۱۴۴٬۹۶۹
ویرایش
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR75195J1.jpg | عنوان = آشنایی با مبانی هرمنوتیکی امیلیوبتی (هرمنوتیک معاصر) | عنوانهای دیگر = گیرنده هرمنوتیک معاصر | پدیدآورندگان | پدیدآوران = بلخر، ژوزف (نويسنده) مختاری مازندرانی، محمدحسی...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''آشنایی با مبانی هرمنوتیک امیلیو بتی'''، ترجمهای از دو فصل نخست کتاب [[ژوزف بلخر]](1948م) توسط [[محمدحسین مختاری]] (1344ش) است که به معرفی و بررسی مبانی و نظریههای امیلیو بتی (1890- 1968م)، فیلسوف و حقوقدان ایتالیایی، در علم هرمنوتیک میپردازد و دیدگاههای وی را در تقابل با دیگر نظریهپردازان معاصر تحلیل میکند. | '''آشنایی با مبانی هرمنوتیک امیلیو بتی'''، ترجمهای از دو فصل نخست کتاب [[بلخر، ژوزف|ژوزف بلخر]](1948م) توسط [[مختاری مازندرانی، محمدحسین|محمدحسین مختاری]] (متولد 1344ش) است که به معرفی و بررسی مبانی و نظریههای [[امیلیو بتی]] (1890- 1968م)، فیلسوف و حقوقدان ایتالیایی، در علم هرمنوتیک میپردازد و دیدگاههای وی را در تقابل با دیگر نظریهپردازان معاصر تحلیل میکند. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==سبک نگارش== | ==سبک نگارش== | ||
سبک نگارش کتاب ماهیتی تحلیلی-انتقادی دارد و اغلب با هدف روشنسازی دیدگاهها، نظریههای مختلف هرمنوتیکی (مانند بتی، گادامر، هابرماس و دیلتای) را در مقابل یکدیگر قرار میدهد و به مقایسه میپردازد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص22، 123</ref>. | سبک نگارش کتاب ماهیتی تحلیلی-انتقادی دارد و اغلب با هدف روشنسازی دیدگاهها، نظریههای مختلف هرمنوتیکی (مانند بتی، گادامر، هابرماس و دیلتای) را در مقابل یکدیگر قرار میدهد و به مقایسه میپردازد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص22، 123</ref>. | ||
همچنین، این اثر دارای بنیان تاریخی است، بهطوریکه به بررسی ریشههای هرمنوتیک از دوران سنتی (الهیات، رمانتیک، تاریخی) میپردازد<ref>همان، ص27- 34</ref>. | همچنین، این اثر دارای بنیان تاریخی است، بهطوریکه به بررسی ریشههای هرمنوتیک از دوران سنتی (الهیات، رمانتیک، تاریخی) میپردازد<ref>همان، ص27- 34</ref>. | ||
| خط ۳۷: | خط ۳۸: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
درآمد، به آشنایی اندیشمندان ایتالیا و دیگر نقاط جهان با آثار امیلیو بتی، اشاره دارد<ref>درآمد، ص9- 17</ref> و مقدمه کتاب، هرمنوتیک را بهعنوان فلسفه تفسیر معانی تعریف میکند و به مسئله اصلی هرمنوتیک میپردازد. در این بخش اشاره میشود که امیلیو بتی (۱۸۹۰-۱۹۶۸) یکی از موفقترین متفکرانی است که با تأکید بر مطالعات سنتی حقوق، ابزارهای قانونی را بهعنوان مبنایی محکم برای علم هرمنوتیک در نظر گرفت. همچنین هرمنوتیک معاصر به سه دسته نظری، فلسفی و انتقادی تقسیم شده و بتی هرمنوتیک را یک روششناسی عمومی در علومانسانی میداند<ref>مقدمه: ص18- 24</ref>. | درآمد، به آشنایی اندیشمندان ایتالیا و دیگر نقاط جهان با آثار امیلیو بتی، اشاره دارد<ref>درآمد، ص9- 17</ref> و مقدمه کتاب، هرمنوتیک را بهعنوان فلسفه تفسیر معانی تعریف میکند و به مسئله اصلی هرمنوتیک میپردازد. در این بخش اشاره میشود که [[امیلیو بتی]] (۱۸۹۰-۱۹۶۸) یکی از موفقترین متفکرانی است که با تأکید بر مطالعات سنتی حقوق، ابزارهای قانونی را بهعنوان مبنایی محکم برای علم هرمنوتیک در نظر گرفت. همچنین هرمنوتیک معاصر به سه دسته نظری، فلسفی و انتقادی تقسیم شده و بتی هرمنوتیک را یک روششناسی عمومی در علومانسانی میداند<ref>مقدمه: ص18- 24</ref>. | ||
بخش اول: آشنایی با هرمنوتیک کلاسیک و نقطهنظرات کلی امیلیو بتی این بخش در دو فصل با بررسی ریشههای هرمنوتیک سنتی آغاز میشود که در پی دستیابی به معنای دقیق عبارات و کشف آموزههای رمزی در قالب نمادین بود. ریشههای تاریخی هرمنوتیک کلاسیک شامل هرمنوتیک رمانتیک (شلایرماخر) است که بر فرایند درک بهعنوان تکرار آگاهانه خلق اثر تمرکز داشت و هرمنوتیک تاریخی (ویکو و درویزن) که بر اهمیت مطالعه تاریخ برای درک پدیدههای انسانی تأکید میکرد. در ادامه، نقد دیلتای و مبانی فلسفی هرمنوتیک مطرح میشود؛ دیلتای تلاش کرد تا علومانسانی را بر مبنای درک پدیدههای مبتنی بر تجربههای معنادار زندگی استوار سازد<ref>متن کتاب: ص25- 50</ref>. | بخش اول: آشنایی با هرمنوتیک کلاسیک و نقطهنظرات کلی امیلیو بتی این بخش در دو فصل با بررسی ریشههای هرمنوتیک سنتی آغاز میشود که در پی دستیابی به معنای دقیق عبارات و کشف آموزههای رمزی در قالب نمادین بود. ریشههای تاریخی هرمنوتیک کلاسیک شامل هرمنوتیک رمانتیک (شلایرماخر) است که بر فرایند درک بهعنوان تکرار آگاهانه خلق اثر تمرکز داشت و هرمنوتیک تاریخی (ویکو و درویزن) که بر اهمیت مطالعه تاریخ برای درک پدیدههای انسانی تأکید میکرد. در ادامه، نقد دیلتای و مبانی فلسفی هرمنوتیک مطرح میشود؛ دیلتای تلاش کرد تا علومانسانی را بر مبنای درک پدیدههای مبتنی بر تجربههای معنادار زندگی استوار سازد<ref>متن کتاب: ص25- 50</ref>. | ||
در فصل دوم فرا علم بودن نظریه هرمنوتیکی بتی مطرح میشود؛ وی هرمنوتیک را یک علم عام معرفی میکند و بر تفسیر عینی (مبتنی بر حقایق و نه آرا شخصی) تأکید دارد، بهگونهای که تفسیر فرایند ادراک را در راستای تفسیر «شکلهای معنادار» عینی میبیند. بتی چهار قاعده هرمنوتیکی را برای تأمین عینیت موضوع تفسیر ارائه میدهد که شامل قاعده استقلال هرمنوتیکی موضوع مورد تفسیر، قاعده تمامیت و انسجام ارزشیابی هرمنوتیکی، قاعده حقیقت ادراک و قاعده هماهنگسازی ادراک و تطبیق و توافق هرمنوتیکی است<ref>متن کتاب: ص51- 86</ref>. | در فصل دوم فرا علم بودن نظریه هرمنوتیکی بتی مطرح میشود؛ وی هرمنوتیک را یک علم عام معرفی میکند و بر تفسیر عینی (مبتنی بر حقایق و نه آرا شخصی) تأکید دارد، بهگونهای که تفسیر فرایند ادراک را در راستای تفسیر «شکلهای معنادار» عینی میبیند. بتی چهار قاعده هرمنوتیکی را برای تأمین عینیت موضوع تفسیر ارائه میدهد که شامل قاعده استقلال هرمنوتیکی موضوع مورد تفسیر، قاعده تمامیت و انسجام ارزشیابی هرمنوتیکی، قاعده حقیقت ادراک و قاعده هماهنگسازی ادراک و تطبیق و توافق هرمنوتیکی است<ref>متن کتاب: ص51- 86</ref>. | ||
بخش دوم: آشنایی بیشتر با مبانی هرمنوتیک امیلیو بتی؛ این بخش با تمرکز بر جایگاه هرمنوتیک بهعنوان روششناسی عمومی در علومانسانی شروع شده و مفهوم عینیتسازیهای ذهن را توضیح میدهد که در قالب شکلهای معنادار مانند زبان، نوشتار و نمادها حفظ میشوند. بتی در این دیدگاه، تفسیر را فعالیت ذهنی میداند که هدف آن بازسازی محتوای معنایی از طریق ارتباط با عینیتهای ذهنی گذشته است و این فرایند را یک فرایند خلاقانه میداند که از طریق بازاندیشی درونی صورت میگیرد. <ref>متن کتاب: ص88- 98</ref>. | بخش دوم: آشنایی بیشتر با مبانی هرمنوتیک امیلیو بتی؛ این بخش با تمرکز بر جایگاه هرمنوتیک بهعنوان روششناسی عمومی در علومانسانی شروع شده و مفهوم عینیتسازیهای ذهن را توضیح میدهد که در قالب شکلهای معنادار مانند زبان، نوشتار و نمادها حفظ میشوند. بتی در این دیدگاه، تفسیر را فعالیت ذهنی میداند که هدف آن بازسازی محتوای معنایی از طریق ارتباط با عینیتهای ذهنی گذشته است و این فرایند را یک فرایند خلاقانه میداند که از طریق بازاندیشی درونی صورت میگیرد. <ref>متن کتاب: ص88- 98</ref>. | ||
در ادامه، قاعده انسجام معنا (اصل تمامیت) شرح داده میشود که بر پیوند متقابل جزء و کل در هر اثر تأکید دارد و به کاربردهای این قاعده اشاره میشود. | در ادامه، قاعده انسجام معنا (اصل تمامیت) شرح داده میشود که بر پیوند متقابل جزء و کل در هر اثر تأکید دارد و به کاربردهای این قاعده اشاره میشود. | ||
در بحثهای بعدی، انواع تفسیر بتی معرفی میگردد که بر اساس گرایشهای هدایتکننده تفسیر به سه دسته تقسیم میشوند: تفسیر بازتولیدی (که به بازسازی تجربه زنده گوینده در ذهن مفسر میپردازد)، تفسیر فنی-ریختشناختی (که بر سازمان ساختاری متن تمرکز دارد) و تفسیر هنجاری (اصولی) (که در حوزه حقوق و الهیات به کار میرود و در پی اجرای دستورالعملهای قانونی است). در تقابل با این نظریهها، مسئله امکان دستیابی به عینیت پدیدههای تاریخی و نقش ارزشهای تاریخی در تفسیر مطرح میشود. <ref>متن کتاب: ص98- 117</ref>. | در بحثهای بعدی، انواع تفسیر بتی معرفی میگردد که بر اساس گرایشهای هدایتکننده تفسیر به سه دسته تقسیم میشوند: تفسیر بازتولیدی (که به بازسازی تجربه زنده گوینده در ذهن مفسر میپردازد)، تفسیر فنی-ریختشناختی (که بر سازمان ساختاری متن تمرکز دارد) و تفسیر هنجاری (اصولی) (که در حوزه حقوق و الهیات به کار میرود و در پی اجرای دستورالعملهای قانونی است). در تقابل با این نظریهها، مسئله امکان دستیابی به عینیت پدیدههای تاریخی و نقش ارزشهای تاریخی در تفسیر مطرح میشود. <ref>متن کتاب: ص98- 117</ref>. | ||
| خط ۵۸: | خط ۶۱: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:فلسفه، مذهب و روانشناسی]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:فلسفه نظری]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی شده2 آذر 1404]] | |||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ آذر 1404 توسط عباس مکرمی]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ آذر 1404 توسط عباس مکرمی]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ آذر 1404 توسط فریدون سبحانی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ آذر 1404 توسط فریدون سبحانی]] | ||