لباب النقول في أسباب النزول: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR18843J1.jpg|بندانگشتی|‏لباب النقول فی اسباب النزول]]
    | تصویر =NUR18843J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =‏لباب النقول فی اسباب النزول
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =
    |-
    | پدیدآوران =  
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|‏لباب النقول فی اسباب النزول
    [[عبدالشافی، احمد]] (مصحح)
    |-
    |نام های دیگر کتاب
    |data-type='otherBookNames'|
    |-
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[عبدالشافی، احمد]] (مصحح)


    [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌‌بکر]] (نويسنده)
    [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌‌بکر]] (نویسنده)
    |-
    | زبان =عربی
    |زبان  
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏70‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏9‎‏ل‎‏2‎‏
    |data-type='language'|عربی
    | موضوع =
    |-
    قرآن - شان نزول
    |کد کنگره  
    | ناشر =
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏70‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏9‎‏ل‎‏2‎‏
    دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون
    |-
    | مکان نشر =بیروت - لبنان
    |موضوع  
    | سال نشر =  
    |data-type='subject'|قرآن - شان نزول
    |-
    |ناشر  
    |data-type='publisher'|دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون
    |-
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|بیروت - لبنان
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'|
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE18843AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>
     
     
    == معرفى اجمالى ==
     
     
    «لباب النقول في أسباب النزول»، اثر مفسر و مورخ بزرگ جلال‌الدين [[سيوطى]] (متوفى 911ق) است كه پس از نيمه قرن نهم هجرى، به زبان عربى تأليف شده است. بدون ترديد، «لباب النقول» در بين كتاب‌هايى كه به‌طور مستقل در باره اسباب النزول نوشته شده، از اهميت ويژه‌اى برخوردار است و مزايا و ويژگى‌هاى درخورى دارد كه بيشتر از تجربه ديگران و مهارت شخصى مؤلف مايه گرفته است<ref>پروازى ايزدى، نرگس، ص 24</ref>
     
    == ساختار ==


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE18843AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =18843
    | کتابخوان همراه نور =18843
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}
    {{کاربردهای دیگر| شأن نزول (ابهام‌زدایی)}}
    '''لباب النقول في أسباب النزول'''، اثر مفسر و مورخ بزرگ [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌‌بکر|جلال‌الدين سيوطى]] (متوفى 911ق) است كه پس از نيمه قرن نهم هجرى، به زبان عربى تأليف شده است. بدون ترديد، «لباب النقول» در بين كتاب‌هايى كه به‌طور مستقل درباره اسباب النزول نوشته شده، از اهميت ويژه‌اى برخوردار است و مزايا و ويژگى‌هاى درخورى دارد كه بيشتر از تجربه ديگران و مهارت شخصى مؤلف مايه گرفته است<ref>پروازى ايزدى، نرگس، ص 24</ref>


    ==ساختار==
    مطالب كتاب، به ترتيب سوره‌هاى قرآن از سوره بقره آغاز و به سوره ناس ختم شده است.
    مطالب كتاب، به ترتيب سوره‌هاى قرآن از سوره بقره آغاز و به سوره ناس ختم شده است.


    خط ۵۱: خط ۳۴:


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    اسباب النزول، نوعى تاريخ‌نويسى است كه به زمينه‌ها و موجبات نزول آيه يا آيات مى‌پردازد. اسباب النزول، هم‌زمان با نگارش محورهاى مختلف تاريخ و هم‌زمان با نزول قرآن، مطرح گرديد و سپس به‌صورت نوشته درآمد؛ البته با اين ويژگى كه اسباب نزول، در طول چند قرن به‌صورت غير مستقل و در ضمن بحث‌هاى تفسيرى مطرح مى‌گرديد<ref>بهرامى، محمد، ص 125</ref>
    اسباب النزول، نوعى تاريخ‌نويسى است كه به زمينه‌ها و موجبات نزول آيه يا آيات مى‌پردازد. اسباب النزول، هم‌زمان با نگارش محورهاى مختلف تاريخ و هم‌زمان با نزول قرآن، مطرح گرديد و سپس به‌صورت نوشته درآمد؛ البته با اين ويژگى كه اسباب نزول، در طول چند قرن به‌صورت غير مستقل و در ضمن بحث‌هاى تفسيرى مطرح مى‌گرديد<ref>بهرامى، محمد، ص 125</ref>


