادا وى نيز مانند ابن تومرت (د524ق) قيام كند، او را به مراكش احضار كرد. به گفته آسين پالاسيوس، على بن يوسف در نظر داشت تمام صوفيان را به قتل برساند كه دو تن از ايشان به الغرب (واقع در پرتغال امروزى) گريختند و دو تن ديگر از جمله ابن برجان، به مراكش رفتند. در آنجا در مجلس مناظره‌اى كه تشكيل يافت، دشمنانش او را به بدعت‌گذارى متهم كردند و وى به زندان افكنده شد و پس از مدت كوتاهى بيمار گرديد و درگذشت.

    گفته شده است كه چون ابن برجان متفقهان را طعن كرده بود، سلطان دستور داد، جسدش را بدون نماز در مزبله‌اى بيندازند، اما به همت یکى از اهل فضل، مردم بر جنازه وى حاضر شدند و پس از نماز او را در كنار قبر ابن عريف به خاک سپردند.

    آثار

    ابن برجان تفسيرى عرفانى و ناتمام از قرآن به نام «الإرشاد في تفسير القرآن» داشته است. گفته شده كه گروهى از رموز و اشارات این کتاب، وقايع آينده را پيشگویى كرده‌اند.

    وى کتابى نيز به نام «شرح أسماء الله الحسنى» نوشته كه در آن بيش از 130 نام مشهور از اسماء الله را هریک در سه فصل شرح كرده است. از این اثر ابن برجان، در 934ق، تلخيصى صورت گرفته است.

    از ابن برجان دو اثر ديگر نيز باقى مانده است؛ یکى به نام «تنبيه الأفهام إلى تدبر الکتاب الحكيم و تعرف الآيات و النبأ العظيم» و ديگرى «ترجمان لسان الحق المثبوت في الأمر و الخلق» كه رساله كوچكى است و اسماء حسنى را در سه بخش شرح كرده است.[۱]

    پانویس

     

    منابع مقاله

    بخش فلسفه، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.

    وابسته‌ها