مداد الروح: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (لینک درون متنی)
    جز (جایگزینی متن - 'متن كتاب↵↵↵↵رده:کتاب‌شناسی' به 'متن كتاب ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
     
    (۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class="wikiInfo">
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR16843J1.jpg|بندانگشتی|مداد الروح]]
    | تصویر =NUR16843J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =مداد الروح
    |+
    | عنوان‌های دیگر =کلمات تسبر اغوار کل روح تائقه الی الیقظه
    |-
    | پدیدآوران =
    ! نام کتاب!! data-type="bookName" |مداد الروح
    [[کورانی، حسین]] (مقدمه‌نويس)
    |-
    |نام های دیگر کتاب
    | data-type="otherBookNames" |کلمات تسبر اغوار کل روح تائقه الی الیقظه
    |-
    |پدیدآورندگان
    | data-type="authors" |[[کورانی، حسین]] (مقدمه نويس)


    [[حمود، محمد عبدالله]] (نويسنده)
    [[حمود، محمد عبدالله]] (نویسنده)
    |-
    | زبان =عربی
    |زبان  
    | کد کنگره =
    | data-type="language" |عربی
    | ناشر =  
    |-
    دار الولاء
    |کد کنگره  
    | مکان نشر =بیروت - لبنان
    | data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |
    | سال نشر = 1430 ق یا 2009 م
    |-
     
    |موضوع
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE16843AUTOMATIONCODE
    | data-type="subject" |
    | چاپ =3
    |-
    | تعداد جلد =1
    |ناشر
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =16843
    | data-type="publisher" |دار الولاء
    | کتابخوان همراه نور =16843
    |-
    | کد پدیدآور =
    |مکان نشر  
    | پس از =
    | data-type="publishPlace" |بیروت - لبنان
    | پیش از =
    |-
    }}
    |سال نشر  
    | data-type="publishYear" | 1430 هـ.ق یا 2009 م
    |- class="articleCode"
    |کد اتوماسیون
    | data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE16843AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


    '''مداد الروح''' اثر [[حمود، محمد عبدالله|شيخ محمدعبدالله حمود]]، پيرامون مبحث روح و نفس انسان و شيوه‌هاى مراقبت از آن، در سال 1427ق به زبان عربى نگارش شده است. [[کورانی، حسین|شيخ حسين كورانى]] بر كتاب مقدمه نوشته است.
    '''مداد الروح''' اثر [[حمود، محمد عبدالله|شيخ محمدعبدالله حمود]]، پيرامون مبحث روح و نفس انسان و شيوه‌هاى مراقبت از آن، در سال 1427ق به زبان عربى نگارش شده است. [[کورانی، حسین|شيخ حسين كورانى]] بر كتاب مقدمه نوشته است.
    == ساختار ==


     
    ==ساختار==
    كتاب، مشتمل بر مقدمه و پيشگفتار و 19 عنوان است. مؤلف سعى نموده در هر يك از قسمت‌هاى آن با آوردن آيات قرآن و كلام اهل بيت(ع) و موعظه‌ها و نصايح علماى بزرگ و عارفان كاملى مانند حضرت [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و قصه‌ها و عبرت‌هاى تاريخى، بر جذابيت كتاب بيفزايد.
    كتاب، مشتمل بر مقدمه و پيشگفتار و 19 عنوان است. مؤلف سعى نموده در هر يك از قسمت‌هاى آن با آوردن آيات قرآن و كلام اهل‌بيت(ع) و موعظه‌ها و نصايح علماى بزرگ و عارفان كاملى مانند حضرت [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و قصه‌ها و عبرت‌هاى تاريخى، بر جذابيت كتاب بيفزايد.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    گفتارهاى مؤلف كتاب را مى‌توان در دو بخش گزارش نمود. در بخش اول كتاب، عوامل و اسبابى كه سبب غفلت روح و قلب و در بخش دوم، روش‌هاى مراقبت نفس از عوامل غفلت‌زا مورد بررسى قرار گرفته است.
    گفتارهاى مؤلف كتاب را مى‌توان در دو بخش گزارش نمود. در بخش اول كتاب، عوامل و اسبابى كه سبب غفلت روح و قلب و در بخش دوم، روش‌هاى مراقبت نفس از عوامل غفلت‌زا مورد بررسى قرار گرفته است.


