ابن وردی، عمر بن مظفر (زین‌الدین): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف')
    جز (جایگزینی متن - 'ابن وردی (ابهام زدایی)' به 'ابن وردی (ابهام‌زدایی)')
     
    (۵۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR00616.jpg|بندانگشتی|ابن وردی، عمر بن مظفر (زین‌الدین)]]
    [[پرونده:NUR00616.jpg|بندانگشتی|ابن وردی، عمر بن مظفر (زین‌الدین)]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|ابن وردی، عمر بن مظفر (زین‌الدین)
    ! نام!! data-type="authorName" |ابن وردی، عمر بن مظفر (زین‌الدین)
    |-
    |-
    |نام های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| اب‍ن‌ اب‍ی‌ ال‍ف‍وارس‌
    | data-type="authorOtherNames" | اب‍ن اب‍ی ال‍ف‍وارس‌


    اب‍ن‌ ال‍وردی‌، ع‍م‍ر ب‍ن‌ ال‍م‍ظف‍ر
    اب‍ن ال‍وردی‌، ع‍م‍ر ب‍ن ال‍م‍ظف‍ر


    ع‍م‍ر ب‍ن‌ ال‍م‍ظف‍ر ال‍وردی
    ع‍م‍ر ب‍ن ال‍م‍ظف‍ر ال‍وردی
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |مظفر
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|1292 م
    | data-type="authorbirthDate" |691ق
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |مَعَرَّة النُعمان جنوب ادلب سوریه
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|749 هـ.ق یا 1348 م
    | data-type="authorDeathDate" |749 ق یا 1348 م
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |عبس بن عيسى بن سرجاوى
     
    شرف‌الدين بارزى
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|
    | data-type="authorWritings" |[[تاریخ ابن الوردی]]
    |-class='articleCode'
     
    [[منافع النبات و الثمار و البقول و الفواکه و الخضراوات و الریاحین]]
     
    [[شرح ألفیة ابن مالک المسمی تحریر الخصاصة في تیسیر الخلاصة]]
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف
    |کد مؤلف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE616AUTHORCODE
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE00616AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>
    {{کاربردهای دیگر|ابن وردی (ابهام‌زدایی)}}
    '''ابن وَرْدى، ابوحفص، زين‌الدين، عمر بن مظفر بن ابى الفوارس''' (691 - 749ق / 1292 - 1348م)، فقيه، شاعر، اديب و مورخ صوفى بود.


    ==ولادت==
    وى، در مَعَرَّة النُعمان به دنيا آمد و نسبش به ابوبكر، خليفه اول مى‌رسد.


    «ابن وَرْدى، ابوحفص، زين الدين، عمر بن مظفر بن ابى الفوارس» (691 - 749ق / 1292 - 1348م)، فقيه، شاعر، اديب و مورخ صوفى بود. وى، در مَعَرَّة النُعمان به دنيا آمد و نسبش به ابوبكر، خليفه اول مى‌رسد. دوران جوانى را در تنگ‌دستى و پريشانى گذراند؛ بااين‌حال، از تحصيل علم بازنماند و نزد عبس بن عيسى بن سرجاوى و سپس در خدمت شرف الدين بارزى در حماه به كسب دانش پرداخت.
    ==اساتید==
    دوران جوانى را در تنگ‌دستى و پريشانى گذراند؛ بااين‌حال، از تحصيل علم بازنماند و نزد عبس بن عيسى بن سرجاوى و سپس در خدمت شرف‌الدين بارزى در حماه به كسب دانش پرداخت.


    وى چنان‌كه خود تصريح مى‌كند، در 715ق، در دمشق نزد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] بوده و در حضور او مباحثاتى در فقه و تفسير و نحو داشته كه موجب شگفتى وى شده است. گرچه لحن ابن وردى، گوياى كوتاه بودن مدت شاگردى او نزد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] است، اما وى تأثيرى عميق بر افكار ابن وردى باقى گذاشت.
    وى چنان‌كه خود تصريح مى‌كند، در 715ق، در دمشق نزد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] بوده و در حضور او مباحثاتى در فقه و تفسير و نحو داشته كه موجب شگفتى وى شده است. گرچه لحن ابن وردى، گویاى كوتاه بودن مدت شاگردى او نزد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] است، اما وى تأثيرى عمیق بر افكار ابن وردى باقى گذاشت.


    از ديگر استادان او بايد به برهان الدين فزارى و ابن خطيب جبرين اشاره كرد. گرايش‌هاى صوفيانه برخى استادان او، از جمله شرف الدين بارزى و عبس سرجاوى، بى‌گمان يكى از زمينه‌هاى پيدا شدن انديشه تصوف در ابن وردى بوده است. بااين‌همه، بعيد نيست كه لااقل نيمه اول زندگى ابن وردى، با خوش‌گذرانى و لذت‌جويى همراه بوده باشد.
    از ديگر استادان او بايد به برهان‌الدين فزارى و ابن خطیب جبرين اشاره كرد. گرايش‌هاى صوفيانه برخى استادان او، از جمله شرف‌الدين بارزى و عبس سرجاوى، بى‌گمان یکى از زمینه‌هاى پيدا شدن انديشه تصوف در ابن وردى بوده است. بااين‌همه، بعيد نيست كه لااقل نيمه اول زندگى ابن وردى، با خوش‌گذرانى و لذت‌جویى همراه بوده باشد.


    اشعارى كه وى در وصف خمر، مطايبه و غزل مذكر سروده، شايد دليلى بر اين مدعا باشد.
    اشعارى كه وى در وصف خمر، مطايبه و غزل مذكر سروده، شايد دليلى بر این مدعا باشد.


    ==مناصب==
    ابن وردى از آغاز جوانى، نبوغ و استعداد خود را در مسائل فقهى و ادبى به ثبوت رسانيد و داستان آن سندى كه در حضور ابن صصرى قاضى و ديگر بزرگان شام، به شعر تنظيم كرد، مايه شهرت و آوازه بلند وى شد و در پى آن، به قضاى شام برگزيده شد. از آن پس، در شهرهاى حلب، دمشق، مَنبِج و شيزر به كار قضا پرداخت. مدتى نيز نيابت ابن نقيب، قاضى حلب را بر عهده داشت و گرچه، به گفته ابن قاضى شهبه، به سبب خوابى كه ديده بود، از نيابت ابن نقيب كناره گرفت و سوگند خورد كه ديگر به قضا روى نياورد، اما او را تا واپسين سال‌هاى عمر در مناصب مختلف قضا مى‌بينيم.
    ابن وردى از آغاز جوانى، نبوغ و استعداد خود را در مسائل فقهى و ادبى به ثبوت رسانيد و داستان آن سندى كه در حضور ابن صصرى قاضى و ديگر بزرگان شام، به شعر تنظيم كرد، مايه شهرت و آوازه بلند وى شد و در پى آن، به قضاى شام برگزيده شد. از آن پس، در شهرهاى حلب، دمشق، مَنبِج و شيزر به كار قضا پرداخت. مدتى نيز نيابت ابن نقيب، قاضى حلب را بر عهده داشت و گرچه، به گفته ابن قاضى شهبه، به سبب خوابى كه ديده بود، از نيابت ابن نقيب كناره گرفت و سوگند خورد كه ديگر به قضا روى نياورد، اما او را تا واپسين سال‌هاى عمر در مناصب مختلف قضا مى‌بينيم.


    تأليفات گوناگون ابن وردى و نيز مجالس درس و شهرت وى به افتا، او را به‌عنوان فقيهى بلندپايه، پرآوازه ساخت. ابن قاضى شهبه، از او با عنوان فقيه حلب ياد مى‌كند و پيداست كه ابن وردى، اين شهر را به‌عنوان اقامتگاه برگزيده بوده است. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] كه حداقل از 740ق، با ابن وردى مكاتبه داشت، در شعبان همين سال به كسب اجازه از ابن وردى نايل شد.
    ==شهرت ابن وردی==
    تأليفات گوناگون ابن وردى و نيز مجالس درس و شهرت وى به افتا، او را به‌عنوان فقيهى بلندپايه، پرآوازه ساخت. ابن قاضى شهبه، از او با عنوان فقيه حلب ياد مى‌كند و پيداست كه ابن وردى، این شهر را به‌عنوان اقامتگاه برگزيده بوده است. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] كه حداقل از 740ق، با ابن وردى مكاتبه داشت، در شعبان همین سال به كسب اجازه از ابن وردى نايل شد.


    انزواطلبى ابن وردى ظاهراً اسباب تنگ‌دستى او را نيز فراهم مى‌كرد و او در شعرش دانش را قسمت خود و مال و ثروت را قسمت جاهلان دانسته است؛ به‌هرتقدير، تمايز دوگانه دنياگرايى و دنياگريزى كه بين دو مرحله از شعر او به چشم مى‌خورد، نمودار دو مرحله از سير تحول فكرى او در دوران جوانى است.
    انزواطلبى ابن وردى ظاهراً اسباب تنگ‌دستى او را نيز فراهم مى‌كرد و او در شعرش دانش را قسمت خود و مال و ثروت را قسمت جاهلان دانسته است؛ به‌هرتقدير، تمايز دوگانه دنياگرايى و دنياگريزى كه بين دو مرحله از شعر او به چشم مى‌خورد، نمودار دو مرحله از سير تحول فكرى او در دوران جوانى است.


    از جمله كسانى كه بر انديشه صوفيانه ابن وردى تأثير داشته‌اند، به‌ويژه، عبس سرجاوى و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]]، قابل ذكرند. وى نسبت به [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] ارادتى خاص داشت و احتمالاً تحت تأثير همو بود كه به خصومت با [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] برخاست و چنان‌كه خود تصريح كرده است، در 744ق، يك بار در مدرسه عصرونى حلب، پس از درس و به نشانه تحريم انديشه‌هاى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، فصوص او را پاره كرده، به آب شست. وى فتوايى نيز در مخالفت با آيين فتوت خليفه الناصر لدين الله دارد.
    از جمله كسانى كه بر انديشه صوفيانه ابن وردى تأثير داشته‌اند، به‌ویژه، عبس سرجاوى و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]]، قابل ذكرند. وى نسبت به [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] ارادتى خاص داشت و احتمالاً تحت تأثير همو بود كه به خصومت با [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] برخاست و چنان‌كه خود تصريح كرده است، در 744ق، یک بار در مدرسه عصرونى حلب، پس از درس و به نشانه تحريم انديشه‌هاى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، فصوص او را پاره كرده، به آب شست. وى فتوايى نيز در مخالفت با آيين فتوت خليفه الناصر لدين الله دارد.
     
    شعر ابن وردى مورد ستايش بسيار قرار گرفته؛ چنان‌كه سبكى، آن را شيرين‌تر از شكر و گران‌بهاتر از گوهر دانسته است. ابن شاكر، ابن فضل الله عمرى و [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] نيز نظرى همانند دارند. بااين‌همه، [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، معتقد است كه ابن وردى، بسيارى از معانى شعر او را اخذ كرده است و رساله «الكلام على مائة غلام» ابن وردى، جز تقليدى از منظومه «الحسن الصريح فى مائة مليح»، اثر خود وى نيست و او در قطعه شعرى، اين نكته را به ابن وردى گوشزد كرده، اما وى با ابياتى به اين مضمون كه: «درهم خود را از دينار ديگران بيشتر دوست مى‌دارد»، تلويحاً به رد ادعاى [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] پرداخته است. ابن حجر نيز ادعاى [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] را بى‌دليل و غير موجه دانسته و عكس آن را صحيح‌تر شمرده است. اشعار متعددى نيز بين [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] و ابن وردى مبادله شد كه در اثرى با نام «الحان السواجع» انعكاس يافته است.


    منتقدان معاصر، شعر ابن وردى را متوسط و مشحون از صنايع بديعى و به‌ويژه ايهام و جناس و بر روى هم، متكلف و مصنوع مى‌دانند. نثر وى نيز به‌ويژه در مقامه‌نويسى، مانند نثر رايج در آن زمان، مسجع و پرتكلف است. علاوه بر اين، وى ناظمى زبردست و كم‌نظير بود و کتاب‌هايى كه در علم فقه به نظم درآورده و گاه، سخت مورد توجه دانشمندان بوده، بر اين امر دلالت دارند.
    شعر ابن وردى مورد ستايش بسيار قرار گرفته؛ چنان‌كه سبکی، آن را شيرين‌تر از شكر و گران‌بهاتر از گوهر دانسته است. ابن شاكر، ابن فضل‌الله عمرى و [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] نيز نظرى همانند دارند. بااين‌همه، [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، معتقد است كه ابن وردى، بسيارى از معانى شعر او را اخذ كرده است و رساله «الكلام على مائة غلام» ابن وردى، جز تقليدى از منظومه «الحسن الصريح في مائة مليح»، اثر خود وى نيست و او در قطعه شعرى، این نكته را به ابن وردى گوشزد كرده، اما وى با ابياتى به این مضمون كه: «درهم خود را از دينار ديگران بيشتر دوست مى‌دارد»، تلویحاً به رد ادعاى [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] پرداخته است. [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] نيز ادعاى [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] را بى‌دليل و غير موجه دانسته و عكس آن را صحيح‌تر شمرده است. اشعار متعددى نيز بين [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] و ابن وردى مبادله شد كه در اثرى با نام «الحان السواجع» انعكاس يافته است.


    بيشتر شهرت ابن وردى، مربوط به کتاب تاريخى او موسوم به «تتمة المختصر» است كه در آن، «مختصر» ابوالفداء را تلخيص و تذييل كرده است.
    منتقدان معاصر، شعر ابن وردى را متوسط و مشحون از صنايع بديعى و به‌ویژه ايهام و جناس و بر روى هم، متكلف و مصنوع مى‌دانند. نثر وى نيز به‌ویژه در مقامه‌نویسى، مانند نثر رايج در آن زمان، مسجع و پرتكلف است. علاوه بر اين، وى ناظمى زبردست و كم‌نظير بود و کتاب‌هایى كه در علم فقه به نظم درآورده و گاه، سخت مورد توجه دانشمندان بوده، بر این امر دلالت دارند.


    ابن وردى، در معره مدرسه‌اى ساخت و گويا در ماه‌هاى پايانى عمر، در آن اقامت گزيد. در 749ق، ابن فضل الله عمرى در همين مدرسه، او را ملاقات كرده است. کتاب «تتمه» ابن وردى، با گزارش مرگ ابن فضل الله بر اثر طاعون، به پايان رسيده است، اما خود او نيز اندك زمانى پس از ابن فضل الله، گرفتار طاعون شد و درگذشت و [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] در قطعه‌اى وى را رثا گفت.
    بيشتر شهرت ابن وردى، مربوط به کتاب تاريخى او موسوم به «تتمة المختصر» است كه در آن، «مختصر» [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]] را تلخيص و تذييل كرده است.
     
    == آثار==


    ==وفات==
    ابن وردى، در معره مدرسه‌اى ساخت و گویا در ماه‌هاى پایانى عمر، در آن اقامت گزيد. در 749ق، ابن فضل‌الله عمرى در همین مدرسه، او را ملاقات كرده است. کتاب «تتمه» ابن وردى، با گزارش مرگ ابن فضل‌الله بر اثر طاعون، به پایان رسيده است، اما خود او نيز اندك زمانى پس از ابن فضل‌الله، گرفتار طاعون شد و درگذشت و [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] در قطعه‌اى وى را رثا گفت.


    ==آثار==
    الف) آثار چاپى:
    الف) آثار چاپى:


    1. الفية فى تعبير المنامات يا الالفية الوردية فى تعبير الرؤيا؛
    # الفية في تعبير المنامات يا الالفية الوردية في تعبير الرؤيا؛
     
    # البهجة الوردية يا بهجة الحاوى؛
    2. البهجة الوردية يا بهجة الحاوى؛
    # تتمة المختصر في اخبار البشر؛
     
    # التحفة الوردية في مشكلات الإعراب يا النفحة الوردية؛
    3. تتمة المختصر فى اخبار البشر؛
    # ديوان (كه علاوه بر اشعار، رسائل، مقامات و خطبه‌هاى او را نيز در بر دارد)؛
     
    # لامیة يا نصيحة (وصية) الإخوان و مرشدة الخلان؛
    4. التحفة الوردية فى مشكلات الإعراب يا النفحة الوردية؛
    # منافع النبات و الثمار و البقول و الفواكه و الخضراوات و الرياحين.
     
    5. ديوان (كه علاوه بر اشعار، رسائل، مقامات و خطبه‌هاى او را نيز در بر دارد)؛
     
    6. لامية يا نصيحة (وصية) الإخوان و مرشدة الخلان؛
     
    7. منافع النبات و الثمار و البقول و الفواكه و الخضراوات و الرياحين.


    ب) خطى:
    ب) خطى:
    خط ۸۳: خط ۸۹:
    در فقه:
    در فقه:


    1. الملقبات الوردية يا الوسائل المهذبة فى المسائل الملقبة؛
    # الملقبات الوردية يا الوسائل المهذبة في المسائل الملقبة؛
     
    # منظومة في الشهود السوء و التحرز منهم.
    2. منظومة فى الشهود السوء و التحرز منهم.


    در نحو:
    در نحو:


    1. تحرير الخصاصة فى تيسير الخلاصة؛
    # تحرير الخصاصة في تيسير الخلاصة؛
     
    # شرح تذكرة الغريب.
    2. شرح تذكرة الغريب.


    در ادب:
    در ادب:


    1. بكاء الافكار (ابكار الافكار) كه شامل مقامه‌ها، خطبه‌ها، رساله‌ها و اجازات مؤلف است؛
    # بكاء الافكار (ابكار الافكار) كه شامل مقامه‌ها، خطبه‌ها، رساله‌ها و اجازات مؤلف است؛
     
    # بحور الشعر؛
    2. بحور الشعر؛
    # الكلام على مائة غلام؛
     
    # الكواكب السارية في مائة جارية.
    3. الكلام على مائة غلام؛
     
    4. الكواكب السارية فى مائة جارية.


    در ادب صوفيانه:
    در ادب صوفيانه:


    1. الشهاب الثاقب؛
    # الشهاب الثاقب؛
    # قلادة الدر المنثور في ذكر (يوم) البعث و النشور؛
    # المقدمة (الالفية) الوردية؛
    # المنح؛
    # منطق الطير.


    2. قلادة الدر المنثور فى ذكر (يوم) البعث و النشور؛
    در میان فهرستى كه ابن وردى از آثار خود به دست مى‌دهد، نام 4 اثر نحوى به چشم مى‌خورد كه به دست ما نرسيده است؛ این آثار، عبارتند از:


    3. المقدمة (الالفية) الوردية؛
    # شرح الفيه [[ابن مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]]؛
    # شرح الفيه ابن معطى با نام ضوء الدرر؛
    # اختصار منظومه‌اى به نام ملحة الإعراب از حريرى؛
    # قصيده‌اى به نام اللباب في علم الإعراب<ref>مؤذن جامى، محمدمهدی، ج 5، ص78 - 80</ref>.


    4. المنح؛
    ==پانویس==
    <references/>


    5. منطق الطير.
    ==منابع مقاله==


    در ميان فهرستى كه ابن وردى از آثار خود به دست مى‌دهد، نام 4 اثر نحوى به چشم مى‌خورد كه به دست ما نرسيده است؛ اين آثار، عبارتند از:
    مؤذن جامى، محمدمهدی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1378


    1. شرح الفيه [[ابن‌مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]]؛


    2. شرح الفيه ابن معطى با نام ضوء الدرر؛
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    3. اختصار منظومه‌اى به نام ملحة الإعراب از حريرى؛


    4. قصيده‌اى به نام اللباب فى علم الإعراب.
    [[تاریخ ابن الوردی]]


    == منابع مقاله ==
    [[تتمة المختصر في اخبار البشر (تاریخ ابن الوردي)]]
     
     
    دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 5، ص 78 - 80، محمدمهدى مؤذن جامى.
     
     
    == وابسته‌ها ==
    {{وابسته‌ها}}
    [[تاریخ ابن الوردی]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده


    [[منافع النبات و الثمار و البقول و الفواکه و الخضراوات و الریاحین]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[منافع النبات و الثمار و البقول و الفواکه و الخضراوات و الریاحین]]  


    [[شرح ألفیة ابن مالک المسمی تحریر الخصاصة في تیسیر الخلاصة]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[شرح ألفیة ابن مالک المسمی تحریر الخصاصة في تیسیر الخلاصة]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۵۷

    ابن وردی، عمر بن مظفر (زین‌الدین)
    نام ابن وردی، عمر بن مظفر (زین‌الدین)
    نام‌های دیگر اب‍ن اب‍ی ال‍ف‍وارس‌

    اب‍ن ال‍وردی‌، ع‍م‍ر ب‍ن ال‍م‍ظف‍ر

    ع‍م‍ر ب‍ن ال‍م‍ظف‍ر ال‍وردی

    نام پدر مظفر
    متولد 691ق
    محل تولد مَعَرَّة النُعمان جنوب ادلب سوریه
    رحلت 749 ق یا 1348 م
    اساتید عبس بن عيسى بن سرجاوى

    شرف‌الدين بارزى

    برخی آثار تاریخ ابن الوردی

    منافع النبات و الثمار و البقول و الفواکه و الخضراوات و الریاحین

    شرح ألفیة ابن مالک المسمی تحریر الخصاصة في تیسیر الخلاصة

    کد مؤلف AUTHORCODE00616AUTHORCODE

    ابن وَرْدى، ابوحفص، زين‌الدين، عمر بن مظفر بن ابى الفوارس (691 - 749ق / 1292 - 1348م)، فقيه، شاعر، اديب و مورخ صوفى بود.

    ولادت

    وى، در مَعَرَّة النُعمان به دنيا آمد و نسبش به ابوبكر، خليفه اول مى‌رسد.

    اساتید

    دوران جوانى را در تنگ‌دستى و پريشانى گذراند؛ بااين‌حال، از تحصيل علم بازنماند و نزد عبس بن عيسى بن سرجاوى و سپس در خدمت شرف‌الدين بارزى در حماه به كسب دانش پرداخت.

    وى چنان‌كه خود تصريح مى‌كند، در 715ق، در دمشق نزد ابن تيمیه بوده و در حضور او مباحثاتى در فقه و تفسير و نحو داشته كه موجب شگفتى وى شده است. گرچه لحن ابن وردى، گویاى كوتاه بودن مدت شاگردى او نزد ابن تيمیه است، اما وى تأثيرى عمیق بر افكار ابن وردى باقى گذاشت.

    از ديگر استادان او بايد به برهان‌الدين فزارى و ابن خطیب جبرين اشاره كرد. گرايش‌هاى صوفيانه برخى استادان او، از جمله شرف‌الدين بارزى و عبس سرجاوى، بى‌گمان یکى از زمینه‌هاى پيدا شدن انديشه تصوف در ابن وردى بوده است. بااين‌همه، بعيد نيست كه لااقل نيمه اول زندگى ابن وردى، با خوش‌گذرانى و لذت‌جویى همراه بوده باشد.

    اشعارى كه وى در وصف خمر، مطايبه و غزل مذكر سروده، شايد دليلى بر این مدعا باشد.

    مناصب

    ابن وردى از آغاز جوانى، نبوغ و استعداد خود را در مسائل فقهى و ادبى به ثبوت رسانيد و داستان آن سندى كه در حضور ابن صصرى قاضى و ديگر بزرگان شام، به شعر تنظيم كرد، مايه شهرت و آوازه بلند وى شد و در پى آن، به قضاى شام برگزيده شد. از آن پس، در شهرهاى حلب، دمشق، مَنبِج و شيزر به كار قضا پرداخت. مدتى نيز نيابت ابن نقيب، قاضى حلب را بر عهده داشت و گرچه، به گفته ابن قاضى شهبه، به سبب خوابى كه ديده بود، از نيابت ابن نقيب كناره گرفت و سوگند خورد كه ديگر به قضا روى نياورد، اما او را تا واپسين سال‌هاى عمر در مناصب مختلف قضا مى‌بينيم.

    شهرت ابن وردی

    تأليفات گوناگون ابن وردى و نيز مجالس درس و شهرت وى به افتا، او را به‌عنوان فقيهى بلندپايه، پرآوازه ساخت. ابن قاضى شهبه، از او با عنوان فقيه حلب ياد مى‌كند و پيداست كه ابن وردى، این شهر را به‌عنوان اقامتگاه برگزيده بوده است. صفدى كه حداقل از 740ق، با ابن وردى مكاتبه داشت، در شعبان همین سال به كسب اجازه از ابن وردى نايل شد.

    انزواطلبى ابن وردى ظاهراً اسباب تنگ‌دستى او را نيز فراهم مى‌كرد و او در شعرش دانش را قسمت خود و مال و ثروت را قسمت جاهلان دانسته است؛ به‌هرتقدير، تمايز دوگانه دنياگرايى و دنياگريزى كه بين دو مرحله از شعر او به چشم مى‌خورد، نمودار دو مرحله از سير تحول فكرى او در دوران جوانى است.

    از جمله كسانى كه بر انديشه صوفيانه ابن وردى تأثير داشته‌اند، به‌ویژه، عبس سرجاوى و ابن تيمیه، قابل ذكرند. وى نسبت به ابن تيمیه ارادتى خاص داشت و احتمالاً تحت تأثير همو بود كه به خصومت با ابن عربى برخاست و چنان‌كه خود تصريح كرده است، در 744ق، یک بار در مدرسه عصرونى حلب، پس از درس و به نشانه تحريم انديشه‌هاى ابن عربى، فصوص او را پاره كرده، به آب شست. وى فتوايى نيز در مخالفت با آيين فتوت خليفه الناصر لدين الله دارد.

    شعر ابن وردى مورد ستايش بسيار قرار گرفته؛ چنان‌كه سبکی، آن را شيرين‌تر از شكر و گران‌بهاتر از گوهر دانسته است. ابن شاكر، ابن فضل‌الله عمرى و صفدى نيز نظرى همانند دارند. بااين‌همه، صفدى، معتقد است كه ابن وردى، بسيارى از معانى شعر او را اخذ كرده است و رساله «الكلام على مائة غلام» ابن وردى، جز تقليدى از منظومه «الحسن الصريح في مائة مليح»، اثر خود وى نيست و او در قطعه شعرى، این نكته را به ابن وردى گوشزد كرده، اما وى با ابياتى به این مضمون كه: «درهم خود را از دينار ديگران بيشتر دوست مى‌دارد»، تلویحاً به رد ادعاى صفدى پرداخته است. ابن حجر نيز ادعاى صفدى را بى‌دليل و غير موجه دانسته و عكس آن را صحيح‌تر شمرده است. اشعار متعددى نيز بين صفدى و ابن وردى مبادله شد كه در اثرى با نام «الحان السواجع» انعكاس يافته است.

    منتقدان معاصر، شعر ابن وردى را متوسط و مشحون از صنايع بديعى و به‌ویژه ايهام و جناس و بر روى هم، متكلف و مصنوع مى‌دانند. نثر وى نيز به‌ویژه در مقامه‌نویسى، مانند نثر رايج در آن زمان، مسجع و پرتكلف است. علاوه بر اين، وى ناظمى زبردست و كم‌نظير بود و کتاب‌هایى كه در علم فقه به نظم درآورده و گاه، سخت مورد توجه دانشمندان بوده، بر این امر دلالت دارند.

    بيشتر شهرت ابن وردى، مربوط به کتاب تاريخى او موسوم به «تتمة المختصر» است كه در آن، «مختصر» ابوالفداء را تلخيص و تذييل كرده است.

    وفات

    ابن وردى، در معره مدرسه‌اى ساخت و گویا در ماه‌هاى پایانى عمر، در آن اقامت گزيد. در 749ق، ابن فضل‌الله عمرى در همین مدرسه، او را ملاقات كرده است. کتاب «تتمه» ابن وردى، با گزارش مرگ ابن فضل‌الله بر اثر طاعون، به پایان رسيده است، اما خود او نيز اندك زمانى پس از ابن فضل‌الله، گرفتار طاعون شد و درگذشت و صفدى در قطعه‌اى وى را رثا گفت.

    آثار

    الف) آثار چاپى:

    1. الفية في تعبير المنامات يا الالفية الوردية في تعبير الرؤيا؛
    2. البهجة الوردية يا بهجة الحاوى؛
    3. تتمة المختصر في اخبار البشر؛
    4. التحفة الوردية في مشكلات الإعراب يا النفحة الوردية؛
    5. ديوان (كه علاوه بر اشعار، رسائل، مقامات و خطبه‌هاى او را نيز در بر دارد)؛
    6. لامیة يا نصيحة (وصية) الإخوان و مرشدة الخلان؛
    7. منافع النبات و الثمار و البقول و الفواكه و الخضراوات و الرياحين.

    ب) خطى:

    در فقه:

    1. الملقبات الوردية يا الوسائل المهذبة في المسائل الملقبة؛
    2. منظومة في الشهود السوء و التحرز منهم.

    در نحو:

    1. تحرير الخصاصة في تيسير الخلاصة؛
    2. شرح تذكرة الغريب.

    در ادب:

    1. بكاء الافكار (ابكار الافكار) كه شامل مقامه‌ها، خطبه‌ها، رساله‌ها و اجازات مؤلف است؛
    2. بحور الشعر؛
    3. الكلام على مائة غلام؛
    4. الكواكب السارية في مائة جارية.

    در ادب صوفيانه:

    1. الشهاب الثاقب؛
    2. قلادة الدر المنثور في ذكر (يوم) البعث و النشور؛
    3. المقدمة (الالفية) الوردية؛
    4. المنح؛
    5. منطق الطير.

    در میان فهرستى كه ابن وردى از آثار خود به دست مى‌دهد، نام 4 اثر نحوى به چشم مى‌خورد كه به دست ما نرسيده است؛ این آثار، عبارتند از:

    1. شرح الفيه ابن مالك؛
    2. شرح الفيه ابن معطى با نام ضوء الدرر؛
    3. اختصار منظومه‌اى به نام ملحة الإعراب از حريرى؛
    4. قصيده‌اى به نام اللباب في علم الإعراب[۱].

    پانویس

    1. مؤذن جامى، محمدمهدی، ج 5، ص78 - 80

    منابع مقاله

    مؤذن جامى، محمدمهدی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1378


    وابسته‌ها