۱٬۸۴۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
در فصل دوم دیدگاههای عدم تأیید قیام مختار در نزد اهلبیت(ع) و مورخین و محدثین و رجالیین نقد و ارزیابی شده است. در ادامه به نوع ارتباط مختار با محمد بن حنفیه و ارتباط مختار با کیسانیه و جواب آن و نیز ارتباطش با امام سجاد(ع) و اینکه آیا مختار مدعی نبوت بود یا نه مورد بحثوبررسی قرار گرفته است. <ref>ر.ک: چکیده، ص19</ref> | در فصل دوم دیدگاههای عدم تأیید قیام مختار در نزد اهلبیت(ع) و مورخین و محدثین و رجالیین نقد و ارزیابی شده است. در ادامه به نوع ارتباط مختار با محمد بن حنفیه و ارتباط مختار با کیسانیه و جواب آن و نیز ارتباطش با امام سجاد(ع) و اینکه آیا مختار مدعی نبوت بود یا نه مورد بحثوبررسی قرار گرفته است. <ref>ر.ک: چکیده، ص19</ref> | ||
قیام مختار در بعضی از دیدگاهها از نظر ائمه(ع) منفی است. باید شرایط و زمان و موقعیت امام سجاد(ع) و محمد حنفیه را شناخت و وقتی به کتب تاریخی رجوع میکنیم -از جمله کتب | قیام مختار در بعضی از دیدگاهها از نظر ائمه(ع) منفی است. باید شرایط و زمان و موقعیت امام سجاد(ع) و محمد حنفیه را شناخت و وقتی به کتب تاریخی رجوع میکنیم -از جمله کتب «طبری»، «ابن اثیر»، «مسعودی» و «یعقوبی» – به این نتیجه میرسیم که از مجموع کلمات و جملاتی که در این کتابها ذکر شده، میتوان به دست آورد که قیام مختار مورد رضایت اهلبیت(ع) و با اذن و اجازه امام سجاد(ع) بود. نویسنده عبارت این کتابها را نقل و نقد میکند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص106-113</ref> | ||
| خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
علامه امینی با کلمات رسا و سخنانی زیبا و مستدل، اینچنین از مختار دفاع میکند: هر که با دیده بصیرت و تحقیق بر تاریخ و حدیث و علم رجال بنگرد، درمییابد که مختار از پیشگامان دینداری و هدایت و اخلاص بوده است و همانا نهضت مقدس او تنها برای برپایی عدالت بهوسیله ریشهکنکردن ملحدان و ظلم امویها بود. بهدرستی که ساحت مختار از مذهب کیسانی بهدور بود و نسبتها و تهمتهای ناجوانمردانهای که به او نسبت دادهاند، حقیقت ندارد و بیجهت نیست که ائمه هدی(ع) و سروران ما، مانند امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بر او رحمت فرستادهاند، مخصوصا امام باقر(ع) بهگونهای بسیار زیبا، او را مورد ستایش قرار داده است و همیشه خدمات او در نزد اهلبیت(ع) مورد تقدیر و تشکر بوده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص177</ref> | علامه امینی با کلمات رسا و سخنانی زیبا و مستدل، اینچنین از مختار دفاع میکند: هر که با دیده بصیرت و تحقیق بر تاریخ و حدیث و علم رجال بنگرد، درمییابد که مختار از پیشگامان دینداری و هدایت و اخلاص بوده است و همانا نهضت مقدس او تنها برای برپایی عدالت بهوسیله ریشهکنکردن ملحدان و ظلم امویها بود. بهدرستی که ساحت مختار از مذهب کیسانی بهدور بود و نسبتها و تهمتهای ناجوانمردانهای که به او نسبت دادهاند، حقیقت ندارد و بیجهت نیست که ائمه هدی(ع) و سروران ما، مانند امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بر او رحمت فرستادهاند، مخصوصا امام باقر(ع) بهگونهای بسیار زیبا، او را مورد ستایش قرار داده است و همیشه خدمات او در نزد اهلبیت(ع) مورد تقدیر و تشکر بوده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص177</ref> | ||
در فصل چهارم از مهمترین شبهاتی که در مورد شخصیت و نهضت مختار مطرح است، از قبیل کلمات و جملاتی چون کذاب بودن و ادعای نبوت او و...و نیز از کسانی که شخصت او را مورد تخطئه قرار دادهاند سخن به میان آمده است. در ادامه درباره انتقام و سرکوبی قاتلان امام حسین (ع) و یاران و چگونگی مجازات جنایتکاران کربلا و جریان دومین نبرد موفقیتآمیز مختار با سپاه شام ذکر شده است. <ref>ر.ک: چکیده، ص20</ref>. | در فصل چهارم از مهمترین شبهاتی که در مورد شخصیت و نهضت مختار مطرح است، از قبیل کلمات و جملاتی چون کذاب بودن و ادعای نبوت او و...و نیز از کسانی که شخصت او را مورد تخطئه قرار دادهاند سخن به میان آمده است. در ادامه درباره انتقام و سرکوبی قاتلان امام حسین(ع) و یاران و چگونگی مجازات جنایتکاران کربلا و جریان دومین نبرد موفقیتآمیز مختار با سپاه شام ذکر شده است. <ref>ر.ک: چکیده، ص20</ref>. | ||
نویسنده معتقد است بعضی اشکال میگیرند که چرا مختار اینگونه، با قساوت و بیرحمی با عاملان فاجعه کربلا برخورد کرد و در کوفه قتلگاهی بس وحشتناک به وجود آورد؛ ولی باتوجهبه جنایاتی که آن جانیان مرتکب شده بودند، این مجازات، کمترین مجازات ممکن برای آنان بود.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص262-263</ref> | نویسنده معتقد است بعضی اشکال میگیرند که چرا مختار اینگونه، با قساوت و بیرحمی با عاملان فاجعه کربلا برخورد کرد و در کوفه قتلگاهی بس وحشتناک به وجود آورد؛ ولی باتوجهبه جنایاتی که آن جانیان مرتکب شده بودند، این مجازات، کمترین مجازات ممکن برای آنان بود.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص262-263</ref> | ||