أساس الاقتباس: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی')
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۶۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR01828J1.jpg|بندانگشتی|اساس الاقتباس]]
    | تصویر =NUR01828J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =اساس الاقتباس
    |+ |
    | پدیدآوران =
    |-
    [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد]] (نویسنده)
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|اساس الاقتباس
    |-
    |نام های دیگر کتاب
    |data-type='otherBookNames'|
    |-
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد]] (نويسنده)
     
    [[مدرس رضوی، محمدتقی]] (مصحح)
    [[مدرس رضوی، محمدتقی]] (مصحح)
    |-
    | زبان =فارسی
    |زبان  
    | کد کنگره =‏BC‎‏ ‎‏50‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏6‎‏الف‎‏5
    |data-type='language'|فارسی
    | موضوع =
    |-
    منطق - متون قدیمی تا قرن 14
    |کد کنگره  
    | ناشر
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BC‎‏ ‎‏50‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏6‎‏الف‎‏5
    دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ
    |-
    | مکان نشر =تهران - ایران
    |موضوع  
    | سال نشر = 1367 ش  
    |data-type='subject'|منطق - متون قدیمی تا قرن 14
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01828AUTOMATIONCODE
    |-
    | چاپ =1
    |ناشر  
    | تعداد جلد =1
    |data-type='publisher'|دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =01828
    |-
    | کتابخوان همراه نور =01828
    |مکان نشر  
    | کد پدیدآور =
    |data-type='publishPlace'|تهران - ایران
    | پس از =
    |-
    | پیش از =
    |سال نشر  
    }}
    |data-type='publishYear'| 1367 هـ.ش  
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE1828AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>
     
     
    ==معرفی اجمالی==
     
     
    '''اساس الاقتباس''' تألیف [[محمد بن محمد بن حسن طوسى]] معروف به [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]]، از جمله جامع ترین منابع در موضوع علم منطق است که به زبان فارسی نگارش شده است.  
    '''اساس الاقتباس''' تألیف [[محمد بن محمد بن حسن طوسى]] معروف به [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]]، از جمله جامع ترین منابع در موضوع علم منطق است که به زبان فارسی نگارش شده است.  
    ==وجه نام‌گذارى==
    ==وجه نام‌گذارى==


    طبق تصريح مؤلف کتاب در مقدمۀ آن نام کتاب «اساس الاقتباس» است و در وجه نامیدن آن به این نام مى‌گوید:


    طبق تصريح مؤلف کتاب در مقدمۀ آن نام کتاب «اساس الاقتباس» است و در وجه ناميدن آن به اين نام مى‌گويد:
    «و چون این علم به نسبت با ديگر علوم خاصه اقسام حكمت به مثابت قاعده و بنياد است، این مجموع را بر اساس الاقتباس موسوم كرد».<ref>اساس الاقتباس، تصحيح مدرسى رضوى، ص3</ref>


    «و چون اين علم به نسبت با ديگر علوم خاصه اقسام حكمت به مثابت قاعده و بنياد است، اين مجموع را بر اساس الاقتباس موسوم كرد» <ref>اساس الاقتباس، تصحيح مدرسى رضوى، ص 3</ref>.
    با این حال جاى شگفتى است كه مصحح دانشمند کتاب، [[مدرس رضوی، محمدتقی|مرحوم مدرس رضوى]] در مورد وجه تسمیۀ کتاب به اساس الاقتباس با وجود تصريح مصنف آن هم در مقدمۀ کتاب، مى‌گوید:


    با اين حال جاى شگفتى است كه مصحح دانشمند کتاب، مرحوم مدرس رضوى در مورد وجه تسميۀ کتاب به اساس الاقتباس با وجود تصريح مصنف آن هم در مقدمۀ کتاب، مى‌گويد:
    «وجه تسمیۀ این کتاب به اساس الاقتباس بدرستى معلوم نيست و شايد از آن روى كه این کتاب در فن منطق است و منطق هم اساس اقتباس و كسب علوم مى‌باشد [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] این نام را برای این کتاب مناسب ديده و تأليف خود را بدين نام نامیده است».<ref>مدرسی رضوى، مقدمۀ اساس الاقتباس، ص35</ref>
    ==انگیزۀ تأليف==


    «وجه تسميۀ اين کتاب به اساس الاقتباس بدرستى معلوم نيست و شايد از آن روى كه اين کتاب در فن منطق است و منطق هم اساس اقتباس و كسب علوم مى‌باشد خواجه طوسى اين نام را براى اين کتاب مناسب ديده و تأليف خود را بدين نام ناميده است» <ref>مدرسی رضوى، مقدمۀ اساس الاقتباس، ص 35</ref>.  
    مؤلف کتاب در مورد انگیزۀ تأليف اساس الاقتباس در مقدمه چنين آورده است: «در تحرير این مجموع شروع كرده آمد، بر عزم آنكه طرفى صالح از آنچه از اهل علم منطق در این فن استفاده كرده است يا بحسب قواعد و اصول این صناعت استنباط نموده بر وجهى كه او را روشن شده است ايراد كند، و از ابطال مذاهب باطل در هر بابى كه مؤدى باشد به اطناب بقدر امكان احتراز كند و اگر در بعضى مواضع بذكر مذهبى فاسد احتياج باشد به اشارتى موجز اقتصار كند و...».


    ==انگيزۀ تأليف==
    بنابراین غرض مؤلف از تأليف این کتاب ارزشمند، ارائۀ اثرى فنى و تحقيقى و جامع در علم منطق بوده كه هم آموخته‌هاى او را از ديگران در برگیرد و هم بر آراء و انديشه‌هاى شخصى او در این علم مشتمل باشد.
     
     
    مؤلف کتاب در مورد انگيزۀ تأليف اساس الاقتباس در مقدمه چنين آورده است: «در تحرير اين مجموع شروع كرده آمد، بر عزم آنكه طرفى صالح از آنچه از اهل علم منطق در اين فن استفاده كرده است يا بحسب قواعد و اصول اين صناعت استنباط نموده بر وجهى كه او را روشن شده است ايراد كند، و از ابطال مذاهب باطل در هر بابى كه مؤدى باشد به اطناب بقدر امكان احتراز كند و اگر در بعضى مواضع بذكر مذهبى فاسد احتياج باشد به اشارتى موجز اقتصار كند و...».
     
    بنابراين غرض مؤلف از تأليف اين کتاب ارزشمند، ارائۀ اثرى فنى و تحقيقى و جامع در علم منطق بوده كه هم آموخته‌هاى او را از ديگران در برگيرد و هم بر آراء و انديشه‌هاى شخصى او در اين علم مشتمل باشد.
     
    امّا در مورد علت نگارش اين اثر به زبان فارسى توضيحى نداده است. ممكن است اين اثر نيز مانند برخى ديگر از آثار فارسى خواجه به درخواست فرد يا افرادى به اين زبان تأليف شده باشد و ممكن است احساس ضرورت وجود کتابى جامع در علم منطق به زبان فارسى خواجه را به تأليف اين اثر ارزشمند برانگيخته باشد.


    امّا در مورد علت نگارش این اثر به زبان فارسی توضيحى نداده است. ممكن است این اثر نيز مانند برخى ديگر از آثار فارسی خواجه به درخواست فرد يا افرادى به این زبان تأليف شده باشد و ممكن است احساس ضرورت وجود کتابى جامع در علم منطق به زبان فارسی خواجه را به تأليف این اثر ارزشمند برانگیخته باشد.
    ==تاريخ تأليف==
    ==تاريخ تأليف==


    در آخر برخى از نسخ خطى این کتاب سال تأليف آن 642 ق ثبت گرديده است بنابراین کتاب اساس الاقتباس دو سال قبل از اتمام شرح خواجه بر اشارات [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] به پایان رسيده است زيرا در آخر بعضى از نسخ خطى شرح اشارات چنين آمده است:


    در آخر برخى از نسخ خطى اين کتاب سال تأليف آن 642 ه‍ ق ثبت گرديده است بنابراين کتاب اساس الاقتباس دو سال قبل از اتمام شرح خواجه بر اشارات [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] به پايان رسيده است زيرا در آخر بعضى از نسخ خطى شرح اشارات چنين آمده است:
    «و نقل ما وجد بخطه رحمه‌اللّه تعالى في آخر المسورة بعد قوله و إليه المعاد. و قد فرغت من تسویده في أواسط صفر سنة أربع و أربعين و ستمائة حامدا مصليا و داعيا و مستغفرا».<ref>مدرسى رضوى، احوال و آثار [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]]، ص434</ref>


    «و نقل ما وجد بخطه رحمه اللّه تعالى في آخر المسورة بعد قوله و إليه المعاد. و قد فرغت من تسويده في أواسط صفر سنة أربع و أربعين و ستمائة حامدا مصليا و داعيا و مستغفرا» <ref>مدرسى رضوى، احوال و آثار [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير الدين طوسى]]، ص 434</ref>.
    البته کتاب شرح اشارات به تصريح خواجه بيست سال بطول انجامیده، این مطلب را دكتر سليمان دينا در مقدمۀ خود بر شرح اشارات ص84 و مرحوم مدرسى رضوى در کتاب احوال و آثار [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]] ص433 آورده‌اند، لكن در نسخه‌هاى موجود چنين بيانى از محقق طوسى مشاهده نشد.


    البته کتاب شرح اشارات به تصريح خواجه بيست سال بطول انجاميده، اين مطلب را دكتر سليمان دينا در مقدمۀ خود بر شرح اشارات ص 84 و مرحوم مدرسى رضوى در کتاب احوال و آثار [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير الدين طوسى]] ص 433 آورده‌اند، لكن در نسخه‌هاى موجود چنين بيانى از محقق طوسى مشاهده نشد.
    اما از آغاز تأليف اساس الاقتباس اطلاعى در دست نيست و از این جهت معلوم نيست كه آغاز به تأليف اساس الاقتباس پيش از آغاز به تأليف شرح اشارات بوده يا بعد از آن.


    اما از آغاز تأليف اساس الاقتباس اطلاعى در دست نيست و از اين جهت معلوم نيست كه آغاز به تأليف اساس الاقتباس پيش از آغاز به تأليف شرح اشارات بوده يا بعد از آن.
    قابل توجه اينست كه محقق طوسى این آثار ارزشمند را در شرايطى پديد آورده است كه بلا و مصيبت و گرفتارى از هر سو او را احاطه نموده و آرامش خاطر را از او سلب كرده بوده است چنان كه در آخر شرح اشارات مى‌گوید:
    رقمت أكثرها في حال صعب لا يمكن أصعب منها حال و رسمت أغلبها في مدّة كدورة بال بل في أزمنة یکون كل جزء منها ظرفا لنحقته و عذاب أليم و ندامة و حسرة عظيم. و أمكته توقد كلّ آن فيها زبانية نار جحيم و بقيت من فوقها حمیم، ما مضى وقت ليست عيني فيه مقطرا و لا بالي مكدّرا و لم يجىء حين لم يزد ألمی و لم يضاعف همّي و غمّي، نعم ما قال الشاعر بالفارسیة.<ref>شرح اشارات، ج 3، ص421 - 420</ref>:
    {{شعر}}{{ب|''بگرداگرد خود چندان كه بينم''|2=''بلا انگشترى و من نگینم''}}{{پایان شعر}}.
    ==اهمیت و اعتبار==


    قابل توجه اينست كه محقق طوسى اين آثار ارزشمند را در شرايطى پديد آورده است كه بلا و مصيبت و گرفتارى از هر سو او را احاطه نموده و آرامش خاطر را از او سلب كرده بوده است چنان كه در آخر شرح اشارات مى‌گويد:
    اولا: از حيث كمیت، پس از منطق شفا و شرح ابن رشد بر منطق [[ارسطو]]، کتابى به جامعيت اساس الاقتباس تأليف نشده است و از نظر کیفیت به دليل در بر داشتن محاسن كتب پيشين و محاسنى كه مؤلف به آن افزوده است بى‌نظير است.


    رقمت أكثرها في حال صعب لا يمكن أصعب منها حال و رسمت أغلبها في مدّة كدورة بال بل في أزمنة يكون كل جزء منها ظرفا لنحقته و عذاب أليم و ندامة و حسرة عظيم. و أمكته توقد كلّ آن فيها زبانية نار جحيم و بقيت من فوقها حميم، ما مضى وقت ليست عيني فيه مقطرا و لا بالي مكدّرا و لم يجىء حين لم يزد ألمي و لم يضاعف همّي و غمّي، نعم ما قال الشاعر بالفارسیة<ref>شرح اشارات، ج 3، ص 421 - 420</ref>:
    ثانيا: زبانى كه این کتاب به آن نگارش شده است زبان فارسی است كه از یک سو بيانگر كشش و قابليت این زبان در بيان مقاصد علمى و فنى است و از سوى ديگر خلاء نبودن چنين اثرى را در دانش منطق به زبان فارسی برطرف مى‌سازد.


    به خصوص كه نثر روان و پختگى تعبيرات آن را از کتاب‌هایى چون دانش نامۀ علائى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و درة التاج قطب‌الدين شيرازى متمايز مى‌سازد.


    {{شعر}}
    ثالثا: همان گونه كه مؤلف در مقدمۀ کتاب وعده داده است، تنها به بيان انديشه‌هاى ناب دانش منطق پرداخته و از طرح قيل و قال‌هاى بى‌حاصل پرهيز نموده و در رد و ابطال آراء و نظريات باطل به آن میزان كه ضرورت داشته است اكتفا نموده است.
    {{ب|''بگرداگرد خود چندان كه بينم''|2=''بلا انگشترى و من نگينم''}}{{پایان شعر}}.
    ==اهميت و اعتبار==
     
     
    اولا: از حيث كميت، پس از منطق شفا و شرح ابن رشد بر منطق [[ارسطو]]، کتابى به جامعيت اساس الاقتباس تأليف نشده است و از نظر كيفيت به دليل در بر داشتن محاسن كتب پيشين و محاسنى كه مؤلف به آن افزوده است بى‌نظير است.
     
    ثانيا: زبانى كه اين کتاب به آن نگارش شده است زبان فارسى است كه از يك سو بيانگر كشش و قابليت اين زبان در بيان مقاصد علمى و فنى است و از سوى ديگر خلاء نبودن چنين اثرى را در دانش منطق به زبان فارسى برطرف مى‌سازد.
     
    به خصوص كه نثر روان و پختگى تعبيرات آن را از کتاب‌هايى چون دانش نامۀ علائى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و درة التاج قطب الدين شيرازى متمايز مى‌سازد.
     
    ثالثا: همان گونه كه مؤلف در مقدمۀ کتاب وعده داده است، تنها به بيان انديشه‌هاى ناب دانش منطق پرداخته و از طرح قيل و قال‌هاى بى‌حاصل پرهيز نموده و در رد و ابطال آراء و نظريات باطل به آن ميزان كه ضرورت داشته است اكتفا نموده است.
     
    ==روش مؤلف==
    ==روش مؤلف==


    الف - در این کتاب مباحث منطق به روش 9 بخشى عرضه شده است كه لازم است جهت روشن شدن تمايز این روش با روش ديگر موسوم به روش دو بخشى نكاتى عرض شود. در روش 9 بخشى مباحث منطق در 9 قسمت و با عناوین زير تنظيم گرديده است.
    # مدخل كه آن را به يونانى ايساغوجى گویند.
    # مقولات عشر يا قاطيغورياس.
    # العبارة يا قضايا يا باريرمیناس، بارى ارمیناس، بارا ارمانياس.
    # قياس يا آنولوطيقاى اوّل.
    # برهان يا انولوطيقاى دوم يا ابودقطيقا.
    # جدل يا طربيقا.
    # مغالطه يا سوفسطيقا.
    # خطابه يا ريطوريقا.
    # شعر يا بوطيقا.
    روش 9 بخشى با جمع‌آورى و تدوین رساله‌هاى منطقى [[ارسطو]] و افزودن ايساغوجى فرفوريوس به آن شكل گرفت به این نحو كه تك نگاره‌هاى [[ارسطو]] در منطق در حدود سال‌هاى 395 - 330‌م در مجموعه‌اى با نام ارغنون گردآورى شد كه مشتمل بر شش رساله بود يعنى قاطيغورياس، باريرمیناس، آنالوطيقاى اوّل، انالوطيقاى دوم، طوبيقا، سوفسطيقا.
    از آنجا كه شارحان [[ارسطو]] در يونان خطابه و شعر را جزو منطق نمى‌دانستند دو رسالۀ [[ارسطو]] در شعر و خطابه، در این مجموعه قرار نگرفت امّا نو افلاطونيان حوزۀ اسكندرانى در اوايل قرن پنجم با اعتقاد به این كه شعر و خطابه نيز جزو منطق هستند دو رسالۀ [[ارسطو]] را در این دو فن به مجموعۀ شش قسمتى ارغنون افزودند كه در مجموع هشت رساله در هشت بحث از مباحث منطق گرد آمد.


    الف - در اين کتاب مباحث منطق به روش 9 بخشى عرضه شده است كه لازم است جهت روشن شدن تمايز اين روش با روش ديگر موسوم به روش دو بخشى نكاتى عرض شود. در روش 9 بخشى مباحث منطق در 9 قسمت و با عناوين زير تنظيم گرديده است.
    فوفوريوس شاگرد افلوطين مقدمه‌اى بر منطق نوشت با نام ايساغوجى، این مقدمه را حكيمان مسلمان به منطق هشت قسمتى [[ارسطو]]يى ضمیمه نمودند و بدين‌سان منطق 9 بخشى پديد آمد، حكيمانى چون [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] (در شفا و نجات) ابن رشد، ابوالعباس لوكرى (در بيان الحق) و محقق طوسى روش 9 بخشى را برگزيده‌اند.
     
    1 - مدخل كه آن را به يونانى ايساغوجى گويند.
     
    2 - مقولات عشر يا قاطيغورياس.


    3 - العبارة يا قضايا يا باريرميناس، بارى ارميناس، بارا ارمانياس.
    امّا اولین بار [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در اشارات بر این اساس كه منطق ابزار درست فكر كردن است و فكر نيز يا برای تحصيل تصور مجهول از تصورات معلوم است و يا برای تحصيل تصديق مجهول از تصديقات معلوم، منطق را به دو بخش اصلى يعنى «معرف» و «حجت» تقسيم نمود.


    4 - قياس يا آنولوطيقاى اوّل.
    و مبحث ايساغوجى را مقدمۀ بخش معرف و مبحث قضايا را مقدمۀ بحث حجت و مباحث الفاظ را مقدمۀ هر دو بخش قرار داد و صناعات خمس را كه مربوط به مادۀ قياس هستند از منطق صورت خارج دانست و ضمیمۀ آن بشمار آورد. مبحث مقولات نيز به كلى از منطق خارج شده و در فلسفه جاى گرفت


    5 - برهان يا انولوطيقاى دوم يا ابودقطيقا.
    محقق طوسى با این كه اشارات را شرح نموده و با روش دو بخشى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] كاملا آشنا بوده است از این روش پيروى نكرد و همان روش 9 بخشى را ترجيح داده و در همۀ تأليفات منطقى خود همان روش را اساس كار قرار داد.
    ب - محقق طوسى در [[شرح اشارات و تنبیهات|شرح اشارات]] بنا را بر توضيح و تبين مقاصد شيخ و پاسخ به اشكالات و ايرادات [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] گذاشته و تعهد نموده است كه ديدگاه‌هاى شخصى خود را بيان نكند و لذا جز در مورد خاصى به این وعده عمل نموده است اما در کتاب اساس الاقتباس از همان ابتداء بنا را بر این گذاشته است كه علاوه بر بيان آنچه از ديگران آموخته ديدگاه‌ها و استنباطات شخصى خود را نيز عرضه نمايد.


    6 - جدل يا طربيقا.
    ج - برای سهولت در انتقال مفاهيم منطقى به ذهن مخاطبان از نمادها و جداولى استفاده نموده است كه به حق در تحقق این غرض كارآمدند.
     
    7 - مغالطه يا سوفسطيقا.
     
    8 - خطابه يا ريطوريقا.
     
    9 - شعر يا بوطيقا.
     
    روش 9 بخشى با جمع‌آورى و تدوين رساله‌هاى منطقى [[ارسطو]] و افزودن ايساغوجى فرفوريوس به آن شكل گرفت به اين نحو كه تك نگاره‌هاى [[ارسطو]] در منطق در حدود سال‌هاى 395 - 330 م در مجموعه‌اى با نام ارغنون گردآورى شد كه مشتمل بر شش رساله بود يعنى قاطيغورياس، باريرميناس، آنالوطيقاى اوّل، انالوطيقاى دوم، طوبيقا، سوفسطيقا.
     
    از آنجا كه شارحان [[ارسطو]] در يونان خطابه و شعر را جزو منطق نمى‌دانستند دو رسالۀ [[ارسطو]] در شعر و خطابه، در اين مجموعه قرار نگرفت امّا نو افلاطونيان حوزۀ اسكندرانى در اوايل قرن پنجم با اعتقاد به اين كه شعر و خطابه نيز جزو منطق هستند دو رسالۀ [[ارسطو]] را در اين دو فن به مجموعۀ شش قسمتى ارغنون افزودند كه در مجموع هشت رساله در هشت بحث از مباحث منطق گرد آمد.
     
    فوفوريوس شاگرد افلوطين مقدمه‌اى بر منطق نوشت با نام ايساغوجى، اين مقدمه را حكيمان مسلمان به منطق هشت قسمتى [[ارسطو]]يى ضميمه نمودند و بدين‌سان منطق 9 بخشى پديد آمد، حكيمانى چون [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] (در شفا و نجات) ابن رشد، ابوالعباس لوكرى (در بيان الحق) و محقق طوسى روش 9 بخشى را برگزيده‌اند.
     
    امّا اولين بار [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در اشارات بر اين اساس كه منطق ابزار درست فكر كردن است و فكر نيز يا براى تحصيل تصور مجهول از تصورات معلوم است و يا براى تحصيل تصديق مجهول از تصديقات معلوم، منطق را به دو بخش اصلى يعنى «معرف» و «حجت» تقسيم نمود.
     
    و مبحث ايساغوجى را مقدمۀ بخش معرف و مبحث قضايا را مقدمۀ بحث حجت و مباحث الفاظ را مقدمۀ هر دو بخش قرار داد و صناعات خمس را كه مربوط به مادۀ قياس هستند از منطق صورت خارج دانست و ضميمۀ آن بشمار آورد. مبحث مقولات نيز به كلى از منطق خارج شده و در فلسفه جاى گرفت.
     
    محقق طوسى با اين كه اشارات را شرح نموده و با روش دو بخشى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] كاملا آشنا بوده است از اين روش پيروى نكرد و همان روش 9 بخشى را ترجيح داده و در همۀ تأليفات منطقى خود همان روش را اساس كار قرار داد.
     
    ب - محقق طوسى در شرح اشارات بنا را بر توضيح و تبين مقاصد شيخ و پاسخ به اشكالات و ايرادات [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] گذاشته و تعهد نموده است كه ديدگاه‌هاى شخصى خود را بيان نكند و لذا جز در مورد خاصى به اين وعده عمل نموده است اما در کتاب اساس الاقتباس از همان ابتداء بنا را بر اين گذاشته است كه علاوه بر بيان آنچه از ديگران آموخته ديدگاه‌ها و استنباطات شخصى خود را نيز عرضه نمايد.
     
    ج - براى سهولت در انتقال مفاهيم منطقى به ذهن مخاطبان از نمادها و جداولى استفاده نموده است كه به حق در تحقق اين غرض كارآمدند.
     
    د - چنان كه قبلا اشاره شد، کتاب را با نثر فارسى نگاشته و تا آنجا كه ممكن بوده كوشيده است تا نثر متين و روانى را عرضه نمايد.


    د - چنان كه قبلا اشاره شد، کتاب را با نثر فارسی نگاشته و تا آنجا كه ممكن بوده كوشيده است تا نثر متين و روانى را عرضه نمايد.
    ==نسخه‌ها و چاپ‌ها==
    ==نسخه‌ها و چاپ‌ها==


    از این کتاب دست‌نوشت‌هاى متعددى بجاى مانده كه قديمى‌ترين نسخۀ تاريخ‌دار آن نسخۀ خطى کتابخانۀ مرحوم [[تقوی، نصرالله|حاج سيد‌ ‎نصراللّه تقوى]] است كه در تاريخ 843 ق يعنى حدود دویست سال پس از تأليف کتاب نوشته شده است.


    از اين کتاب دستنوشت‌هاى متعددى بجاى مانده كه قديمى‌ترين نسخۀ تاريخ‌دار آن نسخۀ خطى کتابخانۀ مرحوم حاج سيد نصر اللّه تقوى است كه در تاريخ 843 ه‍ ق يعنى حدود دويست سال پس از تأليف کتاب نوشته شده است.
    [[مدرس رضوی، محمدتقی|مرحوم مدرسى رضوى]] این نسخه را اقدم و اصح و اكمل نسخ دانسته است.


    مرحوم مدرسى رضوى اين نسخه را اقدم و اصح و اكمل نسخ دانسته است <ref>اساس الاقتباس، تصحيح مدرسى رضوى، ص 37 از مقدمۀ کتاب</ref>.
    نسخه‌هاى خطى ديگرى از این کتاب وجود دارد كه مشخصات برخى از آنها در مقدمۀ چاپ‌هاى موجود آمده است.<ref>همان و نيز اساس الاقتباس، تصحيح سيد‌ ‎عبداللّه انوار، ج 1، ص12</ref>


    نسخه‌هاى خطى ديگرى از اين کتاب وجود دارد كه مشخصات برخى از آنها در مقدمۀ چاپ‌هاى موجود آمده است <ref> همان و نيز اساس الاقتباس، تصحيح سيد عبداللّه انوار، ج 1، ص 12</ref>.
    اولین چاپ کتاب اساس الاقتباس در سال 1326 ه‍‌ش با تصحيح مرحوم مدرسى رضوى به انجام رسيد ‎و پس از آن دوبار ديگر تجديد چاپ شد كه تاريخ سومین چاپ آن آذر ماه 1361 ه‍‌ش مى‌باشد.


    اولين چاپ کتاب اساس الاقتباس در سال 1326 ه‍ ش با تصحيح مرحوم مدرسى رضوى به انجام رسيد و پس از آن دوبار ديگر تجديد چاپ شد كه تاريخ سومين چاپ آن آذر ماه 1361 ه‍ ش مى‌باشد.
    چاپ ديگر این کتاب در سال 1375 ه‍‌ش با تصحيح و تعليقات سيد‌ ‎عبداللّه انوار و به اهتمام نشر مركز در تهران نشر يافت. این چاپ مشتمل بر دو مجلد است كه مجلد اول متن اساس الاقتباس و مجلّد دوم تعليقات را در بردارد. در مورد تعليقات در پيش‌گفتار مجلد اوّل آمده است:
     
    چاپ ديگر اين کتاب در سال 1375 ه‍ ش با تصحيح و تعليقات سيد عبداللّه انوار و به اهتمام نشر مركز در تهران نشر يافت. اين چاپ مشتمل بر دو مجلد است كه مجلد اول متن اساس الاقتباس و مجلّد دوم تعليقات را در بردارد. در مورد تعليقات در پيش‌گفتار مجلد اوّل آمده است:
     
    «در اين تعليقه از لحاظ لفظ سعى بر اين رفت كه لغات مشكل معنى شود و از عبارت مغلق رفع اغلاق گردد و جملات لازم به ملزوم‌هاى جدا مانده از خود مرتبط شود و اشارات مندرج به مشار اليه‌هاى مربوطه ارجاع گردد....
     
    امّا از لحاظ مطالب غير لفظ يعنى تبيين مطالب غامض و توضيح مشكلات معنى و ارائۀ جداول صحيح و رفع ابهام از اعداد و صدر تركيبى و بيان شكل‌هاى قياس و مقاصد غير صدرى يعنى مادى و صناعى قياسى استفراغ وسع شد» <ref>اساس الاقتباس، تصحيح سيد عبداللّه انوار، ج 1، ص 15</ref>.


    «در این تعليقه از لحاظ لفظ سعى بر این رفت كه لغات مشكل معنى شود و از عبارت مغلق رفع اغلاق گردد و جملات لازم به ملزوم‌هاى جدا مانده از خود مرتبط شود و اشارات مندرج به مشار اليه‌هاى مربوطه ارجاع گردد....
    امّا از لحاظ مطالب غير لفظ يعنى تبيين مطالب غامض و توضيح مشكلات معنى و ارائۀ جداول صحيح و رفع ابهام از اعداد و صدر تركيبى و بيان شكل‌هاى قياس و مقاصد غير صدرى يعنى مادى و صناعى قياسى استفراغ وسع شد».<ref>اساس الاقتباس، تصحيح سيد‌ ‎عبداللّه انوار، ج 1، ص15</ref>
    ==خصوصيات==
    ==خصوصيات==


     
    اما خصوصيات اساس الاقتباس به تصحيح [[مدرس رضوی، محمدتقی|مرحوم مدرس رضوى]] كه مبناى كار معجم موضوعى بوده است از این قرار است:
    اما خصوصيات اساس الاقتباس به تصحيح مرحوم مدرس رضوى كه مبناى كار معجم موضوعى بوده است از اين قرار است:
    #پس از فهرست مطالب و فهرست جداول و الواح کتاب، مقدمۀ مصحح در حدود 38 صفحه آمده است كه مشتمل است بر زندگى‌نامۀ خواجه و بيان آثار و تأليفات او و توضيحى در مورد ابواب و مقالات کتاب اساس الاقتباس و وجه تسمیۀ آن بدين نام و معرفى نسخ خطى کتاب كه در تصحيح آن مورد مراجعۀ مصحح بوده و توضيح مختصرى در مورد كارهایى كه مصحح انجام داده است.
     
    #:پس از آن متن کتاب و در پایان فهرست لغات مشكل به ترتيب حروف الفبا بدون توجه به ريشه، همراه با معانى آنها و نيز فهرست اعلام شامل اشخاص، چاپ‌ها و کتاب‌ها آمده است.
    1 - پس از فهرست مطالب و فهرست جداول و الواح کتاب، مقدمۀ مصحح در حدود 38 صفحه آمده است كه مشتمل است بر زندگى‌نامۀ خواجه و بيان آثار و تأليفات او و توضيحى در مورد ابواب و مقالات کتاب اساس الاقتباس و وجه تسميۀ آن بدين نام و معرفى نسخ خطى کتاب كه در تصحيح آن مورد مراجعۀ مصحح بوده و توضيح مختصرى در مورد كارهايى كه مصحح انجام داده است.
    #برخى از حواشى موجود در نسخ خطى و به خصوص حواشى مرحوم میرزا محمد طاهر تنكابنى در ذيل صفحات کتاب آمده است و حواشى مرحوم میرزا محمد طاهر با عنوان «حاشيه» يا با نام آن مرحوم از ديگر حواشى متمايز گرديده است.
     
    پس از آن متن کتاب و در پايان فهرست لغات مشكل به ترتيب حروف الفبا بدون توجه به ريشه، همراه با معانى آنها و نيز فهرست اعلام شامل اشخاص، چاپ‌ها و کتاب‌ها آمده است.
     
    2 - برخى از حواشى موجود در نسخ خطى و به خصوص حواشى مرحوم ميرزا محمد طاهر تنكابنى در ذيل صفحات کتاب آمده است و حواشى مرحوم ميرزا محمد طاهر با عنوان «حاشيه» يا با نام آن مرحوم از ديگر حواشى متمايز گرديده است.
     
    ==ابواب==
    ==ابواب==


     
    همان طور كه بيش از این اشاره شد کتاب اساس الاقتباس در چهارچوب منطق 9 بخشى نظام يافته است.
    همان طور كه بيش از اين اشاره شد کتاب اساس الاقتباس در چهارچوب منطق 9 بخشى نظام يافته است.
    از این رو مباحث کتاب در ضمن 9 مقاله و هر مقاله در ضمن چند فن بعضى از مقالات به فن تقسيم نشده‌اند و در ضمن چند فصل عرضه شده‌اند، مثل مقالۀ دوم و هفتم و نهم و هر فن در ضمن چند فصل ارائه شده است به این ترتيب:
     
    از اين رو مباحث کتاب در ضمن 9 مقاله و هر مقاله در ضمن چند فن بعضى از مقالات به فن تقسيم نشده‌اند و در ضمن چند فصل عرضه شده‌اند، مثل مقالۀ دوم و هفتم و نهم و هر فن در ضمن چند فصل ارائه شده است به اين ترتيب:
     
    مقالۀ اوّل: در مدخل و مقدمۀ منطق بنام «ايساغوجى» در ضمن 4 فن.
    مقالۀ اوّل: در مدخل و مقدمۀ منطق بنام «ايساغوجى» در ضمن 4 فن.
    فن اوّل، در مباحث الفاظ در سه فصل
    فن اوّل، در مباحث الفاظ در سه فصل
    فن دوم، در مباحث كلى و جزئى در چهار فصل
    فن دوم، در مباحث كلى و جزئى در چهار فصل
    فن سوم، در مباحث ذاتى و عرضى در چهار فصل
    فن سوم، در مباحث ذاتى و عرضى در چهار فصل
    فن چهارم، در كليات خمس در پنج فصل.
    فن چهارم، در كليات خمس در پنج فصل.
    مقالۀ دوم: در مقولات عشر «قاطيغورياس» در ضمن 9 فصل.
    مقالۀ دوم: در مقولات عشر «قاطيغورياس» در ضمن 9 فصل.
     
    مقالۀ سوم: در عبارات و اقوال جازمه «بارى ارمیناس» در 2 فن.
    مقالۀ سوم: در عبارات و اقوال جازمه «بارى ارميناس» در 2 فن.
     
    فن اوّل، در معرفت اقوال جازمه و احوال انواع و اصناف قضايا در ضمن 16 فصل.
    فن اوّل، در معرفت اقوال جازمه و احوال انواع و اصناف قضايا در ضمن 16 فصل.
    فن دوم، در جهات قضايا و اعتبار آن در ابواب تناقض و عكس در 11 فصل.
    فن دوم، در جهات قضايا و اعتبار آن در ابواب تناقض و عكس در 11 فصل.
    مقالۀ چهارم: در قياس «انولوطيقاى اوّل» در 2 فن.
    مقالۀ چهارم: در قياس «انولوطيقاى اوّل» در 2 فن.
    فن اوّل، در قياس و در 2 قسم:
    فن اوّل، در قياس و در 2 قسم:
    قسم اوّل، در تعريف قياس و اقسامش و بيان قياسات حملى در ضمن 10 فصل.
    قسم اوّل، در تعريف قياس و اقسامش و بيان قياسات حملى در ضمن 10 فصل.
    قسم دوم، در قياسات اقترانى و استثنائى در ضمن 8 فصل.
    قسم دوم، در قياسات اقترانى و استثنائى در ضمن 8 فصل.
    فن دوم، در لواحق و عوارض قياس و ذكر تأليفاتى كه شبيه به قياسند در 12 فصل.
    فن دوم، در لواحق و عوارض قياس و ذكر تأليفاتى كه شبيه به قياسند در 12 فصل.
    مقالۀ پنجم: در برهان «انولوطيقاى دوم» در 2 فن.
    مقالۀ پنجم: در برهان «انولوطيقاى دوم» در 2 فن.
    فن اوّل، در اكتساب تصديقات يقينى به برهان در 18 فصل.
    فن اوّل، در اكتساب تصديقات يقينى به برهان در 18 فصل.
     
    فن دوم، در کیفیت اكتساب تصورات تام به حد در 12 فصل.
    فن دوم، در كيفيت اكتساب تصورات تام به حد در 12 فصل.
     
    مقالۀ ششم: در جدل «طوبيقا» در 3 فن.
    مقالۀ ششم: در جدل «طوبيقا» در 3 فن.
    فن اوّل، در مقدمات در 5 فصل.
    فن اوّل، در مقدمات در 5 فصل.
    فن دوم، در مواضع در 6 فصل.
    فن دوم، در مواضع در 6 فصل.
    فن سوم، در وصايا در 3 فصل.
    فن سوم، در وصايا در 3 فصل.
    مقالۀ هفتم: در مغالطه «سوفسطيقا» در 3 فصل.
    مقالۀ هفتم: در مغالطه «سوفسطيقا» در 3 فصل.
    مقالۀ هشتم: در خطابه «ريطوريقا» در 3 فن.
    مقالۀ هشتم: در خطابه «ريطوريقا» در 3 فن.
    فن اوّل، در اصول و قواعد خطابه در 4 فصل.
    فن اوّل، در اصول و قواعد خطابه در 4 فصل.
    فن دوم، در اعداد انواع در 8 فصل.
    فن دوم، در اعداد انواع در 8 فصل.
    فن سوم، در توابع و مانند آن در 4 فصل.
    فن سوم، در توابع و مانند آن در 4 فصل.
    مقالۀ نهم: در شعر «بيطوريقا» در 3 فصل.
    مقالۀ نهم: در شعر «بيطوريقا» در 3 فصل.
    ==حواشى و ترجمه==
    ==حواشى و ترجمه==


     
    اين کتاب به دليل این كه متن درسى نبوده چندان مورد توجه واقع نشده است و علاوه بر این كه چاپ آن سال‌ها به تأخير افتاده حواشى و تعليقات اندكى بر آن نوشته شده و تنها یک ترجمه به عربى از آن سراغ داريم.
    اين کتاب به دليل اين كه متن درسى نبوده چندان مورد توجه واقع نشده است و علاوه بر اين كه چاپ آن سال‌ها به تأخير افتاده حواشى و تعليقات اندكى بر آن نوشته شده و تنها يك ترجمه به عربى از آن سراغ داريم.
    در چاپ مصحح کتاب توسط [[مدرس رضوی، محمدتقی|مرحوم مدرسى رضوى]] برخى از حواشى بدون ذكر نام صاحب حاشيه آمده است، مرحوم میرزا محمد طاهر تنكابنى نيز بر این کتاب تعليقاتى دارد كه در همین چاپ با نام خود ايشان يا با عنوان «حاشيه» درج شده است.
     
    آقاى عبداللّه انوار در آخرين چاپ کتاب كه با تصحيح خود ايشان منتشر شده است در یک مجلّد مستقل تعليقات خود را بر کتاب اساس الاقتباس منتشر نموده است.
    در چاپ مصحح کتاب توسط مرحوم مدرسى رضوى برخى از حواشى بدون ذكر نام صاحب حاشيه آمده است، مرحوم ميرزا محمد طاهر تنكابنى نيز بر اين کتاب تعليقاتى دارد كه در همين چاپ با نام خود ايشان يا با عنوان «حاشيه» درج شده است.
    و امّا تنها ترجمۀ عربى این کتاب را ركن‌الدين محمد بن على فارسی استرآبادى به انجام رسانيده است.
     
    [[مدرس رضوی، محمدتقی|مرحوم مدرسى رضوى]] در مورد این ترجمه مى‌گوید: «تاكنون نگارنده، ترجمۀ عربى اساس الاقتباس را نديده و در فهرست کتابخانه‌هاى مهم نيز اسمى از آن نيافته است».<ref>مدرسى رضوى، مقدمۀ اساس الاقتباس، ص36</ref>
    آقاى عبداللّه انوار در آخرين چاپ کتاب كه با تصحيح خود ايشان منتشر شده است در يك مجلّد مستقل تعليقات خود را بر کتاب اساس الاقتباس منتشر نموده است.
     
    و امّا تنها ترجمۀ عربى اين کتاب را ركن الدين محمد بن على فارسى استرآبادى به انجام رسانيده است.
     
    مرحوم مدرسى رضوى در مورد اين ترجمه مى‌گويد: «تاكنون نگارنده، ترجمۀ عربى اساس الاقتباس را نديده و در فهرست کتابخانه‌هاى مهم نيز اسمى از آن نيافته است» <ref>مدرسى رضوى، مقدمۀ اساس الاقتباس، ص 36</ref>.
     
    =پانویس =
    =پانویس =
    <references/>
    <references/>


    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    [[بازنگاری اساس الاقتباس]]


    [[أساس الإقتباس في المنطق]]


    == پیوندها ==
    [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11681 مطالعه کتاب اساس الاقتباس در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:منطق]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۹

    اساس الاقتباس
    أساس الاقتباس
    پدیدآوراننصیرالدین طوسی، محمد بن محمد (نویسنده) مدرس رضوی، محمدتقی (مصحح)
    ناشردانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1367 ش
    چاپ1
    موضوعمنطق - متون قدیمی تا قرن 14
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BC‎‏ ‎‏50‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏6‎‏الف‎‏5
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    اساس الاقتباس تألیف محمد بن محمد بن حسن طوسى معروف به خواجه نصیرالدین طوسی، از جمله جامع ترین منابع در موضوع علم منطق است که به زبان فارسی نگارش شده است.

    وجه نام‌گذارى

    طبق تصريح مؤلف کتاب در مقدمۀ آن نام کتاب «اساس الاقتباس» است و در وجه نامیدن آن به این نام مى‌گوید:

    «و چون این علم به نسبت با ديگر علوم خاصه اقسام حكمت به مثابت قاعده و بنياد است، این مجموع را بر اساس الاقتباس موسوم كرد».[۱]

    با این حال جاى شگفتى است كه مصحح دانشمند کتاب، مرحوم مدرس رضوى در مورد وجه تسمیۀ کتاب به اساس الاقتباس با وجود تصريح مصنف آن هم در مقدمۀ کتاب، مى‌گوید:

    «وجه تسمیۀ این کتاب به اساس الاقتباس بدرستى معلوم نيست و شايد از آن روى كه این کتاب در فن منطق است و منطق هم اساس اقتباس و كسب علوم مى‌باشد خواجه طوسى این نام را برای این کتاب مناسب ديده و تأليف خود را بدين نام نامیده است».[۲]

    انگیزۀ تأليف

    مؤلف کتاب در مورد انگیزۀ تأليف اساس الاقتباس در مقدمه چنين آورده است: «در تحرير این مجموع شروع كرده آمد، بر عزم آنكه طرفى صالح از آنچه از اهل علم منطق در این فن استفاده كرده است يا بحسب قواعد و اصول این صناعت استنباط نموده بر وجهى كه او را روشن شده است ايراد كند، و از ابطال مذاهب باطل در هر بابى كه مؤدى باشد به اطناب بقدر امكان احتراز كند و اگر در بعضى مواضع بذكر مذهبى فاسد احتياج باشد به اشارتى موجز اقتصار كند و...».

    بنابراین غرض مؤلف از تأليف این کتاب ارزشمند، ارائۀ اثرى فنى و تحقيقى و جامع در علم منطق بوده كه هم آموخته‌هاى او را از ديگران در برگیرد و هم بر آراء و انديشه‌هاى شخصى او در این علم مشتمل باشد.

    امّا در مورد علت نگارش این اثر به زبان فارسی توضيحى نداده است. ممكن است این اثر نيز مانند برخى ديگر از آثار فارسی خواجه به درخواست فرد يا افرادى به این زبان تأليف شده باشد و ممكن است احساس ضرورت وجود کتابى جامع در علم منطق به زبان فارسی خواجه را به تأليف این اثر ارزشمند برانگیخته باشد.

    تاريخ تأليف

    در آخر برخى از نسخ خطى این کتاب سال تأليف آن 642 ق ثبت گرديده است بنابراین کتاب اساس الاقتباس دو سال قبل از اتمام شرح خواجه بر اشارات ابن سينا به پایان رسيده است زيرا در آخر بعضى از نسخ خطى شرح اشارات چنين آمده است:

    «و نقل ما وجد بخطه رحمه‌اللّه تعالى في آخر المسورة بعد قوله و إليه المعاد. و قد فرغت من تسویده في أواسط صفر سنة أربع و أربعين و ستمائة حامدا مصليا و داعيا و مستغفرا».[۳]

    البته کتاب شرح اشارات به تصريح خواجه بيست سال بطول انجامیده، این مطلب را دكتر سليمان دينا در مقدمۀ خود بر شرح اشارات ص84 و مرحوم مدرسى رضوى در کتاب احوال و آثار خواجه نصير‌الدين طوسى ص433 آورده‌اند، لكن در نسخه‌هاى موجود چنين بيانى از محقق طوسى مشاهده نشد.

    اما از آغاز تأليف اساس الاقتباس اطلاعى در دست نيست و از این جهت معلوم نيست كه آغاز به تأليف اساس الاقتباس پيش از آغاز به تأليف شرح اشارات بوده يا بعد از آن.

    قابل توجه اينست كه محقق طوسى این آثار ارزشمند را در شرايطى پديد آورده است كه بلا و مصيبت و گرفتارى از هر سو او را احاطه نموده و آرامش خاطر را از او سلب كرده بوده است چنان كه در آخر شرح اشارات مى‌گوید: رقمت أكثرها في حال صعب لا يمكن أصعب منها حال و رسمت أغلبها في مدّة كدورة بال بل في أزمنة یکون كل جزء منها ظرفا لنحقته و عذاب أليم و ندامة و حسرة عظيم. و أمكته توقد كلّ آن فيها زبانية نار جحيم و بقيت من فوقها حمیم، ما مضى وقت ليست عيني فيه مقطرا و لا بالي مكدّرا و لم يجىء حين لم يزد ألمی و لم يضاعف همّي و غمّي، نعم ما قال الشاعر بالفارسیة.[۴]:

    بگرداگرد خود چندان كه بينمبلا انگشترى و من نگینم

    .

    اهمیت و اعتبار

    اولا: از حيث كمیت، پس از منطق شفا و شرح ابن رشد بر منطق ارسطو، کتابى به جامعيت اساس الاقتباس تأليف نشده است و از نظر کیفیت به دليل در بر داشتن محاسن كتب پيشين و محاسنى كه مؤلف به آن افزوده است بى‌نظير است.

    ثانيا: زبانى كه این کتاب به آن نگارش شده است زبان فارسی است كه از یک سو بيانگر كشش و قابليت این زبان در بيان مقاصد علمى و فنى است و از سوى ديگر خلاء نبودن چنين اثرى را در دانش منطق به زبان فارسی برطرف مى‌سازد.

    به خصوص كه نثر روان و پختگى تعبيرات آن را از کتاب‌هایى چون دانش نامۀ علائى ابن سينا و درة التاج قطب‌الدين شيرازى متمايز مى‌سازد.

    ثالثا: همان گونه كه مؤلف در مقدمۀ کتاب وعده داده است، تنها به بيان انديشه‌هاى ناب دانش منطق پرداخته و از طرح قيل و قال‌هاى بى‌حاصل پرهيز نموده و در رد و ابطال آراء و نظريات باطل به آن میزان كه ضرورت داشته است اكتفا نموده است.

    روش مؤلف

    الف - در این کتاب مباحث منطق به روش 9 بخشى عرضه شده است كه لازم است جهت روشن شدن تمايز این روش با روش ديگر موسوم به روش دو بخشى نكاتى عرض شود. در روش 9 بخشى مباحث منطق در 9 قسمت و با عناوین زير تنظيم گرديده است.

    1. مدخل كه آن را به يونانى ايساغوجى گویند.
    2. مقولات عشر يا قاطيغورياس.
    3. العبارة يا قضايا يا باريرمیناس، بارى ارمیناس، بارا ارمانياس.
    4. قياس يا آنولوطيقاى اوّل.
    5. برهان يا انولوطيقاى دوم يا ابودقطيقا.
    6. جدل يا طربيقا.
    7. مغالطه يا سوفسطيقا.
    8. خطابه يا ريطوريقا.
    9. شعر يا بوطيقا.

    روش 9 بخشى با جمع‌آورى و تدوین رساله‌هاى منطقى ارسطو و افزودن ايساغوجى فرفوريوس به آن شكل گرفت به این نحو كه تك نگاره‌هاى ارسطو در منطق در حدود سال‌هاى 395 - 330‌م در مجموعه‌اى با نام ارغنون گردآورى شد كه مشتمل بر شش رساله بود يعنى قاطيغورياس، باريرمیناس، آنالوطيقاى اوّل، انالوطيقاى دوم، طوبيقا، سوفسطيقا. از آنجا كه شارحان ارسطو در يونان خطابه و شعر را جزو منطق نمى‌دانستند دو رسالۀ ارسطو در شعر و خطابه، در این مجموعه قرار نگرفت امّا نو افلاطونيان حوزۀ اسكندرانى در اوايل قرن پنجم با اعتقاد به این كه شعر و خطابه نيز جزو منطق هستند دو رسالۀ ارسطو را در این دو فن به مجموعۀ شش قسمتى ارغنون افزودند كه در مجموع هشت رساله در هشت بحث از مباحث منطق گرد آمد.

    فوفوريوس شاگرد افلوطين مقدمه‌اى بر منطق نوشت با نام ايساغوجى، این مقدمه را حكيمان مسلمان به منطق هشت قسمتى ارسطويى ضمیمه نمودند و بدين‌سان منطق 9 بخشى پديد آمد، حكيمانى چون فارابى، ابن سينا (در شفا و نجات) ابن رشد، ابوالعباس لوكرى (در بيان الحق) و محقق طوسى روش 9 بخشى را برگزيده‌اند.

    امّا اولین بار ابن سينا در اشارات بر این اساس كه منطق ابزار درست فكر كردن است و فكر نيز يا برای تحصيل تصور مجهول از تصورات معلوم است و يا برای تحصيل تصديق مجهول از تصديقات معلوم، منطق را به دو بخش اصلى يعنى «معرف» و «حجت» تقسيم نمود.

    و مبحث ايساغوجى را مقدمۀ بخش معرف و مبحث قضايا را مقدمۀ بحث حجت و مباحث الفاظ را مقدمۀ هر دو بخش قرار داد و صناعات خمس را كه مربوط به مادۀ قياس هستند از منطق صورت خارج دانست و ضمیمۀ آن بشمار آورد. مبحث مقولات نيز به كلى از منطق خارج شده و در فلسفه جاى گرفت

    محقق طوسى با این كه اشارات را شرح نموده و با روش دو بخشى ابن سينا كاملا آشنا بوده است از این روش پيروى نكرد و همان روش 9 بخشى را ترجيح داده و در همۀ تأليفات منطقى خود همان روش را اساس كار قرار داد. ب - محقق طوسى در شرح اشارات بنا را بر توضيح و تبين مقاصد شيخ و پاسخ به اشكالات و ايرادات فخر رازى گذاشته و تعهد نموده است كه ديدگاه‌هاى شخصى خود را بيان نكند و لذا جز در مورد خاصى به این وعده عمل نموده است اما در کتاب اساس الاقتباس از همان ابتداء بنا را بر این گذاشته است كه علاوه بر بيان آنچه از ديگران آموخته ديدگاه‌ها و استنباطات شخصى خود را نيز عرضه نمايد.

    ج - برای سهولت در انتقال مفاهيم منطقى به ذهن مخاطبان از نمادها و جداولى استفاده نموده است كه به حق در تحقق این غرض كارآمدند.

    د - چنان كه قبلا اشاره شد، کتاب را با نثر فارسی نگاشته و تا آنجا كه ممكن بوده كوشيده است تا نثر متين و روانى را عرضه نمايد.

    نسخه‌ها و چاپ‌ها

    از این کتاب دست‌نوشت‌هاى متعددى بجاى مانده كه قديمى‌ترين نسخۀ تاريخ‌دار آن نسخۀ خطى کتابخانۀ مرحوم حاج سيد‌ ‎نصراللّه تقوى است كه در تاريخ 843 ق يعنى حدود دویست سال پس از تأليف کتاب نوشته شده است.

    مرحوم مدرسى رضوى این نسخه را اقدم و اصح و اكمل نسخ دانسته است.

    نسخه‌هاى خطى ديگرى از این کتاب وجود دارد كه مشخصات برخى از آنها در مقدمۀ چاپ‌هاى موجود آمده است.[۵]

    اولین چاپ کتاب اساس الاقتباس در سال 1326 ه‍‌ش با تصحيح مرحوم مدرسى رضوى به انجام رسيد ‎و پس از آن دوبار ديگر تجديد چاپ شد كه تاريخ سومین چاپ آن آذر ماه 1361 ه‍‌ش مى‌باشد.

    چاپ ديگر این کتاب در سال 1375 ه‍‌ش با تصحيح و تعليقات سيد‌ ‎عبداللّه انوار و به اهتمام نشر مركز در تهران نشر يافت. این چاپ مشتمل بر دو مجلد است كه مجلد اول متن اساس الاقتباس و مجلّد دوم تعليقات را در بردارد. در مورد تعليقات در پيش‌گفتار مجلد اوّل آمده است:

    «در این تعليقه از لحاظ لفظ سعى بر این رفت كه لغات مشكل معنى شود و از عبارت مغلق رفع اغلاق گردد و جملات لازم به ملزوم‌هاى جدا مانده از خود مرتبط شود و اشارات مندرج به مشار اليه‌هاى مربوطه ارجاع گردد.... امّا از لحاظ مطالب غير لفظ يعنى تبيين مطالب غامض و توضيح مشكلات معنى و ارائۀ جداول صحيح و رفع ابهام از اعداد و صدر تركيبى و بيان شكل‌هاى قياس و مقاصد غير صدرى يعنى مادى و صناعى قياسى استفراغ وسع شد».[۶]

    خصوصيات

    اما خصوصيات اساس الاقتباس به تصحيح مرحوم مدرس رضوى كه مبناى كار معجم موضوعى بوده است از این قرار است:

    1. پس از فهرست مطالب و فهرست جداول و الواح کتاب، مقدمۀ مصحح در حدود 38 صفحه آمده است كه مشتمل است بر زندگى‌نامۀ خواجه و بيان آثار و تأليفات او و توضيحى در مورد ابواب و مقالات کتاب اساس الاقتباس و وجه تسمیۀ آن بدين نام و معرفى نسخ خطى کتاب كه در تصحيح آن مورد مراجعۀ مصحح بوده و توضيح مختصرى در مورد كارهایى كه مصحح انجام داده است.
      پس از آن متن کتاب و در پایان فهرست لغات مشكل به ترتيب حروف الفبا بدون توجه به ريشه، همراه با معانى آنها و نيز فهرست اعلام شامل اشخاص، چاپ‌ها و کتاب‌ها آمده است.
    2. برخى از حواشى موجود در نسخ خطى و به خصوص حواشى مرحوم میرزا محمد طاهر تنكابنى در ذيل صفحات کتاب آمده است و حواشى مرحوم میرزا محمد طاهر با عنوان «حاشيه» يا با نام آن مرحوم از ديگر حواشى متمايز گرديده است.

    ابواب

    همان طور كه بيش از این اشاره شد کتاب اساس الاقتباس در چهارچوب منطق 9 بخشى نظام يافته است. از این رو مباحث کتاب در ضمن 9 مقاله و هر مقاله در ضمن چند فن بعضى از مقالات به فن تقسيم نشده‌اند و در ضمن چند فصل عرضه شده‌اند، مثل مقالۀ دوم و هفتم و نهم و هر فن در ضمن چند فصل ارائه شده است به این ترتيب: مقالۀ اوّل: در مدخل و مقدمۀ منطق بنام «ايساغوجى» در ضمن 4 فن. فن اوّل، در مباحث الفاظ در سه فصل فن دوم، در مباحث كلى و جزئى در چهار فصل فن سوم، در مباحث ذاتى و عرضى در چهار فصل فن چهارم، در كليات خمس در پنج فصل. مقالۀ دوم: در مقولات عشر «قاطيغورياس» در ضمن 9 فصل. مقالۀ سوم: در عبارات و اقوال جازمه «بارى ارمیناس» در 2 فن. فن اوّل، در معرفت اقوال جازمه و احوال انواع و اصناف قضايا در ضمن 16 فصل. فن دوم، در جهات قضايا و اعتبار آن در ابواب تناقض و عكس در 11 فصل. مقالۀ چهارم: در قياس «انولوطيقاى اوّل» در 2 فن. فن اوّل، در قياس و در 2 قسم: قسم اوّل، در تعريف قياس و اقسامش و بيان قياسات حملى در ضمن 10 فصل. قسم دوم، در قياسات اقترانى و استثنائى در ضمن 8 فصل. فن دوم، در لواحق و عوارض قياس و ذكر تأليفاتى كه شبيه به قياسند در 12 فصل. مقالۀ پنجم: در برهان «انولوطيقاى دوم» در 2 فن. فن اوّل، در اكتساب تصديقات يقينى به برهان در 18 فصل. فن دوم، در کیفیت اكتساب تصورات تام به حد در 12 فصل. مقالۀ ششم: در جدل «طوبيقا» در 3 فن. فن اوّل، در مقدمات در 5 فصل. فن دوم، در مواضع در 6 فصل. فن سوم، در وصايا در 3 فصل. مقالۀ هفتم: در مغالطه «سوفسطيقا» در 3 فصل. مقالۀ هشتم: در خطابه «ريطوريقا» در 3 فن. فن اوّل، در اصول و قواعد خطابه در 4 فصل. فن دوم، در اعداد انواع در 8 فصل. فن سوم، در توابع و مانند آن در 4 فصل. مقالۀ نهم: در شعر «بيطوريقا» در 3 فصل.

    حواشى و ترجمه

    اين کتاب به دليل این كه متن درسى نبوده چندان مورد توجه واقع نشده است و علاوه بر این كه چاپ آن سال‌ها به تأخير افتاده حواشى و تعليقات اندكى بر آن نوشته شده و تنها یک ترجمه به عربى از آن سراغ داريم. در چاپ مصحح کتاب توسط مرحوم مدرسى رضوى برخى از حواشى بدون ذكر نام صاحب حاشيه آمده است، مرحوم میرزا محمد طاهر تنكابنى نيز بر این کتاب تعليقاتى دارد كه در همین چاپ با نام خود ايشان يا با عنوان «حاشيه» درج شده است. آقاى عبداللّه انوار در آخرين چاپ کتاب كه با تصحيح خود ايشان منتشر شده است در یک مجلّد مستقل تعليقات خود را بر کتاب اساس الاقتباس منتشر نموده است. و امّا تنها ترجمۀ عربى این کتاب را ركن‌الدين محمد بن على فارسی استرآبادى به انجام رسانيده است. مرحوم مدرسى رضوى در مورد این ترجمه مى‌گوید: «تاكنون نگارنده، ترجمۀ عربى اساس الاقتباس را نديده و در فهرست کتابخانه‌هاى مهم نيز اسمى از آن نيافته است».[۷]

    پانویس

    1. اساس الاقتباس، تصحيح مدرسى رضوى، ص3
    2. مدرسی رضوى، مقدمۀ اساس الاقتباس، ص35
    3. مدرسى رضوى، احوال و آثار خواجه نصير‌الدين طوسى، ص434
    4. شرح اشارات، ج 3، ص421 - 420
    5. همان و نيز اساس الاقتباس، تصحيح سيد‌ ‎عبداللّه انوار، ج 1، ص12
    6. اساس الاقتباس، تصحيح سيد‌ ‎عبداللّه انوار، ج 1، ص15
    7. مدرسى رضوى، مقدمۀ اساس الاقتباس، ص36

    وابسته‌ها