    بخش اول كتاب حاوى چند نكته مى‌باشد:
    بخش اول كتاب حاوى چند نكته مى‌باشد:
     
    # نویسنده مواردى كه اسباب غفلت انسان مى‌گردد را برشمرده كه عبارتند از: مغرور شدن در دنيا، ضايع كردن عمر، نعمت‌هاى الهى، شاكر نبودن، اطاعت نكردن خدا و رسول(ص) و اهل‌بيتش(ع)<ref>متن كتاب، ص25</ref>
    1- نويسنده مواردى كه اسباب غفلت انسان مى‌گردد را برشمرده كه عبارتند از: مغرور شدن در دنيا، ضايع كردن عمر، نعمت‌هاى الهى، شاكر نبودن، اطاعت نكردن خدا و رسول(ص) و اهل بيتش(ع)<ref>متن كتاب، ص25</ref>
    # مؤلف كتاب نتيجه بيدارى را رسيدن به مقام عبوديت<ref>همان، ص28</ref>و نتيجه غفلت را فراموش كردن خدا مى‌داند كه خود سبب فراموش شدن خود ايشان مى‌گردد<ref>همان، ص33</ref>و سرانجامى جز خسارت نفس براى انسان به دنبال ندارد<ref>همان، ص38</ref>
     
    # نویسنده تنها راه رسيدن به بيدارى معنوى را تفكر مى‌داند. هم‌چنانكه در روايات اسلامى تفكر به عنوان بهترين عبادات معرفى شده است<ref>همان، ص51</ref>
    2- مؤلف كتاب نتيجه بيدارى را رسيدن به مقام عبوديت<ref>همان، ص28</ref>و نتيجه غفلت را فراموش كردن خدا مى‌داند كه خود سبب فراموش شدن خود ايشان مى‌گردد<ref>همان، ص33</ref>و سرانجامى جز خسارت نفس براى انسان به دنبال ندارد<ref>همان، ص38</ref>
    # وى تنها عامل ضعف روحى آدمى را قساوت قلب دانسته و به بيان مواردى از تعبيرات قرآنى دراين‌باره پرداخته است<ref>همان، ص72</ref>ايشان همچنين به بيان نشانه‌هايى از اين بيمارى روحى در روايات اهل‌بيت(ع) پرداخته است<ref>همان، ص76</ref>مؤلف امورى كه سبب قساوت قلب مى‌گردد را نيز متذكر شده كه از آن موارد تعلقات دنيوى و مادى و تبعيت از هواى نفس و ترك ذكر، كثرت مال، كثرت خوردن و نوشيدن و كثرت كلام مى‌باشد<ref>همان، ص80</ref>
     
    # مؤلف مهم‌ترين عواملى كه سبب جرأت آدمى در ارتكاب معاصى مى‌گردد را بيان نموده كه از آن جمله است: 1- حبّ دنيا، 2- مغرور شدن به كرم و فضل خداوند و عدم شكرگزارى او، 3- ضعف ايمان، 4- ضعف محبت، 5- كوچك شمردن معاصى<ref>همان، ص87-107</ref>
    3- نويسنده تنها راه رسيدن به بيدارى معنوى را تفكر مى‌داند. هم‌چنانكه در روايات اسلامى تفكر به عنوان بهترين عبادات معرفى شده است<ref>همان، ص51</ref>
     
    4-وى تنها عامل ضعف روحى آدمى را قساوت قلب دانسته و به بيان مواردى از تعبيرات قرآنى دراين‌باره پرداخته است<ref>همان، ص72</ref>ايشان همچنين به بيان نشانه‌هايى از اين بيمارى روحى در روايات اهل بيت(ع) پرداخته است<ref>همان، ص76</ref>مؤلف امورى كه سبب قساوت قلب مى‌گردد را نيز متذكر شده كه از آن موارد تعلقات دنيوى و مادى و تبعيت از هواى نفس و ترك ذكر، كثرت مال، كثرت خوردن و نوشيدن و كثرت كلام مى‌باشد<ref>همان، ص80</ref>
     
