سلطان العشاق: تفاوت میان نسخهها
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR154119J1.jpg | عنوان = سلطان العشاق | عنوانهای دیگر = شکوی الغریب عن الأوطان إلی علماء البلدان | پدیدآورندگان | پدیدآوران = افراسیابی، غلامرضا (نويسنده) عینالقضاة، عبدالله بن محمد (نویسنده) |زبان | ز...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'سرگذشت نامه' به 'سرگذشتنامه') |
||
| (۱۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
| زبان = فارسی | | زبان = فارسی | ||
| کد کنگره = 7الف9ع 279 BP | | کد کنگره = 7الف9ع 279 BP | ||
| موضوع =عین القضاه، عبد الله بن محمد، 492 - 525ق. - عین القضاه، عبد الله بن محمد، 492 - 525ق. -- کتابشناسی - عارفان - | | موضوع =عین القضاه، عبد الله بن محمد، 492 - 525ق. - عین القضاه، عبد الله بن محمد، 492 - 525ق. -- کتابشناسی - عارفان - سرگذشتنامه - عرفان | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| ناشر = رها | | ناشر = رها | ||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''سلطان العشاق'''، نوشته غلامرضا افراسیابی است که در آن به شرح دیدگاهها و باورهای عین القضات (525-492ق) میپردازد. او در پایان این اثر، رسالۀ «شکوی الغریب عن الأوطان إلی علماء البُلدان» عین القضات را ترجمه کرده، با شرح کوتاهی از رجال آن به ضمیمه «حقیقت مذهب» عرضه نموده است. | '''سلطان العشاق'''، نوشته [[افراسیابی، غلامرضا|غلامرضا افراسیابی]] است که در آن به شرح دیدگاهها و باورهای [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضات]] (525-492ق) میپردازد. او در پایان این اثر، رسالۀ «شکوی الغریب عن الأوطان إلی علماء البُلدان» [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضات]] را ترجمه کرده، با شرح کوتاهی از رجال آن به ضمیمه «حقیقت مذهب» عرضه نموده است. | ||
افرسیابی نام کتابش را از گفتار | [[افراسیابی، غلامرضا|افرسیابی]] نام کتابش را از گفتار «[[نسفی، عزیزالدین بن محمد|عزیز نسفی]]» در کتاب [[مجموعه رسائل مشهور به کتاب الانسان الكامل|انسان کامل]] وی برگرفته است؛ [[نسفی، عزیزالدین بن محمد|نسفی]] نخستین بار، [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عینالقضات]] را سلطان العشاق خوانده بود.<ref>ر.ک: غلامی، طاهره، ص54</ref>[[افراسیابی، غلامرضا|افراسیابی]] در هشت باب زندگی، زمانه و باورهای عین القضات را بررسی میکند؛ در باب نخست، نویسنده زندگی عین القضات را از منابع کهن و کنونی، با درج عین مطالب و نشانی کتابها نوشته است. این منابع عبارتند از: «[[درة الأخبار]]» ترجمه [[منشی یزدی]]؛ «[[تاريخ الوزراء|تاریخ الوزراء]]» [[ابوالرجاء قمی، نجمالدین|ابوالرجاء قمی]]؛ «[[الأنساب (سمعاني)|الأنساب]]» و «[[اللباب فی تهذیب الأنساب]]» [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد|سمعانی]]؛ «[[معجم البلدان]]» [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|یاقوت حموی]]؛ «[[نزهة الارواح و روضة الافراح (تاریخ الحکماء)|نزهت الأرواح]]» [[شهرزوری، محمد بن محمود|شمسالدین شهرزوری]]؛ «[[نسائم الاسحار من لطائم الاخبار در تاریخ وزراء|نسائم الأسحار]]» [[منشی کرمانی، ناصرالدین|منشی کرمانی]]؛ «[[تقويم البلدان|تقویم البلدان]]» [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابو الفداء]]؛ «[[ميزان الاعتدال في نقد الرجال|میزان الاعتدال]]» [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]]؛ «[[مرآة الجنان و عبرة اليقظان في معرفة ما يعتبر