۸۵٬۲۳۸
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'نتیجه گیری' به 'نتیجهگیری') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'م ترین ' به 'مترین ') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
انتقادات وارده بر کتاب را میتوان به چند دسته تقسیم نمود: | انتقادات وارده بر کتاب را میتوان به چند دسته تقسیم نمود: | ||
#عدم تحقیق در شرح حال نویسی سادات: | #عدم تحقیق در شرح حال نویسی سادات: | ||
#:چنان که مؤلّف محترم در عنوان کتاب اشاره نموده، اثر او به منظور کمک در روشن شدن وضع انساب، تاریخ و تراجم سادات علوی پدید آمده است، اما به وضوح میتوان دریافت که در غالب مترجمین آن | #:چنان که مؤلّف محترم در عنوان کتاب اشاره نموده، اثر او به منظور کمک در روشن شدن وضع انساب، تاریخ و تراجم سادات علوی پدید آمده است، اما به وضوح میتوان دریافت که در غالب مترجمین آن کمترین تحقیقی به عمل نیامده و تنها موارد از یک کتاب خاص نقل شده است؛ به عنوان نمونه در جلد اول، صفحه 595، ترجمه 1352 درباره «الحسن الفقیه بن یحیی بن الحسین ذی الدمعة» است که فقط از قول [[ابن طقطقی، محمد بن علی|ابن طقطقی]] از او به عنوان فقیه و امام زیدیه یاد شده است. اما با مراجعه به کتب انساب به این نتیجه خواهیم رسید که مادر حسن، ام ولد و خود او با خدیجه دختر موسی بن علی بن عمر الاشرف ازدواج کرده و ثمره آن سه فرزند به اسامی محمد، زید و حسن بوده است. ابوطالب مروزی از او به عنوان «الحسن الفقیه الزاهد الکوفی» یاد میکند و مینویسد که وی چهل سال رنگ خورشید را ندیده و در سرداب منزل خود مشغول به عبادت بوده است. او در سال 267ق، وفات یافته است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3423/174 همان، ص174]</ref> | ||
#عدم بیان موارد اختلاف در نسب برخی از مترجمین: | #عدم بیان موارد اختلاف در نسب برخی از مترجمین: | ||
#:بیشتر مطالب کتاب را باید همان کتاب «منتقلة الطالبیة» دانست، منتهی در کتاب حاضر به صورت الفبایی تنظیم و برای برخی از مترجمین به مصادری همچون «لباب الأنساب»، «الأصیلی»، «مجمع الآداب» و... هم رجوع شده، اما متأسفانه در هیچ مورد به اشتباهات راه یافته در نسب و بیان اختلاف آن از سوی علمای انساب اشاره نشده، بلکه در این اثر نیز به اشتباهات دیگران دامن زده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3423/174 همان]</ref> | #:بیشتر مطالب کتاب را باید همان کتاب «منتقلة الطالبیة» دانست، منتهی در کتاب حاضر به صورت الفبایی تنظیم و برای برخی از مترجمین به مصادری همچون «لباب الأنساب»، «الأصیلی»، «مجمع الآداب» و... هم رجوع شده، اما متأسفانه در هیچ مورد به اشتباهات راه یافته در نسب و بیان اختلاف آن از سوی علمای انساب اشاره نشده، بلکه در این اثر نیز به اشتباهات دیگران دامن زده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3423/174 همان]</ref> | ||
#قطع اقوال علمای انساب: | #قطع اقوال علمای انساب: | ||
#:این کتاب تلفیقی از چند کتاب انساب است که بدون تحقیق یا اگر منصفانه قضاوت کنیم، با | #:این کتاب تلفیقی از چند کتاب انساب است که بدون تحقیق یا اگر منصفانه قضاوت کنیم، با کمترین تحقیق عرضه و تألیف شده و گاه اتفاق افتاده که اقوال صاحب «منتقلة الطالبیة» نیز بریده و قطع شده است؛ ازاین رو پس از مطالعه این کتاب رجوع به منبع اصلی ضروری است؛ درحالی که اگر دقّت بیشتری در تدوین اثر میشد، میتوانست اثری موزون و ارزنده ارائه شود.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3423/177 ر.ک: همان، ص177]</ref> | ||
#پرهیز از اظهار نظر و نتیجهگیری: | #پرهیز از اظهار نظر و نتیجهگیری: | ||
#:کسی که در علم انساب تبحر دارد، اصطلاحا به او عالم انساب گفته میشود و این عنوان در مورد مؤلّف نیز صادق است؛ چنان که عنوان محقق نسابه در روی جلد کتاب نیز آمده است. اما آیا متخصص این فن نباید در نقل قول علمای انساب ابراز عقیده کند و گاه اشتباهات گذشتگان را ذکر و یا مزارات منسوب به سادات را در کتاب خود بررسی نماید؟! متأسفانه مؤلّف محترم در محل دفن این بزرگواران هیچ تتبعی نکرده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3423/178 همان، ص178]</ref> | #:کسی که در علم انساب تبحر دارد، اصطلاحا به او عالم انساب گفته میشود و این عنوان در مورد مؤلّف نیز صادق است؛ چنان که عنوان محقق نسابه در روی جلد کتاب نیز آمده است. اما آیا متخصص این فن نباید در نقل قول علمای انساب ابراز عقیده کند و گاه اشتباهات گذشتگان را ذکر و یا مزارات منسوب به سادات را در کتاب خود بررسی نماید؟! متأسفانه مؤلّف محترم در محل دفن این بزرگواران هیچ تتبعی نکرده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3423/178 همان، ص178]</ref> |