    كتاب «لباب النقول» [[سيوطى]] عمدتاً به خاطر شهرت فراوان و انس و عادت محافل قرآنى با كتاب «أسباب النزول» [[واحدی، علی بن احمد|واحدى نيشابورى]]، از همان آغاز به‌عنوان حاشيه‌اى بر كتاب واحدى تلقى شده است؛ درحالى‌كه اين كتاب، بنا به ادعاى درست و بجاى مؤلف آن، امتيازات بسيارى نسبت به كتاب واحدى دارد<ref>پروازى ايزدى، نرگس، ص 24</ref>
    كتاب «لباب النقول» [[سيوطى]] عمدتاًً به خاطر شهرت فراوان و انس و عادت محافل قرآنى با كتاب «[[أسباب نزول القرآن|أسباب النزول]]» [[واحدی، علی بن احمد|واحدى نيشابورى]]، از همان آغاز به‌عنوان حاشيه‌اى بر كتاب واحدى تلقى شده است؛ درحالى‌كه اين كتاب، بنا به ادعاى درست و بجاى مؤلف آن، امتيازات بسيارى نسبت به كتاب واحدى دارد<ref>پروازى ايزدى، نرگس، ص 24</ref>


    كتاب «لباب النقول» از مزايايى برخوردار است كه به‌اجمال برمى‌شماريم:
    كتاب «لباب النقول» از مزايايى برخوردار است كه به‌اجمال برمى‌شماريم:


    1. پرهيز از درآميختن وقايع تاريخى با اسباب نزول: اختلاط تاريخ گذشتگان با اسباب نزول، از موضوعاتى است كه [[سيوطى]] به زبان آن آگاه بوده و مى‌دانسته است كه تاريخ گذشتگان، نمى‌تواند به‌عنوان سبب نزول آيه يا آياتى از قرآن باشد. بر اين اساس، وى از نقل چنين رواياتى پرهيز كرده است. براى نمونه قصه هجوم ابرهه به مكه و داستان عزيمت حضرت موسى(ع) با هفتاد نفر براى شنيدن سخنان خداوند را كه واحدى به‌عنوان اسباب نزول سوره فيل و آيه 75 بقره ذكر كرده، [[سيوطى]] ياد نمى‌كند و دليل او اين است كه بايد سبب نزول، هم‌زمان با نزول قرآن اتفاق افتاده باشد<ref>بهرامى، محمد، ص 134</ref>
    #پرهيز از درآميختن وقايع تاريخى با اسباب نزول: اختلاط تاريخ گذشتگان با اسباب نزول، از موضوعاتى است كه [[سيوطى]] به زبان آن آگاه بوده و مى‌دانسته است كه تاريخ گذشتگان، نمى‌تواند به‌عنوان سبب نزول آيه يا آياتى از قرآن باشد. بر اين اساس، وى از نقل چنين رواياتى پرهيز كرده است. براى نمونه قصه هجوم ابرهه به مكه و داستان عزيمت حضرت موسى(ع) با هفتاد نفر براى شنيدن سخنان خداوند را كه واحدى به‌عنوان اسباب نزول سوره فيل و آيه 75 بقره ذكر كرده، [[سيوطى]] ياد نمى‌كند و دليل او اين است كه بايد سبب نزول، هم‌زمان با نزول قرآن اتفاق افتاده باشد<ref>بهرامى، محمد، ص 134</ref>
     