    5- مؤلف مهم‌ترين عواملى كه سبب جرأت آدمى در ارتكاب معاصى مى‌گردد را بيان نموده كه از آن جمله است: 1- حبّ دنيا، 2- مغرور شدن به كرم و فضل خداوند و عدم شكرگزارى او، 3- ضعف ايمان، 4- ضعف محبت، 5- كوچك شمردن معاصى<ref>همان، ص87-107</ref>
     
    در بخش دوم كتاب، مؤلف به بيان روش‌هاى مراقبت از نفس براى گرفتار نشدن به دام گناه و اشتباه پرداخته است:
    در بخش دوم كتاب، مؤلف به بيان روش‌هاى مراقبت از نفس براى گرفتار نشدن به دام گناه و اشتباه پرداخته است:
     
    # اينكه انسان خداوند را در هر زمان و مكانى حاضر بداند، سبب احساس نزديكى انسان به خدا مى‌گردد<ref>همان، ص111</ref>
    1- اينكه انسان خداوند را در هر زمان و مكانى حاضر بداند، سبب احساس نزديكى انسان به خدا مى‌گردد<ref>همان، ص111</ref>
    # توجه به اين‌كه اعمال انسان در پيشگاه مقدس پيامبر اسلام(ص) و ائمه معصومين(ع) عرضه مى‌گردد.
     
    # محاسبه نفس: اين كه انسان به‌طور مداوم اعمال و رفتار خود را مورد بررسى قرار دهد و ببيند چه توشه‌اى براى فرداى خود جمع‌آورى كرده است<ref>همان، ص129</ref>
    2- توجه به اين‌كه اعمال انسان در پيشگاه مقدس پيامبر اسلام(ص) و ائمه معصومين(ع) عرضه مى‌گردد.
    # حياى آدمى از خداوند پس از شناخت عظمت و قدرت او<ref>همان، ص164</ref>
     
    # تقوا از ديگر امورى است كه سبب تزكيه و تهذيب نفس مى‌شود كه اين خود سبب عدم وقوع نفس در محرمات مى‌گردد<ref>همان، ص 165</ref>
    3- محاسبه نفس: اين كه انسان به‌طور مداوم اعمال و رفتار خود را مورد بررسى قرار دهد و ببيند چه توشه‌اى براى فرداى خود جمع‌آورى كرده است<ref>همان، ص129</ref>
    # خوف از خداوند، كه آدمى را از گناه باز مى‌دارد و از معاصى دور مى‌كند<ref>همان، ص187</ref>
     
    # تفكر در آثار گناه، كه از مهمترين آثار آن سياهى قلب، عدم استجابت دعا، نزول بلاء، عدم رغبت به عبادت و از بين رفتن نعمت، فراموشى علم، از بين رفتن قدرت تشخيص بين حق و باطل مى‌باشد<ref>همان، ص 221-229</ref>
    4- حياى آدمى از خداوند پس از شناخت عظمت و قدرت او<ref>همان، ص164</ref>
    # عدم اصرار بر گناه: اصرار ورزيدن بر گناه سبب نفوذ آن بر احساس و عقول و قلوب ما مى‌گردد و زشتى‌ها را در نظرمان خوب جلوه مى‌دهد و سبب كورى و كرى و ضلالت باطنى مى‌گردد<ref>همان، ص243</ref>
     
    # كوتاهى آرزوها: اصولاً درازى آرزوها بسيارى از گناهان را به دنبال دارد و سبب قساوت قلب و نيز فراموشى انسان و كفران نعمت‌ها مى‌شود<ref>همان، ص256</ref>
    5-تقوا از ديگر امورى است كه سبب تزكيه و تهذيب نفس مى‌شود كه اين خود سبب عدم وقوع نفس در محرمات مى‌گردد<ref>همان، ص 165</ref>
    # خلاصه كلام اين‌كه انسان بايد دائماً در فكر اين سفر باشد و در اين مدّت زمان محدود، وسايل مورد نياز رفتن را فراهم كند تا به سلامت به مقصد مقصود برسد. زيرا طول آرزوها از اسباب شقاوت آدمى در اين دنيا مى‌باشد<ref>همان، ص 265</ref>
     
