موسوی خوانساری، سید احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (غنی سازی متن)
    جز (جایگزینی متن - 'سید احمد خوانسارى (ابهام زدایی)' به 'سید احمد خوانسارى (ابهام‌زدایی)')
     
    (۴۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class="wikiInfo">
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR00073.jpg|بندانگشتی|موسوی خوانساری، احمد]]
    [[پرونده:NUR00073.jpg|بندانگشتی|موسوی خوانساری، سید احمد]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type="authorName" |موسوی خوانساری، احمد
    ! نام!! data-type="authorName" |موسوی خوانساری، سید احمد
    |-
    |-
    |نام های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    | data-type="authorOtherNames" | موسوی، احمد بن یوسف
    | data-type="authorOtherNames" | موسوی، احمد بن یوسف


    خط ۲۳: خط ۲۳:
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    | data-type="authorTeachers" |[[حائری یزدی، عبدالکریم|آيت‌الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى]]
    | data-type="authorTeachers" |[[حائری یزدی، عبدالکریم|آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائرى]]


    [[عراقی، ضیاءالدین|آيت‌الله آقا ضياءالدين عراقى]]
    [[عراقی، ضیاءالدین|آیت‌الله آقا ضیاءالدین عراقى]]
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    | data-type="authorWritings" |[[جامع المدارک في شرح المختصر النافع]]
    | data-type="authorWritings" |[[جامع المدارک في شرح المختصر النافع|جامع المدارک فی شرح المختصر النافع]]
    |- class="articleCode"
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف
    |کد مؤلف
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE73AUTHORCODE
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE00073AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>
    {{کاربردهای دیگر|خوانساری (ابهام‌زدایی)}}
    {{کاربردهای دیگر|سید احمد خوانسارى (ابهام‌زدایی)}}


    '''سید احمد موسوی خوانساری''' (1309-1405ق)، فقیه، اصولی، از مراجع بزرگ شیعه قرن چهاردهم هجرى، او پس از درگذشت [[بروجردی، حسین|آیت‌الله   بروجردی]] به مرجعیت شیعیان رسید.  
    '''سید احمد موسوی خوانساری''' (1309-1405ق)، فقیه، اصولی، مدرس حوزه، از مراجع بزرگ شیعه قرن چهاردهم هجرى، او پس از درگذشت [[بروجردی، حسین|آیت‌الله بروجردی]] به مرجعیت شیعیان رسید. او با سى تبار نسب به حضرت موسى بن جعفر علیه‌السلام مى‌رسد.  


    او با سى تبار نسب به حضرت موسى بن جعفر عليه‌السلام مى‌رسد. 
    ==ولادت==


    ==ولادت==
    آیت‌الله خوانسارى در 18 ماه محرم 1309 در شهر خوانسار در یک خانواده روحانى‌ دیده به جهان گشود.


    پدرش سید یوسف امام جمعه خوانسار، جدش سید محمد مهدی، رجالی معروف و برادرش محمدحسن خوانساری (م 1337ق) از عالمان کامل عصر خود بودند.<ref>پایگاه حوزه نت</ref>


    آيت‌الله خوانسارى در 18 ماه محرم 1309 در شهر خوانسار در يك خانواده روحانى‌ ديده به جهان گشود. پدرش سید یوسف امام جمعه خوانسار، جدش سید محمد مهدی، رجالی معروف و برادرش محمدحسن خوانساری (م 1337 ه . ق) از عالمان کامل عصر خود بودند.


    ==تحصیلات==


    ==تحصيلات==
    او تحت عنایت پدر و مادر دلسوز رشد و نما کرد و علوم مقدماتى را در زادگاه خود از محضر علماى آن سامان، به ویژه مرحوم آیت‌الله حاج سید محمدحسن (متوفى1337 ه‍.ق) و دامادشان، مرحوم آیت‌الله حاج سید على اکبر خوانسارى فرا گرفت. سپس جهت تکمیل معلومات به حوزه اصفهان مهاجرت نمود و از محضر آیات عظام: مرحوم حاج میر محمد صادق مدرس، آخوند ملا عبدالکریم جزى و میرزا محمد على تویسرکانى فرا گرفت. 


    او تحت عنايت پدر و مادر دلسوز رشد و نما كرد و علوم مقدماتى را در زادگاه خود از محضر علماى آن سامان، به ويژه مرحوم آيت‌الله حاج سيد محمدحسن (متوفى1337 ه‍.ق) و دامادشان، مرحوم آيت‌الله حاج سيد على اكبر خوانسارى فرا گرفت. سپس جهت تكميل معلومات به حوزه اصفهان مهاجرت نمود و از محضر آيات عظام: مرحوم حاج مير محمد صادق مدرس، آخوند ملا عبدالكريم جزى و ميرزا محمد على تويسركانى فرا گرفت. آنگاه محض رفع عطش دانشجويى خويش، جهت تكميل معلومات به دار العلم نجف اشرف عزيمت نمود و در آن حوزه هزار ساله، دو سال در درس آيت‌الله [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]] و چندين سال هم در درس مرحوم صاحب العروة و مرحوم [[عراقی، ضیاءالدین|آيت‌الله آقا ضياءالدين عراقى]] و اساتيد ديگر فقه و اصول شركت جست تا به مدارج عاليه علمى در بخش فقه، اصول، فلسفه و رياضيات نائل آمد. سپس در سال 1335 ه‍.ق با دست پر به ايران بازگشت و در اراك اقامت گزيد و از محضر پر فيض [[حائری یزدی، عبدالکریم|آيت‌الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى]] در اراك استفاده شايانى برد.  
    آنگاه محض رفع عطش دانشجویى خویش، جهت تکمیل معلومات به دار العلم نجف اشرف عزیمت نمود و در آن حوزه هزار ساله، دو سال در درس آیت‌الله [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]] و چندین سال هم در درس مرحوم [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|صاحب العروة]] و مرحوم [[عراقی، ضیاءالدین|آیت‌الله آقا ضیاءالدین عراقى]] و اساتید دیگر فقه و اصول شرکت جست تا به مدارج عالیه علمى در بخش فقه، اصول، فلسفه و ریاضیات نائل آمد. سپس در سال 1335 ه‍.ق با دست پر به ایران بازگشت و در اراک اقامت گزید و از محضر پر فیض [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائرى]] در اراک استفاده شایانى برد.  


