معرفة علوم الحديث و كمية أجناسه: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:')
     
    (۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class="wikiInfo">
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR18126J1.jpg|بندانگشتی|من کتب اصول الحدیث معرفه علوم الحدیث و کمیه اجناسه]]
    | تصویر =NUR18126J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =من کتب اصول الحدیث معرفه علوم الحدیث و کمیه اجناسه
    |+
    | عنوان‌های دیگر =من کتب اصول الحدیث
    |-
    | پدیدآوران =
    ! نام کتاب!! data-type="bookName" |من کتب اصول الحدیث معرفه علوم الحدیث و کمیه اجناسه
    [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله]] (نویسنده)
    |-
    | زبان =عربی
    |نام های دیگر کتاب
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏107‎‏/‎‏35‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏2‎‏م‎‏6
    | data-type="otherBookNames" |من کتب اصول الحدیث
    | موضوع =
    |-
    حدیث - علم الدرایه
    |پدیدآورندگان
    | data-type="authors" |[[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله]] (نويسنده)
    |-
    |زبان  
    | data-type="language" |عربی
    |-
    |کد کنگره  
    | data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |‏BP‎‏ ‎‏107‎‏/‎‏35‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏2‎‏م‎‏6
    |-
    |موضوع  
    | data-type="subject" |حدیث - علم الدرایه


    حدیث - علم الروایه
    حدیث - علم الروایه


    حدیث - متون قدیمی تا قرن 14
    حدیث - متون قدیمی تا قرن 14
    |-
    | ناشر =
    |ناشر  
    دار ابن حزم
    | data-type="publisher" |دار ابن حزم
    | مکان نشر =بیروت - لبنان
    |-
    | سال نشر = 1424 ق  
    |مکان نشر  
    | data-type="publishPlace" |بیروت - لبنان
    |-
    |سال نشر  
    | data-type="publishYear" | 1424 هـ.ق  
    |- class="articleCode"
    |کد اتوماسیون
    | data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE18126AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE18126AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =18126
    | کتابخوان همراه نور =18126
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}


    == معرفى اجمالى ==
    '''معرفة علوم الحديث و كميّة أجناسه'''، از آثار ارزنده [[ابوعبدالله محمد بن عبدالله]] مشهور به [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم نيشابورى]] (321- 405ق) يكى از پيشوايان علوم حديث است.اين اثر را «[[احمد بن فارس سلوم]]» تصحيح و شرح و همراه با مقدمه‌اى عالمانه منتشر كرده است. وى تعليقات حافظان «[[مؤتمن ساجى]]» و «[[ابن صلاح، عثمان بن عبدالرحمن|تقى ابن صلاح]]» را نيز در پاورقى‌هاى كتاب ذكر كرده است. زمان و مكان نگارش كتاب معلوم نشده است.
     
     
    '''معرفة علوم الحديث و كميّة أجناسه'''، از آثار ارزنده [[ابوعبدالله محمد بن عبدالله]] مشهور به [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم نيشابورى]] (321- 405ق) يكى از پيشوايان علوم حديث است.اين اثر را «[[احمد بن فارس سلوم]]» تصحيح و شرح و همراه با مقدمه‌اى عالمانه منتشر كرده است. وى تعليقات حافظان «[[مؤتمن ساجى]]» و «[[تقى ابن صلاح]]» را نيز در پاورقى‌هاى كتاب ذكر كرده است. زمان و مكان نگارش كتاب معلوم نشده است.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
     
    كتاب حاضر از مقدمه محقق (درباره منزلت علمى [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم نيشابورى]] و جايگاه كتاب و تعليقات حافظان بر آن و ويژگى‌هاى نسخه خطى و چاپ حاضر)، مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل 52 نوع از شناخت علوم حديث) تشكيل شده است. زبان و ادبيات اين اثر عربى قديمى رايج در حوزه علوم حديث است. نویسنده در مقدمه مختصرش تأكيد كرده است كه چون ديدم بدعت در زمان ما، زياد و شناخت مردم به اصول سنن، كم شده با آنكه مردم به نگارش اخبار توجه دارند و جويندگانش بسيار است ولى همراه با اهمال و غفلت و بدون دقت كافى، پس اين مطلب مرا به نگارش كتابى در زمينه انواع علوم حديث واداشت تا به نياز طالبان روايت و علاقمندان نگارش احاديث پاسخ دهم و مى‌كوشم اختصار را مراعات كنم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41186/1/106 ر.ک: متن كتاب، ص106- 107]</ref>.
     
    كتاب حاضر از مقدمه محقق (درباره منزلت علمى [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم نيشابورى]] و جايگاه كتاب و تعليقات حافظان بر آن و ويژگى‌هاى نسخه خطى و چاپ حاضر)، مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل 52 نوع از شناخت علوم حديث) تشكيل شده است. زبان و ادبيات اين اثر عربى قديمى رايج در حوزه علوم حديث است. نويسنده در مقدمه مختصرش تأكيد كرده است كه چون ديدم بدعت در زمان ما، زياد و شناخت مردم به اصول سنن، كم شده با آنكه مردم به نگارش اخبار توجه دارند و جويندگانش بسيار است ولى همراه با اهمال و غفلت و بدون دقت كافى، پس اين مطلب مرا به نگارش كتابى در زمينه انواع علوم حديث واداشت تا به نياز طالبان روايت و علاقمندان نگارش احاديث پاسخ دهم و مى‌كوشم اختصار را مراعات كنم<ref>ر.ک: متن كتاب، ص106- 107</ref>.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    درباره محتواى كتاب به چند نكته اشاره مى‌شود:
    درباره محتواى كتاب به چند نكته اشاره مى‌شود:


    #نويسنده تأكيد كرده است كه از مواردى كه جوينده حديث در روزگار ما نياز دارد اين است كه از احوال و ويژگى هاى محدث جستجو كند كه اولاً آيا معتقد به شريعت توحيدى است يا نه و ثانياً آيا خودش را ملزم به اطاعت از پيامبران و رسولان الهى در شريعتى كه بر آنان وحى شد مى‌داند يا خير و همچنين حالاتش را بررسى كند كه آيا او هواپرست است و مردم را به هواى نفس فرامى‌خواند يا نه؛ چراكه دعوت‌كنننده به بدعت حديثش نوشته نمى‌شود و هيچ كرامت و ارزشى ندارد؛ چون پيشوايان مسلمانان اجماع دارند كه بايد نوشتن حديث او را ترك كرد. سپس از سنّ او بايد پرسيد تا معلوم شود كه آيا احتمال دارد او از كسانى كه نقل مى‌كند اين حديث را شنيده باشد؛ چون ما از مشايخ كسانى را ديديم كه خبر مى‌دادند از كسانى، درحالى‌كه سنشان كمتر از آن بود كه آن شيوخ را كه از آنان خبر مى‌دادند ديده باشند! سپس از اصول او تفحص مى‌شود كه آيا قديمى است يا جديد؟ چون در زمان ما گروهى پيدا شده‌اند كه كتابهايى خريدارى مى‌كنند و همان را روايت مى‌كنند و گروهى ديگر شنيده‌هايشان را در كتابهاى قديمى مى‌نويسند و بعد همان را روايت مى‌كنند! پس خبرگان و اهل فنّ اگر سخنان اين گروه را شنيدند بر آنان لازم است كه جرح كنند و آنان را از نظرها ساقط كنند تا آنكه توبه آنها آشكار شود. اگر كسى كه اهل فنّ نيست چنين مطالبى را بشنود او هم معذور نيست و بايد آنچه را نمى‌داند از دانايان بپرسد. و روش پيشينيان چنين بوده است<ref>ر.ک: همان، ص132- 134</ref>.
    #نویسنده تأكيد كرده است كه از مواردى كه جوينده حديث در روزگار ما نياز دارد اين است كه از احوال و ويژگی‌های محدث جستجو كند كه اولاً آيا معتقد به شريعت توحيدى است يا نه و ثانياً آيا خودش را ملزم به اطاعت از پيامبران و رسولان الهى در شريعتى كه بر آنان وحى شد مى‌داند يا خير و همچنين حالاتش را بررسى كند كه آيا او هواپرست است و مردم را به هواى نفس فرامى‌خواند يا نه؛ چراكه دعوت‌كنننده به بدعت حديثش نوشته نمى‌شود و هيچ كرامت و ارزشى ندارد؛ چون پيشوايان مسلمانان اجماع دارند كه بايد نوشتن حديث او را ترك كرد. سپس از سنّ او بايد پرسيد تا معلوم شود كه آيا احتمال دارد او از كسانى كه نقل مى‌كند اين حديث را شنيده باشد؛ چون ما از مشايخ كسانى را ديديم كه خبر مى‌دادند از كسانى، درحالى‌كه سنشان كمتر از آن بود كه آن شيوخ را كه از آنان خبر مى‌دادند ديده باشند! سپس از اصول او تفحص مى‌شود كه آيا قديمى است يا جديد؟ چون در زمان ما گروهى پيدا شده‌اند كه کتاب‌هايى خريدارى مى‌كنند و همان را روايت مى‌كنند و گروهى ديگر شنيده‌هايشان را در کتاب‌هاى قديمى مى‌نويسند و بعد همان را روايت مى‌كنند! پس خبرگان و اهل فنّ اگر سخنان اين گروه را شنيدند بر آنان لازم است كه جرح كنند و آنان را از نظرها ساقط كنند تا آنكه توبه آنها آشكار شود. اگر كسى كه اهل فنّ نيست چنين مطالبى را بشنود او هم معذور نيست و بايد آنچه را نمى‌داند از دانايان بپرسد. و روش پيشينيان چنين بوده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41186/1/132 ر.ک: همان، ص132- 134]</ref>.
    #نويسنده نوع سى‌ودوم را عبارت از شناسايى مذهب محدثان شمرده و از مالك بن انس نقل كرده است كه: علم از شخص هواپرستى كه مردم را به نفسانيات خويش دعوت مى‌كند دريافت نمى‌شود. همچنين نويسنده روايتى نقل كرده است از مثنى بن معاذ كه گفت پدرم گفت كه به شعبه نامه‌اى نوشتم درحالى‌كه او در بغداد بود و از او در مورد قاضى ابوشيبه پرسيدم؛ او نوشت: از او روايت مكن چون او مردى است كه مذهبش مذموم است و وقتى نامه مرا خواندى پاره‌اش كن!<ref>ر.ک: همان، ص412- 413</ref>
    #نویسنده نوع سى‌ودوم را عبارت از شناسايى مذهب محدثان شمرده و از مالك بن انس نقل كرده است كه: علم از شخص هواپرستى كه مردم را به نفسانيات خويش دعوت مى‌كند دريافت نمى‌شود. همچنين نویسنده روايتى نقل كرده است از مثنى بن معاذ كه گفت پدرم گفت كه به شعبه نامه‌اى نوشتم درحالى‌كه او در بغداد بود و از او در مورد قاضى ابوشيبه پرسيدم؛ او نوشت: از او روايت مكن چون او مردى است كه مذهبش مذموم است و وقتى نامه مرا خواندى پاره‌اش كن!<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41186/1/412 ر.ک: همان، ص412- 413]</ref>
    #نويسنده در شناخت نوع 52 علوم حديث چنين نوشته است: اين نوع عبارت از شناخت كسى است كه اجازه داده است كه حديث بر استاد عرضه شود و آن را سماع ناميده و كسى كه نوشتن اجازه از شهرى به شهر ديگر را اخبار خوانده و كسى كه اين مطلب را انكار كرده و آن را شرح‌حال در هنگام روايت شمرده است. و در بيان عرضه مى‌نويسد: اينكه راوى، حافظ و مُتقِن باشد و جوينده‌اى كه طالب فايده علمى است جزئى يا بيشتر از آن روايات را تقديم مى‌كند پس راوى، آن را بررسى مى‌كند و حديث را مورد تأمل قرار مى‌دهد. پس اگر آن را شناخت و فهميد كه از احاديث خودش است، به مستفيد مى‌گويد: بر آنچه به من تحويل دادى آگاه شدم و همه احاديث را شناختم و اينها احاديث من از استادانم است پس آنها را از جانب من روايت و نقل كن<ref>همان، ص671</ref>.
    #نویسنده در شناخت نوع 52 علوم حديث چنين نوشته است: اين نوع عبارت از شناخت كسى است كه اجازه داده است كه حديث بر استاد عرضه شود و آن را سماع ناميده و كسى كه نوشتن اجازه از شهرى به شهر ديگر را اخبار خوانده و كسى كه اين مطلب را انكار كرده و آن را شرح‌حال در هنگام روايت شمرده است. و در بيان عرضه مى‌نويسد: اينكه راوى، حافظ و مُتقِن باشد و جوينده‌اى كه طالب فايده علمى است جزئى يا بيشتر از آن روايات را تقديم مى‌كند پس راوى، آن را بررسى مى‌كند و حديث را مورد تأمل قرار مى‌دهد. پس اگر آن را شناخت و فهميد كه از احاديث خودش است، به مستفيد مى‌گويد: بر آنچه به من تحويل دادى آگاه شدم و همه احاديث را شناختم و اينها احاديث من از استادانم است پس آنها را از جانب من روايت و نقل كن<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41186/1/671 همان، ص671]</ref>.


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==




    نويسنده براى كتاب، افزون بر فهرست تفصيلى مطالب، فهارس فنى -آيات، روايات، مشايخ مصنف و تعداد رواياتش، ثقاتى كه مصنف از آنان را ياد كرده، راويانى كه در بين راويان صحيحين ثبت نشده‌اند ولى هيچ ضعف و جرحى بر آنان نيست و فوائد و مباحث نيز تنظيم كرده است.
    نویسنده براى كتاب، افزون بر فهرست تفصيلى مطالب، فهارس فنى -آيات، روايات، مشايخ مصنف و تعداد رواياتش، ثقاتى كه مصنف از آنان را ياد كرده، راويانى كه در بين راويان صحيحين ثبت نشده‌اند ولى هيچ ضعف و جرحى بر آنان نيست و فوائد و مباحث نيز تنظيم كرده است.


    اين كتاب به صورت مستند منتشر شده است و مصحح محترم ارجاعاتش را به‌صورت پاورقى آورده است. مصحح در پاورقى‌ها گاه نام كتاب و نويسنده و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده و در موارد متعددى توضيحاتى ذكر كرده است و در بيشتر موارد نسخه بدلها را ذكر كرده است. مصحح تصاويرى از آغاز و انجام چند نسخه خطى از اثر حاضر و حاشيه مطول ابن ناصر و حاشيه مؤتمن ساجى را آورده است.
    اين كتاب به صورت مستند منتشر شده است و مصحح محترم ارجاعاتش را به‌صورت پاورقى آورده است. مصحح در پاورقى‌ها گاه نام كتاب و نویسنده و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده و در موارد متعددى توضيحاتى ذكر كرده است و در بيشتر موارد نسخه بدلها را ذكر كرده است. مصحح تصاويرى از آغاز و انجام چند نسخه خطى از اثر حاضر و حاشيه مطول ابن ناصر و حاشيه مؤتمن ساجى را آورده است.


    ==پانویس ==
    ==پانویس==
    <references />
    <references />


    خط ۷۳: خط ۵۴:
    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==


    مقدمه و متن كتاب.


    مقدمه و متن كتاب.
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    [[الخلاصة في أصول الحديث]]
     
    [[النكت علی كتاب إبن الصلاح]]
     
    [[مصطلح الحديث مع التطبيقات العملية لكثير من مسائله]]
     
    [[مقدمة ابن الصلاح في علوم الحديث]]


    [[المحدث الفاصل بين الراوي و الواعي]]


    == پیوندها ==


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۱

    من کتب اصول الحدیث معرفه علوم الحدیث و کمیه اجناسه
    معرفة علوم الحديث و كمية أجناسه
    پدیدآورانحاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرمن کتب اصول الحدیث
    ناشردار ابن حزم
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1424 ق
    چاپ1
    موضوعحدیث - علم الدرایه

    حدیث - علم الروایه

    حدیث - متون قدیمی تا قرن 14
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏107‎‏/‎‏35‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏2‎‏م‎‏6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    معرفة علوم الحديث و كميّة أجناسه، از آثار ارزنده ابوعبدالله محمد بن عبدالله مشهور به حاكم نيشابورى (321- 405ق) يكى از پيشوايان علوم حديث است.اين اثر را «احمد بن فارس سلوم» تصحيح و شرح و همراه با مقدمه‌اى عالمانه منتشر كرده است. وى تعليقات حافظان «مؤتمن ساجى» و «تقى ابن صلاح» را نيز در پاورقى‌هاى كتاب ذكر كرده است. زمان و مكان نگارش كتاب معلوم نشده است.

    ساختار

    كتاب حاضر از مقدمه محقق (درباره منزلت علمى حاكم نيشابورى و جايگاه كتاب و تعليقات حافظان بر آن و ويژگى‌هاى نسخه خطى و چاپ حاضر)، مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل 52 نوع از شناخت علوم حديث) تشكيل شده است. زبان و ادبيات اين اثر عربى قديمى رايج در حوزه علوم حديث است. نویسنده در مقدمه مختصرش تأكيد كرده است كه چون ديدم بدعت در زمان ما، زياد و شناخت مردم به اصول سنن، كم شده با آنكه مردم به نگارش اخبار توجه دارند و جويندگانش بسيار است ولى همراه با اهمال و غفلت و بدون دقت كافى، پس اين مطلب مرا به نگارش كتابى در زمينه انواع علوم حديث واداشت تا به نياز طالبان روايت و علاقمندان نگارش احاديث پاسخ دهم و مى‌كوشم اختصار را مراعات كنم[۱].

