آسیب‌شناسی حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR15938J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.)
     
    جز (جایگزینی متن - 'آسیب‌شناسی (ابهام زدایی)' به 'آسیب‌شناسی (ابهام‌زدایی)')
     
    (۷۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR15938J1.jpg|بندانگشتی|آسیب شناسی حدیث]]
    | تصویر =NUR15938J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =آسیب‌شناسی حدیث
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =
    |-
    | پدیدآوران =
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|آسیب شناسی حدیث
    [[نظری پور، محمود]] (ویراستار)
    |-
    [[ربانی، محمدحسن]] (نویسنده)
    |نام های دیگر کتاب
    | زبان =فارسی
    |data-type='otherBookNames'|
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏110‎‏/‎‏3‎‏ ‎‏/‎‏ر‎‏2‎‏آ‎‏5
    |-
    | موضوع =
    |پدیدآورندگان
    حدیث
    |data-type='authors'|[[نظری پور، محمود]] (ویراستار)
     
    [[ربانی، محمد حسن]] (نويسنده)
    |-
    |زبان  
    |data-type='language'|فارسی
    |-
    |کد کنگره  
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏110‎‏/‎‏3‎‏ ‎‏/‎‏ر‎‏2‎‏آ‎‏5
    |-
    |موضوع  
    |data-type='subject'|حدیث
     
    علل الحدیث
    علل الحدیث
    |-
    | ناشر =
    |ناشر  
    آستان قدس رضوی، بنياد پژوهشهای اسلامى
    |data-type='publisher'|آستان قدس رضوی، بنياد پژوهشهای اسلامى
    | مکان نشر =مشهد مقدس - ایران
    |-
    | سال نشر =1388 ش
    |مکان نشر  
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE15938AUTOMATIONCODE
    |data-type='publishPlace'|مشهد مقدس - ایران
    | چاپ =1
    |-
    | شابک =978-964-971-254-3
    |سال نشر  
    | تعداد جلد =1
    |data-type='publishYear'|
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =15938
    |-class='articleCode'
    | کتابخوان همراه نور =15938
    |کد اتوماسیون
    | کد پدیدآور =
    |data-type='automationCode'|15938
    | پس از =
    |}
    | پیش از =
    </div>
    }}
     
    {{کاربردهای دیگر| آسیب‌شناسی (ابهام‌زدایی)}}
     
    '''آسيب‌شناسى حديث'''، از آثار حجت‌الاسلام [[محمدحسن ربانى]] (متولد 1343ش) است كه در آن به صورت مستند و تحليلى آسيب‌هاى سندى و متنى روايات را بررسى كرده و نمونه‌هاى متعددى از آسيب‌هاى احاديث را در روايات اخلاقى، اعتقادى و فقهى به زبان فارسی توضيح داده است. [[محمود نظرى‌پور]] ویرايش علمى و ادبى کتاب را انجام داده است.
    == معرفى اجمالى ==
     
     
    «آسيب‌شناسى حديث»، از آثار حجت الاسلام محمد حسن ربانى (متولد 1343ش) است كه در آن به صورت مستند و تحليلى آسيب‌هاى سندى و متنى روايات را بررسى كرده و نمونه‌هاى متعددى از آسيب‌هاى احاديث را در روايات اخلاقى، اعتقادى و فقهى به زبان فارسى توضيح داده است. محمود نظرى‌پور ويرايش علمى و ادبى كتاب را انجام داده است.
     
    == ساختار ==
     
     
    كتاب حاضر از مقدمه ناشر، مقدمه نويسنده و متن اصلى كتاب (شامل دو بخش به ترتيب ذيل: 1- بررسى آسيب‌هاى سندى و متنى حديث در چهار فصل و حدود دويست صفحه؛ 2- بررسى نمونه‌هايى از آسيب‌هاى روايات در ده فصل و حدود يك‌صد صفحه) تشكيل شده است. زبان و ادبيات اين اثر، امروزين، روان و زيباست. نويسنده از منابع عربى و فارسى قابل توجهى (410 كتاب)، براى توليد اثر حاضر بهره برده است. شيوه نويسنده در اين اثر، آموزشى و كاربردى است و به همين جهت نخست مباحث نظرى و قوانين كلى را مطرح كرده و بعد با ارائه مثالهاى فراوان به توضيح مصاديق و تطبيق آن اصول بر موارد جزئى و مشخص پرداخته است.
     
    == گزارش محتوا ==


    ==ساختار==
    کتاب حاضر از مقدمه ناشر، مقدمه نویسنده و متن اصلى کتاب (شامل دو بخش به ترتيب ذيل: 1- بررسى آسيب‌هاى سندى و متنى حديث در چهار فصل و حدود دویست صفحه؛ 2- بررسى نمونه‌هایى از آسيب‌هاى روايات در ده فصل و حدود یک‌صد صفحه) تشكيل شده است. زبان و ادبيات این اثر، امروزين، روان و زيباست. نویسنده از منابع عربى و فارسی قابل توجهى (410 کتاب)، برای تولید اثر حاضر بهره برده است. شيوه نویسنده در این اثر، آموزشى و كاربردى است و به همین جهت نخست مباحث نظرى و قوانين كلى را مطرح كرده و بعد با ارائه مثالهاى فراوان به توضيح مصاديق و تطبيق آن اصول بر موارد جزئى و مشخص پرداخته است.


    درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
    ==گزارش محتوا==
    درباره محتواى این اثر چند نكته گفتنى است:
    #ناشر در مقدمه مختصر و بدون تاريخش تأكيد كرده است: کتابى كه پيش روى شماست با رویكرد تحليلى- تطبيقى خود و با معرفى دقيق آسيب‌هایى كه ممكن است بر حديث وارد شود، طرحى نو در آسيب‌شناسى احاديث افكنده است. مؤلف پرتلاش کتاب كه تاكنون آثار متعددى در زمینه فقه، حديث و رجال منتشر ساخته است، در تدوین اثر خود دقت بسيار كرده و با مراجعه به منابع دست اول بر اتقان و اعتبار نوشته خویش افزوده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23648/1/7 مقدمه، ص7- 8]</ref>
    #نویسنده در مقدمه چنين آورده است كه كم‌كم موسوعه‌هاى بزرگى در شرح احاديث پديد آمد و همزمان به حلّ تعارض روايات و بررسى راه‌هاى جمع بين آنها پرداخته شد. توجه به مقوله «علاج الحديث» باعث شد تا [[شيخ طوسى]] کتاب «[[الإستبصار فيما اختلف من الأخبار]]» را بنگارد. بدين‌ترتيب پاره‌اى از آسيب‌هاى احاديث نمايان شد و دانشمندان وقتى را بدان اختصاص دادند و علّت‌هاى مخفى و آشكار حديث را شناسايى كردند. بدين‌سان به تدريج دانش‌هاى خاصّى در حوزه حديث پديد آمد و شناسايى آسيب‌ها ديد بسيار گسترده‌اى در موضوع احاديث به ما مى‌دهد. این دانش جايگاه خاصّى را به خود اختصاص داده و لذا برخى از دانشمندان کتاب‌هایى با عنوان «علل الحديث» نوشته‌اند. نوشتار حاضر نيز در همین مسير است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23648/1/9 همان، ص9- 11]</ref>
    #یکى از نكته‌هاى جالبى كه نویسنده ذكر كرده، این است: علماى رجال در مورد بسيارى از راویان تعابيرى به كار برده‌اند همچون: «كان غالياً»، «فيه أرتفاع»، «مرتفع القول» و «كان من الطيارة».
    #:برخى از فقها، همچون [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهایى]] در کتاب [[الوجيزة في علم الدراية|الوجيز]] و شارح آن علامه [[صدر، سید حسن|سيد‌ ‎حسن صدر]] در [[نهاية الدراية في شرح الرسالة الموسومة بالوجيزة للبهايي|نهایة الدراية]] چنين تعابيرى را موجب ضعف راوى دانسته‌اند، امّا اكثر فقها، گفته‌اند كه اين‌گونه الفاظ موجب ضعف راوى نمى‌شود چون هر گاه راوى روايتى را آورده كه بيانگر فضايل يا معجزات أئمه(ع) بوده و يا بر عصمت آنها دلالت داشته است، بسيارى از علما آن راوى را متهمّ به غلوّ كرده‌اند و برخى از علماى رجال نيز بر همین اساس، راوى مزبور را ضعيف شمرده‌اند؛ مثلاً [[شيخ صدوق]] و استادش محمد بن حسن بن ولید و عده زيادى از علماى قرن چهارم به سهو النبى(ص) اعتقاد داشته‌اند و لذا هر حديثى را كه به روشنى بر عصمت پيامبر(ص) و امام(ع) دلالت داشته است، ضعيف دانسته و راوى آن حديث را متهم به غلوّ كرده‌اند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23648/1/114 متن کتاب، ص114-115]</ref>
    #نویسنده بر فهم زبان روايات تأكيد كرده و آن را از قواعد فهم حديث شمرده و چنين نوشته است: یکى از نكاتى كه در فهم روايات اهمیت دارد توجه به زبان روايات و شناخت معانى حقيقى و مجازى الفاظ روايات از طريق کتاب‌هاى لغت است. البته در بيشتر کتاب‌هاى مذكور، معانى حقيقى و مجازى كلمات در كنار یکديگر ذكر گرديده و میان آنها تمايزى نهاده نشده است. اولین كسى كه درصدد تأليف کتاب مستقلى درباره معانى مجازى لغات برآمد، [[محمود بن عمر زمخشرى]] بود كه با احاطه كامل بر لغت و استعمالات آن، کتاب «[[أساس البلاغة]]» را به رشته تحرير درآورد. ضعفى كه در این کتاب هست، این است كه مؤلف معانى حقيقى كلمات را ذكر نكرده و این كار را گویى به ساير کتاب‌هاى لغت حواله داده است. ازاين‌رو، پى بردن به معناى حقيقى واژه‌ها از طريق این کتاب میسر نيست و صرفاً معانى مجازى را مى‌توان در آن جستجو كرد. [[مرتضی زبیدی، محمد|علامه سيد‌ ‎مرتضى زبيدى]] در کتاب «[[تاج العروس]]» هرچند معانى مجازى لغت‌ها را در كنار معانى حقيقى ذكر كرده، میان آنها تمايز ننهاده است، امّا [[مدنی، سید علی‌خان|مرحوم سيد‌ ‎على خان مدنى]] در کتاب «[[الطراز]]» معانى حقيقى و مجازى واژه‌ها را از هم جدا ساخته و همین ویژگى موجب برترى کتاب وى بر ديگر کتاب‌هاى لغوى شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23648/1/222 همان، ص222- 223]</ref>
    ==وضعيت کتاب==
    فهرست تفصيلى مطالب در ابتداى کتاب و فهرست منابع در انتهاى اثر آمده است. کتاب حاضر مستند است و نویسنده، ارجاعاتش را به صورت پاورقى در پایان هر صفحه آورده است. این پاورقى‌ها، معمولاً ارجاعى است و نویسنده نام کتاب مورد استناد و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده و همچنين وى در برخى از پاورقى‌ها توضيحاتى اصطلاحى، روايى، رجالى مطرح كرده است.


    1. ناشر در مقدمه مختصر و بدون تاريخش تأكيد كرده است: كتابى كه پيش روى شماست با رويكرد تحليلى- تطبيقى خود و با معرفى دقيق آسيب‌هايى كه ممكن است بر حديث وارد شود، طرحى نو در آسيب‌شناسى احاديث افكنده است. مؤلف پرتلاش كتاب كه تاكنون آثار متعددى در زمينه فقه، حديث و رجال منتشر ساخته است، در تدوين اثر خود دقت بسيار كرده و با مراجعه به منابع دست اول بر اتقان و اعتبار نوشته خويش افزوده است (مقدمه، ص 7- 8).
    ==پانویس==
    <references/>


    2. نويسنده در مقدمه چنين آورده است كه كم‌كم موسوعه‌هاى بزرگى در شرح احاديث پديد آمد و همزمان به حلّ تعارض روايات و بررسى راه‌هاى جمع بين آنها پرداخته شد. توجه به مقوله «علاج الحديث» باعث شد تا شيخ طوسى كتاب «الإستبصار فيما اختلف من الأخبار» را بنگارد. بدين‌ترتيب پاره‌اى از آسيب‌هاى احاديث نمايان شد و دانشمندان وقتى را بدان اختصاص دادند و علّت‌هاى مخفى و آشكار حديث را شناسايى كردند. بدين‌سان به تدريج دانش‌هاى خاصّى در حوزه حديث پديد آمد و شناسايى آسيب‌ها ديد بسيار گسترده‌اى در موضوع احاديث به ما مى‌دهد. اين دانش جايگاه خاصّى را به خود اختصاص داده و لذا برخى از دانشمندان كتابهايى با عنوان «علل الحديث» نوشته‌اند. نوشتار حاضر نيز در همين مسير است (همان، ص 9- 11).
    ==منابع مقاله==
     
    مقدمه و متن کتاب.
    3. يكى از نكته‌هاى جالبى كه نويسنده ذكر كرده، اين است: علماى رجال در مورد بسيارى از راويان تعابيرى به كار برده‌اند همچون: «كان غالياً»، «فيه أرتفاع»، «مرتفع القول» و «كان من الطيارة».
     
    برخى از فقها، همچون شيخ بهايى در كتاب الوجيز و شارح آن علامه سيد حسن صدر در نهاية الدراية چنين تعابيرى را موجب ضعف راوى دانسته‌اند، امّا اكثر فقها، گفته‌اند كه اين‌گونه الفاظ موجب ضعف راوى نمى‌شود چون هر گاه راوى روايتى را آورده كه بيانگر فضايل يا معجزات أئمه(ع) بوده و يا بر عصمت آنها دلالت داشته است، بسيارى از علما آن راوى را متهمّ به غلوّ كرده‌اند و برخى از علماى رجال نيز بر همين اساس، راوى مزبور را ضعيف شمرده‌اند؛ مثلاً شيخ صدوق و استادش محمد بن حسن بن وليد و عده زيادى از علماى قرن چهارم به سهو النبى(ص) اعتقاد داشته‌اند و لذا هر حديثى را كه به روشنى بر عصمت پيامبر(ص) و امام(ع) دلالت داشته است، ضعيف دانسته و راوى آن حديث را متهم به غلوّ كرده‌اند (متن كتاب، ص 114-115).
     
    4. نويسنده بر فهم زبان روايات تأكيد كرده و آن را از قواعد فهم حديث شمرده و چنين نوشته است: يكى از نكاتى كه در فهم روايات اهميت دارد توجه به زبان روايات و شناخت معانى حقيقى و مجازى الفاظ روايات از طريق كتاب‌هاى لغت است. البته در بيشتر كتاب‌هاى مذكور، معانى حقيقى و مجازى كلمات در كنار يكديگر ذكر گرديده و ميان آنها تمايزى نهاده نشده است. اولين كسى كه درصدد تأليف كتاب مستقلى درباره معانى مجازى لغات برآمد، محمود بن عمر زمخشرى بود كه با احاطه كامل بر لغت و استعمالات آن، كتاب «أساس البلاغة» را به رشته تحرير درآورد. ضعفى كه در اين كتاب هست، اين است كه مؤلف معانى حقيقى كلمات را ذكر نكرده و اين كار را گويى به ساير كتاب‌هاى لغت حواله داده است. ازاين‌رو، پى بردن به معناى حقيقى واژه‌ها از طريق اين كتاب ميسر نيست و صرفاً معانى مجازى را مى‌توان در آن جستجو كرد. علامه سيد مرتضى زبيدى در كتاب «تاج العروس» هر چند معانى مجازى لغت‌ها را در كنار معانى حقيقى ذكر كرده، ميان آنها تمايز ننهاده است، امّا مرحوم سيد على خان مدنى در كتاب «الطراز» معانى حقيقى و مجازى واژه‌ها را از هم جدا ساخته و همين ويژگى موجب برترى كتاب وى بر ديگر كتابهاى لغوى شده است (همان، ص 222- 223).
     
    == وضعيت كتاب ==
     
     
    فهرست تفصيلى مطالب در ابتداى كتاب و فهرست منابع در انتهاى اثر آمده است. كتاب حاضر مستند است و نويسنده، ارجاعاتش را به صورت پاورقى در پايان هر صفحه آورده است. اين پاورقى‌ها، معمولاً ارجاعى است و نويسنده نام كتاب مورد استناد و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده و همچنين وى در برخى از پاورقى‌ها توضيحاتى اصطلاحى، روايى، رجالى مطرح كرده است.
     
    == منابع مقاله ==
     
     
    مقدمه و متن كتاب.
     
     
    == پیوندها ==


    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    [[آسیب‌شناخت حدیث (مسعودی)]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    خط ۸۳: خط ۵۵:
    [[رده:علم الحدیث]]
    [[رده:علم الحدیث]]
    [[رده:مباحث خاص علم الحدیث]]
    [[رده:مباحث خاص علم الحدیث]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۰

    آسیب‌شناسی حدیث
    آسیب‌شناسی حدیث
    پدیدآوراننظری پور، محمود (ویراستار) ربانی، محمدحسن (نویسنده)
    ناشرآستان قدس رضوی، بنياد پژوهشهای اسلامى
    مکان نشرمشهد مقدس - ایران
    سال نشر1388 ش
    چاپ1
    شابک978-964-971-254-3
    موضوعحدیث علل الحدیث
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏110‎‏/‎‏3‎‏ ‎‏/‎‏ر‎‏2‎‏آ‎‏5
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    آسيب‌شناسى حديث، از آثار حجت‌الاسلام محمدحسن ربانى (متولد 1343ش) است كه در آن به صورت مستند و تحليلى آسيب‌هاى سندى و متنى روايات را بررسى كرده و نمونه‌هاى متعددى از آسيب‌هاى احاديث را در روايات اخلاقى، اعتقادى و فقهى به زبان فارسی توضيح داده است. محمود نظرى‌پور ویرايش علمى و ادبى کتاب را انجام داده است.

    ساختار

    کتاب حاضر از مقدمه ناشر، مقدمه نویسنده و متن اصلى کتاب (شامل دو بخش به ترتيب ذيل: 1- بررسى آسيب‌هاى سندى و متنى حديث در چهار فصل و حدود دویست صفحه؛ 2- بررسى نمونه‌هایى از آسيب‌هاى روايات در ده فصل و حدود یک‌صد صفحه) تشكيل شده است. زبان و ادبيات این اثر، امروزين، روان و زيباست. نویسنده از منابع عربى و فارسی قابل توجهى (410 کتاب)، برای تولید اثر حاضر بهره برده است. شيوه نویسنده در این اثر، آموزشى و كاربردى است و به همین جهت نخست مباحث نظرى و قوانين كلى را مطرح كرده و بعد با ارائه مثالهاى فراوان به توضيح مصاديق و تطبيق آن اصول بر موارد جزئى و مشخص پرداخته است.

    گزارش محتوا

    درباره محتواى این اثر چند نكته گفتنى است:

    1. ناشر در مقدمه مختصر و بدون تاريخش تأكيد كرده است: کتابى كه پيش روى شماست با رویكرد تحليلى- تطبيقى خود و با معرفى دقيق آسيب‌هایى كه ممكن است بر حديث وارد شود، طرحى نو در آسيب‌شناسى احاديث افكنده است. مؤلف پرتلاش کتاب كه تاكنون آثار متعددى در زمینه فقه، حديث و رجال منتشر ساخته است، در تدوین اثر خود دقت بسيار كرده و با مراجعه به منابع دست اول بر اتقان و اعتبار نوشته خویش افزوده است.[۱]
    2. نویسنده در مقدمه چنين آورده است كه كم‌كم موسوعه‌هاى بزرگى در شرح احاديث پديد آمد و همزمان به حلّ تعارض روايات و بررسى راه‌هاى جمع بين آنها پرداخته شد. توجه به مقوله «علاج الحديث» باعث شد تا شيخ طوسى کتاب «الإستبصار فيما اختلف من الأخبار» را بنگارد. بدين‌ترتيب پاره‌اى از آسيب‌هاى احاديث نمايان شد و دانشمندان وقتى را بدان اختصاص دادند و علّت‌هاى مخفى و آشكار حديث را شناسايى كردند. بدين‌سان به تدريج دانش‌هاى خاصّى در حوزه حديث پديد آمد و شناسايى آسيب‌ها ديد بسيار گسترده‌اى در موضوع احاديث به ما مى‌دهد. این دانش جايگاه خاصّى را به خود اختصاص داده و لذا برخى از دانشمندان کتاب‌هایى با عنوان «علل الحديث» نوشته‌اند. نوشتار حاضر نيز در همین مسير است.[۲]
    3. یکى از نكته‌هاى جالبى كه نویسنده ذكر كرده، این است: علماى رجال در مورد بسيارى از راویان تعابيرى به كار برده‌اند همچون: «كان غالياً»، «فيه أرتفاع»، «مرتفع القول» و «كان من الطيارة».
      برخى از فقها، همچون شيخ بهایى در کتاب الوجيز و شارح آن علامه سيد‌ ‎حسن صدر در نهایة الدراية چنين تعابيرى را موجب ضعف راوى دانسته‌اند، امّا اكثر فقها، گفته‌اند كه اين‌گونه الفاظ موجب ضعف راوى نمى‌شود چون هر گاه راوى روايتى را آورده كه بيانگر فضايل يا معجزات أئمه(ع) بوده و يا بر عصمت آنها دلالت داشته است، بسيارى از علما آن راوى را متهمّ به غلوّ كرده‌اند و برخى از علماى رجال نيز بر همین اساس، راوى مزبور را ضعيف شمرده‌اند؛ مثلاً شيخ صدوق و استادش محمد بن حسن بن ولید و عده زيادى از علماى قرن چهارم به سهو النبى(ص) اعتقاد داشته‌اند و لذا هر حديثى را كه به روشنى بر عصمت پيامبر(ص) و امام(ع) دلالت داشته است، ضعيف دانسته و راوى آن حديث را متهم به غلوّ كرده‌اند.[۳]
    4. نویسنده بر فهم زبان روايات تأكيد كرده و آن را از قواعد فهم حديث شمرده و چنين نوشته است: یکى از نكاتى كه در فهم روايات اهمیت دارد توجه به زبان روايات و شناخت معانى حقيقى و مجازى الفاظ روايات از طريق کتاب‌هاى لغت است. البته در بيشتر کتاب‌هاى مذكور، معانى حقيقى و مجازى كلمات در كنار یکديگر ذكر گرديده و میان آنها تمايزى نهاده نشده است. اولین كسى كه درصدد تأليف کتاب مستقلى درباره معانى مجازى لغات برآمد، محمود بن عمر زمخشرى بود كه با احاطه كامل بر لغت و استعمالات آن، کتاب «أساس البلاغة» را به رشته تحرير درآورد. ضعفى كه در این کتاب هست، این است كه مؤلف معانى حقيقى كلمات را ذكر نكرده و این كار را گویى به ساير کتاب‌هاى لغت حواله داده است. ازاين‌رو، پى بردن به معناى حقيقى واژه‌ها از طريق این کتاب میسر نيست و صرفاً معانى مجازى را مى‌توان در آن جستجو كرد. علامه سيد‌ ‎مرتضى زبيدى در کتاب «تاج العروس» هرچند معانى مجازى لغت‌ها را در كنار معانى حقيقى ذكر كرده، میان آنها تمايز ننهاده است، امّا مرحوم سيد‌ ‎على خان مدنى در کتاب «الطراز» معانى حقيقى و مجازى واژه‌ها را از هم جدا ساخته و همین ویژگى موجب برترى کتاب وى بر ديگر کتاب‌هاى لغوى شده است.[۴]

    وضعيت کتاب

    فهرست تفصيلى مطالب در ابتداى کتاب و فهرست منابع در انتهاى اثر آمده است. کتاب حاضر مستند است و نویسنده، ارجاعاتش را به صورت پاورقى در پایان هر صفحه آورده است. این پاورقى‌ها، معمولاً ارجاعى است و نویسنده نام کتاب مورد استناد و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده و همچنين وى در برخى از پاورقى‌ها توضيحاتى اصطلاحى، روايى، رجالى مطرح كرده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها