بداية الحكمة (للزارعي السبزواري): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
(۴۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR17945J1.jpg | |||
| عنوان =بدایة الحکمة (زارعی سبزواری) | |||
| عنوانهای دیگر = | |||
| پدیدآوران = | |||
[[زارعی سبزواری، عباسعلی]] (تصحيح و تعليق) | |||
| | |||
| | |||
[[طباطبایی، محمدحسین]] ( | [[طباطبایی، سید محمدحسین]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | |||
|زبان | | کد کنگره =BBR 1392 /ب42 1378 | ||
| موضوع = | |||
فلسفه اسلامی | |||
|کد کنگره | | ناشر = | ||
جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي | |||
| مکان نشر =قم - ایران | |||
|موضوع | | سال نشر = 1420 ق | ||
|ناشر | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE17945AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =1 | |||
| شابک =964-470-195-X | |||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =17945 | |||
| کتابخوان همراه نور =17945 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''بداية الحكمة'''، اثر [[طباطبایی، سید محمدحسین|سيد محمدحسين طباطبايى]] (تبريز 1282-1360ش، قم) است كه آن را [[زارعی سبزواری، عباسعلی|عباسعلى زارعى سبزوارى]]، تصحيح و با مقدمه و تعليقات سودمند به زبان عربى منتشر كرده است. در مورد تحقيق مذكور چند نكته گفتنى است: | |||
«بداية | #محقق محترم در مقدمهاى كه آن را در حوزه علميه قم در تاريخ 1377/1/21ش، نوشته، يادآور شده: فلسفه از مهمترين علوم عقلى است، بلكه قوىترين و برهانمندترين و برترين و باارزشترين دانش بشمار مىرود... كتاب «بداية الحكمة» را [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبايى]] در زمينه حكمت متعاليه در نهایت دقت و اتقان و روش نيك و قوت بيان با پرهيز از اطناب ممل و ايجاز مخل تأليف كرده است. چون كتاب «بداية الحكمة» از كتابهاى درسى رايج در حوزههاى علميه و مورد اهتمام و عنايت استادان و بزرگان و طلاب حوزه است، به تصحيح و تحقيق متنش پرداختم و براى روشنكردن مبهمات و رفع تشويش مطالب، تعليقاتى بر آن افزودم.<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص4</ref> | ||
#توضيحات محقق محترم در پاورقىها آمده است. اين تعليقات ارزنده، توضيحى و استنادى است و در آن، گاه لغات يا اصطلاحاتى معنا شده و گاه منابع مطالب ياد شده و.<ref>مثلاً ر.ک: متن كتاب، ص5، پاورقى 1؛ ص6 پاورقى 1-4؛ ص7، پاورقى 1؛ ص11، پاورقى 1-5؛ ص28، پاورقى 1-4؛ ص84، پاورقى 1 و 2 و...</ref> | |||
#با كمال تأسف به نظر مىرسد در اين تحقيق گاهى از نظر فلسفى دقت لازم صورت نگرفته و اشتباهى آشكار روى داده است؛ بهطور مثال، [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبايى]] در مرحله اول تحت عنوان «الفصل الخامس في أن الوجود حقيقة واحدة مشككة»، مطالبى نوشته و توضيح داده كه حقيقت وجود، يگانه و تشكيكبردار است، ولى شگفتآور است كه محقق محترم در تعليقه بر همين بحث، اقوال مطرحشده در مفهوم و مصداق وجود را با هم خلط كرده و پنداشته كه در بحث از حقيقت وجود، هشت نظريه وجود دارد! او چنين آورده است: «... فالأقوال في حقيقة الوجود ثمانية».<ref>همان، ص20، پاورقى 1</ref>او چنين پنداشته است كه اقوال در خصوص بحث حقيقت وجود (نه مجموعه دو بحث «مفهوم وجود» و «حقيقت وجود»)، هشتتاست؛ درحالىكه چنين نيست و روشن است كه چنين ادعایى اشتباه است؛ زيرا برخى از اين اقوال در مورد مفهوم وجود است و برخى ديگر درباره حقيقت وجود؛ مثلاً همان طور كه خود محقق محترم هم تصريح كرده و از تعبير «لفظ وجود» و «مفاهيم مختلفه» و «مفهوم الوجود» و... نيز مشخص مىشود، در قول اول، بحث بر روى مفهوم وجود است نه مصداق. محقق نوشته است: «الأول: ما ذهب إليه الأشاعرة من أن الوجود مشترك لفظي مطلقا؛ أي في جميع ما يطلق عليه لفظ الوجود من الواجب و الممكن بأقسامه».<ref>همان، ص20، پاورقى 1</ref>؛ يعنى: «قول اول آن است كه اشاعره گفتهاند: وجود، مشترك لفظى است بهطور مطلق؛ يعنى در جميع مواردى كه لفظ وجود بر آن اطلاق مىشود، چه واجب چه ممكن با همه اقسامش». در اين قول خيلى بديهى است كه بحث بر روى مفهوم است نه حقيقت وجود. مفهوم وجود است كه اطلاق مىشود نه حقيقت وجود و همچنين است بحث در مورد برخى ديگر از قولهاى ذكرشده؛ مانند مشترك معنوى بودن كه مربوط به مفاهيم است نه مصاديق. بنابراین صحيح نيست كه گفته شود: درباره حقيقت وجود، هشت قول وجود دارد. بحث از حقيقت وجود؛ يعنى بحث از مصداق يا مصاديق خارجى وجود نه مفاهيم ذهنى. با تأسف گفتنى است كه همين اشكال و اشتباه در تعليقه جناب زارعى سبزوارى بر «نهایة الحكمة» نيز تكرار شده است.<ref>نهایة الحكمة، ج1، ص33-34، پاورقى 6</ref> | |||
#محقق محترم، تعليقاتش را بر كتاب حاضر، در تاريخ 21 فروردين 1377 در حوزه علميه قم به پايان برده است.<ref>متن كتاب، ص221، پاورقى 3</ref> | |||
==پانويس == | |||
<references/> | |||
==منابع مقاله== | |||
#مقدمه و متن كتاب. | |||
#نهایة الحكمة، العلامة السيد محمدحسين الطباطبائي، صححها و علق عليها الشيخ عباسعلى الزارعي السبزواري، مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، الطبعة الخامسة، 1430ق. | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[بداية الحكمة]] | |||
[[حکمت برین]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:فلسفه، مذهب و | [[رده: فلسفه، مذهب و روانشناسی]] | ||
[[رده:فلسفه اسلامی]] | [[رده: فلسفه اسلامی]] | ||
[[رده:آثار جدید و معاصر فلسفه اسلامی]] | |||
[[رده:عصر مدرسان فلسفه قرن چهاردهم]] | [[رده:عصر مدرسان فلسفه قرن چهاردهم]] | ||
[[رده: | [[رده:آثار فلسفی]] | ||
[[رده: | [[رده:طباطبایی، سید محمدحسین، 1360-1281ش]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۰
بدایة الحکمة (زارعی سبزواری) | |
---|---|
پدیدآوران | زارعی سبزواری، عباسعلی (تصحيح و تعليق) طباطبایی، سید محمدحسین (نویسنده) |
ناشر | جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1420 ق |
چاپ | 1 |
شابک | 964-470-195-X |
موضوع | فلسفه اسلامی |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BBR 1392 /ب42 1378 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
بداية الحكمة، اثر سيد محمدحسين طباطبايى (تبريز 1282-1360ش، قم) است كه آن را عباسعلى زارعى سبزوارى، تصحيح و با مقدمه و تعليقات سودمند به زبان عربى منتشر كرده است. در مورد تحقيق مذكور چند نكته گفتنى است:
- محقق محترم در مقدمهاى كه آن را در حوزه علميه قم در تاريخ 1377/1/21ش، نوشته، يادآور شده: فلسفه از مهمترين علوم عقلى است، بلكه قوىترين و برهانمندترين و برترين و باارزشترين دانش بشمار مىرود... كتاب «بداية الحكمة» را علامه طباطبايى در زمينه حكمت متعاليه در نهایت دقت و اتقان و روش نيك و قوت بيان با پرهيز از اطناب ممل و ايجاز مخل تأليف كرده است. چون كتاب «بداية الحكمة» از كتابهاى درسى رايج در حوزههاى علميه و مورد اهتمام و عنايت استادان و بزرگان و طلاب حوزه است، به تصحيح و تحقيق متنش پرداختم و براى روشنكردن مبهمات و رفع تشويش مطالب، تعليقاتى بر آن افزودم.[۱]
- توضيحات محقق محترم در پاورقىها آمده است. اين تعليقات ارزنده، توضيحى و استنادى است و در آن، گاه لغات يا اصطلاحاتى معنا شده و گاه منابع مطالب ياد شده و.[۲]
- با كمال تأسف به نظر مىرسد در اين تحقيق گاهى از نظر فلسفى دقت لازم صورت نگرفته و اشتباهى آشكار روى داده است؛ بهطور مثال، علامه طباطبايى در مرحله اول تحت عنوان «الفصل الخامس في أن الوجود حقيقة واحدة مشككة»، مطالبى نوشته و توضيح داده كه حقيقت وجود، يگانه و تشكيكبردار است، ولى شگفتآور است كه محقق محترم در تعليقه بر همين بحث، اقوال مطرحشده در مفهوم و مصداق وجود را با هم خلط كرده و پنداشته كه در بحث از حقيقت وجود، هشت نظريه وجود دارد! او چنين آورده است: «... فالأقوال في حقيقة الوجود ثمانية».[۳]او چنين پنداشته است كه اقوال در خصوص بحث حقيقت وجود (نه مجموعه دو بحث «مفهوم وجود» و «حقيقت وجود»)، هشتتاست؛ درحالىكه چنين نيست و روشن است كه چنين ادعایى اشتباه است؛ زيرا برخى از اين اقوال در مورد مفهوم وجود است و برخى ديگر درباره حقيقت وجود؛ مثلاً همان طور كه خود محقق محترم هم تصريح كرده و از تعبير «لفظ وجود» و «مفاهيم مختلفه» و «مفهوم الوجود» و... نيز مشخص مىشود، در قول اول، بحث بر روى مفهوم وجود است نه مصداق. محقق نوشته است: «الأول: ما ذهب إليه الأشاعرة من أن الوجود مشترك لفظي مطلقا؛ أي في جميع ما يطلق عليه لفظ الوجود من الواجب و الممكن بأقسامه».[۴]؛ يعنى: «قول اول آن است كه اشاعره گفتهاند: وجود، مشترك لفظى است بهطور مطلق؛ يعنى در جميع مواردى كه لفظ وجود بر آن اطلاق مىشود، چه واجب چه ممكن با همه اقسامش». در اين قول خيلى بديهى است كه بحث بر روى مفهوم است نه حقيقت وجود. مفهوم وجود است كه اطلاق مىشود نه حقيقت وجود و همچنين است بحث در مورد برخى ديگر از قولهاى ذكرشده؛ مانند مشترك معنوى بودن كه مربوط به مفاهيم است نه مصاديق. بنابراین صحيح نيست كه گفته شود: درباره حقيقت وجود، هشت قول وجود دارد. بحث از حقيقت وجود؛ يعنى بحث از مصداق يا مصاديق خارجى وجود نه مفاهيم ذهنى. با تأسف گفتنى است كه همين اشكال و اشتباه در تعليقه جناب زارعى سبزوارى بر «نهایة الحكمة» نيز تكرار شده است.[۵]
- محقق محترم، تعليقاتش را بر كتاب حاضر، در تاريخ 21 فروردين 1377 در حوزه علميه قم به پايان برده است.[۶]
پانويس
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب.
- نهایة الحكمة، العلامة السيد محمدحسين الطباطبائي، صححها و علق عليها الشيخ عباسعلى الزارعي السبزواري، مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، الطبعة الخامسة، 1430ق.