مفاتيح الغيب (ملاصدرا): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛')
    جز (جایگزینی متن - 'مفاتيح‌الغيب (ابهام زدایی)' به 'مفاتيح‌الغيب (ابهام‌زدایی)')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۳۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR10298J1.jpg|بندانگشتی|مفاتیح الغیب]]
    | تصویر =NUR10298J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =مفاتیح الغیب
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =
    |-
    | پدیدآوران =  
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|مفاتیح الغیب
    [[نوری، علی بن جمشید]] (حاشيه نويس)
    |-
    |نام های دیگر کتاب
    |data-type='otherBookNames'|
    |-
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[نوری، علی بن جمشید]] (حاشيه نويس)


    [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم]] (نويسنده)
    [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم]] (نویسنده)


    [[خواجوی، محمد]] (مقدمه و تصحیح)
    [[خواجوی، محمد]] (مقدمه و تصحیح)
    |-
    | زبان =عربی
    |زبان  
    | کد کنگره =‏BBR‎‏ ‎‏1112‎‏ ‎‏1363
    |data-type='language'|عربی
    | موضوع =
    |-
    فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14
    |کد کنگره  
    | ناشر =
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BBR‎‏ ‎‏1112‎‏ ‎‏1363
    مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران
    |-
    | مکان نشر =تهران - ایران
    |موضوع  
    | سال نشر = 1363 ش  
    |data-type='subject'|فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14
    |-
    |ناشر  
    |data-type='publisher'|موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران
    |-
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|تهران - ایران
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'| 1363 هـ.ش  
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE10298AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10298AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =10298
    | کتابخوان همراه نور =10298
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}
    {{کاربردهای دیگر|مفاتيح‌الغيب (ابهام‌زدایی)}}
    {{اشتباه نشود|التفسير الكبير (فخر رازی)}}
    {{اشتباه نشود|التفسير الكبير (فخر رازی)}}
    '''مفاتيح الغيب'''، اثر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين شيرازى]] است. كتاب حاضر، يكى از آثار ارزنده فلسفه اسلامى است. مفاتيح را [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]، در موقعى كه مبانى خويش را كاملاً محكم نموده بود، نوشته است، لذا مورد توجه اهل ذوق قرار گرفته و اهل فن آن را بر بسيارى از كتب ديگر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] ترجيح داده‌اند. بيشتر مسائل مربوط به معارف مبدأ و معاد، در اين رساله، مندرج است.


    == معرفى اجمالى ==
    [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] در اين كتاب، در صدد بيان مبدأ و معاد، اسرار و نكات عرفانى مستفاد از قرآن است كه در نوع خود مفيد مى‌باشد.
     
     
    '''مفاتيح الغيب'''، اثر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين شيرازى]] است. كتاب حاضر، يكى از آثار ارزنده فلسفه اسلامى است. مفاتيح را [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]،  در موقعى كه مبانى خويش را كاملاً محكم نموده بود، نوشته است، لذا مورد توجه اهل ذوق قرار گرفته و اهل فن آن را بر بسيارى از كتب ديگر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]  ترجيح داده‌اند. بيشتر مسائل مربوط به معارف مبدأ و معاد، در اين رساله، مندرج است.
     
    [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]  در اين كتاب، در صدد بيان مبدأ و معاد، اسرار و نكات عرفانى مستفاد از قرآن است كه در نوع خود مفيد مى‌باشد.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    كتاب، مشتمل بر يك خطبه و بيست مفتاح است كه اين مفاتيح، برخى، شامل چندين فاتحه و بعضى، داراى چندين مشهد و پاره‌اى، حاوى چندين فصل و دسته‌اى، واجد چندين باب و بعضى، مشتمل بر چندين لمعه و تعدادى، شامل چندين اشراق است.
    كتاب، مشتمل بر يك خطبه و بيست مفتاح است كه اين مفاتيح، برخى، شامل چندين فاتحه و بعضى، داراى چندين مشهد و پاره‌اى، حاوى چندين فصل و دسته‌اى، واجد چندين باب و بعضى، مشتمل بر چندين لمعه و تعدادى، شامل چندين اشراق است.


    هدف [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] در اين كتاب، كشف و بيان معارف قرآن است به‌نحوى كه مطابق عرفان و برهان باشد. وى، در مفاتيح به تطبيق فلسفه و عرفان و قرآن پرداخته و سعى دارد نظريه مهم انطباق قرآن و برهان و عرفان را نشان دهد. از مقدمه كتاب برمى‌آيد كه كتاب مذكور، نزد وى، از اهميت ويژه‌اى برخوردار است، چون آن را به فرمان يك سروش غيبى نگاشته است.
    هدف [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] در اين كتاب، كشف و بيان معارف قرآن است به‌نحوى كه مطابق عرفان و برهان باشد. وى، در مفاتيح به تطبيق فلسفه و عرفان و قرآن پرداخته و سعى دارد نظريه مهم انطباق قرآن و برهان و عرفان را نشان دهد. از مقدمه كتاب برمى‌آيد كه كتاب مذكور، نزد وى، از اهميت ويژه‌اى برخوردار است، چون آن را به فرمان يك سروش غيبى نگاشته است.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
     
    يكى از مباحث بسيار مهم كتاب، مسئله تأويل است. در هستى‌شناسى تأويلى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]، پنج عنصر اصلى را به وضوح مى‌توان از هم بازشناخت؛ اين عناصر، عبارتند از: فلسفه [[ارسطو]] و پيروانش؛ تعاليم نوافلاطونى به‌ويژه نظريات فلوطين در اثولوجيا؛ تعاليم [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]؛ نظريات عرفانى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و اصول وحيانى شامل آيات قرآن و نهج‌البلاغه و به‌خصوص آن دسته از تعاليم پيامبر اكرم(ص) و ائمه(ع) كه بيشتر جنبه باطنى و عرفانى دارند.
     
    يكى از مباحث بسيار مهم كتاب، مسئله تأويل است. در هستى‌شناسى تأويلى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] ، پنج عنصر اصلى را به وضوح مى‌توان از هم بازشناخت؛ اين عناصر، عبارتند از: فلسفه [[ارسطو]] و پيروانش؛ تعاليم نوافلاطونى به‌ويژه نظريات فلوطين در اثولوجيا؛ تعاليم [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]؛ نظريات عرفانى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و اصول وحيانى شامل آيات قرآن و نهج البلاغه و به‌خصوص آن دسته از تعاليم پيامبر اكرم(ص) و ائمه(ع) كه بيشتر جنبه باطنى و عرفانى دارند.


    تأمل در عناصر تشكيل دهنده نظام فلسفى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] و نحوه تركيب و تحليل آنها، مؤيد اين معناست كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]حقيقت را مقصد واحدى مى‌داند كه از سه طريق وحى و تحليلات عقلى و تهذيب نفس مى‌توان دريافت. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] نه تنها براى آيات قرآنى، ظاهر و باطن و تفسير و تأويل قائل است، بلكه معتقد است احاديث و سخنان معصومين(ع) نيز از اين ويژگى مهم برخوردارند.
    تأمل در عناصر تشكيل دهنده نظام فلسفى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] و نحوه تركيب و تحليل آنها، مؤيد اين معناست كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]حقيقت را مقصد واحدى مى‌داند كه از سه طريق وحى و تحليلات عقلى و تهذيب نفس مى‌توان دريافت. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] نه تنها براى آيات قرآنى، ظاهر و باطن و تفسير و تأويل قائل است، بلكه معتقد است احاديث و سخنان معصومين(ع) نيز از اين ويژگى مهم برخوردارند.
    خط ۶۴: خط ۴۵:
    رابطه انديشه فلسفى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] با فهم او از متون دينى دو سويه است؛ بدين معنا كه تأملات او در آيات قرآن، منشأ طرح بسيارى از مبانى و مسائل فلسفى گرديده و متقابلاً فلسفه وجودى او نقش بسيار مهمى در فهم و تفسير و تأويل آيات و روايات داشته است. در اين‌جا به چند نمونه از آنها اشاره مى‌شود:
    رابطه انديشه فلسفى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] با فهم او از متون دينى دو سويه است؛ بدين معنا كه تأملات او در آيات قرآن، منشأ طرح بسيارى از مبانى و مسائل فلسفى گرديده و متقابلاً فلسفه وجودى او نقش بسيار مهمى در فهم و تفسير و تأويل آيات و روايات داشته است. در اين‌جا به چند نمونه از آنها اشاره مى‌شود:


    نمونه اوّل، كتاب الهى است كه مى‌فرمايد: '''«و ان من شىء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم»'''(حجرات آيه 21). [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] ، در تأويل اين آيه به مراتب و درجات وجود اشاره نموده و اظهار داشته كه اصل موجودات در نزد خداست و آنچه كه در نزد ماست در واقع نمونه‌اى از آن حقيقت اصيل است. وى، در واقع نظريه مُثل افلاطونى را پذيرفته و تصريح نموده است كه هر نوع طبيعى كه محسوس ماست، داراى صورتى مفارق و غير مادى است كه همان مثل عقليه است كه در نزد خداست.
    نمونه اوّل، كتاب الهى است كه مى‌فرمايد: '''«و ان من شىء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم»'''(حجرات آيه 21). [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]، در تأويل اين آيه به مراتب و درجات وجود اشاره نموده و اظهار داشته كه اصل موجودات در نزد خداست و آنچه كه در نزد ماست در واقع نمونه‌اى از آن حقيقت اصيل است. وى، در واقع نظريه مُثل افلاطونى را پذيرفته و تصريح نموده است كه هر نوع طبيعى كه محسوس ماست، داراى صورتى مفارق و غير مادى است كه همان مثل عقليه است كه در نزد خداست.


    نمونه دوم، فرمايش رسول خدا(ص) است كه مى‌فرمايد: «القبر روض من رياض الجنة او حفر من حفرات النيران». [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] ، بر اساس اصالتى كه براى باطن امور قائل است، تصريح مى‌كند كه قبر حقيقى انسان، در درون خود او وجود دارد؛ اگر باطن و دل انسان آراسته به عشق و محبت و صفا و ديگر فضايل و كمالات باشد، در اين صورت به سبب صفاى آن، هر روز هزاران فرشته و پيامبر و ولى در آن فرود مى‌آيند و اين‌گونه باطن، به مثابه باغى از باغ‌هاى بهشت است و اگر باطن و دل انسان مملو از بغض و حسد و كينه و شهوت و نظاير اينها باشد، هر روز هزاران وسوسه و دروغ و ناسزا در آن مى‌افتد و اين‌گونه باطن به مثابه مغاكى از مغاك‌هاى دوزخ است.
    نمونه دوم، فرمايش رسول خدا(ص) است كه مى‌فرمايد: «القبر روض من رياض الجنة او حفر من حفرات النيران». [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]، بر اساس اصالتى كه براى باطن امور قائل است، تصريح مى‌كند كه قبر حقيقى انسان، در درون خود او وجود دارد؛ اگر باطن و دل انسان آراسته به عشق و محبت و صفا و ديگر فضايل و كمالات باشد، در اين صورت به سبب صفاى آن، هر روز هزاران فرشته و پيامبر و ولى در آن فرود مى‌آيند و اين‌گونه باطن، به مثابه باغى از باغ‌هاى بهشت است و اگر باطن و دل انسان مملو از بغض و حسد و كينه و شهوت و نظاير اينها باشد، هر روز هزاران وسوسه و دروغ و ناسزا در آن مى‌افتد و اين‌گونه باطن به مثابه مغاكى از مغاك‌هاى دوزخ است.


    وى، بر اين اعتقاد است كه هر كس چشم بصيرت داشته باشد و از ادراكات باطنى بهره‌مند باشد، مى‌تواند به باطن و درون خود و يا ديگران نگاه كند و قبل از مرگ، قبر واقعى خود و آنچه را در آن است، مشاهده نمايد، البته همه انسان‌ها بعد از مرگ به جهت انقطاع از علايق دنيوى، قبر واقعى خود و آنچه را در آن است، مشاهده خواهند نمود و عذاب و ثواب قبر نيز چيزى جز مشاهده باطن خود نيست. وى، بر همين اساس، بهشت و جهنم را نيز در باطن انسان جست‌وجو مى‌كند، هم‌چنان‌كه عالم آخرت را نيز در باطن دنيا موجود مى‌داند. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] ، در عين حال، به اين نكته توجه دارد كه ارجاع حقيقت امورى از قبيل بهشت و جهنم و عذاب قبر و نظاير اينها به درون انسان، ممكن است موجب اين تصور گردد كه اين امور، موهوم و غير واقعى‌اند؛ بنابراين، در پاسخ به اين شبهه تصريح مى‌كند كه با تقويت حس باطن، به سهولت مى‌توان دريافت كه امور مربوط به قيامت، نسبت به امور حسى به مراتب از شدت و قوّت وجودى بيشترى برخوردارند، زيرا امور دنيوى و حسى، مشمول حركت و موجود در هيولايند؛ در حالى كه امور اخروى، مجرد و يا قائم به نفسند كه خود از جواهر ملكوتى محسوب مى‌گردد.
    وى، بر اين اعتقاد است كه هر كس چشم بصيرت داشته باشد و از ادراكات باطنى بهره‌مند باشد، مى‌تواند به باطن و درون خود و يا ديگران نگاه كند و قبل از مرگ، قبر واقعى خود و آنچه را در آن است، مشاهده نمايد، البته همه انسان‌ها بعد از مرگ به جهت انقطاع از علايق دنيوى، قبر واقعى خود و آنچه را در آن است، مشاهده خواهند نمود و عذاب و ثواب قبر نيز چيزى جز مشاهده باطن خود نيست. وى، بر همين اساس، بهشت و جهنم را نيز در باطن انسان جست‌وجو مى‌كند، هم‌چنان‌كه عالم آخرت را نيز در باطن دنيا موجود مى‌داند. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]، در عين حال، به اين نكته توجه دارد كه ارجاع حقيقت امورى از قبيل بهشت و جهنم و عذاب قبر و نظاير اينها به درون انسان، ممكن است موجب اين تصور گردد كه اين امور، موهوم و غير واقعى‌اند؛ بنابراین، در پاسخ به اين شبهه تصريح مى‌كند كه با تقويت حس باطن، به سهولت مى‌توان دريافت كه امور مربوط به قيامت، نسبت به امور حسى به مراتب از شدت و قوّت وجودى بيشترى برخوردارند، زيرا امور دنيوى و حسى، مشمول حركت و موجود در هيولايند؛ در حالى كه امور اخروى، مجرد و يا قائم به نفسند كه خود از جواهر ملكوتى محسوب مى‌گردد.


    كتاب، مشتمل بر بيست مفتاح به شرح زير است:
    كتاب، مشتمل بر بيست مفتاح به شرح زير است:
    خط ۸۸: خط ۶۹:
    #مفتاح پانزدهم، در شرح ماهيت انسان(شامل سه باب و چهار اشراق و نه مشهد)؛
    #مفتاح پانزدهم، در شرح ماهيت انسان(شامل سه باب و چهار اشراق و نه مشهد)؛
    #مفتاح شانزدهم، در اشاره به ملكوت آسمان(شامل پنج لمعه)؛
    #مفتاح شانزدهم، در اشاره به ملكوت آسمان(شامل پنج لمعه)؛
    #مفتاح هفدهم، در علم معاد و تحقيق حشر نفوس و كيفيت بازگشت آنها به خدا (شامل هشت اشراق)؛
    #مفتاح هفدهم، در علم معاد و تحقيق حشر نفوس و کیفیت بازگشت آنها به خدا (شامل هشت اشراق)؛
    #مفتاح هجدهم، در اثبات حشر جسمانى و بعث بدن‌ها (شامل هفت مشهد)؛
    #مفتاح هجدهم، در اثبات حشر جسمانى و بعث بدن‌ها (شامل هفت مشهد)؛
    #مفتاح نوزدهم، در اشاره به اقسام معاد(شامل بيست مشهد)؛
    #مفتاح نوزدهم، در اشاره به اقسام معاد(شامل بيست مشهد)؛
    #مفتاح بيستم، در اشاره به رياضت و تقسيم آن.
    #مفتاح بيستم، در اشاره به رياضت و تقسيم آن.


    == منابع ==
    == منابع مقاله ==




    خط ۱۰۱: خط ۸۲:




    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
     
    [[مفاتیح الغیب]]
     
    [[ترجمه مفاتیح الغیب (ملاصدرا)]]
    [[ترجمه مفاتیح الغیب (ملاصدرا)]]


    == پیوندها ==
     


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    خط ۱۱۱: خط ۹۶:


    [[رده:فلسفه اسلامی]]
    [[رده:فلسفه اسلامی]]
    [[رده:قدیم 25 تیرالی 24 مرداد]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۲۶

    مفاتیح الغیب
    مفاتيح الغيب (ملاصدرا)
    پدیدآوراننوری، علی بن جمشید (حاشيه نويس)

    صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم (نویسنده)

    خواجوی، محمد (مقدمه و تصحیح)
    ناشرمؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1363 ش
    چاپ1
    موضوعفلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BBR‎‏ ‎‏1112‎‏ ‎‏1363
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    مفاتيح الغيب، اثر صدر المتألهين شيرازى است. كتاب حاضر، يكى از آثار ارزنده فلسفه اسلامى است. مفاتيح را صدر المتألهين، در موقعى كه مبانى خويش را كاملاً محكم نموده بود، نوشته است، لذا مورد توجه اهل ذوق قرار گرفته و اهل فن آن را بر بسيارى از كتب ديگر صدر المتألهين ترجيح داده‌اند. بيشتر مسائل مربوط به معارف مبدأ و معاد، در اين رساله، مندرج است.

    صدر المتألهين در اين كتاب، در صدد بيان مبدأ و معاد، اسرار و نكات عرفانى مستفاد از قرآن است كه در نوع خود مفيد مى‌باشد.

    ساختار

    كتاب، مشتمل بر يك خطبه و بيست مفتاح است كه اين مفاتيح، برخى، شامل چندين فاتحه و بعضى، داراى چندين مشهد و پاره‌اى، حاوى چندين فصل و دسته‌اى، واجد چندين باب و بعضى، مشتمل بر چندين لمعه و تعدادى، شامل چندين اشراق است.

    هدف صدر المتألهين در اين كتاب، كشف و بيان معارف قرآن است به‌نحوى كه مطابق عرفان و برهان باشد. وى، در مفاتيح به تطبيق فلسفه و عرفان و قرآن پرداخته و سعى دارد نظريه مهم انطباق قرآن و برهان و عرفان را نشان دهد. از مقدمه كتاب برمى‌آيد كه كتاب مذكور، نزد وى، از اهميت ويژه‌اى برخوردار است، چون آن را به فرمان يك سروش غيبى نگاشته است.

    گزارش محتوا

    يكى از مباحث بسيار مهم كتاب، مسئله تأويل است. در هستى‌شناسى تأويلى ملا صدرا، پنج عنصر اصلى را به وضوح مى‌توان از هم بازشناخت؛ اين عناصر، عبارتند از: فلسفه ارسطو و پيروانش؛ تعاليم نوافلاطونى به‌ويژه نظريات فلوطين در اثولوجيا؛ تعاليم فارابى و ابن سينا؛ نظريات عرفانى ابن عربى و اصول وحيانى شامل آيات قرآن و نهج‌البلاغه و به‌خصوص آن دسته از تعاليم پيامبر اكرم(ص) و ائمه(ع) كه بيشتر جنبه باطنى و عرفانى دارند.

    تأمل در عناصر تشكيل دهنده نظام فلسفى ملا صدرا و نحوه تركيب و تحليل آنها، مؤيد اين معناست كه ملا صدراحقيقت را مقصد واحدى مى‌داند كه از سه طريق وحى و تحليلات عقلى و تهذيب نفس مى‌توان دريافت. ملا صدرا نه تنها براى آيات قرآنى، ظاهر و باطن و تفسير و تأويل قائل است، بلكه معتقد است احاديث و سخنان معصومين(ع) نيز از اين ويژگى مهم برخوردارند.

    رابطه انديشه فلسفى ملا صدرا با فهم او از متون دينى دو سويه است؛ بدين معنا كه تأملات او در آيات قرآن، منشأ طرح بسيارى از مبانى و مسائل فلسفى گرديده و متقابلاً فلسفه وجودى او نقش بسيار مهمى در فهم و تفسير و تأويل آيات و روايات داشته است. در اين‌جا به چند نمونه از آنها اشاره مى‌شود:

    نمونه اوّل، كتاب الهى است كه مى‌فرمايد: «و ان من شىء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم»(حجرات آيه 21). ملا صدرا، در تأويل اين آيه به مراتب و درجات وجود اشاره نموده و اظهار داشته كه اصل موجودات در نزد خداست و آنچه كه در نزد ماست در واقع نمونه‌اى از آن حقيقت اصيل است. وى، در واقع نظريه مُثل افلاطونى را پذيرفته و تصريح نموده است كه هر نوع طبيعى كه محسوس ماست، داراى صورتى مفارق و غير مادى است كه همان مثل عقليه است كه در نزد خداست.

    نمونه دوم، فرمايش رسول خدا(ص) است كه مى‌فرمايد: «القبر روض من رياض الجنة او حفر من حفرات النيران». ملا صدرا، بر اساس اصالتى كه براى باطن امور قائل است، تصريح مى‌كند كه قبر حقيقى انسان، در درون خود او وجود دارد؛ اگر باطن و دل انسان آراسته به عشق و محبت و صفا و ديگر فضايل و كمالات باشد، در اين صورت به سبب صفاى آن، هر روز هزاران فرشته و پيامبر و ولى در آن فرود مى‌آيند و اين‌گونه باطن، به مثابه باغى از باغ‌هاى بهشت است و اگر باطن و دل انسان مملو از بغض و حسد و كينه و شهوت و نظاير اينها باشد، هر روز هزاران وسوسه و دروغ و ناسزا در آن مى‌افتد و اين‌گونه باطن به مثابه مغاكى از مغاك‌هاى دوزخ است.

    وى، بر اين اعتقاد است كه هر كس چشم بصيرت داشته باشد و از ادراكات باطنى بهره‌مند باشد، مى‌تواند به باطن و درون خود و يا ديگران نگاه كند و قبل از مرگ، قبر واقعى خود و آنچه را در آن است، مشاهده نمايد، البته همه انسان‌ها بعد از مرگ به جهت انقطاع از علايق دنيوى، قبر واقعى خود و آنچه را در آن است، مشاهده خواهند نمود و عذاب و ثواب قبر نيز چيزى جز مشاهده باطن خود نيست. وى، بر همين اساس، بهشت و جهنم را نيز در باطن انسان جست‌وجو مى‌كند، هم‌چنان‌كه عالم آخرت را نيز در باطن دنيا موجود مى‌داند. ملا صدرا، در عين حال، به اين نكته توجه دارد كه ارجاع حقيقت امورى از قبيل بهشت و جهنم و عذاب قبر و نظاير اينها به درون انسان، ممكن است موجب اين تصور گردد كه اين امور، موهوم و غير واقعى‌اند؛ بنابراین، در پاسخ به اين شبهه تصريح مى‌كند كه با تقويت حس باطن، به سهولت مى‌توان دريافت كه امور مربوط به قيامت، نسبت به امور حسى به مراتب از شدت و قوّت وجودى بيشترى برخوردارند، زيرا امور دنيوى و حسى، مشمول حركت و موجود در هيولايند؛ در حالى كه امور اخروى، مجرد و يا قائم به نفسند كه خود از جواهر ملكوتى محسوب مى‌گردد.

    كتاب، مشتمل بر بيست مفتاح به شرح زير است:

    1. مفتاح اول، در اسرار حكميه متعلق به قرآن به طريقه اهل عرفان(شامل دوازده فاتحه)؛
    2. مفتاح دوم، در اشاره به اغراض رحمانى و مقاصد الهى كه در اين كتاب مبين مذكور است(شامل نه فاتحه)؛
    3. مفتاح سوم، در ماهيت و مفهوم علم و بيان شرف و فضل آن(شامل هشت مشهد)؛
    4. مفتاح چهارم، در مراتب كشف و مبادى آن(شامل هيجده مشهد)؛
    5. مفتاح پنجم، در معرفت ربوبيت، اعم از اثبات وجود بارى و نبوت جمالى و جلالى و اسماء و افعال(شامل سه مشهد)؛
    6. مفتاح ششم، در ماهيت ميزان كه در قرآن است(شامل هفت مشهد)؛
    7. مفتاح هفتم، در كشف از معرفت ذات حق و اسماء و صفات و آيات و آثار او به اسلوبى ديگر(شامل سه مشهد)؛
    8. مفتاح هشتم، در معرفت افعال خداى تعالى و اقسام آن(شامل چهار فصل)؛
    9. مفتاح نهم، در احوال ملائكه بر نمطى ديگر(شامل پنج فصل)؛
    10. مفتاح دهم، در اشاره به اقسام اجسام و احوال آنها (شامل چهار فصل)؛
    11. مفتاح يازدهم، در اثبات جواهر عقليه؛
    12. مفتاح دوازدهم، در اثبات صورت عالم؛
    13. مفتاح سيزدهم، در اثبات عالم روحانى(شامل هشت مشهد)؛
    14. مفتاح چهاردهم، در سلوك عبدبه‌سوى خداى تعالى(شامل شش مشهد)؛
    15. مفتاح پانزدهم، در شرح ماهيت انسان(شامل سه باب و چهار اشراق و نه مشهد)؛
    16. مفتاح شانزدهم، در اشاره به ملكوت آسمان(شامل پنج لمعه)؛
    17. مفتاح هفدهم، در علم معاد و تحقيق حشر نفوس و کیفیت بازگشت آنها به خدا (شامل هشت اشراق)؛
    18. مفتاح هجدهم، در اثبات حشر جسمانى و بعث بدن‌ها (شامل هفت مشهد)؛
    19. مفتاح نوزدهم، در اشاره به اقسام معاد(شامل بيست مشهد)؛
    20. مفتاح بيستم، در اشاره به رياضت و تقسيم آن.

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب؛
    2. اسفار، صدر المتألهين؛
    3. متشابهات القرآن، ملا صدرا.


    وابسته‌ها