    #اجتناب از نقل روايات تفسيرى: [[سيوطى]] همچون بسيارى از پژوهشگران علوم قرآنى به اين واقعيت توجه داشته است كه شمار بسيارى از روايات اسباب نزول، در حقيقت، نظريه اصحاب و يا تابعين هستند و كم‌كم جزء اسباب نزول واقعى شناخته شده‌اند. توجه به اين واقعيت، سبب گرديده تا [[سيوطى]] از نقل روايات تفسيرى بپرهيزد.
    2. اجتناب از نقل روايات تفسيرى: [[سيوطى]] همچون بسيارى از پژوهشگران علوم قرآنى به اين واقعيت توجه داشته است كه شمار بسيارى از روايات اسباب نزول، در حقيقت، نظريه اصحاب و يا تابعين هستند و كم‌كم جزء اسباب نزول واقعى شناخته شده‌اند. توجه به اين واقعيت، سبب گرديده تا [[سيوطى]] از نقل روايات تفسيرى بپرهيزد.
    #:وى تعبير «نزلت في كذا» را كه صراحت در سببيت ندارد، بيانگر ديد تفسيرى مى‌داند و بر همين اساس، در مقدمه «لباب النقول» مى‌نويسد: «تعبير «نزلت في كذا»، گوياى نظريات تفسيرى است و نبايد در كتاب‌هاى اسباب نزول ذكر گردد». خود نيز بر اساس اين باور، بيشتر به نقل رواياتى مى‌پردازد كه صراحت در سببيت دارند و دربرگيرنده واژه «فنزلت» يا «فأنزل الله» هستند. براى نمونه، وى 23 سبب نزول بر اسباب نزولى كه واحدى براى سوره آل عمران ذكر كرده، افزوده است كه 19 مورد آن با تعبير «فنزلت» يا «فأنزل الله» همراه است<ref>همان</ref>
     
    #نقد و بررسى روايات: نقد و بررسى روايات، ويژگى ديگر «لباب النقول» را تشكيل مى‌دهد و مؤلف با مطالعه سند روايت درباره آن قضاوت مى‌كند و به دليل مرسل، غريب، معضل و... بودن روايات، اعتبار آنها را زير سؤال مى‌برد. به‌عنوان نمونه، در مقام نقد روايات سبب نزول آيه ''' «فأينما تولوا فثم...» '''<ref>بقره: 115</ref>، يكى را به دليل سند قوى و صراحت در سببيت مى‌پذيرد و بقيه را به سبب عدم صراحت در سببيت يا ضعف سند يا مشهور نبودن يا ارسال، رد مى‌كند<ref>بهرامى، محمد، ص 135</ref>
    وى تعبير «نزلت في كذا» را كه صراحت در سببيت ندارد، بيانگر ديد تفسيرى مى‌داند و بر همين اساس، در مقدمه «لباب النقول» مى‌نويسد: «تعبير «نزلت في كذا»، گوياى نظريات تفسيرى است و نبايد در كتاب‌هاى اسباب نزول ذكر گردد». خود نيز بر اساس اين باور، بيشتر به نقل رواياتى مى‌پردازد كه صراحت در سببيت دارند و دربرگيرنده واژه «فنزلت» يا «فأنزل الله» هستند. براى نمونه، وى 23 سبب نزول بر اسباب نزولى كه واحدى براى سوره آل عمران ذكر كرده، افزوده است كه 19 مورد آن با تعبير «فنزلت» يا «فأنزل الله» همراه است<ref>همان</ref>
     
    3. نقد و بررسى روايات: نقد و بررسى روايات، ويژگى ديگر «لباب النقول» را تشكيل مى‌دهد و مؤلف با مطالعه سند روايت در باره آن قضاوت مى‌كند و به دليل مرسل، غريب، معضل و... بودن روايات، اعتبار آنها را زير سؤال مى‌برد. به‌عنوان نمونه، در مقام نقد روايات سبب نزول آيه ''' «فأينما تولوا فثم...» '''<ref>بقره: 115</ref>، يكى را به دليل سند قوى و صراحت در سببيت مى‌پذيرد و بقيه را به سبب عدم صراحت در سببيت يا ضعف سند يا مشهور نبودن يا ارسال، رد مى‌كند<ref>بهرامى، محمد، ص 135</ref>


