پرش به محتوا

نظریه‌پردازی در علوم انسانی حکمی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۳۶: خط ۳۶:
*فصل پنجم: روش‌شناسی علوم انسانی حِکمی.
*فصل پنجم: روش‌شناسی علوم انسانی حِکمی.
==نمونه مباحث==
==نمونه مباحث==
*مقصود از علوم انسانى اسلامى از ديدگاه ما به اين معنى نيست كه به دنبال اسلامى‌سازى علوم انسانى مدرن موجود هستيم بلكه ما به دنبال توليد علوم انسانى اسلامى يا علوم انسانى حِكْمى هستيم. ... البته كشف يا توليد علوم انسانى حِكْمى به اين معنا نيست كه هر گزارۀ آن كاملاً با گزاره‌هاى علوم انسانى مدرن متعارض باشد، بلكه ممكن است مشتركاتى نيز با يكديگر داشته باشند....<ref> متن کتاب، ص72. </ref>
*مقصود از علوم انسانى اسلامى از ديدگاه ما به اين معنى نيست كه به دنبال اسلامى‌سازى علوم انسانى مدرن موجود هستيم بلكه ما به دنبال توليد علوم انسانى اسلامى يا علوم انسانى حِكْمى هستيم.... البته كشف يا توليد علوم انسانى حِكْمى به اين معنا نيست كه هر گزارۀ آن كاملاً با گزاره‌هاى علوم انسانى مدرن متعارض باشد، بلكه ممكن است مشتركاتى نيز با يكديگر داشته باشند....<ref> متن کتاب، ص72. </ref>
* نتيجه‌گيرى و جمع‌بندى: دانستيم كه نقشۀ راه ما در توليد نظريه و توليد علوم انسانى حِكْمى، فرايندى است كه چهار مرحله دارد: 1. تدوين فلسفۀ دانش كه استادان هر رشته بايد به آن بپردازند؛ 2. تبيين مبانى ناظر به علوم انسانى؛ 3. تبيين روش؛ 4. كاربرد مبانى و روش در توليد نظريه. همچنين بيان شد كه روش حِكْمى - اجتهادى ما مبتنى بر يك پيش‌فرض است و آن اينكه علوم اجتماعى سه فعاليت انجام مى‌دهد، يعنى مسائل علوم اجتماعى به اين سه ساحت تحويل مى‌رود: 1. توصيف انسان مطلوب؛ 2. توصيف انسان مُحَقَّق؛ 3. نقد و تغيير انسان مُحَقَّق با انسان مطلوب. <ref> همان، ص341. </ref>
* نتيجه‌گيرى و جمع‌بندى: دانستيم كه نقشۀ راه ما در توليد نظريه و توليد علوم انسانى حِكْمى، فرايندى است كه چهار مرحله دارد: 1. تدوين فلسفۀ دانش كه استادان هر رشته بايد به آن بپردازند؛ 2. تبيين مبانى ناظر به علوم انسانى؛ 3. تبيين روش؛ 4. كاربرد مبانى و روش در توليد نظريه. همچنين بيان شد كه روش حِكْمى - اجتهادى ما مبتنى بر يك پيش‌فرض است و آن اينكه علوم اجتماعى سه فعاليت انجام مى‌دهد، يعنى مسائل علوم اجتماعى به اين سه ساحت تحويل مى‌رود: 1. توصيف انسان مطلوب؛ 2. توصيف انسان مُحَقَّق؛ 3. نقد و تغيير انسان مُحَقَّق با انسان مطلوب. <ref> همان، ص341. </ref>