ابن زهر، عبدالملک بن زهر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '{{وابسته‌ها}}' به '{{وابسته‌ها}} ')
جز (جایگزینی متن - '<references/>↵==منابع مقاله==↵' به '<references/> ==منابع مقاله== ')
 
(۳۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR03075.jpg|بندانگشتی|ابن زهر، عبدالملک بن زهر]]
[[پرونده:NUR03075.jpg|بندانگشتی|ابن زهر، عبدالملک بن زهر]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
! نام!! data-type='authorName'|ابن زهر، عبدالملک بن زهر
! نام!! data-type="authorName" |ابن زهر، عبدالملک بن زهر
|-
|-
|نام‌های دیگر  
|نام‌های دیگر  
|data-type='authorOtherNames'| ایادی، عبدالملک بن زهر
| data-type="authorOtherNames" | ایادی، عبدالملک بن زهر
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
|data-type='authorfatherName'|
| data-type="authorfatherName" |زهر
|-
|-
|متولد  
|متولد  
|data-type='authorbirthDate'|1072 م
| data-type="authorbirthDate" |1072 م
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
|data-type='authorBirthPlace'|
| data-type="authorBirthPlace" | سبیا اندلس
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
|data-type='authorDeathDate'|557 هـ.ق یا 1162 م
| data-type="authorDeathDate" |557 ‌‎ق یا 1162 م
|-
|-
|اساتید
|اساتید
|data-type='authorTeachers'|
| data-type="authorTeachers" |ابومحمد ابن عذب
 
ابومحمد حريرى بصرى
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
|data-type='authorWritings'|
| data-type="authorWritings" |[[النشاط و القوة و الشفاء في الأغذیة]]
|-class='articleCode'
 
[[التیسیر في المداواة و التدبیر]]
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
|کد مؤلف
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE3075AUTHORCODE
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE03075AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>


'''ابومروان عبدالملك بن زهر''' (متولد بین سالهای 484و487-وفات 557ق)، پزشک و وزير اشبيلى و مهم‌ترين شخصيت خاندان زهر،  هم‌دوره [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] و [[ابن میمون، موسی بن میمون|موسی بن میمون]]، مشهورترین کتابش [[التيسير في المداواة و التدبير]]


«ابومروان عبدالملك بن زهر»، پزشك و وزير اشبيلى و مهم‌ترين شخصيت خاندان زهر مى‌باشد. هيچ يك از نويسندگان متقدم، تاريخ تولد او را ذكر نكرده‌اند، اما نويسندگان معاصر، آن را ميان سال‌هاى 484 و 487ق دانسته‌اند. در منابع هر جا كه از ابن زهر به طور مطلق سخن رفته، مراد همين ابومروان عبدالملك بوده است. در منابع پزشكى اروپايى نام ابومروان بن زهر نيز تحريف شده است.
==ولادت==
هيچ یک از نویسندگان متقدم، تاريخ تولد او را ذكر نكرده‌اند، اما نویسندگان معاصر، آن را میان سال‌هاى 484 و 487ق دانسته‌اند. در منابع هر جا كه از ابن زهر به طور مطلق سخن رفته، مراد همین ابومروان عبدالملك بوده است. در منابع پزشکى اروپايى نام ابومروان بن زهر نيز تحريف شده است.