    پس از آنكه [[حائری یزدی، عبدالکریم|آيت‌الله حائرى]] در سال 1340 ه‍.ق بنا به دعوت حوزه علميه قم، درآن شهر اقامت گزيد، مردم اراك از محضر ايشان درخواست نمودند كه مرحوم‌خوانسارى به جاى ايشان اقامه جماعت و رفع مراجعات مردم را بنمايد. مرحوم حائرى با اين امر موافقت كردند. پس از مدتى اقامت در اراك در يكى از جلسات از آيت‌الله مؤسس شنيده شد كه فرموده بودند كه ما مى‌خواستيم آقاى سيد احمد خوانسارى، اعلم علماى شيعه باشد، و لكن ايشان قناعت كردند كه اعلم علماى اراك باشند. محض شنيدن اين سخن كه حاكى از رضايت ضمنى آيت‌الله مؤسس در مورد حضور ايشان در قم بود، به قم مهاجرت و در اين شهر اقامت مى‌گزينند. پس از دو ماه از ورود ايشان، آيت‌الله حائرى محل اقامت نماز جماعت خود را در مدرسه فيضيه به ايشان تفويض، و در اولين جلسه جماعت، خود شخصا شركت نموده و نماز خود را به ايشان اقتدا مى‌كنند. به اين ترتيب عدالت و شايستگى معنوى ايشان را تاييد مى‌فرمايند.  
    پس از آنکه [[حائری یزدی، عبدالکریم|آیت‌الله حائرى]] در سال 1340 ه‍.ق بنا به دعوت حوزه علمیه قم، درآن شهر اقامت گزید، مردم اراک از محضر ایشان درخواست نمودند که مرحوم‌خوانسارى به جاى ایشان اقامه جماعت و رفع مراجعات مردم را بنماید. مرحوم حائرى با این امر موافقت کردند. پس از مدتى اقامت در اراک در یکى از جلسات از آیت‌الله مؤسس شنیده شد که فرموده بودند که ما مى‌خواستیم آقاى سید احمد خوانسارى، اعلم علماى شیعه باشد، و لکن ایشان قناعت کردند که اعلم علماى اراک باشند. محض شنیدن این سخن که حاکى از رضایت ضمنى آیت‌الله مؤسس در مورد حضور ایشان در قم بود، به قم مهاجرت و در این شهر اقامت مى‌گزینند. پس از دو ماه از ورود ایشان، آیت‌الله حائرى محل اقامت نماز جماعت خود را در مدرسه فیضیه به ایشان تفویض، و در اولین جلسه جماعت، خود شخصا شرکت نموده و نماز خود را به ایشان اقتدا مى‌کنند. به این ترتیب عدالت و شایستگى معنوى ایشان را تایید مى‌فرمایند.  


    مرحوم خوانسارى در مدت اقامت خود در قم، از احترام و تجليل خاص مدرسين و فضلا برخوردار بوده‌اند. در درس خارج ايشان جمعى از بزرگان و معاريف حوزه شركت مى‌جستند و افرادى مانند امام موسى صدر از شاگردان فقه و فلسفه ايشان به شمار مى‌آيند.  
    مرحوم خوانسارى در مدت اقامت خود در قم، از احترام و تجلیل خاص مدرسین و فضلا برخوردار بوده‌اند. در درس خارج ایشان جمعى از بزرگان و معاریف حوزه شرکت مى‌جستند و افرادى مانند امام موسى صدر از شاگردان فقه و فلسفه ایشان به شمار مى‌آیند.  


    ==اقامت در تهران==
    ==اقامت در تهران==


    پس از درگذشت آيت‌الله حاج آقا يحيى سجادى، امام جماعت مسجد سيد عزيز الله در محرم 1370 ه‍.ق، جمعى از اهالى تهران از مرجع بزرگ آيت‌الله بروجردى تقاضا مى‌كنند كه شخصيت بزرگى را به تهران اعزام نمايند تا در مسجد حاج سيد عزيز الله اقامه جماعت نموده و به امور دينى مردم و حل و فصل مسائل مباشرت نمايد.  
    پس از درگذشت آیت‌الله حاج آقا یحیى سجادى، امام جماعت مسجد سید عزیزالله در محرم 1370 ه‍.ق، جمعى از اهالى تهران از مرجع بزرگ آیت‌الله بروجردى تقاضا مى‌کنند که شخصیت بزرگى را به تهران اعزام نمایند تا در مسجد حاج سید عزیزالله اقامه جماعت نموده و به امور دینى مردم و حل و فصل مسائل مباشرت نماید.  


    مرحوم آيت‌الله بروجردى شخص با كفايت آيت‌الله خوانسارى را كه از نظر زهد، تقوا و مبارزه با هواى نفس مشهور عام و خاص بودند، به تهران اعزام و تا آخر عمر در مسجد حاج سيد عزيز الله تهران به اقامه نماز جماعت و تدريس خارج فقه و اصول مشغول، و عمر پر بركت خود را در خدمت به اسلام و حوزه‌هاى علمى سپرى نمودند.  
    [[بروجردی، حسین|مرحوم آیت‌الله بروجردى]] شخص با کفایت آیت‌الله خوانسارى را که از نظر زهد، تقوا و مبارزه با هواى نفس مشهور عام و خاص بودند، به تهران اعزام و تا آخر عمر در مسجد حاج سید عزیزالله تهران به اقامه نماز جماعت و تدریس خارج فقه و اصول مشغول، و عمر پر برکت خود را در خدمت به اسلام و حوزه‌هاى علمى سپرى نمودند.  


    هر روز نزديكى‌هاى ظهر، سيد با وقارى به همراه يك نفر و بدون كوچكترين تشريفات و بيا و برو، از ميان محيط شلوغ و مردم مشغول كسب و داد و ستد عبور مى‌نمايد و به سوى مسجد سيد عزيز الله حركت مى‌كند. در حركت و رهسپارى ايشان، كوهى از وقار و متانت نمايان بود كه روح و روحانيت و صفا و معنويت را به تماشاگران مى‌بخشيد، و معنويت اسلام را به بازاريان و مردم غرق در ماديات عرضه مى‌كرد. با مشاهده ايشان، بازاريان كركره‌ها را پائين كشيده، به سوى‌نماز جماعت مى‌شتافتند. همين مرجع بزرگوار گاهى در راه‌بندانهاى بازار، همانند مردم‌عادى متوقف و بدون كوچكترين امتياز و تشخص، با يك حالت عادى و خاكى عبور و مرور مى‌نمودند.
    هر روز نزدیکى‌هاى ظهر، سید با وقارى به همراه یک نفر و بدون کوچکترین تشریفات و بیا و برو، از میان محیط شلوغ و مردم مشغول کسب و داد و ستد عبور مى‌نماید و به سوى مسجد سید عزیزالله حرکت مى‌کند. در حرکت و رهسپارى ایشان، کوهى از وقار و متانت نمایان بود که روح و روحانیت و صفا و معنویت را به تماشاگران مى‌بخشید، و معنویت اسلام را به بازاریان و مردم غرق در مادیات عرضه مى‌کرد. با مشاهده ایشان، بازاریان کرکره‌ها را پائین کشیده، به سوى‌نماز جماعت مى‌شتافتند. همین مرجع بزرگوار گاهى در راه‌بندانهاى بازار، همانند مردم‌عادى متوقف و بدون کوچکترین امتیاز و تشخص، با یک حالت عادى و خاکى عبور و مرور مى‌نمودند.


    بعدها فهميده شد كه چه گنجينه‌اى بوده است، به حدى كه [[خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام]] (ره) پس از فوت آيت‌الله بروجردى، پيشنهاد داشته‌اند كه آيت‌الله خوانسارى به قم بازگردند و همه پشت سر او بايستند و مرجعيت نيرومند و پايدار شيعه را استحكام‌بخشند، و از تعدد رساله‌ها كه همان تشعب و پراكنده ساختن قدرت شيعه است، جلوگيرى به عمل بياورند. از اين پيشنهاد معلوم مى‌گردد كه آن مرحوم، شايستگى و لياقت چنين مديريت والايى را داشته است كه كانديداى چنين رتبت و منزلت باشند.  
    بعدها فهمیده شد که چه گنجینه‌اى بوده است، به حدى که [[خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام]](ره) پس از فوت آیت‌الله بروجردى، پیشنهاد داشته‌اند که آیت‌الله خوانسارى به قم بازگردند و همه پشت سر او بایستند و مرجعیت نیرومند و پایدار شیعه را استحکام‌بخشند، و از تعدد رساله‌ها که همان تشعب و پراکنده ساختن قدرت شیعه است، جلوگیرى به عمل بیاورند. از این پیشنهاد معلوم مى‌گردد که آن مرحوم، شایستگى و لیاقت چنین مدیریت والایى را داشته است که کاندیداى چنین رتبت و منزلت باشند.  


    ==مرجعيت عمومى==  
    ==مرجعیت عمومى==  


    پس از درگذشت [[بروجردی، حسین|آيت‌الله بروجردى]]، جمع كثيرى از مردم ايران و برخى از كشورهاى مجاور، به ايشان رجوع و از رساله ايشان استفاده كردند، و در اواخر، مرجعيت ايشان عظيم‌تر و فراگيرتر گرديد، به حدى كه اداره مالى حوزه‌هاى علمى ايران و ساير بلاد، بيشتر بر دوش مبارك ايشان قرار داشت، و آنچنان از نظر امكانات مالى نيرومند و پرتوان بود كه شهريه‌اش چندين ماه پس از رحلت نيز استمرار داشت.  
    پس از درگذشت [[بروجردی، حسین|آیت‌الله بروجردى]]، جمع کثیرى از مردم ایران و برخى از کشورهاى مجاور، به ایشان رجوع و از رساله ایشان استفاده کردند، و در اواخر، مرجعیت ایشان عظیم‌تر و فراگیرتر گردید، به حدى که اداره مالى حوزه‌هاى علمى ایران و سایر بلاد، بیشتر بر دوش مبارک ایشان قرار داشت، و آنچنان از نظر امکانات مالى نیرومند و پرتوان بود که شهریه‌اش چندین ماه پس از رحلت نیز استمرار داشت.  


    ==فعاليتهاى سياسى==
    ==فعالیتهاى سیاسى==


    معظم له از آغاز نهضت اسلامى به رهبرى روحانيت، سهم ارزنده و مؤثرى داشته‌اند و حق بزرگى نسبت به شكل‌گيرى پايه‌هاى انقلاب اسلامى دارند.  
    معظم له از آغاز نهضت اسلامى به رهبرى روحانیت، سهم ارزنده و مؤثرى داشته‌اند و حق بزرگى نسبت به شکل‌گیرى پایه‌هاى انقلاب اسلامى دارند.  


    در آن روزهاى نخستين كه همراه ديگر علما در بازار تهران به حالت اعتراض نسبت به اعمال دستگاه حركت مى‌نمودند، مورد هجوم پليس و ماموران امنيتى قرار گرفتند و مقدارى از ناحيه پا جراحت برداشتند. از ايشان اعلاميه‌هاى متعددى درباره‌انقلاب صادر شده است.  
    در آن روزهاى نخستین که همراه دیگر علما در بازار تهران به حالت اعتراض نسبت به اعمال دستگاه حرکت مى‌نمودند، مورد هجوم پلیس و ماموران امنیتى قرار گرفتند و مقدارى از ناحیه پا جراحت برداشتند. از ایشان اعلامیه‌هاى متعددى درباره‌انقلاب صادر شده است.  


    نمونه‌اى از اعلاميه‌هاى ايشان:  
    نمونه‌اى از اعلامیه‌هاى ایشان:  


    ايشان به مناسبت تبعيد [[خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام]] به تركيه و توقيف برخى ديگر از بزرگان، اعلاميه زير را صادر نمودند:  
    ایشان به مناسبت تبعید [[خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام]] به ترکیه و توقیف برخى دیگر از بزرگان، اعلامیه زیر را صادر نمودند:  


    «بسم الله الرحمن الرحيم. الحمد لله رب العالمين و الصلاة و السلام على خير خلقه محمد و آله الطاهرين و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم.
    «بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام على خیر خلقه محمد و آله الطاهرین و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم.


    حوادث اسف‌آور يكى دو روز اخير كه منجر به قتل و جرح يك عده مردم بى‌گناه و توقيف حضرت آيت‌الله خمينى و آيت‌الله قمى و ديگر آقايان عظام شده است، موجب كمال تاثر و تاسف حقير گرديد.با كمال تعجب مشاهده مى‌شود مسئولين امنيت كشور با نهايت گستاخى حضرات آقايان مراجع عظام و علماى اعلام دامت بركاتهم را موافق امورى كه مبانى آنها با شرع مطهر محرز و مكرر تذكر داده شده است، جلوه مى‌دهند.  
    حوادث اسف‌آور یکى دو روز اخیر که منجر به قتل و جرح یک عده مردم بى‌گناه و توقیف حضرت آیت‌الله خمینى و آیت‌الله قمى و دیگر آقایان عظام شده است، موجب کمال تاثر و تاسف حقیر گردید.با کمال تعجب مشاهده مى‌شود مسئولین امنیت کشور با نهایت گستاخى حضرات آقایان مراجع عظام و علماى اعلام دامت برکاتهم را موافق امورى که مبانى آنها با شرع مطهر محرز و مکرر تذکر داده شده است، جلوه مى‌دهند.  


