مجموعه آثار فارسی احمد غزالی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - ']] ،' به ']]،')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۹۳: خط ۹۳:
رساله عينيه يا مكتوب احمد غزالى به عين القضات همدانى  
رساله عينيه يا مكتوب احمد غزالى به عين القضات همدانى  


اثر حاضر، در واقع شاه‌كار احمد غزالى به شمار مى‌رود؛ به‌طورى كه [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] در«نفحات الانس» تصريح مى‌كند كه ميان عين القضات و شيخ احمد غزالى، مكاتبات و مراسلات بسيارى وجود داشته؛ از آن جمله، رساله عينيه غزالى است كه در فصاحت و روانى مى‌توان گفت براى آن نظيرى وجود ندارد.
اثر حاضر، در واقع شاه‌كار احمد غزالى به شمار مى‌رود؛ به‌طورى كه [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] در«نفحات الانس» تصريح مى‌كند كه ميان عين القضات و شيخ احمد غزالى، مكاتبات و مراسلات بسيارى وجود داشته؛ از آن جمله، رساله عينيه غزالى است كه در فصاحت و روانى مى‌توان گفت براى آن نظيرى وجود ندارد.


غزالى در اين اثر، براى بيان مكنونات قلبى و عقايد شخصى، متوسل به آيات و اخبار و حكايات و اقوال و اشعار و امثال مى‌گردد. اينكه [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] مى‌گويد: «براى آن نظيرى وجود ندارد»، به خاطر آن است كه غزالى، در اين اثر، نوادر اقوال عرفا و شعرا و ادبا و فقها و حكما و زهاد و صاحبان مثل و آيات و اخبار و غيره را نقل مى‌كند كه مى‌توان گفت هيچ سطرى از اين رساله از غزالى نيست و كار غزالى صرفاً آوردن ادوات ربط، بين اقوال است. خوش‌بختانه آقاى مجاهد، مصادر و مآخذ اقوال مزبور را به دست آورده و در تعليقات متذكر شده است.
غزالى در اين اثر، براى بيان مكنونات قلبى و عقايد شخصى، متوسل به آيات و اخبار و حكايات و اقوال و اشعار و امثال مى‌گردد. اينكه [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] مى‌گويد: «براى آن نظيرى وجود ندارد»، به خاطر آن است كه غزالى، در اين اثر، نوادر اقوال عرفا و شعرا و ادبا و فقها و حكما و زهاد و صاحبان مثل و آيات و اخبار و غيره را نقل مى‌كند كه مى‌توان گفت هيچ سطرى از اين رساله از غزالى نيست و كار غزالى صرفاً آوردن ادوات ربط، بين اقوال است. خوش‌بختانه آقاى مجاهد، مصادر و مآخذ اقوال مزبور را به دست آورده و در تعليقات متذكر شده است.


نامه‌هاى احمد غزالى به عين القضات همدانى  
نامه‌هاى احمد غزالى به عين القضات همدانى  
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
مقاله روح  
مقاله روح  


غزالى، در اين مقاله، روح را هست نيست‌نما مى‌داند كه هر كسى به آن راه نيابد. روح را متصرف قاهر و قالب را بى‌چاره وى و تحت تصرف آن مى‌خواند و مثل روح را با قالب، همچون مثل قيوم با عالم قلمداد مى‌كند.
غزالى، در اين مقاله، روح را هست نيست‌نما مى‌داند كه هر كسى به آن راه نيابد. روح را متصرف قاهر و قالب را بى‌چاره وى و تحت تصرف آن مى‌خواند و مثل روح را با قالب، همچون مثل قيوم با عالم قلمداد مى‌كند.


تكمله  
تكمله  
خط ۱۵۵: خط ۱۵۵:
در پايان مجموعه، به اشعار احمد غزالى اشاره شده است؛ اشعارى همچون:
در پايان مجموعه، به اشعار احمد غزالى اشاره شده است؛ اشعارى همچون:


{| class="wikitable poem"
{| class="wikitable poem"
|-
|-
!چون دل زلب تو بردارم شب !! غم‌هاى تو را به باده بگسارم شب
!چون دل زلب تو بردارم شب !! غم‌هاى تو را به باده بگسارم شب
|}
|}


{| class="wikitable poem"
{| class="wikitable poem"
|-
|-
!باده به خوشى كجا بود چون لب تو !! ليكن به بهانه‌اى به روز آرم شب
!باده به خوشى كجا بود چون لب تو !! ليكن به بهانه‌اى به روز آرم شب
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش