ابن عربی، محمد بن عبدالله: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن عربی (ابهام زدایی)' به 'ابن عربی (ابهامزدایی)') |
||
(۵۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR02702.jpg|بندانگشتی| | [[پرونده:NUR02702.jpg|بندانگشتی|آرامگاه ابوبکر بن عربی در شهر فاس مراکش]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" | ابن عربی، محمد بن عبدالله | ||
|- | |- | ||
| | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | قاضی ابوبکر بن عربی | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" |عبدالله | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" |468ق | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" | اشبیلیه | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |543ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" |ابوبكر شاشى، خطیب تبريزى | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |[[أحکام القرآن]] | ||
|-class= | [[قانون التأويل]] | ||
|- class="articleCode" | |||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE02702AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
{{کاربردهای دیگر|ابن عربی (ابهامزدایی)}} | |||
'''ابن عربى، ابوبكر محمد بن عبدالله بن محمد بن عبدالله بن احمد مَعافِرى اشبيلى''' (468-542ق)، معروف به قاضی ابوبکر بن عربی، فقيه مالكى و محدث نامدار اندلس بوده است. از نسبت معافرى چنين برمىآيد كه نسب او به فروع اندلسى قبيله عرب معافر مىرسد. | |||
==ولادت== | |||
او در سال 468ق متولد شد. پدرش از عالمان پرنفوذ اشبيليه بود و محمد زير نظر او به تحصيل پرداخت، بهطورىكه در 16 سالگى در ادب عربى، قرائت و حساب تبحر يافت. از شيوخ او در این دوره، بهجز پدرش بايد از دايى وى ابوالقاسم حسن بن عمر هوزنى و ابوعبدالله سرقسطى ياد كرد. | |||
در منابع غالباً ً بر رابطه نزدیک پدر ابن عربى با بنى عباد - كه پيش از مرابطون بر اشبيليه حكم مىراندند - تكيه شده است. گفته مىشود كه با سقوط عباديان در 484ق، این خانواده در تنگنا قرار گرفته، ناچار سال بعد به جلاى وطن تن دادند، ولى [[ابن خلدون]] از اعزام ابن عربى و پدرش توسط ابن تاشفين امیر مرابطى بهعنوان فرستاده نزد خليفه عباسى ياد كرده است. این مضمون در برخى عبارات «رحله» ابن عربى تأييد شده است. عملكرد پدر و پسر نيز در جريان سفر آنان به شرق تا حدودى مؤيد این مدعاست. | |||
در منابع غالباً بر رابطه | |||
==مسافرتها== | ==مسافرتها== | ||
در | در این سفر كه در اوايل 485ق آغاز شد، ابن عربى بههمراه پدر از طريق افريقيه و مصر به شام در آمد. مدت 3 سال در بيتالمقدس اقامت گزيد و در آنجا از كسانى چون ابوبكر طرطوشى و مكى بن عبدالسلام رمیلى سود جست. از يادكردهاى او برمىآيد كه این مدت از ايامِ بسيار پرفايده در دوران تحصيل او بوده است. سپس در دمشق در جلسات درس كسانى چون ابوالفتح مقدسى، ابومحمد بن اكفانى و ابوالفضل بن فرات شيعى حضور يافت و در حدود شعبان 489 راه عراق در پيش گرفت. | ||
اقامت در بغداد | اقامت در بغداد برای ابن عربى فرصتى مغتنم بود تا در مجلس استادان بزرگى چون ابوبكر شاشى و خطیب تبريزى شركت جوید و با طرز فكرهاى گوناگون آشنا شود. این برهه تا آن اندازه برای وى ثمربخش بود كه سالها بعد، خاطرات آن، او را به سرودن ابياتى در وصف بغداد واداشته است. وى در اواخر 489ق، قصد حجاز كرد و ضمن بهجاى آوردن مناسك حج، از فراگیرى علم نيز غفلت نورزيد، اما گویا در این سفر مقصود ديگرى را نيز دنبال مىكرد و آن رساندن آوازه مجاهدات يوسف بن تاشفين در برابر حملات مسيحيان بود. | ||
ابن عربى در | ابن عربى در این فاصله مدتى مصاحبت [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالى]] را نيز درك كرد. ثمره این مصاحبت تأييديهاى بود كه ابن عربى از غزالى برای ابن تاشفين دريافت داشت. در راه بازگشت به مغرب، وى مدتى در اسكندريه مقيم شد و در این فرصت بار ديگر از محضر ابوبكر طرطوشى كه به اسكندريه آمده بود، بهره برد و نيز توانست تأييدنامهاى نيز برای ابن تاشفين از طرطوشى بگیرد. مدتى هم در آنجا به مرابطه پرداخت. | ||
در 493ق، زمانى كه هنوز در اسكندريه بود پدرش درگذشت. ابن عربى پس از ترك ديار مصر از افريقيه گذشت، ولى مستقيماً به اندلس نرفت و راه مغرب پيش گرفت. احتمالاً او به مراكش رفت تا نتيجه | در 493ق، زمانى كه هنوز در اسكندريه بود پدرش درگذشت. ابن عربى پس از ترك ديار مصر از افريقيه گذشت، ولى مستقيماً به اندلس نرفت و راه مغرب پيش گرفت. احتمالاً او به مراكش رفت تا نتيجه فعالیتهای سياسى خود را به اطلاع ابن تاشفين برساند. سپس عازم اندلس شد و در 495ق، به موطن خود رسيد. | ||
ابن عربى در اشبيليه مورد عنايت | ابن عربى در اشبيليه مورد عنايت امیر سير بن ابىبكر لمتونى نماينده مرابطون قرار گرفت و به سمت مشاورت وى برگزيده شد. على بن يوسف بن تاشفين در پایان جمادىالثانى 528 از مراكش او را به قضاى اشبيليه گماشت. گرچه حسن رفتار او را در دوران تصدى قضا ستودهاند، ولى كارشكنىهاى مخالفان او موجب شد پس از حدود دو سال از آن منصب بركنار شود (يا كناره گیرد). در پى آن به قرطبه رفت و چندى در آنجا مقيم شد و به تدريس پرداخت. از آن پس تا 541ق، اطلاع چندانى از فعاليت سياسى وى در دست نيست. شايد بيشتر اوقات خود را صرف تعليم و تأليف مىكرده است. تنها از یک سفر او به مغرب در حدود 535 - 536ق اطلاع داريم كه انگیزه آن روشن نيست. در 541ق، لشكريان موحدون، اشبيليه را به تصرف درآوردند و بر اساس گزارش [[ابن خلدون]]، پسر ابن عربى با نام عبدالله در جريان این انتقال قدرت، به دست موحدون كشته شد. | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
در 542ق، ابن عربى در رأس هيئتى مركب از سران اشبيليه | در 542ق، ابن عربى در رأس هيئتى مركب از سران اشبيليه برای ابراز تسليم نزد عبدالمؤمن امیر موحدون و جانشين ابن تومرت به مراكش رفت و عبدالمؤمن این هيئت را حدود یک سال در مراكش نگاه داشت. ابن عربى در راه بازگشت در ربيعالاول 543، در حومه فاس درگذشت و همان جا به خاک سپرده شد. | ||
==آثار== | |||
#أحكام القرآن؛ | #أحكام القرآن؛ | ||
#عارضة الأحودي؛ | #عارضة الأحودي؛ | ||
خط ۶۱: | خط ۶۰: | ||
#الأمد الأقصى في شرح الأسماء الحسنى؛ | #الأمد الأقصى في شرح الأسماء الحسنى؛ | ||
#سراج المريدين؛ | #سراج المريدين؛ | ||
#قانون | #قانون التأویل؛ | ||
#القبس؛ | #القبس؛ | ||
#الناسخ و المنسوخ في القرآن. | #الناسخ و المنسوخ في القرآن<ref>پاکتچی، احمد، ج4، ص223</ref>. | ||
==پانویس== | |||
<references/> | |||
==منابع مقاله== | |||
پاکتچی، احمد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377. | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[أحکام القرآن]] | [[أحکام القرآن]] | ||
[[قانون | [[قانون التأويل]] | ||
[[ | [[ابن العربي المالكي الإشبيلي و تفسيره أحكام القرآن]] | ||
[[ | [[الناسخ والمنسوخ فی القرآن الکریم]] | ||
[[المحصول في أصول الفقه (معافری مالکی)]] | |||
[[العواصم من القواصم فی تحقیق مواقف الصحابه بعد وفاه النبی صلیاللهعلیهوسلم]] | |||
[[الناسخ و المنسوخ في القرآن الکريم (چاپ بيروت)]] | [[الناسخ و المنسوخ في القرآن الکريم (چاپ بيروت)]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۱۱
نام | ابن عربی، محمد بن عبدالله |
---|---|
نامهای دیگر | قاضی ابوبکر بن عربی |
نام پدر | عبدالله |
متولد | 468ق |
محل تولد | اشبیلیه |
رحلت | 543ق |
اساتید | ابوبكر شاشى، خطیب تبريزى |
برخی آثار | أحکام القرآن |
کد مؤلف | AUTHORCODE02702AUTHORCODE |
ابن عربى، ابوبكر محمد بن عبدالله بن محمد بن عبدالله بن احمد مَعافِرى اشبيلى (468-542ق)، معروف به قاضی ابوبکر بن عربی، فقيه مالكى و محدث نامدار اندلس بوده است. از نسبت معافرى چنين برمىآيد كه نسب او به فروع اندلسى قبيله عرب معافر مىرسد.
ولادت
او در سال 468ق متولد شد. پدرش از عالمان پرنفوذ اشبيليه بود و محمد زير نظر او به تحصيل پرداخت، بهطورىكه در 16 سالگى در ادب عربى، قرائت و حساب تبحر يافت. از شيوخ او در این دوره، بهجز پدرش بايد از دايى وى ابوالقاسم حسن بن عمر هوزنى و ابوعبدالله سرقسطى ياد كرد.
در منابع غالباً ً بر رابطه نزدیک پدر ابن عربى با بنى عباد - كه پيش از مرابطون بر اشبيليه حكم مىراندند - تكيه شده است. گفته مىشود كه با سقوط عباديان در 484ق، این خانواده در تنگنا قرار گرفته، ناچار سال بعد به جلاى وطن تن دادند، ولى ابن خلدون از اعزام ابن عربى و پدرش توسط ابن تاشفين امیر مرابطى بهعنوان فرستاده نزد خليفه عباسى ياد كرده است. این مضمون در برخى عبارات «رحله» ابن عربى تأييد شده است. عملكرد پدر و پسر نيز در جريان سفر آنان به شرق تا حدودى مؤيد این مدعاست.
مسافرتها
در این سفر كه در اوايل 485ق آغاز شد، ابن عربى بههمراه پدر از طريق افريقيه و مصر به شام در آمد. مدت 3 سال در بيتالمقدس اقامت گزيد و در آنجا از كسانى چون ابوبكر طرطوشى و مكى بن عبدالسلام رمیلى سود جست. از يادكردهاى او برمىآيد كه این مدت از ايامِ بسيار پرفايده در دوران تحصيل او بوده است. سپس در دمشق در جلسات درس كسانى چون ابوالفتح مقدسى، ابومحمد بن اكفانى و ابوالفضل بن فرات شيعى حضور يافت و در حدود شعبان 489 راه عراق در پيش گرفت.
اقامت در بغداد برای ابن عربى فرصتى مغتنم بود تا در مجلس استادان بزرگى چون ابوبكر شاشى و خطیب تبريزى شركت جوید و با طرز فكرهاى گوناگون آشنا شود. این برهه تا آن اندازه برای وى ثمربخش بود كه سالها بعد، خاطرات آن، او را به سرودن ابياتى در وصف بغداد واداشته است. وى در اواخر 489ق، قصد حجاز كرد و ضمن بهجاى آوردن مناسك حج، از فراگیرى علم نيز غفلت نورزيد، اما گویا در این سفر مقصود ديگرى را نيز دنبال مىكرد و آن رساندن آوازه مجاهدات يوسف بن تاشفين در برابر حملات مسيحيان بود.
ابن عربى در این فاصله مدتى مصاحبت امام محمد غزالى را نيز درك كرد. ثمره این مصاحبت تأييديهاى بود كه ابن عربى از غزالى برای ابن تاشفين دريافت داشت. در راه بازگشت به مغرب، وى مدتى در اسكندريه مقيم شد و در این فرصت بار ديگر از محضر ابوبكر طرطوشى كه به اسكندريه آمده بود، بهره برد و نيز توانست تأييدنامهاى نيز برای ابن تاشفين از طرطوشى بگیرد. مدتى هم در آنجا به مرابطه پرداخت.
در 493ق، زمانى كه هنوز در اسكندريه بود پدرش درگذشت. ابن عربى پس از ترك ديار مصر از افريقيه گذشت، ولى مستقيماً به اندلس نرفت و راه مغرب پيش گرفت. احتمالاً او به مراكش رفت تا نتيجه فعالیتهای سياسى خود را به اطلاع ابن تاشفين برساند. سپس عازم اندلس شد و در 495ق، به موطن خود رسيد.
ابن عربى در اشبيليه مورد عنايت امیر سير بن ابىبكر لمتونى نماينده مرابطون قرار گرفت و به سمت مشاورت وى برگزيده شد. على بن يوسف بن تاشفين در پایان جمادىالثانى 528 از مراكش او را به قضاى اشبيليه گماشت. گرچه حسن رفتار او را در دوران تصدى قضا ستودهاند، ولى كارشكنىهاى مخالفان او موجب شد پس از حدود دو سال از آن منصب بركنار شود (يا كناره گیرد). در پى آن به قرطبه رفت و چندى در آنجا مقيم شد و به تدريس پرداخت. از آن پس تا 541ق، اطلاع چندانى از فعاليت سياسى وى در دست نيست. شايد بيشتر اوقات خود را صرف تعليم و تأليف مىكرده است. تنها از یک سفر او به مغرب در حدود 535 - 536ق اطلاع داريم كه انگیزه آن روشن نيست. در 541ق، لشكريان موحدون، اشبيليه را به تصرف درآوردند و بر اساس گزارش ابن خلدون، پسر ابن عربى با نام عبدالله در جريان این انتقال قدرت، به دست موحدون كشته شد.
وفات
در 542ق، ابن عربى در رأس هيئتى مركب از سران اشبيليه برای ابراز تسليم نزد عبدالمؤمن امیر موحدون و جانشين ابن تومرت به مراكش رفت و عبدالمؤمن این هيئت را حدود یک سال در مراكش نگاه داشت. ابن عربى در راه بازگشت در ربيعالاول 543، در حومه فاس درگذشت و همان جا به خاک سپرده شد.
آثار
- أحكام القرآن؛
- عارضة الأحودي؛
- العواصم من القواصم؛
- مختصر ترتيب الرحلة؛
- الأمد الأقصى في شرح الأسماء الحسنى؛
- سراج المريدين؛
- قانون التأویل؛
- القبس؛
- الناسخ و المنسوخ في القرآن[۱].
پانویس
- ↑ پاکتچی، احمد، ج4، ص223
منابع مقاله
پاکتچی، احمد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.