    حقير در اين موقع حساس، لازم مى‌دانم اولياء امور را متذكر سازم انجام اينگونه اعمال ضد انسانى نسبت به حضرات علماى اعلام، و قتل و جرح مردم بى‌پناه، نه تنها موجب رفع غائله نخواهد بود، بلكه جز تشديد امور و ايجاد تفرقه و وخامت اوضاع، اثر ديگرى نخواهد داشت. موجب كمال تاسف است كه بايد حريم مقدس اسلام و روحانيت از طرف اولياى امور اين چنين مورد تجاوز قرار گيرد. انا لله و انا اليه راجعون. از خداوند متعال عز اسمه مسالت دارم كه اسلام و مسلمين را در كنف عنايات خود از همه حوادث، مصون و محروس بدارد و ما توفيقى الا بالله، عليه توكلت و اليه انيب.  
    حقیر در این موقع حساس، لازم مى‌دانم اولیاء امور را متذکر سازم انجام اینگونه اعمال ضد انسانى نسبت به حضرات علماى اعلام، و قتل و جرح مردم بى‌پناه، نه تنها موجب رفع غائله نخواهد بود، بلکه جز تشدید امور و ایجاد تفرقه و وخامت اوضاع، اثر دیگرى نخواهد داشت. موجب کمال تاسف است که باید حریم مقدس اسلام و روحانیت از طرف اولیاى امور این چنین مورد تجاوز قرار گیرد. انا لله و انا الیه راجعون. از خداوند متعال عز اسمه مسالت دارم که اسلام و مسلمین را در کنف عنایات خود از همه حوادث، مصون و محروس بدارد و ما توفیقى الا بالله، علیه توکلت و الیه انیب.  


    الاحقر احمد الموسوى الخوانسارى، 13 محرم1383 ه‍.ق»  
    الاحقر احمد الموسوى الخوانسارى، 13 محرم1383 ه‍.ق»  


    ايشان علاوه بر اعلاميه فوق، اعلاميه‌ها و تذكرات فراوانى در مواقع حساس صادر نموده‌اند و پس از پيروزى انقلاب نيز تذكرات و خير انديشيهايى نسبت به اولياى امور جمهورى اسلامى داشته‌اند، و اين امور همه نشانگر آن مى‌باشد كه ايشان در تمام‌موارد، از مولى و پيشوا و حجت الله في الارضين الهام مى‌گرفتند و كوچك‌ترين پيروى از هواى نفس و انانيت و خوش‌آيند مردم نداشته‌اند.  
    ایشان علاوه بر اعلامیه فوق، اعلامیه‌ها و تذکرات فراوانى در مواقع حساس صادر نموده‌اند و پس از پیروزى انقلاب نیز تذکرات و خیر اندیشی‌هایى نسبت به اولیاى امور جمهورى اسلامى داشته‌اند، و این امور همه نشانگر آن مى‌باشد که ایشان در تمام‌موارد، از مولى و پیشوا و حجت الله فی الارضین الهام مى‌گرفتند و کوچک‌ترین پیروى از هواى نفس و انانیت و خوش‌آیند مردم نداشته‌اند.  


    ==تأليفات==
    ==آثار==




    از تأليفات اين فقيه نامدار و زاهد پارسا، كتابهاى زير قابل ذكرند:  
    از تألیفات این فقیه نامدار و زاهد پارسا، کتاب‌هاى زیر قابل ذکرند:  


    - جامع المدارك في شرح المختصر النافع، در 7 مجلد، چاپ انتشارات اسماعيليان قم، يك دوره فقه استدلالى منقح و مهذبى است كه جامع وجازت لفظ و دقت و گستردگى مطالب مى‌باشد.  
    - جامع المدارک فی شرح المختصر النافع، در 7 مجلد، چاپ انتشارات اسماعیلیان قم، یک دوره فقه استدلالى منقح و مهذبى است که جامع وجازت لفظ و دقت و گستردگى مطالب مى‌باشد.  


    - العقائد الحقة، در علم كلام، پيرامون معتقدات شيعه و دفاع از مبانى كلامى آن.  
    - العقائد الحقة، در علم کلام، پیرامون معتقدات شیعه و دفاع از مبانى کلامى آن.  


    - حاشيه بر العروة الوثقى  
    - حاشیه بر العروة الوثقى  


    - رساله عمليه توضيح المسائل  
    - رساله عملیه توضیح المسائل  


    - رساله مناسك حج
    - رساله مناسک حج


    - حاشيه بر مناسك حج [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ اعظم انصارى]]  
    - حاشیه بر مناسک حج [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ اعظم انصارى]]  


    - رساله‌اى به نام احكام العبادات، كه شامل ابواب عبادات تا خمس است.  
    - رساله‌اى به نام احکام العبادات، که شامل ابواب عبادات تا خمس است.  


    - حاشيه بر وسيلة النجاة آيت‌الله [[اصفهانی، ابوالحسن|سيد ابوالحسن اصفهانى]]  
    - حاشیه بر وسیلة النجاة آیت‌الله [[اصفهانی، سید ابوالحسن|سید ابوالحسن اصفهانى]]  


    ==وفات ==
    ==وفات ==


    سرانجام این عالم بزرگوار، پس از 94 سال عمر پر برکت، در اثر کسالت در نخستین ساعات بامداد روز شنبه مورخ سوم دی ماه 1363ش، مطابق با 27 ربیع الثانى 1405ق دار فانى را وداع، و به دیار جاودان شتافت، و جهان اسلام و حوزه‌هاى علمیه را عزادار ساخت.


    سرانجام اين عالم بزرگوار، پس از 96 سال عمر پر بركت، در اثر كسالت در نخستين ساعات بامداد روز شنبه مورخ دی ماه 1363ش، مطابق27 ربيع الثانى 1405 ه‍.ق  در سن 96 سالگی دار فانى را وداع، و به ديار جاودان شتافت، و جهان اسلام و حوزه‌هاى علميه را عزادار ساخت.
    به مجرد انتشار خبر ارتحال این فقیه ربانى، امام امت به حوزه‌هاى علمى تسلیت گفت و درسهاى حوزه یک هفته تعطیل شد، و از طرف دولت در سراسر کشور عزاى‌عمومى اعلام، و بازار تهران هم سه روز تعطیل گردید. جنازه مطهر ایشان به قم انتقال یافته، و در جوار استاد بزرگوار خود، در حرم کریمه اهل‌بیت، حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها مدفون گردید.  
     
    به مجرد انتشار خبر ارتحال اين فقيه ربانى، امام امت به حوزه‌هاى علمى تسليت گفت و درسهاى حوزه يك هفته تعطيل شد، و از طرف دولت در سراسر كشور عزاى‌عمومى اعلام، و بازار تهران هم سه روز تعطيل گرديد. جنازه مطهر ايشان به قم انتقال يافته، و در جوار استاد بزرگوار خود، در حرم كريمه اهل بيت، حضرت معصومه سلام‌الله‎عليها مدفون گرديد.  
     
    دو اعلاميه تسليت:


    دو اعلامیه تسلیت:
    {{جعبه گفتاورد
    {{جعبه گفتاورد
      |عنوان = پیام تسلیت امام امت به مناسبت رحلت ایشان
      |عنوان = پیام تسلیت امام امت به مناسبت رحلت ایشان
    خط ۱۴۵: خط ۱۴۶:
    }}
    }}


    پيام:  
    پیام:  
     
    {{جعبه گفتاورد
    {{جعبه گفتاورد
      |عنوان = پیام تسلیت آيت‌الله گلپايگانى به مناسبت رحلت ایشان
      |عنوان = پیام تسلیت آيت‌الله گلپايگانى به مناسبت رحلت ایشان
      |گفتاورد = بسم الله الرحمن الرحیم
      |گفتاورد = بسم الله الرحمن الرحیم


    « ثلمة لا تسد و كسر لا يجبر. با كمال تاسف رحلت مرجع عاليقدر، بقية السلف و اسوه فضايل و تقوا و فقيه اهل بيت‌عليهم‌السلام حضرت آيت‌الله آقاى حاج سيد احمد خوانسارى(قدس‌سره) را به آستان اقدس بقية الله (ارواح العالمين له الفداء) و به محاضر علماى اعلام و حوزه‌هاى علميه و به عموم ملت مسلمان و شيعيان جهان تسليت عرض مى‌كنم.  
    «ثلمة لا تسد و كسر لا يجبر. با كمال تاسف رحلت مرجع عاليقدر، بقية السلف و اسوه فضايل و تقوا و فقيه اهل‌بيت‌عليهم‌السلام حضرت آيت‌الله آقاى حاج سيد احمد خوانسارى(قدس‌سره) را به آستان اقدس بقية الله (ارواح العالمين له الفداء) و به محاضر علماى اعلام و حوزه‌هاى علميه و به عموم ملت مسلمان و شیعیان جهان تسليت عرض مى‌كنم.  


    آن فقيد روحانيت در علم و عمل و مخالفت هوى و اطاعت مولى و ترك اقبال به دنيا و انقطاع الى الله و جامعيت علمى و تدريس و تألیف و عبادت و تواضع در بيش از نيم قرن مشار اليه بالبنان و مسلم بين اقران بود. ضايعه رحلت ايشان را نمى‌توان با توصيفات بيان كرد، و بيش از حد تصور با فقدان ايشان در حصن و حصين رخنه افتاد.  
    آن فقيد روحانیت در علم و عمل و مخالفت هوى و اطاعت مولى و ترك اقبال به دنيا و انقطاع الى الله و جامعيت علمى و تدريس و تألیف و عبادت و تواضع در بيش از نيم قرن مشار اليه بالبنان و مسلم بين اقران بود. ضايعه رحلت ايشان را نمى‌توان با توصيفات بيان كرد، و بيش از حد تصور با فقدان ايشان در حصن و حصين رخنه افتاد.  


    انا لله و انا اليه راجعون.  
    انا لله و انا اليه راجعون.  
    خط ۱۷۳: خط ۱۷۳:
      |تراز منبع =  
      |تراز منبع =  
      |شکل‌بندی منبع =  
      |شکل‌بندی منبع =  
    }}
    }}  


    تحليلى جزئى از دو تسليت مهم:  
    تحلیلى جزئى از دو تسلیت مهم:  


    اين دو اعلاميه تسليت از دو سيد سند و دو مرجع معتمد و بزرگوار كه هر دو در يك مكتب و در يك مدرس و پيش يك مدرس و معلم تعليم ديده‌اند، در حق يك همدوره و همكلاس و هم مكتب و هم محضر سند گويا و نشانه بس مستحكم در عظمت شان و علو مقام آن فقيه ربانى و مجتهد صمدانى مى‌باشد كه طوبى له و حسن‌مآب.
    این دو اعلامیه تسلیت از دو سید سند و دو مرجع معتمد و بزرگوار که هر دو در یک مکتب و در یک مدرس و پیش یک مدرس و معلم تعلیم دیده‌اند،


    امام بزرگوار در حق ايشان مى‌نويسند: «او با رفتار و اعمال خود و تقوا و سيره خويش پيوسته در نفوس مستعده مؤثر و موجب تربيت بود.»  
    امام بزرگوار در حق ایشان مى‌نویسند: «او با رفتار و اعمال خود و تقوا و سیره خویش پیوسته در نفوس مستعده مؤثر و موجب تربیت بود.»  


    اين سخن نشانگر آن معنى است كه خود عمل منهاى سخن و نطق، سازنده است و كار ساز. آن فقيه بزرگوار چندان اهل سخن و بيان و نطق و گفتار نبود، اما عمل و تقواى بوذرى و زهد و پارسايى بحر العلومى، و قداست و نزاهت مقدس اردبيلى را در عصر ماديات و در مرز تزاحم اميال و شهوات نفسانى، يعنى قلب بازار تهران را داشت، به حدى كه با سيره عملى خويش مردم را به معنويت اسلام و حقانيت روحانيت و تقوى جلب مى‌نمود، نه با بيان و گفتار.  
    این سخن نشانگر آن معنى است که خود عمل منهاى سخن و نطق، سازنده است و کار ساز. آن فقیه بزرگوار چندان اهل سخن و بیان و نطق و گفتار نبود، اما عمل و تقواى بوذرى و زهد و پارسایى بحر العلومى، و قداست و نزاهت مقدس اردبیلى را در عصر مادیات و در مرز تزاحم امیال و شهوات نفسانى، یعنى قلب بازار تهران را داشت، به حدى که با سیره عملى خویش مردم را به معنویت اسلام و حقانیت روحانیت و تقوى جلب مى‌نمود، نه با بیان و گفتار.  


    در اعلاميه آيت‌الله گلپايگانى نيز آثار سوز و حزن و تأثر موج مى زند. جايى كه در آغاز اعلاميه مى‌نويسد: «شكاف غير قابل انسداد و شكست غير قابل جبران به حريم دين و مرز روحانيت اسلام وارد آمده است كه هرگز قابل جبران نيست.» و آنگاه از وى به عنوان يادگار سلف و ذخيره گذشتگان و الگوى فضايل مخالف هوى و هوس و مطيع امر مولى و تارك دنيا و منقطع الى الله و جامع بين علم و عمل ياد مى‌كند، نشانه‌ها و اماراتى كه امام‌ عليه‌السلام در مرجع تقليد تعيين فرموده‌اند، و نكته مهم‌تر آنجا است كه مى‌فرمايند: «ايشان بيش از نيم قرن با اين اوصاف و صفات، بين اقران و امثال مشار اليه بالبنان و مسلم بين اقران و نظاير بوده است.» طبيعى است رخنه‌اى كه با چنين ضايعه‌اى به اركان دژ اسلام رخ دهد، به اين زوديها قابل جبران نخواهد بود.
    در اعلامیه [[گلپایگانی، سید محمدرضا|آیت‌الله گلپایگانى]] نیز آثار سوز و حزن و تأثر موج مى زند. جایى که در آغاز اعلامیه مى‌نویسد: «شکاف غیر قابل انسداد و شکست غیر قابل جبران به حریم دین و مرز روحانیت اسلام وارد آمده است که هرگز قابل جبران نیست.» و آنگاه از وى به عنوان یادگار سلف و ذخیره گذشتگان و الگوى فضایل مخالف هوى و هوس و مطیع امر مولى و تارک دنیا و منقطع الى الله و جامع بین علم و عمل یاد مى‌کند، نشانه‌ها و اماراتى که امام‌ علیه‌السلام در مرجع تقلید تعیین فرموده‌اند، و نکته مهم‌تر آنجا است که مى‌فرمایند: «ایشان بیش از نیم قرن با این اوصاف و صفات، بین اقران و امثال مشار الیه بالبنان و مسلم بین اقران و نظایر بوده است.» طبیعى است رخنه‌اى که با چنین ضایعه‌اى به ارکان دژ اسلام رخ دهد، به این زودیها قابل جبران نخواهد بود.
    ==پانویس==
    <references />


    ==منابع==


    ==منابع مقاله==
    [http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4180/4187/26496/%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B3-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%A7%DB%8C%DB%8C پایگاه حوزه نت]


    نقباء البشر: ج 1، ص 462
    نقباء البشر: ج 1، ص 462


    - ادوار فقه و كيفيت بيان آن: ص، 249، 271، 276
    - ادوار فقه و کیفیت بیان آن: ص، 249، 271، 276


    - صحيفه امام: ج19، ص، 128
    - صحیفه امام: ج19، ص، 128


    حوزه نت
    حوزه نت
    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
     
    [[جامع المدارک في شرح المختصر النافع]]  
    [[جامع المدارک في شرح المختصر النافع]]  
    [[العقائد الحقة]]


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:مراجع تقلید]]
    [[رده:امامان جمعه]]
    [[رده:شاگردان آیت‌الله حائرى یزدى]]
    [[رده:درگذشتگان 1363]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۶ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۳۷

    موسوی خوانساری، سید احمد
    نام موسوی خوانساری، سید احمد
    نام‌های دیگر موسوی، احمد بن یوسف

    Ahmad Khonsari

    نام پدر سید یوسف
    متولد 1270ش
    محل تولد خوانسار
    رحلت 1363ش یا 1405ق
    اساتید آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائرى

    آیت‌الله آقا ضیاءالدین عراقى

    برخی آثار جامع المدارک فی شرح المختصر النافع
    کد مؤلف AUTHORCODE00073AUTHORCODE

    سید احمد موسوی خوانساری (1309-1405ق)، فقیه، اصولی، مدرس حوزه، از مراجع بزرگ شیعه قرن چهاردهم هجرى، او پس از درگذشت آیت‌الله بروجردی به مرجعیت شیعیان رسید. او با سى تبار نسب به حضرت موسى بن جعفر علیه‌السلام مى‌رسد.

    ولادت

    آیت‌الله خوانسارى در 18 ماه محرم 1309 در شهر خوانسار در یک خانواده روحانى‌ دیده به جهان گشود.

    پدرش سید یوسف امام جمعه خوانسار، جدش سید محمد مهدی، رجالی معروف و برادرش محمدحسن خوانساری (م 1337ق) از عالمان کامل عصر خود بودند.[۱]


    تحصیلات

    او تحت عنایت پدر و مادر دلسوز رشد و نما کرد و علوم مقدماتى را در زادگاه خود از محضر علماى آن سامان، به ویژه مرحوم آیت‌الله حاج سید محمدحسن (متوفى1337 ه‍.ق) و دامادشان، مرحوم آیت‌الله حاج سید على اکبر خوانسارى فرا گرفت. سپس جهت تکمیل معلومات به حوزه اصفهان مهاجرت نمود و از محضر آیات عظام: مرحوم حاج میر محمد صادق مدرس، آخوند ملا عبدالکریم جزى و میرزا محمد على تویسرکانى فرا گرفت.

    آنگاه محض رفع عطش دانشجویى خویش، جهت تکمیل معلومات به دار العلم نجف اشرف عزیمت نمود و در آن حوزه هزار ساله، دو سال در درس آیت‌الله آخوند خراسانى و چندین سال هم در درس مرحوم صاحب العروة و مرحوم آیت‌الله آقا ضیاءالدین عراقى و اساتید دیگر فقه و اصول شرکت جست تا به مدارج عالیه علمى در بخش فقه، اصول، فلسفه و ریاضیات نائل آمد. سپس در سال 1335 ه‍.ق با دست پر به ایران بازگشت و در اراک اقامت گزید و از محضر پر فیض آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائرى در اراک استفاده شایانى برد.

    پس از آنکه آیت‌الله حائرى در سال 1340 ه‍.ق بنا به دعوت حوزه علمیه قم، درآن شهر اقامت گزید، مردم اراک از محضر ایشان درخواست نمودند که مرحوم‌خوانسارى به جاى ایشان اقامه جماعت و رفع مراجعات مردم را بنماید. مرحوم حائرى با این امر موافقت کردند. پس از مدتى اقامت در اراک در یکى از جلسات از آیت‌الله مؤسس شنیده شد که فرموده بودند که ما مى‌خواستیم آقاى سید احمد خوانسارى، اعلم علماى شیعه باشد، و لکن ایشان قناعت کردند که اعلم علماى اراک باشند. محض شنیدن این سخن که حاکى از رضایت ضمنى آیت‌الله مؤسس در مورد حضور ایشان در قم بود، به قم مهاجرت و در این شهر اقامت مى‌گزینند. پس از دو ماه از ورود ایشان، آیت‌الله حائرى محل اقامت نماز جماعت خود را در مدرسه فیضیه به ایشان تفویض، و در اولین جلسه جماعت، خود شخصا شرکت نموده و نماز خود را به ایشان اقتدا مى‌کنند. به این ترتیب عدالت و شایستگى معنوى ایشان را تایید مى‌فرمایند.

    مرحوم خوانسارى در مدت اقامت خود در قم، از احترام و تجلیل خاص مدرسین و فضلا برخوردار بوده‌اند. در درس خارج ایشان جمعى از بزرگان و معاریف حوزه شرکت مى‌جستند و افرادى مانند امام موسى صدر از شاگردان فقه و فلسفه ایشان به شمار مى‌آیند.

    اقامت در تهران

    پس از درگذشت آیت‌الله حاج آقا یحیى سجادى، امام جماعت مسجد سید عزیزالله در محرم 1370 ه‍.ق، جمعى از اهالى تهران از مرجع بزرگ آیت‌الله بروجردى تقاضا مى‌کنند که شخصیت بزرگى را به تهران اعزام نمایند تا در مسجد حاج سید عزیزالله اقامه جماعت نموده و به امور دینى مردم و حل و فصل مسائل مباشرت نماید.

    مرحوم آیت‌الله بروجردى شخص با کفایت آیت‌الله خوانسارى را که از نظر زهد، تقوا و مبارزه با هواى نفس مشهور عام و خاص بودند، به تهران اعزام و تا آخر عمر در مسجد حاج سید عزیزالله تهران به اقامه نماز جماعت و تدریس خارج فقه و اصول مشغول، و عمر پر برکت خود را در خدمت به اسلام و حوزه‌هاى علمى سپرى نمودند.

    هر روز نزدیکى‌هاى ظهر، سید با وقارى به همراه یک نفر و بدون کوچکترین تشریفات و بیا و برو، از میان محیط شلوغ و مردم مشغول کسب و داد و ستد عبور مى‌نماید و به سوى مسجد سید عزیزالله حرکت مى‌کند. در حرکت و رهسپارى ایشان، کوهى از وقار و متانت نمایان بود که روح و روحانیت و صفا و معنویت را به تماشاگران مى‌بخشید، و معنویت اسلام را به بازاریان و مردم غرق در مادیات عرضه مى‌کرد. با مشاهده ایشان، بازاریان کرکره‌ها را پائین کشیده، به سوى‌نماز جماعت مى‌شتافتند. همین مرجع بزرگوار گاهى در راه‌بندانهاى بازار، همانند مردم‌عادى متوقف و بدون کوچکترین امتیاز و تشخص، با یک حالت عادى و خاکى عبور و مرور مى‌نمودند.

    بعدها فهمیده شد که چه گنجینه‌اى بوده است، به حدى که حضرت امام(ره) پس از فوت آیت‌الله بروجردى، پیشنهاد داشته‌اند که آیت‌الله خوانسارى به قم بازگردند و همه پشت سر او بایستند و مرجعیت نیرومند و پایدار شیعه را استحکام‌بخشند، و از تعدد رساله‌ها که همان تشعب و پراکنده ساختن قدرت شیعه است، جلوگیرى به عمل بیاورند. از این پیشنهاد معلوم مى‌گردد که آن مرحوم، شایستگى و لیاقت چنین مدیریت والایى را داشته است که کاندیداى چنین رتبت و منزلت باشند.

    مرجعیت عمومى

    پس از درگذشت آیت‌الله بروجردى، جمع کثیرى از مردم ایران و برخى از کشورهاى مجاور، به ایشان رجوع و از رساله ایشان استفاده کردند، و در اواخر، مرجعیت ایشان عظیم‌تر و فراگیرتر گردید، به حدى که اداره مالى حوزه‌هاى علمى ایران و سایر بلاد، بیشتر بر دوش مبارک ایشان قرار داشت، و آنچنان از نظر امکانات مالى نیرومند و پرتوان بود که شهریه‌اش چندین ماه پس از رحلت نیز استمرار داشت.

    فعالیتهاى سیاسى

    معظم له از آغاز نهضت اسلامى به رهبرى روحانیت، سهم ارزنده و مؤثرى داشته‌اند و حق بزرگى نسبت به شکل‌گیرى پایه‌هاى انقلاب اسلامى دارند.

    در آن روزهاى نخستین که همراه دیگر علما در بازار تهران به حالت اعتراض نسبت به اعمال دستگاه حرکت مى‌نمودند، مورد هجوم پلیس و ماموران امنیتى قرار گرفتند و مقدارى از ناحیه پا جراحت برداشتند. از ایشان اعلامیه‌هاى متعددى درباره‌انقلاب صادر شده است.

    نمونه‌اى از اعلامیه‌هاى ایشان:

    ایشان به مناسبت تبعید حضرت امام به ترکیه و توقیف برخى دیگر از بزرگان، اعلامیه زیر را صادر نمودند:

    «بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام على خیر خلقه محمد و آله الطاهرین و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم.

    حوادث اسف‌آور یکى دو روز اخیر که منجر به قتل و جرح یک عده مردم بى‌گناه و توقیف حضرت آیت‌الله خمینى و آیت‌الله قمى و دیگر آقایان عظام شده است، موجب کمال تاثر و تاسف حقیر گردید.با کمال تعجب مشاهده مى‌شود مسئولین امنیت کشور با نهایت گستاخى حضرات آقایان مراجع عظام و علماى اعلام دامت برکاتهم را موافق امورى که مبانى آنها با شرع مطهر محرز و مکرر تذکر داده شده است، جلوه مى‌دهند.

    حقیر در این موقع حساس، لازم مى‌دانم اولیاء امور را متذکر سازم انجام اینگونه اعمال ضد انسانى نسبت به حضرات علماى اعلام، و قتل و جرح مردم بى‌پناه، نه تنها موجب رفع غائله نخواهد بود، بلکه جز تشدید امور و ایجاد تفرقه و وخامت اوضاع، اثر دیگرى نخواهد داشت. موجب کمال تاسف است که باید حریم مقدس اسلام و روحانیت از طرف اولیاى امور این چنین مورد تجاوز قرار گیرد. انا لله و انا الیه راجعون. از خداوند متعال عز اسمه مسالت دارم که اسلام و مسلمین را در کنف عنایات خود از همه حوادث، مصون و محروس بدارد و ما توفیقى الا بالله، علیه توکلت و الیه انیب.

    الاحقر احمد الموسوى الخوانسارى، 13 محرم1383 ه‍.ق»

    ایشان علاوه بر اعلامیه فوق، اعلامیه‌ها و تذکرات فراوانى در مواقع حساس صادر نموده‌اند و پس از پیروزى انقلاب نیز تذکرات و خیر اندیشی‌هایى نسبت به اولیاى امور جمهورى اسلامى داشته‌اند، و این امور همه نشانگر آن مى‌باشد که ایشان در تمام‌موارد، از مولى و پیشوا و حجت الله فی الارضین الهام مى‌گرفتند و کوچک‌ترین پیروى از هواى نفس و انانیت و خوش‌آیند مردم نداشته‌اند.