ابن زهر نخست نزد پدر خود به فراگيرى دانش پزشكى پرداخت و در اين فن، مهارت بسيارى كسب كرد و صاحب نظر شد. او ديگر علوم چون ادبيات و فقه را نزد ابومحمد ابن عذب فراگرفت و ابومحمد حريرى بصرى نويسنده کتاب مقامات از بغداد از راه مكاتبه به او و پدرش اجازه داده است، اما ابومروان كه بيشتر همت خود را صرف آموزش‌هاى نظرى و عملى پزشكى كرده بود، از همان دوران نوجوانى همراه پدر خود در عيادت بيماران و درمان آن‌ها شركت مى‌كرد و از وى شيوه شناخت بيمارى‌ها و ساخت داروها را فرا مى‌گرفت. ابن زهر به تصريح خود در همان دوره ابتداى آموزش پزشكى نزد پدر خود سوگندنامه پزشكى ياد كرده است. او كه در اين رشته از مهارت فوق العاده‌اى برخوردار شده و تجربيات گرانقدرى به دست آورده بود، به زودى در مجامع علمى و ميان دانشمندان آن ديار از شهرت بسيارى برخوردار شد، چنانكه طالبان فن پزشكى براى تحصيل نزد او مى‌شتافتند. بزرگ‌ترين شاگردان وى در اين فن عبارتند از: ابوالحسين بن اسدون معروف به مصدوم، ابوبكر بن ابوالحسن ابومحمد شذونى و ابوعمران بن ابوعمران.
==اساتید==
ابن زهر نخست نزد پدر خود به فراگیرى دانش پزشکى پرداخت و در این فن، مهارت بسيارى كسب كرد و صاحب نظر شد. او ديگر علوم چون ادبيات و فقه را نزد ابومحمد ابن عذب فراگرفت و ابومحمد حريرى بصرى نویسنده کتاب مقامات از بغداد از راه مكاتبه به او و پدرش اجازه داده است، اما ابومروان كه بيشتر همت خود را صرف آموزش‌هاى نظرى و عملى پزشکى كرده بود، از همان دوران نوجوانى همراه پدر خود در عيادت بيماران و درمان آن‌ها شركت مى‌كرد و از وى شيوه شناخت بيمارى‌ها و ساخت داروها را فرا مى‌گرفت. ابن زهر به تصريح خود در همان دوره ابتداى آموزش پزشکى نزد پدر خود سوگندنامه پزشکى ياد كرده است. او كه در این رشته از مهارت فوق العاده‌اى برخوردار شده و تجربيات گرانقدرى به دست آورده بود، به زودى در مجامع علمى و میان دانشمندان آن ديار از شهرت بسيارى برخوردار شد، چنانكه طالبان فن پزشکى برای تحصيل نزد او مى‌شتافتند. بزرگ‌ترين شاگردان وى در این فن عبارتند از: ابوالحسين بن اسدون معروف به مصدوم، ابوبكر بن ابوالحسن ابومحمد شذونى و ابوعمران بن ابوعمران.


نخستين ارتباط وى با امراى مرابطون در ايام جوانى وى بوده است كه از اشبيليه به قرطبه فراخوانده شد تا به درمان على بن يوسف ابن تاشفين بپردازد. گويا اين ملاقات در 501ق انجام گرفته است. ابن زهر پس از آن به خدمت دولت مرابطون درآمد و مقام و منزلتى يافت و ثروتى بسيار به دست آورد. او در دستگاه امير ابراهيم بن يوسف بن تاشفين والى اشبيليه به خدمت اشتغال داشت و مورد احترام بود و در 515ق کتاب الاقتصاد را به ابراهيم بن يوسف اهدا كرد، اما به گفته ابن عذارى وى در 511ق يعنى 4 سال پيش از تاريخ ياد شده به دستور ابوحفص عمر بن يوسف بن تاشفين كه از جانب على بن يوسف، برادرش، به عنوان والى اشبيليه منصوب شده بود، در مراكش به زندان افكنده شد. بنابراين وى بايد پس از اين تاريخ آزاد شده و به خدمت ابراهيم بن يوسف درآمده باشد. خود ابن زهر در کتاب التيسير اشاره كرده است كه على بن يوسف بن تاشفين به سبب كينه و عداوتى كه نسبت به پدر او داشت، او را به زندان افكند و ناراحتى‌هاى بسيار براى آن دو فراهم آورد. ظاهراً بعدها نيز ديگر بار به زندان افكنده شد. زيرا در 535ق شخصى به نام ابوالحكم ابن غِلَنْده در زندان مصاحب وى بوده و از او پزشكى آموخته و کتاب الاقتصاد وى را نزد او خوانده است. او در دوره زندان نيز به تدريس و طبابت اشتغال داشته و حتى نزديكان على بن يوسف را معالجه كرده است.
نخستين ارتباط وى با امراى مرابطون در ايام جوانى وى بوده است كه از اشبيليه به قرطبه فراخوانده شد تا به درمان على بن يوسف ابن تاشفين بپردازد. گویا این ملاقات در 501ق انجام گرفته است. ابن زهر پس از آن به خدمت دولت مرابطون درآمد و مقام و منزلتى يافت و ثروتى بسيار به دست آورد. او در دستگاه امیر ابراهیم بن يوسف بن تاشفين والى اشبيليه به خدمت اشتغال داشت و مورد احترام بود و در 515ق کتاب الاقتصاد را به ابراهیم بن يوسف اهدا كرد، اما به گفته ابن عذارى وى در 511ق يعنى 4 سال پيش از تاريخ ياد شده به دستور ابوحفص عمر بن يوسف بن تاشفين كه از جانب على بن يوسف، برادرش، به عنوان والى اشبيليه منصوب شده بود، در مراكش به زندان افكنده شد. بنابراین وى بايد پس از این تاريخ آزاد شده و به خدمت ابراهیم بن يوسف درآمده باشد. خود ابن زهر در کتاب التيسير اشاره كرده است كه على بن يوسف بن تاشفين به سبب كينه و عداوتى كه نسبت به پدر او داشت، او را به زندان افكند و ناراحتى‌هاى بسيار برای آن دو فراهم آورد. ظاهراً بعدها نيز ديگر بار به زندان افكنده شد. زيرا در 535ق شخصى به نام ابوالحكم ابن غِلَنْده در زندان مصاحب وى بوده و از او پزشکى آموخته و کتاب الاقتصاد وى را نزد او خوانده است. او در دوره زندان نيز به تدريس و طبابت اشتغال داشته و حتى نزدیک ان على بن يوسف را معالجه كرده است.


