ابن مطران، اسعد بن الیاس: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'كاظم موسوى بجنوردى' به 'كاظم موسوى بجنوردى ')
    جز (added Category:پزشکان using HotCat)
     
    (۵۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR12280.jpg|بندانگشتی|ابن مطران، اسعد بن الیاس]]
    [[پرونده:NUR12280.jpg|بندانگشتی|ابن مطران، اسعد بن الیاس]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|ابن مطران، اسعد بن الیاس
    ! نام!! data-type="authorName" |ابن مطران، اسعد بن الیاس
    |-
    |-
    |نام های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'|  
    | data-type="authorOtherNames" |  
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |الیاس
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|
    | data-type="authorbirthDate" |
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |دمشق
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|587 هـ.ق
    | data-type="authorDeathDate" |587 ق
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |مهذب‌الدين ابن نقاش طبيب
     
    شيخ تاج‌الدين زيد بن حسن كندى
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|
    | data-type="authorWritings" |[[بستان الأطباء و روضة الألباء]]
    |-class='articleCode'
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف
    |کد مؤلف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE12280AUTHORCODE
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE12280AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>


    '''اِبْن مِطْران، ابونصر موفق‌الدين اسعد بن ابى‌الفتح الياس بن جرجيس المطران''' (متوفای 587- دمشق)، پزشك و داروشناس مسيحى‌تبار سده 6ق، صاحب منصب در دربار صلاح‌الدین ایوبی 


    '''اِبْن مِطْران، ابونصر موفق‌الدين اسعد بن ابى‌الفتح الياس بن جرجيس المطران'''، پزشك و داروشناس مسيحى‌تبار سده 6ق است. از زندگى او پيش از آغاز طبابتش اطلاع چندانى در دست نيست. [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] كه اثر او قديمى‌ترين منبع ما درباره ابن مطران است، اشاره‌اى به اين دوره از زندگى او نكرده است. مبسوطترين آگاهى‌ها درباره فعاليت علمى او و پدرش را در اثر [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]] مى‌توان يافت كه خود در تأليف کتابش از آثار ابن مطران بسيار بهره برده است.
    == زندگی‌نامه ==
    از زندگى او پيش از آغاز طبابتش اطلاع چندانى در دست نيست. [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] كه اثر او قديمى‌ترين منبع ما درباره ابن مطران است، اشاره‌اى به این دوره از زندگى او نكرده است. مبسوطترين آگاهى‌ها درباره فعاليت علمى او و پدرش را در اثر [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]] مى‌توان يافت كه خود در تأليف کتابش از آثار ابن مطران بسيار بهره برده است.


    الياس پدر موفق‌الدين، در طلب علم، سفرهاى بسيار مى‌كرد و مدتى نيز براى فراگيرى مبانى مسيحيت و مذاهب آن به روم رفت. اما به نظر مى‌رسد كه لقب «مطران» از آن جرجيس، پدر الياس بوده كه احتمالاً منصبى كليسايى داشته است. الياس چون به عراق آمد، ملازمت امين‌الدوله ابن تلميذ، پزشك مشهور را اختيار كرد و کتاب‌هاى بسيار نزد او خواند تا خود به طب مشهور شد. وى سرانجام در دمشق اقامت گزيد و تا هنگام مرگ در همان‌جا به طبابت روزگار مى‌گذرانيد.
    الياس پدر موفق‌الدين، در طلب علم، سفرهاى بسيار مى‌كرد و مدتى نيز برای فراگیرى مبانى مسيحيت و مذاهب آن به روم رفت. اما به نظر مى‌رسد كه لقب «مطران» از آن جرجيس، پدر الياس بوده كه احتمالاً منصبى كليسايى داشته است. الياس چون به عراق آمد، ملازمت امین‌الدوله ابن تلمیذ، پزشك مشهور را اختيار كرد و کتاب‌هاى بسيار نزد او خواند تا خود به طب مشهور شد. وى سرانجام در دمشق اقامت گزيد و تا هنگام مرگ در همان‌جا به طبابت روزگار مى‌گذرانيد.


    موفق‌الدين در دمشق زاده شد و هم آن‌جا رشد يافت. از نام استادان او جز مهذب‌الدين ابن نقاش طبيب، آگاهى نداريم، اما مى‌توان حدس زد كه وى پيش از همه، نزد پدرش به تحصيل پرداخته است. اين‌كه گفته‌اند نحو، لغت و ادب عرب را نزد شيخ تاج‌الدين زيد بن حسن كندى فراگرفت، بايد مربوط به دوران ميان سالى او باشد كه در خدمت صلاح‌الدين ايوبى مى‌زيست. دانسته نيست كه ابن مطران چگونه به صلاح‌الدين پيوست، ولى نزد او جايگاهى بلند يافت و سلطان ايوبى كه همواره در پيكار با صليبيان روزگار مى‌گذرانيد، پيوسته ابن مطران را با خود به سفر مى‌برد و طبيب را از عطاياى كلان خود بهره‌مند مى‌كرد. ابن مطران به سبب طبابت براى امراى دولت و رقابت اين امرا كه در اعطاى مال و تقرب بدو بر يكديگر پيشى مى‌جستند، چندان كارش بالا گرفت كه سخن از وزارتش رفت، چنان‌كه از بيان ابى ابى‌اصيبعه به نقل از قفطى برمى‌آيد، در همين روزگار بود كه ابن مطران به تشويق و توسط صلاح‌الدين مسلمان شد و سلطان ايوبى، جوزه (جوره) كنيز مورد علاقه همسر خود را به زنى به ابن مطران داد. بنابراين، اشاره [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]] به تاريخ سرودن قصيده‌اى از سوى ابن عامرى شاعر، در ستايش ابن مطران، پس از گرويدن او به اسلام در 585ق يعنى دو سال پيش از مرگش، نبايد درست باشد.
    موفق‌الدين در دمشق زاده شد و هم آن‌جا رشد يافت. از نام استادان او جز مهذب‌الدين ابن نقاش طبيب، آگاهى نداريم، اما مى‌توان حدس زد كه وى پيش از همه، نزد پدرش به تحصيل پرداخته است. اين‌كه گفته‌اند نحو، لغت و ادب عرب را نزد شيخ تاج‌الدين زيد بن حسن كندى فراگرفت، بايد مربوط به دوران میان سالى او باشد كه در خدمت صلاح‌الدين ايوبى مى‌زيست. دانسته نيست كه ابن مطران چگونه به صلاح‌الدين پيوست، ولى نزد او جايگاهى بلند يافت و سلطان ايوبى كه همواره در پیکار با صليبيان روزگار مى‌گذرانيد، پيوسته ابن مطران را با خود به سفر مى‌برد و طبيب را از عطاياى كلان خود بهره‌مند مى‌كرد. ابن مطران به سبب طبابت برای امراى دولت و رقابت این امرا كه در اعطاى مال و تقرب بدو بر یکديگر پيشى مى‌جستند، چندان كارش بالا گرفت كه سخن از وزارتش رفت، چنان‌كه از بيان ابى ابى‌اصيبعه به نقل از قفطى برمى‌آيد، در همین روزگار بود كه ابن مطران به تشویق و توسط صلاح‌الدين مسلمان شد و سلطان ايوبى، جوزه (جوره) كنيز مورد علاقه همسر خود را به زنى به ابن مطران داد. بنابراین، اشاره [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]] به تاريخ سرودن قصيده‌اى از سوى ابن عامرى شاعر، در ستايش ابن مطران، پس از گرویدن او به اسلام در 585ق يعنى دو سال پيش از مرگش، نبايد درست باشد.


    ابن مطران گذشته از آن‌كه طبيب خاص سلطان به شمار مى‌رفت، در بيمارستان نورى دمشق نيز به تدريس طب و مداواى بيماران مى‌پرداخت و شاگردان بسيار داشت. برجسته‌ترين شاگرد او، مهذب‌الدين دخوار بود كه در بسيارى از جنگ‌هاى صلاح‌الدين، استاد خود را همراهى مى‌كرد و از روش معالجه ابن مطران در بيمارستان مذكور داستان‌ها نقل كرده است. ابن مطران سرانجام در 587ق در دمشق درگذشت. پيكرش را در قاسيون به خاك سپردند و همسرش جوزه مقبره‌اى براى او ساخت و مسجدى در كنار آن بنا كرد. آن مقبره در ايام [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] كه خود در 603ق جوزه را در شام ديده بود، به تربت جوزه شهرت داشت. مرگ ابن مطران را در 588ق نيز نوشته‌اند. از او فرزندى برجاى نماند. به گفته [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]]  او دو برادر داشت كه هر دو پزشك بودند.
    ابن مطران گذشته از آن‌كه طبيب خاص سلطان به شمار مى‌رفت، در بيمارستان نورى دمشق نيز به تدريس طب و مداواى بيماران مى‌پرداخت و شاگردان بسيار داشت. برجسته‌ترين شاگرد او، مهذب‌الدين دخوار بود كه در بسيارى از جنگ‌هاى صلاح‌الدين، استاد خود را همراهى مى‌كرد و از روش معالجه ابن مطران در بيمارستان مذكور داستان‌ها نقل كرده است.


    ابن مطران مردى هوشمند و به رغم ملازمت سلطان در سفر و حضر، بسى پركار بود. [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]] او را پيشواى حكيمان و يگانه عالمان خوانده و در طب نظرى و عملى از اهل زمان، برتر دانسته است. او نسبت به شاگردان خود و طالبان طب و حكمت عنايت بسيار داشت و آنان را از عطايا و يارى‌هاى خود بى‌نصيب نمى‌گذاشت. همچنين به عيادت بيماران تنگدست مى‌رفت و نيكى‌ها مى‌كرد. از داستان‌هايى كه درباره او گفته‌اند، برمى‌آيد كه مروت و جوانمردى بسيار داشته و از تقرب خود نزد سلطان ايوبى براى رفع نيازهاى مردم استفاده مى‌كرده است. با اين‌همه، نسبت به بزرگان دولت و سلطان پرهيبتى چون صلاح‌الدين، تكبر و بزرگ‌منشى نشان مى‌داد. [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] و ابن فرات او را شيعى و دوستدار اهل بيت(ع) خوانده‌اند. البته اين انتساب با ملازمت سلطانى شيعه ستيز چون صلاح‌الدين ايوبى ناسازگار است. اما ابن عُنَين، شاعر بدزبان و هجاگوى كه ابن مطران بارها سلطان را به تبعيد او تشويق كرده بود، در ابياتى او را رافضى خوانده و غلام زيبارويش به نام عمر را سبب مسلمان شدنش دانسته است. ابن مطران همچنين با صوفيان معاشر بود و در سماع صوفيه شركت مى‌جست.
    == وفات ==
    ابن مطران سرانجام در 587ق در دمشق درگذشت. پیکرش را در قاسيون به خاک سپردند و همسرش جوزه مقبره‌اى برای او ساخت و مسجدى در كنار آن بنا كرد. آن مقبره در ايام [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] كه خود در 603ق جوزه را در شام ديده بود، به تربت جوزه شهرت داشت. مرگ ابن مطران را در 588ق نيز نوشته‌اند. از او فرزندى برجاى نماند. به گفته [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]] او دو برادر داشت كه هر دو پزشك بودند.


    يكى از برجسته‌ترين صفات ابن مطران، علاقه شديد او به مطالعه و گردآوردن کتاب بود. چنان‌كه گفته‌اند همواره کتابى در آستين داشت و در اوقات فراغت، حتى در دستگاه سلطان به خواندن مى‌پرداخت. او خود کتاب‌هاى بسيار استنساخ كرده بود كه [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]] برخى از آن‌ها را ديده و درستى کتابت، خط و اعراب آن را ستوده است. گذشته از آن 3 نساخ به خدمت گرفته بود كه همواره مشغول استنساخ کتاب براى او بودند. از اين رو هنگامى كه درگذشت، حدود 10 هزار جلد کتاب طبى و غير طبى برجاى نهاد كه همه فروخته شد.
    ابن مطران مردى هوشمند و به رغم ملازمت سلطان در سفر و حضر، بسى پركار بود. [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]] او را پيشواى حكيمان و يگانه عالمان خوانده و در طب نظرى و عملى از اهل زمان، برتر دانسته است. او نسبت به شاگردان خود و طالبان طب و حكمت عنايت بسيار داشت و آنان را از عطايا و يارى‌هاى خود بى‌نصيب نمى‌گذاشت. همچنين به عيادت بيماران تنگدست مى‌رفت و نیکى‌ها مى‌كرد. از داستان‌هایى كه درباره او گفته‌اند، برمى‌آيد كه مروت و جوانمردى بسيار داشته و از تقرب خود نزد سلطان ايوبى برای رفع نيازهاى مردم استفاده مى‌كرده است. با اين‌همه، نسبت به بزرگان دولت و سلطان پرهيبتى چون صلاح‌الدين، تكبر و بزرگ‌منشى نشان مى‌داد. [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] و ابن فرات او را شيعى و دوستدار اهل‌بيت(ع) خوانده‌اند. البته این انتساب با ملازمت سلطانى شيعه ستيز چون صلاح‌الدين ايوبى ناسازگار است. اما ابن عُنَين، شاعر بدزبان و هجاگوى كه ابن مطران بارها سلطان را به تبعيد او تشویق كرده بود، در ابياتى او را رافضى خوانده و غلام زيبارویش به نام عمر را سبب مسلمان شدنش دانسته است. ابن مطران همچنين با صوفيان معاشر بود و در سماع صوفيه شركت مى‌جست.
     
    == آثار==


    یکى از برجسته‌ترين صفات ابن مطران، علاقه شديد او به مطالعه و گردآوردن کتاب بود. چنان‌كه گفته‌اند همواره کتابى در آستين داشت و در اوقات فراغت، حتى در دستگاه سلطان به خواندن مى‌پرداخت. او خود کتاب‌هاى بسيار استنساخ كرده بود كه [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]] برخى از آن‌ها را ديده و درستى کتابت، خط و اعراب آن را ستوده است. گذشته از آن 3 نساخ به خدمت گرفته بود كه همواره مشغول استنساخ کتاب برای او بودند. از این رو هنگامى كه درگذشت، حدود 10 هزار جلد کتاب طبى و غير طبى برجاى نهاد كه همه فروخته شد.


    ==آثار==
    # آداب طب الملوك
    # آداب طب الملوك
    # اختصار کتاب «الادوار» از ابن وحشيه مؤلف الفلاحة النبطية، ابن مطران در 581ق آن را مختصر كرد.
    # اختصار کتاب «الادوار» از ابن وحشيه مؤلف الفلاحة النبطية، ابن مطران در 581ق آن را مختصر كرد.
    # الادوية المفردة، كه ناتمام ماند
    # الادویة المفردة، كه ناتمام ماند
    # بستان الاطباء و روضة الالباء
    # بستان الاطباء و روضة الالباء
    # الحكايات الطبية
    # الحكايات الطبية
    # المقالة الناصرية فى حفظ الامور الصحية
    # المقالة الناصرية في حفظ الامور الصحية
    # المقالة النجمية فى التدابير الصحية
    # المقالة النجمیة في التدابير الصحية


    گذشته از اين‌ها، وى آثار مستقل ديگر و يا تعاليقى بر كتب ديگران داشته كه مسودات آن‌ها پس از مرگش به برادرانش منتقل شده و به گفته [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]] (همان‌جا) از ميان رفته است.
    گذشته از اين‌ها، وى آثار مستقل ديگر و يا تعاليقى بر كتب ديگران داشته كه مسودات آن‌ها پس از مرگش به برادرانش منتقل شده و به گفته [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]] (همان‌جا) از میان رفته است.


    == منابع==
    ==منابع مقاله==


    [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/2868 دايرة المعارف بزرگ اسلامى، زير نظر كاظم موسوى بجنوردى، چاپ اول، 1377، تهران، ج4 ص628، بخش علوم].


    دايرة المعارف بزرگ اسلامى، زير نظر [[موسوی بجنوردی، محمدکاظم|كاظم موسوى بجنوردى]] ، چاپ اول، 1377، تهران، ج4 ص628، بخش علوم.
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    == وابسته‌ها ==
    {{وابسته‌ها}}
    [[بستان الأطباء و روضة الألباء]]  
    [[بستان الأطباء و روضة الألباء]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:پزشکان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۰۸

    ابن مطران، اسعد بن الیاس
    نام ابن مطران، اسعد بن الیاس
    نام‌های دیگر
    نام پدر الیاس
    متولد
    محل تولد دمشق
    رحلت 587 ق
    اساتید مهذب‌الدين ابن نقاش طبيب

    شيخ تاج‌الدين زيد بن حسن كندى

    برخی آثار بستان الأطباء و روضة الألباء
    کد مؤلف AUTHORCODE12280AUTHORCODE

    اِبْن مِطْران، ابونصر موفق‌الدين اسعد بن ابى‌الفتح الياس بن جرجيس المطران (متوفای 587- دمشق)، پزشك و داروشناس مسيحى‌تبار سده 6ق، صاحب منصب در دربار صلاح‌الدین ایوبی 

    زندگی‌نامه

    از زندگى او پيش از آغاز طبابتش اطلاع چندانى در دست نيست. ابن جوزى كه اثر او قديمى‌ترين منبع ما درباره ابن مطران است، اشاره‌اى به این دوره از زندگى او نكرده است. مبسوطترين آگاهى‌ها درباره فعاليت علمى او و پدرش را در اثر ابن ابى‌اصيبعه مى‌توان يافت كه خود در تأليف کتابش از آثار ابن مطران بسيار بهره برده است.

    الياس پدر موفق‌الدين، در طلب علم، سفرهاى بسيار مى‌كرد و مدتى نيز برای فراگیرى مبانى مسيحيت و مذاهب آن به روم رفت. اما به نظر مى‌رسد كه لقب «مطران» از آن جرجيس، پدر الياس بوده كه احتمالاً منصبى كليسايى داشته است. الياس چون به عراق آمد، ملازمت امین‌الدوله ابن تلمیذ، پزشك مشهور را اختيار كرد و کتاب‌هاى بسيار نزد او خواند تا خود به طب مشهور شد. وى سرانجام در دمشق اقامت گزيد و تا هنگام مرگ در همان‌جا به طبابت روزگار مى‌گذرانيد.

    موفق‌الدين در دمشق زاده شد و هم آن‌جا رشد يافت. از نام استادان او جز مهذب‌الدين ابن نقاش طبيب، آگاهى نداريم، اما مى‌توان حدس زد كه وى پيش از همه، نزد پدرش به تحصيل پرداخته است. اين‌كه گفته‌اند نحو، لغت و ادب عرب را نزد شيخ تاج‌الدين زيد بن حسن كندى فراگرفت، بايد مربوط به دوران میان سالى او باشد كه در خدمت صلاح‌الدين ايوبى مى‌زيست. دانسته نيست كه ابن مطران چگونه به صلاح‌الدين پيوست، ولى نزد او جايگاهى بلند يافت و سلطان ايوبى كه همواره در پیکار با صليبيان روزگار مى‌گذرانيد، پيوسته ابن مطران را با خود به سفر مى‌برد و طبيب را از عطاياى كلان خود بهره‌مند مى‌كرد. ابن مطران به سبب طبابت برای امراى دولت و رقابت این امرا كه در اعطاى مال و تقرب بدو بر یکديگر پيشى مى‌جستند، چندان كارش بالا گرفت كه سخن از وزارتش رفت، چنان‌كه از بيان ابى ابى‌اصيبعه به نقل از قفطى برمى‌آيد، در همین روزگار بود كه ابن مطران به تشویق و توسط صلاح‌الدين مسلمان شد و سلطان ايوبى، جوزه (جوره) كنيز مورد علاقه همسر خود را به زنى به ابن مطران داد. بنابراین، اشاره ابن ابى‌اصيبعه به تاريخ سرودن قصيده‌اى از سوى ابن عامرى شاعر، در ستايش ابن مطران، پس از گرویدن او به اسلام در 585ق يعنى دو سال پيش از مرگش، نبايد درست باشد.

    ابن مطران گذشته از آن‌كه طبيب خاص سلطان به شمار مى‌رفت، در بيمارستان نورى دمشق نيز به تدريس طب و مداواى بيماران مى‌پرداخت و شاگردان بسيار داشت. برجسته‌ترين شاگرد او، مهذب‌الدين دخوار بود كه در بسيارى از جنگ‌هاى صلاح‌الدين، استاد خود را همراهى مى‌كرد و از روش معالجه ابن مطران در بيمارستان مذكور داستان‌ها نقل كرده است.

    وفات

    ابن مطران سرانجام در 587ق در دمشق درگذشت. پیکرش را در قاسيون به خاک سپردند و همسرش جوزه مقبره‌اى برای او ساخت و مسجدى در كنار آن بنا كرد. آن مقبره در ايام ابن جوزى كه خود در 603ق جوزه را در شام ديده بود، به تربت جوزه شهرت داشت. مرگ ابن مطران را در 588ق نيز نوشته‌اند. از او فرزندى برجاى نماند. به گفته ابن ابى‌اصيبعه او دو برادر داشت كه هر دو پزشك بودند.

    ابن مطران مردى هوشمند و به رغم ملازمت سلطان در سفر و حضر، بسى پركار بود. ابن ابى‌اصيبعه او را پيشواى حكيمان و يگانه عالمان خوانده و در طب نظرى و عملى از اهل زمان، برتر دانسته است. او نسبت به شاگردان خود و طالبان طب و حكمت عنايت بسيار داشت و آنان را از عطايا و يارى‌هاى خود بى‌نصيب نمى‌گذاشت. همچنين به عيادت بيماران تنگدست مى‌رفت و نیکى‌ها مى‌كرد. از داستان‌هایى كه درباره او گفته‌اند، برمى‌آيد كه مروت و جوانمردى بسيار داشته و از تقرب خود نزد سلطان ايوبى برای رفع نيازهاى مردم استفاده مى‌كرده است. با اين‌همه، نسبت به بزرگان دولت و سلطان پرهيبتى چون صلاح‌الدين، تكبر و بزرگ‌منشى نشان مى‌داد. ابن جوزى و ابن فرات او را شيعى و دوستدار اهل‌بيت(ع) خوانده‌اند. البته این انتساب با ملازمت سلطانى شيعه ستيز چون صلاح‌الدين ايوبى ناسازگار است. اما ابن عُنَين، شاعر بدزبان و هجاگوى كه ابن مطران بارها سلطان را به تبعيد او تشویق كرده بود، در ابياتى او را رافضى خوانده و غلام زيبارویش به نام عمر را سبب مسلمان شدنش دانسته است. ابن مطران همچنين با صوفيان معاشر بود و در سماع صوفيه شركت مى‌جست.

    یکى از برجسته‌ترين صفات ابن مطران، علاقه شديد او به مطالعه و گردآوردن کتاب بود. چنان‌كه گفته‌اند همواره کتابى در آستين داشت و در اوقات فراغت، حتى در دستگاه سلطان به خواندن مى‌پرداخت. او خود کتاب‌هاى بسيار استنساخ كرده بود كه ابن ابى‌اصيبعه برخى از آن‌ها را ديده و درستى کتابت، خط و اعراب آن را ستوده است. گذشته از آن 3 نساخ به خدمت گرفته بود كه همواره مشغول استنساخ کتاب برای او بودند. از این رو هنگامى كه درگذشت، حدود 10 هزار جلد کتاب طبى و غير طبى برجاى نهاد كه همه فروخته شد.

    آثار

    1. آداب طب الملوك
    2. اختصار کتاب «الادوار» از ابن وحشيه مؤلف الفلاحة النبطية، ابن مطران در 581ق آن را مختصر كرد.
    3. الادویة المفردة، كه ناتمام ماند
    4. بستان الاطباء و روضة الالباء
    5. الحكايات الطبية
    6. المقالة الناصرية في حفظ الامور الصحية
    7. المقالة النجمیة في التدابير الصحية

    گذشته از اين‌ها، وى آثار مستقل ديگر و يا تعاليقى بر كتب ديگران داشته كه مسودات آن‌ها پس از مرگش به برادرانش منتقل شده و به گفته ابن ابى‌اصيبعه (همان‌جا) از میان رفته است.

    منابع مقاله

    دايرة المعارف بزرگ اسلامى، زير نظر كاظم موسوى بجنوردى، چاپ اول، 1377، تهران، ج4 ص628، بخش علوم.

    وابسته‌ها