ترجمه إعجاز البیان: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR02012J1.jpg|بندانگشتی|ترجمه اعجاز البیان]]
    | تصویر =NUR02012J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =ترجمه إعجاز البیان
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =تفسیر سوره فاتحه
    |-
    | پدیدآوران =
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|ترجمه اعجاز البیان
    [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق]] (نویسنده)
    |-
    |نام های دیگر کتاب
    |data-type='otherBookNames'|تفسیر سوره فاتحه
     
    اعجاز البیان فی تاویل ام القرآن‌ای سورة الفاتحة. فارسی
    |-
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق]] (نويسنده)


    [[خواجوی، محمد]] (مترجم و مقدمه نویس)
    [[خواجوی، محمد]] (مترجم و مقدمه نویس)
    |-
    | زبان =فارسی
    |زبان  
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏102‎‏/‎‏12‎‏ ‎‏/‎‏ص‎‏4‎‏ ‎‏الف‎‏6041
    |data-type='language'|فارسی
    | موضوع =
    |-
    تفاسیر (سوره فاتحه)
    |کد کنگره  
    | ناشر =
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏102‎‏/‎‏12‎‏ ‎‏/‎‏ص‎‏4‎‏ ‎‏الف‎‏6041
    مولی
    |-
    | مکان نشر =تهران - ایران
    |موضوع  
    | سال نشر = 1375 ش یا 1417 ق  
    |data-type='subject'|تفاسیر (سوره فاتحه)
    |-
    |ناشر  
    |data-type='publisher'|مولی
    |-
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|تهران - ایران
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'| 1375 هـ.ش یا 1417 هـ.ق  
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE2012AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>
     
     
    == معرفى اجمالى ==


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02012AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | شابک =964-5996-04-x
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =02012
    | کتابخوان همراه نور =02012
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}


    '''ترجمه اعجاز البيان يا تفسير سوره فاتحه'''، به قلم [[خواجوی، محمد|محمد خواجوى]]، ترجمه فارسى تفسير [[إعجاز البیان في تفسیر أم القرآن|اعجاز البيان]] [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|قونوى]] است؛ به‌گونه نيمه‌معنايى و بيشتر، تحت اللفظى.
    '''ترجمه إعجاز البیان يا تفسير سوره فاتحه'''، به قلم [[خواجوی، محمد|محمد خواجوى]]، ترجمه فارسى تفسير [[إعجاز البیان في تفسیر أم القرآن|إعجاز البيان]] [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|قونوى]] است؛ به‌گونه نيمه‌معنايى و بيشتر، تحت اللفظى.


    اين ترجمه را هرگز نمى‌توان ترجمه‌اى سليس و روان خواند، بلكه برعكس در برخى از موارد، متن عربى از ترجمه، قابل فهم‌تر است و در پاره‌اى از موارد، ترجمه، غلط است؛ به‌عنوان مثال (از باب مشت نمونه خروار است) مورد زير را ملاحظه فرماييد:
    اين ترجمه را هرگز نمى‌توان ترجمه‌اى سليس و روان خواند، بلكه برعكس در برخى از موارد، متن عربى از ترجمه، قابل فهم‌تر است و در پاره‌اى از موارد، ترجمه، غلط است؛ به‌عنوان مثال (از باب مشت نمونه خروار است) مورد زير را ملاحظه فرماييد:


    مترجم، در مقدمه، صفحه 52 مى‌نويسد: «حضرت شيخ(قدس سره) در اينجا «مكاشفه‌اى» را نقل مى‌فرمايد كه افعال را وقتى صور آنها در باطن انسان و يا ظاهرش تعين مى‌يابد، «مشاهده كردم» كه آينه غضب و خشم حق تعالى و يا رحمت و لطف او مى‌گردد، ولى بدون تغيير و دگرگونى و نو پيدا شدن حالى در حضرت اقدس احديت...» و در صفحه 216 از ترجمه متن (كه در حقيقت، تفصيل همين مطلب مورد اشاره است)، مى‌نويسد: «و چون بر اين (مطلب و مقام و امر) آگاهى پيدا كردم، سبب‌هاى معين و مشخص غضب و رحمت (الهى) و صورت ظهور حكم آن دو را براى آن و نقش شدن آن دو را در آن - نقش شدن صورت‌ها در آينه - دانستم و راز... را مشاهده كردم و راز نعيم و عذاب زودرس و ديررس و... را دانستم و نيز راز... و راز... و راز... را دانستم و افعال را مشاهده كردم كه وقتى صور آنها در باطن انسان و يا ظاهرش تعين مى‌يابد، آينه غضب و خشم حق تعالى و يا رحمت و لطف او مى‌گردد، ولى بدون تغيير و دگرگونى و نو پيدا شدن حالى در حضرت اقدس احديت... و راز حلال و حرام بودن در هر زمان و هر امتى را نسبت به هر شخصى در يك وقت و حالى مخصوص و يا در دو حال و دو وقت مختلف مشاهده كردم و نيز صورت برانگيخته شدن شرايع و تعين احكام آنها را به حسب احوال امت‌ها و زمان‌ها مشاهده كرده و اوامر و نواهى را كه حكمشان محدود در اين دنيا و منحصر به اين نشئه و عالم است و اختصاص به مصالح كلى و جزئى و لوازم آن دو دارد، مشاهده نمودم و ديدم كه حكم متعدى به آخرت، تقسيم به چهار بخش مى‌شود...»
    مترجم، در مقدمه، صفحه 52 مى‌نويسد: «حضرت شيخ(قدس‌سره) در اينجا «مكاشفه‌اى» را نقل مى‌فرمايد كه افعال را وقتى صور آنها در باطن انسان و يا ظاهرش تعين مى‌يابد، «مشاهده كردم» كه آينه غضب و خشم حق تعالى و يا رحمت و لطف او مى‌گردد، ولى بدون تغيير و دگرگونى و نو پيدا شدن حالى در حضرت اقدس احديت...» و در صفحه 216 از ترجمه متن (كه در حقيقت، تفصيل همين مطلب مورد اشاره است)، مى‌نويسد: «و چون بر اين (مطلب و مقام و امر) آگاهى پيدا كردم، سبب‌هاى معين و مشخص غضب و رحمت (الهى) و صورت ظهور حكم آن دو را براى آن و نقش شدن آن دو را در آن - نقش شدن صورت‌ها در آينه - دانستم و راز... را مشاهده كردم و راز نعيم و عذاب زودرس و ديررس و... را دانستم و نيز راز... و راز... و راز... را دانستم و افعال را مشاهده كردم كه وقتى صور آنها در باطن انسان و يا ظاهرش تعين مى‌يابد، آينه غضب و خشم حق تعالى و يا رحمت و لطف او مى‌گردد، ولى بدون تغيير و دگرگونى و نو پيدا شدن حالى در حضرت اقدس احديت... و راز حلال و حرام بودن در هر زمان و هر امتى را نسبت به هر شخصى در يك وقت و حالى مخصوص و يا در دو حال و دو وقت مختلف مشاهده كردم و نيز صورت برانگيخته شدن شرايع و تعين احكام آنها را به حسب احوال امت‌ها و زمان‌ها مشاهده كرده و اوامر و نواهى را كه حكمشان محدود در اين دنيا و منحصر به اين نشئه و عالم است و اختصاص به مصالح كلى و جزئى و لوازم آن دو دارد، مشاهده نمودم و ديدم كه حكم متعدى به آخرت، تقسيم به چهار بخش مى‌شود...»


    اكنون به متن اصلى توجه كنيد: «فافهم هذا، فإنه من أعز الأسرار الإلهية المختصة... و لمّا اطلعت عليه، عرفت الأسباب المعينة للغضب و الرحمة و صورة ظهور حكميهما لها و انطباعهما فيها انطباع الصور فى المرآة و عاينت سرّ... و عرفت سرّ النعيم و العذاب المعجّل و المتطاول المدة و سريع الزوال و سرّ... و سرّ... و رأيت الأفعال إذا تعينت صورها فى باطن الإنسان أو ظاهره صارت مرآة لغضب الحقّ أو رحمته كما قلنا، لكن من غير تغير و تجدد حال فى الجناب الأقدس... و رأيت أيضا سرّ الحلّ و الحرمة فى كلّ عصر و أمّة و بالنسبة إلى كلّ شخص أيضا فى وقت واحد و حال مخصوص أو فى حالين و وقتين مختلفين و رأيت صورة انبعاث الشرائع و تعيّن أحكامها بحسب أحوال الأمم و الأعصار و رأيت الأوامر و النواهى المقصورة الحكم على هذه الدار و هذه النشئة و المختصة بمصالحهما الكلية و الجزئية و لوازمهما و رأيت المتعدية الحكم إلى الآخرة تنقسم إلى اربعة أقسام...» ....<ref>اعجاز البيان فى تفسير ام القرآن، صفحه 204 - 205</ref>
    اكنون به متن اصلى توجه كنيد: «فافهم هذا، فإنه من أعز الأسرار الإلهية المختصة... و لمّا اطلعت عليه، عرفت الأسباب المعينة للغضب و الرحمة و صورة ظهور حكميهما لها و انطباعهما فيها انطباع الصور في المرآة و عاينت سرّ... و عرفت سرّ النعيم و العذاب المعجّل و المتطاول المدة و سريع الزوال و سرّ... و سرّ... و رأيت الأفعال إذا تعينت صورها في باطن الإنسان أو ظاهره صارت مرآة لغضب الحقّ أو رحمته كما قلنا، لكن من غير تغير و تجدد حال في الجناب الأقدس... و رأيت أيضا سرّ الحلّ و الحرمة في كلّ عصر و أمّة و بالنسبة إلى كلّ شخص أيضا في وقت واحد و حال مخصوص أو في حالين و وقتين مختلفين و رأيت صورة انبعاث الشرائع و تعيّن أحكامها بحسب أحوال الأمم و الأعصار و رأيت الأوامر و النواهى المقصورة الحكم على هذه الدار و هذه النشئة و المختصة بمصالحهما الكلية و الجزئية و لوازمهما و رأيت المتعدية الحكم إلى الآخرة تنقسم إلى اربعة أقسام...».<ref>اعجاز البيان في تفسير ام القرآن، صفحه 204 - 205</ref>


    چنان‌كه ملاحظه مى‌فرماييد، مترجم، افعال «اطلعتَ»، «عرفتَ»، «عاينتَ»، «رأيتَ» و... را كه همگى مفرد مخاطبند (و متن مشتمل بر آنها، اين معنا را افاده مى‌كند: آنچه را گفتيم، بفهم كه آن از عزيزترين اسرار الهى است... و چون بر آن اطلاع يافتى، اسباب تعيين كننده خشم و رحمت را خواهى شناخت و... افعال را خواهى ديد كه وقتى صورشان در درون يا برون انسان تعين مى‌يابند، به آينه خشم يا مهر حق مبدل مى‌شوند...)، متكلم وحده دانسته و آن مكاشفه عجيب و غريب را استنباط نموده است.
    چنان‌كه ملاحظه مى‌فرماييد، مترجم، افعال «اطلعتَ»، «عرفتَ»، «عاينتَ»، «رأيتَ» و... را كه همگى مفرد مخاطبند (و متن مشتمل بر آنها، اين معنا را افاده مى‌كند: آنچه را گفتيم، بفهم كه آن از عزيزترين اسرار الهى است... و چون بر آن اطلاع يافتى، اسباب تعيين كننده خشم و رحمت را خواهى شناخت و... افعال را خواهى ديد كه وقتى صورشان در درون يا برون انسان تعين مى‌يابند، به آينه خشم يا مهر حق مبدل مى‌شوند...)، متكلم وحده دانسته و آن مكاشفه عجيب و غريب را استنباط نموده است.
    خط ۵۶: خط ۴۰:


    #تحقيق در احوال و شخصيت و آثار قونوى؛
    #تحقيق در احوال و شخصيت و آثار قونوى؛
    #نمونه تطبيق دو رأى از آراء حضرت شيخ با صدرالدين شيرازی «قدس سرهما»؛
    #نمونه تطبيق دو رأى از آراء حضرت شيخ با صدرالدين شيرازی «قدس‌سرهما»؛
    #تحليل مفصل كتاب؛
    #تحليل مفصل كتاب؛
    #تحليلى مختصر از افكار شيخ [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]] و بيان حقيقت محمديه و انسان كامل.
    #تحليلى مختصر از افكار شيخ [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]] و بيان حقيقت محمديه و انسان كامل.
    خط ۶۲: خط ۴۶:
    اين ترجمه با مراجعه به دو نسخه چاپى تفسير انجام گرفته و تاريخ پايان آن، ششم فروردين 1374ش، مطابق با چهاردهم ذى‌قعده 1415ق، است. انتشارات مولى در تهران، چاپ آن را به عهده گرفته و به سال 1375ش، / 1417ق، چاپ اول آن را در قطع وزيرى، در حدود 900 صفحه، در يك جلد ارائه داده است.
    اين ترجمه با مراجعه به دو نسخه چاپى تفسير انجام گرفته و تاريخ پايان آن، ششم فروردين 1374ش، مطابق با چهاردهم ذى‌قعده 1415ق، است. انتشارات مولى در تهران، چاپ آن را به عهده گرفته و به سال 1375ش، / 1417ق، چاپ اول آن را در قطع وزيرى، در حدود 900 صفحه، در يك جلد ارائه داده است.


    علاوه بر فهرست موضوعى تفسير كه در ابتداى آن آمده، فهرست احاديث، اقوال و اعلام، در انتهاى آن، راهنماى پژوهش‌گران مى‌باشد. تصويرى از شيخ [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]] و مقبره وى در قونيه، در انتهاى مقدمه مترجم چاپ شده است.
    علاوه بر فهرست موضوعى تفسير كه در ابتداى آن آمده، فهرست احاديث، اقوال و اعلام، در انتهاى آن، راهنماى پژوهشگران مى‌باشد. تصويرى از شيخ [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]] و مقبره وى در قونيه، در انتهاى مقدمه مترجم چاپ شده است.


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references/>


    == منابع ==
    == منابع مقاله ==


    #مقدمه مترجم؛
    #مقدمه مترجم؛
    #دانش‌نامه قرآن و قرآن‌پژوهى [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاء الدين خرمشاهى]]، ج 1، ص 553؛
    #دانش‌نامه قرآن و قرآن‌پژوهى [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاء‌الدين خرمشاهى]]، ج 1، ص553؛
    #زندگى‌نامه دست‌نوشت مترجم و توضيحات وى درباره تفسير، جلد 2 دانش‌نامه قرآن و قرآن‌پژوهى [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاء الدين خرمشاهى]]، صفحه 1012.
    #زندگى‌نامه دست‌نوشت مترجم و توضيحات وى درباره تفسير، جلد 2 دانش‌نامه قرآن و قرآن‌پژوهى [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاء‌الدين خرمشاهى]]، صفحه 1012.


    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
    [[إعجاز البیان في تفسیر أم القرآن]]
    [[إعجاز البیان في تفسیر أم القرآن]]
    == پیوندها ==
     
    [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/13673 مطالعه کتاب ترجمه اعجاز البیان در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده: تفسیر]]
    [[رده: تفسیر]]
    [[رده: تفاسیر سور و آیات]]
    [[رده: تفاسیر سور و آیات]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۶

    ترجمه إعجاز البیان
    ترجمه إعجاز البیان
    پدیدآورانصدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق (نویسنده) خواجوی، محمد (مترجم و مقدمه نویس)
    عنوان‌های دیگرتفسیر سوره فاتحه
    ناشرمولی
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1375 ش یا 1417 ق
    چاپ1
    شابک964-5996-04-x
    موضوعتفاسیر (سوره فاتحه)
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏102‎‏/‎‏12‎‏ ‎‏/‎‏ص‎‏4‎‏ ‎‏الف‎‏6041
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ترجمه إعجاز البیان يا تفسير سوره فاتحه، به قلم محمد خواجوى، ترجمه فارسى تفسير إعجاز البيان قونوى است؛ به‌گونه نيمه‌معنايى و بيشتر، تحت اللفظى.

    اين ترجمه را هرگز نمى‌توان ترجمه‌اى سليس و روان خواند، بلكه برعكس در برخى از موارد، متن عربى از ترجمه، قابل فهم‌تر است و در پاره‌اى از موارد، ترجمه، غلط است؛ به‌عنوان مثال (از باب مشت نمونه خروار است) مورد زير را ملاحظه فرماييد:

    مترجم، در مقدمه، صفحه 52 مى‌نويسد: «حضرت شيخ(قدس‌سره) در اينجا «مكاشفه‌اى» را نقل مى‌فرمايد كه افعال را وقتى صور آنها در باطن انسان و يا ظاهرش تعين مى‌يابد، «مشاهده كردم» كه آينه غضب و خشم حق تعالى و يا رحمت و لطف او مى‌گردد، ولى بدون تغيير و دگرگونى و نو پيدا شدن حالى در حضرت اقدس احديت...» و در صفحه 216 از ترجمه متن (كه در حقيقت، تفصيل همين مطلب مورد اشاره است)، مى‌نويسد: «و چون بر اين (مطلب و مقام و امر) آگاهى پيدا كردم، سبب‌هاى معين و مشخص غضب و رحمت (الهى) و صورت ظهور حكم آن دو را براى آن و نقش شدن آن دو را در آن - نقش شدن صورت‌ها در آينه - دانستم و راز... را مشاهده كردم و راز نعيم و عذاب زودرس و ديررس و... را دانستم و نيز راز... و راز... و راز... را دانستم و افعال را مشاهده كردم كه وقتى صور آنها در باطن انسان و يا ظاهرش تعين مى‌يابد، آينه غضب و خشم حق تعالى و يا رحمت و لطف او مى‌گردد، ولى بدون تغيير و دگرگونى و نو پيدا شدن حالى در حضرت اقدس احديت... و راز حلال و حرام بودن در هر زمان و هر امتى را نسبت به هر شخصى در يك وقت و حالى مخصوص و يا در دو حال و دو وقت مختلف مشاهده كردم و نيز صورت برانگيخته شدن شرايع و تعين احكام آنها را به حسب احوال امت‌ها و زمان‌ها مشاهده كرده و اوامر و نواهى را كه حكمشان محدود در اين دنيا و منحصر به اين نشئه و عالم است و اختصاص به مصالح كلى و جزئى و لوازم آن دو دارد، مشاهده نمودم و ديدم كه حكم متعدى به آخرت، تقسيم به چهار بخش مى‌شود...»

    اكنون به متن اصلى توجه كنيد: «فافهم هذا، فإنه من أعز الأسرار الإلهية المختصة... و لمّا اطلعت عليه، عرفت الأسباب المعينة للغضب و الرحمة و صورة ظهور حكميهما لها و انطباعهما فيها انطباع الصور في المرآة و عاينت سرّ... و عرفت سرّ النعيم و العذاب المعجّل و المتطاول المدة و سريع الزوال و سرّ... و سرّ... و رأيت الأفعال إذا تعينت صورها في باطن الإنسان أو ظاهره صارت مرآة لغضب الحقّ أو رحمته كما قلنا، لكن من غير تغير و تجدد حال في الجناب الأقدس... و رأيت أيضا سرّ الحلّ و الحرمة في كلّ عصر و أمّة و بالنسبة إلى كلّ شخص أيضا في وقت واحد و حال مخصوص أو في حالين و وقتين مختلفين و رأيت صورة انبعاث الشرائع و تعيّن أحكامها بحسب أحوال الأمم و الأعصار و رأيت الأوامر و النواهى المقصورة الحكم على هذه الدار و هذه النشئة و المختصة بمصالحهما الكلية و الجزئية و لوازمهما و رأيت المتعدية الحكم إلى الآخرة تنقسم إلى اربعة أقسام...».[۱]

    چنان‌كه ملاحظه مى‌فرماييد، مترجم، افعال «اطلعتَ»، «عرفتَ»، «عاينتَ»، «رأيتَ» و... را كه همگى مفرد مخاطبند (و متن مشتمل بر آنها، اين معنا را افاده مى‌كند: آنچه را گفتيم، بفهم كه آن از عزيزترين اسرار الهى است... و چون بر آن اطلاع يافتى، اسباب تعيين كننده خشم و رحمت را خواهى شناخت و... افعال را خواهى ديد كه وقتى صورشان در درون يا برون انسان تعين مى‌يابند، به آينه خشم يا مهر حق مبدل مى‌شوند...)، متكلم وحده دانسته و آن مكاشفه عجيب و غريب را استنباط نموده است.

    مترجم، تلاش كرده كه با توضيحاتى درون پرانتز و يا در پاورقى درك مطالب را آسان‌تر نمايد. وى هم‌چنين مقدمه‌اى در حدود هشتاد صفحه نگاشته است كه مطالب ذيل را در بر مى‌گيرد:

    1. تحقيق در احوال و شخصيت و آثار قونوى؛
    2. نمونه تطبيق دو رأى از آراء حضرت شيخ با صدرالدين شيرازی «قدس‌سرهما»؛
    3. تحليل مفصل كتاب؛
    4. تحليلى مختصر از افكار شيخ صدرالدين قونوى و بيان حقيقت محمديه و انسان كامل.

    اين ترجمه با مراجعه به دو نسخه چاپى تفسير انجام گرفته و تاريخ پايان آن، ششم فروردين 1374ش، مطابق با چهاردهم ذى‌قعده 1415ق، است. انتشارات مولى در تهران، چاپ آن را به عهده گرفته و به سال 1375ش، / 1417ق، چاپ اول آن را در قطع وزيرى، در حدود 900 صفحه، در يك جلد ارائه داده است.

    علاوه بر فهرست موضوعى تفسير كه در ابتداى آن آمده، فهرست احاديث، اقوال و اعلام، در انتهاى آن، راهنماى پژوهشگران مى‌باشد. تصويرى از شيخ صدرالدين قونوى و مقبره وى در قونيه، در انتهاى مقدمه مترجم چاپ شده است.

    پانويس

    1. اعجاز البيان في تفسير ام القرآن، صفحه 204 - 205

    منابع مقاله

    1. مقدمه مترجم؛
    2. دانش‌نامه قرآن و قرآن‌پژوهى بهاء‌الدين خرمشاهى، ج 1، ص553؛
    3. زندگى‌نامه دست‌نوشت مترجم و توضيحات وى درباره تفسير، جلد 2 دانش‌نامه قرآن و قرآن‌پژوهى بهاء‌الدين خرمشاهى، صفحه 1012.

    وابسته‌ها