دهکردی، سید ابوالقاسم: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ميرزاى شيرازى' به 'ميرزاى شيرازى ')
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۵۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR08202.jpg|بندانگشتی|دهکردی، ابوالقاسم]]
    [[پرونده:NUR08202.jpg|بندانگشتی|دهکردی، سید ابوالقاسم]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|دهکردی، ابوالقاسم
    ! نام!! data-type="authorName" |دهکردی، سید ابوالقاسم
    |-
    |-
    |نام های دیگر  
    |نام‎های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| ح‍س‍ی‍ن‍ی‌ ده‍ک‍ردی‌ اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌، اب‍وال‍ق‍اس‍م‌
    | data-type="authorOtherNames" | ح‍س‍ی‍ن‍ی‌ ده‍ک‍ردی‌ اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌، اب‍وال‍ق‍اس‍م‌


    ده‍ک‍ردی‌ اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌، اب‍وال‍ق‍اس‍م‌
    ده‍ک‍ردی‌ اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌، اب‍وال‍ق‍اس‍م‌
    Seyed Abolghasem Dehkordi
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |سيد محمدباقر دهكردى
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|1234 هـ.ش یا 1856 م
    | data-type="authorbirthDate" |1234 ش یا 1856 م
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |دهكُرد از توابع شهركرد
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|1313 هـ.ش یا 1353 هـ.ق یا 1935 م
    | data-type="authorDeathDate" |1313 ش یا 1353 ق یا 1935 م
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |ميرزا ابوالمعالى كلباسى
     
    [[نجفی اصفهانی، محمدباقر|آيت‌الله حاج شيخ محمدباقر نجفى]]
     
    [[میرزای شیرازی، سید محمدحسن|ميرزا محمدحسن شيرازى]]
     
    [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند ملا محمدكاظم خراسانى]]
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|
    | data-type="authorWritings" |[[منبر الوسیله: مباحث اعتقادی به روش فلسفی و عرفانی]]
    |-class='articleCode'
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف  
    |کد مؤلف  
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE8202AUTHORCODE
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE08202AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>


    '''سيدابوالقاسم دهكردى اصفهانى''' (1234- 1313ش)، از مراجع تقلید اواخر دوره‌ قاجاریه‌ و اوایل پهلوی اوّل، مجتهد، اصولی، واعظ و استاد اخلاق درسطح مناطق چهارمحال وبختیاری و اصفهان


    «آيت‌الله سيد ابوالقاسم دهكردى اصفهانى»، در حدود سال 1234ش / 1272ق، از پدر و مادرى فرهيخته در دهكُرد از توابع شهركرد به دنيا آمد.
    == ولادت ==
    در حدود سال 1234ش / 1272ق، از پدر و مادرى فرهيخته در دهكُرد از توابع شهركرد به دنيا آمد.


    پدر ايشان، آيت‌الله سيد محمدباقر دهكردى، از علماى عالى‌رتبه عصر خود بوده و در خدمت حاج ملا محمدابراهيم كلباسى، مدت پانزده سال، شاگردى كرده است و به واسطه زهد، تقوا و ورعى كه مرحوم كلباسى از او ديد، در زمره خواص اصحاب وى گرديد. سيد محمدباقر بيشتر اوقات، انيس و جليس حاجى كلباسى بود؛ چنان‌كه هنگام اقامت در اصفهان، در منزل ايشان سكونت نمود و تربيت و تعليم فرزندان حاجى را به عهده گرفت. مادر ايشان نيز، دختر عالم ربانى و فقيه صمدانى آخوند ملا محمدابراهيم دهكردى، زنى شايسته، عفيف و اهل تهجد بود.
    پدر ايشان، آيت‌الله سيد محمدباقر دهكردى، از علماى عالى‌رتبه عصر خود بوده و در خدمت حاج ملا محمدابراهيم كلباسى، مدت پانزده سال، شاگردى كرده است و به واسطه زهد، تقوا و ورعى كه مرحوم كلباسى از او ديد، در زمره خواص اصحاب وى گرديد. سيد محمدباقر بيشتر اوقات، انيس و جليس حاجى كلباسى بود؛ چنان‌كه هنگام اقامت در اصفهان، در منزل ايشان سكونت نمود و تربيت و تعليم فرزندان حاجى را به عهده گرفت. مادر ايشان نيز، دختر عالم ربانى و فقيه صمدانى آخوند ملا محمدابراهيم دهكردى، زنى شايسته، عفيف و اهل تهجد بود.


    == تحصیلات ==
    سيد ابوالقاسم در سن يازده سالگى يا دوازده سالگى، از زادگاه خويش به اصفهان مهاجرت كرده و در مدرسه صدر اصفهان، اقامت گزيد. وى پس از فراغت از مقدمات و سطوح، مشغول درس خارج فقه و اصول و حكمت شده و در سن بيست و پنج سالگى، اساتيد ايشان، تصديق اجتهاد او را نموده و لذا ترك تقليد كرده و نمازهاى گذشته را قضا نمودند.
    سيد ابوالقاسم در سن يازده سالگى يا دوازده سالگى، از زادگاه خويش به اصفهان مهاجرت كرده و در مدرسه صدر اصفهان، اقامت گزيد. وى پس از فراغت از مقدمات و سطوح، مشغول درس خارج فقه و اصول و حكمت شده و در سن بيست و پنج سالگى، اساتيد ايشان، تصديق اجتهاد او را نموده و لذا ترك تقليد كرده و نمازهاى گذشته را قضا نمودند.


    == استادان ايشان در اصفهان==
    == اساتید==
     
     
    1. سيد محمدجواد دهكردى (برادر ايشان)؛
     
    2. ميرزا ابوالمعالى كلباسى؛
     
    3. آيت‌الله حاج شيخ محمدباقر نجفى؛
     
    4. حاج ملا اسماعيل حكيم دربكوشى؛
     
    5. آيت‌الله ميرزا محمدحسن نجفى؛
     
    6. ملا محمدباقر فشاركى.


    === اساتید ایشان در اصفهان===
    {{ستون-شروع|2}}
    # سيد محمدجواد دهكردى (برادر ايشان)؛
    # ميرزا ابوالمعالى كلباسى؛
    # [[نجفی اصفهانی، محمدباقر|آيت‌الله حاج شيخ محمدباقر نجفى]]؛
    # حاج ملا اسماعيل حكيم دربكوشى؛
    # آيت‌الله ميرزا محمدحسن نجفى؛
    # ملا محمدباقر فشاركى.
    {{پایان}}
    ايشان در سال 1301ق، در سن 29 سالگى ازدواج نموده و در همان سال، به حكم استخاره و اصرار بعضى از اولياى خدا، به عزم عتبه‌بوسى [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و تكميل تحصيلات، در حالى كه مجتهد مسلم هم بوده‌اند، عازم زيارت ائمه(ع) عراق شده و مدتى در سامرا اقامت گزيده و پس از آن، به اشاره ملا فتح‌على سلطان‌آبادى و به حكم استخاره، به عزم اقامت در نجف از سامرا خارج شده و در بين راه، به زيارت كربلا مشرف شدند.
    ايشان در سال 1301ق، در سن 29 سالگى ازدواج نموده و در همان سال، به حكم استخاره و اصرار بعضى از اولياى خدا، به عزم عتبه‌بوسى [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و تكميل تحصيلات، در حالى كه مجتهد مسلم هم بوده‌اند، عازم زيارت ائمه(ع) عراق شده و مدتى در سامرا اقامت گزيده و پس از آن، به اشاره ملا فتح‌على سلطان‌آبادى و به حكم استخاره، به عزم اقامت در نجف از سامرا خارج شده و در بين راه، به زيارت كربلا مشرف شدند.


    == اساتيد ايشان در سامرا و نجف اشرف==
    === اساتيد ايشان در سامرا و نجف اشرف===
     
    #[[میرزای شیرازی، سید محمدحسن|ميرزا محمدحسن شيرازى]] (1230 - 1312ق)، صاحب حكم معروف تحريم تنباكو؛
     
    #ملا فتح‌على سلطان‌آبادى (متوفى 1318ق) از شاگردان و ملازمين [[میرزای شیرازی، سید محمدحسن|ميرزاى شيرازى]] و صاحب كرامات و مقامات معنوى؛
    1. [[میرزای شیرازی، محمد حسن بن محمود|ميرزا محمدحسن شيرازى]] (1230 - 1312ق)، صاحب حكم معروف تحريم تنباكو؛
    #حاج [[نوری، حسین بن محمدتقی|ميرزا حسين نورى]]، معروف به [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] صاحب [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]] (1254 - 1320ق)؛
     
    #شيخ زين‌الدين مازندرانى (متوفى 1309ق)، از شاگردان صاحب ضوابط و [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]]؛
    2. ملا فتح‌على سلطان‌آبادى (متوفى 1318ق) از شاگردان و ملازمين [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]]   و صاحب كرامات و مقامات معنوى؛
    #[[رشتی، حبیب‌الله|ميرزا حبيب‌الله رشتى]] (متوفى 1312ق)، از شاگردان [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]] (آيت‌الله دهكردى مدت هفت سال در درس فقه و اصول ميرزا حبيب‌الله حاضر شده و تقريرات درس ايشان را هم نوشته‌اند كه به نام «تنقيح الاصول» مى‌باشد)؛
     
    #[[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند ملا محمدكاظم خراسانى]] (متوفى 1329ق).
    3. حاج ميرزا حسين نورى، معروف به [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] صاحب [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]] (1254 - 1320ق)؛
     
    4. شيخ زين الدين مازندرانى (متوفى 1309ق)، از شاگردان صاحب ضوابط و [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]]؛
     
    5. [[رشتی، حبیب‎ الله بن محمد علی|ميرزا حبيب الله رشتى]] (متوفى 1312ق)، از شاگردان [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]] (آيت‌الله دهكردى مدت هفت سال در درس فقه و اصول ميرزا حبيب الله حاضر شده و تقريرات درس ايشان را هم نوشته‌اند كه به نام «تنقيح الاصول» مى‌باشد)؛
     
    6. آخوند ملا محمدكاظم خراسانى (متوفى 1329ق).


    ايشان، علمايى را كه نام آنان در ذيل آمده است، از مشايخ اجازه اجتهاد و روايت خود دانسته‌اند:
    ايشان، علمايى را كه نام آنان در ذيل آمده است، از مشايخ اجازه اجتهاد و روايت خود دانسته‌اند:
     
    {{ستون-شروع|2}}
    1. ميرزا هاشم چهارسوقى؛
    # [[چهارسوقی، محمدهاشم|ميرزا هاشم چهارسوقى]]؛
     
    # ميرزا محمدحسن نجفى؛
    2. ميرزا محمدحسن نجفى؛
    # آخوند ملا محمدباقر فشاركى؛
     
    # [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند ملا محمدكاظم خراسانى]]؛
    3. آخوند ملا محمدباقر فشاركى؛
    # [[نوری، حسین بن محمدتقی|ميرزا حسين نورى]]؛
     
    # شيخ زين‌العابدين مازندرانى.
    4. آخوند ملا محمدكاظم خراسانى؛
    {{پایان}}
     
    5. ميرزا حسين نورى؛
     
    6. شيخ زين العابدين مازندرانى.
     
    ايشان در حدود سال 1309ق پس از افزايش اندوخته‌هاى علمى و ارتقا به مقامات فقهى و اصولى در حوزه‌هاى علميه سامرّا و نجف كه حدود هفت سال طول كشيد، به اصفهان در سن 37 سالگى بازگشت و در مدرسه صدر اين شهر به تدريس و تحقيق و نيز تربيت طلاب پرداخت و ضمن اين برنامه‌ها با تهذيب نفس و پارسايى، مدارج معنوى را طى كرد و با ملكوت انس گرفت و با ارتزاق از عالم معنويت به افكار بلندى در حكمت و عرفان رسيد و از بزرگ‌ترين علماى عصر خود قلمداد گرديد. بسيارى از فضلاى اصفهان كه حتى خود مشغول تدريس بودند، وقتى از مقامات والاى علمى و معنوى اين عالم ربّانى مطلع شدند به محضرش شتافتند.
    ايشان در حدود سال 1309ق پس از افزايش اندوخته‌هاى علمى و ارتقا به مقامات فقهى و اصولى در حوزه‌هاى علميه سامرّا و نجف كه حدود هفت سال طول كشيد، به اصفهان در سن 37 سالگى بازگشت و در مدرسه صدر اين شهر به تدريس و تحقيق و نيز تربيت طلاب پرداخت و ضمن اين برنامه‌ها با تهذيب نفس و پارسايى، مدارج معنوى را طى كرد و با ملكوت انس گرفت و با ارتزاق از عالم معنويت به افكار بلندى در حكمت و عرفان رسيد و از بزرگ‌ترين علماى عصر خود قلمداد گرديد. بسيارى از فضلاى اصفهان كه حتى خود مشغول تدريس بودند، وقتى از مقامات والاى علمى و معنوى اين عالم ربّانى مطلع شدند به محضرش شتافتند.


    از جمله علمايى كه از محضر ايشان استفاده كرده‌اند، عبارتند از حجج اسلام و آيات عظام:
    از جمله علمايى كه از محضر ايشان استفاده كرده‌اند، عبارتند از حجج اسلام و آيات عظام:


    1. حاج آقا رحيم ارباب (1297 - 1396ق)؛
    {{ستون-شروع|2}}


    2. سيد محمّد رضوى كاشانى؛
    # حاج آقا رحيم ارباب (1297 - 1396ق)؛
    # سيد محمّد رضوى كاشانى؛
    # حاج شيخ مرتضى مظاهرى فرزند محمّدحسن بن محمّدابراهيم كرونى؛
    # سيد محمّدرضا خراسانى؛
    # سيد عباس دهكردى (معروف به صفى)؛
    # حاج سيد كمال‌الدين نوربخش دهكردى؛
    # حاج ميرزا على‌آقا شيرازى؛
    # معلّم حبيب‌آبادى؛
    # سيد عبدالحسين طيب (صاحب تفسير اطيب البيان)؛
    # سيد محمّدتقى موسوى (صاحب مكيال المكارم)؛
    # شيخ محمّدرضا جرقوئى اصفهانى؛
    # سيد حسن چهارسوقى؛
    # مرتضى دهكردى معروف به حاج آقا ميرزا دهكردى؛
    # سيد محمّدباقر رجايى؛
    # حسينعلى صديقين؛
    # مرتضى مظاهرى نجفى؛
    # امير محمّدمهدى امام جمعه؛
    # ملاّ على ماربينى؛
    # سيد ابوالقاسم فريدنى؛
    # سيد على‌اكبر هاشمى؛
    # سيد احمد نوربخش دهكردى (برادرش)؛
    # سيد محمّدباقر امامى (برادرزاده‌اش)؛
    # سيد محمّدجواد نجفى (برادرزاده و داماد ايشان).
    {{پایان}}


    3. حاج شيخ مرتضى مظاهرى فرزند محمّدحسن بن محمّدابراهيم كرونى؛
    آيت‌الله دهكردى از رجال حديث محسوب مى‌گرديد و علاوه بر [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره)، دانشورانى چون آيات عظام [[مرعشی، سید شهاب‌الدین|مرعشى نجفى]]، [[بروجردی، حسین|بروجردى]]، سيد محمّدتقى موسوى احمدآبادى، حاج آقا رحيم ارباب و معلم حبيب‌آبادى (صاحب كتاب مكارم الآثار) از ايشان اجازه نقل حديث و اجتهاد دريافت كرده‌اند.
     
    4. سيد محمّدرضا خراسانى؛
     
    5. سيد عباس دهكردى (معروف به صفى)؛
     
    6. حاج سيد كمال الدين نوربخش دهكردى؛
     
    7. حاج ميرزا على‌آقا شيرازى؛
     
    8. معلّم حبيب‌آبادى؛
     
    9. سيد عبدالحسين طيب (صاحب تفسير اطيب البيان)؛
     
    10. سيد محمّدتقى موسوى (صاحب مكيال المكارم)؛
     
    11. شيخ محمّدرضا جرقوئى اصفهانى؛
     
    12. سيد حسن چهارسوقى؛
     
    13. مرتضى دهكردى معروف به حاج آقا ميرزا دهكردى؛
     
    14. سيد محمّدباقر رجايى؛
     
    15. حسينعلى صديقين؛
     
    16. مرتضى مظاهرى نجفى؛
     
    17. مير محمّدمهدى امام جمعه؛
     
    18. ملاّ على ماربينى؛
     
    19. سيد ابوالقاسم فريدنى؛
     
    20. سيد على‌اكبر هاشمى؛
     
    21. سيد احمد نوربخش دهكردى (برادرش)؛
     
    22. سيد محمّدباقر امامى (برادرزاده‌اش)؛
     
    23. سيد محمّدجواد نجفى (برادرزاده و داماد ايشان).
     
    آيت‌الله دهكردى از رجال حديث محسوب مى‌گرديد و علاوه بر [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره)، دانشورانى چون آيات عظام مرعشى نجفى، بروجردى، سيد محمّدتقى موسوى احمدآبادى، حاج آقا رحيم ارباب و معلم حبيب‌آبادى (صاحب كتاب مكارم الآثار) از ايشان اجازه نقل حديث و اجتهاد دريافت كرده‌اند.


    ايشان تا آنجا مورد وثوق مردم در استان اصفهان، چهارمحال و بختيارى و نقاط هم‌جوار قرار گرفت كه اكثريت اهالى اين نقاط، وى را مرجع تقليد خويش قرار دادند و رساله عمليه ايشان حاوى فتاوى فقهى به نام «هداية الانام» مكرّر چاپ شد و در دسترس مقلدين آن فقيه عارف قرار گرفت.
    ايشان تا آنجا مورد وثوق مردم در استان اصفهان، چهارمحال و بختيارى و نقاط هم‌جوار قرار گرفت كه اكثريت اهالى اين نقاط، وى را مرجع تقليد خويش قرار دادند و رساله عمليه ايشان حاوى فتاوى فقهى به نام «هداية الانام» مكرّر چاپ شد و در دسترس مقلدين آن فقيه عارف قرار گرفت.


    ايشان سال‌ها امامت جماعت مسجد سفره‌چى (سُرخى) واقع در خيابان چهارباغ پايين و مسجد شيخ الاسلام واقع در خيابان عبدالرزاق را عهده‌دار بود و در برخى ايام خصوصاً ماه مبارك رمضان به ايراد سخنرانى، موعظه و اقامه مراسم احياء اقدام مى‌نمود.
    ايشان سال‌ها امامت جماعت مسجد سفره‌چى (سُرخى) واقع در خيابان چهارباغ پايين و مسجد شيخ‌الاسلام واقع در خيابان عبدالرزاق را عهده‌دار بود و در برخى ايام خصوصاً ماه مبارک رمضان به ايراد سخنرانى، موعظه و اقامه مراسم احياء اقدام مى‌نمود.


    ايشان بر حسب نياز جامعه و مقتضيات زمان، احساس كرد كه علاوه بر تربيت شاگردان در زمينه‌هاى فقه، اصول و حكمت و نيز انجام دادن تحقيقات علمى، بايد به وعظ و ارشاد مردم بپردازد. اهالى اصفهان، از خواص و عوام به مجالس پرشور وعظ وى حاضر مى‌شدند و از بيانات او نهايت فيض را مى‌بردند.
    ايشان بر حسب نياز جامعه و مقتضيات زمان، احساس كرد كه علاوه بر تربيت شاگردان در زمينه‌هاى فقه، اصول و حكمت و نيز انجام دادن تحقيقات علمى، بايد به وعظ و ارشاد مردم بپردازد. اهالى اصفهان، از خواص و عوام به مجالس پرشور وعظ وى حاضر مى‌شدند و از بيانات او نهايت فيض را مى‌بردند.
    خط ۱۵۰: خط ۱۲۶:
    ايشان ديدگاه‌ها، افكار عرفانى و تجربه‌هاى سلوكى خود را كه از راه تفحص در منابع قرآنى و روايى و نيز پارسايى و عبادت به دست آورده بود، در اثرى به نام «منبر الوسيلة» گرد آورد. او در اين اثر، دست‌آوردهاى معنوى خويش را با عنوان «مرقاة» و «پلكان» با ترتيب خاصى نظم و نسق داده است تا راهيان كوى كمال با بهره‌ورى از آن، به مقامات ملكوتى برسند. در حقيقت اين مباحث، مرام‌نامه‌ى است كه ساختار زندگى او را پى ريخته بود و نردبانى است كه خود او با عروج از آن، به مقامات والايى رسيد و محضر آموزگاران باطنى ولايت را درك كرد.
    ايشان ديدگاه‌ها، افكار عرفانى و تجربه‌هاى سلوكى خود را كه از راه تفحص در منابع قرآنى و روايى و نيز پارسايى و عبادت به دست آورده بود، در اثرى به نام «منبر الوسيلة» گرد آورد. او در اين اثر، دست‌آوردهاى معنوى خويش را با عنوان «مرقاة» و «پلكان» با ترتيب خاصى نظم و نسق داده است تا راهيان كوى كمال با بهره‌ورى از آن، به مقامات ملكوتى برسند. در حقيقت اين مباحث، مرام‌نامه‌ى است كه ساختار زندگى او را پى ريخته بود و نردبانى است كه خود او با عروج از آن، به مقامات والايى رسيد و محضر آموزگاران باطنى ولايت را درك كرد.


    == ديگر آثار ايشان عبارتند از==
    == وفات ==


    سرانجام پس از هشتاد و يك سال زندگى بابركت كه هفتاد سال آن در راه كسب معارف و افزايش توشه آخرت و تقوا سپرى گرديد، اين عالم ربانى، در شب يك‌شنبه ششم شوال سال 1353ق، در اصفهان درگذشت. هم‌زمان با ارتحال وى، شهر اصفهان يك‌پارچه در ماتم و اندوه فرورفت و در روز بعد پيكر پاکش از مسجد حكيم به‌سوى زينبيه حركت داده شد، در اين حال چنان انقلابى در شهر اصفهان ايجاد گرديد كه مردم با پاى پياده در تشييع جنازه اين عالم عامل حضور يافتند و آن را در سمت غربى زينبيه و در حجره‌اى مخصوص كه قبلاً از مالكين خريدارى شده بود، دفن كردند و اين برنامه بر طبق وصيت ايشان صورت گرفت، زيرا وقتى به وى گفته بودند: آيا شما را در تخت فولاد دفن كنيم؟ جواب داده بود: آن‌جا عالمان و صالحان هستند كه حكم نقره را دارند، اما مرا در جوار بانويى دفن كنيد كه به اهل‌بيت انتساب دارد و حكم طلا را دارد.


    1. حاشيه بر تفسير صافى؛
    در حال حاضر مسجدى به نام آن بزرگوار در كنار امام‌زاده زينبيه اصفهان برپاست كه مورد توجه مردم مى‌باشد.


    2. حاشيه بر وافى؛
    در ميانه خيابان عبدالرزاق اصفهان كوچه بن‌بستى به نام شهيد اميرحسين ديانى - كه قبلاً آيت‌اللَّه دهكردى نام داشته - قرار دارد كه در حال حاضر منزل آيت‌اللَّه دهكردى در آن واقع شده است كه به همان صورت اوليه و سبک و سياق دوران حيات آن فقيه متقى، حفاظت گرديده است.


    3. رساله‌اى فقهى در قبض؛
    == آثار ==
     
    {{ستون-شروع|2}}
    4. بشارات السالكين يا واردات غيبيه؛
    # حاشيه بر تفسير صافى؛
     
    # حاشيه بر وافى؛
    5. جنّة المأوى در اخلاق؛
    # رساله‌اى فقهى در قبض؛
     
    # بشارات السالكين يا واردات غيبيه؛
    6. حاشيه بر جامع عباسى؛
    # جنّة المأوى در اخلاق؛
     
    # حاشيه بر جامع عباسى؛
    7. ذخيره‌اى در ادعيه و ختومات؛
    # ذخيره‌اى در ادعيه و ختومات؛
     
    # رساله در طهارت؛
    8. رساله در طهارت؛
    # شرح بر شرايع؛
     
    # شرح فارسى بر كتاب [[من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه]]؛
    9. شرح بر شرايع؛
    # الفوائد در متفرقات؛
     
    # اللمعات فى شرح دعاء سمات؛
    10. شرح فارسى بر كتاب [[من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه]]؛
    # رساله در مباحث الفاظ؛
     
    # حاشيه بر نخبه حاجى محمّدابراهيم كرباسى؛
    11. الفوائد در متفرقات؛
    # نور الابصار فى فضيلة الانتظار؛
     
    # المتاجر، تقرير درس [[رشتی، حبیب‌الله|ميرزا حبيب‌الله رشتى]]؛
    12. اللمعات فى شرح دعاء سمات؛
    # حاشيه بر مكاسب [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ انصارى]]؛
     
    # رساله‌اى در طهارت؛
    13. رساله در مباحث الفاظ؛
    # ينابيع الحكمة در تفسير؛
     
    # شرح بر اصول كافى؛
    14. حاشيه بر نخبه حاجى محمّدابراهيم كرباسى؛
    # تنقيح الاصول، تقريرات درس محقق رشتى با نظريات مؤلف در بحث الفاظ؛
     
    # حاشيه بر رسائل [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ انصارى]]؛
    15. نور الابصار فى فضيلة الانتظار؛
    # شرح حديث حقيقت كميل بن زياد؛
     
    # الاخلاق؛
    16. المتاجر، تقرير درس [[رشتی، حبیب‎ الله بن محمد علی|ميرزا حبيب الله رشتى]] ؛
    # السوانح و اللوائح (تاريخ اقامت ايشان در شيراز).
     
    {{پایان}}
    17. حاشيه بر مكاسب [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ انصارى]] ؛
     
    18. رساله‌اى در طهارت؛
     
    19. ينابيع الحكمة در تفسير؛
     
    20. شرح بر اصول كافى؛
     
    21. تنقيح الاصول، تقريرات درس محقق رشتى با نظريات مؤلف در بحث الفاظ؛
     
    22. حاشيه بر رسائل [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ انصارى]] ؛
     
    23. شرح حديث حقيقت كميل بن زياد؛
     
    24. الاخلاق؛
     
    25. السوانح و اللوائح (تاريخ اقامت ايشان در شيراز).
     
    سرانجام پس از هشتاد و يك سال زندگى بابركت كه هفتاد سال آن در راه كسب معارف و افزايش توشه آخرت و تقوا سپرى گرديد، اين عالم ربانى، در شب يك‌شنبه ششم شوال سال 1353ق، به سراى سرور شتافت و ميهمان قدسيان گشت. هم‌زمان با ارتحال وى، شهر اصفهان يك‌پارچه در ماتم و اندوه فرورفت و در روز بعد پيكر پاكش از مسجد حكيم به‌سوى زينبيه حركت داده شد، در اين حال چنان انقلابى در شهر اصفهان ايجاد گرديد كه مردم با پاى پياده در تشييع جنازه اين عالم عامل حضور يافتند و آن را در سمت غربى زينبيه و در حجره‌اى مخصوص كه قبلاً از مالكين خريدارى شده بود، دفن كردند و اين برنامه بر طبق وصيت ايشان صورت گرفت، زيرا وقتى به وى گفته بودند: آيا شما را در تخت فولاد دفن كنيم؟ جواب داده بود: آن‌جا عالمان و صالحان هستند كه حكم نقره را دارند، اما مرا در جوار بانويى دفن كنيد كه به اهل بيت انتساب دارد و حكم طلا را دارد.
     
    در حال حاضر مسجدى به نام آن بزرگوار در كنار امام‌زاده زينبيه اصفهان برپاست كه مورد توجه مردم مى‌باشد.
     
    در ميانه خيابان عبدالرزاق اصفهان كوچه بن‌بستى به نام شهيد اميرحسين ديانى - كه قبلاً آيت‌اللَّه دهكردى نام داشته - قرار دارد كه در حال حاضر منزل آيت‌اللَّه دهكردى در آن واقع شده است كه به همان صورت اوليه و سبك و سياق دوران حيات آن فقيه متقى، حفاظت گرديده است.


    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==


    دهكردى، سيد ابوالقاسم، (1379)، «منبر الوسيلة»، قم، دفتر تبليغات حوزه علميه قم، مركز انتشارات.


    دهكردى، سيد ابوالقاسم، (1379)، «منبر الوسيلة»، قم، دفتر تبليغات حوزه علميه قم، مركز انتشارات.


    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    == وابسته‌ها ==
    [[منبر الوسیله: مباحث اعتقادی به روش فلسفی و عرفانی]]  
    [[منبر الوسیله: مباحث اعتقادی به روش فلسفی و عرفانی]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده


    [[شرح دعاي سمات (لمعات في شرح دعاء السمات)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[شرح دعای سمات (لمعات في شرح دعاء السمات)]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۵:۰۹

    دهکردی، سید ابوالقاسم
    نام دهکردی، سید ابوالقاسم
    نام‎های دیگر ح‍س‍ی‍ن‍ی‌ ده‍ک‍ردی‌ اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌، اب‍وال‍ق‍اس‍م‌

    ده‍ک‍ردی‌ اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌، اب‍وال‍ق‍اس‍م‌

    Seyed Abolghasem Dehkordi

    نام پدر سيد محمدباقر دهكردى
    متولد 1234 ش یا 1856 م
    محل تولد دهكُرد از توابع شهركرد
    رحلت 1313 ش یا 1353 ق یا 1935 م
    اساتید ميرزا ابوالمعالى كلباسى

    آيت‌الله حاج شيخ محمدباقر نجفى

    ميرزا محمدحسن شيرازى

    آخوند ملا محمدكاظم خراسانى

    برخی آثار منبر الوسیله: مباحث اعتقادی به روش فلسفی و عرفانی
    کد مؤلف AUTHORCODE08202AUTHORCODE

    سيدابوالقاسم دهكردى اصفهانى (1234- 1313ش)، از مراجع تقلید اواخر دوره‌ قاجاریه‌ و اوایل پهلوی اوّل، مجتهد، اصولی، واعظ و استاد اخلاق درسطح مناطق چهارمحال وبختیاری و اصفهان

    ولادت

    در حدود سال 1234ش / 1272ق، از پدر و مادرى فرهيخته در دهكُرد از توابع شهركرد به دنيا آمد.

    پدر ايشان، آيت‌الله سيد محمدباقر دهكردى، از علماى عالى‌رتبه عصر خود بوده و در خدمت حاج ملا محمدابراهيم كلباسى، مدت پانزده سال، شاگردى كرده است و به واسطه زهد، تقوا و ورعى كه مرحوم كلباسى از او ديد، در زمره خواص اصحاب وى گرديد. سيد محمدباقر بيشتر اوقات، انيس و جليس حاجى كلباسى بود؛ چنان‌كه هنگام اقامت در اصفهان، در منزل ايشان سكونت نمود و تربيت و تعليم فرزندان حاجى را به عهده گرفت. مادر ايشان نيز، دختر عالم ربانى و فقيه صمدانى آخوند ملا محمدابراهيم دهكردى، زنى شايسته، عفيف و اهل تهجد بود.

    تحصیلات

    سيد ابوالقاسم در سن يازده سالگى يا دوازده سالگى، از زادگاه خويش به اصفهان مهاجرت كرده و در مدرسه صدر اصفهان، اقامت گزيد. وى پس از فراغت از مقدمات و سطوح، مشغول درس خارج فقه و اصول و حكمت شده و در سن بيست و پنج سالگى، اساتيد ايشان، تصديق اجتهاد او را نموده و لذا ترك تقليد كرده و نمازهاى گذشته را قضا نمودند.

    اساتید

    اساتید ایشان در اصفهان

    1. سيد محمدجواد دهكردى (برادر ايشان)؛
    2. ميرزا ابوالمعالى كلباسى؛
    3. آيت‌الله حاج شيخ محمدباقر نجفى؛
    4. حاج ملا اسماعيل حكيم دربكوشى؛
    5. آيت‌الله ميرزا محمدحسن نجفى؛
    6. ملا محمدباقر فشاركى.

    ايشان در سال 1301ق، در سن 29 سالگى ازدواج نموده و در همان سال، به حكم استخاره و اصرار بعضى از اولياى خدا، به عزم عتبه‌بوسى اميرالمؤمنين(ع) و تكميل تحصيلات، در حالى كه مجتهد مسلم هم بوده‌اند، عازم زيارت ائمه(ع) عراق شده و مدتى در سامرا اقامت گزيده و پس از آن، به اشاره ملا فتح‌على سلطان‌آبادى و به حكم استخاره، به عزم اقامت در نجف از سامرا خارج شده و در بين راه، به زيارت كربلا مشرف شدند.

    اساتيد ايشان در سامرا و نجف اشرف

    1. ميرزا محمدحسن شيرازى (1230 - 1312ق)، صاحب حكم معروف تحريم تنباكو؛
    2. ملا فتح‌على سلطان‌آبادى (متوفى 1318ق) از شاگردان و ملازمين ميرزاى شيرازى و صاحب كرامات و مقامات معنوى؛
    3. حاج ميرزا حسين نورى، معروف به محدث نورى صاحب مستدرك الوسائل (1254 - 1320ق)؛
    4. شيخ زين‌الدين مازندرانى (متوفى 1309ق)، از شاگردان صاحب ضوابط و صاحب جواهر؛
    5. ميرزا حبيب‌الله رشتى (متوفى 1312ق)، از شاگردان شيخ مرتضى انصارى (آيت‌الله دهكردى مدت هفت سال در درس فقه و اصول ميرزا حبيب‌الله حاضر شده و تقريرات درس ايشان را هم نوشته‌اند كه به نام «تنقيح الاصول» مى‌باشد)؛
    6. آخوند ملا محمدكاظم خراسانى (متوفى 1329ق).

    ايشان، علمايى را كه نام آنان در ذيل آمده است، از مشايخ اجازه اجتهاد و روايت خود دانسته‌اند:

    1. ميرزا هاشم چهارسوقى؛
    2. ميرزا محمدحسن نجفى؛
    3. آخوند ملا محمدباقر فشاركى؛
    4. آخوند ملا محمدكاظم خراسانى؛
    5. ميرزا حسين نورى؛
    6. شيخ زين‌العابدين مازندرانى.

    ايشان در حدود سال 1309ق پس از افزايش اندوخته‌هاى علمى و ارتقا به مقامات فقهى و اصولى در حوزه‌هاى علميه سامرّا و نجف كه حدود هفت سال طول كشيد، به اصفهان در سن 37 سالگى بازگشت و در مدرسه صدر اين شهر به تدريس و تحقيق و نيز تربيت طلاب پرداخت و ضمن اين برنامه‌ها با تهذيب نفس و پارسايى، مدارج معنوى را طى كرد و با ملكوت انس گرفت و با ارتزاق از عالم معنويت به افكار بلندى در حكمت و عرفان رسيد و از بزرگ‌ترين علماى عصر خود قلمداد گرديد. بسيارى از فضلاى اصفهان كه حتى خود مشغول تدريس بودند، وقتى از مقامات والاى علمى و معنوى اين عالم ربّانى مطلع شدند به محضرش شتافتند.

    از جمله علمايى كه از محضر ايشان استفاده كرده‌اند، عبارتند از حجج اسلام و آيات عظام:

    1. حاج آقا رحيم ارباب (1297 - 1396ق)؛
    2. سيد محمّد رضوى كاشانى؛
    3. حاج شيخ مرتضى مظاهرى فرزند محمّدحسن بن محمّدابراهيم كرونى؛
    4. سيد محمّدرضا خراسانى؛
    5. سيد عباس دهكردى (معروف به صفى)؛
    6. حاج سيد كمال‌الدين نوربخش دهكردى؛
    7. حاج ميرزا على‌آقا شيرازى؛
    8. معلّم حبيب‌آبادى؛
    9. سيد عبدالحسين طيب (صاحب تفسير اطيب البيان)؛
    10. سيد محمّدتقى موسوى (صاحب مكيال المكارم)؛
    11. شيخ محمّدرضا جرقوئى اصفهانى؛
    12. سيد حسن چهارسوقى؛
    13. مرتضى دهكردى معروف به حاج آقا ميرزا دهكردى؛
    14. سيد محمّدباقر رجايى؛
    15. حسينعلى صديقين؛
    16. مرتضى مظاهرى نجفى؛
    17. امير محمّدمهدى امام جمعه؛
    18. ملاّ على ماربينى؛
    19. سيد ابوالقاسم فريدنى؛
    20. سيد على‌اكبر هاشمى؛
    21. سيد احمد نوربخش دهكردى (برادرش)؛
    22. سيد محمّدباقر امامى (برادرزاده‌اش)؛
    23. سيد محمّدجواد نجفى (برادرزاده و داماد ايشان).

    آيت‌الله دهكردى از رجال حديث محسوب مى‌گرديد و علاوه بر امام خمينى(ره)، دانشورانى چون آيات عظام مرعشى نجفى، بروجردى، سيد محمّدتقى موسوى احمدآبادى، حاج آقا رحيم ارباب و معلم حبيب‌آبادى (صاحب كتاب مكارم الآثار) از ايشان اجازه نقل حديث و اجتهاد دريافت كرده‌اند.

    ايشان تا آنجا مورد وثوق مردم در استان اصفهان، چهارمحال و بختيارى و نقاط هم‌جوار قرار گرفت كه اكثريت اهالى اين نقاط، وى را مرجع تقليد خويش قرار دادند و رساله عمليه ايشان حاوى فتاوى فقهى به نام «هداية الانام» مكرّر چاپ شد و در دسترس مقلدين آن فقيه عارف قرار گرفت.

    ايشان سال‌ها امامت جماعت مسجد سفره‌چى (سُرخى) واقع در خيابان چهارباغ پايين و مسجد شيخ‌الاسلام واقع در خيابان عبدالرزاق را عهده‌دار بود و در برخى ايام خصوصاً ماه مبارک رمضان به ايراد سخنرانى، موعظه و اقامه مراسم احياء اقدام مى‌نمود.

    ايشان بر حسب نياز جامعه و مقتضيات زمان، احساس كرد كه علاوه بر تربيت شاگردان در زمينه‌هاى فقه، اصول و حكمت و نيز انجام دادن تحقيقات علمى، بايد به وعظ و ارشاد مردم بپردازد. اهالى اصفهان، از خواص و عوام به مجالس پرشور وعظ وى حاضر مى‌شدند و از بيانات او نهايت فيض را مى‌بردند.

    تلاش‌هاى علمى، پرهيزگارى و اعمال شايسته اين فقيه فرزانه، سبب گرديد كه جويبارهاى حكمت از دل و ذهنش چون آب زلال به‌سوى كشتزارهاى تشنه جارى شود. وى موفق شد از طريق منبر و موعظه، امر به معروف و نهى از منكر را در جامعه زنده كند، زيرا چنين روشى سبب مى‌گرديد كه مردم به شيوه‌اى آموزنده و توأم با نصيحت و دل‌سوزى، از بدى‌ها و نيكى‌ها آگاهى يابند.

    بيان و سخن اين عارف حكيم در كمال فصاحت و بلاغت بود. گفته‌هايش دردها و آرزوهاى زمينى را ناپديد مى‌گردانيد و علايق پست و حقير را فرومى‌ريخت و دست كم براى لحظاتى چند، حجاب و غبار تن را از سيماى جان برمى‌گرفت. او مرهم‌هايى را كه از روى نسخه‌هاى حكمت و آموزه‌هاى عرفانى تهيه كرده بود و بر زخم‌هاى پريشان مى‌نهاد، جايگاه‌هاى غفلت را شناسايى و تلاش مى‌كرد صاحبان آن‌ها را كه تا آن زمان از روشنى معنوى و انواع اندرزها فروغ نگرفته و از آتش‌زنه‌هاى معارف و مكارم افروخته نشده بودند، معالجه كند و چه خوب در اين طريق، قدرت تشخيص داشت و چه نيكو موقعيت‌ها و مقتضيات زمان را به هنگام وعظ و خطابه مراعات مى‌نمود.

    ايشان ديدگاه‌ها، افكار عرفانى و تجربه‌هاى سلوكى خود را كه از راه تفحص در منابع قرآنى و روايى و نيز پارسايى و عبادت به دست آورده بود، در اثرى به نام «منبر الوسيلة» گرد آورد. او در اين اثر، دست‌آوردهاى معنوى خويش را با عنوان «مرقاة» و «پلكان» با ترتيب خاصى نظم و نسق داده است تا راهيان كوى كمال با بهره‌ورى از آن، به مقامات ملكوتى برسند. در حقيقت اين مباحث، مرام‌نامه‌ى است كه ساختار زندگى او را پى ريخته بود و نردبانى است كه خود او با عروج از آن، به مقامات والايى رسيد و محضر آموزگاران باطنى ولايت را درك كرد.

    وفات

    سرانجام پس از هشتاد و يك سال زندگى بابركت كه هفتاد سال آن در راه كسب معارف و افزايش توشه آخرت و تقوا سپرى گرديد، اين عالم ربانى، در شب يك‌شنبه ششم شوال سال 1353ق، در اصفهان درگذشت. هم‌زمان با ارتحال وى، شهر اصفهان يك‌پارچه در ماتم و اندوه فرورفت و در روز بعد پيكر پاکش از مسجد حكيم به‌سوى زينبيه حركت داده شد، در اين حال چنان انقلابى در شهر اصفهان ايجاد گرديد كه مردم با پاى پياده در تشييع جنازه اين عالم عامل حضور يافتند و آن را در سمت غربى زينبيه و در حجره‌اى مخصوص كه قبلاً از مالكين خريدارى شده بود، دفن كردند و اين برنامه بر طبق وصيت ايشان صورت گرفت، زيرا وقتى به وى گفته بودند: آيا شما را در تخت فولاد دفن كنيم؟ جواب داده بود: آن‌جا عالمان و صالحان هستند كه حكم نقره را دارند، اما مرا در جوار بانويى دفن كنيد كه به اهل‌بيت انتساب دارد و حكم طلا را دارد.

    در حال حاضر مسجدى به نام آن بزرگوار در كنار امام‌زاده زينبيه اصفهان برپاست كه مورد توجه مردم مى‌باشد.

    در ميانه خيابان عبدالرزاق اصفهان كوچه بن‌بستى به نام شهيد اميرحسين ديانى - كه قبلاً آيت‌اللَّه دهكردى نام داشته - قرار دارد كه در حال حاضر منزل آيت‌اللَّه دهكردى در آن واقع شده است كه به همان صورت اوليه و سبک و سياق دوران حيات آن فقيه متقى، حفاظت گرديده است.

    آثار

    1. حاشيه بر تفسير صافى؛
    2. حاشيه بر وافى؛
    3. رساله‌اى فقهى در قبض؛
    4. بشارات السالكين يا واردات غيبيه؛
    5. جنّة المأوى در اخلاق؛
    6. حاشيه بر جامع عباسى؛
    7. ذخيره‌اى در ادعيه و ختومات؛
    8. رساله در طهارت؛
    9. شرح بر شرايع؛
    10. شرح فارسى بر كتاب من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه؛
    11. الفوائد در متفرقات؛
    12. اللمعات فى شرح دعاء سمات؛
    13. رساله در مباحث الفاظ؛
    14. حاشيه بر نخبه حاجى محمّدابراهيم كرباسى؛
    15. نور الابصار فى فضيلة الانتظار؛
    16. المتاجر، تقرير درس ميرزا حبيب‌الله رشتى؛
    17. حاشيه بر مكاسب شيخ انصارى؛
    18. رساله‌اى در طهارت؛
    19. ينابيع الحكمة در تفسير؛
    20. شرح بر اصول كافى؛
    21. تنقيح الاصول، تقريرات درس محقق رشتى با نظريات مؤلف در بحث الفاظ؛
    22. حاشيه بر رسائل شيخ انصارى؛
    23. شرح حديث حقيقت كميل بن زياد؛
    24. الاخلاق؛
    25. السوانح و اللوائح (تاريخ اقامت ايشان در شيراز).

    منابع مقاله

    دهكردى، سيد ابوالقاسم، (1379)، «منبر الوسيلة»، قم، دفتر تبليغات حوزه علميه قم، مركز انتشارات.


    وابسته‌ها