من حوادث الزمان|مرآت الجنان]]» [[یافعی، عبدالله بن اسعد|یافعی]]؛ «[[طبقات الشافعیة الکبری|طبقات الشافعیه]]» [[سبکی، عبدالوهاب بن علی|سبکی]]؛ «[[آثار الوزراء]]» [[عقيلي، حاجي بن نظام|سیفالدین عقیلی]]؛ «[[نفحات الأنس]]» [[جامی، عبدالرحمن|جامی]]؛ «[[لسان الميزان (7 جلد)|لسان المیزان]]» [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]]؛ «[[دستور الوزراء]]» [[خواندمیر، غیاثالدین بن همامالدین|خواندمیر]]؛ «[[هفت اقلیم]]» [[رازی، امین احمد|امین احمد رازی]]؛ «[[شذرات الذهب في أخبار من ذهب|شذرات الذهب]]» [[ابن عماد، عبدالحی بن احمد|ابن العماد]]؛ «[[طرائق الحقائق|طرائق الحقایق]]» [[معصومعلیشاه، محمدمعصوم بن زینالعابدین|محمد معصوم شیرازی]]؛ «[[تذکره ریاض العارفین (هدایت)|ریاض العارفین]]» [[هدایت، رضاقلی|رضا قلی هدایت]]؛ «[[ریحانة الأدب فی تراجم المعروفین بالکنیة أو اللقب|ریحانة الأدب]]» [[مدرس، محمدعلی|محمدعلی مدرس]]؛ «خزینة الأصفیاء» مفتی غلام سرور صاحب؛ «[[هدية العارفين، أسماء المؤلفين و آثار المصنفين|هدیة العارفین]]» [[بغدادی، اسماعیل|اسماعیل پاشا]]. | ||
در باب دوم افراسیابی با شرح زندگی تا مرگ عین القضات، بر آن است که او مانند بیشتر شافعیان، پیرو اشعریان بوده است و پس از صوفیشدن، از جمود متعارف اشعری بیرون آمد و معتدل شد. او به | در باب دوم افراسیابی با شرح زندگی تا مرگ عین القضات، بر آن است که او مانند بیشتر شافعیان، پیرو اشعریان بوده است و پس از صوفیشدن، از جمود متعارف اشعری بیرون آمد و معتدل شد. او به اهلبیت پیامبر (صلواتاللهعلیهم) به ویژه [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین(ع)]] ارادت میورزید. نویسنده همچنین در این باب از «قوام الدین درگزینی» و «عزیزُالدین اصفهنی» اطلاعات ارزندهای میدهد | ||
باب سوم پژوهشی در آثار عین القضات است؛ افراسیابی آنها را بدون تفکیکنمودن کتابهایی که به یقین از او است، از آثاری که منسوب به وی است، به خواننده میشناساند. البته او نادرستی انتساب برخی کتابها مانند «رسالة غایة الإمکان فی درایت إمکان» و «لوایح» را به خواننده نشان میدهد.<ref>ر.ک: همان، ص55-54</ref> | باب سوم پژوهشی در آثار عین القضات است؛ افراسیابی آنها را بدون تفکیکنمودن کتابهایی که به یقین از او است، از آثاری که منسوب به وی است، به خواننده میشناساند. البته او نادرستی انتساب برخی کتابها مانند «رسالة غایة الإمکان فی درایت إمکان» و «لوایح» را به خواننده نشان میدهد.<ref>ر.ک: همان، ص55-54</ref> | ||
در باب چهارم و پنجم، افراسیابی پژوهش ویژهای را در باره زندگی، تکفیر و کشتن مظلومانۀ عین القضات با استناد به منابع تاریخی و تذکرهها انجام میدهد که به باور وی، دستاوردهای شگفتانگیزی از تکفیر و قتلهای تاریخی را دربر دارد. او با تاکید بر خواندن دو باب چهارم (محیط زندگی) و پنجم (ستیزه با کفر و نابکاری در اسلام)، خواسته است تا داغ کفر و الحاد و بدنامی را از پیشانی پاک مردانی چون عین القضات بزداید.<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص10</ref> | در باب چهارم و پنجم، افراسیابی پژوهش ویژهای را در باره زندگی، تکفیر و کشتن مظلومانۀ عین القضات با استناد به منابع تاریخی و تذکرهها انجام میدهد که به باور وی، دستاوردهای شگفتانگیزی از تکفیر و قتلهای تاریخی را دربر دارد. او با تاکید بر خواندن دو باب چهارم (محیط زندگی) و پنجم (ستیزه با کفر و نابکاری در اسلام)، خواسته است تا داغ کفر و الحاد و بدنامی را از پیشانی پاک مردانی چون [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضات]] بزداید.<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص10</ref> | ||
در باب ششم، افراسیابی دیدگاهها و باورهای عین القضات را در ده فصل بررسی میکند که عبارتند از: اثبات وجودخدا، نفی | در باب ششم، افراسیابی دیدگاهها و باورهای عین القضات را در ده فصل بررسی میکند که عبارتند از: اثبات وجودخدا، نفی جسمیت، خلق و ایجاد، یگانگی ذات، علم خداوند به جزئیات، صفات خداوند، عینیت صفات و ذات، وحدت ذات و تعدد صفات، پیامبر و پیامبری و معاد. | ||
در باب هفتم، افراسیابی با بررسی اندیشه عرفانی عینالقضات، بر آن است که دیدگاههای او در تصوّف همانهایی است که صوفیه، پیشتر، از آنها سخن گفتهاند.، البته بیان او | در باب هفتم، افراسیابی با بررسی اندیشه عرفانی عینالقضات، بر آن است که دیدگاههای او در تصوّف همانهایی است که صوفیه، پیشتر، از آنها سخن گفتهاند.، البته بیان او پختگی و شور و حال افزونتری از پیشینیان دارد. نویسنده به بررسی برخی عقاید عین القضات در «طریقت» و «حقیقت» میپردازد. دریغ که او این کار را با اختصار بسیار، که توجیهپذیر نیست، انجام میدهد. | ||
در باب هشتم، افراسیابی در ادامه، با نتیجهگیری از باورهای عین | در باب هشتم، افراسیابی در ادامه، با نتیجهگیری از باورهای [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضات]]، او را مردی موحد و مسلمان میداند. برخی عقاید او عبارتند از: محیطبودن علم خداوند به مخلوقات؛ نه عین ذات و نه غیر ذات دانستن صفات خداوندی؛ شریکنداشتن پروردگار؛ کاملبودن بذاته خداوند و صمدیّت او، حادثبودن عاَلم و کفر قائلان به قدیمبودن جهان.<ref>ر.ک: غلامی، طاهره، ص57-56</ref> | ||
==شکوی الغریب عن الأوطان إلی علماء البُلدان== | ==شکوی الغریب عن الأوطان إلی علماء البُلدان== | ||
نوشته عین القضات همدانی است که غلامرضا افراسیابی آن را از زبان عربی به فارسی ترجمه کرده و با شرح کوتاهی از رجال آن عرضه نموده است. | نوشته عین القضات همدانی است که [[غلامرضا افراسیابی]] آن را از زبان عربی به فارسی ترجمه کرده و با شرح کوتاهی از رجال آن عرضه نموده است. [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عینالقضات]]، شکوی الغریب را در یک نامۀ بلند و سرگشاده، هنگامی که در زندان بغداد بوده، به علمای همدان نوشته است و از رنجهایی که برایش پیش آمده و متهم به بیدینی گشته است و بدین سبب، از همدان به زندان بغداد افتاده است، شکایت مینماید و از خود دفاع میکند.<ref>ر.ک: رحمتی، جمیله، ص42</ref> | ||
==حقیقت مذهب== | ==حقیقت مذهب== | ||
نوشته عین القضات همدانی (525-492ق) است که آن را در پایان | نوشته [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضات همدانی]] (525-492ق) است که آن را در پایان شکوی الغریب در سه فصل آورده است. این رساله، فصل الختام شکوی الغـریب به شمار میآید و سه شهادتنامۀ اعتقادی وی را دربردارد. او در «حقیقت مذهب» به ترتیب به وحدانیّت و حقانیّت حق تعالی، پیامبری حضرت رسول(ص) و به حقیقت روز رستاخیز گواهی داده و از خود رفع اتهام نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص376-368</ref> | ||
اِشکال علما به عین القضات این است | اِشکال علما به [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضات]] این است که او با اعتقادی که نسبت به نبوت دارد، اغلب خَلق را از ایمانآوردن نومید ساخته، مانع ایشان در ایمان به نبوت شده است. او پاسخ میدهد: «من به هیچ روی مدعی نیستم که ایمان به «نبوت» به ظهور طوری بالاتر از عقل بستگی دارد، بلکه میگویم حقیقت نبوت طوری است برتر از طور «ولایت» و ولایت طوری است ورای طور «عقل». [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین القضات]] در واقع، میان حقیقت نبوت و طریقۀ شناخت و اعتراف به آن تمایز میدهد. انتساب به طریقت «اسماعیلیه» و باور به «اتحاد خلق و مخلوق و عدم تنزیه باری تعالی از نواقص مخلوقات» از اتهامهای دیگر به او است که در پاسخ میگوید: همۀ هستی را یک وجود دربرگرفته است و تنها وجود قدیم الهی است که موجود است و موجودات حادث به راستی وجود ندارند و وجودشان تنها در ارتباط با خداوند است که معنا مییابد.<ref>ر.ک: رحمتی، جمیله، ص46-44</ref> | ||
در پایان، او از عالمانی که سعایتش کردهاند، شِکوه میکند و دردمندانه میگوید: «بهتر آن است به همین اندازه بسندگی نمایم و سخن را با اینهمه دلتنگی، که گریبانگیر من شده، به درازا نکشم.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص375</ref> | در پایان، او از عالمانی که سعایتش کردهاند، شِکوه میکند و دردمندانه میگوید: «بهتر آن است به همین اندازه بسندگی نمایم و سخن را با اینهمه دلتنگی، که گریبانگیر من شده، به درازا نکشم.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص375</ref> | ||
| خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
# متن کتاب | # متن کتاب | ||
# مقدمه نویسنده | # مقدمه نویسنده | ||
# غلامی، طاهره، «درنگی در کتاب سلطان العشاق»، کتاب ماه دین، مرداد 1391 - شماره 178 | #[[:noormags:912928|غلامی، طاهره، «درنگی در کتاب سلطان العشاق»، کتاب ماه دین، مرداد 1391 - شماره 178]]. | ||
# رحمتی، جمیله، «غوری در رساله شکوی الغریب»، کتاب ماه | #[[:noormags:912926|رحمتی، جمیله، «غوری در رساله شکوی الغریب»، کتاب ماه دین» مرداد 1391 - شماره 178]]. | ||
| خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
[[رده:طبقات، تراجم، کتب مناقب]] | [[رده:طبقات، تراجم، کتب مناقب]] | ||
[[رده:طبقات. تراجم. کتب مناقب فردی (قرن 6 - 10)]] | [[رده:طبقات. تراجم. کتب مناقب فردی (قرن 6 - 10)]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی شده2 بهمن 1403]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی | |||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ دی 1403 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ دی 1403 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ دی 1403 توسط فریدون سبحانی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ دی 1403 توسط فریدون سبحانی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۵۱
| سلطان العشاق | |
|---|---|
| پدیدآوران | افراسیابی، غلامرضا (نويسنده) عینالقضاة، عبدالله بن محمد (نویسنده) |
| عنوانهای دیگر | شکوی الغریب عن الأوطان إلی علماء البلدان |
| ناشر | رها |
| مکان نشر | ایران - شیراز |
| سال نشر | 1372ش |
| چاپ | 1 |
| موضوع | عین القضاه، عبد الله بن محمد، 492 - 525ق. - عین القضاه، عبد الله بن محمد، 492 - 525ق. -- کتابشناسی - عارفان - سرگذشتنامه - عرفان |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | 7الف9ع 279 BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
سلطان العشاق، نوشته غلامرضا افراسیابی است که در آن به شرح دیدگاهها و باورهای عین القضات (525-492ق) میپردازد. او در پایان این اثر، رسالۀ «شکوی الغریب عن الأوطان إلی علماء البُلدان» عین القضات را ترجمه کرده، با شرح کوتاهی از رجال آن به ضمیمه «حقیقت مذهب» عرضه نموده است.
افرسیابی نام کتابش را از گفتار «عزیز نسفی» در کتاب انسان کامل وی برگرفته است؛ نسفی نخستین بار، عینالقضات را سلطان العشاق خوانده بود.[۱]افراسیابی در هشت باب زندگی، زمانه و باورهای عین القضات را بررسی میکند؛ در باب نخست، نویسنده زندگی عین القضات را از منابع کهن و کنونی، با درج عین مطالب و نشانی کتابها نوشته است. این منابع عبارتند از: «درة الأخبار» ترجمه منشی یزدی؛ «تاریخ الوزراء» ابوالرجاء قمی؛ «الأنساب» و «اللباب فی تهذیب الأنساب» سمعانی؛ «معجم البلدان» یاقوت حموی؛ «نزهت الأرواح» شمسالدین شهرزوری؛ «نسائم الأسحار» منشی کرمانی؛ «تقویم البلدان» ابو الفداء؛ «میزان الاعتدال» ذهبی؛ «مرآت الجنان» یافعی؛ «طبقات الشافعیه» سبکی؛ «آثار الوزراء» سیفالدین عقیلی؛ «نفحات الأنس» جامی؛ «لسان المیزان» ابن حجر عسقلانی؛ «دستور الوزراء» خواندمیر؛ «هفت اقلیم» امین احمد رازی؛ «شذرات الذهب» ابن العماد؛ «طرائق الحقایق» محمد معصوم شیرازی؛ «ریاض العارفین» رضا قلی هدایت؛ «ریحانة الأدب» محمدعلی مدرس؛ «خزینة الأصفیاء» مفتی غلام سرور صاحب؛ «هدیة العارفین» اسماعیل پاشا.
در باب دوم افراسیابی با شرح زندگی تا مرگ عین القضات، بر آن است که او مانند بیشتر شافعیان، پیرو اشعریان بوده است و پس از صوفیشدن، از جمود متعارف اشعری بیرون آمد و معتدل شد. او به اهلبیت پیامبر (صلواتاللهعلیهم) به ویژه امیرالمؤمنین(ع) ارادت میورزید. نویسنده همچنین در این باب از «قوام الدین درگزینی» و «عزیزُالدین اصفهنی» اطلاعات ارزندهای میدهد
باب سوم پژوهشی در آثار عین القضات است؛ افراسیابی آنها را بدون تفکیکنمودن کتابهایی که به یقین از او است، از آثاری که منسوب به وی است، به خواننده میشناساند. البته او نادرستی انتساب برخی کتابها مانند «رسالة غایة الإمکان فی درایت إمکان» و «لوایح» را به خواننده نشان میدهد.[۲]
در باب چهارم و پنجم، افراسیابی پژوهش ویژهای را در باره زندگی، تکفیر و کشتن مظلومانۀ عین القضات با استناد به منابع تاریخی و تذکرهها انجام میدهد که به باور وی، دستاوردهای شگفتانگیزی از تکفیر و قتلهای تاریخی را دربر دارد. او با تاکید بر خواندن دو باب چهارم (محیط زندگی) و پنجم (ستیزه با کفر و نابکاری در اسلام)، خواسته است تا داغ کفر و الحاد و بدنامی را از پیشانی پاک مردانی چون عین القضات بزداید.[۳]
در باب ششم، افراسیابی دیدگاهها و باورهای عین القضات را در ده فصل بررسی میکند که عبارتند از: اثبات وجودخدا، نفی جسمیت، خلق و ایجاد، یگانگی ذات، علم خداوند به جزئیات، صفات خداوند، عینیت صفات و ذات، وحدت ذات و تعدد صفات، پیامبر و پیامبری و معاد.
در باب هفتم، افراسیابی با بررسی اندیشه عرفانی عینالقضات، بر آن است که دیدگاههای او در تصوّف همانهایی است که صوفیه، پیشتر، از آنها سخن گفتهاند.، البته بیان او پختگی و شور و حال افزونتری از پیشینیان دارد. نویسنده به بررسی برخی عقاید عین القضات در «طریقت» و «حقیقت» میپردازد. دریغ که او این کار را با اختصار بسیار، که توجیهپذیر نیست، انجام میدهد.
در باب هشتم، افراسیابی در ادامه، با نتیجهگیری از باورهای عین القضات، او را مردی موحد و مسلمان میداند. برخی عقاید او عبارتند از: محیطبودن علم خداوند به مخلوقات؛ نه عین ذات و نه غیر ذات دانستن صفات خداوندی؛ شریکنداشتن پروردگار؛ کاملبودن بذاته خداوند و صمدیّت او، حادثبودن عاَلم و کفر قائلان به قدیمبودن جهان.[۴]
شکوی الغریب عن الأوطان إلی علماء البُلدان
نوشته عین القضات همدانی است که غلامرضا افراسیابی آن را از زبان عربی به فارسی ترجمه کرده و با شرح کوتاهی از رجال آن عرضه نموده است. عینالقضات، شکوی الغریب را در یک نامۀ بلند و سرگشاده، هنگامی که در زندان بغداد بوده، به علمای همدان نوشته است و از رنجهایی که برایش پیش آمده و متهم به بیدینی گشته است و بدین سبب، از همدان به زندان بغداد افتاده است، شکایت مینماید و از خود دفاع میکند.[۵]
حقیقت مذهب
نوشته عین القضات همدانی (525-492ق) است که آن را در پایان شکوی الغریب در سه فصل آورده است. این رساله، فصل الختام شکوی الغـریب به شمار میآید و سه شهادتنامۀ اعتقادی وی را دربردارد. او در «حقیقت مذهب» به ترتیب به وحدانیّت و حقانیّت حق تعالی، پیامبری حضرت رسول(ص) و به حقیقت روز رستاخیز گواهی داده و از خود رفع اتهام نموده است.[۶]
اِشکال علما به عین القضات این است که او با اعتقادی که نسبت به نبوت دارد، اغلب خَلق را از ایمانآوردن نومید ساخته، مانع ایشان در ایمان به نبوت شده است. او پاسخ میدهد: «من به هیچ روی مدعی نیستم که ایمان به «نبوت» به ظهور طوری بالاتر از عقل بستگی دارد، بلکه میگویم حقیقت نبوت طوری است برتر از طور «ولایت» و ولایت طوری است ورای طور «عقل». عین القضات در واقع، میان حقیقت نبوت و طریقۀ شناخت و اعتراف به آن تمایز میدهد. انتساب به طریقت «اسماعیلیه» و باور به «اتحاد خلق و مخلوق و عدم تنزیه باری تعالی از نواقص مخلوقات» از اتهامهای دیگر به او است که در پاسخ میگوید: همۀ هستی را یک وجود دربرگرفته است و تنها وجود قدیم الهی است که موجود است و موجودات حادث به راستی وجود ندارند و وجودشان تنها در ارتباط با خداوند است که معنا مییابد.[۷]
در پایان، او از عالمانی که سعایتش کردهاند، شِکوه میکند و دردمندانه میگوید: «بهتر آن است به همین اندازه بسندگی نمایم و سخن را با اینهمه دلتنگی، که گریبانگیر من شده، به درازا نکشم.[۸]
پانویس
منابع مقاله
- متن کتاب
- مقدمه نویسنده
- غلامی، طاهره، «درنگی در کتاب سلطان العشاق»، کتاب ماه دین، مرداد 1391 - شماره 178.
- رحمتی، جمیله، «غوری در رساله شکوی الغریب»، کتاب ماه دین» مرداد 1391 - شماره 178.