ابن عدیم، عمر بن احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
     
    (۵۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR01035.jpg|بندانگشتی|ابن عدیم، عمر بن احمد]]
    [[پرونده:NUR01035.jpg|بندانگشتی|ابن عدیم، عمر بن احمد]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|ابن عدیم، عمر بن احمد
    ! نام!! data-type="authorName" |ابن عدیم، عمر بن احمد
    |-
    |-
    |نام های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| آل‌ اب‍ی‌ ج‍راده‌، ع‍م‍ر ب‍ن‌ اح‍م‍د
    | data-type="authorOtherNames" | آل اب‍ی ج‍راده‌، ع‍م‍ر ب‍ن اح‍م‍د


    اب‍ن‌ اب‍ی‌ ج‍راده‌، ع‍م‍ر ب‍ن‌ اح‍م‍د
    اب‍ن اب‍ی ج‍راده‌، ع‍م‍ر ب‍ن اح‍م‍د


    اب‍ن‌ ال‍ع‍دی‍م‌، ع‍م‍ر ب‍ن‌ اح‍م‍د
    اب‍ن ال‍ع‍دی‍م‌، ع‍م‍ر ب‍ن اح‍م‍د
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |احمد
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|
    | data-type="authorbirthDate" |ذو الحجه سال 586 ق
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |حلب
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|660 هـ.ق
    | data-type="authorDeathDate" |660 ق
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |احمد بن هبةالله
     
    حيناء بن دهن الحصا
     
    عبدالرحمن بن علوان
     
    ثابت بن شرف
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|
    | data-type="authorWritings" |[[بغية الطلب في تاريخ حلب]]
    |-class='articleCode'
     
    ترجمة الإمام الحسین علیه‌السلام
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف
    |کد مؤلف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE1035AUTHORCODE
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE01035AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>


    '''كمال‌الدين ابوالقاسم عمر بن احمد بن هبةالله بن عبدالعزيز بن ابى جرادة معروف به ابن عديم عقيلى حلبى''' (588-660ق)، از تاريخ‌نگاران و محدثين قرن ششم و هفتم هجرى است. نسب وى به صحابى [[امام على(ع)|امیرالمؤمنين(ع)]]، ابوالجرادة مى‌رسد. خانواده وى خانواده‌اى صاحب‌نام در حلب بوده‌اند. [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]] درباره آنان مى‌گوید: «بيت ابى جرادة، بيتى مشهور در حلب است. اديبان، شاعران، فقيهان، زاهدان، عابدان، قاضيان در این خانواده به چشم مى‌خورند و فضل و دانش را به ارث مى‌برند.<ref>معجم الادباء، ج 5، ص16</ref>


    «كمال الدين ابوالقاسم عمر بن احمد بن هبة الله بن عبدالعزيز بن ابى جرادة معروف به ابن عديم عقيلى حلبى»، از تاريخ‌نگاران و محدثين قرن ششم و هفتم هجرى است. نسب وى به صحابى اميرالمؤمنين (عابوالجرادة مى‌رسد. خانواده وى خانواده‌اى صاحب‌نام در حلب بوده‌اند. [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]] درباره آنان مى‌گويد: «بيت ابى جرادة، بيتى مشهور در حلب است. اديبان، شاعران، فقيهان، زاهدان، عابدان، قاضيان در اين خانواده به چشم مى‌خورند و فضل و دانش را به ارث مى‌برند. (معجم الادباء، ج 5، ص 16).
    == ولادت ==
    كمال‌الدين ابن عديم، در ذى‌حجه سال 586ق<ref>[https://tarikh.inoor.ir/fa/event/page/6F379H/%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%AA_%D8%A7%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%AF%DB%8C%D9%85_%D8%AD%D9%84%D8%A8%DB%8C?rowNumber=1 پایگاه جامع تاریخ]</ref> یا 588ق (1192م)، در حلب ديده به جهان گشود.  


    كمال الدين ابن عديم، در ذى‌حجه سال 588ق (1192م)، در حلب ديده به جهان گشود. در هفت سالگى به مكتب رفت و در نه سالگى قرآن را ختم كرد و با پا نهادن به سن ده سالگى به آموختن ديگر علوم پرداخت. نقل است كه پدرش خطى ناخوش داشت و ازاين‌رو پسرش را به فراگيرى خط تشويق مى‌نمود. وى نيز با علاقه، به آموزش اين فن پرداخت؛ به‌گونه‌اى كه [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]]، خط او را با خط ابن مقله مقايسه مى‌كند. (معجم الادباء، ج 16، ص 42).
    == تحصیلات ==
    در هفت سالگى به مكتب رفت و در نه سالگى قرآن را ختم كرد و با پا نهادن به سن ده سالگى به آموختن ديگر علوم پرداخت. نقل است كه پدرش خطى ناخوش داشت و ازاين‌رو پسرش را به فراگیرى خط تشویق مى‌نمود. وى نيز با علاقه، به آموزش این فن پرداخت؛ به‌گونه‌اى كه [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]]، خط او را با خط ابن مقله مقايسه مى‌كند.<ref>معجم الادباء، ج 16، ص42</ref>


    البته وى به همه علوم پرداخت؛ آن‌چنان‌كه حموى او را چنين وصف نموده است: «لم يعتن بشىء الا و كان فيه بارزاً و لا تعاطى امراً الا و جاء فيه مبرزاً».
    البته وى به همه علوم پرداخت؛ آن‌چنان‌كه حموى او را چنين وصف نموده است: «لم يعتن بشىء الا و كان فيه بارزاً و لا تعاطى امراً الا و جاء فيه مبرزاً».


    در بيست و هشت سالگى به پايه‌اى از فضل و دانش رسيد كه به‌عنوان استاد مدرسه حلاويه حلب برگزيده شد و پس از آن منصب قضاوت به او واگذار شد.
    در بيست و هشت سالگى به پايه‌اى از فضل و دانش رسيد ‎كه به‌عنوان استاد مدرسه حلاویه حلب برگزيده شد و پس از آن منصب قضاوت به او واگذار شد.


    پس از آنكه مغول به فرماندهى هلاكوخان به حلب حمله نمودند، وى منصب قضاوت را كه ازجانب هلاكو به او پيشنهاد شده بود، نپذيرفت و به‌سوى برزه كه از روستاهاى اطراف دمشق بود گريخت و از آنجا به غزه در فلسطين و سپس به مصر مهاجرت نمود.
    پس از آنكه مغول به فرماندهى هلاكوخان به حلب حمله نمودند، وى منصب قضاوت را كه ازجانب هلاكو به او پيشنهاد شده بود، نپذيرفت و به‌سوى برزه كه از روستاهاى اطراف دمشق بود گريخت و از آنجا به غزه در فلسطين و سپس به مصر مهاجرت نمود.


    در سال 659ق كه مغولان از حلب بيرون رفتند، ابن عديم دوباره به حلب بازگشت و از آنچه مغولان بر سر حلب آورده بودند، سخت آزرده شد و طاقت ماندن در حلب را نداشت؛ بنابراين، دوباره به مصر بازگشت و در قاهره سكنى گزيد، البته مدت اقامت اين بار او در مصر، يك سال و اندى بيش به طول نينجاميد و ديده از جهان فروبست.
    در سال 659ق كه مغولان از حلب بيرون رفتند، ابن عديم دوباره به حلب بازگشت و از آنچه مغولان بر سر حلب آورده بودند، سخت آزرده شد و طاقت ماندن در حلب را نداشت؛ بنابراین، دوباره به مصر بازگشت و در قاهره سكنى گزيد، البته مدت اقامت این بار او در مصر، یک سال و اندى بيش به طول نينجامید و ديده از جهان فروبست.
     
    == اساتيد ==
     
     
    ابن عديم، از اساتيد بسيارى بهره جست كه به‌عنوان نمونه مى‌توان به اين افراد اشاره كرد:
     
    1. پدرش، احمد بن هبة الله كه اولين معلم او به شمار مى‌رود؛
     
    2. حيناء بن دهن الحصا: ابن عديم از محضر وى کتاب القدورى را كه در فقه حنفى نگاشته شده، آموخت؛
     
    3. عمر بن طبرزد؛
     
    4. افتخار الدين، عبدالمطلب الهاشمى؛


    5. بهاء الدين، يوسف بن شداد قاضى حلب؛
    ==اساتيد==


    6. عبدالرحمن بن علوان؛
    ابن عديم، از اساتيد بسيارى بهره جست كه به‌عنوان نمونه مى‌توان به این افراد اشاره كرد:


    7. ثابت بن شرف.
    # پدرش، احمد بن هبةالله كه اولین معلم او به شمار مى‌رود؛
    # حيناء بن دهن الحصا: ابن عديم از محضر وى کتاب القدورى را كه در فقه حنفى نگاشته شده، آموخت؛
    # عمر بن طبرزد؛
    # افتخار‌الدين، عبدالمطلب الهاشمى؛
    # بهاء‌الدين، يوسف بن شداد قاضى حلب؛
    # عبدالرحمن بن علوان؛
    # ثابت بن شرف.


    اين جماعت، اساتيد وى در شهر حلب بودند.
    اين جماعت، اساتيد وى در شهر حلب بودند.


    وى در دمشق نيز از محضر اين اساتيد، دانش اندوخت:
    وى در دمشق نيز از محضر این اساتيد، دانش اندوخت:


    1. ابواليمن، زيد بن حسن كندى؛
    # ابواليمن، زيد بن حسن كندى؛
    # حسن بن صعرى؛
    # احمد بن عبدالله عظار؛
    # عماد ابراهیم بن عبدالواهه؛
    # ابوالقاسم عبدالصمد بن قاضى حرستانى؛
    # ابن المنى.


    2. حسن بن صعرى؛
    علاوه بر این افراد، وى در بغداد و بيت‌المقدس نيز از محضر افرادى كسب فيض نمود. به سبب فضل و دانش بى‌نظير او بسيارى نيز نزد او تلمذ نمودند، از جمله:


    3. احمد بن عبدالله عظار؛
    # پسرش، مجد‌الدين عبدالرحمن؛
    # ابن مسدى؛
    # [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]]؛
    # دمیاطى؛
    # ابوالقاسم احمدبن محمد بن حسین.


    4. عماد ابراهيم بن عبدالواهه؛
    ابن عديم، علاوه بر مراتب بالاى فضل و كمال، شاعرى چيره‌دست نيز به شمار مى‌رود. نمونه‌اى از اشعار دل‌انگیز او را [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]] در «معجم الادباء» نقل كرده است.


    5. ابوالقاسم عبدالصمد بن قاضى حرستانى؛
    ==آثار==


    6. ابن المنى.
    ابن عديم، آثار گوناگونى در علوم مختلف نگاشته است كه البته بسيارى از آنها اكنون به دست ما نرسيده است. برخى از آثار وى به این شرح است:


    علاوه بر اين افراد، وى در بغداد و بيت‌المقدس نيز از محضر افرادى كسب فيض نمود. به سبب فضل و دانش بى‌نظير او بسيارى نيز نزد او تلمذ نمودند، از جمله:
    # «الدرارى في ذكر الذرارى»: این اثر به چاپ رسيده است؛
    # «الأخبار المستفادة في ذكر بنى جرادة»: گویا این کتاب درباره شرح حال خانواده‌اش نگارش يافته است. این کتاب اكنون به دست ما نرسيده است؛
    # «ضوء الصباح في الحث على السماح»: حاجى خليفه نام این اثر را «ضوء المصباح في الحث على السماح» ضبط كرده است. ([[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]، ج 4، ص1126). این کتاب نيز مفقود شده است؛
    # «الخط و علومه و وصف آدابه و اقلامه و طروسه»: این کتاب نيز امروزه به دست ما نرسيده است؛
    # «الانصاف و التحرى في دفع الظلم و التجرى عن ابى العلاء المعرى»: این کتاب به چاپ رسيده است؛
    # «تذكرة ابن العديم»: مؤلف، این اثر را در سن بيست و پنج سالگى نگاشته است. این کتاب نيز چاپ و منتشر شده است؛
    # «الوصلة الى الحبيب في وصف الطيبات و الطيب»: درباره این اثر، به‌تفصيل سخن خواهيم گفت؛
    # «تبريد حرارة الاكباد في الصبر على فقد الاولاد»؛
    # «مراد المراد و مواد المواد»؛
    # «الإشعار بما للملوك من النوادر و الأشعار»: این اثر به دست ما نرسيده است؛
    # «بغية الطلب في تاريخ حلب»: این اثر كه مفصل‌ترين نگاشته ابن عديم است، در چهل جزء تأليف شده، ولى قبل از تدوین نهایى، مؤلف از دنيا رفت؛
    # «ترجمة الامام الحسين(ع)».


    1. پسرش، مجد الدين عبدالرحمن؛
    ==وفات==


    2. ابن مسدى؛
    وى در 20 جمادى‌الاول سال 660ق، در مصر درگذشت و در سفح المقطم به خاک سپرده شد.


    3. ابن حاجب؛
    ==پانویس ==
    <references/>


    4. دمياطى؛


    5. ابوالقاسم احمدبن محمد بن حسين.


    ابن عديم، علاوه بر مراتب بالاى فضل و كمال، شاعرى چيره‌دست نيز به شمار مى‌رود. نمونه‌اى از اشعار دل‌انگيز او را [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]] در «معجم الادباء» نقل كرده است.
    ==وابسته‌ها==
     
    {{وابسته‌ها}}
    == تأليفات ==
     
     
    ابن عديم، آثار گوناگونى در علوم مختلف نگاشته است كه البته بسيارى از آنها اكنون به دست ما نرسيده است. برخى از آثار وى به اين شرح است:


    1. «الدرارى فى ذكر الذرارى»: اين اثر به چاپ رسيده است؛
    [[بغية الطلب في تاريخ حلب]]


    2. «الأخبار المستفادة فى ذكر بنى جرادة»: گويا اين کتاب درباره شرح حال خانواده‌اش نگارش يافته است. اين کتاب اكنون به دست ما نرسيده است؛
    [[ترجمة الإمام الحسين(ع)]]
     
    3. «ضوء الصباح فى الحث على السماح»: حاجى خليفه نام اين اثر را «ضوء المصباح فى الحث على السماح» ضبط كرده است. ([[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]، ج 4، ص 1126). اين کتاب نيز مفقود شده است؛
     
    4. «الخط و علومه و وصف آدابه و اقلامه و طروسه»: اين کتاب نيز امروزه به دست ما نرسيده است؛
     
    5. «الانصاف و التحرى فى دفع الظلم و التجرى عن ابى العلاء المعرى»: اين کتاب به چاپ رسيده است؛
     
    6. «تذكرة ابن العديم»: مؤلف، اين اثر را در سن بيست و پنج سالگى نگاشته است. اين کتاب نيز چاپ و منتشر شده است؛
     
    7. «الوصلة الى الحبيب فى وصف الطيبات و الطيب»: درباره اين اثر، به‌تفصيل سخن خواهيم گفت؛
     
    8. «تبريد حرارة الاكباد فى الصبر على فقد الاولاد»؛
     
    9. «مراد المراد و مواد المواد»؛
     
    10. «الإشعار بما للملوك من النوادر و الأشعار»: اين اثر به دست ما نرسيده است؛
     
    11. «بغية الطلب فى تاريخ حلب»: اين اثر كه مفصل‌ترين نگاشته ابن عديم است، در چهل جزء تأليف شده، ولى قبل از تدوين نهايى، مؤلف از دنيا رفت؛
     
    12. «ترجمة الامام الحسين (ع)».
     
    == وفات ==
     
     
    وى در 20 جمادى‌الاول سال 660ق، در مصر درگذشت و در سفح المقطم به خاك سپرده شد.
     
     
    == وابسته‌ها ==
    {{وابسته‌ها}}
    [[بغية الطلب في تاريخ حلب]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده


    [[ترجمة الإمام الحسین علیه السلام]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[الحسين بن علي سيد شباب أهل الجنة و حجر بن عدي أول شهداء آل‌البيت]]  


    [[الوصلة إلی الحبیب في وصف الطیبات و الطیب]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[الوصلة إلی الحبیب في وصف الطیبات و الطیب]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۲۶

    ابن عدیم، عمر بن احمد
    نام ابن عدیم، عمر بن احمد
    نام‌های دیگر آل اب‍ی ج‍راده‌، ع‍م‍ر ب‍ن اح‍م‍د

    اب‍ن اب‍ی ج‍راده‌، ع‍م‍ر ب‍ن اح‍م‍د

    اب‍ن ال‍ع‍دی‍م‌، ع‍م‍ر ب‍ن اح‍م‍د

    نام پدر احمد
    متولد ذو الحجه سال 586 ق
    محل تولد حلب
    رحلت 660 ق
    اساتید احمد بن هبةالله

    حيناء بن دهن الحصا

    عبدالرحمن بن علوان

    ثابت بن شرف

    برخی آثار بغية الطلب في تاريخ حلب

    ترجمة الإمام الحسین علیه‌السلام

    کد مؤلف AUTHORCODE01035AUTHORCODE

    كمال‌الدين ابوالقاسم عمر بن احمد بن هبةالله بن عبدالعزيز بن ابى جرادة معروف به ابن عديم عقيلى حلبى (588-660ق)، از تاريخ‌نگاران و محدثين قرن ششم و هفتم هجرى است. نسب وى به صحابى امیرالمؤمنين(ع)، ابوالجرادة مى‌رسد. خانواده وى خانواده‌اى صاحب‌نام در حلب بوده‌اند. ياقوت حموى درباره آنان مى‌گوید: «بيت ابى جرادة، بيتى مشهور در حلب است. اديبان، شاعران، فقيهان، زاهدان، عابدان، قاضيان در این خانواده به چشم مى‌خورند و فضل و دانش را به ارث مى‌برند.[۱]

    ولادت

    كمال‌الدين ابن عديم، در ذى‌حجه سال 586ق[۲] یا 588ق (1192م)، در حلب ديده به جهان گشود.

    تحصیلات

    در هفت سالگى به مكتب رفت و در نه سالگى قرآن را ختم كرد و با پا نهادن به سن ده سالگى به آموختن ديگر علوم پرداخت. نقل است كه پدرش خطى ناخوش داشت و ازاين‌رو پسرش را به فراگیرى خط تشویق مى‌نمود. وى نيز با علاقه، به آموزش این فن پرداخت؛ به‌گونه‌اى كه ياقوت حموى، خط او را با خط ابن مقله مقايسه مى‌كند.[۳]

    البته وى به همه علوم پرداخت؛ آن‌چنان‌كه حموى او را چنين وصف نموده است: «لم يعتن بشىء الا و كان فيه بارزاً و لا تعاطى امراً الا و جاء فيه مبرزاً».

    در بيست و هشت سالگى به پايه‌اى از فضل و دانش رسيد ‎كه به‌عنوان استاد مدرسه حلاویه حلب برگزيده شد و پس از آن منصب قضاوت به او واگذار شد.

    پس از آنكه مغول به فرماندهى هلاكوخان به حلب حمله نمودند، وى منصب قضاوت را كه ازجانب هلاكو به او پيشنهاد شده بود، نپذيرفت و به‌سوى برزه كه از روستاهاى اطراف دمشق بود گريخت و از آنجا به غزه در فلسطين و سپس به مصر مهاجرت نمود.

    در سال 659ق كه مغولان از حلب بيرون رفتند، ابن عديم دوباره به حلب بازگشت و از آنچه مغولان بر سر حلب آورده بودند، سخت آزرده شد و طاقت ماندن در حلب را نداشت؛ بنابراین، دوباره به مصر بازگشت و در قاهره سكنى گزيد، البته مدت اقامت این بار او در مصر، یک سال و اندى بيش به طول نينجامید و ديده از جهان فروبست.

    اساتيد

    ابن عديم، از اساتيد بسيارى بهره جست كه به‌عنوان نمونه مى‌توان به این افراد اشاره كرد:

    1. پدرش، احمد بن هبةالله كه اولین معلم او به شمار مى‌رود؛
    2. حيناء بن دهن الحصا: ابن عديم از محضر وى کتاب القدورى را كه در فقه حنفى نگاشته شده، آموخت؛
    3. عمر بن طبرزد؛
    4. افتخار‌الدين، عبدالمطلب الهاشمى؛
    5. بهاء‌الدين، يوسف بن شداد قاضى حلب؛
    6. عبدالرحمن بن علوان؛
    7. ثابت بن شرف.

    اين جماعت، اساتيد وى در شهر حلب بودند.

    وى در دمشق نيز از محضر این اساتيد، دانش اندوخت:

    1. ابواليمن، زيد بن حسن كندى؛
    2. حسن بن صعرى؛
    3. احمد بن عبدالله عظار؛
    4. عماد ابراهیم بن عبدالواهه؛
    5. ابوالقاسم عبدالصمد بن قاضى حرستانى؛
    6. ابن المنى.

    علاوه بر این افراد، وى در بغداد و بيت‌المقدس نيز از محضر افرادى كسب فيض نمود. به سبب فضل و دانش بى‌نظير او بسيارى نيز نزد او تلمذ نمودند، از جمله:

    1. پسرش، مجد‌الدين عبدالرحمن؛
    2. ابن مسدى؛
    3. ابن حاجب؛
    4. دمیاطى؛
    5. ابوالقاسم احمدبن محمد بن حسین.

    ابن عديم، علاوه بر مراتب بالاى فضل و كمال، شاعرى چيره‌دست نيز به شمار مى‌رود. نمونه‌اى از اشعار دل‌انگیز او را ياقوت حموى در «معجم الادباء» نقل كرده است.

    آثار

    ابن عديم، آثار گوناگونى در علوم مختلف نگاشته است كه البته بسيارى از آنها اكنون به دست ما نرسيده است. برخى از آثار وى به این شرح است:

    1. «الدرارى في ذكر الذرارى»: این اثر به چاپ رسيده است؛
    2. «الأخبار المستفادة في ذكر بنى جرادة»: گویا این کتاب درباره شرح حال خانواده‌اش نگارش يافته است. این کتاب اكنون به دست ما نرسيده است؛
    3. «ضوء الصباح في الحث على السماح»: حاجى خليفه نام این اثر را «ضوء المصباح في الحث على السماح» ضبط كرده است. (كشف الظنون، ج 4، ص1126). این کتاب نيز مفقود شده است؛
    4. «الخط و علومه و وصف آدابه و اقلامه و طروسه»: این کتاب نيز امروزه به دست ما نرسيده است؛
    5. «الانصاف و التحرى في دفع الظلم و التجرى عن ابى العلاء المعرى»: این کتاب به چاپ رسيده است؛
    6. «تذكرة ابن العديم»: مؤلف، این اثر را در سن بيست و پنج سالگى نگاشته است. این کتاب نيز چاپ و منتشر شده است؛
    7. «الوصلة الى الحبيب في وصف الطيبات و الطيب»: درباره این اثر، به‌تفصيل سخن خواهيم گفت؛
    8. «تبريد حرارة الاكباد في الصبر على فقد الاولاد»؛
    9. «مراد المراد و مواد المواد»؛
    10. «الإشعار بما للملوك من النوادر و الأشعار»: این اثر به دست ما نرسيده است؛
    11. «بغية الطلب في تاريخ حلب»: این اثر كه مفصل‌ترين نگاشته ابن عديم است، در چهل جزء تأليف شده، ولى قبل از تدوین نهایى، مؤلف از دنيا رفت؛
    12. «ترجمة الامام الحسين(ع)».

    وفات

    وى در 20 جمادى‌الاول سال 660ق، در مصر درگذشت و در سفح المقطم به خاک سپرده شد.

    پانویس

    1. معجم الادباء، ج 5، ص16
    2. پایگاه جامع تاریخ
    3. معجم الادباء، ج 16، ص42


    وابسته‌ها