ابن زهر پس از بر سر كار آمدن دولت موحدون، به مؤسس آن كه عبدالمؤمن بود، پيوست و به عنوان پزشك مخصوص و وزير مشاور وى برگزيده شد. پيوستن او به عبدالمؤمن بر شهرت، اعتبار و ثروت وى افزود و از نفوذ بسيارى برخوردار شد. ابن زهر در مقابل احترامى كه عبدالمؤمن در حق وى روا مى‌داشت کتاب‌هاى «الترياق السبعين» و «الاغذيه» را به نام او تأليف كرد و در مقام پزشك معالج، شربت‌هايى براى وى مى‌ساخت كه در نوع خود بى‌نظير بودند. در همين دوره وى با [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] اندلسى آشنايى پيدا كرد. اين آشنايى به دوستى تبديل شد و ابن زهر کتاب «التيسير» را به خواهش او تأليف كرد. [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] نيز وى را بسيار تحسين كرد و بزرگش شمرد و حتى او را بزرگ‌ترين پزشك جهان پس از [[جالینوس]] دانست. [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] در پايان کتاب «الكليات» خويش، از ابن زهر و کتاب «التيسير» او ياد كرده و نوشته كه اين کتاب را از ابن زهر عاريه گرفته و استنساخ كرده است. وى همچنين به طالبان پزشكى توصيه كرده كه به اين کتاب كه بهترين اثر در نوع خود است، مراجعه كنند.
ابن زهر پس از بر سر كار آمدن دولت موحدون، به مؤسس آن كه عبدالمؤمن بود، پيوست و به عنوان پزشک مخصوص و وزير مشاور وى برگزيده شد. پيوستن او به عبدالمؤمن بر شهرت، اعتبار و ثروت وى افزود و از نفوذ بسيارى برخوردار شد. ابن زهر در مقابل احترامى كه عبدالمؤمن در حق وى روا مى‌داشت کتاب‌هاى «الترياق السبعين» و «الاغذيه» را به نام او تأليف كرد و در مقام پزشک معالج، شربت‌هایى برای وى مى‌ساخت كه در نوع خود بى‌نظير بودند. در همین دوره وى با [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] اندلسى آشنايى پيدا كرد. این آشنايى به دوستى تبديل شد و ابن زهر کتاب «التيسير» را به خواهش او تأليف كرد. [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] نيز وى را بسيار تحسين كرد و بزرگش شمرد و حتى او را بزرگ‌ترين پزشک جهان پس از [[جالینوس]] دانست. [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] در پایان کتاب «الكليات» خویش، از ابن زهر و کتاب «التيسير» او ياد كرده و نوشته كه این کتاب را از ابن زهر عاريه گرفته و استنساخ كرده است. وى همچنين به طالبان پزشکى توصيه كرده كه به این کتاب كه بهترين اثر در نوع خود است، مراجعه كنند.