    # قرار دادن شيطان به عنوان دشمن خود: قلب انسان همانند دژى محكم است كه شيطان قصد نفوذ آن را دارد. به همين جهت لازم است بر آن درب‌هايى محكم قرار دهند تا جلوى هر نفوذى گرفته شود<ref>همان، ص293</ref>
    6- خوف از خداوند، كه آدمى را از گناه باز مى‌دارد و از معاصى دور مى‌كند<ref>همان، ص187</ref>
    #:مؤلف برخى از روش‌هاى خلاص شدن از مكر شيطان را بر اساس قرآن و روايات اهل‌بيت(ع) در روزه گرفتن، صدقه دادن، دوست داشتن خدا، استغفار بر گناهان، ترك غضب ورزيدن، فراوانى دوستان، نيكى به اولياى خدا و ذكر او، توكل ورزيدن و اخلاص و استعاذه به خداوند و خواندن ادعيه براى خلاص شدن از شيطان مى‌داند<ref>همان، ص294-296</ref>
     
    #خارج كردن دوستى دنيا از قلب: اين كه انسان زندگانى مادى و همه متعلقات آن را وسيله قرار دهد و هدف قرار ندهد؛ زيرا بدون هدف الهى براى زندگانى و عمر انسان قيمتى نمى‌باشد<ref>همان، ص305</ref>نتيجه كلام اين‌كه بدانيم دوستى خدا و دوستى دنيا قابل جمع در يك قلب نمى‌باشد.
    7- تفكر در آثار گناه، كه از مهمترين آثار آن سياهى قلب، عدم استجابت دعا، نزول بلاء، عدم رغبت به عبادت و از بين رفتن نعمت، فراموشى علم، از بين رفتن قدرت تشخيص بين حق و باطل مى‌باشد<ref>همان، ص 221-229</ref>
     
    8- عدم اصرار بر گناه: اصرار ورزيدن بر گناه سبب نفوذ آن بر احساس و عقول و قلوب ما مى‌گردد و زشتى‌ها را در نظرمان خوب جلوه مى‌دهد و سبب كورى و كرى و ضلالت باطنى مى‌گردد<ref>همان، ص243</ref>
     
    9- كوتاهى آرزوها: اصولاً درازى آرزوها بسيارى از گناهان را به دنبال دارد و سبب قساوت قلب و نيز فراموشى انسان و كفران نعمت‌ها مى‌شود<ref>همان، ص256</ref>
     
    خلاصه كلام اين‌كه انسان بايد دائماً در فكر اين سفر باشد و در اين مدّت زمان محدود، وسايل مورد نياز رفتن را فراهم كند تا به سلامت به مقصد مقصود برسد. زيرا طول آرزوها از اسباب شقاوت آدمى در اين دنيا مى‌باشد<ref>همان، ص 265</ref>
     
    10- قرار دادن شيطان به عنوان دشمن خود: قلب انسان همانند دژى محكم است كه شيطان قصد نفوذ آن را دارد. به همين جهت لازم است بر آن درب‌هايى محكم قرار دهند تا جلوى هر نفوذى گرفته شود<ref>همان، ص293</ref>
     
    مؤلف برخى از روش‌هاى خلاص شدن از مكر شيطان را بر اساس قرآن و روايات اهل بيت(ع) در روزه گرفتن، صدقه دادن، دوست داشتن خدا، استغفار بر گناهان، ترك غضب ورزيدن، فراوانى دوستان، نيكى به اولياى خدا و ذكر او، توكل ورزيدن و اخلاص و استعاذه به خداوند و خواندن ادعيه براى خلاص شدن از شيطان مى‌داند<ref>همان، ص294-296</ref>
     
    11- خارج كردن دوستى دنيا از قلب: اين كه انسان زندگانى مادى و همه متعلقات آن را وسيله قرار دهد و هدف قرار ندهد؛ زيرا بدون هدف الهى براى زندگانى و عمر انسان قيمتى نمى‌باشد<ref>همان، ص305</ref>نتيجه كلام اين‌كه بدانيم دوستى خدا و دوستى دنيا قابل جمع در يك قلب نمى‌باشد.


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    خط ۹۴: خط ۵۹:


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references/>
    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==


    مقدمه و متن كتاب
    مقدمه و متن كتاب
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}




    == پیوندها ==
    [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16899 مطالعه کتاب مداد الروح در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۵۵

    مداد الروح
    مداد الروح
    پدیدآورانکورانی، حسین (مقدمه‌نويس) حمود، محمد عبدالله (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرکلمات تسبر اغوار کل روح تائقه الی الیقظه
    ناشردار الولاء
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1430 ق یا 2009 م
    چاپ3
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    مداد الروح اثر شيخ محمدعبدالله حمود، پيرامون مبحث روح و نفس انسان و شيوه‌هاى مراقبت از آن، در سال 1427ق به زبان عربى نگارش شده است. شيخ حسين كورانى بر كتاب مقدمه نوشته است.

    ساختار

    كتاب، مشتمل بر مقدمه و پيشگفتار و 19 عنوان است. مؤلف سعى نموده در هر يك از قسمت‌هاى آن با آوردن آيات قرآن و كلام اهل‌بيت(ع) و موعظه‌ها و نصايح علماى بزرگ و عارفان كاملى مانند حضرت امام خمينى(ره) و قصه‌ها و عبرت‌هاى تاريخى، بر جذابيت كتاب بيفزايد.

    گزارش محتوا

    گفتارهاى مؤلف كتاب را مى‌توان در دو بخش گزارش نمود. در بخش اول كتاب، عوامل و اسبابى كه سبب غفلت روح و قلب و در بخش دوم، روش‌هاى مراقبت نفس از عوامل غفلت‌زا مورد بررسى قرار گرفته است.

    بخش اول كتاب حاوى چند نكته مى‌باشد:

    1. نویسنده مواردى كه اسباب غفلت انسان مى‌گردد را برشمرده كه عبارتند از: مغرور شدن در دنيا، ضايع كردن عمر، نعمت‌هاى الهى، شاكر نبودن، اطاعت نكردن خدا و رسول(ص) و اهل‌بيتش(ع)[۱]
    2. مؤلف كتاب نتيجه بيدارى را رسيدن به مقام عبوديت[۲]و نتيجه غفلت را فراموش كردن خدا مى‌داند كه خود سبب فراموش شدن خود ايشان مى‌گردد[۳]و سرانجامى جز خسارت نفس براى انسان به دنبال ندارد[۴]
    3. نویسنده تنها راه رسيدن به بيدارى معنوى را تفكر مى‌داند. هم‌چنانكه در روايات اسلامى تفكر به عنوان بهترين عبادات معرفى شده است[۵]
    4. وى تنها عامل ضعف روحى آدمى را قساوت قلب دانسته و به بيان مواردى از تعبيرات قرآنى دراين‌باره پرداخته است[۶]ايشان همچنين به بيان نشانه‌هايى از اين بيمارى روحى در روايات اهل‌بيت(ع) پرداخته است[۷]مؤلف امورى كه سبب قساوت قلب مى‌گردد را نيز متذكر شده كه از آن موارد تعلقات دنيوى و مادى و تبعيت از هواى نفس و ترك ذكر، كثرت مال، كثرت خوردن و نوشيدن و كثرت كلام مى‌باشد[۸]
    5. مؤلف مهم‌ترين عواملى كه سبب جرأت آدمى در ارتكاب معاصى مى‌گردد را بيان نموده كه از آن جمله است: 1- حبّ دنيا، 2- مغرور شدن به كرم و فضل خداوند و عدم شكرگزارى او، 3- ضعف ايمان، 4- ضعف محبت، 5- كوچك شمردن معاصى[۹]

    در بخش دوم كتاب، مؤلف به بيان روش‌هاى مراقبت از نفس براى گرفتار نشدن به دام گناه و اشتباه پرداخته است:

    1. اينكه انسان خداوند را در هر زمان و مكانى حاضر بداند، سبب احساس نزديكى انسان به خدا مى‌گردد[۱۰]
    2. توجه به اين‌كه اعمال انسان در پيشگاه مقدس پيامبر اسلام(ص) و ائمه معصومين(ع) عرضه مى‌گردد.
    3. محاسبه نفس: اين كه انسان به‌طور مداوم اعمال و رفتار خود را مورد بررسى قرار دهد و ببيند چه توشه‌اى براى فرداى خود جمع‌آورى كرده است[۱۱]
    4. حياى آدمى از خداوند پس از شناخت عظمت و قدرت او[۱۲]
    5. تقوا از ديگر امورى است كه سبب تزكيه و تهذيب نفس مى‌شود كه اين خود سبب عدم وقوع نفس در محرمات مى‌گردد[۱۳]
    6. خوف از خداوند، كه آدمى را از گناه باز مى‌دارد و از معاصى دور مى‌كند[۱۴]
    7. تفكر در آثار گناه، كه از مهمترين آثار آن سياهى قلب، عدم استجابت دعا، نزول بلاء، عدم رغبت به عبادت و از بين رفتن نعمت، فراموشى علم، از بين رفتن قدرت تشخيص بين حق و باطل مى‌باشد[۱۵]
    8. عدم اصرار بر گناه: اصرار ورزيدن بر گناه سبب نفوذ آن بر احساس و عقول و قلوب ما مى‌گردد و زشتى‌ها را در نظرمان خوب جلوه مى‌دهد و سبب كورى و كرى و ضلالت باطنى مى‌گردد[۱۶]
    9. كوتاهى آرزوها: اصولاً درازى آرزوها بسيارى از گناهان را به دنبال دارد و سبب قساوت قلب و نيز فراموشى انسان و كفران نعمت‌ها مى‌شود[۱۷]
    10. خلاصه كلام اين‌كه انسان بايد دائماً در فكر اين سفر باشد و در اين مدّت زمان محدود، وسايل مورد نياز رفتن را فراهم كند تا به سلامت به مقصد مقصود برسد. زيرا طول آرزوها از اسباب شقاوت آدمى در اين دنيا مى‌باشد[۱۸]
    11. قرار دادن شيطان به عنوان دشمن خود: قلب انسان همانند دژى محكم است كه شيطان قصد نفوذ آن را دارد. به همين جهت لازم است بر آن درب‌هايى محكم قرار دهند تا جلوى هر نفوذى گرفته شود[۱۹]
      مؤلف برخى از روش‌هاى خلاص شدن از مكر شيطان را بر اساس قرآن و روايات اهل‌بيت(ع) در روزه گرفتن، صدقه دادن، دوست داشتن خدا، استغفار بر گناهان، ترك غضب ورزيدن، فراوانى دوستان، نيكى به اولياى خدا و ذكر او، توكل ورزيدن و اخلاص و استعاذه به خداوند و خواندن ادعيه براى خلاص شدن از شيطان مى‌داند[۲۰]
    12. خارج كردن دوستى دنيا از قلب: اين كه انسان زندگانى مادى و همه متعلقات آن را وسيله قرار دهد و هدف قرار ندهد؛ زيرا بدون هدف الهى براى زندگانى و عمر انسان قيمتى نمى‌باشد[۲۱]نتيجه كلام اين‌كه بدانيم دوستى خدا و دوستى دنيا قابل جمع در يك قلب نمى‌باشد.

    وضعيت كتاب

    فهرست محتويات و فهرست مصادر و مراجع كتاب، در پايان آن ذكر شده است. پاورقى‌ها به ذكر پاره‌اى از توضيحات و آدرس منابع روايات و نيز معرفى برخى شخصيت‌هاى موجود در كتاب اختصاص يافته است.

    پانويس

    1. متن كتاب، ص25
    2. همان، ص28
    3. همان، ص33
    4. همان، ص38
    5. همان، ص51
    6. همان، ص72
    7. همان، ص76
    8. همان، ص80
    9. همان، ص87-107
    10. همان، ص111
    11. همان، ص129
    12. همان، ص164
    13. همان، ص 165
    14. همان، ص187
    15. همان، ص 221-229
    16. همان، ص243
    17. همان، ص256
    18. همان، ص 265
    19. همان، ص293
    20. همان، ص294-296
    21. همان، ص305

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب

    وابسته‌ها