عرشيه: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها == [[' به '== وابسته‌ها == {{وابسته‌ها}} [[')
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۳۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR01849J1.jpg|بندانگشتی|عرشیه]]
    | تصویر =NUR01849J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =عرشیه
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =الحکمه العرشيه. فارسی - عربی  
    |-
    | پدیدآوران =
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|عرشیه
    [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم]] (نویسنده)
    |-
    |نام های دیگر کتاب
    |data-type='otherBookNames'|الحکمه العرشیه. فارسی - عربی
    |-
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم]] (نويسنده)


    [[آهنی، غلامحسین]] (مترجم)
    [[آهنی، غلامحسین]] (مترجم)


    [[آهنی، غلامحسین]] (مصحح)
    [[آهنی، غلامحسین]] (مصحح)
    |-
    | زبان = عربی - فارسی 
    |زبان  
    | کد کنگره =‏BBR‎‏ ‎‏1080‎‏ ‎‏/‎‏آ‎‏3‎‏ ‎‏1361
    |data-type='language'|عربی
    | موضوع = فلسفه اسلامي
    |-
    |کد کنگره  
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BBR‎‏ ‎‏1080‎‏ ‎‏/‎‏آ‎‏3‎‏ ‎‏1361
    |-
    |موضوع  
    |data-type='subject'|خدا شناسی


    فلسفه اسلامی
    خداشناسي


    معاد
    معاد
    |-
    | ناشر = دانشکده ادبيات و علوم انساني
    |ناشر  
    | مکان نشر =ايران - اصفهان
    |data-type='publisher'|[بی نا]
    | سال نشر = 1341ش.
    |-
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|ایران -
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'| 1341 هـ.ش
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE1849AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01849AUTOMATIONCODE
    | چاپ =چاپ يکم 
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =01849
    | کتابخوان همراه نور =
    | کد پدیدآور =00698-10198
    | پس از =
    | پیش از =
    }}


    ==معرفى اجمالى==
    '''عرشیه'''، ترجمه فارسی «[[العرشية]]» [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]]، به قلم [[آهنی، غلامحسین|غلامحسین آهنی]] است. این کتاب در موضوع مبدأ و معاد است.  
    نام كتاب بنا به تصريح مؤلف آن(ملاصدرا) در مقدمه «الحكمة العرشية» است كه به «عرشية» شهرت يافته است، مؤلف در مقدمۀ كتاب مى‌گويد: «و هذه المسائل المرسومة في هذه الرسالة الموسومة بالحكمة العرشية...».


    ناميدن كتاب به اين نام از آن جهت است كه مطالب عرضه شده، در آن از طريق معمول؛ يعنى بحث و تعلّم كسى به دست نيامده، بلكه مستقيما از مشكوة نبوت و ولايت و با روشى اشراقى حاصل گشته است.
    گویا عرشیه آخرین اثری است که از حکیم [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] (متوفی 1050) به‌جا مانده است. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرا]] در این کتاب فقط به ذکر نکات و دقایق پرداخته، روی سخنش با ذهن‌های وقّاد و جان‌های روشن و اندیشه‌های باریک است؛ ازاین‌‌روی برهان مسائل و نظرات خود را به کتب مفصلی که نگاشته است، حواله می‌دهد. وی در مقدمه کتاب می‌گوید: در این رساله برخی از مسائل الهی و نشانه‌های پاک آسمانی که پروردگار گیتی از جهان روشن بر دلم فراز آورد و مرا بدان روشنایی بخشید، بیاوردم؛ مسائلی که دست اندیشه جمهور بدان‌ها نرسیده و گوهرهای درخشانی که در خزینه‌های افکار هیچ‌یک از فیلسوفان مشهور و خردمندان معروف یافته نشده است.