ابن زهر از بزرگ‌ترين پزشكان در طب بالينى به شمار مى‌رود. وى با اين‌كه پيرو نظريه [[جالینوس]] بود، اما تمايل شديد به تجربه وى را ممتاز مى‌ساخت و از راه مشاهده و آزمايش به‌انديشه‌هاى بديع بسيارى دست يافت. همچنين وى را قديمى‌ترين انگل‌شناس بزرگ پس از الكساندر ترالسى و نخستين معرف انگل مولد جرب معرفى كرده و ستوده‌اند؛ گرچه اشاره كرده‌اند كه در اين مورد، احمد طبرى، پزشك مسلمان بر وى مقدم بوده است. او خود در مقدمه کتاب «التيسير» به اهميت تجربه در پزشكى اشاره كرده و بارها تصريح كرده است.
ابن زهر از بزرگ‌ترين پزشکان در طب بالينى به شمار مى‌رود. وى با اين‌كه پيرو نظريه [[جالینوس]] بود، اما تمايل شديد به تجربه وى را ممتاز مى‌ساخت و از راه مشاهده و آزمايش به‌انديشه‌هاى بديع بسيارى دست يافت. همچنين وى را قديمى‌ترين انگل‌شناس بزرگ پس از الكساندر ترالسى و نخستين معرف انگل مولد جرب معرفى كرده و ستوده‌اند؛ گرچه اشاره كرده‌اند كه در این مورد، احمد طبرى، پزشک مسلمان بر وى مقدم بوده است. او خود در مقدمه کتاب «التيسير» به اهمیت تجربه در پزشکى اشاره كرده و بارها تصريح كرده است.


بعضى از نويسندگان مانند ميخائيل غزيرى ابن زهر را يهودى دانسته‌اند، اما وستنفلد اين گمان را مردود دانسته است، چنان‌كه از آثار خود وى نيز آشكارا اسلام وى معلوم مى‌شود. ابن زهر پس از عمرى كه به آموزش، طبابت و نوشتن كتب پزشكى اشتغال داشت، سرانجام مانند پدرش به غده‌اى چركين گرفتار شد و در اشبيليه يا در مراكش درگذشت و جنازه وى به اشبيليه منتقل شد و در بيرون دوازده الفتح به خاك سپرده شد.
بعضى از نویسندگان مانند میخائيل غزيرى ابن زهر را يهودى دانسته‌اند، اما وستنفلد این گمان را مردود دانسته است، چنان‌كه از آثار خود وى نيز آشكارا اسلام وى معلوم مى‌شود.


== آثار==
==وفات==
ابن زهر پس از عمرى كه به آموزش، طبابت و نوشتن كتب پزشکى اشتغال داشت، سرانجام مانند پدرش به غده‌اى چركين گرفتار شد و در تاریخ 557 ‌‎ق یا 1162م در اشبيليه يا در مراكش درگذشت و جنازه وى به اشبيليه منتقل شد و در بيرون دوازده الفتح به خاک سپرده شد.


==آثار==
# التذكره في الدواء المسهل؛
# تفضيل العسل على السكر؛
# التيسير في المداواة و التدبير؛
# القانون كه احتمالاً همان القانون المقتضب است؛
# مقاله في علل الكلى؛
# الاغذية؛
# الاقتصاد في اصلاح الانفس و الاجساد؛


1- التذكره في الدواء المسهل؛
===آثار منسوب===
# دو رساله در انواع تب؛
# تذكرة في علاج الامراض يا تذكرة في اول ما تعلق بعلاج الامراض؛
# کتاب الزينة<ref>رفیعی، علی؛ سلیم، عبدالامیر، ج3، ص632</ref>.
==پانویس==
<references/>


2- تفضيل العسل على السكر؛
==منابع مقاله==


3- التيسير في المداواة و التدبير؛
رفیعی، علی؛ سلیم، عبدالامیر، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374


4- القانون كه احتمالاً همان القانون المقتضب است؛
5- مقاله في علل الكلى؛
6- الاغذية؛
7- الاقتصاد في اصلاح الانفس و الاجساد؛
== آثار منسوب==


==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}


1. دو رساله در انواع تب؛
2. تذكرة في علاج الامراض يا تذكرة في اول ما تعلق بعلاج الامراض؛
3. کتاب الزينة؛
== منابع ==
برگرفته از دايرة المعارف بزرگ اسلامى ج3، ص632، نوشته: على رفيعى، عبدالامير سليم.
== وابسته‌ها ==
{{وابسته‌ها}}


[[النشاط و القوة و الشفاء في الأغذیة]]  
[[النشاط و القوة و الشفاء في الأغذیة]]  

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۰

ابومروان عبدالملك بن زهر (متولد بین سالهای 484و487-وفات 557ق)، پزشک و وزير اشبيلى و مهم‌ترين شخصيت خاندان زهر،  هم‌دوره ابن رشد و موسی بن میمون، مشهورترین کتابش التيسير في المداواة و التدبير

ابن زهر، عبدالملک بن زهر
نام ابن زهر، عبدالملک بن زهر
نام‌های دیگر ایادی، عبدالملک بن زهر
نام پدر زهر
متولد 1072 م
محل تولد  سبیا اندلس
رحلت 557 ‌‎ق یا 1162 م
اساتید ابومحمد ابن عذب

ابومحمد حريرى بصرى

برخی آثار النشاط و القوة و الشفاء في الأغذیة

التیسیر في المداواة و التدبیر

کد مؤلف AUTHORCODE03075AUTHORCODE

ولادت

هيچ یک از نویسندگان متقدم، تاريخ تولد او را ذكر نكرده‌اند، اما نویسندگان معاصر، آن را میان سال‌هاى 484 و 487ق دانسته‌اند. در منابع هر جا كه از ابن زهر به طور مطلق سخن رفته، مراد همین ابومروان عبدالملك بوده است. در منابع پزشکى اروپايى نام ابومروان بن زهر نيز تحريف شده است.

اساتید

ابن زهر نخست نزد پدر خود به فراگیرى دانش پزشکى پرداخت و در این فن، مهارت بسيارى كسب كرد و صاحب نظر شد. او ديگر علوم چون ادبيات و فقه را نزد ابومحمد ابن عذب فراگرفت و ابومحمد حريرى بصرى نویسنده کتاب مقامات از بغداد از راه مكاتبه به او و پدرش اجازه داده است، اما ابومروان كه بيشتر همت خود را صرف آموزش‌هاى نظرى و عملى پزشکى كرده بود، از همان دوران نوجوانى همراه پدر خود در عيادت بيماران و درمان آن‌ها شركت مى‌كرد و از وى شيوه شناخت بيمارى‌ها و ساخت داروها را فرا مى‌گرفت. ابن زهر به تصريح خود در همان دوره ابتداى آموزش پزشکى نزد پدر خود سوگندنامه پزشکى ياد كرده است. او كه در این رشته از مهارت فوق العاده‌اى برخوردار شده و تجربيات گرانقدرى به دست آورده بود، به زودى در مجامع علمى و میان دانشمندان آن ديار از شهرت بسيارى برخوردار شد، چنانكه طالبان فن پزشکى برای تحصيل نزد او مى‌شتافتند. بزرگ‌ترين شاگردان وى در این فن عبارتند از: ابوالحسين بن اسدون معروف به مصدوم، ابوبكر بن ابوالحسن ابومحمد شذونى و ابوعمران بن ابوعمران.

نخستين ارتباط وى با امراى مرابطون در ايام جوانى وى بوده است كه از اشبيليه به قرطبه فراخوانده شد تا به درمان على بن يوسف ابن تاشفين بپردازد. گویا این ملاقات در 501ق انجام گرفته است. ابن زهر پس از آن به خدمت دولت مرابطون درآمد و مقام و منزلتى يافت و ثروتى بسيار به دست آورد. او در دستگاه امیر ابراهیم بن يوسف بن تاشفين والى اشبيليه به خدمت اشتغال داشت و مورد احترام بود و در 515ق کتاب الاقتصاد را به ابراهیم بن يوسف اهدا كرد، اما به گفته ابن عذارى وى در 511ق يعنى 4 سال پيش از تاريخ ياد شده به دستور ابوحفص عمر بن يوسف بن تاشفين كه از جانب على بن يوسف، برادرش، به عنوان والى اشبيليه منصوب شده بود، در مراكش به زندان افكنده شد. بنابراین وى بايد پس از این تاريخ آزاد شده و به خدمت ابراهیم بن يوسف درآمده باشد. خود ابن زهر در کتاب التيسير اشاره كرده است كه على بن يوسف بن تاشفين به سبب كينه و عداوتى كه نسبت به پدر او داشت، او را به زندان افكند و ناراحتى‌هاى بسيار برای آن دو فراهم آورد. ظاهراً بعدها نيز ديگر بار به زندان افكنده شد. زيرا در 535ق شخصى به نام ابوالحكم ابن غِلَنْده در زندان مصاحب وى بوده و از او پزشکى آموخته و کتاب الاقتصاد وى را نزد او خوانده است. او در دوره زندان نيز به تدريس و طبابت اشتغال داشته و حتى نزدیک ان على بن يوسف را معالجه كرده است.

ابن زهر پس از بر سر كار آمدن دولت موحدون، به مؤسس آن كه عبدالمؤمن بود، پيوست و به عنوان پزشک مخصوص و وزير مشاور وى برگزيده شد. پيوستن او به عبدالمؤمن بر شهرت، اعتبار و ثروت وى افزود و از نفوذ بسيارى برخوردار شد. ابن زهر در مقابل احترامى كه عبدالمؤمن در حق وى روا مى‌داشت کتاب‌هاى «الترياق السبعين» و «الاغذيه» را به نام او تأليف كرد و در مقام پزشک معالج، شربت‌هایى برای وى مى‌ساخت كه در نوع خود بى‌نظير بودند. در همین دوره وى با ابن رشد اندلسى آشنايى پيدا كرد. این آشنايى به دوستى تبديل شد و ابن زهر کتاب «التيسير» را به خواهش او تأليف كرد. ابن رشد نيز وى را بسيار تحسين كرد و بزرگش شمرد و حتى او را بزرگ‌ترين پزشک جهان پس از جالینوس دانست. ابن رشد در پایان کتاب «الكليات» خویش، از ابن زهر و کتاب «التيسير» او ياد كرده و نوشته كه این کتاب را از ابن زهر عاريه گرفته و استنساخ كرده است. وى همچنين به طالبان پزشکى توصيه كرده كه به این کتاب كه بهترين اثر در نوع خود است، مراجعه كنند.

ابن زهر از بزرگ‌ترين پزشکان در طب بالينى به شمار مى‌رود. وى با اين‌كه پيرو نظريه جالینوس بود، اما تمايل شديد به تجربه وى را ممتاز مى‌ساخت و از راه مشاهده و آزمايش به‌انديشه‌هاى بديع بسيارى دست يافت. همچنين وى را قديمى‌ترين انگل‌شناس بزرگ پس از الكساندر ترالسى و نخستين معرف انگل مولد جرب معرفى كرده و ستوده‌اند؛ گرچه اشاره كرده‌اند كه در این مورد، احمد طبرى، پزشک مسلمان بر وى مقدم بوده است. او خود در مقدمه کتاب «التيسير» به اهمیت تجربه در پزشکى اشاره كرده و بارها تصريح كرده است.

بعضى از نویسندگان مانند میخائيل غزيرى ابن زهر را يهودى دانسته‌اند، اما وستنفلد این گمان را مردود دانسته است، چنان‌كه از آثار خود وى نيز آشكارا اسلام وى معلوم مى‌شود.

وفات

ابن زهر پس از عمرى كه به آموزش، طبابت و نوشتن كتب پزشکى اشتغال داشت، سرانجام مانند پدرش به غده‌اى چركين گرفتار شد و در تاریخ 557 ‌‎ق یا 1162م در اشبيليه يا در مراكش درگذشت و جنازه وى به اشبيليه منتقل شد و در بيرون دوازده الفتح به خاک سپرده شد.

آثار

  1. التذكره في الدواء المسهل؛
  2. تفضيل العسل على السكر؛
  3. التيسير في المداواة و التدبير؛
  4. القانون كه احتمالاً همان القانون المقتضب است؛
  5. مقاله في علل الكلى؛
  6. الاغذية؛
  7. الاقتصاد في اصلاح الانفس و الاجساد؛

آثار منسوب

  1. دو رساله در انواع تب؛
  2. تذكرة في علاج الامراض يا تذكرة في اول ما تعلق بعلاج الامراض؛
  3. کتاب الزينة[۱].

پانویس

  1. رفیعی، علی؛ سلیم، عبدالامیر، ج3، ص632

منابع مقاله

رفیعی، علی؛ سلیم، عبدالامیر، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374


وابسته‌ها