    آثار

    از تألیفات این فقیه نامدار و زاهد پارسا، کتاب‌هاى زیر قابل ذکرند:

    - جامع المدارک فی شرح المختصر النافع، در 7 مجلد، چاپ انتشارات اسماعیلیان قم، یک دوره فقه استدلالى منقح و مهذبى است که جامع وجازت لفظ و دقت و گستردگى مطالب مى‌باشد.

    - العقائد الحقة، در علم کلام، پیرامون معتقدات شیعه و دفاع از مبانى کلامى آن.

    - حاشیه بر العروة الوثقى

    - رساله عملیه توضیح المسائل

    - رساله مناسک حج

    - حاشیه بر مناسک حج شیخ اعظم انصارى

    - رساله‌اى به نام احکام العبادات، که شامل ابواب عبادات تا خمس است.

    - حاشیه بر وسیلة النجاة آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانى

    وفات

    سرانجام این عالم بزرگوار، پس از 94 سال عمر پر برکت، در اثر کسالت در نخستین ساعات بامداد روز شنبه مورخ سوم دی ماه 1363ش، مطابق با 27 ربیع الثانى 1405ق دار فانى را وداع، و به دیار جاودان شتافت، و جهان اسلام و حوزه‌هاى علمیه را عزادار ساخت.

    به مجرد انتشار خبر ارتحال این فقیه ربانى، امام امت به حوزه‌هاى علمى تسلیت گفت و درسهاى حوزه یک هفته تعطیل شد، و از طرف دولت در سراسر کشور عزاى‌عمومى اعلام، و بازار تهران هم سه روز تعطیل گردید. جنازه مطهر ایشان به قم انتقال یافته، و در جوار استاد بزرگوار خود، در حرم کریمه اهل‌بیت، حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها مدفون گردید.

    دو اعلامیه تسلیت:

    پیام تسلیت امام امت به مناسبت رحلت ایشان

    بسم الله الرحمن الرحیم

    «انا لله و انا اليه راجعون. خبر رحلت مرحوم مغفور آيت‌الله خوانسارى رحمةالله‌عليه موجب تاسف و تاثر گرديد. اين عالم جليل و بزرگوار و مرجع معظم كه پيوسته در حوزه‌هاى علميه و مجامع متدينه مقام رفيع و بلندى داشت و عمر شريف خود را در راه تدريس، و تربيت و علم و عمل به پايان رساند، حق بزرگى بر حوزه‌ها دارد، چه اينكه با رفتار و اعمال خود و تقوا و سيره خويش، پيوسته در نفوس مستعده، مؤثر و موجب تربيت بود.

    از خداوند تعالى براى ايشان رحمت و مغفرت، و براى علماى اعلام و حوزه‌هاى علميه صبر و اجر خواستارم. و السلام على عباد الله الصالحين.

    روح الله الموسوى الخمينى

    29 ديماه1363 ه‍.ش»

    پیام:

    پیام تسلیت آيت‌الله گلپايگانى به مناسبت رحلت ایشان

    بسم الله الرحمن الرحیم

    «ثلمة لا تسد و كسر لا يجبر. با كمال تاسف رحلت مرجع عاليقدر، بقية السلف و اسوه فضايل و تقوا و فقيه اهل‌بيت‌عليهم‌السلام حضرت آيت‌الله آقاى حاج سيد احمد خوانسارى(قدس‌سره) را به آستان اقدس بقية الله (ارواح العالمين له الفداء) و به محاضر علماى اعلام و حوزه‌هاى علميه و به عموم ملت مسلمان و شیعیان جهان تسليت عرض مى‌كنم.

    آن فقيد روحانیت در علم و عمل و مخالفت هوى و اطاعت مولى و ترك اقبال به دنيا و انقطاع الى الله و جامعيت علمى و تدريس و تألیف و عبادت و تواضع در بيش از نيم قرن مشار اليه بالبنان و مسلم بين اقران بود. ضايعه رحلت ايشان را نمى‌توان با توصيفات بيان كرد، و بيش از حد تصور با فقدان ايشان در حصن و حصين رخنه افتاد.

    انا لله و انا اليه راجعون.

    محمدرضا الموسوى الگلپايگانى.»

    تحلیلى جزئى از دو تسلیت مهم:

    این دو اعلامیه تسلیت از دو سید سند و دو مرجع معتمد و بزرگوار که هر دو در یک مکتب و در یک مدرس و پیش یک مدرس و معلم تعلیم دیده‌اند،

    امام بزرگوار در حق ایشان مى‌نویسند: «او با رفتار و اعمال خود و تقوا و سیره خویش پیوسته در نفوس مستعده مؤثر و موجب تربیت بود.»

    این سخن نشانگر آن معنى است که خود عمل منهاى سخن و نطق، سازنده است و کار ساز. آن فقیه بزرگوار چندان اهل سخن و بیان و نطق و گفتار نبود، اما عمل و تقواى بوذرى و زهد و پارسایى بحر العلومى، و قداست و نزاهت مقدس اردبیلى را در عصر مادیات و در مرز تزاحم امیال و شهوات نفسانى، یعنى قلب بازار تهران را داشت، به حدى که با سیره عملى خویش مردم را به معنویت اسلام و حقانیت روحانیت و تقوى جلب مى‌نمود، نه با بیان و گفتار.

    در اعلامیه آیت‌الله گلپایگانى نیز آثار سوز و حزن و تأثر موج مى زند. جایى که در آغاز اعلامیه مى‌نویسد: «شکاف غیر قابل انسداد و شکست غیر قابل جبران به حریم دین و مرز روحانیت اسلام وارد آمده است که هرگز قابل جبران نیست.» و آنگاه از وى به عنوان یادگار سلف و ذخیره گذشتگان و الگوى فضایل مخالف هوى و هوس و مطیع امر مولى و تارک دنیا و منقطع الى الله و جامع بین علم و عمل یاد مى‌کند، نشانه‌ها و اماراتى که امام‌ علیه‌السلام در مرجع تقلید تعیین فرموده‌اند، و نکته مهم‌تر آنجا است که مى‌فرمایند: «ایشان بیش از نیم قرن با این اوصاف و صفات، بین اقران و امثال مشار الیه بالبنان و مسلم بین اقران و نظایر بوده است.» طبیعى است رخنه‌اى که با چنین ضایعه‌اى به ارکان دژ اسلام رخ دهد، به این زودیها قابل جبران نخواهد بود.

    پانویس

    1. پایگاه حوزه نت


    منابع مقاله

    پایگاه حوزه نت

    نقباء البشر: ج 1، ص 462

    - ادوار فقه و کیفیت بیان آن: ص، 249، 271، 276

    - صحیفه امام: ج19، ص، 128

    حوزه نت

    وابسته‌ها