    «بل هذه قوابس مقتبسة من مشكوة النبوة و الولاية مستخرجة من ينابيع الكتاب و السنة و من غير أن تكتب من مناولة الباحثين أو مزاولة صحبة المعلّمين...».
    وی این کتاب را بر دو مشرق بنیاد گذارده؛ نخستین مشرق درباره مبدأ و دوم درباره معاد است. در مشرق اول، از اثبات نخستین هستی و گوهر ذات بسیط که درخشان‌ترین گوهرهاست و تفصیل صفات و اسما و آیات، سخن می‌راند و در مشرق دوم، از شناخت نفس و مقامات و درجات ذاتی و اطوار گوناگون جان و نیروهای درونی و برونی که بدان تخصیص یافته، بحث می‌کند. سپس در پژوهش معاد و چگونگی حشر اجساد و معنی مرگ و قبر و قیامت و صراط و نشر کتب و عرض و حساب و میزان و بهشت و دوزخ و اعراف و طوبی و تجسم اعمال پایه اندیشه را بر جای بلند استوار می‌سازد. این کتاب هم از لحاظ اشتمال آن بر امهات مطالب فلسفی و هم از لحاظ اینکه ظاهرا و به‌ظن غالب، آخر اثر صدرا است و بر وجه وجازت نگاشته شده و تمام دقایق و رقایق علمی را با نهایت استادی در بر دارد، از ارزنده‌ترین آثار حکیم شهیر بشمار می‌آید<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، صفحات الف و ب</ref>.


    مؤلف در مقابل حكمت بحثى، عناوين حكمت متعاليه و حكمت مشرقيه و حكمت عرشيه را بكار برده است و نام مبسوطترين اثر خود را «الحكمة المتعالية في الأسفار العقلية الأربعة» نهاده و نام اين اثر را نيز «الحكمة العرشية» گزارده است.
    مترجم درباره ترجمه می‌نویسد: نگارنده در ترجمه این کتاب کوشید تا معنی را به‌صورت فصیح و روشن درآرد؛ ازاین‌روی به ترجمه تحت‌اللفظی بسنده نکرد و برای توضیح عبارات پیچیده نیز از اشعار پارسی و تازی مدد جست و به توضیح و تفسیر پرداخت. اشعار پارسی بیشتر از [[ناصر خسرو|ناصر بن خسرو قبادیانی]] و اشعار تازی از منظومه سبزواری گزیده گردید.


    ==ساختار==
    لفظ «ض» در زیر صفحات متن عربی، علامت اختصاری نسخه متعلق به جناب آقای ضیاء نور است. نسخه ایشان از متن و شرح شیخ [[احسائی، احمد بن زین‌الدین|احمد احسایی]]، تألیف و تلفیق یافته و در سنه 1279 چاپ شده است. لفظ «ک» علامت اختصاری نسخه خطی متعلق به ورثه مرحوم حجت‌الاسلام حاج شیخ [[محمدعلی کرمانی]] است که به‌وسیله آقای مصلح‌الدین مهدوی در اختیار نگارنده گذارده شد. این نسخه در سال 1235 نوشته شده است. نسخه‌ای که در متن قرار داده شده متعلق به خود نگارنده است که در سال 1315 نوشته شده و از لحاظ اشتمال بر متن مشاعر و عرشیه و حواشی و تعلیقات و شروح، به‌ویژه شرح [[واحدالعین اصفهانی، اسماعیل|ملا اسماعیل سمیع اصفهانی]] بر عرشیه، اهمیت فراوانی دارد<ref>ر.ک: همان، صفحه ز</ref>.
    كتاب داراى دو بخش مهم از مباحث فلسفى؛ يعنى مبدأ و معاد است.


    مؤلف در مقدمۀ كتاب مى‌گويد: «و هذه المسائل المرسومة في هذه الرسالة الموسومة بالحكمة العرشية بعضا يندرج في آيات القرآن بالإيمان باللّه و بعضها يندرج في العلم باليوم الآخر و هذان العلمان المشار إليها في كثير من آيات القرآن بالإيمان باللّه و اليوم الآخر هما أشرف العلوم الحقيقية التي بها يصير الإنسان من حزب ملائكة اللّه المقربين...» عرشيه، انتشارات مولى، ص 219.
    مترجم در پایان مقدمه‌اش، از دکتر [[فاروقی، عباس|عباس فاروقی]] ریاست دانشکده ادبیات اصفهان به دلیل تشویق مداوم ایشان بر ترجمه کتاب و تهیه منابع و مآخذ و... و همچنین از بدرالدین کتابی، تشکر کرده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ح</ref>.


    ==تاريخ تأليف==
    ==پانویس==
    صدر المتألهين به زمان آغاز و انجام تأليف عرشيه اشاره ننموده است؛ امّا به قرائنى مى‌توان گفت كه كتاب بعد از سال 1037ق و در دهۀ آخر عمر مؤلف نوشته شده است (به خصوص بنابراين كه وفات صدر المتألهين در 1045ق اتفاق افتاده باشد، «كما هو الأصح» نه در 1051ق «كما هو المشهور»).
    <references />


    زيرا اولا: در اين كتاب بسيارى از نوآورى‌ها و ابتكاراتى كه صدر المتألهين در طول حيات علمى خود به آن دست يافته است، وجود دارد، كه سيزده مورد از مهم‌ترين آنها را در بحث از اهميت رسالۀ عرشيه آورده‌ايم.
    ==منابع مقاله==
    مقدمه مترجم کتاب.


    ثانيا: نام تعدادى از تأليفات ديگر صدر المتألهين كه در تاريخ‌هاى مختلفى از حيات علمى او پديد آمده‌اند، در اين رساله آمده است؛ از جمله كتاب‌هاى اسفار اربعه، رسالة الحدوث، الشواهد الربوبية، تعليقا بر حكمة الإشراق، تفسير فاتحة الكتاب عرشيه، انتشارات مولى، به ترتيب صفحات، اسفار 231، 237، 246، رسالة الحدوث 231، الشواهد الربوبية 245، تعليقات 237، تعبير فاتحة الكتاب 264.


    ثالثا: در اين رساله برهان معروف خود را بر اتحاد عاقل و معقول موسوم به برهان تضايف آورده است با اين كه به تصريح خود مؤلف افاضۀ اين برهان بر او در روز جمعه ماه جمادى الأولى سال 1037ق بوده است و نيز تصريح مى‌كند كه در آن زمان 58 سال از عمر شريفش مى‌گذشته است. بنابراين رسالۀ عرشيه بايد پس از اين تاريخ نوشته شده باشد.
    ==وابسته‌ها==
     
    {{وابسته‌ها}}
    ==انگيزۀ تأليف==
    اين رساله حاوى عمدۀ ابتكارات صدر المتألهين در مباحث فلسفى است كه به صورت صريح و بدون آميختگى با اقوال و آراء ديگران آمده است و طبعا چنين نوشته‌اى مى‌توانست صدر المتألهين را مورد هجوم كسانى قرار دهد كه افكار نو را بر نمى‌تابند و به دليل انس ذهنشان به برخى نظريات مرسوم و معمول، از هر فكر جديدى به وحشت مى‌افتند و صاحب آن فكر و انديشه را مورد تهمت و حقد و كينۀ خود قرار مى‌دهند و اين علاوه بر ستيزى است كه مخالفان حكمت و فلسفه همواره نسبت به فيلسوفان و حكيمان روا داشته‌اند.
     
    با اين وصف صدر المتألهين قرار دادن اين افكار و انديشه‌ها را فرا راه طالبان حق و حقيقت ضرورى مى‌بيند و با علم به تهمت‌ها و تكفيرهاى بعدى به تأليف آن اقدام مى‌نمايد و مى‌گويد:
     
    «بل هذه قوابس مقتبسة من مشكوة النبوة و الولاية مستخرجة من ينابيع الكتاب و السنة من غير أن تكتب من مناولة الباحثين أو مزاولة صحبة المعلّمين ذكرتها لتكون تبصرة للسلاك الناظرين و تذكرة لإخوان المؤمنين و إن كان شنيعة للجهال و الجدليين و غيظا لأعداء نور الحكمة و اليقين...». عرشيه، انتشارات مولى، ص 218.
     
    ==اهميت==
    بى‌ترديد اهميت حكمت متعاليه در مقابل حكمت مشاء و اشراف به دليل نوآورى‌هايى است كه صدر المتألهين بر اساس اصولى متقن و استوار و با بكارگيرى دو روش برهان و شهود و با استفاده از منبع پايان ناپذير وحى ارائه نموده است؛ امّا در بسيارى از تأليفات او اين نوآورى‌ها با بحث از آراء ديگران آميخته شده و به صورت خالص و پيراسته‌اى عرضه نگرديده است.
     
    در اين ميان معدودى از كتاب‌هاى صدر المتألهين به تصريح خود او، تنها متضمن آراء و انديشه‌هاى اوست و قصد اولى در آنها عرضۀ آراء و انديشه‌هاى ديگران نبوده است؛ از جملۀ اين آثار، كتاب ارزشمند عرشيه است كه مؤلف در مورد آن مى‌گويد:
     
    «هذه رسالة أذكر فيها طايفة من المسائل الربوبية و المعالم القدسية التي أنار اللّه بها قلبي من عالم الرحمة و النور و لم يكن وصلت إليها أيدي أفكار الجمهور و لم يوجد شيء من هذه الجواهر الزواهر في خزانة أحد من الفلاسفة المشهورين و الحكماء المتأخرين المعروفين حيث لم يؤتوا من هذه الحكمة شيئا و لم ينالوا من هذا النور إلاّ ظلا و فيئا». عرشيه، انتشارات مهدوى، اصفهان.
     
    از جمله ابتكارات مهم و معروف صدرالمتألهين كه در اين كتاب آمده است؛ عبارتند از، برهان صديقين، قاعدۀ بسيط الحقيقة و اثبات كمال مطلق بودن واجب و وحدت ذاتى او بر اساس اين قاعده، علم اجمالى واجب در عين كشف تفصيلى آن، اتحاد عاقل و معقول، حدوث زمانى عالم.
     
    حركت جوهرى، جسمانية الحدوث بودن نفس، حقيقت ابصار و اين كه ابصار از سنخ اضافۀ اشراقيه است، تجرد صدر خيالى، معاد جسمانى، تشخص به وجود است، تشكيكى بودن حقيقت وجود، حقيقت موت طبيعى و سبب آن. عرشيه، انتشارات مهدوى، اصفهان به ترتيب صفحات 3، 5، 8، 11، 14، 19، 20، 21، 29، 30، 43.
     
    ==روش مؤلف==
    # مؤلف اهم مباحث فلسفى را كه در كتاب عظيم اسفار آمده است، به نحو موجز و مختصر در اين رساله گنجانيده است.
    # در اين رساله انديشه‌ها و آراء مؤلف پيراسته از آراء و انديشه‌هاى ديگران و با پرهيز از بحث‌هاى مفصل و قيل و قال‌هاى خسته كننده عرضه شده است، لذا در اين رساله جز چند مورد خبرى از آراء ديگران نيست و در آن موارد كه ضرورت اقتضاء طرح آن انديشه‌ها را داشته است، به اختصار از آنها گذشته است.
    # مباحث عرضه شده در اين رساله كه عمدۀ نوآورى‌ها و ابتكارات صدر المتألهين را در بر مى‌گيرد به تصريح مؤلف گرانقدر آن مقتبس از آيات قرآنى و روايات معصومين سلام اللّه عليهم اجمعين است.<br />چنانكه در مقدمۀ كتاب مى‌گويد: «بل هذه قوابس مقتبسة من مشكوة النبوة و الولاية مستخرجة من ينابيع الكتاب و السنة...». عرشيه، انتشارات مولى، ص 218.<br />و در خصوص برهان «حركت جوهرى» بر حدوث زمانى عالم مى‌گويد: «برهان لاح لنا من عند اللّه لأجل التدبر في بعض آيات كتابه العزيز...». همان، ص 230.<br />و در خصوص معرفت نفس مى‌گويد: «لا يستفاد هذا العلم إلا بالاقتباس من مشكوة النبوة و التتبع لأنوار الوحي و الرسالة و مصابيح الكتاب و السنة الواردة في طريق أئمتنا أصحاب الهداية و العصمة عن جدهم خاتم الأنبياء عليه أفضل صلوات المصلّين و على ساير الأنبياء و المرسلين». عرشيه، انتشارات مولى، ص 235، 234.<br />و در آخر اين رساله مى‌گويد: «يقول هذا العبد الذليل إنّي أستعيذ باللّه ربي الجليل في جميع أقوالي و أفعالي و معتقداتي و مصنفاتي من كل ما يقدح في صحة متابعة الشريعة التي أتانا بها سيد المرسلين و خاتم النبين عليه و آله أفضل صلوات المصلين أو يشعر بوهن بالعزيمة و الدين أو ضعف في التمسك بحبل المتين لأني أعلم يقينا أنّه لا يمكن لأحد أن يعبد اللّه كما هو أهله و مستحقه إلا بتوسط من له الاسم الأعظم و هو الإنسان الكامل المكمل خليفة اللّه بالخلافة الكبرى في عالمي الملك و الملكوت الأسفل و الأعلى و نشأتي الأخرى و الأولى». همان، ص 285.
    # چون بناى رساله بر ايجاز و اختصار بوده است، در بسيارى از موارد اقامۀ برهان بر مدعيات مطرح شده در آن را به كتب ديگر خود ارجاع داده است، چنانكه در مقدمۀ كتاب مى‌گويد:
     
    «فهذا أوان الشروع في عرض هذا الأحوال على صحايف الأذهان و الأفكار و الحوالة إلى كتبنا المبسوطة في إقامة الحجة و البرهان في كل من المسائل و الأنظار إلاّ إشارة خفيفة يكتفى بها للقراح اللطيفة و يهتدى بها النفوس المتوقدة الشريفة». همان، ص 219.
     
    ==گزارش محتوا==
    مباحث كتاب به دو مشرق تقسيم شده است.
     
    مشرق اول، مباحث مربوط به مبدأ در ضمن سيزده قاعده آمده.
     
    مشرق دوم، مباحث مربوط به معاد در ضمن سه اشراق و هر اشراق در ضمن چند قاعده «اشراق اول، يازده قاعده، اشراق دوم، پنج قاعده و اشراق سوم، هفده قاعده» آمده است.
     
    === مشرق اول ===
    مشرق اول پيرامون مبدأ، مباحث مربوط به خداوند و صفات و اسماء و آيات او، اين مشرق مشتمل بر سيزده قاعده است.
    # قاعدۀ اول: «قاعدۀ لدنّى»، تقسيم موجود و اثبات اوّل الوجود كه با بيان برهان صديقين وجود خداوند اثبات مى‌شود.
    # قاعدۀ دوم: «قاعدۀ عرشى»، بيان قاعدۀ بسيط الحقيقة.
    # قاعدۀ سوم: «قاعدۀ مشرقى»، اثبات توحيد ذاتى واجب الوجود تعالى.
    # قاعدۀ چهارم: عينيت صفات خداوند با عين ذات او.
    # قاعدۀ پنجم: «قاعدۀ مشرقى»، علم خداوند به تمامى اشياء يك حقيقت است و در عين وحدت، علم به همۀ اشياء هم هست.
    #قاعدۀ ششم: رد و ابطال آراء به ديگران در مورد نحوۀ علم خداوند به اشياء قبل از ايجاد آنها.
    #قاعدۀ هفتم: در كلام خداوند تبارك و تعالى.
    #قاعدۀ هشتم: «قاعدۀ مشرقى»، هر متكلمى كاتب و هر كاتبى متكلم است.
    #قاعدۀ نهم: اتحاد عاقل و معقول.
    #قاعدۀ دهم: حقيقت اسماء واجب.
    #قاعدۀ يازدهم: بيان نوع فاعليت خداوند.
    #قاعدۀ دوازدهم: حدوث زمانى عالم و اثبات آن بر اساس حركت جوهرى.
    #قاعدۀ سيزدهم: اثبات اين كه فاعل مباشر حركت طبيعت است.


    === مشرق دوم ===
    [[شرح العرشية]]
    مشرق دوم علم معاد، اين مشرق مشتمل بر سه اشراق است.


    ==== اشراق اول ====
    اشراق معرفت نفس، اين اشراق از يازده قاعده تشكيل شده است.
    # قاعدۀ اوّل: صعوبت معرفت نفس و عدم امكان وصول به آن مگر با اقتباس از مشكوة نبوت و ولايت.
    # قاعدۀ دوم: مقامات و اطوار نفس و جسمانية الحدوث بودن آن.
    # قاعدۀ سوم: كيفيت پيدايش قواى نفس.
    # قاعدۀ چهارم: بيان قواى باطنه.
    # قاعدۀ پنجم: حقيقت ابصار.
    # قاعدۀ ششم: تجرد قوۀ خيال.
    # قاعدۀ هفتم: نسبت نفس به بدن.
    # قاعدۀ هشتم: كينونت سابق نفس بر بدن.
    # قاعدۀ نهم: وجود انسانى نفسانى و حيوانى برزخى با جميع اعضاء و حواس و قوا در انسان.
    # قاعدۀ دهم: اختلاف نوعى نفوس انسانى به حسب نشئۀ آخرت.
    # قاعدۀ يازدهم: عدم بطلان نفوسى كه به مرتبۀ عقل بالفعل نرسيده‌اند پس از مرگ.


    ==== اشراق دوم ====
    اشراق دوم حقيقت معاد «معاد جسمانى»، اين اشراق پنج قاعده دارد.
    # قاعدۀ اوّل: بيان اصول و قواعدى در اثبات معاد جسمانى.
    # قاعدۀ دوم: اثبات معاد جسمانى.
    # قاعدۀ سوم: تفاوت‌هاى بدن‌هاى دنيوى و اخروى.
    # قاعدۀ چهارم: دفع شبهات منكران معاد جسمانى.
    # قاعدۀ پنجم: آنچه از اجزاء انسان بعد از مرگ باقى مى‌ماند و اشاره به عذاب قبر.
    ==== اشراق سوم ====
    اشراق سوم احوال آخرت، در اين اشراق هفده قاعده وجود دارد.
    # قاعدۀ اول: مرگ حق است «موت طبيعى و سبب آن».
    # قاعدۀ دوم: حقيقت حشر و انواع آن.
    # قاعدۀ سوم: دو نفخه.
    # قاعدۀ چهارم: قيامت صغرى و قيامت كبرى.
    # قاعدۀ پنجم: زمين محشر.
    # قاعدۀ ششم: صراط و حقيقت آن.
    # قاعدۀ هفتم: نشر كتب و صحائف اعمال.
    # قاعدۀ هشتم: احوالى كه در روز قيامت بوقوع مى‌پيوندد.
    # قاعدۀ نهم: عرض و حساب و اخذ كتب و وضع موازين.
    # قاعدۀ دهم: بهشت و جهنم.
    # قاعدۀ يازدهم: بهشت و دوزخ مظهر كدام حقيقت الهى‌اند و اشاره به ابواب آن دو.
    # قاعدۀ دوازدهم: تعداد مأموران جهنم.
    # قاعدۀ سيزدهم: اعراف و اهل آن.
    # قاعدۀ چهاردهم: حقيقت شجرۀ طوبى.
    # قاعدۀ پانزدهم: خلود اهل دوزخ در دوزخ.
    # قاعدۀ شانزدهم: كيفيت تجسم اعمال.
    # قاعدۀ هفدهم: حشر حيوانات.
    كتاب با مطلبى تحت عنوان «ختم و وصية» به پايان مى‌رسد.
    ==نسخه شناسى==
    رسالۀ عرشيه اولين بار با رسالۀ مشاعر، در سال 1315ق، در تهران به چاپ سنگى نشر يافت و در سال 1341ش با تصحيح و ترجمۀ آقاى غلام‌حسين آهنى توسط انتشارات دانشگاه اصفهان با چاپ حروفى منتشر شد.
    در اين چاپ مترجم و مصحح كتاب، مقدمه‌اى در اهميت كتاب عرشيه و توضيحاتى در مورد دو شرح مهم آن؛ يعنى شرح شيخ احمد احسانى و ملا اسمعيل اصفهانى آورده است و فهرست‌هاى زير را نيز به ترجمه افزوده است.
    # فهرست مطالب و مندرجات.
    # فهرست اسماء رجال و اعلام و فرق.
    # فهرست مآخذ و كتب.
    # فهرست آيات و احاديث و جهل عربى.
    # فهرست اشعار پارسى.
    از روى اين چاپ يك بار در اصفهان انتشارات مهدوى اين رساله را افست نموده كه تاريخ آن مشخص نيست و بار ديگر در تهران توسط انتشارات مولى در سال 1361ش افست گشته است.
    چاپ انتشارات مهدوى داراى اشكالاتى است كه از جمله متن عرشيه بر ترجمۀ آن مقدّم شده است، بدون اين كه در آدرس فهرست‌هاى مختلف كتاب كه در چاپ اصلى موجود بوده تغيرى ايجاد شود كه در نتيجه اين فهرست‌ها به طور كلى غير قابل استفاده شده است.
    == وابسته‌ها ==
    {{وابسته‌ها}}
    [[شرح العرشیة]]
    == پیوندها ==
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:فلسفه، مذهب و روان‌شناسی]]
    [[رده: فلسفه، مذهب و روان‌شناسی]]
    [[رده:فلسفه اسلامی]]
    [[رده: فلسفه اسلامی]]
    [[رده:عصر تجديد حيات فلسفه اسلامی، قرن یازدهم]]
    [[رده:عصر تجديد حيات فلسفه اسلامی، قرن یازدهم]]
    [[رده:فيلسوفان قرن یازده، آ-ی]]
    [[رده:کتابهای فيلسوفان قرن یازده، آ-ی]]
    [[رده:صدرالدين شيرازي، محمد بن ابراهيم، 979-1050ق]]
    [[رده:صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، 979-1050ق]]
    [[رده:آثار انفرادی صدرالدین شیرازی]]
    [[رده:آثار انفرادی صدرالدین شیرازی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۴۷

    عرشیه
    عرشيه
    پدیدآورانصدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم (نویسنده)

    آهنی، غلامحسین (مترجم)

    آهنی، غلامحسین (مصحح)
    عنوان‌های دیگرالحکمه العرشيه. فارسی - عربی
    ناشردانشکده ادبيات و علوم انساني
    مکان نشرايران - اصفهان
    سال نشر1341ش.
    چاپچاپ يکم
    موضوعفلسفه اسلامي

    خداشناسي

    معاد
    زبانعربی - فارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BBR‎‏ ‎‏1080‎‏ ‎‏/‎‏آ‎‏3‎‏ ‎‏1361
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    عرشیه، ترجمه فارسی «العرشية» صدرالمتألهین، به قلم غلامحسین آهنی است. این کتاب در موضوع مبدأ و معاد است.

    گویا عرشیه آخرین اثری است که از حکیم ملاصدرا (متوفی 1050) به‌جا مانده است. صدرا در این کتاب فقط به ذکر نکات و دقایق پرداخته، روی سخنش با ذهن‌های وقّاد و جان‌های روشن و اندیشه‌های باریک است؛ ازاین‌‌روی برهان مسائل و نظرات خود را به کتب مفصلی که نگاشته است، حواله می‌دهد. وی در مقدمه کتاب می‌گوید: در این رساله برخی از مسائل الهی و نشانه‌های پاک آسمانی که پروردگار گیتی از جهان روشن بر دلم فراز آورد و مرا بدان روشنایی بخشید، بیاوردم؛ مسائلی که دست اندیشه جمهور بدان‌ها نرسیده و گوهرهای درخشانی که در خزینه‌های افکار هیچ‌یک از فیلسوفان مشهور و خردمندان معروف یافته نشده است.

    وی این کتاب را بر دو مشرق بنیاد گذارده؛ نخستین مشرق درباره مبدأ و دوم درباره معاد است. در مشرق اول، از اثبات نخستین هستی و گوهر ذات بسیط که درخشان‌ترین گوهرهاست و تفصیل صفات و اسما و آیات، سخن می‌راند و در مشرق دوم، از شناخت نفس و مقامات و درجات ذاتی و اطوار گوناگون جان و نیروهای درونی و برونی که بدان تخصیص یافته، بحث می‌کند. سپس در پژوهش معاد و چگونگی حشر اجساد و معنی مرگ و قبر و قیامت و صراط و نشر کتب و عرض و حساب و میزان و بهشت و دوزخ و اعراف و طوبی و تجسم اعمال پایه اندیشه را بر جای بلند استوار می‌سازد. این کتاب هم از لحاظ اشتمال آن بر امهات مطالب فلسفی و هم از لحاظ اینکه ظاهرا و به‌ظن غالب، آخر اثر صدرا است و بر وجه وجازت نگاشته شده و تمام دقایق و رقایق علمی را با نهایت استادی در بر دارد، از ارزنده‌ترین آثار حکیم شهیر بشمار می‌آید[۱].

    مترجم درباره ترجمه می‌نویسد: نگارنده در ترجمه این کتاب کوشید تا معنی را به‌صورت فصیح و روشن درآرد؛ ازاین‌روی به ترجمه تحت‌اللفظی بسنده نکرد و برای توضیح عبارات پیچیده نیز از اشعار پارسی و تازی مدد جست و به توضیح و تفسیر پرداخت. اشعار پارسی بیشتر از ناصر بن خسرو قبادیانی و اشعار تازی از منظومه سبزواری گزیده گردید.

    لفظ «ض» در زیر صفحات متن عربی، علامت اختصاری نسخه متعلق به جناب آقای ضیاء نور است. نسخه ایشان از متن و شرح شیخ احمد احسایی، تألیف و تلفیق یافته و در سنه 1279 چاپ شده است. لفظ «ک» علامت اختصاری نسخه خطی متعلق به ورثه مرحوم حجت‌الاسلام حاج شیخ محمدعلی کرمانی است که به‌وسیله آقای مصلح‌الدین مهدوی در اختیار نگارنده گذارده شد. این نسخه در سال 1235 نوشته شده است. نسخه‌ای که در متن قرار داده شده متعلق به خود نگارنده است که در سال 1315 نوشته شده و از لحاظ اشتمال بر متن مشاعر و عرشیه و حواشی و تعلیقات و شروح، به‌ویژه شرح ملا اسماعیل سمیع اصفهانی بر عرشیه، اهمیت فراوانی دارد[۲].

    مترجم در پایان مقدمه‌اش، از دکتر عباس فاروقی ریاست دانشکده ادبیات اصفهان به دلیل تشویق مداوم ایشان بر ترجمه کتاب و تهیه منابع و مآخذ و... و همچنین از بدرالدین کتابی، تشکر کرده است[۳].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه مترجم، صفحات الف و ب
    2. ر.ک: همان، صفحه ز
    3. ر.ک: همان، صفحه ح

    منابع مقاله

    مقدمه مترجم کتاب.


    وابسته‌ها