    گزارش محتوا

    درباره محتواى كتاب به چند نكته اشاره مى‌شود:

    1. نویسنده تأكيد كرده است كه از مواردى كه جوينده حديث در روزگار ما نياز دارد اين است كه از احوال و ويژگی‌های محدث جستجو كند كه اولاً آيا معتقد به شريعت توحيدى است يا نه و ثانياً آيا خودش را ملزم به اطاعت از پيامبران و رسولان الهى در شريعتى كه بر آنان وحى شد مى‌داند يا خير و همچنين حالاتش را بررسى كند كه آيا او هواپرست است و مردم را به هواى نفس فرامى‌خواند يا نه؛ چراكه دعوت‌كنننده به بدعت حديثش نوشته نمى‌شود و هيچ كرامت و ارزشى ندارد؛ چون پيشوايان مسلمانان اجماع دارند كه بايد نوشتن حديث او را ترك كرد. سپس از سنّ او بايد پرسيد تا معلوم شود كه آيا احتمال دارد او از كسانى كه نقل مى‌كند اين حديث را شنيده باشد؛ چون ما از مشايخ كسانى را ديديم كه خبر مى‌دادند از كسانى، درحالى‌كه سنشان كمتر از آن بود كه آن شيوخ را كه از آنان خبر مى‌دادند ديده باشند! سپس از اصول او تفحص مى‌شود كه آيا قديمى است يا جديد؟ چون در زمان ما گروهى پيدا شده‌اند كه کتاب‌هايى خريدارى مى‌كنند و همان را روايت مى‌كنند و گروهى ديگر شنيده‌هايشان را در کتاب‌هاى قديمى مى‌نويسند و بعد همان را روايت مى‌كنند! پس خبرگان و اهل فنّ اگر سخنان اين گروه را شنيدند بر آنان لازم است كه جرح كنند و آنان را از نظرها ساقط كنند تا آنكه توبه آنها آشكار شود. اگر كسى كه اهل فنّ نيست چنين مطالبى را بشنود او هم معذور نيست و بايد آنچه را نمى‌داند از دانايان بپرسد. و روش پيشينيان چنين بوده است[۲].
    2. نویسنده نوع سى‌ودوم را عبارت از شناسايى مذهب محدثان شمرده و از مالك بن انس نقل كرده است كه: علم از شخص هواپرستى كه مردم را به نفسانيات خويش دعوت مى‌كند دريافت نمى‌شود. همچنين نویسنده روايتى نقل كرده است از مثنى بن معاذ كه گفت پدرم گفت كه به شعبه نامه‌اى نوشتم درحالى‌كه او در بغداد بود و از او در مورد قاضى ابوشيبه پرسيدم؛ او نوشت: از او روايت مكن چون او مردى است كه مذهبش مذموم است و وقتى نامه مرا خواندى پاره‌اش كن![۳]
    3. نویسنده در شناخت نوع 52 علوم حديث چنين نوشته است: اين نوع عبارت از شناخت كسى است كه اجازه داده است كه حديث بر استاد عرضه شود و آن را سماع ناميده و كسى كه نوشتن اجازه از شهرى به شهر ديگر را اخبار خوانده و كسى كه اين مطلب را انكار كرده و آن را شرح‌حال در هنگام روايت شمرده است. و در بيان عرضه مى‌نويسد: اينكه راوى، حافظ و مُتقِن باشد و جوينده‌اى كه طالب فايده علمى است جزئى يا بيشتر از آن روايات را تقديم مى‌كند پس راوى، آن را بررسى مى‌كند و حديث را مورد تأمل قرار مى‌دهد. پس اگر آن را شناخت و فهميد كه از احاديث خودش است، به مستفيد مى‌گويد: بر آنچه به من تحويل دادى آگاه شدم و همه احاديث را شناختم و اينها احاديث من از استادانم است پس آنها را از جانب من روايت و نقل كن[۴].

    وضعيت كتاب

    نویسنده براى كتاب، افزون بر فهرست تفصيلى مطالب، فهارس فنى -آيات، روايات، مشايخ مصنف و تعداد رواياتش، ثقاتى كه مصنف از آنان را ياد كرده، راويانى كه در بين راويان صحيحين ثبت نشده‌اند ولى هيچ ضعف و جرحى بر آنان نيست و فوائد و مباحث نيز تنظيم كرده است.

    اين كتاب به صورت مستند منتشر شده است و مصحح محترم ارجاعاتش را به‌صورت پاورقى آورده است. مصحح در پاورقى‌ها گاه نام كتاب و نویسنده و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده و در موارد متعددى توضيحاتى ذكر كرده است و در بيشتر موارد نسخه بدلها را ذكر كرده است. مصحح تصاويرى از آغاز و انجام چند نسخه خطى از اثر حاضر و حاشيه مطول ابن ناصر و حاشيه مؤتمن ساجى را آورده است.

    پانویس


    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها