طبقات ناصری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد'
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو')
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد')
خط ۶۷: خط ۶۷:
نثر طبقات ناصرى نثرى است سهل و ممتنع، حاوى تمام صفات ادبى زبان فارسى، جملات از هم مجزا و خبرها مشخص و روشن است.
نثر طبقات ناصرى نثرى است سهل و ممتنع، حاوى تمام صفات ادبى زبان فارسى، جملات از هم مجزا و خبرها مشخص و روشن است.


سادگى و سلامت و شكستگى عبارات و شكفتگى جملات و الفاظ به درجه‌اى است كه در برخى از اين محاسن از نثر تاريخ بيهقى پيشى گرفته است و بقول مصحح كتاب آقاى عبد الحى حبيبى «مولانا نثر نويسى است جادو نگار و طبقات وى از شهكارهاى نثر زبان پارسى است.»
سادگى و سلامت و شكستگى عبارات و شكفتگى جملات و الفاظ به درجه‌اى است كه در برخى از اين محاسن از نثر تاريخ بيهقى پيشى گرفته است و بقول مصحح كتاب آقاى عبدالحى حبيبى «مولانا نثر نويسى است جادو نگار و طبقات وى از شهكارهاى نثر زبان پارسى است.»


علما و شعرا و نويسندگان اين عصر مى‌كوشيدند تا بيشتر از لغات و تركيبات فارسى استفاده كنند و حتى زبان دربارى اين دوره نيز زبان فارسى شد و كوشش مى‌شد تا حتى المقدور از واژه‌هاى عربى در مكاتبات و مراسلات و كتب استفاده نشود و قاضى منهاج سراج نيز از اين اصل عدول نكرده است و كلمات زيباى فارسى را در تاريخ خود گنجانيده و از آوردن واژه‌هاى عربى تا جايى كه توانسته خوددارى كرده هر چند كه زياد موفق نگرديده است و در پاره‌اى موارد تاريخ‌ها را به زبان عربى نقل نموده و جمله‌هاى نعتى مثل رضى الله عنه، رضى الله عنهم، برّد الله مضاجعهم نورّ الله مرقده، نور الله مراقدهم و غيره را نيز آورده است. همچنين حمد خداوند و نعت رسول اكرم در پاره‌اى از سر فصل‌ها مخصوصا در ديباچه بزبان عربى است.
علما و شعرا و نويسندگان اين عصر مى‌كوشيدند تا بيشتر از لغات و تركيبات فارسى استفاده كنند و حتى زبان دربارى اين دوره نيز زبان فارسى شد و كوشش مى‌شد تا حتى المقدور از واژه‌هاى عربى در مكاتبات و مراسلات و كتب استفاده نشود و قاضى منهاج سراج نيز از اين اصل عدول نكرده است و كلمات زيباى فارسى را در تاريخ خود گنجانيده و از آوردن واژه‌هاى عربى تا جايى كه توانسته خوددارى كرده هر چند كه زياد موفق نگرديده است و در پاره‌اى موارد تاريخ‌ها را به زبان عربى نقل نموده و جمله‌هاى نعتى مثل رضى الله عنه، رضى الله عنهم، برّد الله مضاجعهم نورّ الله مرقده، نور الله مراقدهم و غيره را نيز آورده است. همچنين حمد خداوند و نعت رسول اكرم در پاره‌اى از سر فصل‌ها مخصوصا در ديباچه بزبان عربى است.
خط ۸۹: خط ۸۹:
و همانگونه كه گفته شد قاضى منهاج سراج علاوه بر اينكه خود اديبى جلد و مورخى فاضل بوده و از مشاهدات و وقايع و حوادثى را كه با چشم خود ديده حد اكثر استفاده نموده، تواريخ معتبرى را نيز در پيش روى داشته و چنانكه در جاى جاى طبقات از آن كتب نام برده همه اين كتب را خوانده و از درياى فضل صاحبان آنها بهره فراوان برده است.
و همانگونه كه گفته شد قاضى منهاج سراج علاوه بر اينكه خود اديبى جلد و مورخى فاضل بوده و از مشاهدات و وقايع و حوادثى را كه با چشم خود ديده حد اكثر استفاده نموده، تواريخ معتبرى را نيز در پيش روى داشته و چنانكه در جاى جاى طبقات از آن كتب نام برده همه اين كتب را خوانده و از درياى فضل صاحبان آنها بهره فراوان برده است.


مصحح فاضل كتاب استاد عبد الحى حبيبى بدين نكته مفصلا اشاره كرده‌اند كه ما فقط به ذكر نام اين كتب مى‌پردازيم.
مصحح فاضل كتاب استاد عبدالحى حبيبى بدين نكته مفصلا اشاره كرده‌اند كه ما فقط به ذكر نام اين كتب مى‌پردازيم.


تاريخ ولاة خراسان/تكملة اللطايف/تاريخ بيهقى/احداث الزمان مؤلف ابى عبدالله بن عبد الرحمن شيبانى/سنن ابوداود سجستانى مولف سليمان بن الاشعث سجستانى/البدء و التاريخ مقدسى/تاريخ يمينى محمد عتبى نسب نامه غوريان فخر الدين مبارك شاه/تاريخ ابن الهيصم نابى/كتاب اغانى ابواسحاق موصلى و دهها كتاب ديگر.
تاريخ ولاة خراسان/تكملة اللطايف/تاريخ بيهقى/احداث الزمان مؤلف ابى عبدالله بن عبدالرحمن شيبانى/سنن ابوداود سجستانى مولف سليمان بن الاشعث سجستانى/البدء و التاريخ مقدسى/تاريخ يمينى محمد عتبى نسب نامه غوريان فخر الدين مبارك شاه/تاريخ ابن الهيصم نابى/كتاب اغانى ابواسحاق موصلى و دهها كتاب ديگر.


علاوه بر مآخذ كتبى و كتب تاريخى كه مولانا در اثناى تحرير طبقات در دست داشته تقريبا نصف كتاب عبارت از رواياتى است كه مولانا از اشخاص ثقه و ثابت العقول شنيده و يا مشاهدات خود او است و برخى از سماعهاى وى نيز در كتاب موجود است و خود مولانا از اشخاص شنيده كه بر قول آنها اعتمادى توان كرد و در اين مورد در ديباچه كتاب گويد:
علاوه بر مآخذ كتبى و كتب تاريخى كه مولانا در اثناى تحرير طبقات در دست داشته تقريبا نصف كتاب عبارت از رواياتى است كه مولانا از اشخاص ثقه و ثابت العقول شنيده و يا مشاهدات خود او است و برخى از سماعهاى وى نيز در كتاب موجود است و خود مولانا از اشخاص شنيده كه بر قول آنها اعتمادى توان كرد و در اين مورد در ديباچه كتاب گويد:
۶۱٬۱۸۹

ویرایش