أنا مدينة العلم و علي بابها: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ابن حجر عسقلانی' به 'ابن حجر عسقلانی ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'أنا مدينة العلم و علي بابها (ابهام زدایی)' به 'أنا مدينة العلم و علي بابها (ابهامزدایی)') |
||
(۶۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR35872J1.jpg | |||
| عنوان = أنا مدينة العلم و علي بابها | |||
| عنوانهای دیگر = | |||
| پدیدآوران = | |||
[[حسینی میلانی، علی]] (نویسنده) | |||
| | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 145 /ب2ح5* | |||
| | | موضوع = | ||
احاديث خاص (باب مدينه العلم) | |||
علي بن ابيطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - احاديث | |||
| ناشر = | |||
الحقائق | |||
| مکان نشر = ایران - قم | |||
| سال نشر =مجلد1: 1434ق | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE35872AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =1 | |||
| شابک =978-600-5348-70-5 | |||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =35872 | |||
علي بن | | کتابخوان همراه نور =35872 | ||
| کد پدیدآور = | |||
|ناشر | | پس از = | ||
| پیش از = | |||
|- | }} | ||
| | {{کاربردهای دیگر|أنا مدينة العلم و علي بابها (ابهامزدایی)}} | ||
| | |||
|- | |||
| | |||
| | |||
| | |||
|کد | |||
| | |||
|} | |||
'''أنا مدينة العلم و علي بابها''' نوشته [[حسینی میلانی، علی|سید علی حسینی میلانی]]، کتابی است به زبان عربی و با موضوع کلام شیعه. نویسنده در این اثر به دنبال اثبات سند و دلالت حدیث «أنا مدینة العلم و علی بابها» و پاسخ به برخی شبهات دراینباره است. این اثر یکی از سری کتابهای مجموعه «اعرف الحق تعرف اهله» است. | '''أنا مدينة العلم و علي بابها''' نوشته [[حسینی میلانی، علی|سید علی حسینی میلانی]]، کتابی است به زبان عربی و با موضوع کلام شیعه. نویسنده در این اثر به دنبال اثبات سند و دلالت حدیث «أنا مدینة العلم و علی بابها» و پاسخ به برخی شبهات دراینباره است. این اثر یکی از سری کتابهای مجموعه «اعرف الحق تعرف اهله» است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب، دارای سخن مرکز نشر حقایق اسلامی، و محتوای مطالب در پنج فصل است. برخی از مهمترین منابع آن | کتاب، دارای سخن مرکز نشر حقایق اسلامی، و محتوای مطالب در پنج فصل است. برخی از مهمترین منابع آن عبارتند از [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]]، [[الطبقات الكبری (دار الكتب العلمية)|الطبقات الکبری]]، فتح الباری، عمدة القاری، ارشاد الساری، الانساب، الاصابه [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]]، تذکرة الحفاظ، [[تاریخ دمشق (سهیل زکار)|تاریخ دمشق]]، کفایة الطالب، شرح [[صحيح مسلم]] و.... | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
آیتالله میلانی مینویسد این اثر رساله مختصری است که به درخواست برخی از برادران ایمانی درباره اثبات سندی و دلالی حدیث مدینة العلم نوشتهام | [[حسینی میلانی، علی|آیتالله میلانی]] مینویسد این اثر رساله مختصری است که به درخواست برخی از برادران ایمانی درباره اثبات سندی و دلالی حدیث مدینة العلم نوشتهام.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31013/1/7 ر.ک: متن کتاب، ص7]</ref>فصل اول کتاب درباره راویان حدیث از صحابه و تابعین و علما و دلایل ثبوت این خبر از پیامبر خدا(ص) است. نویسنده مطالب این فصل را ضمن ده فایده بیان میکند. | ||
ایشان در فایده اول ده تن از راویان حدیث از صحابه که این روایت را نقل کردهاند را برشمرده است؛ عبدالله بن مسعود، [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، عبدالله بن عمر، حذیفه و عمرو بن عاص ازجمله آنان هستند. | |||
در ادامه در فایده دوم، از چهارده تن از تابعین و راویان از آنها نام میبرد که اصبغ بن نباته، جریر الضبی و سلیمان بن مهران کوفی (معروف به اعمش) هم در آنها هستند. در فایده سوم نام روایان حدیث را به ترتیب قرن میبرد. شروع این کار از قرن سوم و با ابوبکر عبدالرزاق بن همام صنعانی است و پایان آن قرن سیزدهم و با عبدالغنی الغنیمی.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31013/1/12 ر.ک: همان، ص12-23]</ref> | |||
فایده چهارم در ذکر نام کسانی است که بر صحت روایت «مدینة العلم» تصریح کردهاند. او در این بخش نوزده تن از عالمان بزرگ اهل تسنن و کتابهایشان که در آن تصریح به صحت این روایت کردهاند را نام میبرد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31013/1/24 ر.ک: همان، ص24]</ref> | |||
فایده پنجم به ذکر نام کسانی که بر «حسن» بودن سند این روایت تصریح کردهاند اختصاص دارد. [[حسینی میلانی، علی|آیتالله میلانی]] مینویسد: برخی از این نویسندگان بر حسن بهصورت مطلق تصریح کردهاند و برخی بعضی طرق آن را صحیح دانستهاند. در میان تحسین گران روایت کسانی هستند که قائل به صحت آن هم هستند. نویسنده جمع میان این دو نظریه (صحیح بودن سند یا حسن بودن آن) اینگونه بیان میکند که شاید آن شخص در ابتدا قائل به حُسن روایت بوده و سپس صحت آن برایش آشکار شده است (همانگونه که [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] به وقوع این امر برای خودش تصریح کرده است). همچنین ممکن است آن شخص بعضی طرق روایت را صحیح بداند و برخی دیگر را حَسَن (مانند گنجی).<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31013/1/24 ر.ک: همان، ص24-25]</ref> | |||
فایده ششم در ذکر اسامی کسانی است که روایت را بدون بررسی پذیرفتهاند. و فایده هفتم در ذکر آنان که در کتابهایشان [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] را به «باب مدینة العلم» خواندهاند. در فایده هشتم از شاعرانی نام برده میشود که این منقبت را به نظم کشیدهاند؛ فردوسی، سنایی، خاقانی، عطار، مولوی، سعدی، ابن فهد، صنعانی و... ازجمله آناناند. در فایده نهم شهرت و تواتر روایت بر مبنای کلمات اهل سنت بررسی شده است. نویسنده در این فایده به نه مورد از اقوال علمای اهل سنت استشهاد میکند. نویسنده در فایده دهم، شانزده دلیل در قطعی صدور بودن روایت میآورد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31013/1/26 ر.ک: همان، ص26-38]</ref> | |||
در فصل دوم این اثر، وجوه دلالت حدیث بر امامت بررسی میشود. این روایت دلالت بر اعلمیت امیرالمؤمنین علی(ع) دارد و اعلمیت دلالت بر افضلیت میکند؛ بنابراین افضل مستحق امامت است | در فصل دوم این اثر، وجوه دلالت حدیث بر امامت بررسی میشود. این روایت دلالت بر اعلمیت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] دارد و اعلمیت دلالت بر افضلیت میکند؛ بنابراین افضل مستحق امامت است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31013/1/26 ر.ک: همان، ص26-38]</ref> | ||
