۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'تالیف' به 'تألیف') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
این کتاب دارای پنج فصل و یک مقدمه مختصر (از مؤلف) و یک نتیجهگیری است. باختین در مقدمه مینویسد: «ما داستایفسکی را یکی از بزرگترین نوآوران در قلمرو فرم هنری میدانیم. او نوع کاملاً جدیدی از تفکر هنری را ایجاد کرد که ما موقتاً آن را چندصدایی نامیدهایم. این نوع تفکر هنری در رمانهای داستایوفسکی تجلی پیدا کرد. اما اهمیت آن بسیار فراتر از محدودیتهای رمان است و به چندین اصل اساسی زیباییشناسی اروپایی میپردازد. هدف این اثر این است که از طریق تحلیل ادبی نظری، این نوآوری بنیادی داستایفسکی را به نمایش بگذارد. | این کتاب دارای پنج فصل و یک مقدمه مختصر (از مؤلف) و یک نتیجهگیری است. باختین در مقدمه مینویسد: «ما داستایفسکی را یکی از بزرگترین نوآوران در قلمرو فرم هنری میدانیم. او نوع کاملاً جدیدی از تفکر هنری را ایجاد کرد که ما موقتاً آن را چندصدایی نامیدهایم. این نوع تفکر هنری در رمانهای داستایوفسکی تجلی پیدا کرد. اما اهمیت آن بسیار فراتر از محدودیتهای رمان است و به چندین اصل اساسی زیباییشناسی اروپایی میپردازد. هدف این اثر این است که از طریق تحلیل ادبی نظری، این نوآوری بنیادی داستایفسکی را به نمایش بگذارد. | ||
میخاییل باختین ـ منتقد ادبی و فیلسوف قرن بیستم ـ با ایدههایی که در کتاب «مسائل بوطیقای داستایفسکی» طرح میکند، راهی برای فهم بهتر اندیشه و آثار داستایفسکی و رمان روسی قرن نوزدهم میگشاید. این ایدهها اما به آثار داستایفسکی محدود نمیماند، بلکه او بر آن است در این کتاب به پرسشهایی مهم در باب فرم هنری، بازنمایی واقعیت، شکلگیری شخصیت، سیر تاریخی شکلگیری رمان و جایگاه آن بهعنوان فرمی هنری پاسخ دهد؛ فرمی که از نظر او سایر انواع ادبی و حتی دیگر اشکال هنری را دگرگون کرده است. از منظر باختین که همانا خمیرۀ زبان بشر را گفتگو میداند، رمان بهترین شکل نوشتار برای عیانساختن ماهیت گفتگویی یا مکالمهای زبان بوده است؛ اینکه آدمها وقتی زبان به سخن میگشایند، حتی وقتی فکر یا احساس میکنند، پیشاپیش مملو از زبانهای دیگر و در تعامل و ستیز با زبانهای دیگرند. ایدهها و مفاهیم مهم و جذاب باختین، از جمله چندصدایی، پایانناپذیری، کارناوالگرایی، گفتمان دوپاره و ... همگی اول بار در این کتاب طرح شدند. او همانطور که تالستوی را در خلق فن نثر و بازنمایی زندگی روزمره تحسین میکند، داستایفسکی را به دلیل رودرروکردن شخصیتهایش با یکدیگر، در آستانۀ نقاط بغرنج زندگیشان میستاید؛ شخصیتهایی که به روال زندگی واقعی از منظر یکدیگر و در مواجهه با هم بازشناخته میشوند و رشد میکنند. | میخاییل باختین ـ منتقد ادبی و فیلسوف قرن بیستم ـ با ایدههایی که در کتاب «مسائل بوطیقای داستایفسکی» طرح میکند، راهی برای فهم بهتر اندیشه و آثار داستایفسکی و رمان روسی قرن نوزدهم میگشاید. این ایدهها اما به آثار داستایفسکی محدود نمیماند، بلکه او بر آن است در این کتاب به پرسشهایی مهم در باب فرم هنری، بازنمایی واقعیت، شکلگیری شخصیت، سیر تاریخی شکلگیری رمان و جایگاه آن بهعنوان فرمی هنری پاسخ دهد؛ فرمی که از نظر او سایر انواع ادبی و حتی دیگر اشکال هنری را دگرگون کرده است. از منظر باختین که همانا خمیرۀ زبان بشر را گفتگو میداند، رمان بهترین شکل نوشتار برای عیانساختن ماهیت گفتگویی یا مکالمهای زبان بوده است؛ اینکه آدمها وقتی زبان به سخن میگشایند، حتی وقتی فکر یا احساس میکنند، پیشاپیش مملو از زبانهای دیگر و در تعامل و ستیز با زبانهای دیگرند. ایدهها و مفاهیم مهم و جذاب باختین، از جمله چندصدایی، پایانناپذیری، کارناوالگرایی، گفتمان دوپاره و... همگی اول بار در این کتاب طرح شدند. او همانطور که تالستوی را در خلق فن نثر و بازنمایی زندگی روزمره تحسین میکند، داستایفسکی را به دلیل رودرروکردن شخصیتهایش با یکدیگر، در آستانۀ نقاط بغرنج زندگیشان میستاید؛ شخصیتهایی که به روال زندگی واقعی از منظر یکدیگر و در مواجهه با هم بازشناخته میشوند و رشد میکنند. | ||
باختین نخستین کسی نبود که به رابطۀ من و دیگری و به نقش بیبدیل دیگری در هستی و آگاهی انسان اندیشید؛ اما نخستین کسی بود که این رابطه را با شناخت گوهر اجتماعی انسان تلفیق کرد. او همنوا با داستایفسکی، همواره سرمایهداری را به سبب سوق دادن انسان به سوی تنهایی، مورد انتقاد قرار میداد. «مسائل بوطیقای داستایفسکی» بر چند پرسش متمرکز است: نقش قهرمان در رمانهای داستایفسکی، شیوۀ ارائهی ایدهها در رمانهای او، پرسش از ژانری که داستایفسکی وامدار آن است یا گمان میرود که به آن وابسته باشد و سرانجام کاربرد ویژۀ زبان و گفتگو در رمانهای او. | باختین نخستین کسی نبود که به رابطۀ من و دیگری و به نقش بیبدیل دیگری در هستی و آگاهی انسان اندیشید؛ اما نخستین کسی بود که این رابطه را با شناخت گوهر اجتماعی انسان تلفیق کرد. او همنوا با داستایفسکی، همواره سرمایهداری را به سبب سوق دادن انسان به سوی تنهایی، مورد انتقاد قرار میداد. «مسائل بوطیقای داستایفسکی» بر چند پرسش متمرکز است: نقش قهرمان در رمانهای داستایفسکی، شیوۀ ارائهی ایدهها در رمانهای او، پرسش از ژانری که داستایفسکی وامدار آن است یا گمان میرود که به آن وابسته باشد و سرانجام کاربرد ویژۀ زبان و گفتگو در رمانهای او. | ||