    در كنار امتيازهايى كه براى «لباب النقول» [[سيوطى]] برشمرديم، كاستى‌هاى چندى در آن به چشم مى‌خورد كه اشاره بدانها ضرورى مى‌نمايد:
    در كنار امتيازهايى كه براى «لباب النقول» [[سيوطى]] برشمرديم، كاستى‌هاى چندى در آن به چشم مى‌خورد كه اشاره بدانها ضرورى مى‌نمايد:


    1. حذف‌هاى بدون دليل: مؤلف، روايات بسيارى را كه ديگران سبب نزول مى‌شناسند و بيشتر صراحت در سببيت دارد، بدون اينكه دليلى ارائه دهد، حذف مى‌كند؛ مثلاً سبب نزول آيه 18 بقره را كه واحدى نقل كرده، او بازگو نمى‌كند و در بيشتر اين روايات، معيارهاى [[سيوطى]] براى حذف ديده نمى‌شود؛ نه وقايع تاريخى پيش از نزول قرآن در مورد آنها صادق است و نه عنوان تفسير<ref>همان</ref>
    #حذف‌هاى بدون دليل: مؤلف، روايات بسيارى را كه ديگران سبب نزول مى‌شناسند و بيشتر صراحت در سببيت دارد، بدون اينكه دليلى ارائه دهد، حذف مى‌كند؛ مثلاً سبب نزول آيه 18 بقره را كه واحدى نقل كرده، او بازگو نمى‌كند و در بيشتر اين روايات، معيارهاى [[سيوطى]] براى حذف ديده نمى‌شود؛ نه وقايع تاريخى پيش از نزول قرآن در مورد آنها صادق است و نه عنوان تفسير<ref>همان</ref>
     
    #نقل ديدگاه تفسيرى: [[سيوطى]] در پاک‌سازى نزول از روايات تفسيرى، در مواردى غفلت كرده است و به نقل رواياتى مى‌پردازد كه به‌هيچ‌روى نمى‌تواند مقتضى نزول قرآن به حساب آيد؛ مثلاً درباره شأن نزول آيات اول سوره بقره مى‌نويسد: «مجاهد گفته است از آيات اول بقره، چهار آيه اول درباره مؤمنان و دو آيه درباره كافران و سيزده آيه درباره منافقان نازل شده است». در اين روايات، سؤال و يا حادثه‌اى كه نزول آيات فوق را باعث گردد، به چشم نمى‌خورد و در آنها برخورد خاصى از گروه‌هاى يادشده مطرح نيست، تا آيات، اشاره‌اى به آن داشته باشند؛ بنابراین، نمى‌تواند سبب نزول باشد، بلكه ديدگاه‌هاى تفسيرى است كه به مرور زمان، جزء اسباب نزول شناخته شده است<ref>همان</ref>
    2. نقل ديدگاه تفسيرى: [[سيوطى]] در پاك‌سازى نزول از روايات تفسيرى، در مواردى غفلت كرده است و به نقل رواياتى مى‌پردازد كه به‌هيچ‌روى نمى‌تواند مقتضى نزول قرآن به حساب آيد؛ مثلاً در باره شأن نزول آيات اول سوره بقره مى‌نويسد: «مجاهد گفته است از آيات اول بقره، چهار آيه اول در باره مؤمنان و دو آيه در باره كافران و سيزده آيه در باره منافقان نازل شده است». در اين روايات، سؤال و يا حادثه‌اى كه نزول آيات فوق را باعث گردد، به چشم نمى‌خورد و در آنها برخورد خاصى از گروه‌هاى يادشده مطرح نيست، تا آيات، اشاره‌اى به آن داشته باشند؛ بنابراين، نمى‌تواند سبب نزول باشد، بلكه ديدگاه‌هاى تفسيرى است كه به مرور زمان، جزء اسباب نزول شناخته شده است<ref>همان</ref>
    #[[سيوطى]] مدعى است كه در موارد متعدد سبب نزول و وحدت آيه، به جمع ميان روايات مختلف پرداخته است، ولى اين ادعا همه‌جا صادق نيست و در موارد بسيارى، روايات مختلف به‌عنوان شأن نزول آيه‌اى ذكر مى‌شود بدون اينكه نقد و بررسى انجام گيرد. براى نمونه در صفحه 85، چند روايت را به‌عنوان سبب نزول آيه ''' «يا أيها الذين آمنوا لا تحرموا...» '''<ref>مائده: 87</ref>، ياد مى‌كند و به تنافى و تضاد بين اين روايات و حل اين مشكل، كوچك‌ترين اشاره‌اى نمى‌نمايد<ref>بهرامى، محمد، ص 136</ref>
     
    3. [[سيوطى]] مدعى است كه در موارد متعدد سبب نزول و وحدت آيه، به جمع ميان روايات مختلف پرداخته است، ولى اين ادعا همه‌جا صادق نيست و در موارد بسيارى، روايات مختلف به‌عنوان شأن نزول آيه‌اى ذكر مى‌شود بدون اينكه نقد و بررسى انجام گيرد. براى نمونه در صفحه 85، چند روايت را به‌عنوان سبب نزول آيه ''' «يا أيها الذين آمنوا لا تحرموا...» '''<ref>مائده: 87</ref>، ياد مى‌كند و به تنافى و تضاد بين اين روايات و حل اين مشكل، كوچك‌ترين اشاره‌اى نمى‌نمايد<ref>بهرامى، محمد، ص 136</ref>


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    خط ۸۱: خط ۵۷:


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references/>
    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==


    1. مقدمه و متن كتاب.
    #مقدمه و متن كتاب.
     
    #پروازى ايزدى، نرگس، جايگاه لباب النقول در علم اسباب النزول، گلستان قرآن، خرداد 1381، شماره 117، ص 24، به نقل از پايگاه مجلات تخصصى نورمگز.
    2. پروازى ايزدى، نرگس، جايگاه لباب النقول در علم اسباب النزول، گلستان قرآن، خرداد 1381، شماره 117، ص 24، به نقل از پايگاه مجلات تخصصى نورمگز.
    #بهرامى، محمد؛ سجادى، سيد ابراهيم، نقد و بررسى كتاب‌هاى اسباب نزول، نشريه پژوهش‌هاى قرآنى، تابستان 1374، شماره 2، ص 125 تا 156، به نقل از پايگاه مجلات تخصصى نورمگز.


    3. بهرامى، محمد؛ سجادى، سيد ابراهيم، نقد و بررسى كتاب‌هاى اسباب نزول، نشريه پژوهش‌هاى قرآنى، تابستان 1374، شماره 2، ص 125 تا 156، به نقل از پايگاه مجلات تخصصى نورمگز.


    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    == پیوندها ==


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۶

    ‏لباب النقول فی اسباب النزول
    لباب النقول في أسباب النزول
    پدیدآورانعبدالشافی، احمد (مصحح) سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌‌بکر (نویسنده)
    ناشردار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون
    مکان نشربیروت - لبنان
    چاپ1
    موضوعقرآن - شان نزول
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏70‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏9‎‏ل‎‏2‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    لباب النقول في أسباب النزول، اثر مفسر و مورخ بزرگ جلال‌الدين سيوطى (متوفى 911ق) است كه پس از نيمه قرن نهم هجرى، به زبان عربى تأليف شده است. بدون ترديد، «لباب النقول» در بين كتاب‌هايى كه به‌طور مستقل درباره اسباب النزول نوشته شده، از اهميت ويژه‌اى برخوردار است و مزايا و ويژگى‌هاى درخورى دارد كه بيشتر از تجربه ديگران و مهارت شخصى مؤلف مايه گرفته است[۱]

    ساختار

    مطالب كتاب، به ترتيب سوره‌هاى قرآن از سوره بقره آغاز و به سوره ناس ختم شده است.

    مؤلف در تأليف اين كتاب از منابع و مآخذ بسيارى استفاده برده و سعى داشته است كه روايات صحيح را از غير صحيح تفكيك كند و در مواردى كه چند روايت براى آيه‌اى آمده است، بين آنها جمع كند؛ به همين جهت است كه مى‌نويسد: «كتاب لباب النقول در موضوع خودش بى‌مانند است»[۲]

    گزارش محتوا

    اسباب النزول، نوعى تاريخ‌نويسى است كه به زمينه‌ها و موجبات نزول آيه يا آيات مى‌پردازد. اسباب النزول، هم‌زمان با نگارش محورهاى مختلف تاريخ و هم‌زمان با نزول قرآن، مطرح گرديد و سپس به‌صورت نوشته درآمد؛ البته با اين ويژگى كه اسباب نزول، در طول چند قرن به‌صورت غير مستقل و در ضمن بحث‌هاى تفسيرى مطرح مى‌گرديد[۳]

    كتاب «لباب النقول» سيوطى عمدتاًً به خاطر شهرت فراوان و انس و عادت محافل قرآنى با كتاب «أسباب النزول» واحدى نيشابورى، از همان آغاز به‌عنوان حاشيه‌اى بر كتاب واحدى تلقى شده است؛ درحالى‌كه اين كتاب، بنا به ادعاى درست و بجاى مؤلف آن، امتيازات بسيارى نسبت به كتاب واحدى دارد[۴]

    كتاب «لباب النقول» از مزايايى برخوردار است كه به‌اجمال برمى‌شماريم:

    1. پرهيز از درآميختن وقايع تاريخى با اسباب نزول: اختلاط تاريخ گذشتگان با اسباب نزول، از موضوعاتى است كه سيوطى به زبان آن آگاه بوده و مى‌دانسته است كه تاريخ گذشتگان، نمى‌تواند به‌عنوان سبب نزول آيه يا آياتى از قرآن باشد. بر اين اساس، وى از نقل چنين رواياتى پرهيز كرده است. براى نمونه قصه هجوم ابرهه به مكه و داستان عزيمت حضرت موسى(ع) با هفتاد نفر براى شنيدن سخنان خداوند را كه واحدى به‌عنوان اسباب نزول سوره فيل و آيه 75 بقره ذكر كرده، سيوطى ياد نمى‌كند و دليل او اين است كه بايد سبب نزول، هم‌زمان با نزول قرآن اتفاق افتاده باشد[۵]
    2. اجتناب از نقل روايات تفسيرى: سيوطى همچون بسيارى از پژوهشگران علوم قرآنى به اين واقعيت توجه داشته است كه شمار بسيارى از روايات اسباب نزول، در حقيقت، نظريه اصحاب و يا تابعين هستند و كم‌كم جزء اسباب نزول واقعى شناخته شده‌اند. توجه به اين واقعيت، سبب گرديده تا سيوطى از نقل روايات تفسيرى بپرهيزد.
      وى تعبير «نزلت في كذا» را كه صراحت در سببيت ندارد، بيانگر ديد تفسيرى مى‌داند و بر همين اساس، در مقدمه «لباب النقول» مى‌نويسد: «تعبير «نزلت في كذا»، گوياى نظريات تفسيرى است و نبايد در كتاب‌هاى اسباب نزول ذكر گردد». خود نيز بر اساس اين باور، بيشتر به نقل رواياتى مى‌پردازد كه صراحت در سببيت دارند و دربرگيرنده واژه «فنزلت» يا «فأنزل الله» هستند. براى نمونه، وى 23 سبب نزول بر اسباب نزولى كه واحدى براى سوره آل عمران ذكر كرده، افزوده است كه 19 مورد آن با تعبير «فنزلت» يا «فأنزل الله» همراه است[۶]
    3. نقد و بررسى روايات: نقد و بررسى روايات، ويژگى ديگر «لباب النقول» را تشكيل مى‌دهد و مؤلف با مطالعه سند روايت درباره آن قضاوت مى‌كند و به دليل مرسل، غريب، معضل و... بودن روايات، اعتبار آنها را زير سؤال مى‌برد. به‌عنوان نمونه، در مقام نقد روايات سبب نزول آيه «فأينما تولوا فثم...» [۷]، يكى را به دليل سند قوى و صراحت در سببيت مى‌پذيرد و بقيه را به سبب عدم صراحت در سببيت يا ضعف سند يا مشهور نبودن يا ارسال، رد مى‌كند[۸]

    در كنار امتيازهايى كه براى «لباب النقول» سيوطى برشمرديم، كاستى‌هاى چندى در آن به چشم مى‌خورد كه اشاره بدانها ضرورى مى‌نمايد:

    1. حذف‌هاى بدون دليل: مؤلف، روايات بسيارى را كه ديگران سبب نزول مى‌شناسند و بيشتر صراحت در سببيت دارد، بدون اينكه دليلى ارائه دهد، حذف مى‌كند؛ مثلاً سبب نزول آيه 18 بقره را كه واحدى نقل كرده، او بازگو نمى‌كند و در بيشتر اين روايات، معيارهاى سيوطى براى حذف ديده نمى‌شود؛ نه وقايع تاريخى پيش از نزول قرآن در مورد آنها صادق است و نه عنوان تفسير[۹]
    2. نقل ديدگاه تفسيرى: سيوطى در پاک‌سازى نزول از روايات تفسيرى، در مواردى غفلت كرده است و به نقل رواياتى مى‌پردازد كه به‌هيچ‌روى نمى‌تواند مقتضى نزول قرآن به حساب آيد؛ مثلاً درباره شأن نزول آيات اول سوره بقره مى‌نويسد: «مجاهد گفته است از آيات اول بقره، چهار آيه اول درباره مؤمنان و دو آيه درباره كافران و سيزده آيه درباره منافقان نازل شده است». در اين روايات، سؤال و يا حادثه‌اى كه نزول آيات فوق را باعث گردد، به چشم نمى‌خورد و در آنها برخورد خاصى از گروه‌هاى يادشده مطرح نيست، تا آيات، اشاره‌اى به آن داشته باشند؛ بنابراین، نمى‌تواند سبب نزول باشد، بلكه ديدگاه‌هاى تفسيرى است كه به مرور زمان، جزء اسباب نزول شناخته شده است[۱۰]
    3. سيوطى مدعى است كه در موارد متعدد سبب نزول و وحدت آيه، به جمع ميان روايات مختلف پرداخته است، ولى اين ادعا همه‌جا صادق نيست و در موارد بسيارى، روايات مختلف به‌عنوان شأن نزول آيه‌اى ذكر مى‌شود بدون اينكه نقد و بررسى انجام گيرد. براى نمونه در صفحه 85، چند روايت را به‌عنوان سبب نزول آيه «يا أيها الذين آمنوا لا تحرموا...» [۱۱]، ياد مى‌كند و به تنافى و تضاد بين اين روايات و حل اين مشكل، كوچك‌ترين اشاره‌اى نمى‌نمايد[۱۲]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است. كتاب، فاقد پاورقى است.

    پانويس

    1. پروازى ايزدى، نرگس، ص 24
    2. بهرامى، محمد، ص 134
    3. بهرامى، محمد، ص 125
    4. پروازى ايزدى، نرگس، ص 24
    5. بهرامى، محمد، ص 134
    6. همان
    7. بقره: 115
    8. بهرامى، محمد، ص 135
    9. همان
    10. همان
    11. مائده: 87
    12. بهرامى، محمد، ص 136

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. پروازى ايزدى، نرگس، جايگاه لباب النقول در علم اسباب النزول، گلستان قرآن، خرداد 1381، شماره 117، ص 24، به نقل از پايگاه مجلات تخصصى نورمگز.
    3. بهرامى، محمد؛ سجادى، سيد ابراهيم، نقد و بررسى كتاب‌هاى اسباب نزول، نشريه پژوهش‌هاى قرآنى، تابستان 1374، شماره 2، ص 125 تا 156، به نقل از پايگاه مجلات تخصصى نورمگز.


    وابسته‌ها