نویسنده، اسامی برخی از بزرگان اهل سنت که معترف بر اعلمیت امیرالمؤمنین(ع) هستند را ذکر میکند. وی کلمات برخی از عالمان عامه مانند إسماعیل بن سلیمان کردی در «جلاء النظر فی دفع شبهات ابن حجر»، نظامالدین سهالوی أنصاری در «الصبح الصادق» و دیگران در دلالت روایت بر عصمت امیرالمؤمنین(ع) را ذکر میکند و به آنها استشهاد میکند. از دیگر دلالتهای روایت، واسطه علوم بودن امام | نویسنده، اسامی برخی از بزرگان اهل سنت که معترف بر اعلمیت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] هستند را ذکر میکند. وی کلمات برخی از عالمان عامه مانند إسماعیل بن سلیمان کردی در «جلاء النظر فی دفع شبهات ابن حجر»، نظامالدین سهالوی أنصاری در «الصبح الصادق» و دیگران در دلالت روایت بر عصمت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] را ذکر میکند و به آنها استشهاد میکند. از دیگر دلالتهای روایت، واسطه علوم بودن [[امام على(ع)]]، حافظ علوم پیامبر(ص) بودن آن حضرت(ع)، وجوب رجوع امت به آن حضرت در یادگیری علوم، امام(ع) اولین کسی است که با اهل بغی جنگید و... است. نویسنده در ادامه روایت جابر درباره حدیث مدینة العلم را با مضامین ذیل ذکر میکند؛ جابر بن عبداللّه قال: سمعت رسولالله(ص) یوم الحدیبیة و هو آخذ بید علی: هذا أمیر البررة و قاتل الفجرة، منصور من نصره مخذول من خذله، یمدّ بها صوته، أنا مدینة العلم و علی بابها فمن أراد العلم فلیأت الباب». ترجمه:... در روز حدیبیه پیامبر(ص) درحالیکه دست علی را در دست گرفته بود فرمود: این امیر خوبان و کُشنده فاجران است، یاریگرش پیروز و تضعیفکنندهاش حقیر و مأیوس است. آنگاه صدایش را بالاتر برد و فرمود: من شهر علم هستم و علی درب آن و هرکه بخواهد به این شهر راه بیابد باید از درب آن وارد شود. وی پس از نقل روایت دلالت روایت بر افضلیت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] را از موارد ذیل استخراج میکند: گفتن این سخنان در روز حدیبیه که جماعت زیادی از مسلمانان در آن حضور داشتند، گرفتن میان بازوان آن حضرت توسط پیامبر(ص) و بالا بردن دستانش به جهت اتمام حجت بر حاضران، تصریح بر امامت آن حضرت با لفظ «امیر البررة»، وجوب تبعیت از آن حضرت به خاطر عبارت «منصور من نصره و مخذول من خذله» و بلندتر گفتن عبارت «انا مدینة...» برای اینکه تمام حاضرین بشنوند از دلالتهایی در حدیث هستند که بهوضوح امامت آن حضرت(ع) را میرساند. [[حسینی میلانی، علی|آیتالله میلانی]] سپس روایت را در خطبه امام حسن(ع) بررسی میکند و رجوع طرق به امام(ع) و دلالت حدیث بر خاتمالاولیا بودن آن حضرت(ع) را نشان میدهد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31013/1/41 ر.ک: همان، ص41-78]</ref> | ||
سید علی میلانی در فصل سوم، نوزده مورد از روایاتی که در مضمون به حدیث مدینة العلم شباهت دارند مثل دار العلم، مدینة الحکمة، مدینة الجنة، مدینة الفقه و... را ذکر میکند و آنها را از شواهد این حدیث میشمارد | [[حسینی میلانی، علی|سید علی میلانی]] در فصل سوم، نوزده مورد از روایاتی که در مضمون به حدیث مدینة العلم شباهت دارند مثل دار العلم، مدینة الحکمة، مدینة الجنة، مدینة الفقه و... را ذکر میکند و آنها را از شواهد این حدیث میشمارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31013/1/81 ر.ک: همان، ص81-105]</ref> | ||
فصول چهارم به رد مناقشات در سند حدیث مربوط اختصاص یافته است. در این بخش، قدح بخاری، [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] | فصول چهارم به رد مناقشات در سند حدیث مربوط اختصاص یافته است. در این بخش، قدح بخاری، [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] و ابن دقیق و قدح منسوب به ابن معین و ترمذی پاسخ داده میشود. سپس بیان میشود که قدح نووی در حدیث «دارالحکمة» بوده و رد آن با روایت «مدینة العلم» که از طریق (صحیح) دیگری نقل شده ملازمت ندارد. قدح ذهبی به دلیل انحراف و تعصب وی و با استشهاد به تحقیق علائی در کلام ذهبی پذیرفته نیست. [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]]، [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] در اللآلي المصنوعة و جمع الجوامع، [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]] در مقاصد الحسنة و متقی در کنز العمال قدح ذهبی را نپذیرفتهاند. همچنین نسبت قدح در این حدیث به جزری کذب و افتراست زیرا او در «اسنی المطالب...» این حدیث را نقل و دربارهاش صحبت کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31013/1/109 ر.ک: همان، ص109-140]</ref> | ||
در فصل پنجم مناقشات دلالی این حدیث از قبیل: کثرت ابواب مدینه علم پیامبر(ص) و اینکه علی(ع) یکی از آن ابواب است، عدم ملازمه باب العلم بودن و امامت، حمل روایت به اختصاص به علوم باطنی، باب العلم بودن آن حضرت نسبت به غیر صحابه و ... مطرح و پاسخ داده شده است. کتاب با رد شبهات ابن تیمیه و بیان انتشار علم از علی(ع) پایان میپذیرد | در فصل پنجم مناقشات دلالی این حدیث از قبیل: کثرت ابواب مدینه علم پیامبر(ص) و اینکه علی(ع) یکی از آن ابواب است، عدم ملازمه باب العلم بودن و امامت، حمل روایت به اختصاص به علوم باطنی، باب العلم بودن آن حضرت نسبت به غیر صحابه و... مطرح و پاسخ داده شده است. کتاب با رد شبهات [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و بیان انتشار علم از علی(ع) پایان میپذیرد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31013/1/141 ر.ک: همان، ص141-212]</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۶۳: | خط ۵۸: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references/> | ||
== | ==منابع مقاله== | ||
مقدمه و متن کتاب. | مقدمه و متن کتاب. | ||
== وابستهها == | {{امام علی علیهالسلام}} | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[نگاهی به حدیث غدیر]] | |||
[[مقالتان في الغدیر]] | |||
[[فتح الملك العلي بصحة حديث باب مدينة العلم علي]] | [[فتح الملك العلي بصحة حديث باب مدينة العلم علي]] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
[[رده:حدیث]] | [[رده:حدیث]] | ||
[[رده:متون احادیث]] | [[رده: متون احادیث]] | ||
[[رده:امامت]] | |||
[[رده:امام علی(ع)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۲
أنا مدينة العلم و علي بابها | |
---|---|
پدیدآوران | حسینی میلانی، علی (نویسنده) |
ناشر | الحقائق |
مکان نشر | ایران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1434ق |
چاپ | 1 |
شابک | 978-600-5348-70-5 |
موضوع | احاديث خاص (باب مدينه العلم) علي بن ابيطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - احاديث |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 145 /ب2ح5* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
أنا مدينة العلم و علي بابها نوشته سید علی حسینی میلانی، کتابی است به زبان عربی و با موضوع کلام شیعه. نویسنده در این اثر به دنبال اثبات سند و دلالت حدیث «أنا مدینة العلم و علی بابها» و پاسخ به برخی شبهات دراینباره است. این اثر یکی از سری کتابهای مجموعه «اعرف الحق تعرف اهله» است.
ساختار
کتاب، دارای سخن مرکز نشر حقایق اسلامی، و محتوای مطالب در پنج فصل است. برخی از مهمترین منابع آن عبارتند از صحیح بخاری، الطبقات الکبری، فتح الباری، عمدة القاری، ارشاد الساری، الانساب، الاصابه ابن عبدالبر، تذکرة الحفاظ، تاریخ دمشق، کفایة الطالب، شرح صحيح مسلم و....
گزارش محتوا
آیتالله میلانی مینویسد این اثر رساله مختصری است که به درخواست برخی از برادران ایمانی درباره اثبات سندی و دلالی حدیث مدینة العلم نوشتهام.[۱]فصل اول کتاب درباره راویان حدیث از صحابه و تابعین و علما و دلایل ثبوت این خبر از پیامبر خدا(ص) است. نویسنده مطالب این فصل را ضمن ده فایده بیان میکند.
ایشان در فایده اول ده تن از راویان حدیث از صحابه که این روایت را نقل کردهاند را برشمرده است؛ عبدالله بن مسعود، ابن عباس، عبدالله بن عمر، حذیفه و عمرو بن عاص ازجمله آنان هستند.
در ادامه در فایده دوم، از چهارده تن از تابعین و راویان از آنها نام میبرد که اصبغ بن نباته، جریر الضبی و سلیمان بن مهران کوفی (معروف به اعمش) هم در آنها هستند. در فایده سوم نام روایان حدیث را به ترتیب قرن میبرد. شروع این کار از قرن سوم و با ابوبکر عبدالرزاق بن همام صنعانی است و پایان آن قرن سیزدهم و با عبدالغنی الغنیمی.[۲]
فایده چهارم در ذکر نام کسانی است که بر صحت روایت «مدینة العلم» تصریح کردهاند. او در این بخش نوزده تن از عالمان بزرگ اهل تسنن و کتابهایشان که در آن تصریح به صحت این روایت کردهاند را نام میبرد.[۳]
فایده پنجم به ذکر نام کسانی که بر «حسن» بودن سند این روایت تصریح کردهاند اختصاص دارد. آیتالله میلانی مینویسد: برخی از این نویسندگان بر حسن بهصورت مطلق تصریح کردهاند و برخی بعضی طرق آن را صحیح دانستهاند. در میان تحسین گران روایت کسانی هستند که قائل به صحت آن هم هستند. نویسنده جمع میان این دو نظریه (صحیح بودن سند یا حسن بودن آن) اینگونه بیان میکند که شاید آن شخص در ابتدا قائل به حُسن روایت بوده و سپس صحت آن برایش آشکار شده است (همانگونه که سیوطی به وقوع این امر برای خودش تصریح کرده است). همچنین ممکن است آن شخص بعضی طرق روایت را صحیح بداند و برخی دیگر را حَسَن (مانند گنجی).[۴]
فایده ششم در ذکر اسامی کسانی است که روایت را بدون بررسی پذیرفتهاند. و فایده هفتم در ذکر آنان که در کتابهایشان امیرالمؤمنین(ع) را به «باب مدینة العلم» خواندهاند. در فایده هشتم از شاعرانی نام برده میشود که این منقبت را به نظم کشیدهاند؛ فردوسی، سنایی، خاقانی، عطار، مولوی، سعدی، ابن فهد، صنعانی و... ازجمله آناناند. در فایده نهم شهرت و تواتر روایت بر مبنای کلمات اهل سنت بررسی شده است. نویسنده در این فایده به نه مورد از اقوال علمای اهل سنت استشهاد میکند. نویسنده در فایده دهم، شانزده دلیل در قطعی صدور بودن روایت میآورد.[۵]
در فصل دوم این اثر، وجوه دلالت حدیث بر امامت بررسی میشود. این روایت دلالت بر اعلمیت امیرالمؤمنین علی(ع) دارد و اعلمیت دلالت بر افضلیت میکند؛ بنابراین افضل مستحق امامت است.[۶]
نویسنده، اسامی برخی از بزرگان اهل سنت که معترف بر اعلمیت امیرالمؤمنین(ع) هستند را ذکر میکند. وی کلمات برخی از عالمان عامه مانند إسماعیل بن سلیمان کردی در «جلاء النظر فی دفع شبهات ابن حجر»، نظامالدین سهالوی أنصاری در «الصبح الصادق» و دیگران در دلالت روایت بر عصمت امیرالمؤمنین(ع) را ذکر میکند و به آنها استشهاد میکند. از دیگر دلالتهای روایت، واسطه علوم بودن امام على(ع)، حافظ علوم پیامبر(ص) بودن آن حضرت(ع)، وجوب رجوع امت به آن حضرت در یادگیری علوم، امام(ع) اولین کسی است که با اهل بغی جنگید و... است. نویسنده در ادامه روایت جابر درباره حدیث مدینة العلم را با مضامین ذیل ذکر میکند؛ جابر بن عبداللّه قال: سمعت رسولالله(ص) یوم الحدیبیة و هو آخذ بید علی: هذا أمیر البررة و قاتل الفجرة، منصور من نصره مخذول من خذله، یمدّ بها صوته، أنا مدینة العلم و علی بابها فمن أراد العلم فلیأت الباب». ترجمه:... در روز حدیبیه پیامبر(ص) درحالیکه دست علی را در دست گرفته بود فرمود: این امیر خوبان و کُشنده فاجران است، یاریگرش پیروز و تضعیفکنندهاش حقیر و مأیوس است. آنگاه صدایش را بالاتر برد و فرمود: من شهر علم هستم و علی درب آن و هرکه بخواهد به این شهر راه بیابد باید از درب آن وارد شود. وی پس از نقل روایت دلالت روایت بر افضلیت امیرالمؤمنین علی(ع) را از موارد ذیل استخراج میکند: گفتن این سخنان در روز حدیبیه که جماعت زیادی از مسلمانان در آن حضور داشتند، گرفتن میان بازوان آن حضرت توسط پیامبر(ص) و بالا بردن دستانش به جهت اتمام حجت بر حاضران، تصریح بر امامت آن حضرت با لفظ «امیر البررة»، وجوب تبعیت از آن حضرت به خاطر عبارت «منصور من نصره و مخذول من خذله» و بلندتر گفتن عبارت «انا مدینة...» برای اینکه تمام حاضرین بشنوند از دلالتهایی در حدیث هستند که بهوضوح امامت آن حضرت(ع) را میرساند. آیتالله میلانی سپس روایت را در خطبه امام حسن(ع) بررسی میکند و رجوع طرق به امام(ع) و دلالت حدیث بر خاتمالاولیا بودن آن حضرت(ع) را نشان میدهد.[۷]
سید علی میلانی در فصل سوم، نوزده مورد از روایاتی که در مضمون به حدیث مدینة العلم شباهت دارند مثل دار العلم، مدینة الحکمة، مدینة الجنة، مدینة الفقه و... را ذکر میکند و آنها را از شواهد این حدیث میشمارد.[۸]
فصول چهارم به رد مناقشات در سند حدیث مربوط اختصاص یافته است. در این بخش، قدح بخاری، ابن جوزی و ابن دقیق و قدح منسوب به ابن معین و ترمذی پاسخ داده میشود. سپس بیان میشود که قدح نووی در حدیث «دارالحکمة» بوده و رد آن با روایت «مدینة العلم» که از طریق (صحیح) دیگری نقل شده ملازمت ندارد. قدح ذهبی به دلیل انحراف و تعصب وی و با استشهاد به تحقیق علائی در کلام ذهبی پذیرفته نیست. ابن حجر عسقلانی، سیوطی در اللآلي المصنوعة و جمع الجوامع، سخاوی در مقاصد الحسنة و متقی در کنز العمال قدح ذهبی را نپذیرفتهاند. همچنین نسبت قدح در این حدیث به جزری کذب و افتراست زیرا او در «اسنی المطالب...» این حدیث را نقل و دربارهاش صحبت کرده است.[۹]
در فصل پنجم مناقشات دلالی این حدیث از قبیل: کثرت ابواب مدینه علم پیامبر(ص) و اینکه علی(ع) یکی از آن ابواب است، عدم ملازمه باب العلم بودن و امامت، حمل روایت به اختصاص به علوم باطنی، باب العلم بودن آن حضرت نسبت به غیر صحابه و... مطرح و پاسخ داده شده است. کتاب با رد شبهات ابن تیمیه و بیان انتشار علم از علی(ع) پایان میپذیرد.[۱۰]
وضعیت کتاب
این اثر یکی از سری کتابهای مجموعه «اعرف الحق تعرف اهله» است. ارجاعات در پاورقی ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.